فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴۱۸ مورد.
۱۸۱.

تأثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر عوامل فیبرینولیتیک (t-PA، PAI-1 و کمپلکس t-PA/PAI-1) مردان جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: PAI-1 تمرینات تناوبی با شدت بالا t-PA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۴۶۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر عوامل فیبرینولیتیک (t-PA، PAI-1 و کمپلکس t-PA/PAI-1) مردان جوان غیرفعال بود. به این منظور، 18 مرد جوان غیرفعال به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (9n=، سن:41/1±33/24 سال، قد:91/4±22/176 سانتی متر، وزن:59/6±27/72 کیلوگرم) و کنترل (9n=، سن:01/2±27/23 سال، قد:88/6±22/180 سانتی متر، وزن: 23/7±27/76 کیلوگرم) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت شش هفته و سه جلسه در هفته پروتکل تمرینیHIIT را اجرا کردند که هر جلسه شامل چهار تا شش تکرار دویدن با حداکثر سرعت در یک ناحیه 20 متری با 30 ثانیه بازیافت بود. نمونه های خونی یک روز قبل و 48 ساعت بعد از اجرای پروتکل تمرینی، به صورت ناشتا برای تجزیه و تحلیل های آزمایشگاهی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد، به دنبال شش هفته اجرای HIIT، مقادیر استراحتی PAI-1 در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معنادار 13/35 درصد کاهش (012/0=P) و مقادیر t-PA 69/50 درصد و کمپلکس t-PA/PAI-1 140درصد افزایش یافتند که این تغییرات نسبت به گروه کنترل معنادار نبود (257/0=P و 127/0=P). همچنین، نتایج پژوهش حاضر، افزایش معنادار 8 درصدی VO2max، حجم پلاسما و کاهش معنادار 68/15 درصدی چربی بدن را در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل نشان داد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد اجرای شش هفته HIIT علاوه بر کاهش مؤثر چربی بدن و افزایش آمادگی هوازی، به بهبود نسبی فرایند فیبرینولیز و هموستاز در مردان جوان غیرفعال منجر می شود.
۱۸۲.

مقایسه تاثیر تمرین استقامتی و مقاومتی بر مقادیر سرمی واسپین و ادیپونکتین در مردان میانسال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی تمرین استقامتی مردان چاق واسپین ادیپونکتین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۵۸۹ تعداد دانلود : ۷۸۸
مقدمه: واسپین و آدیپونکتین از جمله ادیپوسایتوکان های پپتیدی مترشحه از بافت چربی هستند که در پاتوژنز چاقی و اختلالات همراه با آن نقش دارند. پژوهش حاضر تاثیر تمرینات استقامتی و مقاومتی را بر سطح سرمی واسپین، آدیپونکتین و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق کم تحرک مورد مطالعه قرار داده است. مواد و روش ها: بدین منظور 30 مرد چاق غیرفعال در سه گروه استقامتی، مقاومتی و کنترل در 12 هفته برنامه تمرینات مقاومتی (75-50% یک تکرار بیشینه) و استقامتی دویدن (HRmax75-50%)، سه جلسه در هفته شرکت کردند. شاخصهای آنتروپومتریک، سطوح واسپین و آدیپونکتین سرم و HOMA-IR قبل و بعد از اجرای تمرینات اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد تغییرات سطح سرمی آدیپونکتین و واسپین در پاسخ به 12 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت (002/0=Padiponectin, 001/0=Pvaspin). آزمون t زوجی نشان داد در گروه استقامتی سطوح آدیپونکتین (25/4٪، 002/0=P) افزایش و واسپین سرم (26/16% ،001/0=P) و HOMA-IR (45/5% ،003/0=P) کاهش معنی دار یافتند. کلیه شاخص های جسمانی مورد بررسی نیز تنها پس از اجرای تمرینات استقامتی کاهش معنی دار داشت (05/0>P). همچنین رابطه معنی داری بین تغییرات ادیپونکتین سرم با تغییرات وزن (03/0P=) و تغییرات شاخص توده بدن (05/0P=) در گروه استقامتی مشاهده گردید ولی بین تغییرات غلظت واسپین با هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی رابطه معنی داری گزارش نشد (05/0
۱۸۳.

تأثیر یک دوره برنامة تمرینی پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کمردرد مزمن تمرینات پیلاتس فتق دیسک لمبوسیاتالژی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : ۱۴۰۴ تعداد دانلود : ۷۴۷
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر یک دوره تمرینات پیلاتس بر عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی و مقایسة این روش با پروتکل معمولی درمان بود. به این منظور 34 بیمار فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی به­عنوان نمونه­های این تحقیق انتخاب شدند و به­طور تصادفی در دو گروه تجربی (16 نفر) و کنترل (18 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی برنامة تمرینی پیلاتس را به مدت 4 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 60 – 45 دقیقه انجام دادند و گروه کنترل در مدت زمان مشابه، درمان­های رایج را انجام دادند. دامنة حرکتی کمر و ران به­ترتیب به­وسیلة آزمون­های شوبر و بالا آوردن مستقیم از ران (SLR) پاسیو ارزیابی شد. میزان درد از طریق پرسشنامة مک گیل و میزان ناتوانی به­وسیلة پرسشنامة اوسوستری محاسبه شد. برای تجزیه­وتحلیل داده­ها از آزمون t وابسته و t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که یک دوره تمرینات پیلاتس به افزایش زاویة SLR و دامنة حرکتی کمر و کاهش درد و ناتوانی بیماران منجر می­شود (05/0 p≤). به­نظر می­رسد تمرینات پیلاتس در بهبود عملکرد و درد بیماران فتق دیسکی با علائم لمبوسیاتالژی تأثیر داشته است.
۱۸۴.

تأثیر فعالیت هوازی حاد بر پاسخ های فیبرینولیز جودوکاران در صبح و عصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت ورزشی ترومبوز تغییرات روزانه tPA PAI-1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۵ تعداد دانلود : ۸۶۹
هدف از این تحقیق مقایسه پاسخ های فیبرینولیزی جودوکاران به فعالیت هوازی حاد در صبح و عصر بود. برای این منظور 15 نفر جودوکار با میانگین سنی 37/1 ± 9/24 سال، دو جلسه فعالیت ورزشی زیر بیشینه با شدت 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) را روی دوچرخه کارسنج و به مدت 30 دقیقه در صبح و عصر و با فاصله حداقل 4 روز از یکدیگر اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری فعالیت فعال کننده پلاسمینوژن بافتی (tPA) و مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن نوع 1(PAI-1) در حالت استراحت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه جمع آوری شد. فعالیتtPA به دنبال فعالیت ورزشی در هر دو نوبت صبح و عصر افزایش یافت (001/0 ≥P) و بعد از دوره برگشت به حالت اولیه، به مقادیر پایه بازگشت (05/0 <p نسبت به مقادیر پایه). فعالیت tPA تنها در مرحله بلافاصله بعد از فعالیت ورزشی در نوبت عصر بیشتر از نوبت صبح بود (05/0 ≥P). فعالیت PAI-1 در اثر اجرای ورزشی تغییر نکرد (05/0 <p)؛ اما میزان فعالیت آن در هر سه مرحله استراحت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه در نوبت صبح به طور معنی داری بیشتر از نوبت عصر بود (05/0 ≥P). نتایج مطالعه حاضر نشان داد فعالیت هوازی حاد می تواند باعث فعال سازی دستگاه فیبرینولیز شود. اما این افزایش در طول دوره برگشت به حالت اولیه سریعاً به مقادیر استراحتی افت می کند. بعلاوه، فعالیت خالص دستگاه فیبرینولیز در طول جلسه ورزشی نوبت عصر بیشتر از نوبت صبح بود.
۱۸۵.

تأثیر تمرینات تعادلی اختلالی و غیر اختلالی بر تعادل ایستا و پویای زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمند تعادل ایستا تعادل پویا تمرینات تعادلی اختلالی تمرینات تعادلی غیراختلالی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : ۲۶۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۷۴
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه ی اثربخشی تمرینات تعادلی اختلالی و غیراختلالی بر قابلیت های تعادل ایستا و پویای زنان سالمند بود. برای این کار 38 زن سالمند با دامنه ی سنی 80-65 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از طریق گمارش تصادفی، به گروه های آزمایشی اختلالی(n= 13)، غیراختلالی(n= 12) و کنترل(n= 13) تقسیم شدند. قبل و پس از دوره ی تمرینی، آزمون ثبات قامتی ایستا و پویا با دستگاه تعادل سنج بایودکس به عمل آمد. روایی و پایایی این دستگاه در مطالعات قبلی و تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج نشان داد که تمرین اختلالی بر همه ی شاخص های تعادل ایستا و پویا تأثیر معنادار داشته است(P<0/05). اما در تمرین غیراختلالی فقط در شاخص نوسان میانی - جانبی(ML) هر دو نوع تعادل ایستا و پویا بهبود معنادار مشاهده نشد(P>0/05). همچنین تمرین اختلالی نسبت به تمرین غیراختلالی در شاخص نوسان میانی جانبی دو نوع تعادل ایستا و پویا تأثیر بیشتری داشته است((P<0/05. یافته های تحقیق حاضر، اصل اختصاصی بودن تمرین را مورد تأیید قرار داد. با عنایت به این که تمرینات اختلالی اثربخش تر از تمرینات غیراختلالی تشخیص داده شد، لذا می توان در مداخلات توانبخشی، برنامه های تعادلی مبتنی بر ایجاد اختلال را به منظور افزایش پایداری میانی - جانبی و در نتیجه، کاهش به خطر افتادن سالمندان مد نظر قرار داد.
۱۸۶.

ارزیابی ترکیب بدنی کارکنان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بوسیله روش آنالیز امپدانس الکتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: EIA ترکیب بدنی نسبت دورکمر به دور باسن (WHR) درصد چربی بدن (BF%) شاخص تودهء بدن (BMI)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۹۵۸
یکی از روشهای مناسب برای اندازه گیری شاخص های آنتروپومتریک استفاده از روش سریع و غیر تهاجمی آنالیز امپدانس الکتریکی (BIA) است که با دقت بیشتر و هزینه نسبتا کمتری قادر است اطلاعات جامعی از ترکیبات بافتی بدن را در حداقل زمان ارائه نماید. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص های آنتروپومتریک و ارزیابی ترکیب بدنی کارکنان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بوسیله روش BIAو مقایسه آن با نورم های مرجع مربوط به سازمانهای معتبر بین المللی مثل سازمان جهانی بهداشت (WHO) و موسسه ملی قلب، ریه و خون (NHLBI) است. برای این منظور270 نفر (شامل 209 مرد و 61 زن با دامنه سنی 59-23) برای مشارکت در این تحقیق داوطلب شدند. برخی شاخص های ترکیب بدنی آنها ازجمله شاخص توده بدنی (BMI)، درصد چربی بدن (BF%)، نسبت دور کمر به دور لگن (WHR)، توده چربی بدن (MBF)، توده بدون چربی (LBM) و شاخص های دیگر بوسیله روش آنالیز امپدانس الکتریکی تعیین شد. نتایج نشان داد در مردان و زنان به ترتیب میانگین درصد چربی بدن 12/5±38/24 و 11/5±03/33 درصد، شاخص توده بدنی 53/3±36/26 و 69/4±41/26 کیلوگرم برمترمربع ، نسبت دور کمر به دور لگن 06/0±90/0 و 05/0±83/0، توده چربی بدن 35/6±48/19و1/7±88/21 کیلوگرم، توده بدون چربی93/6±12/58 و 51/5±99/42 کیلوگرم بود. ارزیابی متغیرها ثابت کرد حدود 65 درصد مردان و 67 درصد زنان تحت بررسی دارای BMI فراتر از نرمال بعبارتی تیپ بدنی اضافه وزن و چاق می باشند و در شاخص درصد چربی حدود 3/61٪ زنان و 9/79٪ مردان دارای چربی بالاتر از دامنه نرمال، و در شاخص نسبت دور کمر به دور لگن _که از آن به عنوان مهم ترین شاخص خطرزای بیماریهای قلبی عروقی یاد می شود_ حدود9/33 زنان و 2/6 درصد مردان در منطقه خطر بالا قرار دارند.
۱۸۷.

رابطه قدرت فشردن دست با برخی متغیرهای آنتروپومتریکی و مقایسه آن در مردان ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزشکار غیرورزشکار قدرت فشردن دست متغیرهای آنتروپومتریکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۸ تعداد دانلود : ۹۷۸
تحقیقات نشان داده اند اندازه های آنتروپومتریکی و ابعاد دست ممکن است بر قدرت فشردن دست مؤثر باشند. مطالعه رابطه این ابعاد با قدرت فشردن دست می تواند پیش بینی کننده موفقیت ورزشکاران و شناخت افراد مستعد باشد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه قدرت فشردن دست با متغیرهای آنتروپومتریکی پایه، اندام فوقانی و بویژه دست در دانشجویان مرد ورزشکار و غیرورزشکار است. به این منظور، 200 آزمودنی مرد شامل 100 دانشجوی غیرورزشکار (سن: 13/2±14/21سال، قد: 46/5±98/174 سانتی متر، وزن: 47/10±6/68 کیلوگرم) و 100 دانشجوی ورزشکار (سن: 96/1±66/21سال، قد: 5/6±13/179 سانتی متر، وزن: 7/8±65/73 کیلوگرم) انتخاب شدند. قد، وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی بدن، طول بازو، طول ساعد، طول ساعد و دست، عرض آرنج، عرض مچ دست، عرض کف دست، محیط بازو، محیط ساعد، محیط مچ دست و متغیرهای آنتروپومتریکی ویژه دست شامل محدوده ها، طول ها و پیرامون انگشتان و قدرت فشردن دست در همه آزمودنی ها اندازه گیری شدند. داده هابا استفاده از آزمون های آماری tمستقل، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد (05/0p<) نتایج نشان داد قدرت فشردن دست در گروه ورزشکار تنها با وزن، شاخص توده بدن، درصدچربی بدن، طول بازو، محیط (بازو، ساعد، مچ دست) و طول انگشت پنجم رابطه معنی داری داشته است. در گروه غیرورزشکار نیز با وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی بدن، طول (بازو، ساعد، ساعد و دست)، محیط (بازو، ساعد، مچ دست)، عرض مچ دست، عرض کف دست، طول انگشت دوم، محدوده پنجم انگشتان رابطه معنی دار بوده است (05/0p<). این یافته ها نشان داد متغیرهای آنتروپومتریکی و همچنین فعالیت ورزشی بر قدرت فشردن دست تاثیرگذار هستند.
۱۸۸.

تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ بر میزان درد عضلانی دختران ورزشکار شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماساژ درد عضلانی آروماتراپی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : ۱۴۴۴ تعداد دانلود : ۷۲۲
همان­گونه­که ورزش بر جسم و روان تأثیر می­گذارد، عوامل جسمانی و روانی نیز بر ورزش و عملکرد ورزشی تأثیر می­گذارند. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر سه روش آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی- ماساژ بر میزان درد عضلانی بازیکنان آمادگی جسمانی دختر شهر اصفهان بود. 32 بازیکن شرکت­کننده در مسابقات دهة فجر 1390، به شیوة در دسترس انتخاب و به گروه­های مساوی، کنترل، آروماتراپی، ماساژ و آروماتراپی – ماساژ تقسیم شدند. به این منظور از پرسشنامه­های مشخصات فردی و درجه­بندی ذهنی درد و کوفتگی عضلانی تالوگ استفاده شد. برای تحلیل داده­ها از آزمون همبسته و مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد به­جز گروه آروماتراپی، بین میزان درد عضلانی قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p<) و گروه­های کنترل و ماساژ و کنترل و آروماتراپی – ماساژ موجب ایجاد اختلاف شده­اند. نتایج نشان داد روش­های مورد استفاده مداخلات مؤثری برای کاهش میزان درد عضلانی ورزشکاران در مسابقات است.
۱۸۹.

مقایسه اثر دو نوع تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک بر قدرت و تغییرات الکترومیوگرافی عضله پای تمرین نکرده در دانشجویان مرد تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی یکطرفه قدرت پویا قدرت ایستا انتقال دو جانبه IEMG

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۰۰
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر دو نوع تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک بر پدیده ی انتقال دو جانبه بود. تعداد 40 آزمودنی تمرین نکرده (حداقل به مدت 6 ماه) به طور تصادفی به دو گروه تمرینی ایزوتونیک و ایزومتریک و یک گروه شاهد تقسیم شدند که به طور یکطرفه اکستنسورهای زانو را تمرین دادند. طول دوره ی تمرینی 3 جلسه در هفته و 6 هفته بود. برنامه ی تمرینی گروه ایزوتونیک شامل 80% 1RM، 3 نوبت (2 دقیقه استراحت بین نوبت ها) و6 تا 8 تکرار بر روی اکستنسورهای زانو و برنامه ی تمرینی گروه ایزومتریک نیز شامل 30 انقباض ایزومتریک بیشینه (2 تا 4 ثانیه مدت انقباض) با 15 ثانیه استراحت بین هر انقباض بود. گروه کنترل نیز در محل تمرین حضور داشتند، اما هیچ گونه فعالیتی انجام ندادند. قدرت پویا (1RM)، قدرت ایستا (MVC) و الکترومیوگرافی ادغامی (IEMG) قبل و بعد از دوره ی تمرینی اندازه گیری شد. تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک به طور معنی داری (05/0≥p) 1RM، MVC و IEMG را در هر دو عضو تمرین کرده و تمرین نکرده افزایش داد، اما در گروه کنترل تغییر معنی داری در هیچ یک از متغیرها مشاهده نشد. نتایج تغییرات IEMG بین گروه ها، تنها تفاوت معنی داری بین گروه ایزوتونیک و گروه کنترل نشان داد. بین دو گروه تمرینی تفاوت معنی داری بر پدیده ی انتقال دو جانبه مشاهده نشد. با وجود این، با در نظر گرفتن شدت تمرین و میزان انتقال دوجانبه در هر یک از گروه ها، به نظر می رسد در برنامه های توان بخشی، تمرین مقاومتی ایزوتونیک ممکن است موثرتر از تمرین ایزومتریک باشد.
۱۹۰.

مقایسة اثر تمرینات با حجم بالا و تمرینات با شدت بالا بر مقدار تجمع لاکتات، زمان اجرا و میزان بهبود 2VO اوج در دوندگان استقامتی 10-14 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لاکتات فعالیت های تناوبی اکسیژن مصرفی تبادل تنفسی نسبت دوندة استقامتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۴۶۷ تعداد دانلود : ۷۶۳
پژوهش حاضر با هدف مقایسة اثر تمرینات با حجم بالا و تمرینات با شدت بالا بر مقدار تجمع لاکتات، زمان اجرا و میزان بهبود اوج اکسیژن مصرفی (VO2peak) در دوندگان استقامتی 10-14 ساله انجام شد. بیست دانش آموز دوندة استقامتی پسر با سن 32/2±5/12 سال، قد 27/3±62/154 سانتی متر، وزن 12/5±5/34 کیلوگرم، حداکثر ضربان قلب 1/3±5/207 ضربه در دقیقه و اوج اکسیژن مصرفی 22/3±45/36 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه به صورت متقاطع و در دو حالت در گروه های فعالیتی A و B در دو مدل فعالیت تناوبی با شدت بالا و حجم پایین (HT) (60 ثانیه فعالیت با شدت90٪ 2VOاوج و 60 ثانیه استراحت با شدت 30٪ 2VOاوج) به مدت 30 دقیقه و با شدت پایین و حجم بالا (VT) (60 ثانیه فعالیت با شدت 65٪ 2VO اوج و 60 ثانیه استراحت با شدت 30٪ 2VOاوج) به مدت 60 دقیقه طی دو دورة شش هفته ای و به فاصلة پنج هفته از یکدیگر، به صورت داوطلبانه شرکت کردند. اوج اکسیژن مصرفی، نسبت تبادل تنفسی (RER)، رکورد دوی 1500 متر و لاکتات پلاسمای آزمودنی ها، هنگام فعالیت های تناوبی مختلف ثبت شد. به منظور مقایسة تفاوت میانگین ها از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری (05/0P≤) استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد در m1500T آزمودنی ها بین پیش و پس از آزمون نوع فعالیت HT، کاهش معناداری داشتند و این تفاوت بین مدل فعالیتی HT نسبت به مدل فعالیتی VT معنادار بود (05/0P<). در مورد متغیرهای RER و لاکتات بیشینه (Lacmax)، کاهش معناداری بین پیش و پس از استفاده از مدل فعالیتی HT نسبت به مدل فعالیتی VT مشاهده شد (05/0P<). در مورد متغیر 2VO اوج این نتایج نشان داد که با استفاده از این دو مدل فعالیتی، افزایش معناداری بین مقادیر پیش و پس از فعالیت به وجود آمد (05/0P<). بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که مدل فعالیتی HT نسبت به مدل فعالیتی VT در مورد متغیرهای RER، peak2VO، Lacmax و m1500T کارایی بالاتری دارد و با توجه به محدودیت زمانی در برنامة تمرینی این گروه از ورزشکاران، این مدل تمرینی ممکن است جایگزین خوبی برای مدل های تمرینی طولانی مدت و خسته کننده به لحاظ دورة زمانی باشد.
۱۹۱.

تأثیر تمرینات پلیومتریک و ترکیبی بر پاسخ IGF-I و MGF در عضلة پهن جانبی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ترکیبی عضلة اسکلتی تمرین پلیومتریک MGF-IGF-I

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۳ تعداد دانلود : ۶۴۲
عامل رشد شبه­انسولین -1 در تکامل، رشد، بازسازی و حفظ بافت­ها در عضلة اسکلتی در یک روش اتوکرین / پاراکرین و آندوکرین نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی پاسخ عوامل رشدی به دو شیوة تمرینی مختلف بود. در این پژوهش 14 آزمودنی مرد به­صورت داوطلبانه انتخاب و به­طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول (پلیومتریک، 7 آزمودنی، سن: 86/1±86/20 سال، قد: 23/4±29/179 سانتی­متر، وزن: 24/6±57/74 کیلوگرم) تمرین پلیومتریک و گروه دوم (ترکیبی، 7 آزمودنی، سن 72/1±43/31 سال، قد 42/6±71/181 سانتی­متر، وزن: 47/8±14/76 کیلوگرم) ترکیبی از تمرین مقاومتی و پلیومتریک را 3 روز در هفته به مدت 8 هفته (4 هفته تمرین مقاومتی و 4 هفته تمرین پلیومتریک) انجام دادند. نمونه­های عضلانی از عضلة پهن جانبی 3 روز قبل و 7 روز بعد از تمرین گرفته شد. برای تعیین توان از 3 آزمون بوسکو (5 و 60 ثانیه­ای)، سارجنت و پرش جفت و برای سنجش چابکی و سرعت از آزمون­های مانع شش­ضلعی و دو سرعت 35 متر استفاده شد. برای تخمین میزان بیان ژن عامل رشد شبه­انسولین (1) (IGF-I) و عامل رشد مکانیکی (MGF) از روش Real – time RT PCR استفاده شد. برای تجزیه­وتحلیل داده­ها از آزمون­های T زوجی و T مستقل استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد در آزمون­های بوسکو، سارجنت، پرش جفت، مانع شش­ضلعی و دو سرعت 35 متر گروه پلیومتریک بهتر عمل کردند. بیان ژن در گروه اول کاهش غیرمعنادار (18/20 درصد – 29/0 P≤) اما در گروه دوم به­طور معنادرای افزایش یافت (24/159 درصد، 048/0 P≤) و بیان ژن IGF-I در گروه اول افزایش معنادار (83/133 درصد، 04/0 P≤) اما در گروه دوم به­طور غیرمعناداری افزایش (06/24 درصد، 16/0 P≤) یافت. به­طور کلی می­توان نتیجه گرفت رونوشت­های مختلف ژن IGF-I (IGF-IEa و MGF) در عضلة اسکلتی انسان به­طور متفاوتی به راهبردهای مختلف اضافه­بار مکانیکی و سوخت­وسازی پاسخ می­دهند.
۱۹۲.

تأثیر تمرین هوازی طولانی مدت قبلی و مصرف غذای پرچرب بر مارکر التهابی مولکول چسبان عروقی و نیمرخ لیپیدی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیمرخ لیپیدی آترواسکلروز فعال سازی آندوتلیال غذای پرچرب مولکول چسبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۱ تعداد دانلود : ۷۳۴
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی طولانی­مدت پیشین با 70 درصد VO2max بر مارکر التهابی[1] (sVCAM-I) و نیمرخ لیپیدی متعاقب مصرف یک وعده غذای پرچرب در مردان غیرورزشکار بود. سطوح پلاسمایی مولکول­های چسبان و نیمرخ لیپیدی شاخص­های مهمی در برآورد خطر بیماری­های قلبی – عروقی به­شمار می­روند. به­این منظور 20 مرد جوان غیرورزشکار به­صورت تصادفی انتخاب و باتوجه به درصد چربی به دو گروه 10 نفره، تجربی (30/1±98/21 سال، 48/2±04/18 درصد چربی) و کنترل (22/1±06/22 سال، 54/3±15/18 درصد چربی) تقسیم شدند. گروه تجربی فعالیتی به مدت 90 دقیقه با شدت معین­شده روی تردمیل انجام دادند. در روز بعد هر دو گروه یک وعده غذای پرچرب مصرف کردند. نمونه­های خون در زمان­های 5/0 ساعت قبل و 5/0، 1، 3 و 24 ساعت بعد از غذا جمع­آوری شد. برای تعیین نرمال بودن گروه­ها، از آزمون کلوموگروف – اسمیرنوف (999/0 = PEX) (996/0 = PCON) و برای تعیین همگنی واریانس­ها از آزمون لوون و برای بررسی نتایج بین­گروهی از آزمون تی مستقل استفاده شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه­گیری­های مکرر[2] و آزمون تعقیبی LSD نیز برای نشان دادن تفاوت­های درون­گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد یک جلسه تمرین هوازی طولانی­مدت پیشین sVCAM-I را کاهش می­دهد (029/0 = P). همچنین در نیم و 24 ساعت بعد از مصرف غذای پرچرب کاهش وجود داشت (016/0 = P) (049/0 = P). همچنین نشان داده شد یک جلسه تمرین هوازی طولانی­مدت پیشین مقادیر HDL-c را افزایش (00/0 = P) اما مقادیر LDL-c (012/0 = P) و (00/0 = P) و تری­گلیسیرید (037/0 = P) را کاهش می­دهد. باتوجه به نتایج به­دست­آمده می­توان گفت مصرف غذای پرچرب مقادیر sVCAM-I را افزایش می­دهد و به افزایش التهاب و بیماری منجر می­شود. تمرین قبلی می­تواند شاخص sVCAM-I و نیمرخ لیپیدی را کاهش دهد که با احتمال کاهش بیماری­های قلبی همراه است.
۱۹۳.

تأثیر آموزش شنا بر ویژگی های شخصیتی دانشجویان دختر غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی آموزش شنا دانشجویان دختر غیر ورزشکار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی روانشناسی تمرینات و مسابقات
تعداد بازدید : ۲۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۱۹
اهداف: شخصیت از بنیادی ترین مفاهیم روان شناسی است که با تجارب مختلف تحت تأثیر قرار می گیرد. برخوردار بودن از شخصیت مطلوب یک دیدگاه ایده ال و مورد توجه برای دانشجویان هر کشوری است. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی اثر دوره آموزشی شنا بر ویژگی های شخصیتی دانشجویان بود. روش ها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و طرح تحقیق آن از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. آزمودنی های تحقیق عبارت بودند از 60 دانشجوی دختر غیر ورزشکار که در سال تحصیلی 89-90 در دانشگاه علم و صنعت تهران مشغول به تحصیل بودند که از طریق نمونه گیری داوطلبانه و با استفاده از پرسش نامه مشخصات فردی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری تحقیق پرسش نامه شخصیتی برن رویتر بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در سطح معنی داری 05/0 α< استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش شنا بر هر شش صفت شخصیتی مورد بررسی تأثیر معنی دار دارد. این دوره سبب افزایش صفات شخصیتی اعتماد به نفس، برون گرایی، اجتماعی بودن و کاهش صفات شخصیتی میل به عصبی بودن، برتری جویی و با خود بودن آزمودنی های گروه آزمایشی شده است. نتیجه گیری: با توجه به این که زندگی دانشگاهی با استرس های متعدد و پیچیده ای عجین شده است، به نظر می رسد توانایی مقابله با این استرس ها به وسیله کسب توانمندی های روان شناختی از طریق مشارکت در فعالیت جذاب و مفرح شنا امکان پذیر خواهد بود. بنابراین پیشنهاد می شود به منظور تأمین و حفظ سلامت روان شناختی و برخورداری از ویژگی های مطلوب شخصیتی از آموزش شنا به عنوان یک راه کار مؤثر استفاده شود.
۱۹۴.

تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید (HIT) بر برخی شاخص های هوازی و بی هوازی زنان تیم ملی بسکتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید توان هوازی و بی هوازی زنان تیم ملی بسکتبال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۵۰۲ تعداد دانلود : ۸۱۷
تمرینات تناوبی شدید (HIT) رویکرد مؤثری در بهبود آمادگی در کوتاه مدت است. اثر این گونه تمرینات بر سازگاری های عملکردی، فیزیولوژیکی در ورزشکاران نخبه هنوز نامشخص است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر چهار هفته اجرای HIT بر برخی متغیرهای عملکردی و فیزیولوژیکی انجام گرفت. بدین منظور 14 نفر از بازیکنان داوطلب تیم ملی زنان بسکتبال ایران (با میانگین سن=24/3 ± 0/23 سال، وزن=50/8 ± 6/63 کیلوگرم و شاخص توده بدنی= 15/3 ± 8/21 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به گونه تصادفی به دو گروه تجربی (7n=) و کنترل (7n=) تقسیم شدند. پیش و پس از تمرینات ،آزمودنی ها،1. آزمون فزاینده همراه با تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی برای تعیین برخی از متغیرهای فیزیولوژیکی و 2. یک وهله آزمون وینگیت را برای تعیین حداکثر توان (PPO ) و میانگین توان (MPO) اجرا کردند. هر دو گروه، برنامه تمرین بسکتبال مشابهی را به مدت چهار هفته دنبال کردند، در حالی که گروه تجربی در کنار برنامه تمرین بسکتبال، پروتکل دویدن سرعتی بی هوازی (RAST) را به عنوان یک پروتکل HIT، دو جلسه در هفته اجرا کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس (ANCOVA )، در سطح معناداری05/0p< و با نرم افزار Spss16، انجام گرفت. نتایج آزمون ANCOVA نشان داد گروه تجربی افزایش معناداری در VO2max(001/0p=)،vLT(011/0 p=)،vVO2max(001/0 p=) و حداکثر نبض اکسیژن (001/0p=) داشتند. اجرای HIT نیز موجب افزایش معنادار حداکثر توان (03/0p=) و میانگین توان (02/0p=) شد. یافته های حاضر نشان داد، برنامه تمرینات تناوبی شدید با دوره های استراحت کوتاه می تواند موجب افزایش اجرای هوازی و بی هوازی در کوتاه مدت شود.
۱۹۵.

تأثیر چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید (هاف) بر VO2max، Tmax و VO2max v بازیکنان فوتبال باشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Vo2max آمادگی هوازی تمرین متناوب هوازی شدید هاف بازیکنان باشگاهی فوتبال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۰ تعداد دانلود : ۷۹۶
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید ویژة فوتبال بر شاخص­های عملکردی هوازی بازیکنان فوتبال بود. به این منظور 18 بازیکن فوتبال شرکت کننده در لیگ آزادگان ایران با میانگین سنی 24/2 ± 88/21 سال، قد 33/5 ± 22/174 سانتی­متر، وزن 7/5 ± 7/67 کیلوگرم و درصد چربی 29/3 ± 38/12، در قالب دو گروه تمرین (12 نفر) و کنترل (6 نفر) برای شرکت در این پژوهش داوطلب شدند. برنامة چهار هفته­ای تمرین متناوب هوازی شدید (هاف)، سه جلسه در هفته شامل چهار دوره حرکت با توپ بود که در مسیر ویژة طراحی­شده انجام گرفت. درصد حداکثر ضربان قلب جدا شد. داده­ها با استفاده از t مستقل تجزیه­وتحلیل شد. نتایج نشان داد که پس از چهار هفته تمرین VO2max، Tmax، vVO2max در بین دو گروه تمرینی و کنترل تغییر معناداری پیدا نکرد. به­طور کلی می­توان گفت که چهار هفته تمرین به­صورت هفته­ای سه جلسه بر شاخص­های هوازی بازیکنان فوتبال تأثیر معناداری ندارد.
۱۹۶.

تأثیر تمرینات ثبات دهنده ستون فقرات بر لوردوزکمری با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات ثبات دهنده لوردوز کمری دستگاه بیوفیدبک فشاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی روانشناسی تمرینات و مسابقات
تعداد بازدید : ۲۰۰۸ تعداد دانلود : ۸۳۵
مطالعه حاضر به بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات ثبات­دهنده ستون فقرات بر میزان زاویه قوس کمری، با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری در دانشجویان دختر دانشگاه شهید باهنر کرمان می­پردازد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر مبتلا به عارضه لوردوزکمری دانشگاه باهنر کرمان است. 24 نفر از دانشجویان مبتلا به قوس کمری افزایش­یافته به­عنوان نمونه آماری انتخاب و به­طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل 12 نفری قرار داده شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق صفحه شطرنجی، اسپینال موس (سنجش قوس کمر)، قد سنج و ترازوی دیجیتال، گونیامتر (سنجش میزان انعطاف­پذیری عضلات سه سر رانی) و آزمون دراز و نشست (سنجش میزان استقامت عضله شکمی) جمع­آوری گردید. آزمودنی­های گروه تجربی، به مدت هشت هفته، هفته­ای سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه، با استفاده از دستگاه بیوفیدبک فشاری تمرین داده شدند. در آغاز و پایان دوره از آزمودنی ها پیش و پس­آزمون به عمل آمد و میزان لوردوز کمر، انعطاف­پذیری عضلات سه­سر رانی و استقامت عضلات شکم پیش و پس از آزمون سنجیده شد. اطلاعات جمع­آوری­شده، با استفاده از روش آماری تی مستقل و زوجی در سطح معنی­داری 95 درصد تجزیه و تحلیل شدند. نتایج، کاهشی معنی­دار در زاویه لوردوز کمری ( 001/0 P= ) ، افزایشی معنی­دار در میزان انعطاف­پذیری عضلات سه­سررانی (001/0 P= ) و افزایشی معنی­دار در استقامت عضلات شکم (001/0 P= ) در گروه تمرینی نشان داد. همچنین نتایج تحقیق تفاوت معنی­داری در میزان متغیرهای مذکور پیش و پس از آزمون در گروه کنترل نشان نداد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد انجام تمرینات ثبات­دهنده ستون فقرات سبب کاهش زاویه لوردوز کمری، افزایش انعطاف­پذیری عضلات سه­سررانی و همچنین افزایش میزان استقامت عضلات شکم می­شود.
۱۹۷.

تأثیر سه ماهة پرش عمقی و مصرف مکمل اسیدهای آمینة شاخه دار بر فعالیت آنزیم کراتین کیناز کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکمل پلایومتریک آنزیم کراتین کیناز پرش عمقی BCAAs

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۵۲۷ تعداد دانلود : ۷۲۴
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر مصرف مکمل اسیدهای آمینة شاخه دار در یک برنامة تمرینی سه ماهة پرش عمقی بر فعالیت آنزیم کراتین کیناز کشتی گیران بود. به این منظور 22 کشتی گیر مرد طی نمونه گیری هدفمند و تصادفی ساده از بین کشتی گیران زنجان(سن 52 /3±54 /21 سال، وزن 76 /3 ±18 /66 کیلوگرم، قد 41 /2±36 /168 سانتی متر و شاخص تودة بدن 97 /1±34 /23 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به طور تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شدند. طی این مدت سه ماهه، هر دو گروه ساعت 7:00 صبح صبحانه و ساعت 9 صبح نیز تمرینات پرش عمقی را در شش ست پیاپی تا سرحدخستگی، با فاصلة 5 دقیقه در بین ست ها انجام دادند و مکمل و دارونمای خود را به صورت دوسوکور بعد از پرش های عمقی دریافت کردند. گروه یکkgBW /mg 45 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن از هر یک از آمینو اسید های (والین، لوسین و ایزولوسین) به صورت محلول kgBW/ml4 دریافت کردند. گروه دارونما نیز از محلولی هم کالری (kgBW/mg 45 میلی گرم گلوکز به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و هم حجم لیمو و نمک مصرف کردند. خون گیری در دو مرحلة قبل (ناشتا) و 48 ساعت بعداز پرش عمقی به منظور اندازه گیری فعالیت آنزیم CK انجام گرفت.از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه و تی زوجی به ترتیب برای بررسی مقدار تغییرات CK و عملکرد استفاده شد و سطح معنی داری (0.05=α) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که میزان فعالیت آنزیم کراتین کیناز در هر دو گروه (48 ساعت بعد از پرش عمقی) هم در بررسی های درون گروهی و هم بین گروهی تفاوت معناداری نداشتند (0.05>P) . احتمالا آسیب در سطح سلول و افزایش CK پلاسما به خستگی بر می گردد. با توجه به افزایش عملکرد، پیشنهاد می شود برای اطمینان بیشتر، در تحقیقات بعدی افراد پس از سه ماه تمرینات پرش عمقی برای بررسی CK با همان بار کار سه ماه قبل فعالیت نمایند.
۱۹۸.

تأثیر پاسخ وابسته به تعداد جلسات تمرین در هفته بر آمادگی جسمانی نوجوانان پسر کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی پاسخ وابسته به مقدار نوجوانان کم تحرک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
تعداد بازدید : ۲۶۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۶۲
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر پاسخ وابسته به تعداد جلسات تمرین در هفته بر آمادگی جسمانی نوجوانان پسر کم تحرک طراحی و مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 48 نفر پسر کم تحرک داوطلب انتخاب و بطور تصادفی به چهار گروه با میانگین و انحراف استاندارد سن، گروههای دو جلسه ای ( 12نفر 3/2± 3/13 سال)، سه جلسه ای ( 12 نفر، 7/2± 5/13سال)، چهار جلسه ای (12 نفر، 1/3± 7/13 سال) و کنترل ( 12 نفر 4/3± 3/13سال) تقسیم بندی شد. برنامه تمرینی گروه دو جلسه در هفته شامل دویدن با شدت 70 – 60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 35 – 25 دقیقه در هر جلسه و گروه سه جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 25 – 17 دقیقه در هر جلسه و گروه چهار جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 15 – 12 دقیقه در هر جلسه اجرا کردند. در هر سه گروه تجربی تمرینات چابکی، انعطاف پذیری و استقامت عضلانی اجرا و سعی شد نسبت حجم برنامه ها در مجموع جلسات گروه ها برابر باشد. تجزیه و تحلیل میانگین تغییرات داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک سویه با آزمون تعقیبی بن فرنی در سطح معنی داری (05/0P˂) نشان داد. مقادیر کاهش وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و اندازه دور کمر فقط در گروههای تجربی سه و چهار جلسه ای نسبت به کنترل معنی دار شد (05/0P˂). قدرت انفجاری دست ها، سرعت حرکت، استقامت قلبی تنفسی و انعطاف پذیری در هر سه گروه تجربی تفاوت معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد. اما در شاخصهای تعادل، هماهنگی، قدرت انفجاری پاها، چابکی، استقامت عضلانی عضلات شانه و شکم، تغییرات فقط در گروه های سه و چهار جلسه ای نسبت به گروه کنترل معنی دار شد (05/0P˂). بطور کلی احتمالا اجرای هر سه برنامه تمرینی سازگاری های مفیدی را در پی داشته است و تغییر تعداد جلسات تمرین و افزایش آن برای بهبود بعضی متغیرهای آمادگی جسمانی با نقش بیشتر دستگاه عصبی نظیر تعادل، هماهنگی، توان انفجاری، چابکی توصیه می شود. از سوی دیگر در برخی متغیرها نظیر انعطاف پذیری تأثیر افزایش تعداد جلسات تمرین به سازگاری بیشتر منجر نمی شود.
۱۹۹.

تاثیر پیاده روی منظم بر عوامل خطرزای قلبی- عروقی و خطر بروز بیماری قلبی- عروقی در زنان یائسه با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پیاده روی عوامل خطرزای قلبی- عروقی خطر بروز بیماری قلبی- عروقی زنان یائسه و سی کل عادت ماهیانه نامنظم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۸۲
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر پیاده روی منظم بر روی عوامل خطرزای قلبی- عروقی و خطر بروز بیماریهای قلبی- عروقی در زنان یائسه با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری و جوانی است. در این تحقیق50 زن یائسه با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری (35- 20 سالگی) در دو گروه فعال (شاخص توده بدنی:3± 25.5 kg/m2 و سن: 3.4± 54.9 سال) و غیرفعال (شاخص توده بدنی:2.3 ± 28.2 kg/m2 و سن: 3.2±55.3 سال) شر کت کردند. آخرین عادت ماهیانه تمام آزمودنی ها حداقل 12 ماه قبل از شروع تحقیق بوده است. آزمودنیهای گروه فعال حداقل از 18 ماه قبل از ورود به عنوان نمونه در این تحقیق بطور منظم در سه جلسه تمرین پیاده روی 30 دقیقه ای با شدت متوسط شرکت داشتند. در حالی که آزمودنی های گروه کنترل هیچگونه فعالیت بدنی منظم در زندگی روزمره خود نداشتند. فشار خون زمان استراحت آزمودنی ها در حالت استاندارد دو بار اندازه گیری شد و میانگین آن ثبت گردید. نمونه خونی آزمودنی ها بعد از 12 ساعت ناشتا جهت تعیین پارامترهای کلسترول تام و کلسترول HDL و کلسترول LDL گرفته شد. مقادیر بدست آمده در جدول فرمینگهام وارد و نمره و ریس ک بروز بیماریهای قلبی- عروقی CVD)) طی 10 سال آینده محاسبه شد. نمره بروز بیماری قلبی- عروقی در زنان یائسه غیر فعال بیش از زنان یائسه فعال با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری بود. خطر بروز بیماری قلبی- عروقی در زنان یائسه غیرفعال با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری 1.5% بیش از گروه فعال بود. تجزیه و تحلیل آماری MANOVA نشان داد شاخص توده بدنی٬ کلسترول تام و کلسترول LDL در گروه غیر فعال بیش از گروه فعال بود (05/0 P<). اما کلسترول HDL در زنان یائسه فعال با سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری بیشتر از گروه غیر فعال بود (05/0 P<). بنابراین نتیجه گرفته می شود پیاده روی منظم به عنوان یک تمرین هوازی بر روی عوامل خطرزای قلبی- عروقی زنان یائسه با سابقه سی کل عادت ماهیانه نامنظم در سنین باروری تاثیر مثبت دارد . لذا انجام پیاده روی منظم هفتگی با شدت متوسط می تواند به مقدار زیادی از بروز بیماری های قلبی- عروقی پیشگیری کند.
۲۰۰.

اثر دست کاری بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان سالمند دستکاری بینایی تمرین راه رفتن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : ۱۷۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۵۸
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر دست کاری حس بینایی حین تمرین راه رفتن بر تعادل کارکردی و پارامترهای کینماتیکی منتخب گام برداری زنان سالمند بود. به این منظور، 16 زن سالمند در دسترس و واجد شرایط با دامنه ی سنی 65-75 سال (23/4±06/70 سال) انتخاب و به روش تصادفی ساده به 2 گروه 8 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی تمرین راه رفتن معمولی را به مدت 12 هفته و هفته ای 3 جلسه انجام دادند که شامل راه رفتن در شرایط محدود شده ی قسمت پایین میدان بینایی بود. برای سنجش تعادل کارکردی از آزمون برگ و از دستگاه تجزیه و تحلیل گام برداری زبریس برای اندازه گیری اطلاعات کینماتیکی گام برداری آزمودنی ها استفاده شد.برای مقایسه ی درون گروهی، نمرات پیش آزمون و پس آزمون از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسه ی بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که تمرین راه رفتن معمولی در شرایط دست کاری شده ی حس بینایی بر برخی پارامترهای کینماتیکی راه رفتن سالمندان، یعنی طول گام، سرعت گام برداری و درصد تغییر پذیری سرعت گام برداری تأثیر معنی داری داشت (05/0 P).مقایسه ی بین گروهی در پس آزمون نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات گروه تجربی و کنترل در طول گام و سرعت گام برداری به نفع گروه تجربی وجود داشت (05/0 P). اما تفاوت های بین گروهی و درون گروهی در نتایج آزمون تعادل کارکردی دیده نشد (05/0 P). نتیجه اینکه محدود سازی قسمت پایین میدان بینایی حین تمرین راه رفتن سالمندان زن می تواند موجب بهبود برخی پارامترهای مرتبط با تعادل گام برداری آنان شود. کاهش وابستگی به اطلاعات بینایی، بهبود توانایی استفاده از حواس جایگزین مانند حس پیکری و دهلیزی می تواند از دلایل احتمالی بهبود پارامترهای گام برداری باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان