فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۹۲ مورد.
بررسی ساخت هجا و اصل توالی رسایی در زبان فارسی باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی واج آرایی زبان فارسی باستان بر اساس خوانش کتیبه ها از کنت (١٩٥٣) و مشخص کردن ساخت هجایی مجاز در این زبان می پردازد. همچنین به بررسی «اصل توالی رسایی» و چگونگی تبعیت واژگان این زبان از این اصل درخوشه های همخوانی آغازه و پایانه هجا پرداخته می شود. به عبارت دیگر، ساخت هجا در زبان فارسی باستان چگونه است؟ همچنین آیا اصل سلسله مراتب رسایی در این زبان در ساخت هجا رعایت می شود؟ برای پاسخ به این سؤالات، ابتدا تمامی توالی های همخوانی موجود در آثار مربوط به فارسی باستان در آغاز، میان و پایان واژه-ها، بدون در نظر گرفتن تقطیع هجایی، شناسایی و استخراج شده اند و سپس بر اساس اصول مربوط به هجابندی، خوشه های موجود در هجا ها شناسایی شده و با اصل توالی رسایی مطابقت داده شده اند. بررسی خوشه های آغازی و میانی نشان می دهد که ساخت هجا در این زبان به صورت (c)(c)(c)v(c)(c) است و اصل سلسله مراتب رسایی در همه داده ها رعایت شده، به جز زمانی که یکی از دو همخوان s و ŝ در ابتدای هجا به عنوان عضو اول خوشه حضور داشته باشد. به علاوه، به دلیل وجود پایانه های صرفی در انتهای کلماتی چون فعل، اسم و صفت، خوشه های همخوانی در پایان واژگان این زبان دیده نمی شود.
تمثیلی مانوی در نکوهشِ مویه و زاری به سوگِ درگذشتگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتارِ حاضر نتیجه تأملی بر دو متن، از متن های مانوی به زبان های پارسی میانه و پهلوی اشکانی (پارتی)[1] است. متنِ نخست به زبانِ پارسی میانه، تمثیلی درباره گناهِ مویه و زاری، و آزاری است که دراثرِ آن به روحِ مرده می رسد. متن دوم به زبانِ پارتی، و درباره رویدادی در یکی از سفرهای مانی است. این متن که در گروه بندیِ متن های تاریخی قرار دارد، به نوعی با متنِ تمثیلیِ نخستین درارتباط است و ظاهراً شخصیت های واحدی در این دو متنِ متفاوت مطرح می شوند. به این ترتیب، این متن ها به گونه ای یک دیگر را کامل می کنند. در این گفتار، ضمنِ بررسیِ زبان شناختیِ دو متن، به بررسی ریشه های فرهنگیِ آیینِ سوگواری در مانویت نیز پرداخته می شود.
حروف اضافه دوگانه، توأمان و ترکیبات اضافی، در زبان های پهلوی ساسانی و پارسی میانه ترفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با خارج شدن زبان های ایرانی میانه از ساختار تصریفی زبان های ایرانی باستان، تغییراتی در آن ها روی داد تا عملکرد اجزای ازمیان رفته یا ضعیف شده این زبان ها به نحوی توسط اجزایی دیگر جایگزین شود. از جمله این تغییرات تقویت نقش حروف اضافه در کنار شکل گیری گونه هایی جدید از آن ها بود. ساختارهای اضافی در دوره میانه شامل گروهی اند که مستقیماً از دوران باستان به میانه رسیدند و نیز مجموعه ای دیگر که در دوره میانه و از ترکیب حروف اضافه با یکدیگر و یا با دیگر عناصر زبانی، مانند اسم، صفت، قید و یا حروف ربط شکل گرفتند. به این طریق، در این دوره تعیین نقش مقوله نام در جمله، که پیشتر بر بنیاد تغییر حالت های صرفی قرار داشت، تاحدزیادی توسط این حروف مشخص شد. بررسی گونه های مختلف این ساخت ها در کتیبه های پهلوی ساسانی، کتاب های پهلوی زرتشتی و پارسی میانه ترفانی موضوع این مقاله است.
بررسی جایگاه زبان آرامی در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال شکل گیری امپراتوری هخامنشی توسط کوروش کبیر و گسترش آن توسط داریوش اول که از رود سند در هند تا رود نیل در مصر امتداد داشت، استفاده از یک زبان واحد و بین المللی برای ایجاد ارتباط با ایالات مختلف با نژادها و زبانهای متفاوت ضرورت یافت تا شاهان هخامنشی بتوانند پیامها و فرمانهای خود را به ملل تابعه منتقل و ابلاغ کنند. هر چند داریوش اول پس از غلبه بر مخالفان و شورشگران دستور نوشتن کتیبه بیستون را به سه زبان فارسی باستان، عیلامی و بابلی برای معرفی اقدامات خود صادر کرد، با توجه به اینکه تنها ایالات محدودی از امپراتوری، یعنی سرزمین پارس و قوم آریا، در مرکز و غرب ایران، عیلامیان در جنوب غربی ایران و بابلیان در جنوب بین النهرین با این زبانها آشنا بودند، لذا، داریوش دستور ترجمه این پیام را به زبان آرامی که در بخش وسیعی از امپراتوری به آن تکلم می شد و قابل فهم بود، صادر و نسخه هایی را به سراسر امپراتوری ارسال کرد و پس از آن نیز بسیاری از فرمانهای سلطنتی و اداری به زبان آرامی تهیه و به ایالات ارسال می گردید. در این مقاله کوشش بر این است با استناد به بخشی از این اسناد باقیمانده از دوره هخامنشی ابتدا به تاریخ زبان آرامی و گستره و نفوذ آن در غرب امپراتوری، پیش از تشکیل امپراتوری هخامنشی، و بعد، با استناد به نوشته های باقیمانده در اقصی نقاط امپراتوری، به جایگاه و نقش آن به عنوان یک زبان رسمی در دوره هخامنشی پرداخته شود.
حفظ یک ماده ساز باستانی در ساخت مجهور در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نشان داده می شود که ماده مجهول ساز -ya- که در ساختهای مجهولی ساختواژی در زبانهای ایرانی باستان به ریشه فعل افزوده می شود و ماده مجهول تشکیل می دهد به صورتهایyâ- - وya- - در گویشهای کردی سورانی، اردلانی، کلهری، ایلامی و هورامی - باقیمانده است و وجود ساختهای مجهولی ساختواژی کردی به سبک و سیاق مجهول در زبانهای ایرانی باستان می تواند هم در زبانشناسی تاریخی و تحول زبان و هم در کمک به روشن شدن ماهیت مجهول در سایر زبانهای ایرانی نو مانند فارسی مورد استفاده محققین قرار گیرد.
اشتقاق تاریخی، شباهتهای آوایی و نوشتاری میان پشتو و اردو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی ریشه های تاریخی و چگونگی خویشاوندی زبان های پشتو (از شاخه زبان های ایرانی شرقی) و اردو (از شاخه زبان های هندی) در تبارشناسی خانواده های زبانی در جهان میباشد. توصیف فوق که با نگرشی عام ارائه شده، همراه با نمایی کلی از نکات اشتراک و افتراق میان نظام های آوایی و نوشتاری در دو زبان مورد بررسی ارایه گردیده است.
بررسی گاهان اوستا از منظر دینی و زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" بیش از یکصد سال است که زبان شناسان غربی و شرقی مبادرت به تحقیق و تفحص درباره ی متون قدیم اوستای نموده، نظریات و تفسیرهای مختلفی را در این راستا ارایه کرده اند. گرچه این تفاسیر در خور توجه اند، اما بسیاری از نکات مذهبی موجود در این متون، هنوز مجهول و ناشناخته باقی مانده است.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی گاهان از دو جنبه ی زبان شناسی و مذهبی است. از لحاظ زبان شناسی، چگونگی نگارش متون گاهانی و بخش های پنج گانه ی آن، بررسی شده و جنبه ی مذهبی آن، که موضوع اصلی در این پژوهش است، به معرفی اهورامزدا به عنوان خدای یگانه و آفرینش جلوه هایش درگاهان، می پردازد.
تالیف گاهان به عنوان سروده های زردشت، دقیقا مربوط به زمانی است که «خدا» در اندیشه ی مردم به گونه ای انتزاعی درآمده بود و تاکید زردشت بر یکتا پرستی، از میان این نصوص کهن کاملا به چشم می خورد. «سپند مینو»، «اشه»، «وهومنه» و «آرمییتی»، عناصر الهی و قابل پرستشی هستند که درگاهان به عنوان جلوه های اهورا مزدا مطرح شده و آفریده ی او به شمار می روند. آنها دارای مقاوم الوهیت اند و به عنوان هسته ی مرکزی آیینی، پدیده های الهی کم اهمیت و بالقوه ای- که در یسن هفته ها نیز حضور می یابند- تابع آنها می شوند. بعدا در اوستای متاخر آنها نام «امشاسپندان» را به خود می گیرند."
ساختار فعل در فارسی میانه ترفانی و پهلوی اشکانی ترفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی بازمانده فارسی میانه یا پهلوی و آن زبان بازمانده فارسی باستان است. فارسی میانه ترفانی گونه ای از فارسی میانه است که متون مانوی بدان نوشته شده است. به گونه ای از پهلوی اشکانی که متون مانوی بدان نوشته شده است، پهلوی اشکانی ترفانی گویند. عنوان ترفانی منسوب به جایی است که متون مانوی در آنجا یافته شده اند. هدف این مقاله بررسی ساختار دستوری فعل در فارسی میانه ترفانی و پهلوی اشکانی ترفانی و چگونگی تحول آن از صورت ایرانی باستان است.