فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۶۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است و مولانا نیز خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است و زیباترین و مهمترین مضامین عرفانی در اشعار این دو یافت می شود. جهان بینی و نگرش این دو عارفِ بزرگ، با یکدیگر شباهت های قابل توجهی دارد و در بسیاری از موضوعات عرفانی مشابهت و مطابقت تام دارد. زیربنا و شالوده اعتقادشان بر وحدت حق و ادراک آن است و هر دو را باید قائل به وحدت شهود دانست. وحدت حق از مهمترین مباحثی است که در عرفان از دیر باز مطرح بوده است؛ این اندیشه سترگ در اشعار مولانا و ابن فارض نمود خاصی دارد و این دو با شهودی عاشقانه به وحدت حق دست یافته اند و با زبان رمز وتمثیل آن را بیان کرده اند. این دو عارف بزرگ، اگرچه هر ک دام شیوه خاص ی در سلوک داشته اند ولی به یک نتیجه واح د رسیده اند و آن رسیدن به وحدت از طریق عشق و شهود و فنا و... است. در این جستار تلاش می شود تا مقوله وحدت و چگونگی نایل شدن به آن، در اندیشه و آثار منظوم این دو عارف شاعر بررسی و با هم مقایسه شود.
تأثیرپذیری ابواب الجنان از مجموعة ورّام (کبر و عُجب، ریا و سُمعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعة ورّام یکی از منابع معتبر در میان شیعه و سنّی در زمینة آیات و احادیث و اخبار، متعلّق به شیخ ابوالحسین ورّام بن ابی فراس بن حمدان مالکی نخعی، فقیه و محدّث امامی قرن ششم و آغاز قرن هفتم است. این اثر مشتمل بر دو جزء است. جزء اول، گزیده ای از احیاء علوم الدّین غزالی است شامل مواعظی در اخلاق عملی همچون سفارش به زهد و تهذیب اخلاق، بر شمردن صفات رذیله و شیوه های درمان آن ها، ذکر فضائل و راه کسب آن ها، مطالبی دربارة آداب معاشرت و دیگر جزئیّات زندگی، فصول متعدّدی دربارة مرگ و حیات اخروی و وصف قیامت. در جزء دوم نیز همین مضامین تکرار شده است.
ملّا محمّد رفیع الدّین واعظ قزوینی یکی از شاعران، فضلا و ادیبان قرن یازدهم هجری است که اثری معروف به نام «ابواب الجنان» از خود به جا گذاشته است. باب اول (مجلّد) این اثر، دربردارنده چهارده مجلس از مجالس وعظ است که نویسنده در آغاز هر مجلس با بیانی ادبی و با استفاده از انواع آرایه های بلاغی به ذمّ یکی از صفات پست انسانی می پردازد سپس متناسب با موضوع طرح شده آیاتی از قرآن کریم را بیان کرده، ذیل هر آیه با شیوة ادبی خود به تفسیر آیات می پردازد و احادیث مورد نظر را از کتبی چون: مجموعة ورّام، ارشادالقلوب، کنزاللّطایف، زهرة الریاض، امالی ابن بابویه، عدة الدّاعی، امالی شیخ طوسی، امالی شیخ صدوق و نهج البلاغه طرح می کند. نکتة قابل توجّه اینکه ملّا واعظ از تنبیه الخاطر و نزهة الناظر معروف به مجموعة ورّام بیشترین بهره را برده است.
از آنجا که موضوع مجالس هشتم و نهم ابواب الجنان، کبر و عجب و ریا و سمعه است، نگارندگان در این مقاله برآنند تا ضمن تبیین راهکارهای ملا واعظ برای غلبه بر این صفات، تأثیرپذیری ابواب الجنان را در این زمینه ها از مجموعة ورّام تحلیل کنند.
رویکردی تطبیقی به بینش فرجام شناسانه ی شعر بدر شاکر السیاب و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدر شاکر السیاب، شاعر نوپرداز عراقی در دوره ی معاصر (1964-1926) و به باور برخی صاحب نظران، طلایه دار جریان نوپردازی در شعر معاصر عربی، از سرایندگانی است که در متن نمادگرایانه ی بسیاری از سروده های خویش در جایگاه یک «شاعر- مکاشف» به طرح و تبیین گونه ای ادبیات مکاشفه ای (Apocalyptic Literature) می پردازد؛ در ادبیات فارسی نیز، فروغ فرخزاد(1345-1313) از برجسته ترین سرایندگان معاصر در گستره ی ترسیم و تبیین ادبیات مکاشفه ای در شعر به شمار می رود. مقاله ی حاضر، جستاری توصیفی- تطبیقی است در راستای ترسیم نمودهای ادبیات مکاشفه ای در شعر «رؤیا عام1956» بدر شاکر السیاب و «آیه های زمینی» فروغ فرخزاد؛ و می کوشد تا پس از ترسیم چارچوب، زوایا و شاخصه های ادبیات مکاشفه ای و بیان گونه های آن به توصیف و تبیین چگونگی ظهور و بروز آن در متن ادبی بدر شاکر السیاب و فروغ فرخزاد، خوانش سازه های ادبیات آپوکالیتیک در دو متن و بازکاوی و تطبیق بینش و نمود آپوکالیپس(Apocalypse) در سروده های یادشده بپردازد؛ از مهمترین این نمودها که در پژوهش پیش رو مورد توجه قرار دارند، عبارت اند از : مکاشفه های پیش گویانه ی دو شاعر به منظور ملموس ساختن اکنونِ بحران، فاجعه، بی نظمی و بی عدالتی، ترسیم کشمکش دو جریان خیر و شر یا به دیگر سخن روایت نبرد اهورا و اهریمن با رویکرد به دوران معاصر با طرح احتمال تحقق حالت برتر و بکارگیری اساطیر رستاخیز، نجات و قربانی به منظور آفرینش فضایی آخر الزمانی و رستاخیزی.
بررسی تطبیقی شعر احمد صافی و بهار (با تکیه بر موضوع دین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر از آغاز حیات بشری، با همه لحظات آسمانی و زمینی اش، با انسان همراه بوده است. هرچند شعر در مکتب متعالی اسلام جایگاه واقعی و دینی یافت، در زبان های مختلف به ویژه عربی و فارسی تکامل خود را در قالب های متفاوت نشان داد.
اگر شعر و شاعری درخدمت خیر و صلاح جامعه باشد و جامعه بشری را به سوی اخلاق فاضله و ایمان به خدا سوق دهد، بدون تردید مورد تأیید اسلام است و قرآن و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) از چنین شعری حمایت می کنند. از صدر اسلام تا کنون، با تمسّک به سنّت پیامبر اکرم (ص)، از شعر به عنوان سلاحی کارآمد و حتی معنوی در دفاع از دین و مبانی آن و نیز مقابله با تهاجم دشمن استفاده شده است. در این خصوص، بهار و احمد صافی از نمونه های بارزی هستند که در لابه لای اشعارشان باورهای دینی و آموزه های اعتقادی نمودی روشن دارد. در این مقاله سعی شده است ظهور و بروز اندیشه های دینی در اشعار این دو شاعر معاصر به روش تحلیل محتوا بررسی شود.
واکاوی معنای زمستان در دو شعر(عبدالصبور و شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر معاصر عربی و فارسی بر آن است تا با استفاده از ظرفیت های موجود در واژگان، تصویری روشن از دغدغه های انسان معاصر، ارائه دهد. در این بین، شاعران به عنوان بخشی آگاه از اجتماع، ضمن وقوف بر این مهم، خود، روایتگ ران قص ة حض ور انسان و کاوشگران معنا در دنیای واژگان اند.
جستار حاضر بر آن است تا به این پرسش اساسی پاسخ گوید که با توجّه به پس زمینه های تاریخی و اجتماعی، واژگان چگونه می توانند در شکل بخشیدن به فضای معنایی یک شعر، مؤثّر واقع شوند. به همین علت با انتخاب دو شعر از دو حوزة زبانی مختلف، به واکاوی معنایی مشترک پرداخته و کوشیده است تا کارکرد معنا را در «أغنیة للشتاء» صلاح عبدالصبور مصری و غزلی از محمدحسین شهریار، شاعر پارسی گوی، بر مبنای کارکرد اجتماعی شعر، مورد بررسی قرار دهد.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که کارکردهای مختلف واژگانی در دو شعر، در راستای اعادة معانی مورد نظر، تأثیر گذار بوده و ضمن تأمین وجوه زیباشناسی، در عملکردهای انسانی و اجتماعی نیز توفیق داشته اند.
چگونگی حضور خیام در شعر عبدالوهاب البیاتی با تأکید بر دو دفتر شعری «الذی یأتی ولا یأتی» و «الموت فی الحیاة»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد چگونگی حضور اندیشه های خیّام را، به عنوان یکی از مفاهیم پر بسامد، در شعر عبدالوهّاب البیاتی شاعر نام آشنای عراقی بررسی کند و برای انجام این کار دو دفتر شعری «الّذی یأتی ولا یأتی» و «الموت فی الحیاة» که بیشترین توجّه را به خیام دارند، مورد بررسی قرار گرفته اند.
در این مقاله خیّام به سه شکل در شعر بیاتی بازیابی شده و مورد کنکاش قرار گرفته است. نخست ذکر نام خیّام و توصیف او، دوّم اندیشه های خیّامی که شاعر تحت تأثیر آن ها به سرودن پرداخته است و پس از آن بررسی نقاب خیّام که یکی از تکنیک های جدید و پر کاربرد در شعر معاصر عرب است. همچنین این پژوهش به جنبه ای دیگر از تأثیرپذیری بیاتی از خیّام یعنی رباعی سرایی پرداخته است.
خواننده درخواهد یافت که بیاتی زندگی، شخصیّت و تفکّرات خیّام را به عنوان همزادی برای خود در نظر گرفته و به شعرش وارد کرده است و با نسبت دادن بسیاری از ویژگی های جدید به خیّام، از او اسطوره ای می سازد که تمام ویژگی های مورد نظر شاعر انقلابی را داراست. خیّام در بسیاری از سروده ها خودِ شاعر است و به یقین نیشابور جایگاه خیّام و شهر آرمانی بیاتی، همان بغداد، زادگاه اوست.
نوع شناسی تطبیقی رمان تاریخی فارسی و عربی (از سر والتر اسکات انگلیسی و جرجی زیدان تا محمدباقرمیرزا خسروی کرمانشاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه های پژوهشی و مطالعاتی مهم در ادبیّات تطبیقی، به بررسی سیر مکتب ها، انواع و جریان های ادبی و البتّه تبیین تفاوت ها و همانندی های سرگذشت و چگونگی ظهور و بروز و زوال این گونه ها و جریان ها و مکتب ها در ادبیّات ملل مختلف اختصاص دارد. شعر حماسی، ادبیّات نمایشی، داستان و... در ادبیّات فارسی و عربی چه سیر و سرگذشتی داشته اند؟ رمان تاریخی چگونه از ادبیّات اروپا به ادبیّات فارسی و عربی راه پیدا کرده است؟ و... این پرسش ها جزء دغدغه های علمی مهمّی هستند که حوزة پژوهشی یادشده بدان ها
می پردازد. پرسش اخیر دقیقاً همان مسأله ای است که این جستار که به زیرشاخه پژوهشی ادبیّات تطبیقی و ترجمه پژوهی(1) نیز نزدیک است، در پاسخ بدان سامان یافته است. پژوهش حاضر، با تکیه بر این فرضیة بنیادین که ترجمه (و بویژه آثار مترجمان نویسنده)، در انتقال «رمان تاریخی» از ادبیّات اروپا به ادبیّات عربی و فارسی نقش انکارناپذیری داشته و به پیدایش یک گونة ادبی جدید در زبان مقصد منجر شده است، به بررسی سیر این نوع ادبی از ادبیّات اروپا تا ادبیّات عربی و فارسی می پردازد و با تحلیل دو نمونة متنی فارسی و عربی، برخی تفاوت های بنیادین گونة رمان تاریخی را در دو ادبیّات فارسی و عربی تبیین می کند و ازجمله آشکار می دارد که شمس و طغرا، شاهکار محمّدباقرمیرزا خسروی با این که او خود، یکی از مترجمان رمان تاریخی جرجی زیدان (که او خود بیشتر تحت تأثیر والتر اسکات انگلیسی بوده) به فارسی است، به گونة فرانسوی رمان تاریخی نزدیک تر است و نسبت به دوشیزة شامی جرجی زیدان، از بلوغ فنّی و ساختاری بیشتری برخوردار.
پژوهشی در تأثیر کلیله و دمنه و الأدب الصغیر والکبیر در ادب عربی (مطالعة موردپژوهانه: امثال مولد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امثال مولّد به حکمت هایی گفته می شود که هویّتی نامشخّص دارند و در دورة عبّاسی اوّل از فرهنگ های مختلف از جمله ایران، یونان و هند به زبان و ادبیّات عرب نفوذ کرده اند. حجم عظیم و گستردة ترجمه هایی که در عصر عبّاسی شکل گرفت، از عواملی است که موجب انتقال این امثال به فرهنگ عربی شد. یکی از
عمده ترین فرهنگ های مؤثّر این دوره، فرهنگ ایرانی بود که توانست از طریق ترجمه در دل اعراب بادیه نشین راه پیدا کند. هدف این پژوهش آن است که با بررسی و جست و جوی امثال مولّد، در میان آثار شاخص ترین نویسندة ایرانی (ابن مقفّع) در عصر عبّاسی، از یک سو تأثیر آثار این نویسنده را در ادب عربی بررسی کند و از دیگر سو، با استناد به منابع عربی به سرچشمة ایرانی پاره ای از این امثال دست یابد. اشاره به مضامین مشترک این امثال در ادب فارسی نیز علاوه بر گامی در ادب تطبیقی، قرینه ای است برای اثبات این فرضیه که بخش عمده حکمت های ادب فارسی، ایرانی است.
نقش ترجمه در ادبیّات تطبیقی و داستان نویسی معاصر (با تأکید بر ادبیّات فارسی و عربی)
حوزه های تخصصی:
با در نظر داشتن این موضوع که «ترجمه» نخستین ابزار برای عبور از مرز ادبیّات یک سرزمین و ورود به قلمرو «ادبیّات دیگری» است، می توان آن را یکی از عوامل مانع انزوا و انفعال انواع ادبی یک ملّت و در نتیجه، انحطاط آن به شمار آورد. پژوهش حاضر سعی دارد نشان دهد که ترجمه در شکل گیری روابط ادبیّات ملل و نیز نقل و انتقال های میان آنها نقش دارد یا حتّی در ادبیّات تطبیقی که یکی از حوزه های مرتبط با ادبیّات ملل است، جایگاه تأثیرگذاری دارد. در این نوشتار، ابتدا به انواع ترجمه و جایگاه آن در ادبیّات جهان اشاره شده است. سپس به برخی کارکردهای آن، مانند دقّت و امانت داری در ترجمه از سوی مترجم، تأثیر اثر ترجمه شده بر ادبیّات مقصد، گسترش فنّ داستان نویسی در ادبیّات کلاسیک و معاصر فارسی و عربی، رونق ترجمة آثار رئالیستی و رمانتیک، گسترش مضمون، ایجاد تعامل و ارتباط فرهنگی میان ادبیّات فارسی و عربی و معرّفی داستان نویسان مشهور غربی به داستان نویسان معاصر ادبیّات فارسی و عربی به منظور تقویت و گسترش ادبیّات ملّی، در ضمن مباحث مذکور در متن اشاره شده است. نویسندگان با روش توصیفی و تحلیلی توانسته اند به راهکارهای مناسبی برای تمییز صحّت و سُقم ترجمة آثار ادبی برای تطبیق دو اثر با زبانی مشترک یا متفاوت دست یابند.
الطبیعه الرمزیه فی شعر بدرشاکرالسیاب ونیمایوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بما أن الرمزیه هی مدرسه تأویلیه وفنیه تزید النص حِرفیه وبهجه، حاولنا أن نتطرق إلیها من خلال الطبیعه ونظامها الحرکی. فالطبیعه الرمزیه هی حصیله مخیله وبیئه. والشاعر فی خضم البیئه یجسد لنا ألَم الإنسان المعاصر بالأسلوب الرمزی. لکن یبقی سؤالٌ جوهریٌ، هل الطبیعه الرمزیه فی شعر نیما یوشیج وبدرشاکرالسیاب تأخذ طابعاً اجتماعیاً (سوسیولوجیاً) وسیاسیاً؟
نری الشاعرین یعیشان فی بیئه خضراء. لذا نری مدلولات الطبیعه کالنخیل والغابه والصفصاف والنیلوفر والصنوبر والبحر والمطر تهیمن علی المعجم اللغوی لهذین الشاعرین وتأخذ دلالات رمزیه کالثوره والوطن والخصب.
فی بحث الطبیعه الرمزیه حاول الشاعران أن یصورا الوطن کحقل محروق. تضافرت حوله عوامل سیاسیه ملتهبه متمنیین هطول أمطار الثوره. لتزدهر حال الأمه وتنقشع الغمه وین زاح غبار الاستعمار وینسحب الاستبداد لیجری فی خلیج الحیاه، الحنین إلی العوده وإلی المستقبل الواعد.
مطالعه تطبیقی واژه افزایی در فارسی و عربی (با تکیه بر سه عنصر اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در این مقاله، فرایند واژه افزایی این دو زبان را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و توانایی ها و محدودیت های هریک از این دو زبان را در مسیر پویایی و زایایی نشان داده اند. این پژوهش، اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات را به عنوان سه ساز وکار اصلی و مشترک میان این دو زبان در حوزه واژه افزایی مورد مطالعه و دقت نظر قرار داده است. مطالعه حاضر نشان می دهد ساختار گسترده اشتقاقی و ترکیبی که زبان فارسی از آن برخوردار است، در قرن گذشته، بیشتر در خدمت زایایی قرار گرفته و طیف وسیعی از واژه های جدید به ذخیره انبوه واژگانی این زبان راه یافته است. در زبان عربی، از آنجا که واژگان در قالب هایی وزنی پایه ریزی شده اند قالب ها، انعطاف لازم را برای صورت بندی واژه هایی که از طریق ترکیب ساختاری ساخته می شوند، ندارند و محدودیت های ساختاری خود را بر برخی واژگان تحمیل می کنند. در زبان فارسی نیز، تکیه افراطی بر ساخت واژگان از طریق ترکیب، در مواردی باعث استفاده کمتر از عناصر اشتقاق ساز و نادیده گرفتن عنصر اشتقاق شده و مانعی در برابر زایایی واژگان اشتقاقی ایجاد کرده است.
مقاله به زبان عربی: بررسی بسامد دو واژه ""رندی"" و ""ظرف"" در شعر حافظ و ابونواس (دراسة موتیف ""الظرف"" و""رندی"" فی شعر أبی نواس الأهوازی وحافظ الشیرازی قراءة مقارنة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ و ابونواس دو تن از شاعران بنام ایران زمینند. شاعر اول را بیشتر به اشعار غزلی و عارفانه اش می شناسند و دومی به باده سرایی در طول تاریخ ماندگار شده است. اما این ظاهر قضیه است؛ وقتی در اعماق اشعارشان تأمل می کنیم رازهای ناگفته ای برملا می شود.
دو واژه ""رندی"" و ""ظرف"" که به ترتیب در شعر حافظ و ابونواس از بسامد بالایی برخوردار است، شخصیت این دو شاعر را معرفی می کند. پس از بررسی معنای این دو واژه در فرهنگ لغتها، به بررسی رندانگی حافظ و ظرافت ابونواس می پردازیم و به این حقیقت دست می یابیم که چطور فاصله شش قرن بین آن دو با توجه به همانندی اندیشه شان، بی معنی می نماید. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی تاریخی است؛ با توجه به ویژگی های اجتماعی حاکم بر زمانه دو شاعر و با تحلیل شواهد موجود در آثارشان و با نگاهی نقادانه و بی طرف به بررسی شخصیت رندانه دو شاعر می پردازیم.
القصیدة البِشریّة وترجمتها الفارسیّة المنظومة من منظور موسیقیّ (قصیده بشریه و ترجمه منظوم آن از منظر موسیقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیع الزمان همدانی در آخرین مقامه خود از شاعری به نام ""بشر بن عوانه"" یاد و قصیده ای منسوب به او را با عنوان ""قصیده بشریه"" در همانجا نقل می کند؛ این قصیده را محمد حسین شهریار شاعر معاصر ایرانی با شیوه ای زیبا به شعر فارسی کلاسیک ترجمه کرده و توانسته است جوانب مختلف و مهم شعریت متن - و از همه مهمتر ""موسیقی"" شعر - را به متن مقصد انتقال دهد.
مهم ترین یافته های این تحقیق نشان می دهد که عنصر موسیقی در هر دو متن اصلی و مقصد به خوبی به شاعر کمک کرده است تا مفاهیم و معانی مورد نظر خود را به مخاطب القاء کند، لذا گاهی فضای موسیقی با فخر و حماسه مناسبت دارد و گاهی هم با فضای غزلی و عاطفی. در همین راستا موسیقی وزن و بحر با حماسه و موسیقی قافیه با غزل تناسبی تام دارد؛ این مهم در مورد موسیقی معنوی داخل ابیات هم صادق است.
واقع گرایی در داستان های «مدیر مدرسه» آل احمد و «زقاق المدق» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقع گرایی جهان را آنگونه که هست به نمایش می گذارد، نه آنگونه که می خواهیم. رمان واقع گرا نیز تصویری از جامعه با تمام زشتی و زیبایی های آن است. رمان نویس، حادثه ای را در یک مکان مشخص، یک برهه زمانی معین و با کمک شخصیت های داستانی ترسیم می کند و با انتخاب زاویه دید به آن جهت می دهد. تصویری که در پس پرده زمان، مکان، شخصیت ها و از زوایه دید نویسنده ارائه می شود، نشان از تاریخ اجتماعی جامعه به همراه تحولات سیاسی و اقتصادی آن دارد. مدرسه آل احمد و کوچه نجیب محفوظ دو مکان هستند در دو دوره زمانی خاص؛ در جامعه ای که در آن قدرت های استعماری و استبداد داخلی با اقدامات خود سرنوشت مردم سرزمین خود را رقم می زنند. سرنوشت این مردم، موضوع داستان این دو نویسنده است.
بررسی مقایسه ای تغزّل شریف رضی و غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از رهگذر ادبیات مقایسه ای، در این پژوهش، تلاش نمودهایم تصاویر و مضامین به کار رفته در غزلیات شریف رضی و سعدی را با هم مقایسه کنیم و تطبیق دهیم. علیرغم اینکه تفاوتهای زیادی در سبک غزل سرایی و نوع نگرش آنها نسبت به مسأله عشق، وجود دارد؛ عناصر و مضامین مشترک فراوانی در غزلیات این دو شاعر دیده میشود که اگر این مسألهی را نه از باب تقلید سعدی که از باب توارد بدانیم؛ باز هم دلایلی چون آشنایی سعدی با زبان عربی و تأثیرپذیری وی از ادیبان نامدار عرب از یک سو و شهرت شریف رضی به عنوان برجستهترین غزل سرای ادب عربی از دیگر سو، احتمال متأثّر شدن سعدی از شریف رضی را فزونی میبخشد. از دیگر نتایج پژوهش مذکور این است که غزل شریف، خشن و یادآور سبک جاهلی است. در مقابل، شعر سعدی به خاطر محیط جذّاب شیراز، زیبا و دلنشین است و در غزل وی علاوه بر تشبیهات زیبا، آرایههایی چون تناسب، تضاد، جناس، ایهام و... از بسامد بالاتری برخوردار است.
آرمان شهر در اندیشه فروغ فرّخزاد و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرمان شهر بازتابی از آرزوی نویسنده برای تکامل و بقاست. به نظر می رسد آرمان شهرهای شاعران صرف نظر از ملیّتشان، خصوصیّات مشترکی داشته باشد؛ چراکه ادبیّات و به تبع آن شعر ریشه در روح انسان دارد و ویژگی های آرمان شهرها نیز بر اساس اصول انسانی زندگی بشری شکل می گیرند و در عصر جدید ادبیّات تطبیقی بستری مناسب را برای پژوهش در این زمینه فراهم آورده است.
این مقاله بر پایه مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی، که با نگاهی فرامرزی وجود شباهت بین آثار ادبی را، برآمده از روح مشترک بشری می داند، آرمان شهر در اشعار دو شاعر معاصر ایرانی و عراقی– فروغ فرّخزاد و نازک الملائکه- را بررسی می کند. به این منظور ابتدا عمده ترین دغدغه های فروغ و نازک را که سبب پی ریزی شهری آرمانی گردیده است، بیان کرده، سپس، ویژگی های آرمان شهرهای این دو شاعر را برمی شمرد. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد: 1. قرابت های فرهنگی، دینی و جغرافیایی در نزدیکی دیدگاه دو شاعر نقش بارزی ایفا می کند. 2. آرمان شهر بازتابی از دغدغه های اجتماعی و عاطفی فروغ و نازک است. 3. خلق شعرهای آرمانی، بیش تر حاصل دوره پختگی و کمال آن هاست. 4. هرچند عوامل شکل دهنده و ویژگی های آرمان شهر فروغ و نازک شبیه یکدیگرند، امّا تفاوت هایی نیز دیده می شود. 5. هر دو شاعر به خوبی توانسته اند رسالت شاعرانه خود را در بیان درد و رنج های ملّت خویش ادا کنند.
مقایسه ساختار بازگشت زمانی در رمان «دودنیا» نوشته گلی ترقی و رمان «ذاکرة الجسد» نوشته احلام مستغانمی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر هدف خود را بر آن گذاشته است تا با تکیه بر دیدگاه ژرار ژنت، نظریه پرداز فرانسوی، در تقسیم بندی زمان روایت، ساختار حرکت زمانی رمان «دو دنیا» نوشته گلی ترقی و رمان «ذاکرة الجسد» نوشته احلام مستغانمی را بر پایه محاسبات آماری و به روش وصفی – تحلیلی، بررسی و سپس داده های حاصل را در کنار یکدیگر مقایسه کرده است. تقسیم بندی عرضه شده از سوی ژنت، بدون در نظر داشتن عواطف، حاصل رفت و برگشت های زمانیِ درونی، بیرونی و مشترک است اما دسته بندی دیگری وجود دارد که برگشت های زمانی را صرفا بر اساس مبانی عاطفی و تحت عنوان بازگشت زمانیِ غم انگیز، مسرت بخش و خنثی مطرح می کند. نتیجه به دست آمده از اطلاعات آماری انجام شده بر مبنای دو نوع تقسیم بندی، بازگوی آن است که بازگشت زمانی در رمان «ذاکرة الجسد» به دلیل حضور قدرت مند بعد عاطفی و تحلیلیِ قهرمان، نسبت به بازگشت زمانی در رمان «دو دنیا»، پیچیدگیِ بیشتری دارد.