آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

این مقاله کاربرد استعارة خانواده -به عنوان- ملت در دو رمان آیوانهو و آن گیرستین اثر سر والتر اسکات را مورد مطالعه قرار می دهد. با مطالعه دقیق متون در بافت تاریخی آنها و مقایسه با متون ادموند برک و ماریا اجوورث اهمیت این استعاره مشخص می شود. در نتیجه، می توان او را بین برک و اجوورث مشاهده کرد. و همچنین اصل نظراتش را در قومیت او که یک بریتانیایی غیرانگلیسی بود جستجو کرد. استفادة او از زوجهای پدر-پسر و پدر (نقش پدری)- دختر به او اجازه می دهد تا به بررسی موجودیت قومیت های چندوجهی بپردازد و همچنین وابستگیش را به دیدگاهی پدرسالارانه از تبار و خویشاوندی بیان کند. این درحالی است که او دورگه بودن از طریق ازدواج با زنان بیگانه را اجازه می دهد. با مقایسة روش استفاده او از استعاره در دو رمان خود، دیده می شود که نظر او از اجازه دادن به مردان تا دورگه باشند، به محدود کردن آن به زنان تغییر می کند. بنابراین اسکات خویشاوندی را به مردان و زنان نسبت می دهد، ولی فرزندخواندگی را به زنان محدود می کند.

تبلیغات