جستارهای تاریخی
جستارهای تاریخی سال ششم بهار و تابستان 1394 شماره 1 (پیاپی 11) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
سلسله ذهبیه با داشتن پیشینه حمایت همه سویه از حکومت صفوی (907-1135ق)، به ناگهان با سقوط اصفهان و حوادث پس از آن، از جمله روی کارآمدن حاکمیت افشاریه و زندیه (1149-1209ق)، روبرو گردید. سیر فعالیتهای اجتماعی – سیاسی این سلسله در طول این سال ها، از جمله دوره هایی است که پژوهش روشمند و مستقلی درباره آن انجام نگرفته است. از این رو مسأله اصلی پژوهش حاضر هم ناظر به چگونگی تعامل و سلوک سلسله ذهبیه با حاکمیت سیاسی در طول سالیان مورد بررسی می باشد.
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از منابع اصلی و منابع طریقتی سلسله ذهبیه، در روشن شدن این مسأله گامی بردارد. بر اساس یافته های تحقیق، طریقت ذهبیه در دوره افغان ها، در برگرداندن خاندان صفوی بر سریر سلطنت تلاش کرد، در زمان نادر شاه با توجه به سیاستهای مذهبی خاص او، این سلسله به دوران رکود و انزوا رفت. اما در عصر کریم خان با انتخاب شیراز به عنوان پایتخت و ارادت کریم خان به قطب ذهبیِ عصر خود، این طریقت دوباره اوج گرفت. از اینرو فرایند رفتار ذهبیان در پیوند با مواضع فرمانروائیهای سه گانه –افغانها، افشاریه و زندیه- شکل گرفت. مواضعی که در گستره دوری تا نزدیکی با صفویان نیز معنا می یافت.
مجازات های عرفی مجرمان در عصر قاجاریه (از آغاز تا مشروطه 1209- 1324ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مأموریت های اصلی سلسله های حکومت گر در ایران برای تداوم قدرت سیاسی خود، برقراری امنیت اجتماعی و مقابله با پدیده هایی بود که آرامش و ثبات کشور را در هم می ریخت. از این رو پدیده هایی چون شورش های اجتماعی، راهزنی و دزدی، بی اعتنایی به فرامین شاه و مأموران دولت، اختلال در وضعیت ارزاق عمومی و بازار، قتل، تجاوز به عنف، بدمستی و اموری از این قبیل؛ مجازات هایی را درپی داشت که بدون ضابطه ی مشخصی به شیوه های گوناگونی در محاکم عرفی یا به امر شاه، دستور حاکم و یا از سوی برخی مناصب سنتی امنیتی شهرها به اجرا درمی آمد. بسیاری از این مجازات ها بر مبانی فقهی و شرع استوار نبود بلکه بر اساس عرف، مصلحت های حکومت و اختیار صاحبان قدرت قرار داشت. این شیوه مجازات های مبتنی بر عرف در دوره قاجاریه به دلیل ناامنی های گسترده اجتماعی بسیار بارز بود و در گزارش های مورخان و نیز سیاحان اروپایی دیدار کننده از ایران در این دوره بازتاب یافته است. در این مقاله انواع مجازات های مجرمان و شیوه اجرای آنها در دوره قاجاریه تا پیش از وقوع انقلاب مشروطه که تغییراتی در ساختار قدرت پدید می آید، تبیین شده است. یافته پژوهش نشان داده است که کیفر جرایم تابع رویه حقوقی مشخص و ضابطه مند نبوده بلکه خواست و اراده شاه و صاحب منصبان حکومتی و تصمیم مأموران اجرایی کیفیت آن را تعیین می کرده و غالباً با شیوه خشونت و مجازات های سخت انجام می شده است.
سامانیان و احیاء شاهنشاهی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جریانهای سیاسی و اجتماعی ایران در طول قرن چهارم هجری، تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی، با انگیزه های متفاوت، از سوی حکمرانان ایرانی بود. حکومت سامانی نیز با توجه به اهداف و برنامه های خاصّ خود، تلاش های قابل توجهی در این زمینه انجام داد.
این مقاله در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق به پرسش کشیدن اندک اطلاعات موجود تاریخی تا حدّ امکان تلاشهای سامانیان در رابطه با احیاء شاهنشاهی ایرانی را تبیین و روشن نماید.
این پژوهش نشان می دهد که در طول قرن چهارم، عوامل متعددی همچون رقابت اشراف خراسان، رقابت با بویهیان و همچنین تنش در مناسبات با خلافت عباسی، سامانیان را واداشت تا به تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی روی آورند. بنابراین، برای کسب حقانیت درقدرت خود، به دو صورت عملی و نظری، کوشیدند تا شاهنشاهی ایرانی را احیاء نمایند. اگر چه با وجود برخی موانع همچون اقتدار طبقه دین یار، حضور گسترده عرب ها و ترکان ، تراکم غازیان و صوفیان در قلمرو آنها، رویکرد سامانیان به احیاء شاهنشاهی ایرانی را با آنِ بویهیان متفاوت ساخت.
میرزا ملکم خان ناظم الدوله و تأملی بر اندیشه های آموزشی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزاملکم خان ناظم الدوله از جمله روشنفکرانی است که با نگارش رساله های متعدد در زمینه های سیاسی، فرهنگی و آموزشی در بیداری اجتماعی ایرانیان سهمی به سزا داشته است. درباره وی و در خدمت یا خیانت او قضاوت های گوناگونی شده است که این داوری های متفاوت و حتی متضاد تا حدودی به نحوه نگرش رسمی جامعه در باب ورود افکار جدید مربوط می شود. ملکم خان در زمینه علت شناسی پریشانی احوال ایرانیان و راه نجات آنان مکتوبات فراوانی دارد. یکی از جنبه های پرمحتوای افکار او، توجه به مسائل آموزشی و فرهنگی است. او در خلال رساله هایش، ترقی غرب را در ترویج علوم و باسوادی مردم می دانست و عقب ماندگی ممالک اسلام را در بی سوادی و علت بی سوادی را در مشکلات الفبا و خط جستجو می کرد. مقاله حاضر به بررسی آراء آموزشی ملکم خان می پردازد و محور اندیشه های انتقادی او، که همان اصلاح الفبا و عرفی شدن نظام آموزشی است، دیگر مساله ای است که مورد واکاوی قرار می گیرد.
بررسی تطبیقی دیدگاه های تاریخ نگاری اسکندربیک منشی و ملاجلال منجم یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مشکلاتی که نقد تاریخ نگاری صفویه با آن مواجه است کمبود اطلاعات درباره زندگی نامه، روش ها و دیدگاه های مورخان و واقعه نگارانی است که معمولاً از میان اهل دیوان برخاسته اند. در این پژوهش، دو مورخ درباری دوره شاه عباس اول (996-1038 ه.ق)، اسکندربیک ترکمان مؤلف تاریخ عالم آرای عباسی به عنوان منشی و ملاجلال یزدی مؤلف تاریخ عباسی به عنوان منجم که هر دو سی و اندی سال را در خدمت شاه بوده اند برگزیده شده اند. دلایل این انتخاب، معاصر بودن حیات شغلی این دو مورخ با یکدیگر، رویارویی با رویداد های یک دوره زمانی مشخص و ارائه گزارشهای متفاوت توسط آنها می باشد.
این مقاله با هدف مقایسه تطبیقی سبک تاریخ نگاری و دیدگاه های هر یک از دو مورخ درباره موضوعات مشترک تاریخی مشخص،ازجمله قیام خان احمد گیلانی، نجات جان شاه عباس در سال 1001 ه.ق. سفر پیاده شاه از اصفهان به مشهد در سال 1010 ه.ق و ... به این سؤالات پاسخ خواهد داد که چه عواملی بر سبک و دیدگاه های تاریخ نگاری هر کدام موثر بوده و چرا با وجود تقارن زمانی، موضوعات مشترک اندکی در آثارشان دیده می شود؟ در مجموع، دیدگاه های تاریخ نگاری هر یک تحت تأثیر کمیت و کیفیت دانش تاریخ نگاری آن ها بوده و ویژگی های شغلی هر یک در نوع نگاه و درک آن ها از موضوعات موثر بوده است.
جایگاه دانش سیاسی در برنامه های آموزشی دورة کارشناسی رشته تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان رشته های اصلی علوم انسانی پیوندهای دانشی عمیقی میان علم تاریخ و علم سیاست وجود دارد. نه تنها در بسیاری از حوزه های تاریخ معاصر بلکه حتی درباره ی گذشته های دوردست تر نیز می توان این پیوندها را از نظر موضوعی، معرفتی و روشی نشان داد. کاربرد فراوان واژگان، مفاهیم و موضوعات خاص علم سیاست در مباحث تاریخی از ویژگی های تعامل این دو علم است. پیوندهای این دو حوزه ی دانشی را می توان از زاویه های گوناگون بررسی کرد اما آن چه محور اصلی این مقاله را شکل می دهد بررسی چگونگی و کاربست واژگان و مفاهیم دانش سیاست در برنامه های آموزشی مقاطع کارشناسی رشته ی تاریخ از بدو تأسیس این رشته تا امروز است. نگارنده با روش توصیفی- تبیینی می کوشد این نسبت ها را از منظر پیوند دانش تاریخ و دانش سیاست در سرفصل های برنامه ی آموزشی رشته ی تاریخ مورد ارزیابی قرار دهد و با روش تحلیل محتوا بسامد و فراوانی این مفاهیم را بسنجد. نتیجه این تحقیق گویای افزایش تدریجی حجم درس های هم پیوند با دانش سیاست و کاربرد واژگان و مفاهیم سیاسی در برنامه ی آموزشی رشته ی تاریخ است.