جستجو برای دستیابی به اطلاعاتی درباره موضوعی خاص در کتابخانه، شباهت زیادی به جستجوکردن سوزن در انبار کاه دارد؛ بویژه اگر ندانید که چگونه دنبال این اطلاعات بگردید. امروزه یکی از مهمترین وظایف کتابدار بازیابی اطلاعات است؛ یعنی، یافتن اطلاعات لازم با استفاده از منابع موجود کتابخانهای. بسیاری از کتابخانه های دانشگاههای مهم، دارای میلیونها جلد کتاب و همچنین انواع مجله و روزنامه و اسناد مختلفی هستند(اغلب به زبانهای مختلف). علاوه براینها اطلاعات جدید هم، همچنان وارد کتابخانهها میشود. هرساله در ایالت متحده، هزاران جلد کتاب جدید و نیز تعداد بیشماری نشریات علمی، مجلههای عمومی و گزارشهای دولتی منتشر میشود.
ناگفته پیداست که تحقیق، اصل اساسی علم است(رنه مگریت) و بدون پیشینه تحقیقی، هیچ علمی امکان پیدایش ندارد وقابل انتقال نیز نیست. علوم ارتباطات و تحقیق در رسانه ها، شاید امروزه یکی از بحث انگیزترین موضوعات دانشگاهی است، در قرنی که آن را پیشاپیش سپهر انقلاب ارتباطات خواندهاند، تحقیق در علوم ارتباطات(که دراینجا ما به رسانهها بیشتر میپردازیم)زیربنای توسعه و سازگاری با جهان پیرامون است.
این نوشتار که مروری اجمالی برروشهای رایجتر تحقیق در رسانههای همگانی است، بیشتر به این قصد نگاشته شده است،که خوانندگان علاقهمند را با اصول و روشهای تحقیق رسانههای آشنا سازد و همچنین راهنمایی قابل دسترسی، برای پژوهشگران و یا دانشجویان علوم ارتباطات باشد ولی نباید انتظار داشت که با خواندن این نوشتار، پاسخ تمام پرسشهایی که دربرابر پژوهشگری نسبتا تازه کار قراردارد، داده میشود، برعکس این نوشتار کوشیده است تا حد امکان پرسشهای بیشتری دربرابر او قرار دهد و اورا به جستجو و کاوش و به کاربستن این پرسشها و در نتیجه، آزمون و خطا ترغیب کند. البته در پایان برخی مراجع مهمتر و قابل دسترسی تحقیقاتی برای کمک بیشتر به این پژوهشگران، فهرست شده است.
"فصلنامه پژوهش و سنجش، نشریهای علمی ـ رسانهای با گرایش رادیو و تلویزیون است. این نشریه از سال 1372 با صاحب امتیازی سازمان صداوسیما آغاز به کار کرد و در طول سالهای پرفراز و نشیب فعالیت، مشی علمی و رسانهای مطالب خود را همواره با دقت مورد توجه قرار داد. چنان که به نظر میرسد راز ماندگاری و اثربخشی آن که کم و بیش اقبال و تأئید شخصیتها و مجامع علمی ـ رسانهای را نیز به همراه داشته ناشی از همین ویژگی مهم یعنی خارج نشدن از مشی علمی و رسانهای بوده است.
با اینکه نشریه از ابتدا به سازمان صداوسیما تعلق داشته است، محل تولد و نشو و نمای آن مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای این سازمان بود و ادامه کار آن نیز تا سالها در همین مرکز تحقق یافت اما از آنجا که تغییرات گسترده مدیریت این مرکز در سالهای گذشته امکان برنامهریزی و استقرار مشی ثابت را از میان برده بود از سال 1376 مدیر مسئولی نشریه از عهده مدیریت مرکز خارج شد و به نگارنده که از همان سالها به عنوان پژوهشگر در زمره همکاران ثابت سازمان درآمده بود سپرده شد.
وجه مثبت این اقدام، امکان برنامهریزی دراز مدت و زمینهسازی برای تداوم رشد و حرکت رو به پیش نشریه و جلوگیری از تغییرات مختلف و گاه سلیقهای شدن آن بوده است اما یک مسئله همچنان وجود داشت و آن نیاز به تأئید و حمایت نهایی مدیریت در حال تغییر مرکز تحقیقات بود که سابقه کار نشریه نشان میدهد همین امر در مقاطعی باعث کندی یا توقف بدون دلیل نشریه و ادغام دو شماره در یک جلد شده است. در سال 1379 که بنابر یک ضرورت سازمانی، مدیر مسئول از مرکز تحقیقات به «اداره کل همکاری با مراکز علمی و همانگی پژوهشها» در حوزة ستادی معاونت تحقیقات و برنامهریزی سازمان منتقل شد، با حمایت و تأئید رئیس محترم سازمان و معاون محترم تحقیقات و برنامهریزی، نشریه از مرکز تحقیقات به این ادارة کل انتقال یافت و طی سالهای 1383 - 1379 ، 15 شماره از فصلنامه در آنجا منتشر شد. نگارنده و بسیاری از همکاران و کسانی که با نشریه ارتباط دارند معتقدند این اقدام در حفظ و تداوم رشد نشریه نقش موثر و غیر قابل انکاری داشته است. سرانجام در شهریور 1383 باز هم بنا به اقتضای سازمانی، مدیر مسئول به مرکز تحقیقات بازگشت و ادارة کل یاد شده در مرکز تحقیقات ادغام شد. به این ترتیب نشریه باز به مرکز تحقیقات انتقال یافت و این شماره از نشریه نخستین شمارهای است که مجدداً در مرکز تحقیقات منتشر میشود.
شماره حاضر به موضوع «رسانه و زن» اختصاص یافته است. این مقوله مدتها بود که در دستور کار نشریه قرار داشت. علاوه بر آنکه حوزة نظری بحث بهویژه با رویکرد بومی و فرهنگ کشور ما نیازمند امعاننظر اندیشمندان و صاحبنظران است، نیازهای علمی حوزة تولید و ساخت برنامهها در سازمان صداوسیما نیز ضرورت پرداختن به این مسئله را ایجاب میکند. برای نشریة «پژوهش و سنجش» که رفتن از سطح به عمق در مباحث، جزء ضرورتهای آن است، کنکاش و واکاوی مسائلی مانند «رسانه و زن» با یک شماره خاتمه نمییابد و لزوم پرداختن به آن از زوایای دیگر همچنان احساس میشود. با این همه آنچه در این مجموعه آمده است محصول تلاش دستاندرکاران نشریه و ارائة مطالب مقدور است، نه آنچه ضرورت دارد در این زمینه تهیه شده و انتشار یابد. امید است این مقالات که درباره محورهای مهمی در باب مطالعات راهبردی و کاربردی زن و رسانه تهیه و تدوین یافته است مورد قبول و استفاده همه خوانندگان و علاقهمندان واقع شود. محورهای مهمی که در این مقالات مورد توجه قرار گرفته است عبارتند از: تاریخچة رسانههای زنان، بازنمایی تصویر زنان در رسانهها و تصویر مطلوب زن در رسانه از منظر ارزشهای دینی، بازتاب مسایل و موضوعات مربوط به زنان در رسانهها، خشونت علیه زنان، تقابل نگاه بومی و رویکرد جهانی در طرح موضوع زن و رسانه و سهم و جایگاه زنان در حوزة مشاغل رسانهای.
حال که انطباق مسئولیت انتشار فصلنامه و اداره این مرکز امکان آیندهنگری و برنامهریزی دقیقتر را فراهم آورده است انتظار میرود با بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما و برخورداری از همکاری شورای علمی صاحبنظر و دلسوز همواره شاهد رشد و بالندگی و توسعه کمی و کیفی نشریه برای پاسخگویی به نیازهای گسترده این حوزه باشیم.
"
میان دو پارادایم از مخاطبان تلویزیونی تمایزی آشکار وجود دارد .در پارادایم نخست به بینندگان به مثابه عموم یا گروهی از شهروندان نگریسته یم شود حال آن که درپارادایم دوم مخاطب به مثابه بازار یا گروهی از مصرف کنندگان در نظر گرفته می شود . به عقیده ین انگ ، هر کدام از این دو ترکیب جایگزین شونده ، با یکی از دو تشکیلات عمده و نهادین تلویزیونی یعنی پخش تجاری و پخش عمومی ارتباطی تنگاتنگ پیدا می کند نگارنده در این فصل به بررسی این نکته می پردازد که دو مفهوم فوق الذکر از مخاطب افزون بر آن چه انگ گفته است پارادایم های بنیادین خط مشی برنامه سازی و بالطبع اساس گفتمان مشروعیت بخشی به سیاستگذاری برنامه ای را تشکیل می دهند .در انی مقاله چگونگی روند تغییرات به وجود آمده در گفتمان سیاست گذاری برنامه ای همپای تحولات اخیر در دنیای تلویزیون چند شبکه ای مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در اروپای غربی مقررات و ضوابط پخش به طور سنتی بر ارزش های کلی همچون جهان شمولی تنوع عقاید ودامنه وسیعی از برنامههای قابل ارائه تاکید دارد. همین ارزش های اساسی هستند که در جهت مشروعیت بخشی به جایگاه ممتاز موسسات و نهادهای ملی پخش عمومی به خدمت گرفته می شوند.
امروزه همه ما انسان ها در یک «جامعه رسانه ای شده» زندگی می کنیم. جایی که درآن تقریباً همه ابعاد حیات فردی، اجتماعی و فرهنگی ما تحت تأثیر رسانه و فناوری های ارتباطی قرار گرفته است. حضور فراگیر رسانه ها در تمام عرصه های حیات فردی واجتماعی ما موجب شده تا «آموزش سواد رسانه ای» به عنوان «رویکرد آموزش نوین در قرن 21اُم» مطرح شود. اما یکی از بحث های مهم در حوزه آموزش سواد رسانه ای، توسعه آن در نظام آموزشی است. این مقاله بر تحلیل مهم ترین موانع فراروی توسعه آموزش سواد رسانه ای در مدارس ایران متمرکز شده است. همچنین روش این پژوهش، کیفی است و با استفاده از تکنیک تحلیل نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) به واکاوی موانع موجود می پردازد. برای پاسخ به سؤالات پژوهش نیز، از دو روش مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه عمیق استفاده شده و با مطالعه پژوهش های مختلف و انجام 20 مصاحبه با «سیاستگذاران و مؤلفان کتاب تفکر و سواد رسانه ای»، «مجریان و معلمان این درس» و «متخصصان حوزه رسانه»، داده های لازم گردآوری شده است. در این پژوهش برای کدگذاری داده ها از نرم افزار مکس کیودا (نسخه11) استفاده شد و داده ها براساس مدل پارادایمی کدگذاری محوری چارچوب بندی شدند. یافته ها نشان می دهند که عمده ترین موانع فراروی توسعه سواد رسانه ای ناشی از «عدم وجود متولی برای آموزش سواد رسانه ای»، «سیاست گذاری و تصمیم سازی غیرروشمند در آموزش و پرورش»، «فقدان تعریف دقیق از هدف آموزش سواد رسانه ای» و «بدفهمی از مفهوم سواد رسانه ای» است.
"سیاستگذاری برنامههای دینی صدا و سیما موضوع بحث میزگردی است که با شرکت آقایان حجج اسلام محمدیان مشاور محترم رئیس سازمان و بیات مدیر محترم رادیو معارف و آقای براهیمی یکی از کارشناسان برگزار شده و آقای فارسیجانی مدیر محترم گروه معارف شبکه جامجم اداره آن را بر عهده داشته است. شرکتکنندگان ابتدا در مورد نسبت رسانه و دین به گفتگو پرداختهاند و کوشیدهاند امکان ابلاغ پیام دینی از رسانه را تبیین کنند. آنان ضمن بررسی و کنکاش در برنامههای دینی صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نقش گروههای معارف در برنامهسازی صدا و سیما، ویژگیهای سیاستگذاری مطلوب برای برنامههای دینی و نیز چگونگی اجرای این سیاستها و سریان آن در حوزههای برنامهریزی و برنامهسازی صدا و سیما را بیان کردهاند.
ضمن سپاس از شرکتکنندگان در میزگرد خوانندگان گرامی را به مطالعه آن دعوت میکنیم."
دراین مقاله، نویسنده که پژوهشگر صداوسیماست توسعه را تعریف میکند و وجود دو شرط را برای تحقق آن ضروری میداند: نخست، وجود ظرفیت مادی و معنوی در نظام؛ و دوم، اجرای هدفها برای تامین نیازها. نویسنده هشت عامل تسریعکننده یا بازدارنده توسعه را، درزمینه مدیریت در سازمان، بررسی و سپس پیشنهاد میکند که با تشکیل همایشی مشابه نشست شیراز، در 26 سال قبل، وضعیت سازمان در موقعیت کنونی جهان، به ویژه در زمینه «ساخت و نقش رسانهها»، موردبررسی قرار میگیرد.
"رادیو و تلویزیون در بین وسایل ارتباط جمعی به همان اندازه که فراگیر و مورد استفاده قشرهاو گروههای مختلف اجتماعی است ، در معرض ارزیابی و نقد همگان نیز قرار دارد .
"
مدیریت مراکز پژوهشی به دلیل فقدان قطعیت ذاتی پژوهشها و نیز ویژگیهای خاص پژوهشگران که غالبا مستقل تر و رشد یافتهترند، یکی از دشوارترین انواع مدیریت است. هدف از این مقاله ارائه اطلاعات و رهنمودهایی در زمینه مدیریت و بهبود بهرهوری سازمانهای پژوهشی است. به دلیل کمبود منبع دراین باره، غالب مطالب از کتاب مدیریت بر مدیریت ناپذیر، مدیریت سازمانهای پژوهشی برگرفته شده است که توسط آر.کی.جین و اچ.سی.ترایاندیس تالیف، در موسسه آموزشی و پژوهشی صنایع دفاع، ترجمه و درسال 1376 منتشر شده است.
مطالعه این کتاب به مدیران و پژوهشگران ارشد مراکز پژوهشی سفارش میشود.
مدیریت مراکز پژوهشی به دلیل فقدان قطعیت ذاتی پژوهشها و نیز ویژگیهای خاص پژوهشران که غالبا مستقل تر و رشد یافتهترند، یکی از دشوارترین انواع مدیریت است.