فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۸۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
علیرغم موفقیت ها و کسب دستاوردهای قابل توجه ای که در زمینه بررسی علمی مسائل مرتبط با علم اصطلاح شناسی روسی بدست آمده است، هنوز مسائل و مشکلات پیش روی آموزش اصطلاحات و تعبیرات روسی در عرصه زبان شناسی آموزشی آنطور که باید مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته است. مقاله حاضر به مسئله اساسی انتخاب معقولانه مواد درسی مربوط به اصطلاحات و تعبیرات زبانی و آموزش آن به زبان آموزان ایرانی اختصاص دارد. انتخاب موفق مواد درسی مربوط به اصطلاحات و تعبیرات که متناسب با مهارت و تسلط در کاربرد عملی آن باشد، تنها در صورتی میسر می باشد که در انتخاب مواد درسی مربوط به اصطلاحات و تعبیرات، هم مسائل زبان شناسی (کاربرد معمولی از نظر سبک گفتار) و هم مسائل آموزشی (قابل دسترس بودن و استحکام در یادگیری) لحاظ گردند. تجربه چندین ساله تدریس اصطلاحات و تعبیرات روسی در دانشگاه تهران و کار پژوهشی فراوان، به مؤلف مقاله حاضر امکان چاپ کتاب درسی «اصطلاحات و تعبیرات روسی در مراکز آموزشی ایران» را داده است که این کتاب به عنوان اولین تلاش در جهت انتخاب و ساماندهی مواد درسی مربوط به اصطلاحات و تعبیرات روسی در کتاب های درسی برای زبان آموزان ایرانی محسوب می شود. مقاله حاضر به بررسی مهمترین عوامل و شرایط تاثیرگذار در روند آموزش اصطلاحات و تعبیرات روسی به زبان آموزان ایرانی می پردازد که به نوبه خود مبانی نظری کتاب درسی تالیفی را شکل می دهند
ساختار معنایی جمله و نقش فعل در شکلگیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر مسائل مربوط به تعیین نظام جمله در تشابه ساختاری زبان، قوانین شکل گیری ساختار معنایی جمله، ارتباط نظام معنایی جمله با قابلیت معنایی فعل مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. فعل به عنوان عنصر اساسی و کلیدی محسوب می شود که جریان پیدایش معنی را آشکار می سازد و در ارتباط با این مسئله قابلیت ترکیب فعل با دیگر کلمات، نقش عامل ها در شکل گیری مفهوم جمله، انواع عامل ها، نظام عامل ها و همچنین پدیده چندپایه ایی مورد توجه نگارنده قرار گرفت.
افسون صوت و معنا در دعای آغازین سال نو به منزلة اثری ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این جستار، دعای سال نو را به منزله اثری ادبی در نظر می گیرد. ابتدا به چند الگوی ارتباطی از جمله الگوی یاکوبسن، اشاره می شود. در این الگوها جایی برای موقعیت ارتباطی دین شناختی متصور نیست. این مقاله سرآغاز ورود به حیطه گفتمان دینی از جمله ادعیه است. ابتدا از پیشینه ادعیه به منزله آثار ادبی سخن به میان می آید. بعد، به ویژگی های زبان ادعیه اشاره می شود. سپس نقش شعری دعا در پرتو ساختار و کارکرد زبان دعا از نزدیک بررسی می شود. در این بخش مؤلفه های ساختاری آواشناختی از قبیل همگونی آوایی، تناسب لفظ و معنا، بازی کلامی، قافیه و وزن زیر چهار گونه موسیقی کلام بررسی می شوند: موسیقی حروف، کلمات، جمله ها و متن.
باختین، گفتگومندی و چندصدایی مطالعه پیشابینامتنیت باختینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران آثار بینامتنیت اغلب با آراء میخائیل باختین به ویژه گفتگومندی و چندصدایی ارائه شده از سوی او بحث را آغاز می کنند، زیرا همین آراء او بود که راه را برای واضع بینامتنیت یعنی یولیا کریستوا گشود و رویکردی نوین در نظریه و نقد ادبی و هنری فراهم آورد. باختین دستکم در مقابل سه جریان مسلط دوره خود یعنی زبانشناسان، سبک شناسان و صورتگرایان ایستاد؛ جریاناتی که با وجود اختلافات، در مورد مطالعه متنی اشتراک داشتند. او به روابط فرازبانشناسی و فرامتنی به ویژه فرامتنهای اجتماعی باور داشت و نقش آنها را در متن ادبی بسیار مهم و اساسی می پنداشت. نظریات باختین بسیار گسترده و متنوع هستند، اما در اینجا فقط به آن بخشی که به بینامتنیت مرتبط می شود، یعنی گفتگومندی و چندصدایی بسنده می شود. بنابراین، پرسش و مسئله اصلی این مقاله همانا بررسی چگونگی ارتباط میان گفتگومندی باختینی و بینامتنیت کریستوایی و میزان تاثیر گفتگومندی بر بینامتنیت است.
ویژگی¬های آموزش ضربالمثلهای روسی به زبانآموزان ایرانی در سطح مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها از اجزا مهم ساختار زبانی به شمار می روند. در ایجاد ارتباط بین یکدیگر اکثریت مردم در کلام خود از ضرب المثل ها بسیار استفاده می کنند. نقش ضرب المثل ها در گفتار بسیار محسوس می باشد. استفاده از ضرب المثل هایی مانند گربه را دم حجله کشتن، دمق بودن و غیره سبک گفتار را محاوره ای می کند. فراگیری چنین ضرب المثل هایی و استفاده بجا از آنها گفتار ما را دقیق، زیبا و زنده جلوه می دهد. هر قدردر گفتار از تمثیل و اصطلاح استفاده شده باشد، به همان نسبت تاثیر بیشتری را بر روی شنونده خواهد گذاشت. استفاده به موقع از ضرب المثل ها نه تنها گفتار شفاهی ما را، بلکه آثار ادبی را نیز زینت می بخشد. در این مقاله سعی شده است نقش ضرب المثل ها را در آموزش زبان روسی به زبان آموزان ایرانی در مرحله مقدماتی مورد بررسی قرار دهیم. در هنگام یادگیری ضرب المثل ها بر ذخیره لغوی زبان آموز نیز افزوده می شود. این مسئله برای زبان آموز ایرانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زبان آموزان باید با حداقل میزان ضرب المثل ها آشنا باشند تا کلام روسی را درک کرده و بتوانند آثار ادبی روسی را بخوانند. از آنها در گفتار، زبان محاوره، در داستان ها و همچنین در تعریف و تجریه تحلیل متون صحیح استفاده نمایند. در مقاله حاضر سعی شده است به منظور یادگیری سریع ضرب المثل ها در دوره مقدماتی (منظور از دوره مقدماتی دو سال اول آموزش زبان روسی در دانشگاه می باشد) بیشتر بر ضرب المثل های پر کاربرد تکیه شود
بررسی ساخت های طرح واره ای در غزلیات حافظ به منظور معرفی طرح واره های جدید (رویکردی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جدیدترین مکتبی که در حوزة زبان شناسی معرفی شده، مکتب شناختی است و با وجود اینکه کتاب های پربار و مقالات درخور توجهی در این حوزه نوشته شده، به علت تازگی، هنوز جای کار بسیار دارد. در زمینة حافظ و دیوان نفیس او هم مطالب با ارزشی علی الخصوص در حوزة ادبیات و صنایع ادبی به رشتة تحریر درآمده، اما هنوز نکات بررسی نشدة اشعار او بسیار است که از آن جمله بررسی از منظر شناختی را می توان نام برد. در این مقاله نگارندگان سعی بر آن داشته اند به این مهم بپردازند؛ یعنی ساخت های طرح واره ای را در غزلیات حافظ بررسی کنند و از این رهگذر به نتایج جالب توجهی هم دست یافتند که عبارت است از اینکه طرح واره ها در زبان فارسی به تعداد اندکی که در کتاب جان سعید معرفی شده خلاصه نمی شود و به علت توانایی منحصر به فردی که دراین زبان وجود دارد، قابلیت استفاده از طرح واره در اشعار وجود دارد. این طرح واره ها چه به لحاظ کیفیت و چه به لحاظ کمیت بسیار غنی تر از آن چیزی است که سعید معرفی کرده است. روشی که در این مقاله از آن بهره گرفته شده است توصیفی تحلیلی است. بدین منظور ابتدا مطالعات فیلسوفان، اندیشمندان اسلامی، معنی شناسان و همین طور معنی شناسان شناختی توصیف و بررسی شد؛ سپس اشعار حافظ از منظر شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، طرح واره های جدید از آن استخراج شد. شاعر با توانایی خود از این قابلیت زبان فارسی استفاده کرده و علاوه بر سه طرح وارة حرکتی، قدرتی و حجمی - که سعید آن ها را معرفی کرده - برای رساندن مفهوم و مقصود خود از طرح واره های دیگری نیز بهره برده که عبارت اند از طرح وارة اعضای بدن، طرحوارة طبیعی، طرح وارة رنگ، طرح وارة زمان، طرح وارة لباس و طرح وارة مکان
بینامتنیت در رمان های پیتر اَکروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با استناد به نظریات سوسور، بختین، کریستیوا و بارت مبانی نظری بینامتنیت را ارائه می کند. سپس دو رمان پیتر اَکروید را بر مبنای این نظریات بررسی می کند. بینامتنیت به ارتباط مضمونی، کلامی، شکلی و ساختاری تعریف شده است، اما صرف پیدا کردن روابط بین متون، نمی تواند رهنمودی ارائه کند که فهم متن را روشن تر کند. از این رو مقاله حاضر به بینامتنیت همچون شکردی نقادانه می نگرد که موجد معانی متعدد است. رمان های پیتر اَکروید عمیقاً با تاریخ ادبیات ارتباط می یابند و فهم آن ها صرفاً با تحقیق ژرف در آثار ارجاع یافته مقدور است.
چگونگی بیان مفهوم «التزام» در زبانهای روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجه، یکی از مقوله های گرامری فعل است که عموماً، در سه معنای اخباری، امری و التزامی، توجه زبان شناسان روسی و فارسی را برانگیخته است. ابزارهای زبانی برای بیان این مفاهیم، در زبان روسی و فارسی متفاوت اند. برای بیان وجه التزامی، در هر دو زبان، که بر قضیه ای غیر واقعی دلالت دارد، و تنها احتمال وقوع آن در گذشته و یا آینده می رفته و یا می رود، نه تنها فعل، بلکه عوامل زبانی متعدد دیگر تأثیر گذارند. هدف از این پژوهش، مطالعه و مقایسه ابزار زبانی بیان وجه التزامی و بررسی ساختارهای نحوی است، که در بیان این مفهوم، در زبان های روسی و فارسی کاربری دارند، و نیز یافتن وجوه تفاوت و تشابه زبانی آن است. از آنجا که، برای بیان وجه التزامی، در زبان فارسی، ابزارهای گرامری بیشتری دخالت دارند، بنا براین، معانی گرامری زمان و شخص در فعل جمله مورد نظر فارسی، دقیقاً مشخص است، در صورتی که، معانی مذکور، در وجه التزامی افعال زبان روسی، به دلیل نبود ابزار گرامری لازم، وجود ندارد.
تضاد و تضادنما
بررسی اثر بسامد، برانگیختگی معنایی و برانگیختگی ناشی از تکرار در تسهیل دسترسی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله اثر بسامد، برانگیختگی معنایی و برانگیختگی ناشی از تکرار، در فرایند دسترسی واژگانی به کمک آزمونهای تداعی معنایی و تصمیمگیری واژگانی نشان داده شده است. در این آزمونها، با توجه به شواهد بهدست آمده از کنش افراد سعی شده است به آنچه در توانش انسان رخ میدهد پی برده شود. دانشمندان از این شیوه در مدل پردازی فرایندهای ذهنی زبان طبیعی استفاده میکنند و سعی میکنند پیچیدگیهای فرایندهای شناختی را که در درک و تعبیر این فرایند با آنها مواجه هستیم را توضیح دهند. نتایج این آزمون جزییات قابل توجهی را در مورد روابط میان واژهها در ذخیره واژگان ذهنی نشان میدهد. همچنین نکات جالبی در خصوص مکانیسم و اطلاعات لازم در فرایند دسترسی واژگانی به همراه دارد.
بررسی برهم کنش صرف و معنی شناسی در مطالعات دستوریان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نگرش های معنی شناختی دستوریان مسلمان تا نیمه نخست قرن دهم هجری قمری بررسی شده است. پس از معرفی گذرای چهار پژوهش انجام شده در این زمینه در قسمت دوم، با مراجعه به منابع دسته اولِ نگاشته شده از سوی دستوریان، از سیـبویه [161/ 180 هـ.ق] تا سیـوطی [911 هـ.ق]، ابتدا مباحث «تصریف» از مباحث «نحو» جدا شده و سپس برمبنای تقسیم بندی مباحث تصریفی از سوی ابنعصفور [669 هـ.ق] به برجسته سازی نکات معنی شناختی در هر قسم پرداخته شده است تا در قسمت پایانی اینگونه نتیجه بگیریم که جایگاه معنی در مطالعات تصریفی دستوریان این دوره، چه در استدلالهای صرفی و چه در توصیفات صرفی آنان، جایگاهی محوری بوده است؛ چنانکه «معناداریِ» ساختهای صرفی در استدلالهای قیاسیِ آنان حد وسط در اقترانی حملی و مقدم مثبت یا تالی منقوض در استثنایی اتصالی قرار می گرفته و «معنا»ی صورتهای صرفی در توصیفات صرفیِ اینان تعیین کننده نوع رابطه صوری بین صورتهای صرفی بوده است.
ترامتنیت مطالعه روابط یک متن با دیگر متنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط یک متن با متنهای دیگر از موضوعات مهمی است که با ساختارگرایی و پساساختارگرایی مورد توجه پژوهشگرانی چون کریستوا، بارت، ریفاتر، ژنت و... قرار گرفته است. ژولیا کریستوا نخستین بار در دهه 1960 اصطلاح بینامتنیت (Intertextualite) را برای هر نوع ارتباط میان متنهای گوناگون مطرح کرد. پس از آن ژرار ژنت با گسترش دامنه مطالعاتی کریستوا هر نوع رابطه میان یک متن با متنهای دیگر یا غیر خود را با واژه جدید ترامتنیت (Transtextualite) نامگذاری نمود و آن را به پنج دسته تقسیم کرد که بینامتنیت یکی از اقسام آن محسوب میشود. اقسام دیگر ترامتنیت عبارتند از: سرمتنیت ((Arcitextualite، پیرامتنیت ((Paratextualite، فرامتنیت ((Metatextualite و بیش متنیت (Hypertextualite) که هریک تقسیمبندیهای دیگری را شامل میشود. از این میان بینامتنیت و بیشمتنیت به رابطه میان دو متن هنری یا میپردازد و سایر اقسام ترامتنیت به رابطه میان یک متن و شبه متنهای مرتبط با آن توجه دارد. به عبارتی پیرامتنیت به رابطه میان یک متن و پیرامتنهای پیوسته و گسسته آن اشاره دارد. فرامتن رابطه تفسیری یک متن نسبت به متن دیگر مورد توجه قرار میدهد و سرمتنیت به رابطه میان یک متن و گونه ای که به آن تعلق دارد میپردازد. در این مجال کوشش میشود به چگونگی روابط میان متنی از نظر ژنت به تفصیل پرداخته شود.
مجازها در زبان و ادبیات آلمانی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجاز به معنای به کارگیری کلمه و کلام در معنای غیرحقیقی، از جمله مقولاتی است که در زبان و ادبیات همه ملل دیده می شود؛ اما تمامی شیوه های به کارگیری واژه و سخن که در یک زبان و ادبیات به عنوان مجاز تلقی می گردند، در زبان و ادبیات دیگر الزاماً به عنوان مجاز شناخته نمی شوند و در مواردی میان مجاز های شناخته شده نیز شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. در زبان و ادبیات آلمانی ?? گونه مجاز تمیز داده می شود: استعاره، مجاز مرسل [کیفی]، مجاز مرسل علی، مجاز مرسل کمی، دگرگویی، دگرگویی خاص و عام، وارونه گویی، بزرگ نمایی، کوچک نمایی، تأکید [روی معنای نهفته] ؛ درحالیکه در زبان و ادبیات فارسی از 2 تا ? مجاز: تشبیه، استعاره، مجاز مرسل، کنایه سخن گفته می شود. در این مقاله به بررسی مجازها در زبان و ادبیات آلمانی و فارسی پرداخته می شود که در حقیقت به شکلی نیز بررسی مجاز ها در زبان و ادبیات مغرب زمین و مشرق زمین خواهد بود.
حالت بهای ذینفع و مخاطب در زبان روسی و طرز بیان آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تشریح وجه تمایز حالت به ای ذینفع ????????? ???????eco?a?????) و مخاطب (????????? ????????) در زبان روسی و طرز بیان آن ها در زبان فارسی می پردازد. هر دو حالت به طور معمول از چهار عضو تشکیل شده اند. عضو اصلی و مهم جمله، واژه ای است که در حالت به ای خواه ذینفع یا مخاطب صرف شده باشد، این هنگامی است که در هر دو ساختار از فعل استفاده کنیم. فعل جمله در اینجا دارای هدایت دستوری دوگانه (??????? ??????????) خواهد بود. در زبان فارسی، می توان نهاد را از ساختار حذف کرد. در این صورت شناسه فعل، نقش نهاد را ایفا می کند. در زبان روسی، در صورتی که فعل جمله در زمان حال یا آینده به کار رفته باشد، می توان نهاد را از ساختار حذف کرد. در این صورت شناسه فعل نقش نهاد را ایفا می کند. در زبان روسی، حذف نهاد از جملاتی که فعل آن ها در زمان گذشته بیان شده اند، مجاز نیست. وجه تمایز حالت به ای ذینفع از ساختار مشابه در زبان فارسی، در آن است که در زبان روسی یکی از اعضای شرکت کننده در جمله ضمیر شخصی است، در صورتی که در زبان فارسی، به جای ضمیر شخصی، ضمیر ملکی به کار رفته است. در زبان روسی در جملات دارای حالت به ای مخاطب، حرف اضافه به کار نمی رود، حال آنکه در ساختارهای مشابه زبان فارسی، حرف اضافه به کار می رود.
کج فهمیهای بنونیست از آرای سوسور درباب «سرشت نشانه زبانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله دوگانه است. در بخش نخست، سعی بر آن است که «سرشت نشانه زبانی» بر اساس نظریات فردینان سوسور تشریح گردد. سوسور در درسنامه زبانشناسی عمومی خود مسیر جدیدی را برای زبانشناسی ترسیم می نماید که تا به امروز مطرح و باقی است. سوسور ادعا می کند که زبان باید به عنوان یک نظام نشانه ای مطالعه شود. به بیان دیگر، براساس این نظریه روند معنیسازی نسبتِ کلمه را با جهان بیرون نفی می کند. معنی بر اساس منطق رابطه و تفاوت بین نشانه ها در درون نظام زبانی پدید میآید. بنابراین، سرشت نشانه زبانی اختیاری، تفاوتی و رابطهای است. در بخش دوم این مقاله، پس از ارایه و بررسی خوانش امیل بنونیست از سوسور، نشان داده می شود که برخی از جنبه های خوانش بنونیست دچار اشکال است.
تحولات حوزه معنایی برخی از افعال و عبارت های فعلی و کاربرد آن در نثر فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۶ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
خاستگاه و معانی واژه عجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله کوششی است برای تبیین خاستگاه و معانی واژه اعجم. بدین منظور واژه نامه های فارسی و عربی مورد بررسی قرار گرفته و به آثار نظم و نثر توجه شده است. نیز، آرا و نظریات ارائه شده درباره این واژه از نظر دور نمانده اند و به خصوص با استناد به شواهدی معتبر از متون مختلف ادبی، تاریخی و تفسیری انگاره ای که در آن واژه اعجم فارسی و مشتق از نام جمشید ـ پادشاه اساطیری ایران ـ دانسته شده، مورد ارزیابی قرار گرفته است. واژه اعجم در اصل عربی و به معنای گنگ و غیر فصیح است که کاربرد فراوان آن برای ایرانیان موجب شده در دوره های بعد، از آن معنای غیر عرب و به ویژه ایرانی فهمیده شود.