فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر گرایش جوانان 18 تا 30 ساله به هویت مدرن است. روش تحقیق، کمی؛ ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته؛ و حجم نمونه برابر با 384 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در سال 1401 جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی (0.399=r)، فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی (0.328=r) و خودابرازی در شبکه های اجتماعی مجازی (0.532=r) و گرایش به هویت، رابطه معناداری وجود دارد. در واقع حضور مستمر، وابستگی و تعلق به این فضا و تولید محتوا و خودابرازی در این فضا منطبق با الگوها و فرهنگ جهانی منجر به پذیرش هویت و ارزش های مدرن (عقل گرایی، مادی گرایی، فردگرایی، غرب گرایی و جهانی سازی و نفی تقدیرگرایی و ترویج زندگی نمایشی و لوکس ) شده است.کلیدواژه ها: هویت مدرن، شبکه های اجتماعی مجازی، جوانان.
مقررات گذاری برای اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی با مداقه بر حوزه تبلیغات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور رسانه های دیجیتال موجب رشد پدیدهای تحت عنوان اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی در دهه ی گذشته گردیده که توجه زیادی را در محیط های آکادمیک و سطوح قانونگذاری به خود جلب نموده است. مقاله ی حاضر مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که چه الزامات قانونی برای تنظیم این نوعِ جدید از کار باید ارائه نمود که به نوعی بتوان به تنظیم گری آنان پرداخت؟ به عبارتی چه محدودیت های قانونی می تواند برای تبلیغات از طریق اینفلوئنسرا اعمال شود تا تضمین کند که حقوق مصرف کنندگان و کاربران و به طور کلی مردم محافظت میشود؟ ضرورت مقررات گذاری در این حوزه، بررسی تحولات اخیر در حوزه ی قوانین و مقررات مربوطه را می طلبد که در این نوشتار ضمن پرداختن به مفهوم اینفلوئنسر، بهترین شیوه و روشهایی را که در خصوص تنظیم گری اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی به ویژه در حوزه ی تبلیغات در کشورهای مختلف در نظر گرفته شده، ارائه میگردد. نتایج حاکی است با وجود برخی مقررات و کدهای اخلاقی جهت تنظیم مسائل مربوط به اینفلوئنسرها در حوزه ی تبلیغات، نظام های حقوقی موجود در این خصوص هنوز راه طولانی در پیش داشته، چرا که مسائل مربوط به اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی تنها
رسانه های نوپدید و دگرگونی فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور رسانه های نوپدید، بیشتر افراد برای انجام امور روزمره تا حد زیادی به این رسانه ها وابسته شده اند. حال مسئله این است که دگرگونی های فرهنگی محصول از گسترش رسانه های نوپدید در ایران چیست؟ پاسخ این پرسش می تواند به اصلاح رویکرد رسانه ها در پیام رسانی و نیز جهت گیری فرهنگی متناسب با ارزش ها و هنجارهای ایرانی_اسلامی بینجامد. بدین منظور پژوهشگر با استفاده از تحلیل کیفی در پارادایم تفسیرگرایی با مصاحبه و به کارگیری تحلیل تماتیک و کدگذاری سه مرحله ای، به شناسایی این دگرگونی فرهنگی پرداخته و به نتایج پیش رو رسیده است. مهمترین دگرگونی های مثبت: توسعه میانوندی اجتماعی؛ ارتباط گرایی همه جانبه؛ سیال نمودن ارتباطات شبکه ای؛ ارتقای همگرایی فرهنگی و اجتماعی؛ افزایش جامعه محوری؛ تولید و بازتولید معرفت فرهنگی؛ شکل دهی انگاره های حاکم بر اندیشه های فردی؛ تولید، ابداع، نشر و نگهداری ایده ها؛ عمومی ساختن فرهنگ. مهمترین دگرگونی های منفی (چالش برانگیز): ایجاد انزوایِ فراگیر؛ ترویج فرآورده های غیرسودمند و غیر اخلاقی؛ آسیب پذیر شدن فرهنگی بدنه جامعه؛ ایجاد فردگرایی مفرط؛ گسست شالوده های خانوادگی و نابسامانی هویتی.
بررسی چالش های ایجاد و گسترش داستانسرایی فرارسانه ای در تولیدات رسانه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
111 - 139
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های تجاری و مدیریتی در مورد فرارسانه ای، این رویکرد را پاسخی برای تغییر شرایط بازار می بینند که به دفاع از مدل های تجاری قدیمی و روش های ارزش آفرینی پایان داده و آغازکننده شیوه های جدیدی است که در آن رضایت مخاطب در اولویت قرار دارد. از طرفی داستانسرایی فرارسانه ای را می توان یک الگوی تجاری برای تولیدکنندگان رسانه تلقی نمود که وضعیت موجود در بازارهای همگرا را موردمطالعه و هدف خود قرار داده اند. در دهه اخیر با ورود رسانه های نوینِ دیجیتال به ایران و شکل گیری مباحث همگرایی رسانه ای، لزوم و نیاز به پژوهش درزمینه فرارسانه ای بیش از قبل احساس می شود. در این پژوهش، با سنتز نظری همگرایی و داستانسرایی فرارسانه ای به دنبال واکاوی این فرم در تولیدات رسانه ای ایران و چالش های به کارگیری آن هستیم. این تحلیل به تولیدکنندگان و صاحبنظران حوزه رسانه ها کمک می کند تا بتوانند تولیداتی همسو باسلیقه و نیاز مخاطب داشته باشند. روش تحقیق کیفی و گردآوری داده های تحقیق از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با صاحبنظران حوزه رسانه های نوین انجام گرفته و با روش تحلیل مضمونی یافته های تحقیق در هشت مضمون اصلی و هفت مضمون فرعی دسته بندی شد. بر اساس نتایج تحقیق، چالش های ایجاد و گسترش داستانسرایی فرارسانه ای در تولیدات رسانه ای ایران عبارت اند از انحصارگرایی، عدم تولید محتوا باتوجه به ذائقه مخاطب، میزان تحقق همگرایی رسانه ای و داستانسرایی فرارسانه ای در ایران، نامناسب و ناکارآمد بودن زیرساخت ها و محدودیت های قانونی، تکثر نهادهای تنظیم گر، فقدان فرهنگ مشارکتی، نبود قوانین مالکیت فکری و معنوی و حق نشر، توجه نکردن به بخش خصوصی است.
آسیب شناسی جایزۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران؛ مبتنی بر مورد کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
207 - 238
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر شناسایی آسیب های برگزاری جایزه کتاب سال به منظور بهبود سیاست ها، شیوه برگزاری، ارتقاء فرایند داوری و تأثیرگذاری بیشتر آن در جامعه نشر است. پژوهش از نظر رویکرد از نوع کیفی و از نظر روش اجرا از نوع موردکاوی است. جامعه مورد مطالعه، نوشته های مرتبط با جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، اساتید دانشگاه، متخصصان و ذی نفعان درگیر در برگزاری و اجرای جشنواره و ناقدان و متخصصان مطلع در حوزه کتاب سال است که از تکنیک نمونه گیری متخصص برای انتخاب نمونه استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از بررسی نوشته ها، مصاحبه و گروه کانونی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی در دو مرحله انجام شده است؛ دور اول کدگذاری و دور دوم الگویابی. در دور اول کدگذاری، سعی شد به هر تکه ای از داده یک برچسب (همان کد) داده شود؛ در دور دوم، الگوهایی از این کدها استخراج شد. برای پیشبرد فرایند کدگذاری ابزارهای گوناگونی ازجمله انجام فرایند با مداد و کاغذ گرفته تا استفاده از برنامه های رایانه مکس کیو.دی. ای (ویرایش 11) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مسائل و مشکلات کتاب سال را می توان در حوزه های سیاست گذاری و برنامه ریزی، روندهای اجرایی و داوری دسته بندی کرد. همپوشانی جایزه کتاب سال با جوایز دیگر و مشخص نبودن جایگاه آن نسبت به جوایز دیگر، سبب کاهش شأن کتاب سال شده است. وابستگی بیش از حد جایزه به بدنه دولت هم از نظر مادی و هم از نظر سیاست گذاری، انتخاب دبیر علمی، داوران و... سبب شده تا در دوره های محدودی، شاهد دخالت های مسئولان فرهنگی در رأی و نظر داوران و همچنین معرفی برگزیدگان باشیم. اعتماد به جشنواره ها و جوایز مهم ترین اتفاقی است که می تواند در رشد و بالندگی و تأثیرگذاری آن ها مؤثر باشد و ضمن اقبال مردم و متولیان امر به جوایز، در ارتقا صنعت نشر تأثیرگذار باشد و مسئولان نهاد کتاب سال باید در این خصوص برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب تری داشته باشند.
از تنها زیستی تا تنها ماندن؛ مقایسه دو گروه از زنان مجرد تنها در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
87 - 117
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر افراد زیادی از گروه های مختلف اجتماعی تنها زندگی می کنند که سهم زنان در این میان قابل توجه است. برخی از آنها به اختیار خود زیست تنها را انتخاب کرده اند و برخی دیگر به ناچار در زندگی تنها شده اند. در این پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی، 28 زن هرگز ازدواج نکرده بالای 40 سال ساکن شهر تهران که به صورت اختیاری و یا اجباری تنها زندگی می کنند را به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با آنها مصاحبه شد. یافته ها نشان داد زنان تنهازیست اختیاری افرادی هستند که تنها و مستقل زندگی کردن در دوران مجردی را به انتخاب خود برگزیده اند. آنها اکثراً با تحصیلات دانشگاهی، شاغل و دارای پایگاه اجتماعی و اقتصادی مناسبی هستند. این دسته از زنان تلاش می کنند با ارتقاء تحصیلات، مهارت آموزی و افزایش توانمندی ها، از خود تصویر یک زن مستقل، خودساخته و با اراده ارائه کنند. به عبارتی تا حدی با این ایده غالب در نئولیبرالیسم، که افراد ترجیح می دهند تنها باشند و روابط خود را با توجه به اولویت های خود تعریف و محدود کنند، همراهی می کنند. در مقابل زنان تنهازیست اجباری، افرادی هستند که خواسته و ناخواسته ازدواج نکردند و مجرد مانده اند که به دلیل فشارهای خانوادگی مجبور به جدا شدن از خانواده شده اند و یا با از دست دادن والدین و مهاجرت اجباری و ... در زندگی تنها مانده اند. آنها آمادگی کمتری برای مدیریت زندگی تک نفره دارند و در انتظار تغییر شرایط زندگی فعلی خود هستند و ازدواج را راهکار مناسبی در این زمینه می دانند. واژگان کلیدی: تنهازیستی، سبک زندگی، انتخاب، اجبار و پدیدارشناختی.
ارتباط بازی های رایانه ای با هوش چندگانه در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
121 - 137
حوزه های تخصصی:
این پژوهش مطالعه ای از نوع توصیفی تحلیلی به منظور بررسی رابطه انجام بازی های رایانه ای با مولفه های هوش هشتگانه گاردنر است. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان سال آخر دانشگاه هنر اسلامی تبریز بودند که از بین آنها 100 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی و طبقه بندی شده در هفت رشته تحصیلی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه گاردنر و پرسشنامه شامل متغیرهای مربوط به بازی های رایانه ای بود. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، خی دو، آنالیز واریانس یکطرفه و تی مستقل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد نوع بازی های انجامی با هوش منطقی و فضایی رابطه معنادار دارد. همچنین میزان ساعات انجام بازی های رایانه ای در طول روز با هوش فضایی رابطه خطی مثبت معناداری داشت ولی با سایر مولفه های هوش رابطه ای نداشت. بین نحوه انجام بازی های رایانه ای و مولفه های هوش هشتگانه رابطه ای مشاهده نشد. نتایج نشان داد ساعات و نوع باری های انجامی با جنسیت رابطه دارد و میانگین ساعات شبانه روزی انجام بازی های رایانه ای در بین پسران بیش از دختران است. ضمنا دختران بیشتر به تنهایی و به انجام بازی های سرگرم کننده و پسران بیشتر با دوستان و به انجام بازی های جنگی می پردازند. بین میزان ساعات روزانه صرف شده برای انجام بازی های رایانه ای و عملکرد تحصیلی دانشجویان نیز رابطه خطی منفی موجود بود.
تولد روزنامه در ایران: چشم اندازی تبارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
147 - 172
حوزه های تخصصی:
هدفِ این پژوهش بررسی شرایط تاریخی امکان تولد روزنامه و نسبت آن با قدرت و حاکمیت در ایران معاصر است. بدین منظور با روش تبارشناسنه تلاش کردیم که منطق تولد روزنامه را در دل مناسبات نیرو توضیح دهیم. با تأکید بر منطق حکمرانی، رویدادهای فاجعه بار (همچون وبا و قحطی) و منطق نظم نوین جهانی، بسترهای گفتمانی و غیر گفتمانیِ موضوعیت یافتن روزنامه را واکاوی کردیم. یافته های پژوهش نشان می دهند که تولد روزنامه در ایران حول محور «آموزش» و «حکومت بر خبر» موضوعیت یافته است. رخدادهای فاجعه بار و بحران زا جمعیت ها را برای حاکمیت به عنوان محل ثروت و بحران رؤیت پذیر کرد، با رؤیت پذیر شدن جمعیت ها، ذهنیت جمعیت ها برای حکومت مهم شد و روزنامه برای کنترل و مدیریت اذهان عمومی در ایران تأسیس شد. خبر به عنوان عنصر اصلی در روزنامه نگاری در پیوند با بحران های اجتماعی در ایران دچار دگردیسی مفهومی شد. مفهوم خبر که پیش از تولد روزنامه عموماً معنای درباری داشت و حول محور اطلاع رسانی شکل بندی می شد، در گفتمان جدید، با افکارعمومی و شیوه های حکمرانی پیوند خورد و به یکی از تکنیک های قدرت در مدیریت اذهان عمومی بدل شد.
نقد کهن الگویی روابط اجتماعی در رمان های سیال ذهن ایرانی (مطالعه موردی: این سگ می خواهد رکسانا را بخورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در تلاش است که با تحلیل رمان «این سگ می خواهد رکسانا را بخورد» به عنوان نمونه ای از رمان های سیال ذهن ایرانی دهه نود، به تبیین این مسأله بپردازد که چگونه کهن الگوها می توانند روابط اجتماعی را از پیش تعیین کنند؟ و چگونه می توان با شناخت کهن الگوها در راستای ارتباط فرد با خود، روابط اجتماعی را بهبود بخشد؟ بر این اساس، با کاربست نظریات یونگ و بهره گیری از روش نقد کهن الگویی، کهن الگوهای آنیما و آنیموس، نقاب، سایه، خود، رنگ، نماها و اعداد در راوی رمان تحلیل شده است. داستان با سقوط آنیمای روای (کاوه) اتفاق می افتد و در ادامه آنیمای خود را نه در رکسانا (همسرش) بلکه در سایه رکسانا (راحله) جستجو می کند، در خلال داستان با اعترافات خود، نقاب از صورت افتاده می شود، با سایه اش(مهران بنگی) مواجه می شود. سقوط رکسانا منجر به آشکار شدن سایه کاوه می شود. در واقع، کشف آنیموس رکسانا در سایه کاوه (مهران بنگی) و آنیمای کاوه در راحله (سایه رکسانا) منجر به خودآگاهی کاوه می شود. جسدی که از رکسانا برجای می ماند توسط سگ (سایه راحله) مورد حمله قرار می گیرد. کشف سایه راحله توسط کاوه، او را در توقف زمان (تنهایی به مثابه سقوط) رها می کند. . راوی به عنوان بازنمایی از تجربه جامعه، با شناخت ناخودآگاه جمعی خود ( منطقه ناشناخته شخصیت )، ارتباط با خود که سنگ بنای ارتباط اجتماعی است را از طریق خودگشودگی و گسترش منطقه گشوده شخصیت بهبود می بخشد و می تواند تعاملات اجتماعی مطلوب تری را با دیگری تجربه کند.
تحلیل محتوای پیام های در خانه بمانیم؛ نگاهی به مسئولیت اجتماعی در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
139 - 159
حوزه های تخصصی:
بحران کرونا با ابعاد گسترده خود جامعه ایران را همچون سایر جوامع در تنگناهای مهلک کمتر شناخته و تجربه شده ای گرفتار کرد. پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل محتوای پیام های در خانه بمانیم دریابد پیام ها به عنوان ابزاری ارتباطی، حاوی چه ویژگیهای فرهنگی اجتماعی بوده و برای القای کدام پیام به مخاطب بکاررفته اند؟ کرونا با چه ویژگی هایی معرفی شده؟ پیام ها، مسئولیت اجتماعی افراد را چه می دانند؟ و در نشان دادن موضوع خطر و ترغیب مخاطبان به اتخاذ عملکرد مسئولانه در قبال آن چگونه بوده اند؟در فاصله زمانی پنج ماه، کلیه پیام ها با موضوع مذکور گردآوری و در مجموع ۱۰۶پیام به شیوه تمام-شماری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد پیام ها حول دال مرکزی ماندن در خانه بعنوان مهمترین شیوه مقابله، آرایش یافته اند. سهم مضامین رعایت بهداشت در پیام های نوشتاری و نیز تصویری بسیار اندک است. نیمی از پیام ها در القای ابعاد واقعی خطر، تصویری از کرونا نشان نداده و به پیام نوشتاری بسنده کرده اند. به فاصله گیری فیزیکی به ویژه درخصوص اعضای مسن و نیز در معرض آسیب خانواده اشاره نشده و مسئولیت اجتماعی ترویج شده تنها در موارد معدودی ماندن در خانه دانسته شده است. لذا پیام ها در بازنمایی خطر و بالتبع ترغیب کنشگران به درک عقلانی وضعیت و تصمیم گیری مبتنی بر استقلال فکری و مسئولیت اجتماعی مشترک چندان موفق نبوده و نتوانسته اند مخاطبان را از سردرگمی در بزنگاه های کنش و یا تقلید و پیروی از دیگری رهانیده، بهره گیری از توانایی ارزیابی و داوری عقلانی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی اخلاقی را در این خصوص ترویج سازند.
بررسی فرایندهای فاصله گزینی مردم از مطبوعات و راهکارهای کاهش آن: ارائه یک مدل پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
71 - 110
حوزه های تخصصی:
مطبوعات در سال های اخیر و تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند مجازی شدن ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از یک طرف و محدودیت های موجود از طرف دیگر، با ریزش مخاطب مواجه بوده اند. نتیجه این فرآیند فاصله گزینی مردم از مطبوعات بوده است. پژوهش حاضر دلایل، فرآیندها، راهبردها و پیامدهای این مسئله را بررسی کرده است. این پژوهش با روش تحقیق نظریه زمینه ای (رویکرد سیستماتیک) انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، متخصصان ارتباطات و رسانه های ارتباطی و افرادی بودند که حداقل 7 سال سابقه فعالیت در زمینه مطبوعات داشتند. بر این اساس و با روش نمونه گیری هدفمند 29 نفر انتخاب شده و با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با آن ها مصاحبه انجام گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای نظریه زمینه ای (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی) تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که شرایط علی تأثیرگذار بر فاصله گزینی مطبوعات را می توان در سه بخش تقسیم بندی نمود: عوامل فرهنگی-اجتماعی (سنت شفاهی ایرانی، دیجیتالیزه شدن فرهنگ، مینیمالیستی شدن زندگی و بی اعتمادی نهادی)، عوامل سیاسی (محدودیت های سیاسی و سیاست زدگی رفتاری) و عوامل اقتصادی (فقر اقتصادی، تورم و گرانی). شرایط زمینه ای تأثیرگذار بر فاصله گزینی مردم از مطبوعات عبارت اند از: اقتصاد سیاسی و مجازی سازی. همچنین شرایط مداخله گر تأثیرگذار بر فاصله گزینی مردم از مطبوعات شامل دو مورد بود: ضعف محتوایی و ضعف ساختاری. راهبردها و استراتژی های مواجه با فاصله گزینی مردم از مطبوعات عبارت اند از: نوسازی محتوایی، نوسازی ارتباطی و نوسازی ساختاری. در صورت تحقق این راهبردها، مهم ترین پیامد برای مطبوعات، کاهش فاصله گزینی مردم از مطبوعات و نزولی شدن روند کاهش مخاطبان مطبوعات است.
بررسی عوامل موثر بر مدیریت همه گیری اطلاعات در شرایط شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه گیری اطلاعات به شرایطی اطلاق می شود که اطلاعات وسیعی اعم از اطلاعات صحیح و غلط، در مورد یک مشکل ایجاد شود و این وسعت اطلاعات مانع دستیابی به راهکارهای موثر برای مدیریت آن شده که این شرایط در محیط های دیجیتال بخصوص در طول شیوع ویروس کرونا تشدید می شود. بنابراین عدم شناخت و مدیریت صحیح اطلاعات در جامعه می تواند آثار بسیار مخربی بر رفتار افراد جامعه در دوران شیوع کرونا داشته باشد. اگرچه در حوزه همه گیری اطلاعات تحقیقات زیادی انجام شده است اما، اکثر آنها به اثرات منفی این پدیده پرداخته اند و موضوع مدیریت نمودن همه گیری اطلاعات و ارائه راهکارهای کنترل آن تقریبا مغفول مانده است. لذا در این پژوهش پس از بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه همه گیری اطلاعات، به منظور شناخت متغیر های تاثیرگذار و درک روابط موجود، با به کارگیری تکنیک دیمتل فازی و رویکرد مدلسازی پویایی سیستم، یک مدل پویا ارائه شد، تا با ترسیم نمودارهای علی حلقوی، به شناخت بهتر عوامل موثر بر مدیریت همه گیری اطلاعات در ایران کمک نماید. نتایج پژوهش نشان داد که آگاهی مردم، نگرش به استفاده از رسانه های اجتماعی و تصمیمات دولت بیشترین تاثیر را در مدیریت این پدیده دارند.
ارزیابی سیاست های فرهنگی پس از انقلاب اسلامی در حوزه حفاظت از میراث فرهنگی (با تاکید بر میراث مستند و مکتوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
67 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی سیاست های مصوب و اجرا شده در حوزه میراث فرهنگی به ویژه میراث مستند و مکتوب پس از انقلاب اسلامی است. برای ارزیابی سیاست های کلان حوزه میراث فرهنگی از مدل هاولت و رامش استفاده شده و اطلاعات لازم با استفاده از روش اسنادی و مصاحبه با خبرگان جمع آوری شده است. جامعه آماری، قوانین و سیاست های بالادستی جمهوری اسلامی ایران شامل: ۱- برنامه های توسعه پنج ساله اول تا ششم، ۲- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۳- سند چشم انداز ایران در افق 1404، ۴- سند اصول سیاست فرهنگی کشور بود. ملاک ارزیابی سیاست ها در این پژوهش، کارایی و اثربخشی بود و پژوهش به دنبال پاسخ این سوال بود که سیاست های جاری جمهوری اسلامی توانسته اند اثر مطلوبی بر حفظ میراث فرهنگی به ویژه میراث مستند و مکتوب کشور داشته باشند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن بود که وضعیت فعلی حفاظت از میراث فرهنگی به ویژه «میراث مستند و مکتوب» در سیاست گذاری فرهنگی کشور، وضعیت مطلوبی نیست به طوری که می توان گفت میراث فرهنگی در سیاست های کلان کشور، مترادف با «بناهای قدیمی» و «اشیاء عتیقه»(غیرمکتوب) در نظر گرفته شده است و اکثر مصوبات قانونی برای حفاظت از این نوع میراث به تصویب رسیده اند.واژگان کلیدی: ارزیابی، حفاظت، سیاست گذاری فرهنگی، میراث فرهنگی، میراث مستند و مکتوب.
استراتژی سازمانی و گفتمان های متعارض: غالب، استراتژیک و در حاشیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
51 - 85
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی یک هلدینگ نفتی ایرانی (دارای هشت کسب و کار تابعه) را مورد مطالعه قرار داده است تا انواع گفتمان های سازمان را شناسایی کند. هدف از این کار کشف ارتباط احتمالی بین تعاملات و تعارضات گفتمانی و شکست استراتژی و عدم اجرای صحیح آن است. نتایج این پژوهش نشان داد گفتمان های سه گانه غالب، استراتژیک و در حاشیه در سه سطح مدیریت عالی، میانی و کارکنان وجود دارد که به دلیل تعارض و گاه تضاد میان آن ها، درک مشترک از مآموریت، اهداف و استراتژی های سازمان از میان رفته است. بنابراین پژوهش حاضر با نگاه تفسیرگرایی خلاء موجود در ادبیات «کلاسیک» استراتژی را نمایان کرده و با افزودن نگاه گفتمانی، ضرورت شناخت و درک گفتمان های متعدد سازمان را به عنوان عاملی مهم در اجرای استراتژی شناسایی کرده است. نتایج این پژوهش مسئولیت استراتژیست را نه فقط به عنوان یک تحلیل گر عرصه رقابت بلکه به عنوان یک محقق فرهنگی، اجتماعی بازشناسی می کند.
بازنمایی سینمایی بافت سیاسی ایران؛ تحلیل گفتمان انتقادی فیلم «آژانس شیشه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
253 - 278
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با بهره گیری از چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (که با سه مرحله ی توصیف، تفسیر و تبیین خود معروف است)، به بررسی بازنمایی بافت سیاسی در فیلم «آژانس شیشه ای» (حاتمی کیا، 1376) می پردازد و پس از معرفی گروه های سیاسی موجود در زمان تولید متن، در جهت مشخص کردن موضع گیری فیلم در میان گفتمان های رقیب شان را اقدام می کند.پس از تحلیل استخراج انواع گفتمان (و تفاسیر آنها از زمینه های موقعیتی و بینامتنی) و تبیین آنها، ادعا شده است که آژانس شیشه ای با یادآوری نقش «جناح چپ سنتی» در دهه ی اول بعد از انقلاب (مخصوصا در دفاع از کشور در مقابل دشمن خارجی بعد از تهاجم عراق)، به بازنمایی مظلومیت و حذف شدن اعضای آن از سال 68 به بعد می پردازد که «جناح راست سنتی» تسلط پیدا کرده و گروه های جدیدی از جمله «راست مدرن» و «چپ مدرن» در ایران پیدا شده اند. در نهایت این فیلم امید دارد طبقه ی حاکم، بازگشت چپ سنتی به قدرت را میسر کنند.
تحلیل کیفی سواد رسانه ای در اثر پذیری روانی کووید 19 در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر تحلیلی کیفی به روش گراند تئوری است که بر اثرپذیری روانی کووید19در شبکه های اجتماعی با رویکرد سواد رسانه ای پرداخته است.هدف این مطالعه شناسایی تاثیر سواد رسانه ای [رژیم مصرف رسانه ای،درک محتوا،اهداف پنهان،گزینش آگاهانه،نگاه انتقادی و تجزیه وتحلیل پیام] در اثرپذیری روانی [اضطراب،وسواس،خودبیمار پنداری و خستگی] کووید19بوده است،که آیا شبکه های اجتماعی باعث اثرپذیری روانی می شوند؟در این راستا با بهره گیری از روش گراند تئوری،باید گفت که چارچوب نمونه با دو معیار محک می خورد1-ورود (اشباع داده ها) 2-خروجی (اشباع نظری) در این تحقیق نیز تعداد مصاحبه ها تا اشبا ع داده ها و نظریه ها تداوم یافته.با در نظر گرفتن اشباع نظری با 15نفر مصاحبه عمیق صورت گرفت.در مصاحبه عمیق و ورود اطلاعات به نرم افزار اطلس تی آی،ابتدا کدگذاری باز انجام،سپس در قالب مقولات محوری قرار گرفتند،که چون برخی کدهای باز در قالب اثرپذیری روانی مثبت جای نمی گرفتند کدگذاری مجدد باز انجام و اثرپذیری مثبت در قالب مقولات محوری جدید قرار گرفت.به این ترتیب با توجه به رژیم مصرف رسانه ای کاربران برای استفاده از شبکه های اجتماعی در زمان قرنطینه پاندومی کووید19 به عنوان ابزار ارتباط میان فردی جایگزین تعاملات رودرور بوده است،لذا مقولات اهداف پنهان پیام،گزینش آگاهانه پیام،نگاه انتقادی به پیام و تجزیه وتحلیل پیام وجاهت لازم را نداشته است؛و در عین حال اثرپذیری مثبت شامل کاهش اضطراب،همدلی،احساس تعلق،تخلیه روانی،اشتراک فکری و تسلی خاطر بر جنبه اثرپذیری روانی منفی ارجحیت داشته است.
دومینوی رسانه ای چگونه شکل می گیرد؟ یک مطالعه کیفی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، واکاوی بستر ها و فرایندهای شکل گیری پدیده انتشار دومینویی یا همه گیری پیام در رسانه های اجتماعی با تاکید بر نقش کاربران بود. روش این پژوهش کیفی و رویکرد آن، نظریه زمینه ای است. جامعه هدف، کارشناسان فعال در حوزه رسانه و مراکز علمی و دانشگاهی بودند که با استفاد از نمونه گیری نظری و هدفمند 17 نفر از آنان برای مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. داده های به دست آمده پس از تبدیل به متن با استفاده ازکد گذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند که نتایج حاصل از آن در قالب 28 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته به همراه خط داستان، مدل پاردایمی و طرح واره خرد نظری ارائه شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن بود که «شبکه ی کنش دومینویی» به عنوان پدیده مرکزی به دنبال مجموعه ی شرایط عِلی از جمله کنش های فرهنگی و سیاسی، کنش آموزش محور، کنش هنجارشکنانه، شبکه ی کنش مشارکتی، مشارکت عاطفی مردم و سرگرمی در رسانه به همراه مجموعه ای از شرایط زمینه ای و مداخله گر برساخته می شود. این شبکه کنشی برساخته شده، حامل استراتژی هایی چون شفافیت شبکه ای، کنش تنهایی گریزانه، بازاندیشی رسانه ای بوده و به دنبال خود پیامد هایی نظیر واقعیت نمایی شبکه ها، ارتقاء سواد رسانه ای، زوال رژیم های حقیقت و زیست شبکه ای کاربران را به دنبال داشته است.
الگوی بایستگی رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر رایزنی فرهنگی ج.ا.ا. در انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
175 - 206
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی، نوعی دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است. هر یک از کشورها برای ایجاد دیپلماسی فرهنگی، از شیوه ها و قالب های متنوعی بهره می گیرند. یکی از شیوه ها برای ایجاد دیپلماسی فرهنگی، انتخاب و فعال سازی، رایزن فرهنگی در کشور مقصد است. رایزن فرهنگی، یک دیپلمات است که مسئولیت ترویج و گسترش فرهنگ کشور خویش را در کشور محل مأموریت، در راستای منافع ملی کشورش، دارد. انتخاب رایزنان، ممکن است بر اساس الگوها و معیارهای مختلفی صورت پذیرد؛ آنچه مسئله اصلی پژوهش حاضر است، الگوی انتخاب رایزنان فرهنگی ج.ا.ا. بر اساس دغدغه ها و انتظارات مسئولان عرصه بین المللی نظام حکمرانی فرهنگی کشور ج.ا.ا. با تأکید بر رایزنی فرهنگی ج.ا.ا، در کشور انگلستان، است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر پیداکردن معیار مشترک و همه جانبه ای برای بایستگی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج کشور که تأمین کننده منافع اسلامی و ملی برای کشورمان باشد است. این پژوهش به روش کیفی و با مصاحبه عمیق، به روش تحلیل مضمون، با مسئولان فرهنگی در عرصه بین الملل، صورت پذیرفته است. سخنان رؤسای قوا، مسئولان فرهنگی و فرمایشات حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری در رابطه با ارتباطات خارجی و عرصه بین الملل، منابع، مقاله حاضر هستند. مجموع یافته های پژوهش، در دویست و چهارده مؤلفه قرار می گیرد که در بیست و سه بعد و شش عرصه کلی (معرفتی/شناختی، برنامه ای/ راهبردی، ارتباطی/ تعاملی، سبکی/ روشی، مدیریتی/ اجرایی و توصیه ای/ رهنمودی) می توان آن ها را قرار داد. مهم ترین نتیجه پژوهش پیش رو، طراحی الگوی بایستگی رایزنان فرهنگی بر اساس انتظارات نظام حکمرانی فرهنگی کشور در شش عرصه می باشد.
سلبریتی های ایرانی: گونه ها، استراتژی ها و تعاملات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
7 - 39
حوزه های تخصصی:
سلبریتی ها از مهم ترین ویژگی های فرهنگی و نیروهای اجتماعی عصر ما هستند. در متنی فراملی محلی آن ها پویایی هایی را بر زندگی ما تحمیل کرده اند که بخشی از گفتمان های روزمره ما را می سازد. پژوهش حاضر باهدف گونه شناسی و فهم تعاملات میان چهره ها و مخاطبانشان در زندگی هرروزمره، به تحلیل مضمون انواع اسناد متنی مربوط به سلبریتی های ایرانی و انواع بازنمایی های آنان در فضای مجازی و تعاملات آنان با مخاطبانشان می پردازد. یافته ها نشانگر مدیریت تأثیرگذاری بر مخاطبان و مضامینی همچون اصالت، روشنفکری، جنجال آفرینی و پیوند با قدرت سیاسی و اقتصادی و استراتژی هایی همچون تفاخر، هاله مند ساختن خویش، خودخوارانگاری، جابجا شدن در نقش ها، هاله گیری از افراد مقبول و حتی وارد شدن در نقش کارگزار اجتماعی است که گاه با همراهی و گاه با عدم همراهی مخاطب همراه می شود. در فرایند هویت یابی شاهد مضامینی همچون سبک زندگی، آموزش و کنشگری و شیفتگی نسبت به سلبریتی بودیم. با وجود این مخاطبان معمولاً در موارد مثبت و در جهت منافع فردی و اجتماعی با آن ها هویت یابی می کنند. پناه بردن به سلبریتی ها به دلایلی همچون هویت یابی، رهایی از زندگی روزمره، لذت بردن از فانتزی های ذهنی، کسب راه و رسم زندگی برخوردارانه و فاخرانه و سلبریتی شدن و برخورداری از مواهب اجتماعی و اقتصادی آن است. گرچه مسیر برای سلبریتی شدن هموار است اما رقابت شدیدی بر سر نشان دادن اصالت خویش و نوآوری برای جذب مخاطب وجود دارد و بنابراین شاهد وام گیری انواع سلبریتی ها از یکدیگر هستیم.
امکان سنجی انتشار پیام های تنش زُدا در توییتر بررسی میزان استفاده از مولفه های صلح در انعکاس درگیری غیزانیه اهواز توسط کاربران و خبرنگاران در توییتر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
11 - 49
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی، این امکان را برای خبرنگاران فراهم می آوردند تا فارغ از برخی محدودیت های سازمانی بتوانند به انعکاس درگیری ها بپردازند. دغدغه اصلی این مقاله آن است که وقتی اعتراض به بی آبی و درگیری در غیزانیه اهواز شکل می گیرد، روزنامه نگاران چه قدر در انتشار اخبار آن نقش دارند و آیا از مولفه های حرفه ای روزنامه نگاری صلح برای تنش زدایی استفاده می کنند یا نه؟برای پاسخ به این پرسش ها از روش ترکیبی تحلیل شبکه و تحلیل مضمونی استفاده کردیم. یعنی پس از استخراج 51 هزار 169 توییت با موضوع غیزانیه در بازه ای 6 ماهه، بر اساس پارامترهای مرکزیت شبکه کاربران موثر در انتشار پیام ها مشخص شد. همچنین بر اساس شاخص ماژولاریتی سه خوشه ای که بیشترین درصد را داشتند استخراج کردیم. سپس با کمک روش تحلیل مضمونی گرایش ها و همچنین نوع اعمال خشونت این پیام ها را سنجیدیم تا مشخص کنیم آیا با معیارهای روزنامه نگاری صلح تطابق دارند یا نه.نتایج نشان می دهد، روزنامه نگاران جزو کاربران موثر در انتشار پیام ها داخل این شبکه نیستند و در عوض تمامی کاربران موثر با هویتی غیرواقعی توییت نوشته اند. توییت های با بیشترین مشاهده پذیری (Reach) از آن رسانه های فارسی زبان در اروپا و آمریکا بوده است.از طرف دیگر، گرچه کاربران در زمان بروز درگیری (سوم خرداد) بیشترین فعالیت را داشته اند اما توییت ها رویکردی کاملاً رویدادمحور دارند که در عمل سازنده دو قطبی های دولت روحانی- سپاه پاسداران و حکومت- مردم هستند.همچنین بررسی ویژه روی توییت های روزنامه نگاران نشان می دهد این افراد نسبت به کاربران عادی رویکردی تحلیلی تر دارند و به جای دامن زدن به احساس گرایی، اطلاعات زمینه ای بیشتری به کاربران بدهند.