توسعه اطلاعات و فناورى هاى ارتباطى در سال هاى اخیر، با شتابى فوقا لعاده، روند
کشانده است. عمیق و غیرخطى بودن این روند، « جامعه اطلاعاتى » سراسر جهان را به سوى
در مقایسه با انقلاب صنعتى قبل، دغدغه هاى فرهنگى، اقتصادى، و اجتماعى بسیار فزونت ری
براى بشریت پدید آورده است. در این عرصه، آرشیوها - که صرفاً حاوى منابع دیدارى و
شنیدارى یا اسناد تاریخى هستند - به عنوان مخازنى کما همیت به شمار نمىآ یند، بلکه در
کانون اطلاع رسانى قرار دارند و محتواى فرهنگى را تامین مى کنند تا افراد، بتوانند از حقوقشان
دفاع کنند؛ آموزش را بیش از پیش رواج دهند، و فرهنگى زنده و پویا داشته باشند. در هر
کشوری، گنجینه اسناد، بخش مهمى از میراث و منابع اطلاعاتى آن کشور شمرده می شود
و منابع آن، به دلیل منحصر به فرد بودن و دربرداشتن اسناد مهم و فاقد جایگزین، بخشى از
سرمایه ملى محسوب مى گردد. بدیهى است که این میراث، در حفظ هویت هاى فرهنگى،
برقرارى ارتباط میان گذشته و حال، و ترسیم آینده، از اهمیت حیاتى برخوردار است و همین
امر، موجب مى شود تا مسئولیتى مهم بر عهده دوستداران، حافظان و صاحبان این حافظه ملى
باشد. مقاله حاضر، بر آن است تا به بررسی نقش یونسکو در حفظ میراث مستند بپردازد و
برنامه هائی را که تاکنون این سازمان به انجام رسانیده است، مورد مداقه قرار دهد.
در این مقاله، سعى برآن است تا با شناخت کلى از اتوماسیون ادارى و آرشیو ملى رقمی، به تاثیر متقابل این دو بر همدیگر پرداخته شود. ضرورت و مزایای اتوماسیون اداری، چالش های ناشی از اتوماسیون اداری در آرشیوهای رقمی، نقطه اشتراک آرشیو و اتوماسیون، و انواع اسناد الکترونیک از موضوعات مورد بحث هستند. نتیجه گرفته می شود بخشی از منابع آرشیو ملی ایران، اسناد دولتی هستند و از این رو لازم است کارشناسان این سازمان به ارزش اسناد و اهتمام به اتوماسیون اداری آگاه باشند. همچنین گفته می شود اتوماسیون اداری، حاوی برخی اسناد الکترونیکی است که نگهداری آن ها به دلیل ارزش و اعتبارشان توجه و تدابیر خاصی را می طلبد.
اسناد به مثابه منابع با ارزش تاریخی، مورد توجه محققان، پژوهشگران و دانشجویان تاریخ قرار دارد. در بحث اهمیت این منابع و میزان اهمیت آن در میان اهل فن هیچ شبهه و ابهامی وجود ندارد. اما نکته درخور توجه، این است که به رغم همه تاکیدات، میزان استفاده از اسناد در تحقیقات، پروژه ها و پایان نامه ها محدود می باشد و اهل پژوهش، استفاده از سایر تحقیقات و منابع چاپی و حتا نسخه های خطی را بر اسناد ترجیح می دهند. فرضیه های زیادی را می توان در این مورد مطرح کرد:
1- آشنائی دانشجویان با آرشیو و اسناد آرشیوی، محدود می باشد.
2- قوانین آرشیوی، در مراکز محدودیت هائی در استفاده از اسناد ایجاد می کند.
3- میزان دروس گذاشته شده در این مورد در رشته تاریخ، در مقاطع مختلف کافی نیست.
4- استادان، به اندازه کافی با آرشیوها و اسناد آرشیوی آشنائی ندارند.
5- پژوهش درباره اسناد، سخت است و گاهی با ذائقه دانشجویان همخوانی ندارد.
6- میزان آموزش در دانشگاه ها، با نیازها همخوانی ندارد.
7- منابع درسی کافی، برای آشنائی دانشجویان وجود ندارد.
8- انگیزه های لازم برای استفاده محققان و دانشجویان موجود نیست.
هریک از سؤالات مطرح شده، در جای خود واجد بحث و بررسی زیادی می باشد که در این جا به آن نمی پردازیم؛ اما باتوجه به این که هم اکنون با وجود کارشناسی ارشد اسناد و مدارک تاریخی و دو واحد درسی در رشته دکترای تاریخ، زمینه تدریس و استفاده از اسناد، هرچند به صورت کم، در تاریخ وجود دارد. اما نکته این جاست که به رغم وجود زمینه ها، منابع درسی کافی در این مورد موجود نیست. بررسی منابع، نشان می دهد که درباره استفاده از اسناد و مدارک تاریخی و تحلیل آن ها، تعداد منابع ما کم است و در انتشارات سمت هم، کتاب درسی خاصی در زمینه بهره گیری از اسناد منتشر نشده است؛ در حالی که استادان نامداری نیز در دانشگاه ها سرگرم پژوهش و تدریس می باشند. بحث ما در این مقاله، پرداختن به این موضوع مهم و حیاتی نیست، بلکه قصد داریم یکی از مهم ترین منابع موجود را در این زمینه - که با گذشت 38 سال از تالیف آن هنوز هم در زمره بهترین ها در نوع خود شمرده می شود - معرفی و نقد کلی نمائیم تا ضمن اشاره به زحمات بی شائبه مؤلف و تلاش وی در این باره، اهمیت وجود منابع این چنینی و کمبود منابع موجود را یادآوری کنیم تا اهل فن، باتوجه به اهمیت ویژه اسناد در تحقیقات تاریخی و طرح دوباره آن ها در رشته تاریخ، به فکر تکمله ای بر آن باشند.
با پدیدآمدن نوع خاصى از پیشینه ها تحت عنوان پیشینه هاى الکترونیکى - که داراى ابعاد خاص مدیریتى، حقوقى، فرهنگى و تاریخى مىب اشند - حوزها ى چندرشتها ى تحت عنوان براى پاسخگوئى به برخى چالش هاى جهان ،(MRE) مدیریت پیشینه هاى الکترونیکى امروز پدید آمده که امروزه بیش از پیش مورد توجه آرشیوداران قرار گرفته است. اگر در رویکرد سنتى، آرشیودار رسالتى فرهنگى براى خود قائل بود، در چشما نداز مدیریت پیشینه هاى الکترونیکی، افزون بر شئون قبلى در خدمت کسب و کار و سازمان ها نیز قرار مى گیرد تا از این طریق به تحقق دولت الکترونیکی و مدیریت دانش سازمانى در سازمان ها کمک نماید. در این مقاله، ضمن توجه به مسئله پیشینه هاى الکترونیکى و اشاره به تاریخچه مدیریت پیشینه های الکترونیکی، نظام های مدیریت این پیشینه ها، تفاوت مدیریت پیشینه های الکترونیکی با مدیریت اسناد الکترونیکی، الزامات پیشینه های الکترونیکی و مدیریت پیشینه های الکترونیکی به منزله حوزه پژوهشی به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد.