مقدمه: از جمله حوزه های سلامت که افراد بسیاری به دنبال کسب اطلاعات در مورد آنها در اینترنت هستند حوزه اختلالات اضطرابی است. این اختلالات با کاهش کیفیت زندگی، احتمال افزایش ابتلا به بیماری های مختلف را به دنبال دارد. لذا ارزیابی اطلاعات مبتنی بر وب در مورد این اختلالات با توجه به گستردگی ابتلا در سراسر دنیا و همچنین در ایران، به منظور تعیین وب سایت های معتبر از نظر اطلاعات ضروری به نظر می رسد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارزیابی وب سایت های فارسی حوزه اختلالات اضطرابی بر اساس ابزار WebMedQual بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر پیمایشی تحلیلی و از نوع مطالعات کاربردی است. به منظور گردآوری داده ها از سیاهه وارسی مبتنی بر مقیاس استانداردWebMedQual که با نظر متخصصان حوزهای روانشناسی، کتابداری و طراحی وب سایت بومی سازی شد استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل 15 وب سایت فارسی حوزه اختلالات اضطرابی در اسفند ماه 1391 خورشیدی بود که مطالب تخصصی در خصوص اضطراب و وسواس ارائه می دادند. حداکثر امتیاز برای هر وب سایت 83 ، حداقل آن صفر و امتیاز متوسط 5/41 بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده شد و یافته ها به صورت میانگین امتیاز و نمره مطلوب ارائه گردید.
یافته ها: بر اساس مقیاس WebMedQual میانگین امتیاز وب سایت های فارسی حوزه اختلالات اضطرابی در 6 شاخص محتوای اطلاعات(18/2±40/7)، اعتبار منابع(11/2±10/5)، دسترس پذیری و قابلیت استفاده(37/0±23/2)، پیوندها(09/1±37/1)، پشتیبانی از کاربر(33/1±57/4) و محرمانگی اطلاعات(95/2±07/3) ضعیف و کمتر از متوسط و تنها در شاخص طراحی(29/1±27/9) بالاتر از امتیاز متوسط بود. برترین وب سایت در حوزه اختلالات اضطرابی وب سایت های «انجمن روان شناسی بالینی ایران» و «روان یار» با 5/38 امتیاز و ضعیف ترین وب سایت «یک فراکاو» با 5/25 امتیاز بودند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده ضروری است کاربران هنگام استفاده از اینترنت، به مطالب موجود در این محیط به دیده انتقادی نگریسته و بدون در نظر گرفتن معیارهای اعتبار یک منبع، به آن اعتماد نکنند.
هدف از این پژوهش، بررسیِ جامعِ انواع الگوهای مدل کسب وکار داده محور به منظور کمک به فعالان حوزه های کارآفرینی و نوآوری، به ویژه کسب وکارهای دیجیتالی است. این مقاله یک مطالعه استدلالی-انتقادی است که از روش مروریِ روایی با رویکرد سندی استفاده می کند. به منظور گرد آوری و استخراج اطلاعات، یک جستجوی جامع در اسناد موجود در پایگاه های اطلاعاتی ایرانی ، بین المللی و بعضی از شرکت های مشهور مشاوره مدیریت جهان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه متون و اسناد مرتبط با کلیدواژه مدل کسب و کار داده محور در بازه زمانی 2000 تا 2018 میلادی بود. پس از مطالعه اسناد، ابتدا در بخش ادبیات پژوهش 26 الگوی مدل کسب وکار داده محور فهرست گردید و پس از بررسی شباهتها، 20 الگو احصا شد. در دومین بازنگری این موارد، 13 الگو متمایز از هم شناسایی شدند و در سومین دور بررسی ، ضرورت نیاز این 13 الگو به 5 ابزار مکمل، تشخیص داده شد و سپس به این موارد اشاره گردید. الگوهای مدل کسب و کار داده محور می توانند به نوآوران و کارآفرینان کمک کنند تا متناسب با گروه های مشتریان خود از این الگوها بهره برداری نمایند و یا حتی از کسب وکارهای موفق جهان که از این الگوها استفاده می کنند، ایده بگیرند. در این پژوهش برای اولین بار تمام انواع مدل های کسب و کار داده محور از منظرهای مختلف گردآوری شدند. اگر شرکت ها بخواهند عملا از این الگوها استفاده کنند می بایست به مجموعه ای از ابزارهای مکمل نیز مجهز شوند. عمده ابزارهای مکمل، در خصوص اخلاق داده، شناسایی ذینفعان داده ای و تنظیم داده با کسب وکار، نقش آفرینی می کنند.
هدف: هدف بررسی میزان تأثیر مهارت های سواد اطلاعاتی بر باور خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه بیرجند است.
روش: روش پژوهش پیمایشی است و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه شامل 51 سؤال بسته و در سه قسمت است. جامعه آماری شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاه بیرجند و مجموعاً 3635 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی، 350 نفر به عنوان نمونه تعیین شدند.
یافته ها: ارتباط مثبت و قوی میان سطوح مهارت های سواد اطلاعاتی و باور خودکارآمدی دانشجویان وجود داشت. ابعاد مکان یابی، دسترسی به اطلاعات و ارزیابی اطلاعات بر مؤلفه خودکارآمدی تأثیرگذار بود. میانگین باور خودکارآمدی دانشجویان زن بالاتر از میانگین مربوط به دانشجویان مرد و میانگین باور خودکارآمدی حاصل از سواد اطلاعاتی دانشجویان کارشناسی ارشد بالاتر از دانشجویان کارشناسی بود. بین خودکارآمدی حاصل از سواد اطلاعاتی دانشجویان حوزه های تحصیلی مختلف تفاوت معناداری وجود داشت و میانگین حوزه علوم انسانی بالاتر بود. بین مهارت های سواد اطلاعاتی دانشجویان با کسب خودکارآمدی آن ها رابطه معنا داری وجود داشت و به ترتیب ابعاد مکان یابی اطلاعات و ارزیابی اطلاعات بیش ترین تأثیر و همچنین بعد به کارگیری اطلاعات کمترین تأثیر را بر ابعاد خودکارآمدی داشتند. نتایج می تواند در بها دادن به سواد اطلاعاتی دانشجویان در دانشگاه مورد توجه کتابداران و اساتید قرار گیرد.
هدف: پژوهش حاضر درصدد است تا مشخص نماید که امکانات کتابخانه های عمومی در استان ها تا چه میزان متوازن و عادلانه توزیع شده است. همچنین کدام استان ها و به چه ترتیب در سطحی بالاتر از میانگین کشوری قرار گرفته و کدام یک و با چه ترتیبی در شرایط پایین تر از میانگین قرار دارند و سزاوار توجه بیشتر هستند. روش: با ترسیم منحنی لورنز و محاسبه ضریب جینی، توازن یا عدم توازن دسترسی استان ها به امکانات کتابخانه های عمومی تحلیل گردیده است. با محاسبه ضریب مکانی (LQ)، استان ها به ترتیب دسترسی به این امکانات رتبه بندی شده اند و استان های شایسته توجه بیشتر تعیین گردیده اند. یافته ها: به طور کلی توزیع امکانات کتابخانه های عمومی تحت پوشش نهاد کتابخانه های عمومی در سطح استان ها از توازن نسبی برخوردار است. چنانکه ضریب جینی بین 065/0 تا حداکثر 191/0 به دست آمده که به عدد صفر که گویای برابری کامل است نزدیک تر است تا عدد 1 که نماد نابرابری کامل می باشد. منحنی های لورنز نیز به خط برابری کامل نزدیک هستند. در ده استان کشور ضریب مکانی شرایطی پایین تر از میانگین کشوری را نشان می دهد و در استان سیستان و بلوچستان در پایین ترین سطح قرار می گیرد. همچنین در 20 استان، شرایط از میانگین سطح کشور بهتر است و استان یزد در صدر همه قرار می گیرد. اصالت/ارزش: در کنار ضرورت رشد و ارتقای شاخص های فرهنگی که یکی از آنها امکانات و تسهیلات کتابخانه های عمومی است، در دهه های اخیر توزیع متوازن امکانات توسعه در فضای ملی و بهره مندی عادلانه ساکنان مناطق مختلف از آنها نیز مورد توجه قرار گرفته و این موضوع در برنامه های توسعه نظام جمهوری اسلامی و سیاست های نظام نیز پیوسته مورد تأکید بوده است.