یگانگی و دادگری خداوند متعال که در متون دینی، تحت عنوان ""توحید و عدل"" یاد شده است، از چنان اهمیّتی برخوردار است که به مثابه اساس دین، شناخته می شود و سایر اصول اعتقادی، منشعب از این دو رکن است. یکی از این دو، یعنی توحید، باوری است که مبتنی بر یکتایی آفریدگار است؛ خدا کفو و شبیهی در میان خلق ندارد و از طرفی، آنچه مخلوق دارد، یکسره مُلک خدای بی انباز است که تملیک نموده است؛ از این رو، آدمی در پیشگاه او منفعل است.
از سوی دیگر، حقّ متعال، انسان را موجودی مختار و آزاد آفریده که با داده های الهی، انتخاب کند و این خود اوست که مسئول گزینش های خویش است؛ بنابراین آنچه از نعمتها یا نقمتها پیش رو دارد، محصول دست خود اوست و از این رو کاملا عدالت دادار برقرار است.
در آیات و روایات، بارها این دو اصل را کنار یکدیگر می توان ملاحظه نمود؛ چنین است که در آثار عالمان شیعی و معتزلی، فصولی به تبیین توحید و عدل اختصاص یافته است، البته با تفاوتی که میان این دو مکتب وجود دارد.
پدیده شوم فقر ازناهنجارترین دردها است که تبعات ویرانگر آن درهمهوجوه فردی،اجتماعی،سیاسی وفرهنگی جلوه می نماید. فقرازدوران گذشته تاریخ تاکنون،دراجتماعات بشری وجود داشته وروح وروان انسانهارادستخوش تباهی قراردادهاست. دراین پژوهش پیامدهای فقردرسلامت روح وروان افرادازدیدگاه امام علی (ع) بررسی شده است . یافته های تحقیق نشان دادفقروپیامدهای ناشی ازآن مانند ازدست دادن عزت نفس،پرخاشگری،ناامیدی،سستی اراده، افسردگی واضطراب ازمواردتهدیدکننده سلامت روان است. رفتارهای نامناسب اقتصادی مانندحب دنیا،بخل،حرص وسستی درعمل ازعوامل فقرمحسوب میشوند که برای برطرف کردن آن وکاهش فشارروانی راهکارهایی مانند زهد،قناعت،برقراری عدالت،انفاق،پرداخت زکات،اقتصادو میانه روی،پرهیزازاسراف وتبذیر، مدیریت اقتصادی درزندگی، اصلاح نظام بازار،دفاع ازحقوق قشرهای آسیب پذیرارائه شد .
گنجینة روایات معصومان(ع) سرشار از روایاتی است که به مسائل مهم اجتماعی همچون آداب مهمانی می پردازد. مهمانی دادن و به مهمانی رفتن، سبب انس و الفت میان امت اسلامی شده، اتحاد و برادری را ایجاد می کند؛ ازاین رو، در دین اسلام توصیه های فراوانی به مهمانی دادن و دعوت از مهمان شده است. میزبان و مهمان دو طرف این رفتار اجتماعی اند و هریک وظایفی در قبال دیگری دارد. برخی وظایف میزبان، در روایات اسلامی چنین بیان شده است: اکرام و استقبال از مهمان، پذیرایی کافی و مناسب از وی، غذا خوردن با مهمان، پرهیز از به کار گرفتن مهمان و بدرقه کردن وی. اما وظایف مهمان در برابر میزبان عبارت است از همراه نبردن غیرمدعو، نشستن در جایگاه تعیین شده از سوی میزبان، کوتاه کردن زمان مهمانی، نگاه داشتن چشم، تجسس نکردن و رازداری مسائل خانوادگی میزبان.
چکیده مقدمه و هدف: فراگیری و استفاده از مهارت های زندگی زناشویی مبتنی بر آموزه های دینی و مذهبی از عوامل مهم افزایش رضایت زناشویی در میان زوجین است. هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی مهارت های زندگی زناشویی مبتنی بر تعالیم اهل بیت (علیهم السلام) و بررسی اثربخشی آن بر رضایت زناشویی زوجین شهر اصفهان است. روش: بدین منظور ابتدا از میان کتب و منابع معتبر حدیثی شیعه مجموعه ای از مهارت های زندگی زناشویی استخراج و تدوین گردید. جهت جمع آوری نمونه ها، ابتدا با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس، در سطح شهر اطلاع رسانی شد و فراخوان نصب گردید و پس از ثبت نام زوجین واجد شرایط در سال 1392، تعداد 16 زوج به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 16 زوج در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش آموزش مهارت های زندگی زناشویی را دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. همچنین هر دو گروه مقیاس رضایت زناشویی انریچ را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. یافته ها به دو صورت توصیفی(شامل میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(شامل تحلیل کواریانس و تحلیل کواریانس چند متغیره) از طریق نرم افزار SPSS تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت گروه آزمایش و کنترل در نمره کل رضایت زناشویی معنادار بوده(0.05 p<) و مهارت آموزی زناشویی مبتنی بر تعالیم اهل بیت(علیهم السلام) بر رضایت زناشویی گروه آزمایش تأثیر داشته است. همچنین تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد دو گروه آزمایش و کنترل در ابعاد رضایت زناشویی با یکدیگر تفاوت معنادار داشتند(0.05 p<) و این آموزه ها توانسته است نمرات آزمودنی ها در ابعاد رضایت زناشویی را در گروه آزمایش، به طور معناداری افزایش دهد. نتیجه گیری: احتمالا بسته آموزشی مهارت های زندگی زناشویی مبتنی بر احادیث و روایات ائمه (علیهم السلام) را می توان در جهت افزایش خشنودی زوجین و بهبود کیفیت زندگی آنان استفاده نمود. واژه های کلیدی مهارت های زندگی زناشویی، تعالیم شیعی، رضایت زناشویی.
دوران نوجوانی و جوانی در شکل گیری شخصیت هر فرد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اختلال در هریک از مؤلفه های شخصیتی (عقلانی، روانی، عاطفی، اخلاقی، رفتاری و...)، در سایر ابعاد وجودی فرد تأثیر منفی خواهد گذاشت. از این رو، روابط ویرانگر دختر و پسر، نشانه اختلال شخصیتی جوانان به شمار می رود. این پژوهش در نظر دارد عوامل و مؤلفه های شخصیتی روابط دختران و پسران را، با استفاده از قرآن کریم و روایات معصومان: و یافته های روان شناسی مورد بررسی قرار دهد. تحقیق حاضر، توصیفی تحلیلی از نوع تحقیق کیفی است. نتیجه این نوشتار این است که میان شخصیت و روابط مطلوب و نامطلوب دختران و پسران، رابطه مستقیمی وجود دارد؛ یعنی هم شخصیت فرد در رفتارها و عواطف و چگونگی عکس العمل های فرد در برخورد با جنس مخالف نقش اساسی دارد و هم رفتارهای غیرعقلانی دختران و پسران، به تدریج در شکل گیری عادات، اخلاق و خلاصه در شخصیت ناسالم آنان مؤثر است.