فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
اولویت بندی راهبردهای توسعه در مناطق روستایی با رویکرد توسعة پایدار (مطالعة موردی: روستاهای ناحیة شمال غرب استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: توسعة پایدار روستایی، فرآیندی است که بر ارتقای همه جانبة حیات روستایی از طریق زمینه سازی و ترغیب فعالیت های هم ساز با قابلیت ها و تنگناهای محیطی تأکید می کند؛ اما دست یابی به این مهم مستلزم اخذ بهترین راهبرد، متناسب با ویژگی های هر ناحیة روستایی است. تحقیق حاضر با هدف تعیین اولویت راهبردهای توسعه در روستاهای ناحیة شمال غرب استان اصفهان صورت گرفته است. روش تحقیق: پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و ابزار آن پرسش نامه است که توسط کارشناسان تکمیل شد. پس از تعیین راهبردهای توسعة پایدار روستایی در ناحیة مورد مطالعه ۱۰ راهبرد به عنوان بهترین گزینه انتخاب شدند. سپس جهت سنجش راهبرد بهینة توسعة پایدار شاخص هایی انتخاب شد. برای این منظور کارشناسان طی سه مرحله شاخص های سنجش راهبرد بهینة توسعة پایدار روستاهای ناحیة مورد مطالعه را در چهار دستة اقتصادی (دارای ۶ زیرمعیار)، اجتماعی (دارای ۵ زیرمعیار)، کالبدی- فضایی (دارای ۴ زیرمعیار)، زیست- محیطی (دارای ۴ زیرمعیار) انتخاب کردند و سپس ضریب تأثیر شاخص ها با تکنیک AHP بررسی و وزن دهی شد. در نهایت، با روش پرومتی راهبرد بهینة توسعة پایدار روستاهای شمال غرب اصفهان انتخاب شد. یافته ها: بررسی های صورت گرفته در این پژوهش نشان داد که از بین شاخص های بررسی شده شاخص ایجاد و گسترش شغل های جدید، شاخص تأسیسات و تجهیزات زیربنایی و نیز شاخص انطباق با استعداد منطقه دارای بیشترین اهمیت است. از سوی دیگر، براساس همین شاخص ها و با توجه به راهبردهای انتخابی کارشناسان، در نهایت معلوم شد که راهبرد برنامه ریزی توسعة توریسم و نیز راهبرد مشارکت مردمی، بالاترین رتبه را در انتخاب بهینه ترین استراتژی توسعة روستایی کسب کرده اند؛ به این معنا که در منطقة مورد مطالعه بهترین راهبرد توسعه، توجه به اصل گردش گری و فراهم کردن زیرساخت های توسعة آن است؛ ضمن آن که بهره-گیری از مشارکت مردم بومی می تواند تحقق توسعة پایدار روستایی ناحیه را فراهم آورد. راهکارهای عملی: در مطالعات و برنامه ریزی نواحی روستایی، شناسایی نیازمندی ها و اولویت بندی آن ها می تواند موفقیت برنامه ها را تضمین کند. از آن جایی که در اغلب برنامه های توسعة روستایی، به تنوع در فعالیت های اقتصادی کمتر توجه شده و اکثراً بر کشاورزی به صورت تک بعدی تأکید می شود و با توجه به این که هر ناحیة روستایی از توان متفاوتی برای توسعه برخوردار است، توجه به تمامی توان مندی های بالقوة روستاها می تواند تا حد زیادی روستاها را از مشکلات متعددی که گریبان گیر آن هستند رهایی بخشد.
The Physical Transformations due to the Rural Sprawl in Rural Settlements of Hamadan Periphery(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: One of such changes is the rural sprawl and its physical-spatial consequences in rural areas and their surrounding lands which has led to land use change in agricultural lands, gardens and less planed physical changes.
Design/methodology/approach: This study was conducted in a descriptive-analytical method using field works, regular interviews and monitoring of satellite images and GIS maps. This study sought to identify and explain the natural consequences of rural sprawl in the physical area of villages and their surroundings during a 20-year period from 1995 to2016. The study area included 24 large rural settlements around Hamadan County with an average rural population of 2,800 people in areas with farmlands and gardens.
Finding: The findings showed that rural sprawl has resulted in unplanned proximity and intermingling of rural-urban functions in rural settlements, physical changes in surrounding rural settlements, changes in diversity and composition of rural land uses, changes in physical structure of rural areas, and increased number of single-family residential units and villas.
Research limitations/implications: Difficulty in gathering data about the rural areas’ physical changes and access to data and documentation of some organizations and interviews with some groups were among the challenges of the study.
Practical implications: Management based on settlement systems of suburban towns and villages in the form of rural-urban ties and metropolitan area of Hamadan (in macro level), integrated management based on legal limits of the villages and their immediate areas, regulatory and more planned intervention through compliance of the uses with the structures and functions of the villages were some of the recommendations in the managerial and planning level.
Originality/value: There have been a limited number of studies on emerging concepts and phenomena in the villages surrounding the metropolises and big cities. Therefore, it was necessary to conduct a study and discuss the consequences of rural sprawl as a phenomenon in villages round cities.
سنجش پتانسیل های انرژی خورشیدی در توسعه سکونتگاه های روستایی مورد: شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از انرژی های تجدیدپذیر از گذشته های دور مورد توجه بشر بوده است. برخی کشورها، تلاش دارند تا انرژی های تجدیدپذیری نظیر انرژی خورشیدی را به علت داشتن مزایای ویژه مانند عدم آلودگی های زیست محیطی، فراوانی، فناناپذیری و دسترسی پایدار، آن را به تدریج جایگزین انرژی فسیلی نمایند. پتانسیل انرژی خورشیدی بسترمناسبی برای توسعه اقتصادی روستاهای حاشیه مناطق و نواحی که دور از کانون های شهری یا مراکز روستایی پرجمعیت استقرار دارند، فراهم می کند. در برخی از کشورها به رغم وجود شرایط مناسب آب و هوایی، به دلایل مختلفی هنوز استفاده از انرژی خورشیدی متناسب با پتانسیل ها نیست. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی برای تبیین پتانسیل های انرژی خورشیدی برای توسعه اقتصاد روستایی بخش کامفیروز شهرستان مرودشت، براساس جامعه آماری 1825 خانوار، بر روی 270 نمونه تصادفی انجام شده است. پتانسیل و فرآیند ایجاد و گسترش انرژی خورشیدی به مثابه مؤلفه اثرگذار، به کمک 34 گویه در قالب شاخص هایی همچون آموزش و آگاهی بخشی، دانش و اطلاعات، اعتمادسازی، ظرفیت سازی، مشارکت و شراکت در سرمایه گذاری، سنجیده شده است. مؤلفه اثرپذیر پژوهش نیز از طریق 106 گویه در ابعاد نظام محیطی، نظام اجتماعی اقتصادی و کالبدی توسعه سکونتگاه ها سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که به کارگیری انرژی خورشیدی، در پایداری و توسعه اجتماعی اقتصادی سکونتگاه های روستایی مؤثر است. در حقیقت، شکل پذیری و گسترش فناوری انرژی خورشیدی برای بهبود فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی روستایی، بهبود فعالیت های اجتماعی و بهبود شاخص های محیط طبیعی و شاخص های زیربنایی و خدماتی روستایی بسیار کلیدی است. بنابراین، توجه به بهبود وضعیت آموزش و اطلاع رسانی و حمایت از روستاییان برای افزایش میزان بهره گیری و مشارکت و سرمایه گذاری در به کارگیری انرژی خورشیدی، پیشنهاد می شود.
اثرات اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعة موردی: بخش ثمرین در شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تهیه و اجرای طرح هادی روستایی، از مهم ترین اقدامات انجام شده در زمینة بازسازی، توسعه و ارتقای محیط های مسکونی و سالم سازی محیط زیست روستاییان است که جنبة کالبدی- فیزیکی دارد. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزش یابی اثرات اجرای طرح هادی بر ارتقای شاخص های توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت، از نوع کاربردی بوده و در زمرة تحقیقات ارزش یابی قرار می گیرد. جامعة آماری تحقیق شامل هفت روستای دارای طرح هادی اجراشده در بخش ثمرین (شهرستان اردبیل) بوده و دیدگاه ساکنان ارزیابی شده است. اطلاعات و داده های میدانی از طریق مشاهده و پرسش نامه گردآوری شد و در نرم افزارهای Excel و SPSS پردازش شده و با استفاده از آزمون آماری کای اسکوئر تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین اثرات اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی در حد «متوسط تا زیاد» بوده است. با بررسی شاخص های توسعة کالبدی در روستاهای مطالعاتی، شاخص «معابر و کانال های دفع آب های سطحی» متوسط و شاخص های «مسکن و ساخت وسازهای روستایی»، «کیفیت نظام کاربری زمین روستایی و مکان گزینی» و «کیفیت دسترسی به خدمات» در حد «زیاد» ارزیابی شده است. در نهایت، می توان گفت که اجرای طرح هادی بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی محدودة مطالعاتی تأثیر قابل توجهی داشته و در این زمینه موفق عمل کرده است.
راه کارهای عملی: نظارت ویژه و مستمر کارشناسان بنیاد مسکن بر عملیات اجرایی پیمان کاران، تشویق و حمایت از مؤسسات تأمین و توزیع مصالح ساختمانی در نواحی روستایی، تغییر دیدگاه بنیاد مسکن از نگاه کمّی گرایانه به تهیه و اجرای طرح و مبنا قرار گرفتن کیفیت و برگزاری کلاس های توجیهی نگه داری از پروژه های اجراشده توسط شورا و دهیار از جمله رهیافت های عملی این تحقیق است.
اصالت و ارزش: ارزیابی عملکرد طرح های هادی روستایی اقدامی ارزنده در راستای توسعه و هم چنین، ازبینبردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت این طرح ها است. با این حال، با توجه به فعالیت های انجام شده از سوی بنیاد مسکن استان و شهرستان اردبیل در محیط های روستایی، تا به حال هیچ گونه ارزیابی از اثرات این فعالیت ها در محدودة مطالعاتی انجام نگرفته و نقاط قوت و ضعف این طرح ها بررسی نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر، اثرات اجرای این طرح ها را مورد توجه و ارزش یابی قرار داده است.
تحلیل شبکه سازمانی مؤثر بر خزش روستایی در سکونتگاه های روستایی پیرامون همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین به عنوان یکی از منابع تولید روستایی نیازمند مدیریت خردمندانه و حفاظت است. یکی از پدیده های کالبدی در سکونتگاه های پیرامون فضاهای شهری، پدیده خزش روستایی است که منجر به تغییرکاربری زمین های کشاورزی و باغی به نفع دیگر کاربری ها می شود. عوامل مختلفی در بروز این پدیده تأثیرگذارند؛ یکی از مهم ترین آن ها عوامل و نیروهای سازمانی است. این پژوهش به دنبال شناخت پدیده خزش روستایی و تحلیل میزان مداخلات نقش آفرینان مدیریت زمین و شبکه های تأثیرگذار بر آن ها در عرصه های روستایی و پیرامون شهری است. محدوده پژوهش 24 سکونتگاه روستایی پیرامون شهر همدان است. برای شناسایی نظام شبکه موجود و روابط میان سازمان ها و ارگان های تأثیرگذار بر فرایند تغییر کاربری زمین از روش تحلیل شبکه استفاده شد. نتایج نشان داد نیمی از دست اندرکاران نهادی بیش از 5 نوع تضاد با دیگر نهادها دارند. یک سوم از پیوندهای شبکه در اختیار دست اندرکاران مرکزی و نهادهای کلیدی و سیاست گذارهای اصلی قرار دارد و بقیه نهادها در جریان تغییر کاربری، نقش منفعلانه، حاشیه ای و تسهیل کننده دارند. جذب سرمایه ها و سرمایه گذاری در پیرامون شهر، کمبود زمین در محدوده شهر، تلاش برای ایجاد شغل و زمینه های کسب درآمد و تقاضای گسترده برای ایجاد واحدهای تک خانواری روند تغییر کاربری را شدت بخشیده است. لزوم توجه به منطقه شهری همدان و پیوندهای روستایی شهری و اتخاذ سیاست های تعاملی با تأکید بر صیانت از عرصه های سکونتگاهی می تواند به مدیریت خردمندانه اراضی منجر شود.
تحلیل نابرابری فضایی توسعه روستایی در شهرستان صحنه، استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیل به عدالت و تعادل در نظام سکونتگاه های روستایی کشور مستلزم بررسی و شناخت منابع و امکانات این سکونتگاه ها است. تحلیل فضایی توسعه، نابرابری و میزان محرومیت نواحی مختلف و اولویت اقدامات را برای ارتقای سطح زندگی مشخص می کند. در پژوهش حاضر با بهره گیری از ۴۱ شاخص مختلف در ابعاد مختلف زیربنایی، اقتصادی، بهداشتی درمانی، فرهنگی - اجتماعی و خدماتی و به کارگیری آن ها در قالب الگو های موریس و تاکسونومی و همچنین روش ضریب تغییرات برای تعیین میزان پراکندگی شاخص ها به تحلیل نابرابری فضایی توسعه روستایی بین ۷ دهستان شهرستان صحنه در سال ۱۳۹۰ پرداخته شده است. نتایج هر دو الگوی به کار گرفته شده به صورت یکسان نشان دهنده وجود تفاوت در سطح توسعه دهستان ها و قرارگیری آن ها در سطوح مختلف است؛ به طوری که در هر دو الگو، دهستان گاماسیاب با ضریب توسعه 60/66 در الگوی موریس و 19/20 در الگوی تاکسونومی و همچنین دهستان حر به ترتیب با ضریب توسعه 99/20 و 11/87 بیشترین و کمترین درجه توسعه یافتگی را دارند. بین شاخص ها، شاخص های فرهنگی و اجتماعی با 67/42 و شاخص های اقتصادی با 03/53 به ترتیب کمترین و بیشترین ضریب تغییرات را دارند. تفاوت ضریب توسعه به تفکیک شاخص ها، بیان کننده وجود تفاوت در سطح توسعه دهستان ها از جنبه شاخص ها و لزوم انتخاب رویکردهای مناسب برای تعدیل این نابرابری ها است. همچنین ضریب همبستگی بین جمعیت و تعداد روستاهای دارای سکنه با ضرایب توسعه، به ترتیب با 509/0 و 07/0- به دست آمد که نشان دهنده همبستگی مثبت و قوی بین جمعیت و ضریب توسعه یافتگی دهستان ها است.
تأثیر ادغام روستاها و مهاجرت معکوس در توسعه شهر جدید بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر ادغام روستاها و مهاجرت معکوس در توسعه شهر جدید بینالود و نیز تأثیرات این اقدام بر این دو روستا می باشد. روش: روش پژوهش به کارگرفته شده در این مقاله «توصیفی تحلیلی» می باشد و جهت ترسیم نقشه، از نرم افزار Arc GIS و برای تحلیل پرسش نامه ها از نرم افزار PAWS و آزمون هایی مثل کروسکال-والیس استفاده شده است. یافته ها: جمعیت شهر جدید بینالود در سال ۱۳۹۰ برابر با ۵۲۲۰ نفر بوده است که اغلب این جمعیت مربوط به ادغام روستاهای اوارشک و فخرداود در این شهر جدید است. ساخت شهر جدید بینالود در محدوده فعلی، باعث افزایش قیمت زمین و شکل گیری فرایند مهاجرت معکوس در این دو روستا گردیده است. نتیجه گیری: پس از بررسی های اوّلیه مشخّص گردید که تعداد ۵۴ خانوار از ساکنان شهر جدید بینالود که از ساکنان روستاهای اوارشک و فخرداود بوده اند و جمعیت ۲۰۵ نفری را تشکیل می دهند، جزو مهاجرین معکوس به شمار می آیند. مکان سکونت قبلی اغلب این افراد، شهر مشهد بوده است و انگیزه اصلی آنها برای مهاجرت به مکان قبلی سکونتشان و بازگشت دوباره به بینالود، اشتغال بوده است. در بررسی وضعیت اقتصادی این افراد قبل و بعد از مهاجرت به بینالود، مشخّص گردید که وضعیت اقتصادی آنها بعد از بازگشت به بینالود نسبت به قبل بهتر شده است. علاوه بر این، وضعیت مسکن اغلب این افراد هم نسبت به قبل بسیار بهبود یافته است و مالک مسکن شده اند. همچنین میزان رضایت این افراد از وضع زندگی خود در شهر جدید بینالود نسبت به مکان قبلی سکونتشان، در حد بالایی قرار دارد.
شناخت و ارزیابی میزان پراکنده رویی شهری براساس مدل تحلیل عاملی (مطالعه موردی: محلات شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و گسترش کالبدی شهر فرآیندی است که بر تمام نظامات و ساختارهای شهر به طور مستقیم یا غیرمستقیم تأثیر می گذارد. به همین دلیل چنانچه این فرآیند جریان درستی را طی نکند، اثرات نامطلوب بسیاری بر شهر و اجزای آن بر جای می گذارد. رشد و گسترش پراکنده یکی از اَشکال رشد شهر است، که بر اثر عوامل متعددی چون کمبود برنامه های مدیریت رشد شهری و فقدان قوانین واحد و جامع در مورد نظارت و کنترل رشد شهری، موجب دست اندازی به فضاهای باز پیرامون و زمین های کشاورزی و روستایی به بدنه کالبدی شهر می گردد و زمینه پراکنده رویی را ایجاد می نماید. از جمله پیامدهای منفی پراکنده رویی، نابودی اراضی حاصلخیز، تبدیل زمین های کشاورزی و منابع طبیعی به زمین های شهری، تهدید و کاهش انسجام اجتماعی، جدایی گزینی فضایی، حذف فضاهای باز، وابستگی روزافزون به خودرو و افزایش مصرف سوخت و انرژی است. از این رو هدف از این مقاله تحلیل و شناسایی پدیده پراکنده رویی و اندازه گیری شاخص های تأثیر گذار بر این پدیده در شهر شیراز است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از20 شاخص در هفت گروه (تراکم، قطعات ساختمانی، دسترسی، مرکزیت، اختلاط کاربری ها، بی قاعدگی نواحی ساخته شده و فضای فعالیت)، میزان پراکنده رویی بررسی و بر اساس وزن دهی به عامل ها، شدت و ضعف پراکنده رویی در 111 محله شهر بر اساس روش تحلیل عاملی مشخص گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد روند گسترش کالبدی شهر شیراز طی چند دهه اخیر به صورت پراکنده رویی و بیشترین میزان در محور شمال غرب و جنوب شرق شیراز است.
تحلیل سطوح توسعه روستایی و میزان برخورداری دهستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان توسعه، جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادل های اقتصادی و اجتماعی مناطق است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانه های مهم توسعه نیافتگی است که رفع چنین کمبودهایی مستلزم نگرش و توجه جدی به نحوه پراکندگی شاخص های توسعه در سطوح مختلف است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، سنجش توسعه یافتگی دهستان های استان آذربایجان غربی از لحاظ برخورداری در زمینه های مختلف توسعه است. جامعه آماری مورد مطالعه، 113 دهستان (با 3266 آبادی) استان آذربایجان غربی با توجه به تقسیمات سیاسی اداری سال 1390 است. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. بدین منظور 36 شاخص نرم سازی شده با به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی به 5 عامل معنی دار تقلیل یافته، که در این میان عامل اول با 3/17 درصد از واریانس بیشترین تأثیر را داشته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از لحاظ سطح توسعه یافتگی بین دهستان های استان تفاوت و نابرابری وجود دارد به طوری که سطح بندی صورت گرفته با استفاده از تکنیک تاپسیس نشان می دهد که 5/3 درصد (4 دهستان) دهستان های استان درسطح توسعه بسیار برخوردار، 3/5 درصد (6 دهستان) در سطح برخوردار و 6/18 درصد (21 دهستان) در سطح نیمه برخوردار قرار گرفته اند این در حالی است که بیش از 70 درصد (82 دهستان) از دهستان های استان از لحاظ توسعه یافتگی در سطح توسعه محروم و بسیار محروم قرار گرفته اند. بنابراین این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن استان آذربایجان غربی ایجاب می کند.
تحلیل رابطه بین سطح توقعات روستاییان و توسعه روستایی مطالعه موردی : روستاهای منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف توسعه روستایی، بهبود وضعیت روستاییان در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. به گونه ای که سطح توقعات و شرایط زندگی پایین (چیزی که در مناطق در حال توسعه وجود دارد) توقعات و آرزوهای پایین را به وجود می آورد و در همان حال شرایط زندگی بالاتر (مناطق توسعه یافته) توقعات و آرزوهای بالاتری به وجود می آورد؛ از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیل رابط ه بین سطح توقعات روستاییان و توسع ه روستایی در روستاهای منطق ه سیستان صورت گرفته است. تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه انجام گرفته است. حجم جامعه نمونه 400 سرپرست خانوار در 40 روستا بوده و با روش تخصیص متناسب به صورت تصادفی به دست آمده است و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل ANP ، آزمون های اسپیرمن و کروسکال- والیس در نرم افزار spss مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سطح بندی مدل ANP نشان داد که روستای سفیدابه ولورگ باغ به ترتیب با امتیاز نرمال 0442/0، 0378/0 بیشترین سطح توقع و روستای امامیه پایین و روستای نوری با امتیاز نرمال 031/0، 049/0 کمترین سطح توقع را داشته اند. از بین شاخص های تأثیرگذار بر سطح توقعات روستاییان از توسعه روستایی، به ترتیب شاخص های بُعد زیست محیطی و اجتماعی با میانگین 45/3 و 38/3 بالاترین و کمترین میزان را به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن نشان داد که بین سطح توقعات روستاییان از توسعه روستاهای منطقه سیستان، رابطه معناداری وجود دارد؛ به گونه ای که با بالا رفتن سطح توقعات میزان توسعه روستاها افزایش می یابد و با پایین آمدن سطح توقعات روستاییان، میزان توسعه روستاها کاهش می یابد. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین سطح توقعات روستاییان از توسعه روستایی در منطقه سیستان تفاوت معناداری وجود دارد.
مقایسه تطبیقی توسعه روستایی دشت اشنویه با استفاده از تحلیل عاملی و آنالیز تاکسونومی عددی و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش بررسی میزان برخورداری از امکانات در بین روستاهای بالای ۱۰۰ نفر در دشت اشنویه است که ارزیابی از سطح برخورداری امکانات در بین روستاهای محدوده موردمطالعه صورت گیرد. بنابراین ارزیابی روستاها که تا چه اندازه از سطح توسعه برخوردار هستند، از زمره اهداف این تحقیق است. روش: نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است. بدین منظور، در ابتدا شاخص های مختلف برخورداری، شامل شاخص های اقتصادى، زیربنایی، اجتماعى، فرهنگی، و بهداشتی درمانی از سالنامه آماری فرهنگ آبادی ها استخراج شد. سپس ماتریسی از داده ها با ۳۵ ردیف(روستاها) و ۲۲ ستون(متغیّرها) تنظیم شد. در ادامه، با استفاده از سه تکنیک آماری تحلیل عاملی، آنالیز تاکسونومی عددی و تحلیل سلسله مراتبی سطح برخورداری روستاهای مذکور از نظر برخورداری امکانات مختلف ارزیابی شدند و سپس پردازش داده ها در نرم افزارهایSPSS ، Idrisi وExpert Choices انجام شد. یافته ها/ نتایج: بررسی های حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که روستاهای واقع در طبقه اوّل، شامل امیرآباد، تاچین آباد و نلیوان بیشترین برخورداری و هماهنگی را باهم دارند و روستاهای واقع در طبقه چهارم شامل ۱۸ روستا (۵۱ درصد از کل روستاها) کمترین میزان برخورداری را دارند. براساس روش آنالیز تاکسونومی، روستاهای امیرآباد، تاچین آباد و نلیوان به ترتیب با ضرایب(۳۸۲/۰، ۳۷۹/۰ و ۲۹۱/۰)، بیشترین نزدیکی و هماهنگی را با هم دارند و روستاهای پلیه، دوآب و سردره، کمترین میزان برخورداری را داشتند. همچنین با استفاده از روش AHP نیز مشخّص شد که روستاهای پلیه، دوآب و سردره کمترین میزان برخورداری را دارند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مقایسه تطبیقی نشان داد که هر سه روش آماری مذکور، با تفاوت اندکی سه روستای نسبتاً برخوردار را در یک گروه جداگانه طبقه بندی کردند، امّا در تعداد اعضای سایر طبقات تفاوت هایی وجود داشت. روش تحلیل عاملی واقعیت موجود در روستاهای مشابه را بهتر مشخّص کرد و نسبت به دو روش دیگر، نتایج دقیق-تری را نشان داد. بنابراین برای برنامه ریزی و مدیریت توسعه مناطق روستایی پیشنهاد شد. درنتیجه فرض اوّل محقّق پذیرفته نشد، امّا از طرف دیگر با توجّه به اینکه ۸ روستای نزدیک شهر(۲۳درصد از کل روستاها) جزو اعضای طبقه کم برخوردارترین روستاها قرار گرفتند، فرض دوم هم نیز پذیرفته نشد.
پیشران های توسعه روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش و جایگاه روستاها در فرایندهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده، افزایش فاصله طبقاتی، بیکاری، مهاجرت و ... موجب توجه به توسعه روستایی شده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکرد آینده پژوهی، پیشران های تاثیرگذار در توسعه روستاهای ایران را ارائه نماید. روش تحقیق مبتنی بر روش دلفی است. در ابتدا، با استفاده از رویکرد تحلیل پنج نیروی پورتر[1] برای محیط خرد و تحلیل STEEP (اجتماعی، تکنولوژیکی، اقتصادی، محیط زیست و سیاسی) برای محیط کلان، عوامل کلیدی، رویدادها و پیشران های مؤثر در توسعه روستایی توسط کارشناسان گروه دلفی انتخاب شدند سپس برای تعیین پیشران های اصلی از نظر اهمیت، میزان تأثیرگذاری و فقدان قطعیت از تحلیل تاثیر متقابل پیشران ها و مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده مهم ترین فاکتورهای کلیدی به ترتیب اهمیت؛ مشارکت، سرمایه گذاری و کارآفرینی، تربیت نیروی انسانی متخصص، منابع طبیعی، درآمدزایی، طرح هادی روستایی، مالکیت منابع، تکنولوژی، خدمات و گردشگری است. بر اساس نظر کارشناسان پنج عامل اول در توسعه روستایی از اهمیت زیادی برخودار می باشند که قطعیت و عدم قطعیت پیشران های آنها به بحث گذاشته شده تا اقدامات مناسب برای کنترل و هدایت آن ها در راستای توسعه روستایی ایران برنامه ریزی گردد. *
بررسی رابطه بین آگاهی، نگرش و رفتار حامی محیط زیست دانشجویان دختر دانشگاه قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار حامی محیط زیست یکی از عوامل مؤثر حفظ محیط زیست است که به میزان زیادی به آگاهی محیط زیستی شهروندان بستگی دارد. این تحقیق بر اساس نظریه بامبرگ و موزر درباره عوامل تأثیرگذار بر رفتار محیط زیستی، تأثیر «آگاهی محیط زیستی» بر «نگرش» و «رفتار محیط زیستی» دانشجویان دختر دانشگاه قم را بررسی می کند. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 370 نفر و روش نمونه گیری طبقه ای است. نتایج توصیفی تحقیق نشان می دهد: آگاهی بیشتر پاسخ گویان (9/57 درصد) درباره محیط زیست در حد متوسط است. نتایج استنباطی این تحقیق نشان می دهد بین متغیرهای «آگاهی محیط زیستی»، «نگرش محیط زیستی»، «تمایل به رفتار محیط زیستی» و «رفتارهای حامی محیط زیست» رابطه معنی دار وجود دارد؛ بین «منابع آگاهی بخش» و «آگاهی محیط زیستی» رابطه معنی دار نیست. «آگاهی محیط زیستی» به صورت مستقیم، غیرمستقیم و کلی بر رفتار محیط زیستی تأثیر قابل قبولی دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که سه متغیر مستقل باقی مانده در مجموع فقط 6/20 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. به طور کلی یافته های این تحقیق چارچوب نظری ای را که بر اساس آن مُدل تحقیق ترسیم شد تأیید می کنند. برای بهبود رفتارهای حامی محیط زیست لازم است منابع آگاهی بخش تقویت شوند؛ فرایند «جامعه پذیری محیط زیستی» به کمک همه سازمان ها و نهادهای دولتی و غیردولتی و خانواده ها انجام شود و کیفیت آموزش ها ارتقا یابند.
واکاوی مشکلات توسعه کالبدی - فیزیکی در روستاهای کوهستانی (منطقه مطالعه: شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط توپوگرافی و ژئومورفولوژی حاکم بر مناطق کوهستانی، محدودیت های خاصی برای توسعة کالبدی - فیزیکی روستاها ایجاد می کند که توجه به این شرایط در مدیریت و توسعة روستایی الزامی است. بر اساس این، هدف این تحقیق، تحلیل مشکلات توسعه کالبدی - فیزیکی در روستاهای کوهستانی شهرستان کامیاران است. تحقیق حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و بر پایة مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی انجام شده است. جامعة آماری تحقیق، روستاهای کوهستانی واقع در این شهرستان و حجم نمونه نیز روستاهایی است که حداقل 100 خانوار ساکن داشته باشد. بر این اساس در این پژوهش، 22 روستا بررسی شده اند که با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در آن و استفاده از رابطه کوکران، 355 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه، برای تکمیل پرسش نامه ها تعیین شدند. برای تکمیل پرسش نامه های روستا در هر یک از روستاهای مطالعه شده به حداقل 3 نفر از خبرگان محلی، اعضای شورای اسلامی یا دهیار توجه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از م دل تحلیل سلسله مراتب ی (AHP)، تحلیل های آماری و فضای ی و نرم اف زارهای Expert Choice، SPSS و ArcGIS انجام شده است. نتایج تحقیق تأیید می کند که روستاهای مطالعه شده از نظر شدت مشکلات کالبدی - فیزیکی توسعه، اختلاف معناداری با یکدیگر دارند. همچنین بر اساس نتیجه تحلیل رگرسیون چندمتغیره، شبکه معابر با ضریب 1761/0 و بهداشت محیط با ضریب 0160/0 به ترتیب بیشترین و کمترین سطح تأثی رگذاری را در ب روز و تش دید مشکلات کالبدی - فیزیکی دارند.
تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در واحدهای صنعتی روستاهای اطراف شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به این که بخشی زیادی از جمعیت جهان در روستاها ساکن هستند، به منظور نیل به پایداری و رفاه روستاییان، باید حضور فناوری های نوین، به ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات را در زندگی روستاییان، به طور جدی و اساسی مورد بررسی قرار داد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در واحدهای صنعتی واقع در نواحی روستایی شهرستان همدان انجام گرفته است.
روش: نوع تحقیق حاضر کاربردی و روش تحقیق مورد استفاده، پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه واحدهای صنعتی فعّال واقع در نواحی روستایی شهرستان همدان در سال 1391 است که تعداد آن ها 205 واحد می باشد. انتخاب نمونه ها بر پایه فرمول کوکران صورت گرفت و تعداد 125 پاسخ گو محاسبه شد. مهم ترین ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 98/0 برآورد شد. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون t تک دامنه، آزمون F ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد.
یافته های تحقیق: نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از فاوا در واحدهای صنعتی روستایی شهرستان همدان کارکردهای مختلفی در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی– مهارتی و نیز رضایت مندی مشتری و بازاریابی داشت. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که بین متغیّرهای میزان آشنایی کارکنان با فاوا و میزان استفاده آن ها از فاوا در این واحدها، رابطه معنی دار مشاهده شد. همچنین، بین میزان استفاده کارکنان از فاوا در واحدهای صنعتی و شرکت آن ها در دوره های آموزشی و همچنین، میزان تحصیلات کارکنان، رابطه معنی دار مشاهده شد؛ اما بین برخی متغیّرهای مستقل تحقیق؛ مانند سن، سابقه فعالیت، رشته تحصیلی و میزان استفاده آن ها از فاوا، رابطه معنی دار مشاهده نشد.
راهکارهای عملی: به منظور افزایش تولیدات در واحدهای صنعتی و ایجاد رقابت در این واحدها نسبت به گسترش استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، اقدامات لازم صورت گرفته و همچنین، برای تقویت تعامل با مشتریان حمایت های مالی و تسهیلاتی لازم در زمینه بهبود زیرساخت های ارتباطی و اطلاعاتی صورت پذیرد.
اصالت و ارزش: اصالت این پژوهش در یافتن پاسخ هایی به این سؤالات است که استفاده از ICT چه اثراتی در کاهش هزینه، افزایش درآمد، بهبود بازاریابی، بازاررسانی و فروش محصولات واحد های صنعتی داشته است؟ به همین خاطر، نتایج این پژهش مورد استفاد ه برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه روستایی و مسؤولان فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی قرار می گیرد.
از پراکنده رویی تا رشد هوشمند: تحلیلی بر الگوی گسترش فضایی سکونت گاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای آخوند محلّه و سلیمان آباد، ناحیه تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تجلّی فضایی افزایش جمعیت سیاره خاکی به تبع صنعتی شدن، بهبود استانداردهای زندگی و کاهش بیماری های همه گیر طی سده گذشته، گسترش کالبدی- فضایی سکونت گاه های شهری و روستایی بوده است.
روش: بر این اساس، پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و استفاده از روش های کتاب خانه ای و میدانی برای گردآوری اطلاعات، بر آن است تا ضمن تحلیل الگوی گسترش فضایی روستاهای آخوند محلّه و سلیمان آباد به ترتیب، طی سال های 92-1389 و 92-1386 بر مبنای الگوی پراکنده رویی روستایی به بررسی مزایای احتمالی کار بست راهبردهای رشد هوشمند به عنوان رهیافت بدیل پایدار در گسترش کالبدی- فضایی سکونت گاه های روستایی بپردازد. جامعه آماری مورد بررسی، خانوارهای ساکن دو روستای سلیمان آباد و آخوند محلّه است که در سال 1390 دارای 894 خانوار بوده است. حجم نمونه مورد مطالعه نیز 286 خانوار است. شاخص هایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است؛ شامل: نیروها و عوامل اقتصادی (اشتغال و سرمایه گذاری)، اجتماعی (جمعیت و مهاجرت) و فرهنگی (جدایی گزینی و تملک اتومبیل) است.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که تحولات جمعیتی و ورود مهاجران که با خود سرمایه به همراه آورده اند و تغییر ساختار اشتغال و نوع سرمایه-گذاری های ساکنان و تملک بیشتر اتومبیل شخصی از جمله عوامل مؤثر در پدیده رشد پراکنده هستند. هدایت رشد به درون بافت، تقویت پیوندهای روستایی- شهری و تقویت خدمات و امکانات روستایی، اولویت بندی اصلی رشد هوشمند در سکونت گاه های روستایی مورد مطالعه است.
محدودیت ها: محدودیت اصلی که حاکم بر این پژوهش، دسترسی نداشتن به داده ها و نبود پژوهش های مرتبط در ارتباط با سکونت گاه های روستایی بود.
راهکارهای علمی: جلوگیری از رشد بیرونی با هدایت رشد به درون بافت، افزایش خدمات و مراکز تأمین نیازهای اصلی روستاییان جهت کاهش رفت و-آمد، تقویت پیوند روستا- شهری جهت تأمین نیازهای دو طرفه و نه صرف شکل گیری جریان یک طرفه، تهیه استراتژی های توسعه اقتصاد زراعی که بر چشم انداز سنتی روستا تکیه می کند، احیای محلّه های قدیمی با تکیه بر ویژگی های فرهنگی و کالبدی برگرفته از محل به منظور تقویت حس تعلق مکانی.
اصالت و روش: انجام نشدن کار پژوهشی در حوزه رشد هوشمند روستایی از نوآوری های این مقاله است. به جرأت می توان گفت این پژوهش در این حوزه، جزو اولین پژوهش ها است.
اصلاح سازمانی بخش توسعه روستایی بر مبنای هوش سیاسی مروجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش سیاسی مروجان کشاورزی در مورد اصلاح سازمانی جهاد کشاورزی در بخش توسعه روستایی صورت گرفت. جامعه آماری شامل 109 کارشناس ترویج جهاد کشاورزی استان گیلان بود که به دو گروه تقسیم شدند، گروهی که بر ضرورت اصلاح ساختار فعلی برای توسعه روستایی تأکید داشتند و گروهی که چنین ضرورتی را متصور نبودند. طی پژوهشی توصیفی زمینه یاب، ارتباط معنی دار متغیرها در پنج بُعد شامل بازی اجتماعی، پویایی قدرت، شخصیت سیاسی، مدیریت استرس، و دانش عملی با نگرش نسبت به اصلاح سازمانی بخش توسعه روستایی سنجیده شد و با روش رگرسیون لجستیک، تبیین متغیرهای متمایزکننده دو گروه پاسخ دهنده صورت گرفت. نتایج نشان داد که 72 درصد پاسخ دهندگان اصلاح سازمانی بخش توسعه روستایی را ضروری تشخیص می دهند و آن را در افزایش بهره وری مدیریت روستایی مؤثر می دانند. همچنین، بر پایه دیگر نتایج پژوهش، نُه متغیر هوش سیاسی شامل همکاری سازمانی، ظاهر صادقانه مدیر، ارتباط با مقام بالادستی، آگاهی از پایگاه های قدرت، ترغیب، کنترل درونی، کانون تمرکز، باور در به کارگیری منابع، و دانش ضمنی در پیش بینی اصلاح سازمانی بخش توسعه روستایی نقش داشتند؛ و در نهایت، افراد با درک مثبت از مدیر و واحد کاری از سازگاری فردی بهتر با تغییر در سازمان برخوردار بودند.
بررسی سیر تحول روستاهای خوابگاهی در شرق کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین شهرها با نواحی پیرامونی واز آن جملهنواحی روستایی واقع در حوزه نفوذ آن ها، به مرور منجر به تغییرات مختلف در عرصه های گوناگون آن ها می گردد. ازجملهاین پدیده هاتحرکات مکانی جمعیت به صورت مهاجرت شهری- روستایی است. بدیهی است که این حجم مهاجران اثرات زیادی بر ساختارهای جمعیتی، اقتصادی و حتی کالبدی روستاها خواهند داشت. در مطالعه حاضر، علاوه بر بررسی روند تحولات ساختار جمعیتی، اقتصادی و کالبدی آن تعداد از سکونتگاه های روستایی واقع درشرق تبریز که در جریان جنین تحرکاتی قرار گرفته و ویژگی خوابگاهی به خود گرفته اند، ریشه یابی علل این شکل گیری نیز مورد بررسی قرار می گیرد. اساس مطالعه مبتنی بر مطالعات میدانی (مشاهده مستقیم، تکمیل پرسشنامه های مختلف ومصاحبه با صاحب نظران) می باشد. جهت تحلیل داده ها، از نرم افزار آماری SPSSو از روش های آماریf.statistics و xi2 بهره گرفته می شود. نتایج بررسی ها نشان داد که روابط متقابل فضایی و نیز عملکردی موجود بین کلان شهر تبریز و روستاهای مورد مطالعه، نقش عمده ای در تحولات جمعیتی، اقتصادی و کالبدی روستاها داشته است. در این میان گسترش لجام گسیخته شهر تبریز و وجود مشکلاتی چون بالا بودن هزینه های زندگی و مشکلات معیشتی، گرانی زمین و مسکن، آلودگی بیش از حد هوا به عنوان عوامل دافع و در مقابل ارزانی زمین و مسکن، پاکیزگی هوا در روستاها، وجود تسهیلات حمل ونقل و جاده های ارتباطی مناسب در روستاهای مورد مطالعه به عنوان عوامل جاذب عمل کرده و بخشی از شهرنشینان را به سکونت در روستاهای مزبور سوق داده است.
تحلیل اثرات رشد پراکنده رویی شهری بر سرمایه اجتماعی (رهیافت رگرسیون وزنی جغرافیایی(GWR) – نمونه موردی: شهر مراغه
حوزه های تخصصی:
رشد پراکنده شهرها علاوه بر تأثیرات منفی زیست محیطی و اقتصادی دارای هزینه های اجتماعی زیاد هستند، این هزینه ها با جابجایی و فاصله گرفتن محله های شهری از مرکز شهر و شکل گیری حومه های شهری روز به روز بیشتر می شود هدف اول این مطالعه تحلیل و تأثیر پراکنده رویی شهری بر سرمایه اجتماعی محلات شهر مراغه می باشد. هدف دوم مقایسه نتایج رگرسیون چند متغیره با رگرسیون وزنی جغرافیایی می باشد. مطالعه حاضر متشکل از سه مرحله شامل: بررسی پراکنده رویی شهری، بررسی سرمایه اجتماعی محلات و در نهایت سنجش میزان تأثیر گذاری شاخص های پراکنده رویی بر میزان سرمایه اجتماعی محلات شهر می باشد. تعداد شاخص های پراکنده رویی شهری 6 مورد و تعداد شاخص های سرمایه اجتماعی در 5 عامل اصلی و 39 زیر شاخص بوده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده که از روش های پیمایشی و اسنادی نیز استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات شاخص های پراکنده رویی از طریق مطالعه طرح جامع، تفضیلی شهر که از طریق نرم افزار ArcGIS استخراج شده است. جمع آوری اطلاعات سرمایه اجتماعی از طریق پرسشنامه به تعداد 383 انجام شده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره و رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نتایج رگرسیون چند متغیره در مقایسه با رگرسیون وزنی جغرافیایی با توجه به ماهیت داده های فضایی از اعتبار کمتری برخوردار است.