زمین به عنوان یکی از منابع تولید روستایی نیازمند مدیریت خردمندانه و حفاظت است. یکی از پدیده های کالبدی در سکونتگاه های پیرامون فضاهای شهری، پدیده خزش روستایی است که منجر به تغییرکاربری زمین های کشاورزی و باغی به نفع دیگر کاربری ها می شود. عوامل مختلفی در بروز این پدیده تأثیرگذارند؛ یکی از مهم ترین آن ها عوامل و نیروهای سازمانی است. این پژوهش به دنبال شناخت پدیده خزش روستایی و تحلیل میزان مداخلات نقش آفرینان مدیریت زمین و شبکه های تأثیرگذار بر آن ها در عرصه های روستایی و پیرامون شهری است. محدوده پژوهش 24 سکونتگاه روستایی پیرامون شهر همدان است. برای شناسایی نظام شبکه موجود و روابط میان سازمان ها و ارگان های تأثیرگذار بر فرایند تغییر کاربری زمین از روش تحلیل شبکه استفاده شد. نتایج نشان داد نیمی از دست اندرکاران نهادی بیش از 5 نوع تضاد با دیگر نهادها دارند. یک سوم از پیوندهای شبکه در اختیار دست اندرکاران مرکزی و نهادهای کلیدی و سیاست گذارهای اصلی قرار دارد و بقیه نهادها در جریان تغییر کاربری، نقش منفعلانه، حاشیه ای و تسهیل کننده دارند. جذب سرمایه ها و سرمایه گذاری در پیرامون شهر، کمبود زمین در محدوده شهر، تلاش برای ایجاد شغل و زمینه های کسب درآمد و تقاضای گسترده برای ایجاد واحدهای تک خانواری روند تغییر کاربری را شدت بخشیده است. لزوم توجه به منطقه شهری همدان و پیوندهای روستایی شهری و اتخاذ سیاست های تعاملی با تأکید بر صیانت از عرصه های سکونتگاهی می تواند به مدیریت خردمندانه اراضی منجر شود.