فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
جایگاه احادیث نبوی در فتوحات مکیه ابن عربی و نقد تعامل علم الحدیثی او با روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مهم ترین تألیف در حوزه عرفان نظری، یعنی فتوحات مکیه ابن عربی، گویای آن است که مؤلف این کتاب، روی کردهایی مختلف به احادیث پیامبر(ص) داشته است؛ چنان که در بیان موضوع های فقهی، به احادیث کاملاً توجه کرده و کنکاش هایی فقه الحدیثی، اعم از بررسی های سندی و متنی انجام داده است؛ اما درباره روایت های اعتقادی، هرگز چنین دقت هایی صورت نگرفته و مؤلف به انواع احادیث جعلی، ضعیف یا تقطیع و تأویل شده استناد کرده است؛ بدان سبب که از دیدگاه ابن عربی، مکاشفه های عرفانی اصالت دارد؛ تا بدانجا که ملاک تشخیص صحت و سقم احادیث نیز همین یافته های عارفان است؛ حال آنکه اموزه های پیامبر اکرم(ص) درباره راه هدایت از طرفی، مصون نبودن کشف و شهود عرفانی غیرمعصومان از خطا و انحراف از طرف دیگر و نیز شواهد دال بر کارآمد نبودن شیوه عارفان، دیدگاه و عمل کرد ابن عربی را درباره احادیث به چالش کشیده است.
ولایت و ولی از نظرگاه شمس تبریزی و بررسی بازتاب آن در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع ولایت و ولی، یکی از محوری ترین موضوعات مطرح شده در عرفان اسلامی، است که غالب عرفا درباره آن، موضوعات و مباحث گوناگونی را مطرح کرده اند. بی شک یکی از بزرگ ترین عارفان مسلمان، شمس الدین محمد تبریزی، معرفت اندیش نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی بر تفکرات مولانا جلال الدین مولوی نهاد و نحله جدیدی از فرهنگ عرفانی را پایه گذاری کرد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی مقالات، نظریه های جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود به یادگار گذاشته است که هر کدام از آن ها کم نظیر و گاه بی نظیر است. کتاب مقالات شمس که مجموعه ای از منقولات پراکنده شمس تبریزی است، ساختار منظمی ندارد به همین دلیل، یافتن یک موضوع خاص از میان انبوهی از سخنان پراکنده او کاری بسیار دشوار و دیرباب است که مستلزم دقت و صرف وقت فراوان است.
در این پژوهش ضمن تشریح نظریات شمس تبریزی درباره ولایت و رویکردهای وی به این موضوع، آرای وی در این مورد طبقه بندی و با آرای عارفان نامدار قبل و همعصر او مقایسه شده است. علاوه بر این تلاش شده میزان بازتاب آرای شمس تبریزی در کتاب مثنوی مولوی نشان داده شود و تأثیر آن عقاید بر مثنوی مولوی بررسی شود. شمس تبریزی، نظریات بدیع و جالبی درباره ولایت عرضه کرده که نظیر آن ها در آثار سایر عرفا و حتی در نزد مولوی یافت نمی شود. مباحث مربوط به معنای ولایت، اوصاف اولیا، پنهان بودن اولیا و راه شناخت اولیا از جمله موضوعاتی است که شمس تبریزی مطرح کرده که در این مقاله، نظریات بدیع شمس درباره این موضوعات، تبین و تشریح شده و میزان بازتاب آن ها در مثنوی نشان داده شده است.
نقد و بررسی دلایل انقطاع عذاب جهنّم از نظر ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریباً همه ی دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوف، متکلّم، عارف و مفسّر، در اصلِ جاودانگی و خلود در دوزخ اتّفاقنظر دارند، امّا این که خلود در دوزخ مستلزم عذاب دائم و ابدی است یا با انقطاع عذاب نیز می تواند همراه باشد مسأله ای است که محلّ تشتّت آرا و انظار واقع شده است. ابنعربی و، به تبع او، ملاصدرا معتقدند هیچ ملازمهای بین خلود در دوزخ و عذاب دائم وجود ندارد، بلکه با توجّه به مقتضای قاعده ی امتناع قسر دائم و اکثری و با توجّه به مسألهی شمول رحمت واسعهی الاهی نسبت به همه ی موجودات، عذاب مخلّدین در دوزخ اجل مسمّی و مدّت معیّن دارد و پس از سپری شدن این مدّت، دوزخیان از نعیمی که متفاوت با نعیم بهشتیان است بهرهمند می شوند، بدین صورت که طبیعت ناریّه پیدا میکنند و دیگر احساس سوزش و رنج و عذاب نمیکنند. امّا این نظر با آیات قرآن کریم و احادیثی که اهل دوزخ را در عذاب الاهی مخلّد میدانند، سازگار نیست. این مقاله به بحث و بررسی ادلّهای که ابنعربی و ملاصدرا برای اثبات این نظریه فراهم آوردهاند و نقدهایی که بر آن وارد است میپردازد و سپس آیات قرآنی و احادیثی از اهل بیت(ع) مورد بررسی قرار میگیرد و سرانجام نظر نهایی ملاصدرا بیان می شود که مطابق با آیات و روایات است.
مبانی حکمی اسم اعظم در عرفان نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه تبیینی صحیح درباره مفهوم اسم اعظم و جایگاه آن در نظام اندیشه عرفانی، و سپس چگونگی به کارگیری معرفت حاصل از آن در حیات علمی و معنوی انسان ها، از طریق شناخت مصداق و مظهر واقعی اسم اعظم، مسئله مهمی است که تحقیق حاضر به آن پرداخته است. در بینش عرفانی، هریک از اسماء خداوند، مظهری از مظاهر کمالات الهی اند و اسم اعظم، جامع جمیع کمالات حق است؛ یعنی اسمی است که می تواند همه کمالات حق تعالی را به منصه ظهور برساند و در بین مظاهر اسماء خداوند، آن مظهری که آیینه تمام نما بوده و یکجا حکایتگر همه کمالات و اسماء الهی باشد، انسان کامل است. مفهوم حقیقت محمدیه نیز در ارتباط با اسم اعظم و انسان کامل، مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت این نتیجه به دست می آید که حقیقت محمدیه، مقام و جایگاهی است که ظهور یافته در انسانی که جامع اسما و صفات الهی باشد و در عین حال، به صورت انسان کامل هر عصری تجلی کرده است.
بررسی و نقد جریان جبرگرایی عرفانی در دفاع از ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش و تحقیق در خصوص مسئلة ابلیس همواره برای متفکران، اهمیت فوق العاده ای داشته است و در این میان، عارفان مسلمان با رویکرد تأویلی و برداشت هایی بر پایة معرفت ذوقی و شهودی و با بیانی رمزی و شطحی جایگاه منحصر به فردی را به خود اختصاص داده اند. رویکرد مبتنی بر قبول جبر و ارادة ازلی در شقاوت ابلیس و نافرمانی او در سجده بر آدم(ع)، رویکردی است که برخی عارفان اسلامی، به ویژه پیروان مکتب سُکر، به جهت توجیه نافرمانی وی، بدان پرداخته اند. از آنجاکه زایش اندیشه نمی تواند صرفاً مرهون تلاش خالص نظری باشد و همواره از مبادی و عوامل برون متنی نیز متأثر است، به نظر نویسنده دست کم می توان چهار مبدأ برای شکل گیری این نظریه در میان برخی عارفان اسلامی برشمرد که عبارت اند از: 1. اعتقاد به جبر اشعری، 2. اعتقاد به وحدت شخصیة وجود، 3. استفاده از ظواهر آیات، 4. تمسک به برخی اخبار و روایات. در این مقاله با بیان نمونه هایی از این رویکرد در آثار منثور و منظوم عارفانی چون منصور حلاج، احمد غزالی، عین القضات همدانی، رشیدالدین میبدی و عطار نیشابوری، به تبیین ریشه ها و مبادی یادشده و سپس به نقد و بررسی آنها می پردازیم.
روزبهان و تفسیر عرائس البیان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان تأویلی
«سرّ و مصادیق آن در عرفان با تأکید بر اندیشه ابن عربی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل و بررسی جوهره عرفان ابن عربی، سرّ یا راز یکی از مضامین کلیدی محسوب می شود. سرّ، یکی از لطایف الهی است که خداوند آن را در ذات موجودات به ودیعه گذارده است و مربوط به طور ورای عقل می باشد. در اندیشه این عارف، خداوند به عنوان یکی از انواع راز می تواند مدرَک عارف قرار گیرد. البته ادراک اسرار، متعلق شهود و ایمان است و در طور و تور عقل قرار نمی گیرد. تنگنای زبان متعارف برای بیان تجارب عرفانی عارف در این وادی، زمینه تناقض گویی، شطح و بیان رمزواره را برای عارف مهیا می کند. ابن عربی، روش بیان اسرار را زبان تمثیل، استعاره و رمز می داند، ولیکن شطح را رعونت نفس می داند که ناشی از نقصان سلوک است و آن را ابزار بروز اسرار به شمار نمی آورد. رابطه راز و سرّ با مقوله هایی از قبیل حیرت و مصادیق اسرار از دیگر مباحث قابل تأمل در این مقاله است.
مسأله تشبیه و تنزیه در مکتب ابن عربی و مولوی و مقایسه زبان و شیوه بیان آنان
منبع:
معارف ۱۳۶۳ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری