بى شک صلح و امنیت در پرتو همزیستى مسالمتآمیز بشریتبه ارمغان خواهد آمد . با توجه به اهمیت این موضوع در مقاله حاضر به بررسى دیدگاه ادیان یهود، مسیحیت و اسلام درباره همزیستى مسالمتآمیز با پیروان ادیان دیگر پرداخته شده است . یقینا همه ادیان آسمانى و پیامبران الهى مروج توحید و منجى بشریت و منادى صلح، امنیت و رفتار محبتآمیز نسبتبه پیروان دیگر مذاهب مىباشند، ولى پیروان ادیان با گذشت زمان و در اثر دورى از رهبرى اولیاى خدا، بتدریج انحرافاتى را پذیرا شده و گاه تحت تاثیر ملل دیگر، منکر زندگى مسالمتآمیز با پیروان دیگر مذاهب شدهاند; چنان که پیروان دین یهود و مسیحیتبه نژادپرستى رو آورده و در این راستا جنگهاى زیادى به راه انداختند و انسانهاى فراوانى را به قتل رساندند و البته باید گفت در این زمینه یهودیان شدت عمل بیشترى داشتهاند و در قوم یهود تضاد با حقوق بینالملل به نحو واضح مشاهده مىشود; آنان علاوه بر این که معتقد به برترى نژاد خویش مىباشند، دیگر ملل را در خدمتخود مىانگارند . اما از نظر اسلام، صلح و همزیستى مسالمتآمیز انسانها با عقاید و مذاهب گوناگون، یک ارزش و هدف است و اعلامیه جهانى اسلام آیه 64 سوره آل عمران مىباشد که مىفرماید:
«قل یا اهل الکتاب تعالوا الى کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله»
سیره عملى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام نیز بر رفق و مدارا استوار بوده است .
فلسفه بردهدارى در نظام حقوقى اسلام پرسشى است که از دیرباز مطرح بوده و در سالهاى اخیر بویژه در پایگاههاى اینترنتى که بر ضد دین و حکومت اسلامى فعالیت دارند، به صورت جدىتر مطرح گردیده است . مقاله حاضر در صدد آن است تا ضمن بررسى این مساله، اثبات نماید که پذیرش نظام بردهدارى در آغاز ظهور اسلام، به دلیل تحمیل شرایط زمانى خاص آن دوره بود که بردهدارى در تمامى جوامع بشرى آن روز رایج و ریشهدار بود . از این رو اسلام به جاى مقابله یکباره با نظامى ناعادلانه که در تاریخ بشریت ریشه دوانده بود، به مبارزه تدریجى با آن برخاست و با وضع مقررات و دستورهاى حکیمانه، به دفاع از حقوق بردگان اهتمام ورزید و نظامى عادلانه را در این خصوص حکمفرما ساخت و در نهایت، این مقررات از مهمترین عواملى بود که موجب گردید تا نظام بردهدارى ریشهکن شود . رفتار عادلانه و شایسته مسلمانان با بردگان - که ناشى از دستورها و توصیههاى دین اسلام در این باره بود - و نیز شواهد تاریخى بسیارى مؤید این ادعاست .