فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۲۱ تا ۵٬۰۴۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
5 - 18
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: از منظر علوم نوین، علم فراکتال مطالعه در ساختارهای خودمتشابه و خودسازمان یافته است که معنا و مفهومی از هندسه طبیعت را بیان می کند. در دیدگاه ریاضیات، طبیعت در ایجاد صور مختلف از قوانین فراکتال تبعیت می کند که در این منطق، تعامل مستقیم بین معماری و فراکتال می تواند مطرح شود. هدف پژوهش: این پژوهش، با طرح پرسش درمورد چگونگی کاربرد هندسه فراکتال، رویکردی در تبیین قوانین هندسه طبیعت در روند خودسازماندهی معماری مبتنی بر فرم دارد. روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی است و با استفاده از روش همبستگی در کاربرد هندسه مطابق با خصوصیات فراکتال به صورت پدیدارشناسانه و کیفی انجام می شود. در این مطالعه، هفت مرحله در ساختار هندسه فراکتال به عنوان ساختار مبتنی بر فرم تبیین می گردد. این مراحل در فرم یابی، سلسله مراتب اتصالات و تصاعدهای هندسی روند معتبری را در کاربرد این هندسه در معماری فراهم می آورد. علاوه بر این، معماری که برگرفته از اصول هندسه طبیعت است، استوار بر سه قانون و کارکرد در ساختار است که در این پژوهش شرح داده می شوند: قانون خودمتشابهی، قانون خودسازماندهی و قانون وحدت. به منظور صحت این قوانین، سه بنا از دوره های گوتیک، آرت نوو و معماری سنتی ایران منطبق با خصوصیات فراکتال منتخب و قوانین هندسه طبیعت در ارزیابی آنها با استفاده از مدل تطبیقی-توصیفی مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان بیان کرد هندسه فراکتال در ساختار، ترکیب بندی عناصر و مفاهیم زیباشناسی هنر تزئینات در معماری این بناها به کار گرفته شده است. این عمارات با الهام گرفتن از هندسه طبیعت، قانون تناسبات، ریتم و فرم های خودمتشابه گستره ای از الگوهای فراکتالی را ایجاد کرده اند که با دو بیان ساختار و فرم در معماری بین عناصر سازنده و صور معماری مناسبت های درونی و وحدت برونی ایجاد کرده اند.
معرفی و آسیب شناسی کتاب های درسیِ آموزش هنر با موضوع زندگی و آثار استاد محمود فرشچیان (وزارت آموزش وپرورش؛ از سال 1362 تاکنون)
منبع:
فردوس هنر سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
32 - 47
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بدون تردید، هنر یکی از مؤثرترین شاخصه های توسعه فرهنگی در طول تاریخ بشری بوده است. از سوی دیگر پایداری و رشد هنر در متن فرهنگ، در گرو آموزش علمی میسر بوده است. یکی از بهترین شیوه های آموزش هنر هم، آشنایی دانش آموزان با نحوه سیروسلوک اخلاقی بزرگان هنر و شناخت و بررسی آثار ارزشمند آن ها است. در این میان زندگی و آثار استاد محمود فرشچیان به عنوان مصداق بارزی از این بزرگان مورد تأمل بوده است. هدف مقاله: هدف در گام نخست، معرفی و توصیف دقیق و مستند کتاب های درسی آموزش هنر با موضوع استاد فرشچیان و در گام بعدی، آسیب شناسی و شناخت نقاط قوت و ضعف این منابع، جهت اتخاذ سیاست های راهبردی و مؤثر در این زمینه بوده است. سؤال مقاله: آیا کتاب های درسی آموزش هنر با موضوع استاد محمود فرشچیان به طور مستند و جامع معرفی و توصیف شده اند؟ و آیا این منابع حساس به لحاظ نقش آموزشی و پرورشی شان، آسیب شناسی و تحلیل شده اند؟ روش تحقیق: این مقاله، با روش توصیفی-تحلیلی و با اسناد و اطلاعات کتابخانه ای و میدانی، ضمن معرفی و توصیف نسبتاً جامع کتاب های درسی آموزش هنر (با محوریت فرشچیان)، به ویژه کتاب های مقطع راهنمایی، از سال 1362 تاکنون که توسط آموزش وپرورش منتشر شده اند، به آسیب شناسی فرم و محتوای این منابع پرداخته است. نتیجه گیری: ضمن تحسین وزارت آموزش پرورش در بازتاب دادن زندگی و آثار فرشچیان در کتاب های درسی آموزش هنر، مطالب و آثار درباره هنرمند، دارای کاستی ها و کمبودهای جدی علمی-پژوهشی هستند که فهرست آن ها در پایان این مقاله درج شده است. آسیب شناسی اصولی این کتاب ها، می تواند بر غنای این نوع از منابع آموزشی بیفزاید.
تحلیل تطبیقی منظره در ترکیب بندی های مکتب نگارگری متقدم و متاخر اصفهان (مطالعه موردی: آثار صادقی بیگ افشار و رضاعباسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
41 - 61
حوزه های تخصصی:
در تاریخ نگارگری ایران، کاربرد منظره در ترکیب بندی دارای جایگاه و اهمیتی ویژه بوده و در هر دوره همگام با نگرش های گوناگون تجلی یافته است. شیوه منظره پردازی که در طی قرون نهم و دهم ه.ق با جلوه ای خاص و پر جزییات مورد توجه نگارگران بود، در مکتب نگارگری اصفهان تا حد زیادی دستخوش تغییر گردید و کارکرد سابق خود را از دست داد. در این میان دو نگارگر ممتاز و برجسته دربار صفوی، صادق بیگ افشار به عنوان نماینده سبک متقدم و رضا عباسی نماینده سبک متاخر محسوب می شوند که هرکدام در شیوه طراحیِ خود، به غایت استاد بودند. در بررسی اجمالی میان آثار این دو هنرمند در نگاره هایی با مضمون و مجالس مشابه، تفاوتِ شیوه ی منظره پردازی مشهود است. از آنجایی که این دو هنرمند را می توان نمایندگان بارز دو سبک نگارگری متقدم و متاخر در مکتب اصفهان عصر شاه عباس اول نامید، ضرورت شناسایی وجوه اشتراک و افتراق ویژگی های تصویری آثار ایشان در یکی از حوزه های خاص و بحث برانگیز نگاره، یعنی منظره مطرح می شود. بر این اساس، مساله تحقیق بدین شکل طرح می گردد: چه ویژگی هایی در منظره پردازیِ سبک نگارگری متقدم و متاخر مکتب اصفهان صفوی با تاکید بر آثار صادق بیگ افشار و رضا عباسی به کار رفته است؟ در این راستا ابتدا ماهیت و اصول منظره پردازی در دو سبک قدیم و جدید مکتب نگارگری اصفهان تعریف شده و سپس مطالعه تطبیقی بین آثار دو هنرمند انجام می شود. نتایج کلی پژوهش، مبین تفاوت هایی در شیوه منظره پردازی آثار دو هنرمند است که بیشتر در رویکرد آنها به طبیعت نمود می یابد. این پژوهش در دسته پژوهش های کیفی قرار می گیرد و روش آن، تحلیلی-تطبیقی است. جامعه بررسی را منتخبی از نگاره های صادق بیگ افشار و رضا عباسی تشکیل می دهند که در بازه زمانی و مضمونی مشترک، خلق شده اند.
تعیین ادوار رونق محله های شهر نطنز با اتکاء به کتیبه های بناهای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
189 - 202
حوزه های تخصصی:
شرایط مطلوب زیست اقلیمی منطقه نطنز، جایگاه آن در شبکه ارتباطی جنوب به فلات مرکزی و بویژه دو شهر استراتژیک کاشان و اصفهان، زمینه ی شکلیابی استقرارگاه های متعدد و آثار معماری متنوع و ارزشمندی را فراهم آورده است. علیرغم جایگاه بارز تمدنی و فرهنگی تاریخی شهر نطنز در تمدن این سرزمین، مطالعات مرتبط با علل موثر بر شکل یابی و توسعه فضاها و محلات تاریخی آن بسیار اندک است. این نقص بویژه زمانی آشکار می شود که حتی آثار شاخص معماری این شهر از جمله بقعه شیخ عبدالصمد، مسجد جامع، آرامگاه سید واقف و سایر بناهای مذهبی، تجاری و عام المنفعه نیز به نحو بایسته مستند سازی و گاه نگاری نگردیده اند. با عنایت به نقش بی بدیل کتیبه های بناهای تاریخی در گاه نگاری مطلق و تشخیص نام آمرین و چگونگی ساخت این بناها و همچنین تعیین تحولات تاریخی آنها، در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با استفاده از این شواهد متقن، به این پرسش که در ادوار مختلف تاریخی نحوه شکل گیری، گسترش و رونق محله های شهر چگونه بوده پاسخ گوید. هدف آن است تا ادوار رونق محله های شهر را با استفاده از کتیبه های بناهای تاریخی مشخص و اطلاعاتی غیر قابل انکار از محله های تاریخی شهر نطنز در دوران اسلامی ارائه گردد. در نیل به این هدف، تمامی کتیبه های تاریخی بناهای ارزشمند این شهر شناسایی و مستند سازی گردیده اند. تهیه طرح کتیبه ها نه تنها خوانش دقیق آنها را میسور ساخته، بلکه مواد لازم را برای مطالعات مرتبط با شکل گیری و سیر تحول محله های تاریخی شهر نطنز را فراهم آورده است.
شناخت و امکان سنجی بکارگیری سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) در آموزش معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
145 - 166
حوزه های تخصصی:
گرچه امروزه مدل سازی اطلاعات ساختمان و آموزش آن از موضوعات مهم و رو به رشدی در عناوین پژوهش های اخیر در جهان به شمار می رود، اما این جریان نوین بخصوص آموزش آن درکشور ایران نادیده گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف پیشنهاد چارچوب مفهومی جهت شناخت بکارگیری سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان درآموزش معماری ایران انجام یافته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و رویکردی آمیخته؛ شامل نمونه موردی ثانویه، پیمایش و گروه کانونی دارد. انتخاب جامعه آماری به روش هدفمند بوده و حجم نمونه تعداد 200 نفر دانش آموخته معماری است. خطای اندازه گیری 05/0 و سطح اطمینان 95 درصد، بوده است. پرسشنامه ها بصورت آنلاین پخش و با استفاده از نرم افزار آماری (اس.پی.اس.اس) تحلیل شده اند. روایی پرسشنامه ها ارزیابی و پایایی متغیرها از طریق آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 876/0محاسبه و تایید شده است. ابتدا با استفاده از نمونه های موردی چارچوب نظری پژوهش ترسیم وسپس نظرات مشارکت کنندگان اخذ و تحلیل گردیده و در انتها چارچوب نهایی توسط گروه کانونی از اساتید و خبرگان اعتبار سنجی گشته است. سطح و اهداف دوره با توجه به نتایج آزمون کای اسکوئر چنین بدست آمد که سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان می تواند در مقاطع مختلف و به همراه سایر کلاس های آموزشی بکار رود. همچنین از آزمون های t یک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن جهت انتخاب محتوا و اهمیت دوره ها استفاده شده که بیشترین میزان اهمیت کاربرد سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان در مدیریت پروژه، مباحث پایداری و کارگاه طراحی معماری و کمترین میزان اهمیت کاربرد آن در حوزه مفاهیم و تصورات ذهنی بدست آمده است. براساس یافته ها، سه حوزه نرم افزار و مدل سازی؛ مفاهیم و تئوری؛ و مدیریت اطلاعات؛ در چارچوب آموزشی سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان موثر شناخته شده و به عنوان نمونه برنامه درسی دوره کارشناسی معماری مورد بررسی قرار گرفته است و الگوی آموزشی نهایی به صورت تلفیقی در مقاطع مختلف تحصیلی پیشنهاد شده است.
سیری بر عناصر کالبدی و فضایی معماری سنتی و معاصر شهر اردبیل و تأثیر آن بر حس تعلق مکانی شهروندان
حوزه های تخصصی:
منظر و سیمای شهری در چشم شهروندان به عنوان هویت و نمود شاخص و اصالت یک شهر می تواند بیان شود ازاین رو و به این اعتبار هست که حس تعلق مکانی دریک فرد که نسبت به شخصیت و روحیات وی ایجاد شده است می تواند بیانگر میزان غنای هویت های معماری لحاظ گردد کما اینکه در دوران معاصر و پس از چالش های مهم فرهنگی و اجتماعی حاکم بر آن و سیطره تفکرات تکثرگرا و گاهی بی هویتی آثار بر این رویه اثراتی پیچیده و گاه مبهم داشته است سیمای بصری شهرها به وسیله نظام پیچیده ای از نشانه ها، ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع شکل می گیرد و در فرایند تعامل میان انسان و شهر، محیط بصری به مثابه فصل مشترک این دو، زمینه ادراک، شناخت و ارزیابی محیطی شهروندان و بازدیدکنندگان را فراهم می آورد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل رابطه بین سیمای بصری شهر و رفتار شهروندان با تأکید بر شهر اردبیل می باشد. نوع تحقیق کاربردی و رویکرد حاکم بر فضای تحقیق توصیفی-تحلیلی و همبستگی می باشد. براین اساس مطالعات کتابخانه ی و مشاهدات میدانی و پرسشنامه ها مردمی به عنوان روش تحقیق مدنظر می باشد. این پژوهش بر آن است تا بتواند با بررسی و تطبیق بافت های سنتی و معاصر شهر اردبیل نسبت به میزان ایجاد، تقویت و اهمیت حس تعلق مکانی در یک شهروند با توجه به چالش های اجتماعی فرهنگی قدمی برداشته و در خصوص تبیین و تشخیص نمودهای معمارانه سنتی و معاصر و تأثیرات آن بر ایجاد حس تعلق مکانی به کمک مطالعات میدانی و کتابخانه ی و پس از تحلیل و تجزیه مطالب گرداوری شده نتیجه و برآیندی ارائه دهد.
بررسی تحلیلی- عددی میزان اثر رطوبتی خارخانه در مسکن بومی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۱۰۰-۸۹
حوزه های تخصصی:
در معماری بومی سیستان، همواره راهکارهای ارزشمندی در جهت فراهم کردن شرایط زندگی مطرح شده است. شرایط خاص اقلیمی در این منطقه، معماران را بر آن داشته است که با اصول ابداعی خویش بهترین و مناسب ترین شیوه های تطبیق با اقلیم و استفاده مناسب از شرایط اقلیمی را فراهم آورند. این اصول و الگوها امروزه می تواند با تلفیق مناسب با فناوری جدید در ساختار معماری قرار بگیرد. ازجمله عناصر بومی مؤثر در تهویه و خنک کردن فضای زیست این منطقه، خارخانه است. معماران بومی با تعبیه خارخانه اقدام به ایجاد تأسیسات سرمایشی نموده تا توسط برودت ناشی از تبخیر قطرات موجود در خارها، هوای داخل ساختمان خنک شود. این مقاله با هدف شناخت و بررسی عملکرد خارخانه ها و نیز تحلیل رطوبت نسبی هوای داخل در مسکن بومی منطقه و مناسب سازی آن ها در مسکن روستایی امروز سیستان گام برداشته است. با این هدف، مطالعات میدانی بر روی دو اتاق بومی کاملاً مشابه، یکی دارای خارخانه به عنوان آزمون و دیگری بدون خارخانه به عنوان شاهد انجام پذیرفت و میزان اثر رطوبت در اتاق آزمون نسبت به اتاق شاهد و نقطه مبنای خارج از دو اتاق سنجیده و مقایسه شد و برای درک یکپارچه داده ها از پردازش با استفاده از روش آمار توصیفی توسط نرم افزارهای EXCEL و MINITAB استفاده شد. طبق نتایج تحلیل داده ها، رطوبت نسبی هوای اتاق دارای خارخانه اختلاف فاحشی با دو ایستگاه دیگر دارد و از عدد 12 درصد در فضای مشابه بدون خارخانه به بالای 30 درصد رسیده است و مطابق مطالعات اولگی و ASHRAE در محدوده آسایش حرارتی قرار دارد. دلیل این اختلاف، وجود خارخانه و رطوبت حاصل از تبخیر آب پاشیده شده بر خارها می باشد که این ایجاد رطوبت، سبب کاهش دما و تعدیل دمای محیط و بهبود اوضاع اقلیمی شده و تأثیری بسیار مطلوب در اقلیم گرم وخشکی مانند منطقه سیستان دارد که این تأثیر در محیط های خشک و با رطوبت نسبی کم، مطلوب خواهد بود. لذا در محیط هایی که گرمای محسوس در آن ها بسیار بالاست، این سیستم به عنوان استراتژی غیرفعال جهت تعدیل شرایط آسایش حرارتی پیش نهاد می گردد.
منظر تاب آور: مفهومی غیرمنظری، بررسی و ارزیابی تعاریف موجود در حوزه تاب آوری منظر، مرور فشرده ادبیات نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
40 - 49
حوزه های تخصصی:
تاب آوری به عنوان مفهومی نوین در ادبیات پایداری، فهم جدیدی از ارتباط انسان و محیط را ایجاد کرده است. همچنین با افزایش چالش های محیطی انسان در قرن جدید، این مفهوم در علوم مختلف گسترش یافته و توسط اندیشمندان رشته های متفاوت بازتعریف شده است. منظر نیز به عنوان دانشی که به ارتباط متقابل انسان و محیط می پردازد، از این موضوع مستثنی نبوده و در سال های اخیر پس از ورود مفهوم تاب آوری به حوزه شهر، اکنون این مفهوم وارد ادبیات این حوزه نیز شده است. بنابراین پژوهشگران به دنبال آن هستند که با بهره گیری از مفهوم تاب آوری، به چارچوب نظری ای دست یابند که منظر را در مواجهه با آشوب های پویای محیطی تاب آور کند. با این حال با بررسی جستارهایی که تاکنون با عنوان منظر تاب آور ارائه شده، به نظر می رسد که در پژوهش های صورت گرفته تمامی ابعاد منظر مورد توجه قرار نگرفته است. از آنجایی که تبیین ناصحیح منظر در این تعاریف منجر به عملکرد ناقص چارچوب های نظری موجود در مواجهه با بحران ها خواهد شد، این پژوهش به دنبال ارزیابی تعاریف موجود است. این جستار با ارائه تعاریف صورت گرفته در تاب آوری منظر و تعاریف بنیادین مفهوم منظر، از طریق قیاس امکان ارزیابی تعاریف را فراهم می آورد. از این رو، این نوشتار ابتدا با مرور فشرده ادبیات تاب آوری در حوزه شهر و منظر و ارائه مبانی نظری منظر و بیان صفات آن، به تشریح موضوع می پردازد. پس از آن، منظر در تعاریف تاب آوری منظر در تناظر با تعاریف بنیادین منظر قرار می گیرد و تمایزات آن به بحث گذارده می شود. نتایج این پژوهش بیانگر آن است در این تعاریف، با مغفول واقع شدن وجوه ادراکی، تنها به ابعاد عینی منظر اشاره شده و مفهوم منظر، معادل اکوسیستم های محیطی انگاشته شده است. بنابراین عبارت منظر در تعاریف موجود در حوزه تاب آوری منظر با مفهوم تعریف شده توسط صاحب نظران ادبیات منظر به لحاظ ماهوی تفاوت دارد
Evaluating the Effects of Architectural Aspects on Student Sociability (Case Study: Tehran University)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۴ - Serial Number ۳۸, Autumn ۲۰۲۰
57 - 66
حوزه های تخصصی:
The sociability and quality of behavior settings, according to general psychology data, are the most significant environmental values, measuring which helps to assess the success of environmental and architectural aspects. The present study was aimed at investigating the efficient environmental characteristics for the achievement of sociability in educational space. This issue has been addressed by examining the type and manner of interactions of students at the University of Tehran as well as qualified environmental factors facilitating, or restricting these interactions. In this study, data were collected as a combination of three methods of interview, observation, and questionnaire; with a population of students at the University of Tehran. With regards to statistical investigations, the sample size was 386 taken with a simple random sampling, and the data were analyzed using SPSS22 software. The one-sample t-test was also used for data analysis in order to find a logical relationship between variables. The results have shown that all environmental indicators are of significant importance for students in the formation of social interactions between students.
Guidelines for Designing an Effective Learning Complex for Child Labors (Case S tudy: City of Isfahan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۳ - Serial Number ۳۷, Summer ۲۰۲۰
13 - 24
حوزه های تخصصی:
Child labor is an inseparable phenomenon in the s tructure of developing countries and third world nations. Numerous claims have been made about the benefits of the learning environment on child labor’s life. Individuals do their activities in designed environments, which can influence them. There were few s tudies on designing an educational place for child labors, especially in Iran. The purpose of this s tudy is using an architectural approach to absorb child labors into an educational place in Iran Isfahan. After running library s tudies about child labors and the effect of place on people, in a two years, many field s tudies have been done such as: observing child labors lifes tyle, their work condition, and visiting their support centers. A total of 45 child labors between the ages of 12-18 have been interviewed, and then some results of this interview were examined on a child labors’ help center building. It confirms and completes the results of interview. Initial evidence shows that there is a gap in educational sys tem. Regular schools cannot be responsible for child labors’ needs. So, firs t, the child labor’s personal needs were discovered, then some of the architectural parameters that affect their educational achievements were introduced. The focus of architectural guidelines in this s tudy is in three parameters: well-designed physical space, sense of ownership and social support. It uses architecture to give child labors’ los t social identity back.
Design Factors as Determinants of Neighborhood Quality in the Urban Area of Ibadan, Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۳ - Serial Number ۳۷, Summer ۲۰۲۰
25 - 40
حوزه های تخصصی:
Neighbourhood in many Nigerian cities had been designed without proper consideration of design principles, which invariably affect the residents’ quality of life. This s tudy assessed the experts' and residents’ perception of design correlates of neighbourhood quality in the urban area of Ibadan. Data were obtained from both primary and secondary sources. A ques tionnaire survey and direct observations were used to acquire the primary data. A sys tematic sampling technique was used to select one of every 5th building after the firs t house had been selected randomly. Data collected were analysed using percentages, Correlation, and Multiple Regression. The results revealed that the majority of 87.9% residents s trongly agree that the building lines were s trictly followed. The majority of 86.7% s trongly agree that the practice of enclosure of space and gating is common in their area. The results of experts’ assessment of Design Characteris tics Indices (DCI) indicated that Alalubosa GRA was adjudged to be very good with DCI of 4.09, followed by Kolapo Ishola with 3.58 DCI. The Multiple Regression Analysis results showed that design characteris tics were related significantly with neighbourhood quality (p < 0.05). The result indicates F–value of 1.026E5 and P–value of 0.000a. Furthermore, the results of Pearson’s Correlation Co-efficient revealed s trong and significant correlations between neighbourhood quality and the design factor at either p < 0.01 or p < 0.05significant levels. The need to consider significant design factors that comprised: variability, tidiness image/milieu, territoriality, connectivity, consis tency, legibility and density among others by Planners and Architects in planning and designing adequate neighbourhood as important.
An investigation into the Urban Square's Layout in Turkman Era to Develop the Sustainable Pattern in Northwest Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۴ - Serial Number ۳۸, Autumn ۲۰۲۰
19 - 28
حوزه های تخصصی:
The appearance of Square in Northwest Iran, as a traditional element of the city, did not have a certain definition in the urban planning due to its structural disruption in the spatial fabric as well as its chaotic present in the manifestation of its identity. On the other hand, since the concept of the square in this area does not match to the similar models existing in the central plateau of Iran including the characteristics of being enclosed and architectural integrity, most researchers have assumed that the irregularity of the form in the squares of northwest Iran is because of gradual growth, lack of spatial desirability, and performance without a predesigned plan. This descriptive-analytic research studies the effect of climate on the formation of the structural layout of "Saheb Abad" Square as a case study. In this way, a specified framework would be suggested, and a fixed sustainable urban pattern would be achieved regarding the form of a square in modern urbanism in this region. According to the findings of this study, the disintegrated layout of the square in Northwest Iran is not only because of its structural weakness, but it was in certain parallels with environmental and natural conditions. It is obvious that the investigation of this innovation could lead to sustainable development in modern urban constructions.
بررسی و تحلیل عناصر بصری قالیچه جانمازی صفوی براساس آرا ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
68 - 83
حوزه های تخصصی:
قالیچه های جانمازی، مجموعه ی گسترده و پر اهمیتی از قالی های ایرانی هستند که در دوره ی صفوی تولید شد و مورد توجه جامعه قرار گرفت. از آنجا که قالیچه های جانمازی در برهه ای از تاریخ به طور جدی مورد توجه و تکثیر قرار گرفتند، و نیز با عنایت به اینکه اجزا و نقشمایه های به کاررفته در این قالی ها پیشتر در سایر قالی های ایرانی نیز موجود بوده، ضروری است تا با نگاهی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد. هنگامی که در مواجهه با یک اثر ادبی یا هنری، مجموعه ی متکثری از متون ادبی، هنری قابل تشخیص باشد، رسیدن و دریافت معنای پنهان در اثر از خلال خوانش و درک آن مجموعه و روابط میان اعضای آن میسر می شود. این پژوهش با هدف مطالعه ی متن های تشکیل دهنده یک قالیچه جانمازی دوره صفوی و روابط آنها با یکدیگر در شکل دهی به معنای نهان قالیچه انجام شد و روش انتخابی برای تحلیل آن نظریه بینامتنیت ژرار ژنت بود. پرسش اصلی که این پژوهش را در رسیدن به هدفش یاری می کرد بدین قرار است که، در شکل دهی به معنای قالیچه مورد مطالعه این نوشتار، چگونه از روابط بینامتنی بهره گرفته شده است؟ این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام شد و اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای با استفاده از منابع دست اول تهیه شدند که تجزیه و تحلیل اطلاعات آن با استفاده از نظری بینامتنیت ژرار ژنت انجام شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در طراحی این قالیچه، هنرمند دوره ی صفوی آگاهانه یا ناآگاهانه تحت تأثیر دستاوردهای فرهنگی مکان-زمان زیستش، با ترکیب متونی از دو نظام فرهنگی ایران باستان و اسلامی به انحای گوناگون، متنی را خلق کرده که هم در راستای هدف طراحی اش یعنی تبلیغ اسلام و تشیع اثری شایسته ی توجه است و هم پیونددهنده ی دو نظام فرهنگی ایرانی و اسلامی است.
تأثیر پوشش محافظ کج باران بر میزان مصرف انرژی ساختمان در اقلیم معتدل و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر راهکارهای جدید و سنتی محافظت از دیوار غربی ساختمان را در اقلیم معتدل و مرطوب ایران با هدف دست یابی به راهکار بهینه از نظر عملکرد حرارتی موردبررسی قرار می دهد. براین مبنا پس از مطالعه کتابخانه ای و اسنادی به روش تحلیل محتوا، مؤلفه های شاخص جهت مقابله با کج باران در منطقه گیلان به دست آمد. سپس مصاحبه ای بازپاسخ با 10 نفر از متخصصان معماری صورت گرفت و از روش نظریه زمینه ای با تکنیک کدگذاری باز به تحلیل مصاحبه ها پرداخته شد. در ادامه از کدگذاری محوری جهت تولید ابزار پژوهش (تولید جدول هدف محتوا و پرسش نامه) بهره گرفته شد. تحلیل نتایج پرسش نامه به جهت به دست آوردن اولویت های شاخص در معماری از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام شد و مشخص گردید مؤلفه ی «امتداد سقف تا روی ایوان و ایجاد سایبان» با وزن 0.176752 بیشترین تأثیر را در راهکار مقابله با کج باران دارا می باشد. برای بررسی تأثیر پوشش محافظ باران در جداره غربی بر میزان مصرف انرژی، یک ساختمان مسکونی در سه حالت شامل پوشش حلبی جداره غربی، افزایش شیب و سایبان، نصب سلول های فوتوولتائیک بر روی بام به روش شبیه سازی بررسی و نتایج به دست آمده موردمقایسه و تحلیل قرار می گیرند. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که پوشش دیوار غربی با استفاده از حلب باعث افزایش بار گرمایش و سرمایش و افزایش بار کل ساختمان به میزان % 9/2 می شود. افزایش شیب بام با سایبان موجب افزایش مصرف انرژی گرمایش ساختمان به میزان 24/0 درصد، کاهش بار سرمایش ساختمان به میزان% 8/4 و کاهش بار کل ساختمان به میزان% 56/0 می شود. افزودن سلول فوتوولتائیک بر روی بام میزان مصرف انرژی را به میزان 7/0 درصد کاهش می دهد.
The effect of communication globalization on citizen’s tendencies towards environment protection: Case study of Tehran citizens
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۵, Winter ۲۰۱۹
66 - 77
حوزه های تخصصی:
The increase in environmental pollutions and the daily increasing destruction of the ecology have caused worries in the societies and drawn their attentions towards the reasons, outcomes as well as the methods of reducing them. Various factors are involved in reducing the aforesaid threatening conditions. The present study emphasizes on the role of the media and globalization of the communications and deals with the inclinations towards guarding and protecting the environment amongst the citizens residing Tehran. The present study makes use of a survey method. A total of 277 residents from Tehran were selected in urban districts one, five and fourteen. To analyze the obtained data, use was made of correlation analysis and multivariate regression test. The study findings of the correlation analysis part are reflective of the existence of a positive and significant relationship between the globalization of the communications and tendencies towards the environment conservation. As for the tendencies towards the environment protection, the study findings are suggestive of the idea that the study participants have been assessed in three levels, namely cognitive, affective and behavioral (in two dimensions of intervention and participation), and that the increase in the enjoyment of the global communications brings about an increase in individuals’ tendencies for environment conservation. These bioenvironmental analyses enable the instigation of more attention in the general public. However, the general public’s sensitivity might be provoked by means of the media and communications. It seems that the media analyses of the environment shoulders the essential role for the favorable bioenvironmental governance. Therefore, the most rational thing to do about the protection of the resources and environment is giving value to the media and communications.
رابطه متقابل سیستم ایمنی انسان و شاخص های منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
22 - 31
حوزه های تخصصی:
کانسپت شهرگرایی، در حوزه علوم پزشکی و رابطه متقابل بین این دو حوزه به ظاهر متفاوت به بیش از هفت دهه گذشته برمی گردد. دلیل این کنکاش و مطالعه ارتباط شاخصه های زندگی شهری با سلامت جسم و روان شهروندان، به یافته های علمی و داده های آماری به دست آمده از پژوهش های میان رشته ای هم چون «اکولوژی سلامت» برمی گردد که نشان از معنی داربودن دسته ای از اختلالات حوزه سلامت، هم چون استرس، اختلالات روانی و بیماری های خودایمنی در بین ساکنین شهرهای صنعتی در مقایسه با نواحی حومه و حاشیه شهرها دارد. در آغاز قرن بیستم با ورود واژه «زندگی شهری» یا شهرنشینی به دایره المعارف انسان، شهرنشینی و آثار بالقوه آن بر ابعاد مختلف زندگی انسان از سلامت عمومی گرفته تا اختلالات روانی پررنگ تر شده است. این بحث در فضای آکادمیک مطرح بوده که با شروع انقلاب صنعتی، این دو واژه «سلامت عمومی» و «زندگی شهری» که هر دو از دستاوردهای این جنبش هستند، علی رغم داشتن زادگاه مشترک، به مرور و در آغاز قرن بیستم راه مجزای خود را طی کرده و نوعی واگرایی در برنامه ریزی های کلان این دو حوزه به وجود آمده است؛ به طوری که برنامه ریزان شهری بدون توجه به ابعاد پیچیده جسم و روان انسان به ساخت و ساز مشغول بودند و پزشکان به جستجوی دلیل بیماری ها بدون درنظرگرفتن عامل چندبعدی محیط که المان های متعددی در آن لحاظ شده است. بنابراین اتحاد مجدد این دو حوزه مطالعاتی، یک پارادایم جدید است که ورود به آن نیاز به بازتعریف دو حوزه «برنامه ریزی شهری» و «سلامت عمومی» توسط متخصصین حوزه های میان رشته ای متعددی از جمله «اکولوژی سلامت» و «منظر سلامت» دارد.سوال پژوهشی جستار حاضر این است که چه نوع رابطه ای بین سلامت انسان و مشخصاً سیستم ایمنی بدن به عنوان یک سد دفاعی در برابر عوامل آسیب رسان از یک طرف و محیط زیست وی- مشخصاً در این پژوهش، «کالبد شهری» که کاربری به نام انسان در آن زیست می کند از سوی دیگر، وجود دارد؟ و درصورت آسیب جدی واردشده و معنی دار به لحاظ علمی به کالبد و روان انسان در گذار از این زندگی صنعتی و ماشینی صرف به زندگی پساصنعتی، چه ملاحظاتی را برنامه ریزان شهری لازم است در سازه های شهری آتی لحاظ کنند تا آسیب های وارده بر جسم و روان انسان کمتر و در مواردی به نقطه صفر نزدیک شود؟
تحلیلی بر تاب آوری زیرساخت شریانی برق در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷
123 - 138
حوزه های تخصصی:
تاب آوری مفهومی راهبردی برای افزایش تحمل پذیری دارایی های شهری می باشد که در این بین زیرساخت های شریانی انرژی از جمله برق در این زمینه حساسیت و ضرورت دو چندانی دارد. چرا که هرگونه ایجاد شوک و تهدید بیرونی برای آن می تواند زندگی در شهرها را با توجه به ماهیت امروزی شهرنشینی و شهرگرایی با اختلال جدی مواجه سازد. در این راستا در پژوهش حاضر با رویکرد کاربردی و روش شناسی توصیفی- تحلیلی تلاش شده است تا به هدف آن که تحلیل تاب آوری زیرساخت شریانی برق در کلانشهر مشهد می باشد، پرداخته شود. با توجه به نامشخص بودن شاخصه های تبیینی و عدم پهنه بندی مناطق پر خطر در این فرآیند برای گردآوری شاخص های تبیین کننده تاب آوری از روش دلفی به صورت هدفمند و برای تحلیل فضایی این مساله از نرم افزار Arc GIS 10,3 و همچنین مدل تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولا شاخص های تبیین کننده تاب آوری در زیرساخت شریانی برق به صورت الگوی تراکم مصرف شبکه، الگوی طراحی شبکه و همچنین الگوی قرارگیری در بافت شبکه می باشد و ثانیا پهنه شمالی و شرقی شهر با توجه به تحلیل فازی و تحلیل فضایی آن در محیط نرم افزار Arc GIS 10,3 نشان دهنده آسیب پذیری و متعاقبا تاب آوری پایین تری نسبت به سایر پهنه های شهر برای زیرساخت شریانی برق می باشد.
تبیین الگوی منظر معنوی از سفر ارزان قیمت بررسی موردی گردشگران هیتچهایک زن و مرد
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۳
39 - 48
حوزه های تخصصی:
سفرهای ارزان قیمت راه حلی برای کاهش هزینه های سفر و مدیریت آن است به شکلی که گردشگران علاقمند به تجربیات پرمخاطره بتوانند دو مؤلفه مهم تجربه سفر خاص و سفرکردن با هزینه های پایین را به دست آوردند. مقوله هیتچهایک یا سواری مجانی دارای سابقه دیرینه بین المللی است، اما در ایران اصل جدیدی به حساب می آید. شاید محدودیت ها و سختی های این گونه از سفرها در ایران دلیلی بر بعد نظری این موضوع به حساب آید. آنچه مسلّم است گونه های خاص گردشگری با تفسیرها و حالات معنوی متفاوتی همراه است و این پژوهش به دنبال این است که مؤلفه های معنوی قابل تجربه در گونه گردشگری هیتچهایک را به شکلی نظری الگوسازی کند. لذا این پژوهش از نوعی کیفی است که با استفاده از روش گراندد تئوری و استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با زنان و مردانی که تجربه این سفر را داشته اند صورت گرفته است. 28 مصاحبه موفق برای رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت و پس از کدگذاری های باز محوری و گزینشی، یافته های پژوهش به شکل الگوی پاردایمی استخراج شد. تمایل به آشنایی با فرهنگ ها، ریسک کردن و ساده سفرکردن به عنوان عوامل علّی و مزاحمت های همسفرها، مقاومت اجتماعی و سختی در جامعه میزبان به عنوان عامل مداخله گر و تعاملات بین فرهنگی و غیرقابل پیش بینی بودن اتفاقات به عنوان عوامل زمینه ای شناخته شدند. در لحظه زندگی کردن، صلح و دوستی و اعتماد به غریبه ها راهبردهایی هستند که پدیده محوری تغییرات روحانی در سفر پر مخاطره را به پیامدهای خداشناسی، حسنات اخلاقی، افزایش تعداد دوستان و تغییر بینش منتهی می سازد. نتایج نشان می دهد که گونه گردشگری ارزان و پرمخاطره، دارای مؤلفه های معنوی متمایزی است که شناسایی و مدیریت آنها می تواند تجربه معنوی را به ارمغان آورد.
The architectural role of monuments in the social sustainability of urban spaces; Case study: the historical texture of Abyaneh village
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۶, Spring ۲۰۱۹
48 - 67
حوزه های تخصصی:
Turbulence and inconsistency of urban physical system in the physical structure of Iran contemporary cities is one of the instances of identity crisis; the weakness of the educational system in the faculties of architecture and urban planning, the promotion of foreign culture in the domestic press, the weakness of the infrastructures of native culture education, the interference of experts from other scientific fields in architecture and urban planning, the weakness of urban management strategies, high expense housing and the necessity to supply housing for the needy people have created a turbulent city with eclectic culture and it made the native culture less prominent than before. The present research introduced the concept of “urban architecture”. The main presupposition of research is that the architecture of monuments in the historical texture has sufficient capabilities in the quality of physical structure of city and architects concurrently paid attention to the architectural characteristics of monuments and urban space quality. The purpose of present research is that to investigate the effective architectural factors to improve the social life of urban spaces thus the research question is that “how to architect while constructing architectural structures to shape an urban space with social quality?” The necessity of the study is the role of urban spaces to shape the social life and the significance of the study is the possibility to clarify a “bottom-up” design procedure to consider the concept of “urban architecture”, and also to institutionalize qualifications for urban spaces through architectures. The present qualitative research has been conducted with the logical argumentation and causal- interpretative strategies and through documentary- field study in the case study of Abyaneh village. Research findings, while paying attention to the qualitative components of urban spaces resulting from monuments architecture, have proposed strategies to realize the concept of “urban architecture” consistent with the components of social sustainability.
ارزیابی بهره وری ساختمان های پیش ساخته و بتن درجا به منظور اسکان پس از بحران با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره ویکور (VIKOR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵
124 - 145
حوزه های تخصصی:
ایران یکی از کشورهایی است که بنا به موقعیت جغرافیایی خود در معرض حوادث طبیعی متنوعی قرار دارد. استفاده از سیستم ساخت و ساز بتن درجا در مجتمع های مسکونی، قبل و بعد از بحران باعث ایجاد تلفات مالی و جانی فراوانی شده است. ساختمان هایی با سازه های مستحکم، به جهت فراهم آوری ایمنی برای ساکنین، از ضروریات یک شهر ایمن است. پیش ساخته سازی از راهکارهایی است که علیرغم مزایا و دارابودن پتانسیل و نقش تاثیر گذار در اسکان پس از بحران، هنوز صنعتی رایج در ایران نیست. این تحقیق با هدف ارایه شواهد قابل اندازه گیری از مزایای این تکنولوژی در اسکان پس از بحران، سعی در تسریع تصمیم گیری مشتریان و هدایت آن ها به سرمایه گذاری در پیش ساخته سازی دارد. نمونه ی مورد مطالعه این پژوهش، مجتمع مسکونی نگین پردیس می باشد. پس از استخراج معیارها و تایید و غربالگری با روش دلفی، وزن معیارها از روش AHP به دست آمد و رتبه بندی گزینه های تحقیق توسط روش VIKOR انجام گرفت. پس از بررسی سه گزینه در سیستم های ساخت، دو گروه ساختمان های نیمه پیش ساخته بتنی و مرکب به عنوان گزینه برتر در بهره وری و اسکان پس از بحران شناخته شدند. بنابراین تلفیق سیستم پیش ساخته با بتن درجا، در قسمت های اسکلت، سازه و نما باعث افزایش استحکام، تسریع در زمان اجرا، کاهش خسارت وارد بر ساختمان پس از وقوع حوادث می شود.