فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
۱۹۸۱.

وزن دانش طراحان شهری در ایران تحلیلی بر نسبت دانش تولید شده با مسئله های شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش طراحان شهری مسائل شهری تحقیقات طراحان شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۴
در پی رشد چشمگیر دانش تولیدی طراحان شهری در طول 30 سال گذشته در ایران و رشد دامنه مسائل شهرهای ایرانی، این سوال مطرح می شود که اساساً رابطه این دو متغیر چگونه است؟ به عبارتی دیگر، طراحان شهری در مقالات، پایان نامه ها، کتب، نشست ها و همایش ها چه میزان به مسائل شهرهای ایرانی پرداخته اند؟ تا از این طریق بتوان تاحدودی مسیر هدایت دانش و پژوهش های آینده در رشته طراحی شهری را در جهت حل مسائل شهرهای ایرانی ترسیم نمود. بدین منظور در پژوهش حاضر با تکیه بر نظریه زمینه ای و برپایه مصاحبه عمیق با 20 نفر از صاحب نظران در سه حوزه مدیریت، حرفه و دانشگاه، مدل نظری مسائل شهری تهران به عنوان پدیده مرکزی پژوهش پدیدار شد. سپس میزان قرابت مسائل شهری تهران با فراوانی موضوعی مقالات، پایان نامه ها و کتب تولید شده توسط طراحان شهری و نشست ها و همایش های شهری ارزیابی گردید. بدین ترتیب نیز مشخص شد که با وجود سهم زیاد اقتصاد شهری به عنوان عامل زمینه ای و آموزش طراحی شهری و اسناد و قوانین به عنوان عوامل مداخله گر در ایجاد مسائل شهری تهران، اما با این حال جایگاه کم اهمیتی در دانش تولیدی طراحان شهری دارد. در حوزه پیامدهای مسائل شهری تهران نیز درحالیکه مهمترین پیامدها در زمینه کیفیات شهر به پاکیزگی محیطی، عدالت شهری، ارزش های اکولوژیکی و حقوق عامه و در زمینه نظام های شهر به نابسامانی نظام حرکت و دسترسی برمی گردد، اما طراحان شهری در ایران به این موضوعات در دانش تولیدی خود توجه چندانی نداشته اند.
۱۹۸۲.

The Aes thetical Perception of Residences in the North and South of the City regarding Residential Building Facades(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Perceptual difference Aesthetics Subjective and Objective Residential building facades Tehran

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۱۶۳
Nowadays, paying attention to the facade and facade design has considerable importance. The facade of the buildings and cons tructions is an essential part of the urban landscape, and thereupon it plays a significant role in urban quality. One of the crucial factors in forming urban landscapes is employing aes thetic measures as touchs tones in the design process. This s tudy aims to reach a set of aes thetic measures from the viewpoint of people in the same society according to the perceptual differences of citizens in the northern and southern regions of Tehran. There are several measures that, by relying on them, we can arrive at an ideal facade design from the viewpoint of people and the building users; designers can also help designers cooperate with the idea and viewpoints of people, their approval in their designs. The following research is done in an applied-analytic method, and gathering the data was done by library and field research and by designing ques tionnaires for the users. By scrutinizing and analyzing the data, it is concluded that the objective criteria are in priority for specifying the beauty in the residential facade.
۱۹۸۳.

خوانش عرفانی نگاره «ساختن کاخ خُورنق» اثر کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خمسه نظامی کاخ خورنق مرصادالعباد نجم الدین رازی کمال الدین بهزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۹۶
نسخه مصوّر خمسه نظامیِ محفوظ در موزه بریتانیا که در دوره تیموری تدوین شده است، به دلیل ارزش هنری نگاره ها و حضور نگارگرانی چون میرک، بهزاد و محتملاً قاسمعلی و عبدالرزاق شهرت جهانی دارد. همچنین متن آن، یادگار ارزشمند حکیم نظامی است که در زمره آثار پُراستناد پژوهشی قرار می گیرد. این مجموعه فخیم 22 نگاره را شامل می شود که از نظر نمایش نحوه زندگی مردم در دوره تیموری و انعکاس آن در نگاره ها حائز اهمیت است. ازسویی بهزاد هنرمندی شاخص است که علاوه بر ثبت دقیق زندگی روزانه مردم، به دغدغه های اجتماعی زمانه خویش عمیقاً پایبند بوده و از اشارات عرفانی در لابه لای آثارش سود جُسته که ارتباط وثیق و عمیق وی با عُرفا و شُعرای مطرح زمانه خویش و حلقه های عرفانی آنان گواه این مدعاست. لذا نگاره «ساختن کاخ خورنق» به دلیل پارادوکس خاصِ مُستتر در آن انتخاب گردید که در کارنامه هنری بهزاد مسبوق به سابقه نیست، تا بتوان با کشف منابع عرفانی احتمالی اثر، خوانش عمیق تری ارائه کرد. در این راستا، مرصادالعباد اثر گرانمایه نجم الدین رازی یکی از منابع مهم عرفان اسلامی بوده که مبانی آن در تأویل عرفانی نگاره مفید است و هماهنگی و همخوانی زایدالوصفی با نگاره حاضر دارد. پژوهش پیشِ رو از نوع کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی و تفسیری بوده و از منابع کتابخانه ای (واقعی و مجازی) سود جُسته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بنای کاخ خورنق نمادی سترگ از قالبِ انسانیِ سرگرم شده با تعلقات دنیویِ سیری ناپذیر در جهت فراموشی قربت حق و عالم غیب، و پیوستن به عالم حس است و سنمار نیز نمودی از این دلبستگی است که در خاتمه انوار محرق جلال و قهر خداوندی دامنگیرش شد. عاقبتی تکرارپذیر برای کسانی که دل به دنیای مادی بسته و گرفتار قهر آن شدند.
۱۹۸۴.

تبیین ارتباط میان تحولات نهاد موزه با گفتمان ملی گرایی در دوران مدرن و پسا مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدرنیسم پسا ‌مدرنیسم ملت ملی گرایی موزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۷
موزه به مثابه ی نهادی فرهنگی-اجتماعی متأثر از ارزش های جامعه و ایدئولوژی مسلط بر آن است. ازجمله این ایدئولوژی ها، ملی گرایی است که اهمیت خاصی در شکل گیری و تحولات موزه ها در جهان داشته است. در واقع می توان دگرگونی موزه ها از بدو تأسیس این نهاد در اروپا را مرتبط با ایده ملی گرایی دانست که در چارچوب دو پارادایم اصلیِ ملی گرایی مدرن و پسامدرن قابل بررسی است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تبیین ارتباط موزه ها و ملی گرایی، در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه ملی گرایی در شکل گیری «مفهوم»، «جایگاه» و «کارکرد» موزه ها نقش داشته است و چگونه تغییر پارادایم ملی گرایی موجب دگرگونیِ معناداری در نهاد موزه شده است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و در این راستا نظریات مربوط به ملی گرایی در میان نحله های فکری مدرن و پسامدرن موردِ توجه قرار گرفته است. داده ها نیز به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد ظهور ایده ملی گرایی در پارادایم مدرن با بازگشایی موزه برای بازدید همگانی، تأسیس موزه های ملی و گسترش موزه ها در اروپا و آمریکا همراه بوده است. می توان گفت این رخدادها ارتباط مستقیم و گسست ناپذیری با جریان های استعماری داشته است. همچنین پس از مسلط شدن گفتمان پسااستعماری و تحول در مفهوم ملی گرایی در پیوند با گفتمان جدید، موج دیگری از موزه ها به مثابه ابزار استقلال و عامل هویت بخش ظهور یافته است. از سوی دیگر، می توان نتیجه گرفت که شکل گیری جریان سوم در موزه ها، پیوند آشکاری با تثبیتِ گفتمان ملی گراییِ پسامدرن دارد که امکان مواجهه موزه ها با خرده فرهنگ ها را به یک ضرورت تبدیل نموده است.
۱۹۸۵.

معیارهای حفاظت و مرمت دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دیوارنگاره بوم پارچه معیارهای بنیادین حفاظت مرمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
تمامی مراحل حفاظت از آثار تاریخی باید طبق معیارهایی انجام پذیرد که این معیارها در واقع جداکننده صحیح از ناصحیح هستند. برخی از معیارها صورت کلی دارند و برای همه گونه های آثار تاریخی لحاظ می شوند و برخی از آن ها اینطور نیستند و گاهی لازم است این معیارها متناسب با ویژگی ها و شرایط اثر تعبیر و تفسیر شوند. در این راستا، پرسش پژوهش به این صورت مطرح می شود: جهت حفاظت از دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران چه معیارهای بنیادین(با چه تعبیر و تفسیری) می توان مطرح نمود؟ لذا در این پژوهش سعی شده است با مرور منشورها، دستورالعمل ها و نظریّه های بین المللی و همچنین بررسی تجربه های حفاظت و مرمّت دیوارنگاره های بوم پارچه در خارج از ایران، معیارهای بنیادین حفاظت از دیوارنگاره های بوم پارچه تبیین گردد تا بتوان با تکیه بر آن، مداخله های صحیحی بر روی دیوارنگاره های بوم پارچه انجام داد. همچنین با توجه به معیارهای پیشنهاد شده با تفسیری متناسب با ویژگی های دیوارنگاره های بوم پارچه، می توان تحلیل صحیحی بر اقدامات حفاظتی و مرمتی سال ها و دوره های گذشته بر روی این گونه آثار داشت. هدف از پژوهش پیش رو، تبیین معیارهای بنیادین حفاظتی دیوارنگاره های بوم پارچه است. در این راستا، تحقیقی کاربردی-توسعه ای با روش یافته اندوزی: الف: مطالعه متون تخصصی. ب: انجام مطالعات و بررسی های میدانی. ج: بررسی و تحلیل نتایج حاصل از مطالعه متون تخصصی و مطالعات میدانی؛ انجام پذیرفته است. با تکیه بر مطالعات انجام شده و همچنین تحلیل آن ها، معیارهای حفاظتی دیوارنگاره های بوم پارچه(شناخت اثر قبل از هرگونه مداخله، حفظ اصالت اثر، حفظ یکپارچگی اثر، توجه به ویژگی دوگانه دیوارنگاره های بوم پارچه، نمایش صحیح اثر) ارائه شده است که برای هر کدام از آن ها، مثال هایی از آثار ایران و پیشنهادهای مرتبط جهت مداخله های مرمتی و نمایش صحیح آثار نیز ارائه شده است. آثار تاریخی در دنیا هم از نظر ماده و فن ساخت و هم از نظر ارزش های مختلف در بستر فرهنگی خلق اثر، تنوع زیادی دارد. به این دلیل در مجامع بین المللی در خصوص معیارهای حفاظتی فقط به کلیات پرداخته می شود. بنابراین در خصوص دیوارنگاره های بوم پارچه به صورت مشخص به ارائه و تفسیر معیارهای بنیادین پرداخته شد.
۱۹۸۶.

سنجش شاخص های طراحی محورهای فرهنگی؛ از منظر گردشگری خلاق با هدف بازآفرینی فرهنگ- مبنا در بافت تاریخی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی فرهنگ - مبنا گردشگری خلاق محورهای فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
فرسودگی تدریجی بافت های تاریخی ایران مجریان، طراحان و مردم را ملزم به استفاده از رویکردهای احیاء و بازآفرینی کرده است. ترکیب بازآفرینی با گردشگری خلاق و فرهنگ درآمد تضمین شده ایی در طولانی مدت برای احیاء به ارمغان می آورد. شناخت پارادیم ها و اصول مشترک بین دو رویکرد با تاکید داشتن بر زمینه ی فرهنگی در فضاهای شهری مانند محورهای فرهنگی حائز اهمیت است. هدف پژوهش سنجش اثرشاخص های مشترک دو رویکرد در خیابان ها و محورهای فرهنگی موجود در بافت های تاریخی اصفهان است. به همین منظور دو سوال اساسی مطرح می شود؛ شاخص های موثر از منظر رویکرد گردشگری خلاق در جهت بازآفرینی بافت تاریخی شهر اصفهان از طریق محورهای شهری کدام است؟ و دیگر آن که چه شاخص هایی بیشترین و کم ترین وزن را در محورهای فرهنگی- گردشگری اجرا شده به خود اختصاص داده اند؟ غایت تحقیق کاربردی است. داده های پژوهش حاصل از مطالعات اکتشافی و کتابخانه ایی است. توصیف داده ها از طریق مطالعات کیفی است و تحلیل آن بر اساس روش های کیفی است. نوع پژوهش کیفی است و شامل روش هایی مانند مصاحبه و تحلیل کیفی اسناد است و نتیجه به صورت کیفی ارائه گشته است. دستاورد های پژوش نشان می دهد که هم افزایی گردشگری خلاق در اشکال سخت افزار خلاق، نرم افزار خلاق، سازمان های خلاق با استراتژی های بازآفرینی فرهنگ- مبنا مانند گردشگری، رویداد مداری، برند سازی می تواند متضمن احیای بافت تاریخی در طولانی مدت شود. پدیدار شدن اثر هم افزائی این دو رویکرد در فضای های شهری را می توان در خیابان ها و محور های فرهنگی جست وجو کرد و فرهنگ نیز به عنوان موتور محرکه ی توسعه در فضاهای شهری عمل می کند. چهل شاخص برای سنجش کیفیت محورهای فرهنگی در چهار بعد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی استخراج شده است. بر اساس یافته ها، سنجش اثر هر شاخص به صورت کیفی با تاکید بر فرهنگ نشان داد که بعد اجتماعی و اقتصادی از ضعف های آشکار تری نسبت به دو بعد کالبدی و زیست محیطی برخوردار است.
۱۹۸۷.

تأثیر تناسب فضای بسته به نیمه باز در بهره گیری بهتر از شرایط اقلیمی در خانه های مناطق ساحلی و کوهپایه ای شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای بسته فضای نیمه باز محدوده آسایش خانه کوهپایه ای خانه ساحلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
استان گیلان با داشتن اقلیمی معتدل و مرطوب، نسبت به دیگر اقلیم های ایران به محدوده آسایش نزدیک تر است؛ افزون بر آن، بهره گیری از مؤلفه های تابش، باد، بارش و رطوبت در ساماندهی فضایی خانه های بومی، منجر به شکل گیری فضای نیمه باز در کنار فضای بسته شده است. به طورکلی قرارگیری فضاها در این اقلیم به گونه ای است که مرز مشخصی میان آن ها نیست. در خانه های بومی این مناطق از دیرباز شیوه ساخت و تناسبات در هر یک از چهار پهنه اقلیمی ساحلی، کوهپایه ای، دشت و کوهستان وجود داشته است که با بهره گیری از سامانه های غیرفعال، ایجاد مکانی برای زیستن آسوده، ممکن می شد. لذا در شرایط فعلی و با توجه به وضعیت نامطلوب زیست محیطی و کمبود انرژی در دنیا، این نوع از طراحی حائز اهمیت است. این مقاله با هدف بهره گیری بهتر از شرایط اقلیمی در طراحی خانه در پی پاسخ به این پرسش است که چه رابطه ای میان نسبت فضای بسته و نیمه باز با محدوده آسایش وجود دارد؟ و چه نسبتی از دو فضای نیمه باز و بسته در خانه های مناطق ساحلی و کوهپایه ای، به محدوده آسایش نزدیک تر است؟ این پژوهش از نوع همبستگی است؛ روش پژوهش در گام گردآوری داده ها مشاهده، و نمونه گیری میدانی، و در گام داوری، تحلیل داده ها و استدلال استقرایی است. مقاله، نخست به بررسی و تحلیل چگونگی تأثیر مؤلفه های اقلیمی بر بهینه سازی آسایش خانه ها می پردازد؛ سپس با نمونه گیری تصادفی، رابطه میان نسبت فضای بسته به نیمه باز را با محدوده آسایش در خانه های دو منطقه تحلیل و ارزیابی می کند. نتیجه مقاله این است که فضای نیمه باز درصد قابل توجهی از مساحت خانه ها را در نواحی ساحلی و کوهپایه ای به خود اختصاص داده است. تفاوت در پهنا، طول و ارتفاع و نیز جهت گیری ایوان در این دو پهنه ناشی از تفاوت در خرده اقلیم این دو پهنه است، و معماری بومی این منطقه توانسته با هماهنگ سازی خود با شرایط اقلیمی ویژه هر پهنه به بهبود آسایش گرمایی ساکنان خانه ها کمک رساند. در خانه های کوهپایه ای تناسب فضاهای بسته به نیمه باز به طور متوسط 63/3 و در خانه های ساحلی این تناسب 47/1 است. بدین ترتیب، می توان نتیجه گرفت که اگر این نسبت در خانه های معاصر رعایت شود، آسایش بیشتری پدید می آید.
۱۹۸۸.

ارزیابی آسیب پذیری کالبدی مساکن خانوارهای روستایی در برابر سیل؛ مطالعه موردی: شهرستان درگز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری مسکن روستایی سیلاب شهرستان درگز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۴۰
ایران چهارمین کشور سیل خیز جهان ازنظر آسیب پذیری در مواجهه با سیل است و استان خراسان رضوی هم که در شمال شرق ایران واقع شده است در خطر نسبی بالای سیل قرار دارد و سالانه شاهد وارد آمدن خسارات ناشی از سیل در این استان هستیم. به طوری که این استان در تعداد حوادث سیل، رتبه اول و در خسارت ها رتبه سوم و در تلفات جانی رتبه ششم را در کشور دارا است، لذا سیل سالانه موجبات وارد آمدن خسارات فراوانی به روستائیان به ویژه در بخش مسکونی می گردد. پژوهش حاضر آسیب پذیری کالبدی مساکن خانوارهای روستایی شهرستان درگز در مواجهه با سیل را موردبررسی قرار می دهد. روش تحقیق، در این پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر پیمایش میدانی است. سازه آسیب پذیری مسکن در 6 مؤلفه جسم، محتوا، روبنا، زیربنا، فضای معیشتی، تأسیسات و تجهیزات به کمک 18 شاخص در طیف لیکرت کمی شده است. پایایی پرسش نامه محقق ساخته نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 و مطلوب ارزیابی گردید. در این مطالعه، از میان تمام روستاهای درگیر سیل، در سطح شهرستان، تعداد 9 روستا که از بیشترین آسیب پذیری در مواجهه با سیل در سطح شهرستان درگز برخوردار بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. به طور مجموع این روستاها دارای 1514 واحد مسکونی هستند که به کمک فرمول کوکران 225 واحد از میانشان به عنوان نمونه تعیین گردید. در انتها بعد از بررسی ها، نتایج نشان داد از میان مؤلفه های موردبررسی، میانگین آسیب پذیری زیربنا یا فونداسیون با عدد 55/2، بیشتر از سایر مؤلفه ها است. اگرچه میزان آسیب پذیری کالبدی مساکن خانوارهای روستایی شهرستان درگز در مواجهه با سیل با میانگین 16/2 کمتر از میانه نظری و در حد کم تا متوسط ارزیابی شده است، اما میزان خسارت واردشده به 38 خانوار موردبررسی، بالای 50 درصد است که رقم پایینی نیست. ﺑ ﺎﺗﻮﺟ ﻪ ﺑ ﻪ ایﻨکﻪ ﺣﻔﺎﻇﺖ کﺎﻣﻞ از ﺧﻄﺮ ﺳیﻼب امکان پذیر نیست، زی ﺴﺘﻦ در کﻨ ﺎر ﺳ یﻼب و اﻋﻤ ﺎل سیاست های مناسب برای کاهش آسیب پذیری مسکن اﻣﺮی ﺿﺮوری اﺳﺖ.
۱۹۸۹.

ارزیابی سطح سلامت مناطق مسکونی بر پایه طب سنتی؛ مطالعه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طب سنتی شهر سالم معماری سلامت مسکن کاشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۴۲
این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش انجام شده که عوامل مؤثر بر سلامت سکونتگاه های شهری بر پایه طب سنتی کدام اند؟ و با موردکاوی به این پرسش ها نیز پاسخ می دهد که آیا سکونتگاه های کاشان با معیارهای مورد تأکید طب سنتی همخوانی دارد؟ کدام مناطق شهری کاشان برای مکان گزینی مسکن سلامت بخش مناسب هستند؟ هدف این پژوهش تعیین سطح سلامت مناطق مسکونی در شهر کاشان بر پایه شناخت بستر اقلیمی، طبیعی و مصنوعی با تکیه بر نتایج مستندات طب سنتی و نیز ارائه نمونه ای از شیوه مطالعات کاربردی در مقیاس شهری برای دستیابی به مناطق مسکونی سلامت محور است. پژوهش از نوع پژوهش موردکاوی در شهر کاشان بوده که با شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده است. بر پایه یافته ها، طب سنتی برای مکان گزینی سکونتگاه های شهری، شناخت عواملی همچون اقلیم شامل عرض جغرافیایی، پستی و بلندی، بادها، جنس زمین، معادن، آب های طبیعی موجود و نحوه سامان دهی بناها برای سازگاری با اقلیم (به عنوان بستر طبیعی و مصنوعی) و ویژگی های ساکنان شهر را لازم می شمرد. برای تعیین سطح سلامت مناطق مسکونی، نخست باید شرایط اقلیمی، عوارض طبیعی و مصنوعی شهر و سالم بودن هوا بررسی شده و سپس کارآمدی ساختار بلوک های مسکونی ارزیابی و راهکارهای سلامت بخش محل سکونت پیشنهاد شود. مهم ترین عوامل محیطی کاهنده سطح سلامت مناطق مسکونی کاشان، هوای گرم وخشک در فصول گرم، ریزگردها در بهار و تابستان، آلاینده ها در پاییز و زمستان و ساختار برون گرای واحدهای مسکونی و گشودگی تک سویه بلوک های مسکونی هستند. راهکارهای سلامت بخش مناطق مسکونی عبارت اند از: انطباق ساختار گذرهای شهری بر گذر آب های سطحی، سویابی بلوک های مسکونی بر پایه بهره گیری از شرایط سلامت بخش باد و آفتاب، مرکزیت فضای باز در ساختار عرصه و اعیان بلوک های مسکونی برای کاهش گشودگی های بیرونی و مصونیت از هوای خشک و آلوده. نتایج تحلیل ها گویای آن است که بالاترین سطح سلامت در شهر کاشان بر پایه مجموع عوامل کالبدی در معماری و شهرسازی، در بافت سنتی و حوزه باغات دشت فین و پایین ترین سطح آن در بافت جنوب شرقی شهر است. در کل سطح سلامت در معماری و شهرسازی کاشان میانه مایل به سلامت است.
۱۹۹۰.

بررسی تطبیقی بین بناهای با ارزش قدیمی دوران اسلامی و بناهای مدرن امروز با هدف بازشناسی و احیا سازی( بر اساس مولفه های معماری اسلامی)

کلید واژه ها: معماری اسلامی بازشناسی احیاسازی بناهای دوران اسلامی بناهای مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۳
یکی از مباحث اصلی جنجال برانگیز در فضای معماری و امروز ایران، موضوع حفظ بنا های با ارزش قدیمی دوران اسلامی گذشته و روش های چگونگی حفظ و استفاده از الگوها و مولفه های ارزشمند آن در بنا های جدید و مدرن امروزی است، و بعضا پیش می آید که نگرش های متفاوت به این مقوله فراتر از حیطه مورد بحث رفته و گام در حوزه مسائل سیاسی- اجتماعی میگذارد. در این پژوهش هدف این است که این مولفه ها با توجه به مقوله معماری اسلامی بازشناسی شده و گامی به جهت احیا سازی آن ها برداشته شود و مجددا بکارگیری شده و استفاده بهینه و به روز از آن ها داشته باشیم.روش پژوهش این نوشتار مبتنی بر تحلیل توصیفی و مطالعات کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، با هدف بازشناسی و احیاسازی مولفه های معماری اسلامی و استفاده بهینه از این اصول برای رسیدن به بناهای مدرن با کیفیت امروز است و در پی پاسخ به این سوال است که چگونه میتوان معماری خانه های مدرن را با معماری خانه های اسلامی ایرانی گذشته پیوند زد؟ و به مقایسه تطبیقی بین دو نمونه موردی،یک بنای قدیمی بر اساس مولفه های اسلامی ایرانی و دیگری یک بنای مدرن بر اساس همین مولفه ها و با الگو برداری از این بناها میپردازد که با دریافت راهکارهایی مفید جهت طراحی بناهای امروزی از طریق الگوبرداری بهینه از معماری بناهای شاخص اسلامی ایرانی به چه نتایج قابل تاملی دست میابیم که صراحتا بیانگر مزیت های احیاسازی مولفه های معماری اسلامی بناهای قدیمی و استفاده از آنها در بناهای امروزی است.
۱۹۹۱.

بررسی تاثیر آرامگاه های قرن 4 تا 7 بر بناهای یادبودی مدرن در ایران

کلید واژه ها: معماری قرن4-7 معماری مدرن مقابر آرامگاه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۹
آنچه که در تمام دوران های تاریخی ملموس بوده است این است که، هر دوره ی معماری که آغاز به کار نموده به طور مختصر یا مفصل به دنباله روی از پیشینه ی خود روی آورده و در عین حرکت در مسیر دنباله روی از گذشته به نوآوری ها و تغییر سبک هایی هرچند کمرنگ دست زده اند. در دنیای پیشرفته و مدرن امروزی که سعی در حذف وابستگی و تعلقات به گذشته در بخش های متفاوت از جمله معماری دارد، در هر زمینه ای، حرکت روبه جلو با حفظ ارزش های رایج یک ملت امری باارزش و تاثیرگذار تلقی می شود. معماری ایران دارای پشتوانه های با ارزشی است و شامل آثاری است که پیوسته و زنجیروار از هم پیروی می کنند و رو به کمال خود گام بر می دارند. شروع مقبره و برج سازی به طور انبوه و توجه یک دوره ی معماری به مقبره سازی را می توان به قرن 4 تا دوران سلطنت سلجوقی نسبت داد. بعد از این دوره ی تحول عظیم در معماری که تحت تاثیر از آغاز معماری اسلامی در ایران است، تحول عمده ی دیگری را در معماری و همچنین معماری مقبره سازی در ایران را شاهد نیستم تا در زمان دوره ی معاصر و آغاز نگرش به غرب و مدرن شدن معماری ایران، که در پی آن انقلاب و جنگ تاثیر زیادی در معماری و نگرش معماران می گذارد. در این پژوهش به پیداکردن رابطه ای میان این دو بازه ی زمانی پرداخته شده تا بتوان ویژگی های مشترک و متفاوت آن ها را با دقت بیشتری ارائه و بررسی کرد، ازطرف دیگر بررسی شده است که آیا در دوران معاصر که مقبره سازی افزایش یافته است، معماران چه تاثیراتی از کارهای آن زمان گرفته اند و آیا معماری قرن 4 تا 7 بر معماری مقبره سازی در دوران معاصر تاثیرگذار بوده است؟ در این پژوهش که از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شده است، به منظور گردآوری اطلاعات از ابزارهای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره گرفته شده است. مهم ترین نکته حاصل این است که اگرچه در بناهای یادبودی مدرن از نظر فرم، مصالح و پلان تحت تاثیر جنبش های معماری مدرن در همان زمان، متفاوت از بناهای گذشته عمل کرده اند، ولی باتوجه به معماری گذشته و الهام از ارزش های آن ها و در عین حفظ ارزش های معماری زمان خود ساخته شده اند.
۱۹۹۲.

شفاهی و مکتوب در آموزش معماری دوران اسلامی، فرضیه ای در باب انتقال علم در حوزه معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوران اسلامی آموزش معماری شفاهی و مکتوب انتقال علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۵
پژوهش های معطوف به بررسی نسبت علم و معماری در دوران اسلامی طی یک دهه اخیر، در پژوهش های داخلی، پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است. با این وصف پیشرفتِ پژوهش ها در این حوزه، هم زمان پرسش های تازه ای نیز به دنبال داشته است؛ از جمله پرسش درباره نحوه انتقال علم به حوزه معماری که خود محتاج پرسش در باب ماهیت آموزش معماری در گذشته است؛ موضوعی که کمتر به آن توجه شده و این کم توجهی خود معلول دو پیش فرض است: پیش فرض اول مبتنی بر بی سوادی معماران گذشته و پیش فرض دوم ناشی از صرفاً شفاهی بودن شیوه آموزش معماری در گذشته است. نتیجه این پیش فرض ها که عمدتاً برآمده از مقایسه معماری ایران دوران اسلامی با معماری اروپای قرون وسطاست، آن بوده که آموزش معماری در ایران دوران اسلامی آموزشی شفاهی بوده که به روش سینه به سینه در کارگاه های ساختمانی انجام می یافته و از آموزش مکتوب یا مدرسه ای در آن خبری نبوده است. در مقاله حاضر با نگاهی مجدد بر دو پیش فرض مذکور، فرضیه ای جدید در خصوص آموزش معماری در این دوران مطرح می شود. برای این منظور طی دو مقدمه، ابتدا به مقوله آموزش مکتب خانه ای، به عنوان نوعی آموزش پیش از حرفه، در جهان اسلام پرداخته و سعی خواهد شد تصویری روشن تر از میزان سواد یا بی سوادی محترفان دوران اسلامی ارائه شود. سپس با استفاده از نظریه ای در حوزه آموزش دوران اسلامی به دو عامل «شفاهی و مکتوب» در الگوی آموزش دوران اسلامی پرداخته و سعی می شود جایگاه هریک از این دو عامل در این الگوی آموزش، از جمله در آموزش صناعات تبیین گردد. در نهایت با استفاده از این دو مقدمه و برخی شواهد تاریخی، فرضیه ای تازه در باب چگونگی انتقال علم در حوزه معماری عرضه می شود. بر اساس این فرضیه می توان الگویی در آموزش معماری عرضه کرد که برخلاف الگوی موجود، جایگاهی برای آموزش مدرسه ای و انتقال علوم عملی در آن لحاظ شده است. مطابق این الگو بنّایان دوره اسلامی، به واسطه آموزش مکتب خانه ای، عموماً از سواد حداقلی برخوردار بودند که ایشان را در خواندن و نوشتن و فهم اصول اولیه تعلیمات هندسی و ریاضی توانا می ساخت. لذا آموزش ایشان دارای دو رکن اصلی و مکمل یکدیگر بود. یک رکن همان آموزه های فنی و مهارتی است که قاعدتاً در محیط های کارگاهی و در حین عمل آموخته می شد و عمدتاً شفاهی بود؛ رکن دیگر، آموزه های نظری و مواد علمی است که ناگزیر بایست در محیطی مدرسه ای و به شیوه های مرسوم سایر آموزه های مدرسه ای، یعنی سماع و قرائت و املا آموخته می شد و آمیزه ای از «شفاهی و مکتوب» بود.
۱۹۹۳.

سازگاری رفتاری ساکنان خانه های ویلایی و آپارتمانی شهر رشت در فصل تابستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسایش حرارتی دمای آسایش دمای خنثی سازگاری حرارتی دوره گرم سال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۳
رفتار ساکنان یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار بر مصرف انرژی و طراحی ساختمان هاست. با توجه به اینکه افراد بیشتر وقت خود را داخل خانه سپری می کنند، داشتن شناخت کافی از رفتارهای سازگارانه و چگونگی تعامل افراد با سیستم های ساختمان در راستای بهبود آسایش حرارتی ساکنان و کاهش مصرف انرژی، امری مهم و ضروری تلقی می شود. ازاین رو بررسی رفتارهای سازگارانه افراد در مقابل عدم آسایش حرارتی در خانه های ویلایی و آپارتمانی شهر رشت، هدف این پژوهش است. بر اساس مطالعه میدانی و از طریق پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز خانه ها در طی تابستان 1400 تهیه و از مدل رگرسیونی دومتغیره و چندمتغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که 48 و 57 درصد ساکنان خانه های ویلایی و آپارتمانی دارای احساس حرارتی خنثی بوده و بر اساس استاندارد اشری (1±)، آسایش حرارتی به ترتیب برابر با 84 و 80 درصد به دست آمد. همچنین محدوده آسایش حرارتی ساکنان نسبت به استانداردها بالاتر است. از جمله راهکارهای غیرفعال ساکنان برای دستیابی به آسایش حرارتی نیز کم کردن لباس، نوشیدن مایعات خنک، باز کردن پنجره ها و تغییر مکان در مقایسه با راهکارهای فعال برای مقابله با عدم آسایش حرارتی تعیین شد. تأثیرگذارترین متغیرها در معادله رگرسیونی چندگانه نیز دمای داخلی، سرعت جریان هوای بیرونی، تعداد فضای داخلی و ترجیح حرارتی در خانه های ویلایی و مساحت ساختمان و ترجیح حرارتی در خانه های آپارتمانی برای رضایت حرارتی ساکنان به دست آمد. در نتیجه قرار گیری محدوده آسایش حرارتی در دمای بالاتر از استانداردها به ما کمک می کند تا با شناخت کافی از رفتارهای واکنشی، غیرواکنشی و عادات فصلی ساکنان و به کارگیری آن ها در طراحی ساختمان ها، آسایش حرارتی حاصل شده و از هدررفت انرژی و مصرف بی رویه آن جلوگیری شود.
۱۹۹۴.

سنجش و بررسی تاب آوری کالبدی-محیطی و اجتماعی در مجتمع های مسکونی، نمونه موردی: کوی نو بنیاد(برج های ASP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری کالبدی-محیطی تاب آوری اجتماعی مجتمع مسکونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۶۷
اهداف: در سال های اخیر، مطالعه درباره ی مفاهیم تاب آوری در مناطق مختلف شهری در مقیاس های مختلف، توجه ویژه ای را به خود جلب کرده است، هرچند سطح و تعداد این مطالعات بسیار کم می باشد. به ویژه در شهر تهران که به یک باره از دوره سنت وارد دوره مدرن شده است این موضوع می تواند مورد توجه قرار گیرد. روش ها: در پژوهش کنونی ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای در این زمینه، آیتم های مربوط به تاب آوری های کالبدی محیطی و اجتماعی در مجتمع های مسکونی، استخراج گردید. سپس در این مجتمع ها حالت های متعددی از این نوع تاب آوری ها وجود دارد که با مطالعه و طبقه بندی آن ها می تواند به میزان مطلوبیت این مجتمع ها دست یافت. نمونه موردی مورد مطالعه در این پژوهش، مجتمع مسکونی کوی نوبنیاد می باشد، زیرا بااینکه سال ساخت آن بالای آن، از محبوبیت بسیاری برخوردار است. این پژوهش با روش تفسیری و در قالب تحلیل کیفی و کمی صورت پذیرفته است. پرسشنامه که در مورد سنجش میزان تاب آوری کالبدی-محیطی و اجتماعی میان ساکنین این مجتمع توزیع گردید. یافته ها: از یافته های این پژوهش می توان دریافت که مجتمع کوی نوبنیاد (برج های آ.اس.پ) علی رغم قدمت بالای آن، میزان تاب آوری متوسط تا زیاد دارند. نتیجه گیری: با بررسی انجام شده، می توان الگوهای استفاده شده در این مجتمع را که باعث ماندگاری، محبوبیت و تاب آوری بالای آن شده، در طراحی مجتمع های مسکونی مدرن به کاربرد تا بتوانیم ساختمان های ماندگار داشته باشیم.
۱۹۹۵.

شاخص های طراحی سردر کاربری های بزرگ مقیاس شهری از منظر ادراک کاربران (مطالعه موردی: سردرهای دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سردر فضای ورودی کیفیت های محیطی هویت سردرهای دانشگاه تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۴۰
بیان مسئله: فضاهای ورودی یکی از مهم ترین بخش های ساختمان ها، مجموعه های کاربری های عمومی و شهرها است که علاوه بر کارکرد تردد، کنترل و نظارت، هویت آن مجموعه را نشان می دهد. در گذشته اغلب شهرها و بناهای عمومی از فضاهای ورودی شامل سردرهای با تشخص و هویت بصری و فرهنگی بر آمده از زمینه بومی بوده اند. در عصر حاضر نیز برخی از مجموعه های عمومی همچون دانشگاه ها، دارای سردر طراحی بوده و خیلی از بناها و مجموعه ها نیز بدون سردر یا ورودی فاقد کیفیت هستند. عدم توجه به ضرورت طراحی و احداث سردر ورودی و الزامات کیفی آن در توسعه مجموعه کاربری های عمومی مسئله این پژوهش است. هدف: از این رو مقاله حاضر با هدف تبیین جایگاه سردر ورودی در هویت بناهای عمومی و باید و نبایدهای طراحی آن ها و بررسی معیارهای مربوطه در مطلوبیت سردرهای دانشگاه تبریز است. روش: این مقاله با روش پژوهش توصیفی و تحلیلی و پیمایش میدانی و با شیوه های مطالعه کتابخانه ای و تحلیل های کمی و کیفی انجام شده است؛ همچنین در مطالعه موردی از روش پیمایش میدانی با توزیع 379 پرسشنامه طیف لیکرت بین متخصصان و دانشجویان و نرم افزارهای تحلیل آماری استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که سردر ورودی عنصری اصلی و جدایی ناپذیر از بناها به ویژه مجموعه های عمومی است که هر چه مقیاس و عمومی بودن کاربری بزرگ تر باشد نیازمند سردری برجسته، درخور و متشخص است. در طراحی سردرها بهتر است از انگاره های زمینه مدار مرتبط با فرهنگ و کارکرد و محیط بومی مربوطه استفاده شود؛ به طور کلی از نظر خبرگان معیارهای ایمنی و امنیت، هویت بخشی، نشانه و نماد قوی و سهولت دسترسی از ضریب اهمیت بالایی در مطلوبیت سردرها برخوردار بوده که با اعمال آنها در نتایج پرسشنامه های مردم و خبرگان، سردر فناوری و اطلاعات در بالاترین رتبه و سردر اصلی در پایین ترین رتبه قرار گرفت که نشانگر برخورداری نسبتاً بالای سردر فناوری از معیارهای طراحی سردر است.
۱۹۹۶.

بازشناسی ادراکات فضای شهری با تطبیق شاخص های چیدمان فضا و نقشه شناختی (مطالعه موردی: بازار بزرگ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقشه شناختی ادراکات بازار تهران چیدمان فضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۱۷۹
اهداف: بافت تاریخی شهرها نقش بسزایی در شناخت پیچیدگی ها و ساختار یک شهر دارند که می تواند منجر به شناخت و ادراک افراد شود. بازارهای سنتی نیز به عنوان مهم ترین عنصر تاریخی شهرها محسوب می شوند که علیرغم مطالعاتی که الگویی برای سنجش و ارزیابی ادراک فضایی در بافت بازار ارائه می دهد، این پژوهش به بررسی ادراکات از بازار سنتی تهران با تطبیق شاخص های چیدمان فضا و نقشه های شناختی پرداخته است. ابزار و روش ها: در این پژوهش از روش تلفیقی که ترکیبی از داده های کمی و کیفی و تجزیه و تحلیل آنها می باشد، استفاده شده است. در این راستا ابتدا نقشه بازار تهران در نرم افزار چیدمان فضا بازخوانی و شاخص های نقشه محوری با کروکی های ترسیم شده توسط جامعه آماری شامل کسبه، خریداران یا رهگذران، تطبیق و تحلیل شده است. یافته ها: نظریه چیدمان فضا به تنهایی نمی تواند ابعاد مختلف عینی و ذهنی محیط را برای ما روشن سازد، زیرا این نظریه فقط به ابعاد عینی ناظر می پردازد، لذا برای درک ویژگی های شناختی فضا که متأثر از نوع و نحوه ادراک افراد هست، نیاز به استفاده از نقشه های شناختی برمبنای حضور افراد و تمرکز بر کاربران (اینجا بازار بزرگ تهران) که به شناخت و تجربه محیط می پردازند، است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویت بندی هایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راهیابی صحیح فضا مؤثر هستند .
۱۹۹۷.

منظر شهری تاریخی و مدیریت تغییر: نقدی تحلیلی از مدلهای مدیریتی مبتنی بر ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان های مدیریت میراث ارتدکس (Orthodox) و هترودکس (Heterodox) رویکرد منظر شهری تاریخی (HUL) مدیریت تغییر (CM) ارزیابی اثرات میراثی (HIA) مدل های مدیریتی مبتنی بر ارزش ها (VBM models)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۱۹۷
در حالی که بسیاری از پژوهشگران رویکرد منظر را آینده مدیریت میراث می دانند، و از رویکرد منظر شهری تاریخی (HUL) به عنوان ابزاری برای درک و مدیریت تغییر و نیز تفسیری مجدد از ارزش های شهری یاد کرده اند؛ با این حال، طی یک دهه گذشته ابزارها و شیوه های مدیریت میراث در تحقق اهداف رویکرد منظر شهری تاریخی به عنوان رویکردی کل نگر، بین رشته ای، و مبتنی بر ارزش ها با محدودیت هایی مواجه بوده اند. این مقاله سعی دارد به منظور بررسی علل بروز محدودیت ها با نقدی تحلیلی به شکاف میان هدف درونی رویکرد HUL در سطح مفهومی و واقعیت بیرونی آن در سطح عملیاتی بپردازد. هدف این است که مشخص شود آیا ابزارهای فعلی مدیریت تغییر، به ویژه ارزیابی اثرات میراثی (HIA)، جهت کاربرد در دستورالعمل های اجرائی رویکرد HUL از گفتمان مشترکی برخوردارند یا خیر. روش شناسی مورد کاربرد با تمرکز بر هدف پژوهش، دارای رویکردی کیفی است و به منظور پیش برد فرآیند تحقیق از تحلیل گفتمان انتقادی (CDA) با راهبردی استقرائی بهره می برد. نتایج نشان می دهد درحالی که رویکرد HUL در سطح مفهومی به گفتمان میراثی هترودکس (مرتبط با گروه های ذینفع) نزدیک می شود، اما در سطح عملیاتی به واسطه ابزارهای مورد کاربرد از گفتمان میراثی ارتدکس (مرتبط با دکترین حفاظت و کارشناسان) تبعیت می کنند. این امر در تصمیم گیری های مدیریت میراث شهری منجر به رویه ای اقتدارگرا شده است که با تمرکز بر کیفیت ملموس بافت، مستقل از نحوه درک و ارزش گذاری مردم نسبت به میراث خود، فاصله زیادی را ما بین اهداف و اقدامات صورت گرفته موجب می شود. این پژوهش در راستای تحقق پذیری سیاست های رویکرد HUL، بکارگیری ابزارهائی با رویکرد انسان محور و مبتنی بر زمینه را پیشنهاد می دهد.
۱۹۹۸.

تاثیر «گونه های سازمان فضایی» واحدهای مسکونی آپارتمانی بر «خلوت و تعامل اجتماعی» (مطالعه موردی: آپارتمان های مسکونی متداول شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گونه های سازمان فضایی خلوت تعامل اجتماعی واحدهای مسکونی آپارتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۲۱۲
تعادل خلوت و تعامل اجتماعی از نیازهای اصلی روحی و روانی ساکنان واحدهای مسکونی آپارتمانی است. فقدان چنین تعادلی، از یک سو به انزوای اجتماعی و از سوی دیگر به ایجاد مزاحمت و سلب آسایش ساکنان منجر می شود.هدف پژوهش جستجوی راه های برقراری محیط متعادل خلوت و تعامل اجتماعی در سازمان فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی است. پرسش اصلی این است که، رابطه خلوت و تعامل اجتماعی با گونه های سازمان فضایی مسکن آپارتمانی چیست؟ چنین رابطه ای چه اهمیتی دارد؟ و چگونه می شود این رابطه را به تعادل رساند؟ مطالعه موردی به مسکن متداول آپارتمانی شهر آمل محدود شده است. آپارتمان های متداول به مجموعه های ردیفی با ارتفاع متوسط در سه تا شش طبقه که پله ارتباطی مشترک و مشاعات دیگر دارند، اتلاق می شود. روش تحقیق آمیخته و ترکیبی از روش کمی و کیفی است. رویه عملی تحقیق تکمیل پرسشنامه در نمونه ای از آپارتمان های مسکونی شهر آمل است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساکنان واحدهای مسکونی آپارتمانی تعامل اجتماعی را نسبت به خلوت، که منجر به انزوا می شود را ترجیح می دهند. رعایت تمهیدات طراحی برای تامین خلوت در دید و منظر داخلی و خارجی، انتقال صدا از فضاهای داخلی به یکدیگر و از خارج به داخل و تامین تعامل اجتماعی مطلوب خواسته ساکنان است. در نتیجه، تعادل میان خلوت و تعامل اجتماعی امری نسبی است، ضمن اینکه با سازمان فضایی واحدهای مسکونی ارتباط دارد، در طول زمان با تمایل مردم به انتخاب شیوه زندگی قابل تغییر و تطبیق است. این تمایل می تواند تحت تاثیر پیشینه زندگی و تطبیق با سازمان فضایی خانه های جدید باشد.
۱۹۹۹.

کتیبه های خط کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی اصفهان: سنجش اصالت تاریخی از طریق کاوش در عکس های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسجدجامع عباسی اصفهان کتیبه کوفی معقلی خط بنایی تحلیل عکس های تاریخی اصالت تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
این تحقیق به شناسایی و سنجش اصالت تاریخی کتیبه های خط کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی (شاه یا امام) اصفهان، از طریق جستجو و کاوش در عکس های تاریخی، اختصاص یافته است. جلوخان مسجد جامع عباسی اصفهان چندین کتیبه به خط کوفی معقلی دارد؛ اما تاکنون در هیچ تحقیقی در باب اصالت تاریخی آنها بحث نکرده اند. در این تحقیق این کتیبه ها شناسایی و با کاوش در عکس های تاریخی در باب اصالت آنها بحث شده است.این تحقیق در سه گام به انجام رسیده است. در گام اول عکس برداری جامعی از جلوخان این بنا انجام شده است. سپس با نشاندن عکس ها در کنار یکدیگر و تصویری تخت از بدنه های جلوخان این بنا عرضه شده و ۴۶ کتیبه کوفی معقلی این جلوخان شناسایی و جای آنها را روی تصویر تخت معین و نشانه گذاری شده است. سپس نقشه ای دو بعدی از روی تصویر تخت وضع موجود بنا تهیه شده و جای همه کتیبه های کوفی معقلی جلوخان در این نقشه نشان داده شده است. در گام دوم عکس های تاریخی به دست آمده از جلوخان مسجد جامع عباسی شناسایی و به ترتیب تاریخ منظم شده است. سپس عکس های تاریخی بر روی نقشه یادشده نشانده و روشن شده است که کدام کتیبه های کوفی معقلی جلوخان این بنا در طی زمان آسیب دیده یا فروریخته و بعداً مرمت شده است. گام دوم این تحقیق نشان می دهد که کدام کتیبه ها تا پیش از مرمت سال ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ش بر بدنه های جلوخان مسجد باقی بوده و با احتمال بیشتری اصیل است و کدامشان قطعاً اصیل نیست. در گام سوم وضع کتیبه هایی که تا پیش از مرمت سال ۱۳۱۵ بر بدنه جلوخان باقی بوده اند، با وضع امروزشان مقایسه و نشان داده شده است که کدامشان قطعاً اصیل است و کدامشان قطعاً اصالت تاریخی ندارد. این تحقیق نشان می دهد که از ۴۶ کتیبه کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی، ۳۴ کتیبه از نظر تاریخی اصیل اند، ۱۱ کتیبه قطعاً تا پیش از مرمت ۱۳۱۵ش از دست رفته بوده اند و از این رو اصیل نیستند، و اصالت تاریخی ۱ کتیبه نیز محتمل است.
۲۰۰۰.

تجزیه و تحلیل عناصر داستانی امیرارسلان براساس تئوری آیان وات در تطبیق بر عناصر مصور هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عناصر داستانی قصه امیرارسلان نظریه ایان وات نسخه مصور هزار و یک شب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۹۲
قصه امیرارسلان یکی از زیباترین  داستان های ایرانی است. واکاوی عناصر این داستان می توان نکات مهمی را در خصوص سیر تحول داستان در ادبیات ایران آشکار سازد. هر داستان عناصری دارد که در رابطه ای پیوسته کل داستان را می سازند. این پژوهش بر آن است که عناصری چون پی رنگ، شخصیت و شخصیت پردازی، زاویه دید، صحنه، درون مایه، توصیف و گفتگو را براساس نظریه ایان وات در داستان امیرارسلان ارزیابی و تحلیل کند. این پژوهش به روش توصیفی و  تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. براساس این ارزیابی قصه امیرارسلان پی رنگی سست و تقلیدی داشته و بر عنصر داستان تأکید دارد؛ یعنی حوادث داستان یکی پس از دیگری برای امیرارسلان به وجود می آیند. قهرمان این داستان، امیرارسلان و ضدقهرمانان آن قمر وزیر و فولادزره و مادر فولادزره و... هستند که اغلب به صورت کلی و با ویژگی های منحصربه فرد توصیف می شوند. شرح کلیات باعث بی توجهی به بُعد زمان و مکان در این قصه شده است. زمان کلی با عبارت هایی چون در برآمدن آفتاب جهانتاب، منهدم شدن سپاه انجم و... بیان می شود و توصیفات مکان نیز کلی است. داستان از زاویه سوم شخص مفرد روایت می شود و راوی به همه چیز اشخاص آگاهی کامل دارد. در این اثر روابط على و معلولی کم رنگی داریم. در این قصه به کلیات توجه شده است؛ اشخاص بسیار کلی توصیف می شوند، زنان هویت خاصی ندارند و برای صحنه های عشقی توصیف می شوند. در نسخه مصور داستان هزار و یک شب نیز شاهد حضور زنان در صحنه های دریاری هستیم.اهداف پژوهش:بررسی عناصر در قصه امیرارسلان براساس نظریه ایان وات.بررسی عناصر داستانی در نوع داستان کهن و تطبیق با نسخه مصور هزار و یک شب.سؤالات پژوهش:عناصر داستانی در قصه امیرارسلان براساس نظریه ایان وات چگونه است؟عناصر داستانی در قصه امیرارسلان و تطبیق با نسخه مصور هزار و یک شب چگونه است؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان