فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵۷۳ مورد.
۳۰۲.

بازشناسیِ زبان شناختی و جغرافیایی گونه های زبان مازندرانی در حد فاصل خلیج گرگان تا مرکز مازندران با اعمال روش های گویش سنجی بر تفاوت های آوایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش سنجی زبان شناسی رایانشی تحلیل انبوهه تفاوت هایآوایی زبان مازندرانی (طبری)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۷۲۵
پژوهش حاضر اولین تلاشی است که از یک سو با اتخاذ رویکردی کمّی- رایانشی و از سوی دیگر با رویکردی کل گرایانه، سعی در بررسی گونه های زبان مازندرانی (طبری) و ترسیم چشم اندازی نسبتاً روشن از وضعیت پیوستار گویشی این منطقه در چهارچوب مطالعات گویش سنجی دارد. برای تدوین اطلس زبانی 73 سایت در قلمرو گویشی گسترده پژوهش - که از شمال به شبه جزیرة میانکاله و دریای مازندران، از جنوب به دامنه های رشته کوه البرز، از شرق به خلیج گرگان و از غرب به شهرستان های بابلسر و سوادکوه محدود می شود- مشخص شد. داده های پژوهش شامل معادل های آوایی 62 مدخل واژگانی (جمعاً 4521 معادل) است که از مواد زبانی معتبر «طرح ملی اطلس زبانی ایران» استخراج گردید. میانگین سنی گویشوران 36 سال و متوسط سواد آن ها در حد آموزش ابتدایی است که 38% آن ها زن هستند. تحلیل انبوهه داده ها ضمن نمایاندن کارآمدی رهیافت گویش سنجی بر رهیافت سنتی، نشان داد دو گروه گویشی مازندرانی و مازندرانیِ گالشی از هم متمایزند و نیز گروه گویشی مازندرانی، خود به چهار زیرگروه اصلی بخش می شود که تغییرات پیوستار گویشی آن ها از جنوب شرقی به شمال غربی است. گویش منطقه ای شمال شرق حول شبه جزیرة میانکاله، گویش منطقه ای جنوب شرق بخش گلوگاه، گویش منطقه ای مرکز حول مناطق مرکزی شهرستان های نکا و ساری و گویش منطقه ای غرب شهرستان جویبار را پوشش می دهد.
۳۰۳.

تأملی بر جاینام شناسی منطقة تات زبان شاهرود خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان تاتی توپونیمی جاینام شناسی گونه دروی شاهرود خلخال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۵ تعداد دانلود : ۶۴۳
جاینام شناسی یا بررسی نام های جغرافیایی، از زیرشاخه های زبان شناسی است که اصول و قواعد خاصی دارد. این علم در ایران در دهه های اخیر رواج یافته، اما هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است. جاینام ها در گ ویش های ایرانی کمتر از زبان فارسی بررسی شده است. تاتی عنوانی کلی از گویش های ایرانی است که در نواحی مختلف ایران و خارج از ایران رواج دارد و به دو دستة شمالی و جنوبی تقسیم می شود. بررسی جاینام های تاتی به شناخت بیشتر این گویش ها کمک می کند. هدف این مقاله ضمن طرح مسائل کلی در جاینام شناسی ایرانی، انواع جاینام های منطقة تات زبان شاهرود خلخال، با تمرکز بیشتر بر روستای «درو» dərav مطالعه شده و ویژگی های زبانی آنها بررسی شده است.
۳۰۴.

نگرش شهروندان تبریز به تنوعات گویشی در استان آذربایجان شرقی با تأکید بر سه شاخص تفاوت زبانی، صحیح بودن و خوشایندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگرش تبریز خوشایندی تفاوت زبانی صحیح بودن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی اجتماعی/جامعه شناسی زبان
تعداد بازدید : ۸۹۲ تعداد دانلود : ۴۱۰
نگرش زبانی که ناظر بر هرگونه احساس و تلقی یک فرد از زبان خود یا دیگری است، با مفاهیمی مانند فرهنگ، هویت و سازوکارهایی همچون برنامه ریزی زبان سروکار دارد. در این پژوهش براساسِ سه شاخص «تفاوت گویشی»، «صحیح بودن» (اعتبار اجتماعی) و «خوشایندی»، نگرش شهروندان تبریز در خصوص تنوعات گویشی زبان ترکی آذری در سطح استان آذربایجان شرقی ارزیابی شده است. به این منظور پرسشنامه ای شامل سه نقشه استان در اختیار 384 شهروند آذری زبان ساکن تبریز قرار گرفت. آزمودنی ها نظر خود را درباره میزان تفاوت گویش های شهرستان های استان نسبت به تبریز با مقیاس عددی 1 تا 4، و میزان صحیح بودن و خوشایندی گونه های زبانی رایج در شهرستان ها را با مقیاس عددی 1 تا 7 اعلام کردند. نتایج آماری نشان داد که اصل همجواری در نگرش شهروندان تبریز نسبت به تفاوت گویشی صدق می کند، زیرا از نظر آنان، گویش های رایج در شش شهرستان همجوار با تبریز، کمترین تفاوت را با گونه زبانی تبریز دارند. از سوی دیگر، اغلب آزمودنی ها، گونه رایج در شهر تبریز را صحیح تر و خوشایندتر از گونه های زبانی سایر شهرستان ها دانستند. به جز دو استثنا - مراغه و بناب- در سایر شهرستان های استان، میان دو شاخص صحیح بودن و خوشایندی، همبستگی مثبت مشاهده شد. گروه زنان نسبت به مردان، گونه زبانی تبریز را صحیح تر خوشایندتر معرفی کردند. گروه سنی 45-26 ساله به وجود تفاوت بیشتر بین گویش تبریز با گونه های سایر شهرستان ها قائل شدند. گروه غیرتحصیل کرده حساسیت بیشتری به مفهوم خوشایندی گونه های زبانی استان نشان دادند. نتایج این مطالعه، ضمن ارائه دستاوردهای نظری در چارچوب جامعه شناسی زبان و گویش شناسی، می تواند به برنامه ریزی زبانی و تصمیم گیری در نهادهایی مانند صداوسیمای استان و مراکز آموزش زبان ترکی آذری کمک کند.و
۳۰۵.

بست چاکنایی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بست چاکنایی همزه معکوس شدگی قاعده تعامل زمینه چین تعامل زمینه برچین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۹ تعداد دانلود : ۲۹۷
چیستیِ بست یا انسداد چاکنایی در زبان فارسی همواره محل بحث و اختلاف نظر بوده است؛ برخی آن را جزءِ واج های زبان فارسی می دانند و برخی آن را واج به شمار نمی آورند. پژوهش پیشِ رو کوششی برای برطرف نمودن این اختلافِ نظرها و ابهام هاست. با این هدف، بست چاکنایی در واژه ها و بافت های گوناگون سبک رسمیِ زبان فارسی بررسی شد و فرایندهای واجی و محدودیت های تأثیرگذار بر رخداد و عدم رخداد این همخوان در واژه ها و بافت های گوناگون ارائه گردید. روش این مقاله توصیفی- تحلیلی در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 2004 /1993) است. البته پیش از ورود به تحلیل های نظریه بهینگی مراحل اشتقاق این فرایندها و تعامل آنها با هم بررسی شد. نتایج کلی این پژوهش نشان می دهد که بست چاکنایی فقط به عنوان تلفظِ دو نویسه «همزه» (ء) و «ع» در وام واژه های عربیِ واج به شمار می رود. این همخوان در بقیه موارد آواست و وظیفه آن پُرکردن آغازه هجا در ابتدا و میان واژه است.
۳۰۷.

خوشه دوهمخوانی آغازین در گویش سیستانی از دیدگاه واج شناسی خودواحد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واج شناسی گویش شناسی گویش سیستانی واجشناسی زایشی همگونی واج شناسی خودواحد خوشه همخوانی آغازین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۸۸۵ تعداد دانلود : ۸۵۵
گویش سیستانی یکی از گویش های شرقی ایران امروز است که برخی ویژگی های آوایی، واجی، صرفی و نحوی متفاوت با زبان فارسی در آن مشاهده می شود. یکی از ویژگی های واجی منحصر به فرد این گویش، کاربرد متعدد خوشه دوهمخوانی آغازین در ابتدای هجا است. شواهد به دست آمده از گویش سیستانی نشان دهنده وقوع فرایندهای واجی در آغاز هجا و منتهی شدن به خوشه دوهمخوانی آغازین در این جایگاه می باشد. این پژوهش قصد دارد فرایندهای واجی به کاررفته در آغاز هجا را که منجر به ایجاد برخی خوشه های دوهمخوانی آغازین می شوند دریابد و از طریق واج شناسی خودواحد به طور کامل به ساختار درونی هجاهای این گویش نفوذ نموده و آنها را تحلیل و بررسی کند. واج شناسی خودواحد اولین بار توسط گلداسمیت (1976) مطرح گردید. گلداسمیت بازنمایی واجی را به صورت شبکه ای از چند لایه و در فضای چندبعدی که هر بعدش یک یا چند مشخصه آوایی مستقل دارد، مطرح نموده است. در این پژوهش ابتدا هجاهایی که دارای خوشه همخوانی آغازین هستند، جدا گشته و سپس بر طبق نظریه گلداسمیت تحلیل خودواحد بر روی آنها صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که گویش سیستانی علاوه بر ساختار هجایی CV(C)(C) دارای ساختار هجایی C(C)V(C)(C) نیز می باشد و این ساختار که دارای خوشه دوهمخوانی آغازین است، منجر به اعمال دو فرایند واجی مرکزی شدگی و حذف واکه مرکزی به طور پی در پی در بعضی واژه های بسیط و غیربسیط می گردد.
۳۰۸.

تحلیل و توصیف فرایند کشش جبرانی در گویش کردی کلهری بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حذف اضافه کشش جبرانی نظریه بهینگی نظریه بهینگی با کاندیدهای زنجیره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۵ تعداد دانلود : ۴۲۸
در این پژوهش تلاش بر آن است، تا با استفاده از نظریه بهینگی، به تحلیل و توصیف فرایند ی در گوییِی پرداخته شود. در این مقاله سعییی با فرایندهای حذف و اضافه در این گویش مورد بررسی قرار گی های انتخابِ این فرایند، نسبت به سایر فرایند ها، در قالب نظریه بهینگی نمایش داده شود. همچنین نشان داده شده است نظریه بهینگی با گزینه های زنجیره ای در توجیه فرایی نسبت به نظریه بهینگیییِ بالاتری برخوردار است. شیوه گردآوری داده ها نیز به صورت میدانی ازمیان افراد سالخورده تا جوانان تحصیین از شم زبانی نویسنده نیز استفاده شده است.
۳۱۰.

بررسی استعاره های خشم در زبان های فارسی، کردی و گیلکی در چهارچوب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنی شناسی شناختی استعاره مفهومی خشم فارسی کردی گیلکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۲ تعداد دانلود : ۵۷۵
در پژوهش میدانی و توصیفی- تحلیلی حاضر، به بررسی ساختار مفهومی خشم در سه زبان فارسی، کردی و گیلکی پرداخته ایم. روش مطالعه، تحلیل الگوی استعاری است که استفانوییچ (2006) پیشنهاد نموده است. چهارچوب نظری در بررسی استعاره، مدل انطباقی لیکاف و جانسون (1980) و در بررسی استعاره احساسات و نقش فرهنگ در شکل گیری آن، رویکرد کووچش (2005) است. عبارات استعاری مبیّن خشم، در سه زبان با مصاحبه و گفت وگو با گویشوران گردآوری شد و پس از تحلیل و استخراج نگاشت ها، شباهت ها و تفاوت ها مشخص گردید. نتایج نشان می دهد شباهت ها ریشه در تجربیات یکسان انسان ها از این حس، و تفاوت ها ریشه در نگاه متفاوت فرهنگی و انتظارات متفاوت هر زبان از اعضای خود دارد.
۳۱۳.

سببی سازی به عنوان فرایند تغییر ظرفیت در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان کردی سببی سازی نظریه ظرفیت تغییر ظرفیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۷ تعداد دانلود : ۴۳۱
نظریه ظرفیت، واژگان، از جمله افعال، را بر اساس نوع وابسته های همراهِ آنها در جمله، دارای ظرفیت می پندارد. در هر زبان فرایندهای مشخصی، از طریق تعداد متمم های نحوی در یک بند و یا به وسیله تغییر نقش های معنایی موضوع های یک محمول، باعث تغییر در ظرفیت فعل می شوند. در این مقاله سعی شده است تا با اتخاذ چارچوب نظریه ظرفیت، به تجزیه و تحلیل ساخت های سببی در زبان کردیِ سورانی پرداخته شود. جمله ها و داده ها ابتدا از متونِ مکتوب و گفتار عادیِ گویشوران استخراج و سپس، جهت توصیف و تحلیل، طبقه بندی شدند و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در پایان نتیجه گرفتیم که سببی سازی ازجمله فرایندهای افزایشِ ظرفیت است، که باعث تغییر نوع و تعداد وابسته های فعل در جمله، در زبان کردیِ سورانی می شود.
۳۱۵.

صفت های فاعلی و مفعولی از دیدگاه سرنمون رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صفت فاعلی صفت مفعولی سرنمون رده شناختی کنش گزاره ای نشان داری ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۹ تعداد دانلود : ۴۹۲
اهداف این تحقیق بررسی ارتباط صفت لیاقت با صفت های فاعلی و مفعولی، تعیین ویژگی های سرنمونی صفت های فاعلی و مفعولی در زبان فارسی، و بررسی تغییر مقوله ای این صفت هاست. داده های خام؛ صفت های اولیه را نویسندگان مقاله پیدا کرده و سپس کاربرد آنها را در پایگاه دادگان زبان فارسی و پیکره بیجن خان بررسی کرده اند. این تحقیق نشان داد که صفت های لیاقت را می توان با توجه به ساخت در یکی از مقوله های صفت های فاعلی و مفعولی جای داد. نیز مشخص شد که صفت های فاعلی و مفعولی از نظر ساختاری نشان دار و در اکثر موارد مقایسه ناپذیر و بنابراین غیرسرنمون هستند. این پژوهش نیز نشان داد که تغییرات صفت های فاعلی و مفعولی در زبان فارسی به سمت اسم است و تغییرات اینها با تغییرات سایر صفت های زبان فارسی مانند صفت های «توصیف، ویژگی» و «توصیف، شیء» متفاوت است، چراکه این تغییر مقوله ای باعث از دست رفتن ویژگی های صفتی و تبدیل کامل آنها به اسم می شود.
۳۱۶.

ویژگی های زبانی و محتوایی دوبیتی های عامیانة تالشی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موسیقی دوبیتی شعر عامیانه ترانه تالشی جنوبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۸۵۹ تعداد دانلود : ۴۹۶
دوبیتی، شعر عامیانة چهارمصرعی، متداول ترین قالب شعری ایرانیان است و آن را بازماندة شعر هجایی دورة ساسانی می دانند. دوبیتی از دیرباز با موسیقی همراه بوده است و این نیز از قدمت آن حکایت دارد. به دوبیتی فهلویات نیز گفته اند. دوبیتی زبانی عامه فهم، وزنی ساده و ساختاری روان دارد و با احساس، اندیشه و زندگی اقوام گره خورده است. از این رو، با بررسی دوبیتی های هر قومی می توان به فضای فکری، روحی، واژگانی و زبانی آن قوم پی برد. در این مقاله، بیست وچهار دوبیتی از مجموعة چهارصد دوبیتیِ جمع آوری شدة بخشی از قوم تالش را از نظر زیبا شناختی، زبانی و محتوایی بررسی می کنیم. این دوبیتی ها نمایندة تمامیِ دوبیتی های جمع آوری شده اند. اغلب دوبیتی ها دست مایة موسیقی و آواز بوده اند، از نظر زبانی متحول شده اند، و واژه ها و ترکیب های قدیمی کمتر در آنها دیده می شود.
۳۱۸.

ساخت ناگذرا در گویش بختیاری مسجدسلیمان

کلید واژه ها: ساخت مجهول ساخت سببی گویش بختیاری ساخت ناگذرا ساخت ضدسببی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۹ تعداد دانلود : ۵۲۰
ساخت ناگذرا ساختی است که فعل آن دارای جهت معلوم بوده و تنها یک گروه اسمی به عنوان موضوع مرکزی دارد. از نظر نقش معنایی، گروه اسمی موجود در این ساخت، همچون گروه اسمی ساخت مجهول، نقش معنایی مفعولی دارد. این جستار تلاش دارد تا با بررسی داده های گویشی نشان دهد ساخت ناگذرا در گویش بختیاری دارای چه ویژگی هایی بوده و تفاوت آن با ساخت مجهول در چیست؟ فعل گذرا و سببی از افزودن پسوند -(e)nبه پایان مادة مضارع گذرا ساخته می شود و ماده ماضی آن با افزودن پسوندīδ- به ماده مضارع به دست می آید. افعال ناگذرا نیز با افزودن پسوندeh - به پایان اسم، صفت و ماده مضارع فعل های اصلی یا بدون افزودن پسوند ساخته می شوند. ماده ماضی این افعال نیز از افزودن پسوند est- به ماده مضارع به دست آید. ساخت مادة ناگذرا در ساخت مجهول نیز به کار می رود. در نتیجه هر دو ساخت مجهول و ناگذرا دارای شباهت روساختی هستند؛ اما همانند زبان فارسی تفاوت این دو ساخت، با آوردن عامل در ساخت مجهول به صورت گروه حرف اضافه ای مشخص می گردد. همچنین با استفاده از عبارت قیدی xos be xos (خود به خود) در ساخت ناگذرا به جای عبارت کنادی در مجهول می توان به تفاوت دو ساخت پی برد. ساخت ناگذرا ساختی است که فعل آن دارای جهت معلوم بوده و تنها یک گروه اسمی به عنوان موضوع مرکزی دارد. از نظر نقش معنایی، گروه اسمی موجود در این ساخت، همچون گروه اسمی ساخت مجهول، نقش معنایی مفعولی دارد. این جستار تلاش دارد تا با بررسی داده های گویشی نشان دهد ساخت ناگذرا در گویش بختیاری دارای چه ویژگی هایی بوده و تفاوت آن با ساخت مجهول در چیست؟ فعل گذرا و سببی از افزودن پسوند -(e)nبه پایان مادة مضارع گذرا ساخته می شود و ماده ماضی آن با افزودن پسوندīδ- به ماده مضارع به دست می آید. افعال ناگذرا نیز با افزودن پسوندeh - به پایان اسم، صفت و ماده مضارع فعل های اصلی یا بدون افزودن پسوند ساخته می شوند. ماده ماضی این افعال نیز از افزودن پسوند est- به ماده مضارع به دست آید. ساخت مادة ناگذرا در ساخت مجهول نیز به کار می رود. در نتیجه هر دو ساخت مجهول و ناگذرا دارای شباهت روساختی هستند؛ اما همانند زبان فارسی تفاوت این دو ساخت، با آوردن عامل در ساخت مجهول به صورت گروه حرف اضافه ای مشخص می گردد. همچنین با استفاده از عبارت قیدی xos be xos (خود به خود) در ساخت ناگذرا به جای عبارت کنادی در مجهول می توان به تفاوت دو ساخت پی برد.
۳۱۹.

تحلیل بهینگی فرایند تضعیف در کُردی سنندجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تضعیف کردی نظریه بهینگی فرآیندهای آوایی واج شناسی بهینگی صفیری شدگی کردی سنندجی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری آواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۸۴۸ تعداد دانلود : ۶۸۴
تحقیق حاضر بر اساس اصول و روش های واج شناسی بهینگی به بررسی فرایند آوایی تضعیف به ویژه نوع صفیری شدگی آن، یعنی تبدیل یک همخوان انسدادی به یک همخوان سایشی یا ناسوده، در گویش کردی سنندجی می پردازد. بررسی و تحلیل داده ها نشان می دهد که فرایند مذکور در همه جایگاه هایی که تحت عنوان ضعیف شناخته می شوند، یعنی جایگاه های آغازه هجا، پایانه هجا و میان-واکه ای و با یکی از انگیزه های رسایی (در خوشه های دوهمخوانی پایانه هجا و به منظور حفظ انطباق آنها با اصل توالی رسایی)، یا همگونی در میزان رسایی با یک آوای مجاور که از میزان رسایی بالاتری برخوردار است، به وقوع می پیوندد. اما در نوع خاصی از تضعیف در این گویش که عمدتاً محدود به بافت های واجی می شود و بافت های صرفی مانع اعمال آن می شوند، با وجود یکسانی انگیزه وقوع، یعنی همگونی در میزان رسایی، تغییر نه در نوع انسداد بلکه در میزان آن در یک آوای واحد رخ می دهد.
۳۲۰.

A Description of Derivational Affixes in Sarhaddi Balochi of Granchin(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Affixation Derivation Prefixes Infixes

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۱ تعداد دانلود : ۴۲۶
Sarhaddi Balochi dialect, a language variety of Western (Rakhshani) Balochi, employs derivation through affixation as one of its word formation processes. The purpose of this article is to present a synchronic description of the way(s) different derivational affixes function in making complex words in Sarhaddi Balochi as spoken in Granchin[1] district located about 35Kms to the southeast of Khash in Sistan and Baluchestan Province of The Islamic Republic of Iran. The linguistic corpus was gathered through fieldwork. The data were collected from the free speech of 10 uneducated native speakers including 5 males and 5 females of about 5o-80 year old living in Granchin with various social backgrounds. The findings of the research signify that complex words of this dialect are derived via derivational prefixes, infixes and suffixes, among which derivational suffixes are more active or productive. The research also shows that the main derivatives of this dialect are derived verbs, derived nouns, derived adjectives, and derived adverbs.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان