فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲۹۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هر رویداد یا داستانى را مى توان به یکى از این سه روش بازگویى کرد: گونهء روایى گزارشگرانه (داناى کل) گونهء روایى با من راوى (اول شخص راوى) و، آخرین و جدیدترین روش، گونهء روایى با سوم شخص مفرد یا راوى شخصى. سه انگیزه باعث اهمیت و برترى رمان با ایستمان و وضعیت روایى شخصى شده است: خواست و تلاش نویسنده براى واقعى و بى طرف جلوه دادن داستان، نوآورى در فن روایت و سرانجام موضوع یا هشتهء تازه در ادبیات یعنى ضمیر آگاه و ضمیرناخودآگاه انسانى. نویسنده در این گونه روایی که موضوع این مقاله مى باشد، بجاى این که به عنوان داناى مطلق گزارشگرانه وارد پهنهء داستان بشود و یا به گونهء من راوى سخن بگوید، در پشت شخصیت هاى رمان پنهان شده، روایت مى کند. او رمان را به تصویربردارى و نگارگرى از دنیاى داستانى به خود وامى گذارد، یعنى شخصیت هاى داستان چنین برداشتى را به دست مى دهند، انگار آنها بالغ و مستقل از خالقشان باشند.
بررسی نقش اشیاء در نمایشنامه های رنه دو ابالدیا
حوزه های تخصصی:
در نمایشنامه های معاصر‘ اشیاء دیگر یک زینت برای صحنه نیستند و بیانگر معانی مختلف می باشند که سزاوار تعمق است. اشیایی که در باز ی بازیگر بکار گرفته می شوند در اغلب مواردارتباط بصری و آنی با تماشاچی برقرار می کنند و علاوه بر این‘ قابلیت ایفای نقش های پیچیده تر را نیز دارند. در تئاتر‘ شخصیت ها برای پشت سر نهادن دشواری ها از وجود اشیاء حاضر در صحنه کمک می گیرند. همین اشیاء ممکن است در جایی دیگر واسطه شروع یا دگرگون سازی حادثه ای تازه گردند و یا فراتر رفته و همچون یک بازیگر با اراده خود عمل کنند و بدین ترتیب در جریان داستان‘ یا سرنوشت شخصیت ها تاثیر گذار باشند. در این مقاله‘ به بررسی چنین نقش هایی در نمایشنامه های رنه دو ابالدیا پرداخته می شود. وی همانند معاصرینش‘ نگرانی خود را از غلبه اشیاء بر انسان قرن حاضر ابراز می دارد ولی با این حال خیال پردازی ها وطنز نویسنده است که جایگاه نخست را در آثارش بدست آورده است. وی با استفاده از اشیاء غیر منتظره و عجیب و غریب طنز را به صحنه می آورد. اما قصد نهایی وی بیشتر متعجب کردن مخاطبینش است تا بدین گونه در آنان نگرشی تازه به واقعیت را بر انگیزد.
دریدن پردههای پندار در نمایشنامة مرغابی وحشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات جهان ماندن در پرده های پندار را دشمن بزرگ آدمی دانسته و به شیوه های گوناگون آن را بازنمایی کرده است. ادبیات ایران از دیرباز جز پرداختن به مضامینی همچون فداکاری، عشق و آگاهی در برابر رذایلی مثل دروغ،فریب، ریا، تزویر، سالوس، توهم و خیال باطل نیز صف کشیده است. مرغابی وحشی ایبسن نیز بر چنین مضامینی استوار است. این مقاله به همانندی «خواب» دردناک در مرغابی وحشی اشاره می کند و آن را با «خواب خرگوشی» در ادبیات فارسی همسنگ می داند. بحث اصلی مقاله این است که برآشفتن ناشیانه این «خواب» مایه فعال شدن مکانیزم دفاعی خواب آلودگان است و این کار فقط از کسانی برمی آید که بتوانند نظیر فرزانه افسانه زندگی عطار، از خود بگذرند و شرایطی مهیا کنند که دیگران حتی از آن ها فراتر بروند. به عبارتی، این مقاله بر محور این سخن می گردد که روشنگران وامانده در تاریکی همچون رطب خوردگانی اند که منع رطب نتوانند.
وابستگی و خویشاوندی: بررسی خانواده-ملت در دو رمان آیوانهو و آن اهل گیرستین اثر والتر اسکات (Affiliation and Filiation: The Nation-Family in Scott’s Ivanhoe and Anne of Geierstein)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله کاربرد استعارة خانواده -به عنوان- ملت در دو رمان آیوانهو و آن گیرستین اثر سر والتر اسکات را مورد مطالعه قرار می دهد. با مطالعه دقیق متون در بافت تاریخی آنها و مقایسه با متون ادموند برک و ماریا اجوورث اهمیت این استعاره مشخص می شود. در نتیجه، می توان او را بین برک و اجوورث مشاهده کرد. و همچنین اصل نظراتش را در قومیت او که یک بریتانیایی غیرانگلیسی بود جستجو کرد. استفادة او از زوجهای پدر-پسر و پدر (نقش پدری)- دختر به او اجازه می دهد تا به بررسی موجودیت قومیت های چندوجهی بپردازد و همچنین وابستگیش را به دیدگاهی پدرسالارانه از تبار و خویشاوندی بیان کند. این درحالی است که او دورگه بودن از طریق ازدواج با زنان بیگانه را اجازه می دهد. با مقایسة روش استفاده او از استعاره در دو رمان خود، دیده می شود که نظر او از اجازه دادن به مردان تا دورگه باشند، به محدود کردن آن به زنان تغییر می کند. بنابراین اسکات خویشاوندی را به مردان و زنان نسبت می دهد، ولی فرزندخواندگی را به زنان محدود می کند.
بررسی تطبیقی نمایشنامة نبرد هرمان اثر کلایست با منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مقایسه محتوای نمایشنامه نبرد هرمان اثر کلایست، با منابع تاریخی، تاریخ نگاران بزرگی همچون تاسیتوس و هم چنین مقایسه آن با نمایشنامه تاریخی نبرد هرمان اثر کلوپشتوک این سؤال مطرح می شود که آیا کلایست محتوای وقایع نمایشنامه تاریخی اش را از آثار مورخانی همچون تاسیتوس اقتباس کرده است و یا این اثر تقلیدی از اثر کلوپشتوک است. با بررسی و مقایسه اجمالی روشن می شود که واقعیات تاریخی ترسیم شده در اثر کلایست در موارد بسیاری با منابع تاریخی تاسیتوس و هم چنین با اثر نبرد هرمان کلوپشتوک مطابقت ندارد. از آنجایی که هدف اصلی کلایست در این نمایشنامه مقایسه تجاوزات نظامی رومی ها به سرزمین ژرمن ها، با لشگرکشی های ناپلئون در اوایل قرن نوزدهم میلادی در اروپاست، همخوانی کامل اثرش با وقایع تاریخی برای او چندان مهم نبود. بنابراین او کوشید که وقایع تاریخی را طوری ترسیم کند که باعث قیام آلمان ها و اطریشی ها بر علیه تجاوزات ناپلئون شود و اثرش نشانگر ایده های سیاسی نویسنده باشد.
بررسی مضامین اسلامی در برخی آثار فیودور داستایفسکی و علل گرایش نویسنده به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله‘ ابتدا به بررسی زندگی شخصی و ادبی فیودور داستایفسکی و سپس با توجه به شرایط زندگی نویسنده‘ به علل گرایشات مذهبی نویسنده که منجر به خلق آثار مذهبی و فلسفی وی شده اند‘ می پردازد. در ادامه به دلیل علاقه و روی آوری نویسنده به قرآن که نخستین با ردر تبعید با این کتاب آسمانی آشنا شد‘ اشاره می شود. آشنایی با شرق شناسان‘ علاقه به مشرق زمین و تاثیر پذیری از مطالب ادبی قرن نوزده درباره دین اسلام و پیامبر(ص) آن ‘ باعث شد تا داستایفسکی در آثار خودر به مضامین اسلامی اشاراتی داشته باشد. بازتاب تاثیرپذیری از آثار ادبی اسلامی ‘ از اثر همزاد شروع‘ و به آخرین جلد یادداشت های نویسنده ختم شده است. در همزاد و یادداشت های خانه اموات ‘ داستایفسکی به کمک برخی از مضامین اسلامی‘ نظرات خود را درباره پیامبر اسلام و رسالت حضرت عیسی(ع) بیان می کند. داستایفسکی در همزاد‘ با تقسیم شخصیت قهرمان به دو قسمت ‘ آقای گال یادکین واقعی وخیالی‘ نشان داده است که رفتارهای ضد اخلاقی مثل فریب‘ ریا‘ خشونت باعث بروز مشکلات بسیاری برای افراد شریف‘ متواضع و درست کار در اجتماع می شود. در یادداشت های خانه اموات‘ او با استناد به آیات قرآن از رسالت حضرت عیسی (ع) و معجزات او سخن می گوید که نشان از تاثیر پذیری داستایفسکی از مسلمانانی دارد‘ که او در زمان تبعید با آن ها تماس داشت.
بررسی مقوله الهام ادبی در ادبیات کلاسیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
"آنچه از بررسی کلی مبحث الهام ادبی در ادبیات کلاسیک ایران بر می آید این است که اعم نویسندگان و شعرای این سرزمین، برجسته ترین عامل تاثیر گذار را بر گرفته از منابع فرا طبیعی فرض کرده اند. اما، در این بین، هستند ادبایی که صرف نظر از این ماخذ، سر چشمه های دیگری را نیز مد نظر قرار داده و بدان ها اشاره کرده اند. از زمره این نویسندگان می توان به نظامی گنجوی اشاره کرد. او در آثارش، به صراحت بر این نکته تاکید می ورزد که به سبب بر گرفتن الگو از پیشینیانش و همچنین استناد به رخدادهایی که بر زندگی شخصی اش، به نحوی مستقیم، تاثیر گذاشته است از ادبای پیشین متمایز است. این امر می تواند بیان گر این نکته باشد که خوانشی که از متن نظامی به عمل می آید می تواند خوانشی مدرن و مبتنی بر نظریه های نقد نو باشد.
در این مقاله تلاش می کنیم که با استناد به نظریه های خوانش ادبیات مدرن به مقوله منابع و سرچشمه های الهام ادبی در آثار این نویسنده بزرگ بپردازیم."
آفرینش معانی پیدایشی در شعر سپید برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، کوشش می شود به چگونگی تولید و درک معانی پیدایشی از سوی نویسنده و خواننده در شعر سپید از منظر بوطیقای شناختی نگریسته شود. نظریه ای که چارچوب لازم را برای این کار فراهم می آورد، «هم آمیزی مفهومی» است که ژیل فوکونیه و مارک ترنر (1998 و 2002) پیش نهاده اند. برخلاف رویکردهای فرمالیستی که صورت اثر را در کانون توجه قرار می دهند، در نظریه های شناختی، معنا و فرایندهای مفهومیِ در پسِ پشتِ صورت آثار در مرکز توجه قرار می گیرند؛ فرایندهایی همچون انطباق، نگاشت و فرافکنی. کاربست نظریه هم آمیزی مفهومی در بررسی تحلیلی و توصیفی شعری از گروس عبدالملکیان نشان می دهد نظریه مزبور به خوبی از عهده توصیف و تبیین شناختیِ چگونگی آفرینش و خوانش آثار شعری برمی آید؛ بدین ترتیب که برپایه نظریه نام برده می توان هر شعر را آمیزه یا مجموعه ای از آمیزه های مفهومی به شمار آورد که نویسندة آن ساخت و پرداخت کرده است و خواننده نیز جهت درک و تفسیر معنای پیدایشی حاصل از این آمیزه یا آمیزه ها باید به بازسازی شبکة ادغامی نهفته در پسِ پشتِ آن ها بپردازد.
ترفندهای ضد ویکتوریایی درامنویسی شاو با نگاهی به اسلحه و انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله تلاشی است برای توصیف اندیشه و تفکر استثنایی شاو در زمینه نمایشنامه و تلاش های وی برای زدودن گمان و پندار رمانتیک های دوره ویکتوریا. جهان بینی، ظرافت طبع و نگاه واقعگرایانه شاو، او را در ردیف نامداران ادبیات انگلستان، به ویژه در گونه نمایشنامه نویسی جای می دهد، وی گرچه جایگاه شایسته و شخصیت برجسته ای داشت، اما مواضع روشنفکرانه اش مانع ارتباط تنگاتنگ خوانندگانش با او بود. این مقاله با توضیح اهداف ساده شاو به عنوان یک نمایشنامه نویس، تلاش دارد تا پندارهای نادرست را درباره او بزداید. این مقاله همچنین در بردارنده نگاهی کوتاه بر «اسلحه و انسان» با وام گیری جملاتی از آن اثر است که بازتاب دهنده آرای فلسفی شاواند.
خنده در تئاتر
حوزه های تخصصی:
خنده پدیده ای اجتماعی و همگانی است و در تئاتر‘ به گفته مولیر‘ گریاندن آسانتر از خنداندن است . به همین خاطر نویسندگان‘ برای سرگرم کردن و خنداندن حضار‘ به شیوه های مختلفی متوسل می شوند. خواننده یا تماشاگر با تضادها خود می گیرد‘ خود را با شخصیت ها همسان می پندارد وکوشش می کند برای هر نکته ناگفته یا بی معنا‘ مفهومی بیابد. در تئاتر معاصر سکوت جای کلام را می گیرد و پرگویی خلاء وجود را از نظرها پنهان می دارد. این تئاتر مرگ شخصیت و فقدان معنا را طلب می کند. لیکن خنده به منزله پاسخی است در برابر انکار وجود و به خاطر تاثیرات مثبت آن‘ انسان می تواند سلامت خود را بازیابد.
جنایت و مکافات در نمایشنامة ملکه اثر جان وبستر
حوزه های تخصصی:
دوره رنسانس بیش از هر دوره دیگری با خشونت‘ جرم و تنبیه سر وکار دارد. در بیشتر نمایشنامه های این دوره‘ به ویژه نمایشنامه های مربوط به حکومت جیمز نخست(سال 1603 تا1625 میلادی) دو نوع مجرم وجود دارد. نوع نخست«حاکم ستمگر» است که عطش او برای قدرت او را به پیش می راند و دیگران را استثمار می کند. او همچنین توانایی این را دارد که رفتار رذیلانه اش را زیر ردای خوش نامی پنهان کند . مجرم نوع دوم «انتقام گیرنده» است . فردی که توسط «حاکم ستمگر» قربانی و استثمار شده است. Bosola شخصیت منفی نمایشنامه «دوشس مالفی» که در این گزارش به او پرداخته است ‘ فردی است که قربانی شده وفکر می کند از او به اندازه کافی سپاسگذاری نشده است. به عنوان یک انتقام گیرنده Bosola عدالت و قانون را خود اجرا می کند چرا که مرکز برقراری عدالت خود فاسد است. در روند انتقام گیری خود Bosola به یک ابلیس تبدیل می شود و هویت راستینش را از دست می دهد. او فکر میکند برای اینکه با سیستم فاسد مبارزه کند باید قسمتی از آن شود.
اندیشة مرگ بهمثابة پایان همه چیز در آثار هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه مرگ به مثابه پایان همه چیز، در آثار هدایت بسیار پر رنگ است. در واقع مرگ، هراس از آن و در عین حال افسون آن، به گونه ای اساسی به جهان هدایت شکل و سمت و سو می بخشند. بدون شک دلزدگی هدایت از زندگی و دل سپردن او به مرگی که البته هراس انگیز است، ریشه در عواملی مختلف دارد، از جمله بستر اجتماعی - فرهنگی که در آن نویسنده به کار نگارش مشغول بوده است. البته این موضوع در ماهیت نوشتار نیز قابل بررسی است. اما در مقاله حاضر بدون پرداختن به عوامل برون متنی، سعی کرده ایم ماهیت و نمود این ذهن مرگ اندیش را از خلال آثار او و به ویژه دو اثر اصلی اش یعنی زنده به گور و بوف کور بررسی کنیم. مرگی که وسوسه اش و در عین حال هراس از آن شخصیت ها و نیز خود نویسنده را در برزخی هولناک گرفتار کرده است.
سیر تحول ساختاری قصه در سفری از شرق به غرب و مطالعة میدانی آن به روش پروپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیر باز قصه ها که به صورت سنت شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته اند، بیانگر جهان بینی ها، نظام های اجرایی و اجتماعی بوده اند که در گذر از زبان ها، قرن ها، قاره ها و پیروی از فرهنگ های گوناگون دچار تغییراتی شده اند. با جمع آوری قصه ها از نقاط مختلف دنیا، از اقوامی با زبان ها و آداب و رسوم متفاوت، متوجه شباهت هایی میان آنها می شویم، بدین گونه که نه تنها تار و پود آنها یکی است، بلکه جایگاه عناصر داستانی نیز در همگی آنها یکسان است. این شباهت ها بیشتر اقوامی را در بر می گیرد که زبان آنها متعلق به خانواده زبان هندو اروپایی است و همگی از یک مبدأ حرکت خود را آغاز کرده اند. سفر کردن از خلال مکان و زمان برای جستجوی این قصه ها و نیز دست یافتن به معانی آنها از دیدگاه ساختاری، موجی است که از قرن بیستم در گستره علوم انسانی آغاز شد و رو به گسترش نهاد، هدف این مقاله را در بر می گیرد؛ بدین منظور روش کار پروپ، نخستین محقق در این زمینه مد نظر خواهد بود که بر روی چند قصه نمونه پیاده خواهد شد تا ببینیم آیا قصه های ایرانی نیز در چارچوب این روش می توانند قرار گیرند.
تاریخ و جامعه در مکافاتهای ویکتور هوگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"برخلاف جریان غالب در شعر قرن نوزدهم که متاثر از فضای نامطلوب سیاسی- اجتماعی آن روزگار و سرخوردگی پی در پی نویسندگان‘ شدیداً درونگرا و گریزان از واقعیت های عصر خود بود‘ مجموعه اشعار مکافاتها با تعهدی کم نظیر در متن جامعه وارد شد وکژی های آن را نقادانه به تصویر کشید. ویکتور هوگو در ظاهر پیکان حملات خود را متوجه یک واقعه تلخ تاریخی یعنی کودتای ناپلئون سوم می نماید ولی با تاملی دقیق شعر او به مراتب عمیق تر جلوه می کند. مکافاتها در واقع ترسیم حرکت بشر از بدی به سمت نیکی و رهایی است. هوگو چون فیلسوفان تاریخ‘ حرکت و پیشروی تاریخ را معنا دار و جهتمند معرفی می کند و خود نیز با پیشگویی سقوط امپراطور که سرانجام نیز محقق شد‘ گواهی روشن و دلیلی بی بدیل بر مدعای خویش می آورد. بنابراین تاکید بر وقایع تاریخی و مخصوصاً سرنوشت محتوم ناپلئون سوم بیشتر بیان مصداق است و اثر یقیناً از نمونه ها فراتر می رود. در این میان نقش شاعر رهبری حرکت است اما نه با تیر و جوشن که با تیغ سخن‘ هوگو خود در مکافاتها به غایت و بی کم وکاست از تمام امکان کلام و اصناف بیان بهره می برد. مقاله حاضر با مطالعه چگونگی ارتباط اثر با واقعیتهای زمانه و نقش زبان و سخن شاعر‘ به نگرش فرازمانی هوگو می پردازد.
"
برداشت تی. اس. الیوت از شعر آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"از نظر الیوت بسیارى از شاعران مفهوم آزادى در شعر آزاد را به درستى درک نکرده اند؟ به این معنا که در نظر این دسته از شاعران، تنها و مهم ترین ویژگى شعر آزاد، نبود قافیه، وزن، و یا دیگر عناصر انسجام بخش شعر سنتى است. این در حالى است که در نظر الیوت هیچ شعرى نمی تواند آزاد باشد، زیرا گرچه شعر آزاد از ادات متعارف شعر سنتى بى بهره است، اما، براى اجتناب از هم گسیختکى ناگزیر باید از تکنیک هایى جایگزینى همچون هم آوایی تکرار واژگان، و مکث سود جوید و هماهنگى و نظمى زیربنایى و کلى را به نمایش بگذارد. از ابن روست که سرودن شعر آزاد به هیچ وجه آسان تر از سرودن شعر قافیه دار و موزون نیست. آزادى شعر آزاد تنها به معناى آزادى در انتخاب قافیه، وزن، و یا زبان نثرگونه و محاوره اى است به عبارت دیگر، آزادى شعر آزاد به شاعر این اختیار را مى دهد که بنا به دلیلى موجه همچون تاکید بر معنا یا احساسى خاص و یا برانگیختن احساس خاص در نزد خواننده، شعرى را کاملا به زبان محاوره اى و یا حتى بخش هایی از شعر خود را قافیه دار ر موزون و بخش هایى دیگر را محاوره اى و نثرگونه بسراید. نتیجهء طبیعى این دگرگونى و تنوع، ساختارى ناهمگون و به ظاهر نامنظم است، که در نظر الیوت خود یکى از نقاط قوت شعر به شمار مى رود.
"
درجستجوی هویت خویش در جویندة طلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران هویت و جستجوی خویشتن خویش موضوعی است که از قرن شانزدهم یعنی از دورانی که اومانیسم انسان را از ماهیت خویش آگاه ساخت‘ مورد توجه نویسندگان فرانسوی قرار گرفته است. مسئله جستجوی هویت همواره با اسطوره "عصر طلایی" در هم آمیخته: این عصر بیانگر بهشت زمینی‘ دست نیافتنی و آرمانی است‘ جزیره ایست که نیک بختان در آن به دور از رنج کارها و پیکارها به سر می برند. ادبیات پایانی قرن بیستم نیز به نحوی مسئله جستجوی هویت را مورد توجه قرار داده: هر نویسنده به سبک خویش به آن پرداخته است. در میان سایر آثار داستانی این قرن‘ اثر ژان- ماری گوستاو لوکلزیو نیز به طرح موضوع جستجوی هویت در قهرمان داستان خویش که شباهت های فراوانی با نویسنده دارد پرداخته و نشان داده که این تلاش به کشف مهمی می انجامد: کشف عصر طلایی‘ یعنی تنها گنجی که می تواند تعامل و توازن میان انسان و طبیعت را به ارمغان آورد و بیگانگی او با جهان پیرامونش را از میان بردارد. بنابراین نویسنده مقاله تلاش می نماید تا نشان دهد که چگونه قهرمان اصلی داستان‘ به مانند سالکی‘ پس از پیمودهن سیر آیینی خود‘ به واسطه شناخت هویت خویش به جهانی آرمانی دست می یابد. به این ترتیب جوینده طلا ‘ در سیر کیمیایی خود‘ دگرگون و شیفته گنجی دیگر می شود: گنجی که تنها به واسطه دستیابی به عصر طلایی از طریق دستیابی به هویت خویش میسر میشود.
نجات تالابا و پایداری گفتمان شرق شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک ویژگی مهم که مکررا در بررسی و تجزیه و تحلیل شرق مشاهده می شود عقیده بدوی بودن شرق وناتوانی آن در اداره و مدیریت خویش است. چنین گفتمان مکرری در فرایند گفتمانی نویسندگان و دانشمندان شرق شناس وجود دارد و به نظر می رسد برخلاف عقیده برخی از نقادان رابرت سوتی نیز از این قاعده مستثنی نیست. علیرغم اینکه رابطه شرق وغرب به اشکال مختلف در متون غربی ظاهر می شود‘ به ندرت غرب موقعیت برتر خیالی خود را در این متون واگذار میکند. این موقعیت برتر ولی انعطاف پذیر این ادعا را تقویت می کند که شرق شناسی یک گفتمان ایدئولوژیک است با مرزهای به شدت محدود شده. علیرغم اینکه ساخته های "غیر" از جهات مهم تنوع خارق العاده ای ندارند‘ هدف این مقاله این نیست که غرب واحدی را ارائه دهد که "غیر" را می سازد. اساساً این ایده که یک شرق واحد و یک غرب واحد وجود خارجی دارند و بشر را به دو اقیانوس مجزا و منفک از هم تقسیم میکند یک توهم ایدئولوژیکی است.
تحلیل کارکرد تنشی-زبانی«نور» و ابعاد معنایی آن در نظام گفتمانی شرق اندوه و حجم سبز سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، کارکرد نظام تنشی- زبانی «نور» در نظام گفتمانی شعر سهراب سپهری، بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی و تبیین کارکرد نظام تنشی، لایه های تنشی و ابعاد معنایی نور در زبان شعر سپهری با تکیه بر منظومه شرق اندوهو حجم سبزمی باشد. پرسش اصلی ما این است که چگونه نظام تنشی- زبانی نور منجر به تولید فرآیند زیبایی شناختی می گردد؟ همچنین چگونه این نظام، می تواند در فرآیند معناسازی ایفای نقش کند؟ در واقع هدف از پژوهش حاضر این است که نشان دهد چگونه نظام تنشی- زبانی نور، وضعیتی استحاله ای برای گفتمان رقم می زند و این فرآیند چگونه می تواند به استعلای نوری منجر گردد. بستر نظری تحقیق، الگوی تنشی مبتنی بر نظام نشانه شناسی پساگریماسیمی باشد. در نظام تنشی، لایه های فشاره ای و گستره ای در ارتباط و تعامل با هم نقش آفرینی می کنند و هم پیوندی سطحی از فشاره و گستره شاکله گفتمان را شکل می دهد. فرضیه ما این است که نظام گفتمانی نوری شعر سپهری از ساختار تنشی صعودی پیروی می کند و ساختار تنشی نزولی در خدمت ساختار صعودی قرار دارد. نظام تنشی- زبانی نور با دو کارکرد استحاله ای و استعلایی در گفتمان نقش آفرینی می کند و در نهایت با استعلای نوری، فرآیند زیبایی شناختی گفتمان تحقق پیدا می کند.
جهت یابی ادبیات نوین از دیدگاه ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استاد دانشکده ادبیات‘ هنر و علوم انسانی دانشگاه نیس سوفیا آنتیپلیس آنچه مسلم است هر رشته ای از علم یا ادبیات و هنر نیاز به روش ها و ابزار تحقیقاتی خاص خود دارد و به مدد این ابزار است که می توان به موقعیت رشته ای خاص و حتی میان رشته ها‘ با توجه به ملاک اعتباری هر یک ازآنها از دیدگاه معرفت شناختی پرداخت؛ اما این ملاک زمانی پاسخگوست که منطبق با ماهیت«علمی - انسانی» باشد. از این رو آنچه در این مقاله مد نظر ماست ارائه بازتابی غیر انتقادی از تحولاتت اخیر به رویکرد تطبیقی پژوهش ادبی در زمینه ادبیات فرانسوی زبان می باشد؛ آن هم با تاکید بر این نکته که شکوفایی این پژوهش تطبیقی مدیون تنوع آثار تالیفی به زبان فرانسه و همچنین تحول در کیفیت این آثار است که پیشرفت در زمینه های پژوهشی این رشته را فراهم آورده است.