مقالات
حوزه های تخصصی:
تهویه طبیعی غالبا به عنوان یک رویکرد با مصرف انرژی پایین در تهویه هوای ساختمان ها شناخته شده است. دسترسی هم زمان به هوای تازه و نور روز یکی از مشکلات اصلی در ساختمان های عمیق است که افزایش مصرف انرژی برای روشنایی مصنوعی و تهویه مکانیکی را موجب می شود. در این راستا، نورخان ها سیستم های معماری غیرفعالی هستند که به طور گسترده در ساختمان ها مورد استفاده قرار می گیرند. نورخان به عنوان یک مکعب روشن بدون سقف و به تعبیری دهلیزی برای تامین نور روز و تهویه هوای فضاهای اطراف، تعریف شده است. اهمیت دادن به ویژگی های هندسی و جانمایی نورخان در ساختمان ها، برای افزایش تهویه طبیعی، امری ضروری است. عملکرد اقلیمی نورخان، در بهره وری انرژی، نرخ تهویه و تنظیم تهویه شناوری نقش قابل توجه ای دارا است و این رفتار نورخان ها در همه اقلیم ها یکسان نیست و به ویژگی های متعدد کالبدی و محیطی بستگی دارد. پژوهش های اخیر موجب توسعه دانش درافزایش کارایی تهویه طبیعی در ساختمان ها شده است. لذا در این مقاله نتایج پژوهش هایی در مورد تهویه طبیعی در ساختمان های دارای نورخان، جمع آوری و با دسته بندی درکنار یکدیگر قرارگرفته اند. این پیشنهادات ارائه شده به ساختمان ها کمک خواهد کرد تا طرح های بهتری برای افزایش کارایی تهویه طبیعی در ساختمان ها، با ارائه یک پیکره بندی مناسب به وجود آورد.
رعایت اصول رویکرد زمینهگرا در طراحی مراکز اقامتی و گردشگری، پاسخی بر چگونگی معرفی خصوصیات منطقه ای و جذب توریسم در استان گیلان
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل رشد روز افزون جمعیت و شهر نشینی و به طبع آن تغییر در الگوی کار و زندگی و فاصله گرفتن از طبیعت به عنوان بستری برای تأمین آسایش و آرامش روحی و فکری در زندگی مدرن امروزه، نیاز به تفریح و مسافرت را بیش از پیش افزایش داده است. از این رو توسعه مراکز اقامتی و گردشگری ضروری بوده و امری مهم در راستای حیات اجتماعی و فرهنگی شهرها می باشد. از طرفی دیگر در طراحی این مراکز توجه به رویکردهای خاص معماری می تواند در میزان موفقیت آن ها در جذب گردشگر تاثیر گذار باشد. امروزه یکی از مهم ترین مباحث در معماری، طراحی بنا براساس زمینه می باشد. این زمینه می تواند دارای ابعاد مختلفی از جمله اقلیمی، تاریخی، فعالیتی، فرهنگی–اجتماعی و ... باشد. رویکرد زمینه گرا در معماری علاوه بر پیوند طرح و زمینه و همچنین معرفی بهتر خصوصیات منطقه، منجر به جذب گردشگر بیش تر خواهد شد. در این مقاله هدف ارائه اصول زمینه گرایی و انطباق آن با معماری بومی گیلان بوده است تا در نهایت بتوان به جذب گردشگر در منطقه کمک کرد. روش تحقیق به صورت پژوهشی بوده و پس از شناخت رابطه و پیوند میان مراکز اقامتی و گردشگری و معماری زمینه گرا به بیان اهمیت و مزیت احداث چنین مراکزی با رویکرد زمینه گرایی پرداخته می شود. با شناخت اصول زمینه گرایی می توان از آن ها در هر منطقه ای، مطابق با شرایط اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی استفاده نمود. یکی از مهم ترین نتایج به دست آمده از این مطالعات، بررسی رابطه میان چگونگی طراحی مراکز گردشگری و اقامتی و میزان تأثیر آن بر جذب گردشگر می باشد.که در نهایت این امر کمک شایانی به افزایش ارتباطات اجتماعی و زندگی گروهی و ثبت و انتقال فرهنگ ها می کند.
ارتباط هنر و هندسه در معماری و اهمیت نظام سازه ای در طراحی
حوزه های تخصصی:
در سیستم سازه ای ، ساختمان ها بایستی با نمای خود و سایر ساختمان ها همخوانی داشته باشند. این سیستم عملکرد ساختمان را از طریق فهمیدن ابعاد هندسه سه بعدی فضا و ادراک آن از طریق روابط درون متن مشاهده می کند. در بررسی تاریخی سبک های معماری، پیوستگی بین معماری و هندسه، در دوره های کلاسیک و تاریخی اروپا بسیار مشهود است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. هدف از این پژوهش آن است که نشان دهد معماری و هندسه از طریق تاریخ به هم پیوند خورده و بسیاری از سبک های معماری به خصوص معماری اروپا متأثر از آن بوده است. در این پژوهش نمونه های متقاعدکننده ای از توسعه هماهنگ هندسه و معماری در سبک رنسانس و مقاطع زمانی پس از سده هجدهم مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است.
بررسی راهکارهای بهینه سازی سامانه های گرمایشی ایستا در رسیدن به معماری پایدار
حوزه های تخصصی:
هرچند امروزه مبحث پایداری مورد توجه معماران و شهرسازان قرار گرفته است، اما مشاهده اجمالی معماری عصر حاضر نشان می دهد در عمل، ساختمان ها با تکیه بر توان تکنولوژی به دنبال رفع نیازهای انسان هستند و قابلیت های اقلیم و محیط زیست در رفع نیازهای انسانی در احداث بناها مغفول مانده است. لذا در این پژوهش با توجه به نقش سامانه های ایستا در کاهش مصرف انرژی که عمده هدف معماری پایدار می باشد و همچنین تلاش در جهت تطبیق معماری با اقلیم منطقه، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی به معرفی این سامانه ها پرداخته و با محدود کردن پژوهش به متداول ترین سامانه های گرمایشی ایستا (پنجره آفتابی، دیوار ترومب و گلخانه)، مزایا و معایب آن ها را مورد بررسی قرار داده است. از آن جایی که معایب و محدودیت های این سامانه ها سبب کاهش اقبال در استفاده از آن ها به عنوان سیستم های پایدار و دوستدار محیط زیست می شود، تلاش در جهت رفع آن ها می تواند نقش موثری در ترغیب طراحان و کارفرمایان در بکار گیری این سامانهها داشته باشد. لذا در ادامه به روش تحلیلی-اسنادی به ارائه راهکارهایی در جهت رفع محدودیت ها و بکارگیری گسترده تر آن ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، می توان به روش های مختلف از جمله، ترکیب سیستم ها، استفاده از مصالح نوین و همچنین خلاقیت در طراحی و قابلیت بخشی به فضاهای موجود در بنا، راهکارهایی در جهت بهینه سازی و بکارگیری عام تر این سامانه ها ارائه نمود.
پیام حفاظت معماری در شمای ارتباطی یاکوبسن
حوزه های تخصصی:
مطالعات میان رشته ای که در دوره معاصر بیشتر مورد توجه قرار می گیرد با عنایت به پیوند زنجیرگونه میان علوم مختلف بوده که این پژوهش هم بر اساس این متدولوژی شکل گرفته است. قرابت بین زبانشناسی و معماری انکار ناشدنی است این نزدیکی منجر به پدیداری زبان های معماری گوناگونی شده که یکی از راه های نشانه شناسی معماری بررسی زبانشناسی و ادبیات موجد آن معماری می باشد. رومن یاکوبسن نشانه شناسی را برآمده از زبان و نشانه شناسی را فرآیند معنی دار شدن بر اساس متن می داند. یاکوبسن در به کارگیری نظریه ارتباط در ادبیات قائل به شش مؤلفه ارتباطی است: 1-پیام اثر؛ 2-(معنی معماری)-فرستنده پیام (معمار سازنده-مرمتگر)؛ 3-گیرنده پیام (مخاطب-بازدیدکننده)؛ 4-رمز (قواعد و هنجارهای بیانی معماری)؛ 5- زمینه ارتباطی (زمینه های تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و...)؛ 6-مجرای ارتباطی (رسانه معماری با ساخت مایه ها). در این مقاله به تأثیر سازندهای ارتباطی پیام حفاظت پرداخته می شود و به تشریح به این نکته می پردازد که اگر در جریان حفاظت، تأکید بر هریک از مؤلفه های ارتباطی گذاشته شود، سمت مرمت به کدام سوی و جهت خواهد بود؟ اینکه محور اصلی در تأکیدگذاری فرایند ارتباط کدام سو می باشد و از میان نقش های شش گانه زبانی (ترغیبی، عاطفی، همدلی، ادبی، فرازبانی و ارجاعی) کدام نقش پررنگ تر و کدام کم رنگ تر محسوب می گردد و نقش این تأکید ارتباطی در جریان حفاظت کدام نوع مرمت را پیش می کشند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد با تعمیم نظریه یاکوبسن به حفاظت معماری، مرمت های گوناگونی شکل می گیرد که بر اساس نوع بنا و پروژه تغییر پیدا می کند. حفاظت گر با در نظرگیری شرایط موجود و تأکید بر یکی از محورهای ارتباطی یک نوع مرمت را انتخاب و اجرایی می نماید.
مدیریت شهری و کاربرد سیستم (GIS)
حوزه های تخصصی:
امروز یکی از مسائل عمده شهرهای کشور، فقدان مدیریت واحد شهری و عدم هماهنگی بین ادارات و سازمان های مختلفی است که در امور مختلف شهروندان نقش دارند و در این ناهماهنگی ها شهروندان که پرداخت هزینه های شهری بر دوش آنان است بیشترین زیان را متحمل می شوند. لذا شهرداری ها اگر نتوانند اطلاعات روز خود را با سرعت و دقت به دست آورند در حل مسائل شهری برنامه ریزی و تأمین منابع درآمدی با مشکل روبه رو می شوند. سیستم اطلاعات جغرافیایی همانند بازویی برای مدیریت شهری عمل می کند و می توان پیش بینی و برنامه ریزی لازم را با به کارگیری روش ها و مدل های جدید عملی نمود. سیستم اطلاعات مکانی در امور شهری و شهرسازی، در بخش هایی مانند کاربری اراضی، جمعیت، خدمات شهری، مدیریت زمین و مسکن، معماری، بافت های فرسوده و تاریخی، تأسیسات و تجهیزات شهری، ساخت وساز، حمل ونقل و ترافیک، گردشگری، اطلاعات عمومی شهری و آموزش و آمار، کمک فراوانی به مدیران شهری، شهرسازان و مشاوران طرح های توسعه منطقه ای و شهری، برای تحلیل وضع موجود و برنامه ریزی کوتاه مدت و بلندمدت می کند.
سیری بر عناصر کالبدی و فضایی معماری سنتی و معاصر شهر اردبیل و تأثیر آن بر حس تعلق مکانی شهروندان
حوزه های تخصصی:
منظر و سیمای شهری در چشم شهروندان به عنوان هویت و نمود شاخص و اصالت یک شهر می تواند بیان شود ازاین رو و به این اعتبار هست که حس تعلق مکانی دریک فرد که نسبت به شخصیت و روحیات وی ایجاد شده است می تواند بیانگر میزان غنای هویت های معماری لحاظ گردد کما اینکه در دوران معاصر و پس از چالش های مهم فرهنگی و اجتماعی حاکم بر آن و سیطره تفکرات تکثرگرا و گاهی بی هویتی آثار بر این رویه اثراتی پیچیده و گاه مبهم داشته است سیمای بصری شهرها به وسیله نظام پیچیده ای از نشانه ها، ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع شکل می گیرد و در فرایند تعامل میان انسان و شهر، محیط بصری به مثابه فصل مشترک این دو، زمینه ادراک، شناخت و ارزیابی محیطی شهروندان و بازدیدکنندگان را فراهم می آورد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل رابطه بین سیمای بصری شهر و رفتار شهروندان با تأکید بر شهر اردبیل می باشد. نوع تحقیق کاربردی و رویکرد حاکم بر فضای تحقیق توصیفی-تحلیلی و همبستگی می باشد. براین اساس مطالعات کتابخانه ی و مشاهدات میدانی و پرسشنامه ها مردمی به عنوان روش تحقیق مدنظر می باشد. این پژوهش بر آن است تا بتواند با بررسی و تطبیق بافت های سنتی و معاصر شهر اردبیل نسبت به میزان ایجاد، تقویت و اهمیت حس تعلق مکانی در یک شهروند با توجه به چالش های اجتماعی فرهنگی قدمی برداشته و در خصوص تبیین و تشخیص نمودهای معمارانه سنتی و معاصر و تأثیرات آن بر ایجاد حس تعلق مکانی به کمک مطالعات میدانی و کتابخانه ی و پس از تحلیل و تجزیه مطالب گرداوری شده نتیجه و برآیندی ارائه دهد.