فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۶۵۷ مورد.
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
در خصوص آزادی و ماهیت آن و ارتباطش با دینداری دو پارادوکس وجود دارد. اول اینکه آزادی یعنی عدم محدودیت، اما هر گروهی برای آزادی محدودیتی قائل شده است. اگر آزادی اصل است و معیار همه چیز میباشد، چرا در جایی باید محدود شود و اگر محدودیت اصل است چه جای سخن از آزادی؟ به هر حال، اندیشه رایج این است که آزادی را فقط آزادی دیگران محدود میکند و با مراجعهای به اندیشههای شهید مطهری میتوان نشان داد که این نظریه، منطقا نامعقول است و تنها چیزی که صلاحیت محدود کردن آزادی را دارد، هدفِ آزادی است.
پارادوکس دوم در نسبت آزادی با دینداری است. اگر دین اجباری نیست (لا اکراه فیالدین)، تکالیفی همچون جهاد و امر به معروف و نهی از منکر چه توجیهی دارند و اگر اساس دینداری بر تکلیف است. چگونه میتوان از انتخاب آزادانة دین سخن گفت. شهید مطهری مسأله را با تفکیک آزادی فکر و آزادی عقیده حل نموده، اما برخی بر این باورند که این سخن مصادره به مطلوب است ولی با توجه به مبانی فکریای که ایشان در این بحث اتخاذ کرده میتوان گفت اولاً تفکیک مذکور واقعا معقول است و ثانیاً میتواند پارادوکس مربوطه را حل کند.
معرفی کتاب: زوال اندیشه ی سیاسی در ایران (ویراست جدید، نوشته ی سید جواد طباطبایی)
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۳ شماره ۵۲
حوزه های تخصصی:
پژوهشی درباره حقیقت و ماهیت انرژی, بررسی نگرش های فلسفی استاد مطهری و علامه طباطبایی به ماه و انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
هم ارزیِ مادّه ـ انرژی با معادلة وحشت انگیز 2E = mc آغاز شد که انیشتین با جسارت تمام آن را مطرح کرد و نه تنها فیزیکدانان، بلکه فیلسوفان را نیز در شگفت فرو برد. از آن زمان (1905 م) رویکردهای گوناگونی در این زمینه ارائه شده است. تمام این رویکردها از جانب دانشمندان غربی بوده است؛ با این همه، هیچ سیستمِ فیزیکی ـ فلسفی که پایههای جهانشاختیِ معقول و مقبول داشته باشد، از سوی فیلسوفان و فیزیکدانان ارائه نشده است؛ رویکردهایی نظیرِ نگرش کلامی، متافیزیکی باطل، و دیدگاههای افراط یا تفریط گرایانه در فلسفة علم (فیزیک و ریاضی)، و... باعث شده است موضوع، بسی پیچیدهتر و خوف انگیزتر از موقعیت اوّلیهاش باشد. نگرش صحیح و منطقی که بتواند سیستمِ فلسفیِ قابل قبولی عرضه بدارد فقط در حیطة جهانشناختیِ رئالیستی تصور میشود و این حیطه، بسترِ پرتکاپوی فلسفة اسلامی است. از دانشمندان اسلامی در صد سال اخیر فقط علّامه طباطبایی و استاد شهید مطهری به صورت مبنایی به این مسأله پرداختهاند. بررسی و رویکردهای این دو بزرگوار، دارای رهاوردهای بسیار عالی در فلسفة اسلامی و فیزیک است. مقالة حاضر، پژوهش دربارة سؤالات، مباحث و نظریات مطرح شده از سوی این دو بزرگوار بوده، رهاوردهای نوی در زمینة حقیقت مادّه و انرژی ارائه میدهد، و پرداخت به نتایج عالی این بحث در فلسفة اسلامی را به مجالی دیگر میسپارد.
فلسفه اخلاق از دیدگاه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا فلسفة اخلاق از دیدگاه استاد شهید مطهری را بررسی قرار کند. ابتدا به تعریف فلسفة اخلاق و شاخههای آن و روابط آن، با حکمت عملی و همچنین به معیار فعل اخلاقی اشاره شده؛ سپس شاخههای مهمّ فلسفة اخلاق که اخلاق دستوری و فرا اخلاق به شمار میرود، مورد بحث قرار گرفته است.
در اخلاق دستوری از راه تحلیل عقلانی، تلاش میشود به معیارها و قواعدی دست یابیم که به واسطة آن میتوانیم مشخّص کنیم چه کاری خوب و چه کاری بد است. در این حوزه، به اخلاق غایتگرایانه و وظیفهگرایانه اشاره شده و در آخر، نظریة شهید مطهری به نام نظریة پرستش در حوزة اخلاق مورد بحث قرارگرفته است. در ادامه، مؤلّف به نظریات متفاوت در حوزة فرا اخلاق که به اخلاق دستوری ناظر است و تعابیر و واژههای اخلاقی را مورد بحث قرار میدهد، اشاره کرده است که عبارتند از: 1. طبیعتگرایی اخلاق؛ 2. غیرطبیعتگرایی اخلاق یا شهودگرایی؛ 3. غیرشناختگرایی اخلاقی.
در آخر، مؤلّف، نظریة شهید مطهری را در حوزة فرا اخلاق را مطرح میکند تا در پرتو نظریات دیگر اتقان و استحکام آن هرچه بیشتر آشکار شود.
نقد مبانى نظریه «دین حداقلى»
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، نقدى است بر نظریه «دین حداقلى»، که بر اساس آن دین در امور فردى و اخروى محدود مىگردد و در نتیجه، قلمرو و گستره آن در امور اجتماعى، سیاسى، اخلاقى و فقهى به حداقل کاهش مىیابد. نظریه حداقلى دین، که چند سالى است به عنوان یک نظریه از سوى روشنفکران و نواندیشان دینى معاصر طرح شده است، ریشه در مبانىاى دارد که مهمترین آن، تحویل و تحدید هدف بعثت و جهتگیرى دعوت انبیا در امور اخروى است. در این نوشتار، پس از تحلیل و نقد و بررسى مبناى فوق، جامعیت و شمولیت هدف بعثت انبیا نسبت به امور دنیوى و اخروى بیان شده است.
تأملات استاد در مسأله ی واقع نمایی صور ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، استاد مطهری از چهرههای شاخص و خوش فکر و نوآور در اندیشة اسلامی معاصر شمرده میشود.حضور جدّی و طولانی در حوزههای درسی دینی، وسعت مطالعات در علوم متنوّع عصری، ذوق و استعداد وافر و تعهّد و خلوص او در اعلای کلمة دین، وی را در عرصة ارائة خدمات دینی و تربیت نسل جدید، واجد سهمیانحصاری ساخته است.
وی در فلسفة اسلامی دارای مطالعات گسترده و عمیق بود و در پرتو آشنایی با فلسفة متأخّر جهان غرب، به مسائل مهمّ و سؤالات اساسی این دوران توجّه جدّی نشان داد؛ از آن جمله مباحث شناخت ومعرفتشناسی است که مقالة حاضر، اندیشههای استاد را در پاسخ به مهمترین مسألة شناخت، یعنی کاشفیت و واقعنمایی علم، پی گرفته است. ضمن تأکید بر بداهت واقع نمایی علم، معیار آن را اتّحاد ماهوی صور ذهنی و موجودات عینی دانسته؛ سپس دربارة چگونگی دستیابی نفس مدرک به ماهیات اعیان خارجی، بر اندیشة عرفانی حضرات خمس تأکید ورزیده و سایر راه حلهای بدوی را مطرود دانسته است.
این مقاله درصدد است نشان دهد در عین اینکه اندیشههای استاد، به تنقیح موضوع کمک شایانی کرده است، همچنان مسألة بسیار فربه و عمیق کاشفیت صور ادراکی، حلّ نهایی خود را نیافته است و بر اندیشهوران فرض استکه راه آن استاد فقید را پی گرفته، موضوع را مانند استاد جدّی تلقّی کنند. بیتردید اگر از حضورش محروم نمیشدیم، بهرهاش را در پیشبرد این موضوع خطیر، وافر میساخت. رضوان خدا بر او باد.
علم حضوری پایه ارزش معلومات: نگاهی به آرای علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۵ و ۱۶
حوزه های تخصصی:
مطابقت علم انسان با جهان بیرون از ذهن و توجیه آن، اساسی ترین مسائل معرفتشناسی است که از گذشتة دور، موضوع مجادلات فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. در این بارة آرای گوناگونی از اندیشمندان یونان و فیلسوفان مسلمان بر جای مانده که حاکی از نوع نگرش هستی شناسانة ایشان به آدمی، نفس او و حقیقت علمش است.فیلسوف معاصر، علامة طباطبایی در مواجهه با اندیشه های نو در این باب و با بهره برداری از میراث فلسفة مشاء، اشراق و به ویژه حکمت متعالیه، تقریری نو از این مطابقت ارائه کرده است.او علم حضوری را ریشة همة علوم حصولی بشر دانسته و بر این باور است که اگر آدمی با واقعیاتی که مبدأ فاعلی واقعیات مادی هستند، به طور مستقیم و بی واسطه ارتباط نداشته باشد، علم حصولی به اشیا نخواهد داشت.
بررسی تطبیقی مبانی تکثر گرایی دینی در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله تکثر گرایی دینی با استناد به برخی آیات قرانی و با استفاده از دیدگاه های علامه طباطبائی و شهید مرتضی مطهری مورد بررسی و مداقه قرار می گیرد طباطبائی و مطهری هر دو با الهام از تعالیم قرانی به تعدد وتکثر ادیان الهی اعتقاد دارند و وحی همه انبیا را الهی و متصل به ذات ربوبی می دانند و هر گونه تلقی از وحی به عنوان امری شخصی مکاشفه ای و یا تجربی را نفی می کنند در عین حال اگر چه هر دو به وحدت حقه دینی اعتقاد کامل دارند اما در تفسیر این وحدت تفاوت هایی نیزد به چشم می خورد درنگرش طباطبایی وحدت حقه دینی که همان اسلام است شئون و تجلیات گوناگونی دارد اما از دیدگاه مطهری اگر چه مفهوم دین انحصار و حیانی ندارد اما پس از ظهور اسلام هیچ مصداق دیگری ندارد هم چنین تفاوت معنایی تحول وتکامل دینی که در آرا مطهری دیده میشود با آنچه طباطبائی ازتجلیات و مراتب دینی گفته است یکی از وجوه اختلاف دیدگاه این دو متفکر به شمار می آید بر این اساس از نگاه طباطبائی اعتقاد به خاتمیت نه تنها تعارضی با حقانیت اصول دینی ندارد بلکه مکمل آن نیز می باشد اما شهید مطهری نسخ ادیان و شرایع توسط دین اسلام را ملازم معنای خاتمیت دانسته است همچنین در نگرش طباطبائی رستگاری و نجات اتباع ادیان الهی مرتبط با حقانیت دینی است اما شهید مطهری با تفکیک کامل دو مقوله حقانیت و عدم عقاب منکر هرگونه تلازم بین این دو مقوله است
روش کلامی و فلسفی علامه طباطبائی
منبع:
علامه ۱۳۸۲ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
اندیشه هاى سیاسی، فلسفى و دینى سید جمال(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۲ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
سیدجمال در پىایجاد سازگارى میان اسلام سنتى و چالشهاى علمى و فلسفى غرب بود و در این زمینه موضع میانهاى را در پیش گرفت. سیدجمال علوم و فنآورى جدید غرب را از آداب و اخلاق غربى انفکاکناپذیر مىداند و معتقد است جهان اسلام بدون پذیرش پیامدهاى کلامى و فلسفى آن مىتوانند به آن دست یابند. نویسنده در این مقاله ضمن انتقاد از مادهگرایان و معرفى آنان به عنوان ویرانگر تمدن و جامعه انسانى، توجه روشنفکران مسلمان را به خطر جدى آنان جلب کرده است. نویسنده دیدگاههاى سیدجمال در باب دین، فلسفه و علم را گویاى موضع روشنفکران مسلمان قرن نوزدهم مىداند که از قدرت، ثروت و برترى علمى و فنى غرب از یک سو و از ضعف جهان اسلام و سیطره و تجاوز غرب بر آن از سوى دیگر، ناراحت بودند و کشورهاى مسلمان را به فراگیرى علوم و فن آورى جدید غرب دعوت مىکردند.