مقالات
حوزه های تخصصی:
باده سرایی یکی از غرض های برجسته شعر غنایی به شمار می آید که در ادبیّات پارسی و عربی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. همین توجّه و اهمیّت به این مسأله، سبب پدید آمدن دو گونة ادبی در ادبیّات آنها شده که در ادب پارسی «ساقی نامه» و در ادبیّات عرب «خمریات» نام گرفته است. در این غرض شعری، «شراب» در مفهوم اولیه خود، همان باده انگوری و زمینی است؛ اما در مفهوم ثانویه، به نمادی معنوی برای بیان حالات روحانی و عرفانی بدل می شود. در این میان، شاعران عارف مسلک، مفهوم روحی و معنوی باده را برای وصف مفاهیم و عقاید خود برگزیده اند. تعبیر شراب از واژگان کلیدی و کاربردی شعر حافظ شیرازی و ابن فارض مصری، است که این امر سبب بروز تفسیرهای متفاوت و بعضاً متعارضی از شعر آن دو گشته است. گروهی آن را اشارتی به مستی آنها از خلقت الهی تفسیر کرده و در مقابل گ روهی دیگ ر از آن تع ریفی زمینی به دست می دهند. این نوشتار بر آن است تا ضمن ارائ ه تص وی ری درست و شف اف از مفهوم باده و باده گساری در جهان بینی هر دو شاعر، به مقایسه تطبیقی اشعارشان در این زمینه بپردازد. شراب در جهان بینی هر دو شاعر، نه تنها جنبه روحی و معنوی، بلکه در برخی از موارد جنبه جسمی و مادی نیز پیدا می کند که این موضوع در اشعار حافظ نسبت به ابن فارض نمود بسیار بیشتری یافته است که گاه شناخت و تمییز را بر مخاطب دشوار می سازد.
بررسی تطبیقی تعهد اجتماعی در شعر محمدمهدی جواهری و محمد فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب تطبیقی اروپای شرقی از دهه ششم قرن بیستم و تحت تأثیر فلسفه مارکسیستی به وجود آمد که از نظر شیوه تطبیق، زیرساخت جامعه، یعنی زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن را موجب پیدایش روساخت فرهنگی جوامع و ادبیّات و هنر می دانست. پژوهش حاضر با اهتمام به چنین نظریه ای تعهّد اجتماعی دو شاعر ایرانی و عراقی، محمد مهدی جواهری و محمد فرّخی یزدی می پردازد که جوامع آنها دارای همسانی های مشترک اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده اند. در بخش تحلیل از طریق تحلیل محتوای اشعار دو شاعر، به واقعیت های ناگوار مطرح شده از سوی آنان که دلالت بر رسالت اجتماعی آنها دارد، اشاره می کند. پژوهش حاضر، نشان می دهد که زیرساخت های مشترک اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران و عراق در زمان این شاعران متعهّد که در طرح واقعیّت های اجتماعی، رویکردی یکسان داشته، سبب آفرینش گونه ای از ادبیّات شده است که بیانگر اعتراض، انتقاد و فریاد خاموش آنان در برابر درد و رنج مردم و کاستی های جامعه آنان می باشد.
واکاوی معنای زمستان در دو شعر(عبدالصبور و شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر معاصر عربی و فارسی بر آن است تا با استفاده از ظرفیت های موجود در واژگان، تصویری روشن از دغدغه های انسان معاصر، ارائه دهد. در این بین، شاعران به عنوان بخشی آگاه از اجتماع، ضمن وقوف بر این مهم، خود، روایتگ ران قص ة حض ور انسان و کاوشگران معنا در دنیای واژگان اند.
جستار حاضر بر آن است تا به این پرسش اساسی پاسخ گوید که با توجّه به پس زمینه های تاریخی و اجتماعی، واژگان چگونه می توانند در شکل بخشیدن به فضای معنایی یک شعر، مؤثّر واقع شوند. به همین علت با انتخاب دو شعر از دو حوزة زبانی مختلف، به واکاوی معنایی مشترک پرداخته و کوشیده است تا کارکرد معنا را در «أغنیة للشتاء» صلاح عبدالصبور مصری و غزلی از محمدحسین شهریار، شاعر پارسی گوی، بر مبنای کارکرد اجتماعی شعر، مورد بررسی قرار دهد.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که کارکردهای مختلف واژگانی در دو شعر، در راستای اعادة معانی مورد نظر، تأثیر گذار بوده و ضمن تأمین وجوه زیباشناسی، در عملکردهای انسانی و اجتماعی نیز توفیق داشته اند.
تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی مطالعه مورد پژوهانة (امثال مولد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمت های خسروانی و اندیشه های ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمی نماید، موضوع از زاویة جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. این مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمت های ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مُوَلََّدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینه های تاریخی برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی ده ها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهش های بعدی هموار کرده ایم. افزون بر این، برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده ، به امثال و حکم دهخدا ارجاع داده ایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداخته ایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشه های ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان پ ژوهشگران حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است.
پایداری در شعر فرخی یزدی و ابراهیم طوقان (همگونی در مضم ون، ن وآوری در سب ک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر فرّخی یزدی، شاعر آزادة مشروطه و ابراهیم طوقان، شاعر مبارز فلسطینی از گونه های شعر پایداری به شمار می رود که از لحاظ مضمون، به هم نزدیک، اما از نظر ساختار شعری، تا حدودی با هم متفاوت است و هر کدام از آن دو، به منظور بیان اندیشه های سیاسی، اجتماعی خود، ابتکارهای شعری ویژه ای به وجود آورده اند. فرّخی برای بیان اندیشه های ضدّ استعماری و استبدادستیزانه خویش، «غزل سیاسی» را پدید آورد؛ اما طوقان به منظور بیان همان مضمون ها، با استفاده از موشّحات و اوزان ضربی، ابتکاراتی ویژه در شعر عربی ایجاد نمود. هر دو شاعر از زبانی ساده، واژگان امروزی و طنز به خوبی استفاده نموده اند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی وجوه مشترک و تفاوت های شعر پایداری این دو را بررسی و مقایسه می نماید. یافتة این پژوهش، گویای آن است که خلّاقیت های هنری هر کدام از آن دو، مسائل سیاسی و اجتماعی را در قالب و شکلی متفاوت از دیگری بازتاب داده است.
انتخاب موضوع وتنظیم مباحث داخلی در پژوهش های تطبیقى (گفتاری پیرامون روش تحقیق در ادبیات تطبیقى)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب موضوع وتنظیم مباحث داخلی، نخستین گام اساسی هر پژوهش است که بر اساس استانداردها ومعیارهای روش تحقیق در آن رشته صورت می گیرد. از سوی دیگر باید گفت که برجسته ترین تفاوت پژوهش های تطبیقی با پژوهشهای دیگر در روش تحقیق می باشد.
در این مقاله، ضمن ارائه برخی معیارهای روش تحقیق در ادبیّات تطبیقى، به نقد و بررسى انتخاب موضوع و تنظیم مباحث فرعى و عناوین داخلى مقالات تطبیقى که در مشهورترین مجلات معتبر علمى پژوهشى کشور چاپ شده اند، پرداخته شده است.
یافته های این پژوهش، نشان می دهد که تعدادی از مقالات تطبیقی، در انتخاب موضوع، تنظیم مباحث و عناوین داخلی فاقد نگاه تطبیقی می باشد. به عبارت دیگر، پژوهشگر در انتخاب موضوع، تنها به دنبال یافتن تشابهاتی جهت اثبات تأثیرپذیری بوده و از وجوه اختلاف که بیانگر تفاوت ها و نوآوری های ادیبان می باشد، غفلت ورزیده است.
افزون بر این، بسیاری از مقالات تطبیقی، فاقد نگاه تطبیقی در تنظی م مباحث فرعی و عناوین داخلی بوده اند و غالباً به بیان ویژگی های هر شاعر یا ادیب به طور جداگانه بسنده کرده و از مقایسه و بررسی تطبیقی دقیق غافل مانده اند؛ هر چند برخی از این مقالات، دارای استانداردهای لازم بوده و در پایان به عنوان نمونه های مناسب پژوهشی تطبیقی ذکر گردیده اند.
بازتاب های مشترک رمانتیسم در شعر معاصر ایران و عراق (بررسی تطبیقی شعر قیصر امین پور و بدر شاکر السیاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قیصرامین پور و بدر شاکرالسّیاب به عنوان دو چهره برجسته در ادبیّ ات مع اص ر ایران و عراق، ضمن بهره گیری از شاخص های رمانتیسم و پردازش مؤلّفه های خاصّ این مکتب در سروده های خود، توانسته اند با الهام از ظرفیت های موجود، اشعاری زنده، دلنشین و متناسب با زمانة خود برجای گذارند.
خاطرات شیرین کودکی و حسرت تلخ بازگشت به آن دوران، ستایش از طبیعت ساده و بی آلایش روستا و تنفّر از مظاهر تمدّن جدید، مرگ اندیشی، نگاه دوگانه به عشق و... از مهم ترین جلوه هایی است که هم زمان، رمانتیسم را با دو سیمای خندان و گریان، در شعر این دو شاعر، به تصویر می کشند.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که امین پور و سیّاب به عنوان دو شاعر سرشناس مکتب رمانتیسم در ادبیّات معاصر عربی و فارسی در برخی بن مایه های نوستالژی، همچون: دوری از روستا، خاطرات کودکی، مرگ اندیشی و... اشتراک فکری و مضمونی دارند.