فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۷۵۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
استحکام خانواده بر سازوکارهای سالم و بالنده ای مبتنی است که حاصل بینش ها و روش های بسامان اخلاقی می باشد. تغافل از جمله عوامل تأثیرگذار در ایجاد و بقای سازگاری میان همسران است. نگارنده بر آن است تا با سبک مسئله محور و روش توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه قرآن و روایات معصومان(ع)، درباره «تغافل» بپردازد و تأثیر آن را بر سازگاری همسران رصد نماید. بدین منظور، پس از مفهوم شناسی «سازگاری» و «تغافل»، مبانی تغافل در ایجاد سازگاری بین همسران تبیین و اصل مودت و رحمت، سازگاری و مدارا، تکریم و احترام ، شکیبایی و بردباری، به عنوان مهم ترین مبانی تغافل در اندیشه دینی مطرح است. مرزهای تغافل نیز به عدم همرنگی با فرد خاطی در انحراف ، عدم تسامح در مورد خطاهای تکرارشونده و فراگیر، همچنین اتخاذ راهکارهایی برای تحقق رفتار مثبت محدود می شود.
بررسی و نقد رویکردهای اثباتی به فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و حکومت
با توجه به ضرورت سامان دهی تعلیم و تربیت اسلامی، برخی محققان بر آن شدند کار را از اساس آغاز کنند و نخست «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» را سامان دهند، اما به دلیل رویکردهای گوناگونی که به «فلسفه»، «رابطة دین و فلسفه»، «منابع معرفت دینی» و غیره، وجود دارد، رویکردهای مختلفی، دربارة «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» به وجود آمده است.
بررسی و نقد این رویکردها می تواند قوت و ضعف آنها را نشان دهد و به ارائة دیدگاهی جامع تر منجر شود. در این نوشتار، چهار رویکرد موجود دربارة «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» در جمهوری اسلامی ایران بررسی و نقد می شود و در نهایت به این نتیجه خواهد رسید که اولاً، برای تدوین «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی»، باید مأخذ اصلی آن منابع اسلامی (قرآن، سنت و عقل) باشد، اما در عین حال از علوم عقلی اسلامی، هم از نظر روش و هم از نظر محتوا و نیز از دستاوردهای معتبر تجربی استفاده شود؛ ثانیاً باب تعامل فعال و حقیقت جویانه با دیگر مکاتب فکری باز باشد؛ ثالثاً با توجه به میان رشته ای بودن «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» برای تدوین آن باید گشودگی روش شناختی را در پیش گرفت، اما روش اصلی، روش استنتاجی است که به انحای گوناگون می توان از آن استفاده کرد.
آزاد اندیشی در تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
این پ ژ وهش به منظور بررسی دیدگاه شهید مطهری در زمینه ""آزاداندیشی در تعلیم و تربیت اسلامی"" صورت گرفته است. نوع تحقیق، بنیادی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات اسنادی (کتابخانه ای) است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کیفی استفاده شده است. تعقّل، نبود مانع در جلوی تفکر، تعبّدی و تقلیدی عمل نکردن از عوامل اساسی مفهوم آزاداندیشی است. عوامل زمینه ساز آزاداندیشی دینی را می توان در عوامل بیرونی از قبیل بنیانهای منطقی دینی و نبود حاکمیت مستبدانه جستجو کرد و یا در درون انسان عواملی از قبیل تربیت ربّانی، تقوا و زهدورزی را پرورش داد. متناسب با عواملی که بیان می شود، روشهای پرورش آزاداندیشی دینی را نیز می توان به دو دسته ""برون تربیتی"" از قبیل جدال احسنِ، تذکر، رفق و مدارا در تبیین مسائل دینی، تسامح دینی، هدایت افکار و ""خود تربیتی"" از قبیل جستجوگری، برخوردی استدلالی با جهان، تزکیه نفس، عادت به تفکر تقسیم کرد.
عوامل تربیت فرهنگی از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل تربیت فرهنگی از دیدگاه امام خمینی (ره) است . روش این پژوهش استنتاجی قیاسی و تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات، سندکاوی است که با بهره گیری از آثار و تألیفات امام (ره) جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه امام خمینی (ره) تربیت فرهنگی اساس سعادت یا شقاوت ملت است و رستگاری هر جامعه از راه اصلاح و احیای فرهنگی امکانپذیر است و تربیت فرهنگی، تلاش برای انتقال دادن و فرصت سازی برای بینش بیشتر، بهتر و عمیقتر فرهنگ و ارزشهای الهی است. تربیت فرهنگی انتخاب آگاهانه فرهنگ الهی، و عوامل تربیت فرهنگی شامل خودباوری، خودآگاهی، مبارزه طلبی، فرهنگ خودی و استقلال فرهنگی است.
مبانی انسان شناختی تعلیم و تربیتاز دیدگاه امام خمینی(ره) (رویکردی خدامحور و حاکمیت قوانین الهی در مسائل تربیتی)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
نوع نگرش به انسان و باور واقع بینانه به ویژگی ها و توانمندی هایی که در صیرورت تربیتی، اهداف عالیه تربیتی، اخلاقی و معنوی را تحقق می بخشد، از مهم ترین مباحث تعلیم و تربیت است. امام خمینی(ره) با توجه به نگرش هدایتی و تربیتی اسلام به انسان و هستی شناسیِ برگرفته از آموزه های دینی، مبانی تعلیم و تربیت را در یک ساختار فطری و آفرینشی هدفمند، تفسیر و تحلیل نموده است. اساسی ترین مسئله در تربیت آدمی، شناخت مبانی انسان شناختی است که از بررسی آراء تربیتی امام خمینی(ره) به دست می آید. با شناخت ویژگی های فطری، می توان اهداف تربیتی را شناسایی کرد؛ اصول و باید و نبایدهای کلی تربیتی را کشف نمود و مسیر تربیت را هموار ساخت. در این مقاله، به تبیین هفت مبنای انسان شناختی تعلیم و تربیت و کارکردهای آنها پرداخته شده است.
مراحل تربیت از دیدگاه قرآن، سنت و علم روانشناسی
حوزه های تخصصی:
تربیت یکی از مقاصد وجودی انسان و امری ضروری برای حیات جامعه است که درجه رشد و تحول هر جامعه را نشان می دهد؛ اما از آنجایی که شرایط و ویژگی های تربیتی در مراحل مختلف زندگی کاملاً متفاوت است و به میزان رشد و کیفیت هر مرحله بستگى دارد از این جهت بحث از مراحل تربیت از اهمیت خاصی برخوردار است،
در این نوشتار، ابتدا تعریف دو مفهوم اساسی مقاله یعنی، مرحله و تربیت ارائه شده، آنگاه بر پایه این مقدمات، مراحل تربیت از دو نظر که یکی مربوط به قبل از تولد (مرحله جنینی) و دیگری مربوط به بعد از تولد (مراحل کودکی، نوجوانی و...) است به بررسی شده است. ضمن بررسی مراحل گوناگون تربیت، این نتیجه حاصل شد که اگر به فرایند تربیت که امرى پیوسته و همیشگى است، از دوران کودکى و حتى پیش از آن توجه شود، بر سایر مراحل تربیت اثر می گذارد و تأکید آموزه هاى دینى و روان شناسى بر دوران کودکى، به این معنا نیست که جریان تربیت انسان، تنها محدود به این دوره است، بلکه پرورش و تربیت انسان در سراسر عمر او تداوم و امکان تحول و سازندگى نیز همواره وجود دارد. این مقاله به روش کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی و با بهره گیری از کتب تفسیری، تربیتی و روان شناسی ارائه شده است.
میانه روی و اعتدال شاخص وزین تعالیم اسلامی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
در تعالیم قرآن و حدیث نبوی از دین اسلام و مسلمانان، به عنوان دین اعتدال و «امت وسط» یاد شده؛ که این امر اهمیت اعتدال و میانهروی را در تمامی امورات جامعه اسلامی به منصه ظهور میرساند، امری که گاهی مورد غفلت واقع میشود.
در این نوشتار؛ میانهروی و اعتدال از منظر قرآن و سنت نبوی به اختصار مورد بحث و بررسی واقع شده تا در ضمن بیان معنای لغوی و اصطلاحی و مفهوم آن، به استناد آیات کریمه قرآن و اشارات مستقیم رسول خدا (ص)؛ اهمیت و ارزش و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی و سیر تکاملی انسان در نیل به شخصیت مطلوب ایمانی مورد بررسی و کنکاش قرارگرفته تا نقش اعتدالگرایی در رسیدن به کمالات انسانی و شکوفایی تمدن و تداوم نعمتها تبیین شود.
«سبک زندگی» در آئینه فقه سنتی
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی با دو نگاه قابل بحث و بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع موجود فقه (نگاه توصیفی) و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، که باید آن را فقه مطلوب نامید. (نگاه توصیه ای). با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و سبک زندگی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه الگوهای رفتاری مورد نیاز «سبک زندگی اسلامی»، به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه سنتی موجود است، اما وجود چارچوبهای اصیل و ساختاری سبک زندگی در آن قابل انکار نیست. این نکته که ارائه الگوهای رفتاری در حوزه های مختلف زندگی بشری از طریق فقه به مثابه گام نخست برای ارائه سبک زندگی اسلامی در گروه تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.
تحلیلی بر مولفه های زیبایی شناختی در معماری فضاهای آموزشی با توجه به رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در صدد است با تحلیل زیباشناختی فضاهای آموزشی پیش فرض هایی را برای طراحی ارائه دهد که بتواند با توجه به مبانی زیبایی شناسی اسلامی، قابلیت هایی در فضاهای آموزشی ایجاد نماید که فرایندهای ادراک، احساس، خردورزی و رفتارهای فراگیران را در جهت پویایی و غایتمندی انسان مسلمان قرار دهد. روش تحقیق به صورت تحلیلی-استنباطی است که با استفاده از متون و تحلیل دیدگاه ها و تجربه های موجود صورت گرفته است. نتایج نشان داد این امکان وجود دارد که با توجه به قابلیت های زیبایی شناسی محیط های آموزشی، بتوان فضاهایی را طراحی کرد که پتانسیل های موجود را در افراد شکوفا سازد و دامنه ای از ویژگی های زیبایی شناختی را برای فراگیران به ارمغان آورد، که بتواند هماهنگی، آرامش، قدرتمندی، دلپذیری، پراحساسی و گیرایی در آنان ایجاد کند. بر این مبنا اصول زیبایی شناسی اسلامی هدفمندی زندگی، جوشش اجتماعی و همراهی علم و دانایی را با جستجوگری در فضاهای آموزشی در نظر گرفته است.
درآمدی بر سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی از مفاهیم جدید در فضای مدرنیته غربی است که به سرعت مورد اقبال قرار گرفت و خاصیت میان رشته ای یافت. هدف این تحقیق، استخراج الگوی سبک زندگی اسلامی در ابعاد اعتقادی و اخلاقی، با تأکید بر موضوع «نیاز» نسبت به این پدیده است. معادل این واژه در فرهنگ اسلامی، «سیره» می باشد. سبک زندگی برآمده از آموزه های اعتقادی و ارزشی است و بنیاد سبک زندگی اسلامی، علاوه بر اعتقادات که مشتمل بر روح توحید در تمامی شئون زندگی است، شامل امور ارزشی و اخلاقی ثابت است. تعالیم اسلام، دستورالعمل کلی به منظور وصول به سبک زندگی اسلامی را ارائه نموده است. بررسی تعامل دوسویه اجزای مثلث «نیاز، دین، سبک زندگی» نشان می دهد که میان این سه مقوله ترابط و پیوند گسست ناپذیری وجود دارد. روش تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی می باشد.
جایگاه مفهوم ایمان در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم گرچه به ایمان آوردن دستور داده شده ولی در برخی آیات آن، ایمان امری غیر ارادی و هدیهای الهی شمرده شده است. این چالشی تئوریک بر راه تربیت دینی است و تا این گشوده نشود، امکان تربیت دینی در عمل نخواهد بود. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی، نگرشهای تفسیری خردگرا بررسی گردیده و کوشیده شده است با تفسیری حاشیهای (و نه کانونی) از طباطبایی و نگاهی کانونی (و نه حاشیهای) از غزالی راهی برای این چالش پیشنهاد شود و دلالتهای آن در تربیت دینی روشن گردد. نتیجة بررسیها این شد که آن گروه از آیاتی که ایمان را در اراده خداوندی دانسته است در یک تراز؛ و آیاتی که ایمان را در ارادة بشر دانستهاند در ترازی دیگر باید معنی کرد. در ترازِ نخست سخن بر سر تمهیدِ مقدماتِ ایمانِ راستین است. آدمی باید بکوشد که ایمان راستین را دریافت دارد و برای این کار بسترسازی لازم است. این بسترها پالودن دل آدمی از عواطف منفی و خویِ بد و آراستن آن به عواطف مثبت و خوی نیک است. با این کوششها، مقدمات فراز آمدن به تراز دوم آماده میگردد که ایمان راستین، ای بسا چونان هدیهای الهی به بشر ارزانی داشته شده و فرد با چشم جان، متعلق ایمان را خواهد دید و به آرامش خواهد رسید. بنابراین، تربیت دینی را باید بر احساسات و عواطف شاگردان متمرکز نمود. در چنین تربیتی نخست باید احساسات شاگرد را در مسیری مثبت جاری کرد و عواطف او را درگیر ایمان کرد. پالودن دل از عواطف منفی و آراستن آن با عواطف مثبت زمینه ساز فهمی ژرف می گردد که امکان روی آوردن به ایمان را برای او ممکن می سازد.
بررسی تحلیلی اهداف تربیت اجتماعی آموزش و پرورش ایران و مقایسةآن با دیدگاه های علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
اهداف تربیتی یکی از مهم ترین مؤلفه ها برای نمایش وضعیت تعلیم و تربیت یک جامعه است و یکی از مهم ترین ابعاد تربیتی، تربیت اجتماعی است. زیرا رسیدن به آن کارکرد اجتماعی تعلیم و تربیت را نشان می دهد. در این راستا، مقالة حاضر به بررسی تحلیلی و مقایسه ای اهداف تربیت اجتماعی در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران با اهداف تربیت اجتماعی از منظر علامه طباطبایی پرداخته است. هدف از این بررسی، تحلیل اهداف تربیت اجتماعی در آموزش و پرورش ایران و کشف موارد تشابه و تفاوت آن با دیدگاه های علامه طباطبایی است. بدین منظور از روش اسنادی - تحلیلی بهره گرفته شد. نتایج مقاله نشان داد که از اهداف تربیت اجتماعی ایران، هفت هدف در نظام آموزشی ایران و دیدگاه علامه به طور یکسان مورد توجه قرار گرفته است، دو هدف در دیدگاه علامه به صورت کامل تر و عمیق تر تعریف شده است، در دو هدف تفاوت های محتوایی و در دو هدف تفاوت بیانی وجود دارد. در ضمن علامه افزون بر این اهداف، به پنج هدف دیگر در تربیت اجتماعی اشاره کرده است.
عوامل تربیت عاطفی فرزندان در خانواده؛ برگرفته از احادیث(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
روابط عاطفی میان والدین در خانواده، که مهم ترین نهاد تربیتی جامعه و نخستین آموزشگاه فرد شمرده می شود، اثر گذارترین عامل حرکت مطلوب فرزندان برای انتخاب سبک و شیوة زندگی اسلامی است. این پژوهش به بررسی تعدادی از عوامل عاطفی تربیت فرزندان در خانواده می پردازد. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی است. به منظور گرد آوری داده های لازم برای دستیابی به اهداف پژوهش، متون حدیثی موجود و مرتبط با موضوع پژوهش با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع، گردآوری شده، با شیوة کیفی به تحلیل آنها پرداخته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عواملی چون: همسویی بینش ها و باورهای مذهبی، اندیشة از خود دانستن وجود فرزند، انسان دوستی، محبت، خوش رویی، تکریم و احترام متقابل، حسن ظن (مثبت نگری)، عفو و بخشش، نیکی در برابر بدی ها، یار و غمخوار و مایة نشاط بودن، هدیه دادن، هماهنگی میان گفتار و رفتار، ابراز عواطف مثبت، توجه به امنیت روانی و الگو دهی، از جمله عوامل تربیت عاطفی فرزندان در نهاد خانواده اند که در آموزه های معصومان(ع) بر آنها تأکید شده است.
عوامل تحکیم خانواده در فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
خانواده همیشه و همه جا و در بین تمامی جوامع بشری به عنوان اساسی ترین نهاد اجتماعی زیربنای جوامع و منشاء فرهنگ ها، تمدّن ها و تاریخ بشر بوده است. پرداختن به این بنای مقدّس بنیادین و حمایت و هدایت آن به جایگاه واقعی و متعالی خود، همواره سبب اصلاح خانوادة بزرگ انسانی و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطة هلاکت و ضلالت بوده است. انسان ها در زندگی خود، از دیگران تأثیر می پذیرند و بر آنها تأثیر می گذارند. در یک خانواده، از والدین گرفته تا فرزندان، در شکل گیری شخصیّت و خُلق و خوی یکدیگر مؤثّر واقع می شوند. محیط اجتماعی جامعه، رسانه ها، مطبوعات و همة اعضا و عناصر حاضر در صحنة اجتماع که در ارتباط با فردند، در پرورش روحیّه و شخصیّت وی تأثیر دارند. خلاصه آنکه جریان مزبور در تمام ابعاد زندگی انسان ها مشهود است، هرچند که نحوه و چگونگی این فرآیند در بسیاری از موارد مستور است. عوامل بسیاری در تحکیم بنیان خانواده و سرزندگی آن مؤثّرند که در این مقاله به مهم ترین آنها پرداخته شده است؛ از جمله حُسن معاشرت در خانواده، نظم و انظباط، وجود روحیة مشورت در خانواده، صبر و پایداری زندگی، روحیة عفو و گذشت، حاکمیّت صداقت در فضای خانواده ، پرهیز از سوء ظن، آفت حسد، رازداری و وفاداری، مشی با آرامش و بی تکبّر، حلم و بردباری، ترس از کیفر الهی، دوری از افراط و تفریط، تواضع، دوری از سختگیری و اسراف و نیز احسان به پدر و مادر، همگی از عوامل تحکیم خانواده اند. این مقاله عوامل تحکیم خانواده را در نظام فرهنگ اسلامی با استفاده از منابع اسلام و آثار متفکّران تربیتی را مورد بررسی، تحلیل و نقد قرار داده است.
سیر تکاملی «الگوی خود تربیتی» مشاء و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله استخراج «الگوی خود تربیتی» از آثار تربیتی فیلسوفان مشاء و نیز بررسی سیر تحولات آن است. افزون بر این، تعیین مبانی و ساختار این الگو و بررسی نقاط قوت و ضعف آن نیز مورد نظر است. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و روش تجزیه و تحلیل آن نیز تفسیری - استنباطی است. این تحقیق مشخص کرد که نخستین بار در آثار فارابی به صورت ضمنی الگویی برای خود تربیتی ارائه شده و سپس توسط مسکویه، ابن سینا و خواجه تکمیل شده است. این الگو ساختاری کامل دارد که در آن هدف، فعالیت های لازم برای تحقق هدف، ترتیب و مراحل فعالیت ها و روش انجام این فعالیت ها به خوبی بیان شده است. این الگو بر تلقی خاصی از ماهیت و چگونگی شکل گیری صفات و نیز نقش متربی در خودتربیتی استوار است. همچنین بر این فرض استوار است که پزشکی الگوی کاملی برای تربیت است. این الگو در عین برخورداری از نقاط قوت، نقاط ضعفی نیز دارد که در متن به تفصیل آمده است.
چیستی شناسی روش پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو با هدف بررسی رویکرد های پژوهش موجود در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به منظور انتخاب روش پژوهش مناسب به رشته تحریر درآمده است.
پس از توصیف و نقد و بررسی هر یک از رویکرد ها، رویکرد انتخابی به همراه روش شناسی پژوهش مناسب تبیین می شود. نگارنده از میان رویکرد های موجود، رویکرد مضاف بودن فلسفه را به ""تعلیم و تربیت اسلامی"" به مثابه نظام تربیتی استنتاج شده از منابع دینی با استمداد از روش فلسفی و آموزه های دینی را انتخاب می کند و به این نتیجه می رسد که روش مناسب پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی روش تعقلی، استدلالی و استنتاجی در بعد فلسفی و زیربنایی رشته و روشهای تجربی در ساحت علمی و روبنایی آن است. از این رو در تدوین مبانی به مبانی فلسفی در کنار سایر منابع دینی روی می آورد و روش تعقلی و تجربی را در پژوهش بر می گزیند.
فلسفه تربیت بدنی با رویکرد اسلامی
حوزه های تخصصی:
جایگاهی که در معارف اسلامی اعم از قرآن و سنت و تحلیل های اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان، برای تربیت بدنی در نظر گرفته می شود، فلسفه تربیت بدنی در مبانی اسلامی را سامان می بخشد. هر کدام از مکتب های فکریِ غرب برای تربیت بدنی هدف و فلسفه ای خاص در نظر گرفته اند و با توجه به رکن های فلسفه خود به تبیین جایگاه این مسئله پرداخته اند. مهم ترین مقوم این نظریه پردازی ها این است که نقش تربیت بدنی در زندگی انسان، با تکیه بر نظریه ای فلسفی شکل می گیرد و از نظم و پیوستگی قابل توجهی برخوردار است. اما در مکتب فکری اسلام تا به امروز چنین اقدامی صورت نپذیرفته است. تا کنون جز پژوهش هایی پراکنده در دست نداریم که به بیان برخی کارکردهای ورزش می پردازد که در تأمین هدف زندگی انسان نقش آفرینی می کند. بنابراین ضروری می نماید در این حوزه نظریه پردازی پرداخته شود و بنیانی پدید آید که بتوان با تکیه بر آن به تشریح کارکردهای تربیت بدنی در زندگی الاهی انسان پرداخت. محور تشکیل دهنده نظریه این پژوهش را این مطلب تشکیل می دهد که با توجه به منابع اسلامی، در تربیت بدنی لازم است فرایندی آموزشی، تربیتی صورت پذیرد که به واسطه کسب و پردازش مهارت های حرکتی و دانش علمی، ذهن و جسم انسان را درگیر فعالیت کند و موجبات تسلط روح بر نفس را فراهم آورد و منجر به پرورش و رشد استعدادهای جسمانی و نفسانی او شود و فرد را در راه رسیدن به کمالِ مطلوب خود یاری کند.
فلسفة تربیت در جمهوری اسلامی ایران و مسئلة ربط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارائة تبیینی از محدودیت فلسفة تربیت در جمهوری اسلامی ایران در رویارویی با مسئلة ربط است. نخست از طریق تحلیل فلسفة وجودی سند تحول بنیادین و قرار گرفتن درون یک موقعیت مسئله دار، مسئلة ربط و محدودیت الگوهای نظری برای هدایت عمل عاملان تربیت برجسته می شود؛ سپس از دیدگاه های عملی برای صورتبندی دوباره و روشن کردن ابعاد نااندیشیدة این مسئله کمک می گیرد تا نشان دهد یکی از گونه های ممکن و مغفول ناسازگاری در کمین سند است. یافته ها نشان می دهد ایجاد «تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت» مستلزم تحول نگرش ما به تکالیف و مأموریتهای فلسفة تربیت در جمهوری اسلامی ایران است. در نتیجه گیری به خلأ های ناشی از نبودن رویکرد عملی برای غلبه بر مسئلة ربط و ایجاد «تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت» اشاره، و بر ضرورت در پیش گرفتن رویکرد عملی با نظر به محدودیت و نابسندگی رویکرد نظری کنونی تأکید می شود.