هشدارهاى اجتماعى(4) اسراف و تبذیر
آرشیو
چکیده
متن
« قَالَ اَبِى مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْکَرِىِّ(ع): «عَلَیْکَ بِالِاقْتِصَادِ وَ اِیَّاکَ وَ الْاِسْرَافَ فَاِنَّهُ مِنْ فِعْلِ الشَّیْطَنَةِ؛بر تو باد به میانه روى و پرهیز کن از اسراف زیرا اسراف از کارهاى شیطان است.»(1)
یکى دیگر از هشدارهاى اجتماعى در فرهنگ دینى موضوع «اسراف» و «تبذیر» و ریخت و پاشها و ولخرجىهاى بىحد و حساب است.
لغتشناسان در تعریف و ترسیم اسراف گفتهاند:
«تجاوز الحد فى کل فعل یفعله الانسان و ان کان ذلک فى الانفاق اشهر و یقال تارة اعتبارا بالقدر و تاره بالکیفیة؛خارج شدن انسان از حد و مرز در هر کارى که انجام مىدهد را اسراف گویند گر چه این معنى در انفاق مشهورتر است و اسراف هم گاهى در اندازه و مقدار (یک چیز است) و گاهى در کیفیت و چگونگى آن.»(2)
واژه «اسراف» و «تبذیر» در برابر واژه «اقتصاد» و «اعتدال» قرار دارند و با اندک تفاوتى یک مفهوم و پیام را مىرسانند.
با در نظر گرفتن ریشه این دو لغت (اسراف و تبذیر) چنین به نظر مىرسد که وقتى این دو در مقابل هم قرار مىگیرند اسراف به معنى خارج شدن از حد اعتدال، بى آن که چیزى را ظاهراً ضایع کرده باشد، مثل اینکه، ما لباس گرانقیمتى بپوشیم که بهایش صد برابر لباس مورد نیاز ما باشد یا غذاى خود را آنچنان گرانقیمت تهیه کنیم که با قیمت آن بتوان عده زیادى را آبرومندانه تغذیه کرد. در این جا از حد گذراندهایم ولى ظاهراً چیزى نابود نشده است اما:
«تبذیر» و ریخت و پاش، آن است که چنان مصرف کنیم که به اتلاف و تضییع بینجامد مثل این که براى دو نفر میهمان غذاى ده نفر را تهیه کنیم آنگونه که بعضى از جاهلان چنین مىکنند و به آن افتخار مىنمایند و باقى مانده را در زبالهدان مىریزند و اتلاف مىکنند.»(3)
البته گاهى هم مىشود که در کاربردها، این دو واژه در یک معنى به کار مىرود و به اصطلاح عطف تفسیرى مىشوند، امام على(ع) در نهج البلاغه مىفرماید:
«اَلَا وَ اِنَّ اِعْطَاءَ الْمَالِ فِى غَیْرِ حَقِّهِ تَبْذِیرٌ وَ اِسْرَافٌ وَ هُوَ یَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِى الدُّنْیَا وَ یَضَعُهُ فِى الآخِرَةِ وَ یُکْرِمُهُ فِى النَّاسِ وَ یُهِینُهُ عِنْدَ اللَّهِ؛ آگاه باشید مال را در غیر مورد استحقاق صرف کردن تبذیر و اسراف است. ممکن است این عمل انسان را در دنیا بلندمرتبه کند اما مسلماً در آخرت پست و حقیر خواهد کرد. در نظر توده مردم ممکن است سبب اکرام گردد اما در پیشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد.»(4)
از حدیث آغاز نوشتار و این حدیث شریف معلوم شد که:
1- میانهروى و اقتصاد و اعتدال یک فضیلت انسانى و رفتار سالم اجتماعى است.
2- اسراف و تبذیر خارج شدن از حد و مرز فضیلت است و به عنوان رذیلت شناخته مىشود.
3- اهمیت پرهیز از اسراف به اندازهاى است که امام معصوم(ع) با به کارگیرى واژه «ایاک» و نیز کلمه «الا» هشدار مىدهد و مردم را به آگاهى و بیدارى فرا مىخواند.
از آیات و روایات کاملاً این معنا به دست مىآید که افراط و تفریط و خروج از خط اعتدال در هر کارى مذموم و ناپسند است. زیست شایسته در سایه معتدلانه حرکت کردن و مقتصد بودن امکانپذیر است. بىتردید نعمتها و مواهب موجود در کره زمین از سوى خداى رب العالمین به گونهاى تنظیم و تقدیر شده است که براى ساکنان زمین کافى است و همه مىتوانند در سایه بهرهگیرى درست از آن مواهب استفاده بهینه ببرند، لیکن خرجهاى بیهوده و مصرف کردنهاى بىاندازه این نعمت را هدر مىدهد و چه بسا اسراف و تبذیر در گوشهاى از جهان و منطقهاى از زمین دلیل محرومیت انسانهاى دیگرى در منطقهاى از جهان گردد. و نیز بدمصرفکردن و بىرویه بهرهبردارى کردن از منابع طبیعى و نعمتهاى خدادادى نسلهاى آینده را دچار محرومیت و تهدید قرار مىدهد.
به همین جهت قرآن کریم با عبارتهاى گوناگون، مسلمانان را از این بلاى خانمانسوز و جهانسوز پرهیز داده و فرموده است:
«کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ؛ و (از نعمتهاى الهى) بخورید و بیاشامید ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمىدارد.»(5)
قرآن مسرفان را چهرههاى منفور پیش خداوند معرفى کرده زیرا آنان با این رفتار غیرانسانى و غیراسلامى از حد و حدودى که خداوند تعیین کرده و انبیاى او اعلام کردند پا را فراتر نهاده و رهنمودهاى حکیمانه و واقعبینانه را نادیده گرفتهاند.
روشن است آن که قانون شکنى مىکند و حرکت قوانین انسان ساز و جامعه ساز را رعایت نمىکند پیش قانونگذار عالم و عادل چهره ناپسند و مبغوضى خواهد داشت.
باز در قرآن مجید مىخوانیم:
«اِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِى الْاَرْضِ وَ اِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِین؛فرعون، برترىجویى در زمین داشت و از اسرافکاران بود.»(6)
اسرافکارى را روش فرعون مىشمارد و اسراف را یک برنامه فرعونى قلمداد مىکند.
و در جاى دیگر اسراف کاران و مبذّران را برادران شیطان مىنامد:
«وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذیراً؛ اِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا اِخْوانَ الشَّیاطینِ وَ کانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً؛ و حق نزدیکان را بپرداز (و همچنین حق) مستمند وامانده در راه را و هرگز اسراف و تبذیر مکن چرا که تبذیرکنندگان برادران شیاطنند. و شیطان در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس بود.»(7)
گر چه اسراف به معناى گسترده هرگونه تجاوز از حد در هر کارى است که انسان انجام مىدهد اما بیشتر در مورد هزینهها و خرجهاى مالى گفته مىشود و حتى انفاق و کارهاى خوب را نیز شامل مىشود. قرآن در سوره فرقان اسراف را در برابر سختگیرى و بخل و فشردهدستى قرار داده و مىفرماید:
«وَ الَّذِینَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً؛(بندگان شایسته خداوند) کسانى هستند که به هنگام انفاق نه اسراف مىکنند و نه سختگیرى و بخل مىورزند بلکه میان این دو حد اعتدال و میانه را مىگیرند.»(8)
مصادیق اسراف
معمولاً هر کسى واژه «اسراف» را مىشنود، موضوع ولخرجى، زیادهروى و تجاوز از حد و شأن اجتماعى به ذهن او مىرسد، لیکن در لابهلاى کلمات نورانى پیشوایان معصوم(ع) اشارات لطیفى به مصداقها و موارد اسراف شده است که اشاره به آن در این بخش از نوشتار، خالى از فایده نیست و مىتواند هشدارى اجتماعى براى کسانى باشد که از این گونه اسرافها غافلند یا اینگونه امور را در ردیف معانى و مصادیق اسراف به شمار نمىآورند.
دورافکندن هسته خرما و...
بشر بن مروان گوید خدمت امام صادق(ع) رسیدیم، آن حضرت دستور داد مقدارى خرما آوردند یکى از افراد پس از خوردن خرما هستههاى آن را دور مىانداخت، حضرت دستش را گرفت و فرمود:
«لَا تَفْعَلْ اِنَّ هَذَا مِنَ التَّبْذِیرِ وَ اِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ؛ این کار را نکن، این حیف و میل است و خداوند تباهکارى را دوست ندارد.»(9)
شاید آن روز این معنا در اندیشه افراد درست جا نمىافتاد. اما امروز بشر با پیشرفت علوم و زیادى جمعیت جهان، سخت به این موضوع توجه کرده تا آنجا که مىکوشد از همه چیز استفاده بهینه کند و با بازیافت از زباله بهترین کود و از تفالهها بهترین وسیله مورد نیاز و حتى از فاضلابها به وسیله تصفیه، آب قابل استفاده را براى کشاورزى به دست آورد.
یقیناً از چیزهایى مانند هسته خرما با دستگاهها و امکانات مدرن امروز مىتوان غذا براى دامها و مرغها تهیه کرد که مواد غذایى آن به مراتب از علوفهها و دانههاى دیگر بیشتر و بهتر است.
آن روزى که امام صادق(ع) نسبت به دور ریختن هسته خرما هشدار داد ابزار و وسیله تبدیل آن به اینگونه استفادهها نبود اما امام(ع) با آگاهى همهجانبه از مسائل اجتماعى و انسانى و حتى طبیعى و تجربى این گونه رهنمود را با هشدار به هم آمیخته است.
در همین راستا امام(ع) از دور ریختن آب باقى مانده در ته ظرف نیز نهى کرده و آن را از مصادیق اسراف برشمرده و مىفرماید:
«اَدْنَى الْاِسْرَافِ هِرَاقَةُ فَضْلِ الْاِنَاءِ وَ ابْتِذَالُ ثَوْبِ الصَّوْنِ؛ کمترین اندازه اسراف دور ریختن ته مانده ظرف (آب یا غذا) و تبدیل لباس بیرون به لباس خانه و دم دستى است.»(10)
در نگاه امام صادق(ع) آنکه از ظرف آب یا غذا زاید مقدارى مىنوشد و مىخورد و باقیمانده آن را دور مىریزد مسرف است. زیرا با آن باقى مانده آب یا غذا مىتوان تشنهاى را سیراب و گرسنهاى را سیر کرد یا دست کم درخت و گیاه و گلى را شاداب کرد و حیوانى را از گرسنگى و تشنگى نجات داد.
نگاه ژرف امام(ع) در رابطه با پوشیدن لباس نیز قابل تأمل و دقت است کسى که بین لباس کار و لباس میهمانى فرقى نمىگذارد و هر کدام دم دست بود براى کار یا مثلاً نماز و مجالس مىپوشد این هم به گونهاى گرفتار رذیلت اسراف شده است.
از امام کاظم(ع) سؤال شد که آیا داشتن ده پیراهن اسراف است؟ فرمود: «خیر، بلکه داشتن پیراهن زیاد باعث مىشود که پیراهنهایش بیشتر عمر کند. اسراف آن است که لباس بیرونت را در جاى کثیف بپوشى.»(11)
بنابراین بسیارى از چیزهایى که به نظر ما اسراف به شمار نمىرود در نگاه پیشوایان دینى از مصادیق اسراف به حساب آمده است.
از جمله موارد اسرافى که در روایات دینى به آن اشاره شده مىتوان موارد ذیل را برشمرد:
هر چه دلت بخواهد خوردن(12)
به بدن ضرر و صدمه وارد کردن(13)
به هنگام وضو آب زیاد مصرف کردن(14)
حلالها را حرام شمردن و خون ریختن(15)
بیش از شأن و موقعیت اجتماعى مصرف کردن (در پوشیدن و خوردن و خریدن)(16)
و به کارهاى باطل نازیدن و به کار خیر بىرغبتى نشان دادن(17)
عیب ملى
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آیت الله العظمى خامنهاى در خطبههاى عید فطر سال 86 ضمن شمارش درسهاى ماه رمضان یکى از درسها را «سخت گرفتن بر خود و انفاق به دیگران» برشمردند و در ادامه به بلا و عیب بزرگ ملت ایران اشاره کردند و فرمودند:
«ما مردم مسرفى هستیم، ما اسراف مىکنیم، در آب، در نان، اسراف در وسایل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین، کشورى که تولیدکننده نفت است واردکننده فرآورده نفت -بنزین- است. این تعجبآور نیست؟ هر سال میلیاردها بدهیم بنزین وارد کنیم یا چیزهاى دیگرى وارد کنیم براى این که بخشى از جمعیت و ملت ما دلشان مىخواهد ریخت و پاش کنند. ما ملت به عنوان یک عیب ملى به این نگاه کنیم، اسراف بد است.»(18)
در رساله «اجوبة الاستفتائات» سؤال 1469 از ایشان پرسیده شده: «گفته مىشود که استفاده از نیروى برق براى روشنایى بیشتر از مقدار نیاز اسراف محسوب نمىشود آیا این سخن صحیح است؟»
ایشان جواب دادهاند:
«شکى نیست که استفاده و مصرف هر چیزى حتى نیروى برق و نور و چراغ بیشتر از مقدار نیاز اسراف محسوب مىشود. آنچه صحیح است سخن منقول از رسول اللّه(ص) است که مىفرماید:«لا اسراف فى خیر». در کار خیر، اسراف وجود ندارد.»(19)
از مصادیق اسراف که از گرفتارىهاى اجتماعى و آسیبها و آفتهاى خانوادگى جامعه ما به شمار مىرود و نوعى غربزدگى و چشم و همچشمى هم چاشنى آن شده است، موضوع و پدیده «تجملگرایى» و «تشریفات» و رو آوردن به زندگىهاى پرزرق و برق و پرهزینه و خرجهاى اضافى است. به گونهاى که آن اندازه گرفتار شدهایم که:
جمال زندگى را با تجملگرایى سودا کردهایم و شرافت را قربانى تشریفات نمودهایم و بالاخره آنچه باید وسیله زندگى باشد را هدف زندگى قرار داده و درباره آن به مسابقه پرداختهایم.
این اسرافها و ریخت و پاشهاى جدید و مدرنى است که بسیارى از خانوادهها را فرا گرفته و سوگمندانه در رسانهها به نمایش گذاشته مىشود و فرهنگ رفاهزدگى و تجملگرایى را عملاً رواج مىدهد.
از مقام معظم رهبرى در این رابطه پرسیده شده است که نظر حضرت عالى در مورد ترویج تجملگرایى که مخصوصاً طى ماههاى اخیر توسط برخى رسانهها دنبال مىشود چیست؟ ایشان در جواب مرقوم داشتهاند که:
«اینجانب از این کسانى که مىکوشند تا در میان مردم ما رسم تجملگرایى و اسراف و ولخرجى را شایع کنند شدیداً نگران و متأسفم و از اینکه مردم فداکار و انقلابى ایران در امور شخصى به مصرفگرایى سوق داده شوند و قناعت انقلابى را از یاد ببرند به خدا پناه مىبرم... براى متمکنین، میانهروى و براى قشرهاى متوسط، قناعت در امور شخصى و براى همه تلاش و کار و تولید و رونق دادن به وضع عمومى فریضهاى انقلابى و رسمى اسلامى است.»(20)
بار دیگر سخن آغازین این بخش از نوشتار را که از امام حسن عسگرى(ع) نقل کردیم مرور کنیم که هم رهنمود دادند و هم هشدار، رهنمودشان این بود که «بر شما باد به میانهروى» (و اقتصاد و اعتدال در زندگى) و هشدارشان این بود که: «پرهیز کنید از اسراف، زیرا اسراف از کارهاى شیطان است.»
حسن ختام این فصل از این گفتار و نوشتار را با سخنى از امام پرهیزکاران و امیرمؤمنان على(ع) زینت مىبخشیم که به یکى از کارگزارانش نوشت:
«فَدَعِ الْاِسْرَافَ مُقْتَصِداً وَ اذْکُرْ فِى الْیَوْمِ غَداً وَ اَمْسِکْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِیَوْمِ حَاجَتِکَ اَ تَرْجُو اَنْ یُعْطِیَکَ اللَّهُ اَجْرَ الْمُتَوَاضِعِینَ وَ اَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَکَبِّرِینَ وَ تَطْمَعُ وَ اَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِى النَّعِیمِ تَمْنَعُهُ الضَّعِیفَ وَ الْاَرْمَلَةَ اَنْ یُوجِبَ لَکَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ اِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِىٌّ بِمَا اَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ وَ السَّلَامُ؛ اسراف را کنار بگذار و میانهروى را پیشه کن. از امروز به فکر فردا باش و از اموال دنیا به مقدار ضرورت براى خویش نگاهدار و زیادى را براى روز نیازت از پیش بفرست. آیا امید دارى خداوند ثواب متواضعان را به تو بدهد در حالى که در پیشگاهش از متکبران باشى!؟ و آیا طمع دارى که ثواب انفاقکنندگان را به تو عنایت کند در صورتى که در زندگى پرنعمت و ناز قرار دارى و مستمندان و بیوهزنان را از آن منع مىکنى؟ بدان انسان به آنچه از پیش فرستاده پاداش داده مىشود و به آنچه قبلاً براى خود ذخیره کرده وارد مىگردد.»(21) والسلام.
پىنوشتها: -
1. سفینه البحار، هشت جلدى، اسوه، ج 4،ص 132.
2. مفردات راغب، واژه سرف.
3. تفسیر نمونه، ج 12،ص 116و 115.
4. نهجالبلاغه، خطبه 126.
5. سوره اعراف، آیه 21.
6. سوره یونس، آیه 82.
7. سوره اسراء، آیات 26و 27.
8. سوره فرقان، آیه 67.
9. میزان الحکمه، رى شهرى، مترجم، ج 5، ص 2462.
10. همان مدرک
11. همان، ص 2463.
12. همان
13. همان
14. همان
15. همان
16. همان، ص 2460.
17. همان
18. سخنرانى 21/7/86.
19. استفتائات، ص 352.
20. به نقل از عبرتهاى عاشورایى، شماره 94، 13/7/86.
21. نهجالبلاغه، نامه 21.
یکى دیگر از هشدارهاى اجتماعى در فرهنگ دینى موضوع «اسراف» و «تبذیر» و ریخت و پاشها و ولخرجىهاى بىحد و حساب است.
لغتشناسان در تعریف و ترسیم اسراف گفتهاند:
«تجاوز الحد فى کل فعل یفعله الانسان و ان کان ذلک فى الانفاق اشهر و یقال تارة اعتبارا بالقدر و تاره بالکیفیة؛خارج شدن انسان از حد و مرز در هر کارى که انجام مىدهد را اسراف گویند گر چه این معنى در انفاق مشهورتر است و اسراف هم گاهى در اندازه و مقدار (یک چیز است) و گاهى در کیفیت و چگونگى آن.»(2)
واژه «اسراف» و «تبذیر» در برابر واژه «اقتصاد» و «اعتدال» قرار دارند و با اندک تفاوتى یک مفهوم و پیام را مىرسانند.
با در نظر گرفتن ریشه این دو لغت (اسراف و تبذیر) چنین به نظر مىرسد که وقتى این دو در مقابل هم قرار مىگیرند اسراف به معنى خارج شدن از حد اعتدال، بى آن که چیزى را ظاهراً ضایع کرده باشد، مثل اینکه، ما لباس گرانقیمتى بپوشیم که بهایش صد برابر لباس مورد نیاز ما باشد یا غذاى خود را آنچنان گرانقیمت تهیه کنیم که با قیمت آن بتوان عده زیادى را آبرومندانه تغذیه کرد. در این جا از حد گذراندهایم ولى ظاهراً چیزى نابود نشده است اما:
«تبذیر» و ریخت و پاش، آن است که چنان مصرف کنیم که به اتلاف و تضییع بینجامد مثل این که براى دو نفر میهمان غذاى ده نفر را تهیه کنیم آنگونه که بعضى از جاهلان چنین مىکنند و به آن افتخار مىنمایند و باقى مانده را در زبالهدان مىریزند و اتلاف مىکنند.»(3)
البته گاهى هم مىشود که در کاربردها، این دو واژه در یک معنى به کار مىرود و به اصطلاح عطف تفسیرى مىشوند، امام على(ع) در نهج البلاغه مىفرماید:
«اَلَا وَ اِنَّ اِعْطَاءَ الْمَالِ فِى غَیْرِ حَقِّهِ تَبْذِیرٌ وَ اِسْرَافٌ وَ هُوَ یَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِى الدُّنْیَا وَ یَضَعُهُ فِى الآخِرَةِ وَ یُکْرِمُهُ فِى النَّاسِ وَ یُهِینُهُ عِنْدَ اللَّهِ؛ آگاه باشید مال را در غیر مورد استحقاق صرف کردن تبذیر و اسراف است. ممکن است این عمل انسان را در دنیا بلندمرتبه کند اما مسلماً در آخرت پست و حقیر خواهد کرد. در نظر توده مردم ممکن است سبب اکرام گردد اما در پیشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد.»(4)
از حدیث آغاز نوشتار و این حدیث شریف معلوم شد که:
1- میانهروى و اقتصاد و اعتدال یک فضیلت انسانى و رفتار سالم اجتماعى است.
2- اسراف و تبذیر خارج شدن از حد و مرز فضیلت است و به عنوان رذیلت شناخته مىشود.
3- اهمیت پرهیز از اسراف به اندازهاى است که امام معصوم(ع) با به کارگیرى واژه «ایاک» و نیز کلمه «الا» هشدار مىدهد و مردم را به آگاهى و بیدارى فرا مىخواند.
از آیات و روایات کاملاً این معنا به دست مىآید که افراط و تفریط و خروج از خط اعتدال در هر کارى مذموم و ناپسند است. زیست شایسته در سایه معتدلانه حرکت کردن و مقتصد بودن امکانپذیر است. بىتردید نعمتها و مواهب موجود در کره زمین از سوى خداى رب العالمین به گونهاى تنظیم و تقدیر شده است که براى ساکنان زمین کافى است و همه مىتوانند در سایه بهرهگیرى درست از آن مواهب استفاده بهینه ببرند، لیکن خرجهاى بیهوده و مصرف کردنهاى بىاندازه این نعمت را هدر مىدهد و چه بسا اسراف و تبذیر در گوشهاى از جهان و منطقهاى از زمین دلیل محرومیت انسانهاى دیگرى در منطقهاى از جهان گردد. و نیز بدمصرفکردن و بىرویه بهرهبردارى کردن از منابع طبیعى و نعمتهاى خدادادى نسلهاى آینده را دچار محرومیت و تهدید قرار مىدهد.
به همین جهت قرآن کریم با عبارتهاى گوناگون، مسلمانان را از این بلاى خانمانسوز و جهانسوز پرهیز داده و فرموده است:
«کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ؛ و (از نعمتهاى الهى) بخورید و بیاشامید ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمىدارد.»(5)
قرآن مسرفان را چهرههاى منفور پیش خداوند معرفى کرده زیرا آنان با این رفتار غیرانسانى و غیراسلامى از حد و حدودى که خداوند تعیین کرده و انبیاى او اعلام کردند پا را فراتر نهاده و رهنمودهاى حکیمانه و واقعبینانه را نادیده گرفتهاند.
روشن است آن که قانون شکنى مىکند و حرکت قوانین انسان ساز و جامعه ساز را رعایت نمىکند پیش قانونگذار عالم و عادل چهره ناپسند و مبغوضى خواهد داشت.
باز در قرآن مجید مىخوانیم:
«اِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِى الْاَرْضِ وَ اِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِین؛فرعون، برترىجویى در زمین داشت و از اسرافکاران بود.»(6)
اسرافکارى را روش فرعون مىشمارد و اسراف را یک برنامه فرعونى قلمداد مىکند.
و در جاى دیگر اسراف کاران و مبذّران را برادران شیطان مىنامد:
«وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذیراً؛ اِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا اِخْوانَ الشَّیاطینِ وَ کانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً؛ و حق نزدیکان را بپرداز (و همچنین حق) مستمند وامانده در راه را و هرگز اسراف و تبذیر مکن چرا که تبذیرکنندگان برادران شیاطنند. و شیطان در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس بود.»(7)
گر چه اسراف به معناى گسترده هرگونه تجاوز از حد در هر کارى است که انسان انجام مىدهد اما بیشتر در مورد هزینهها و خرجهاى مالى گفته مىشود و حتى انفاق و کارهاى خوب را نیز شامل مىشود. قرآن در سوره فرقان اسراف را در برابر سختگیرى و بخل و فشردهدستى قرار داده و مىفرماید:
«وَ الَّذِینَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً؛(بندگان شایسته خداوند) کسانى هستند که به هنگام انفاق نه اسراف مىکنند و نه سختگیرى و بخل مىورزند بلکه میان این دو حد اعتدال و میانه را مىگیرند.»(8)
مصادیق اسراف
معمولاً هر کسى واژه «اسراف» را مىشنود، موضوع ولخرجى، زیادهروى و تجاوز از حد و شأن اجتماعى به ذهن او مىرسد، لیکن در لابهلاى کلمات نورانى پیشوایان معصوم(ع) اشارات لطیفى به مصداقها و موارد اسراف شده است که اشاره به آن در این بخش از نوشتار، خالى از فایده نیست و مىتواند هشدارى اجتماعى براى کسانى باشد که از این گونه اسرافها غافلند یا اینگونه امور را در ردیف معانى و مصادیق اسراف به شمار نمىآورند.
دورافکندن هسته خرما و...
بشر بن مروان گوید خدمت امام صادق(ع) رسیدیم، آن حضرت دستور داد مقدارى خرما آوردند یکى از افراد پس از خوردن خرما هستههاى آن را دور مىانداخت، حضرت دستش را گرفت و فرمود:
«لَا تَفْعَلْ اِنَّ هَذَا مِنَ التَّبْذِیرِ وَ اِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ؛ این کار را نکن، این حیف و میل است و خداوند تباهکارى را دوست ندارد.»(9)
شاید آن روز این معنا در اندیشه افراد درست جا نمىافتاد. اما امروز بشر با پیشرفت علوم و زیادى جمعیت جهان، سخت به این موضوع توجه کرده تا آنجا که مىکوشد از همه چیز استفاده بهینه کند و با بازیافت از زباله بهترین کود و از تفالهها بهترین وسیله مورد نیاز و حتى از فاضلابها به وسیله تصفیه، آب قابل استفاده را براى کشاورزى به دست آورد.
یقیناً از چیزهایى مانند هسته خرما با دستگاهها و امکانات مدرن امروز مىتوان غذا براى دامها و مرغها تهیه کرد که مواد غذایى آن به مراتب از علوفهها و دانههاى دیگر بیشتر و بهتر است.
آن روزى که امام صادق(ع) نسبت به دور ریختن هسته خرما هشدار داد ابزار و وسیله تبدیل آن به اینگونه استفادهها نبود اما امام(ع) با آگاهى همهجانبه از مسائل اجتماعى و انسانى و حتى طبیعى و تجربى این گونه رهنمود را با هشدار به هم آمیخته است.
در همین راستا امام(ع) از دور ریختن آب باقى مانده در ته ظرف نیز نهى کرده و آن را از مصادیق اسراف برشمرده و مىفرماید:
«اَدْنَى الْاِسْرَافِ هِرَاقَةُ فَضْلِ الْاِنَاءِ وَ ابْتِذَالُ ثَوْبِ الصَّوْنِ؛ کمترین اندازه اسراف دور ریختن ته مانده ظرف (آب یا غذا) و تبدیل لباس بیرون به لباس خانه و دم دستى است.»(10)
در نگاه امام صادق(ع) آنکه از ظرف آب یا غذا زاید مقدارى مىنوشد و مىخورد و باقیمانده آن را دور مىریزد مسرف است. زیرا با آن باقى مانده آب یا غذا مىتوان تشنهاى را سیراب و گرسنهاى را سیر کرد یا دست کم درخت و گیاه و گلى را شاداب کرد و حیوانى را از گرسنگى و تشنگى نجات داد.
نگاه ژرف امام(ع) در رابطه با پوشیدن لباس نیز قابل تأمل و دقت است کسى که بین لباس کار و لباس میهمانى فرقى نمىگذارد و هر کدام دم دست بود براى کار یا مثلاً نماز و مجالس مىپوشد این هم به گونهاى گرفتار رذیلت اسراف شده است.
از امام کاظم(ع) سؤال شد که آیا داشتن ده پیراهن اسراف است؟ فرمود: «خیر، بلکه داشتن پیراهن زیاد باعث مىشود که پیراهنهایش بیشتر عمر کند. اسراف آن است که لباس بیرونت را در جاى کثیف بپوشى.»(11)
بنابراین بسیارى از چیزهایى که به نظر ما اسراف به شمار نمىرود در نگاه پیشوایان دینى از مصادیق اسراف به حساب آمده است.
از جمله موارد اسرافى که در روایات دینى به آن اشاره شده مىتوان موارد ذیل را برشمرد:
هر چه دلت بخواهد خوردن(12)
به بدن ضرر و صدمه وارد کردن(13)
به هنگام وضو آب زیاد مصرف کردن(14)
حلالها را حرام شمردن و خون ریختن(15)
بیش از شأن و موقعیت اجتماعى مصرف کردن (در پوشیدن و خوردن و خریدن)(16)
و به کارهاى باطل نازیدن و به کار خیر بىرغبتى نشان دادن(17)
عیب ملى
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آیت الله العظمى خامنهاى در خطبههاى عید فطر سال 86 ضمن شمارش درسهاى ماه رمضان یکى از درسها را «سخت گرفتن بر خود و انفاق به دیگران» برشمردند و در ادامه به بلا و عیب بزرگ ملت ایران اشاره کردند و فرمودند:
«ما مردم مسرفى هستیم، ما اسراف مىکنیم، در آب، در نان، اسراف در وسایل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین، کشورى که تولیدکننده نفت است واردکننده فرآورده نفت -بنزین- است. این تعجبآور نیست؟ هر سال میلیاردها بدهیم بنزین وارد کنیم یا چیزهاى دیگرى وارد کنیم براى این که بخشى از جمعیت و ملت ما دلشان مىخواهد ریخت و پاش کنند. ما ملت به عنوان یک عیب ملى به این نگاه کنیم، اسراف بد است.»(18)
در رساله «اجوبة الاستفتائات» سؤال 1469 از ایشان پرسیده شده: «گفته مىشود که استفاده از نیروى برق براى روشنایى بیشتر از مقدار نیاز اسراف محسوب نمىشود آیا این سخن صحیح است؟»
ایشان جواب دادهاند:
«شکى نیست که استفاده و مصرف هر چیزى حتى نیروى برق و نور و چراغ بیشتر از مقدار نیاز اسراف محسوب مىشود. آنچه صحیح است سخن منقول از رسول اللّه(ص) است که مىفرماید:«لا اسراف فى خیر». در کار خیر، اسراف وجود ندارد.»(19)
از مصادیق اسراف که از گرفتارىهاى اجتماعى و آسیبها و آفتهاى خانوادگى جامعه ما به شمار مىرود و نوعى غربزدگى و چشم و همچشمى هم چاشنى آن شده است، موضوع و پدیده «تجملگرایى» و «تشریفات» و رو آوردن به زندگىهاى پرزرق و برق و پرهزینه و خرجهاى اضافى است. به گونهاى که آن اندازه گرفتار شدهایم که:
جمال زندگى را با تجملگرایى سودا کردهایم و شرافت را قربانى تشریفات نمودهایم و بالاخره آنچه باید وسیله زندگى باشد را هدف زندگى قرار داده و درباره آن به مسابقه پرداختهایم.
این اسرافها و ریخت و پاشهاى جدید و مدرنى است که بسیارى از خانوادهها را فرا گرفته و سوگمندانه در رسانهها به نمایش گذاشته مىشود و فرهنگ رفاهزدگى و تجملگرایى را عملاً رواج مىدهد.
از مقام معظم رهبرى در این رابطه پرسیده شده است که نظر حضرت عالى در مورد ترویج تجملگرایى که مخصوصاً طى ماههاى اخیر توسط برخى رسانهها دنبال مىشود چیست؟ ایشان در جواب مرقوم داشتهاند که:
«اینجانب از این کسانى که مىکوشند تا در میان مردم ما رسم تجملگرایى و اسراف و ولخرجى را شایع کنند شدیداً نگران و متأسفم و از اینکه مردم فداکار و انقلابى ایران در امور شخصى به مصرفگرایى سوق داده شوند و قناعت انقلابى را از یاد ببرند به خدا پناه مىبرم... براى متمکنین، میانهروى و براى قشرهاى متوسط، قناعت در امور شخصى و براى همه تلاش و کار و تولید و رونق دادن به وضع عمومى فریضهاى انقلابى و رسمى اسلامى است.»(20)
بار دیگر سخن آغازین این بخش از نوشتار را که از امام حسن عسگرى(ع) نقل کردیم مرور کنیم که هم رهنمود دادند و هم هشدار، رهنمودشان این بود که «بر شما باد به میانهروى» (و اقتصاد و اعتدال در زندگى) و هشدارشان این بود که: «پرهیز کنید از اسراف، زیرا اسراف از کارهاى شیطان است.»
حسن ختام این فصل از این گفتار و نوشتار را با سخنى از امام پرهیزکاران و امیرمؤمنان على(ع) زینت مىبخشیم که به یکى از کارگزارانش نوشت:
«فَدَعِ الْاِسْرَافَ مُقْتَصِداً وَ اذْکُرْ فِى الْیَوْمِ غَداً وَ اَمْسِکْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِیَوْمِ حَاجَتِکَ اَ تَرْجُو اَنْ یُعْطِیَکَ اللَّهُ اَجْرَ الْمُتَوَاضِعِینَ وَ اَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَکَبِّرِینَ وَ تَطْمَعُ وَ اَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِى النَّعِیمِ تَمْنَعُهُ الضَّعِیفَ وَ الْاَرْمَلَةَ اَنْ یُوجِبَ لَکَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ اِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِىٌّ بِمَا اَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ وَ السَّلَامُ؛ اسراف را کنار بگذار و میانهروى را پیشه کن. از امروز به فکر فردا باش و از اموال دنیا به مقدار ضرورت براى خویش نگاهدار و زیادى را براى روز نیازت از پیش بفرست. آیا امید دارى خداوند ثواب متواضعان را به تو بدهد در حالى که در پیشگاهش از متکبران باشى!؟ و آیا طمع دارى که ثواب انفاقکنندگان را به تو عنایت کند در صورتى که در زندگى پرنعمت و ناز قرار دارى و مستمندان و بیوهزنان را از آن منع مىکنى؟ بدان انسان به آنچه از پیش فرستاده پاداش داده مىشود و به آنچه قبلاً براى خود ذخیره کرده وارد مىگردد.»(21) والسلام.
پىنوشتها: -
1. سفینه البحار، هشت جلدى، اسوه، ج 4،ص 132.
2. مفردات راغب، واژه سرف.
3. تفسیر نمونه، ج 12،ص 116و 115.
4. نهجالبلاغه، خطبه 126.
5. سوره اعراف، آیه 21.
6. سوره یونس، آیه 82.
7. سوره اسراء، آیات 26و 27.
8. سوره فرقان، آیه 67.
9. میزان الحکمه، رى شهرى، مترجم، ج 5، ص 2462.
10. همان مدرک
11. همان، ص 2463.
12. همان
13. همان
14. همان
15. همان
16. همان، ص 2460.
17. همان
18. سخنرانى 21/7/86.
19. استفتائات، ص 352.
20. به نقل از عبرتهاى عاشورایى، شماره 94، 13/7/86.
21. نهجالبلاغه، نامه 21.