فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۷۵۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارائة تبیینی از محدودیت فلسفة تربیت در جمهوری اسلامی ایران در رویارویی با مسئلة ربط است. نخست از طریق تحلیل فلسفة وجودی سند تحول بنیادین و قرار گرفتن درون یک موقعیت مسئله دار، مسئلة ربط و محدودیت الگوهای نظری برای هدایت عمل عاملان تربیت برجسته می شود؛ سپس از دیدگاه های عملی برای صورتبندی دوباره و روشن کردن ابعاد نااندیشیدة این مسئله کمک می گیرد تا نشان دهد یکی از گونه های ممکن و مغفول ناسازگاری در کمین سند است. یافته ها نشان می دهد ایجاد «تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت» مستلزم تحول نگرش ما به تکالیف و مأموریتهای فلسفة تربیت در جمهوری اسلامی ایران است. در نتیجه گیری به خلأ های ناشی از نبودن رویکرد عملی برای غلبه بر مسئلة ربط و ایجاد «تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت» اشاره، و بر ضرورت در پیش گرفتن رویکرد عملی با نظر به محدودیت و نابسندگی رویکرد نظری کنونی تأکید می شود.
فلسفه تربیت بدنی با رویکرد اسلامی
حوزه های تخصصی:
جایگاهی که در معارف اسلامی اعم از قرآن و سنت و تحلیل های اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان، برای تربیت بدنی در نظر گرفته می شود، فلسفه تربیت بدنی در مبانی اسلامی را سامان می بخشد. هر کدام از مکتب های فکریِ غرب برای تربیت بدنی هدف و فلسفه ای خاص در نظر گرفته اند و با توجه به رکن های فلسفه خود به تبیین جایگاه این مسئله پرداخته اند. مهم ترین مقوم این نظریه پردازی ها این است که نقش تربیت بدنی در زندگی انسان، با تکیه بر نظریه ای فلسفی شکل می گیرد و از نظم و پیوستگی قابل توجهی برخوردار است. اما در مکتب فکری اسلام تا به امروز چنین اقدامی صورت نپذیرفته است. تا کنون جز پژوهش هایی پراکنده در دست نداریم که به بیان برخی کارکردهای ورزش می پردازد که در تأمین هدف زندگی انسان نقش آفرینی می کند. بنابراین ضروری می نماید در این حوزه نظریه پردازی پرداخته شود و بنیانی پدید آید که بتوان با تکیه بر آن به تشریح کارکردهای تربیت بدنی در زندگی الاهی انسان پرداخت. محور تشکیل دهنده نظریه این پژوهش را این مطلب تشکیل می دهد که با توجه به منابع اسلامی، در تربیت بدنی لازم است فرایندی آموزشی، تربیتی صورت پذیرد که به واسطه کسب و پردازش مهارت های حرکتی و دانش علمی، ذهن و جسم انسان را درگیر فعالیت کند و موجبات تسلط روح بر نفس را فراهم آورد و منجر به پرورش و رشد استعدادهای جسمانی و نفسانی او شود و فرد را در راه رسیدن به کمالِ مطلوب خود یاری کند.
تأملی بر جایگاه «انسان دوستی» در فلسفه تربیتی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانلود مقاله
چکیده
در مقالة حاضر تلاش شده است که با بهره گیری از روش تحلیلی و با استناد به آیات و روایات مربوطه، دربارة موضوعاتی چون خاستگاه محبت در انسان، حدود و ثغور انسان دوستی در اسلام و انگیزه های حقیقی و غیر حقیقیِ انسان دوستی، به برخی نکات اصلی اشاره گردد تا بر اساس آن بتوان الگوی انسان دوستی اسلامی را به مثابه هدفی تربیتی مطرح نمود. در این نوشتار این نتیجه به دست آمد که در مقابل برخی دیدگاه های مادی گرا و سکولار که روابط انسانی را بر مبنای رقابتی ستیزه جویانه و نوع دوستی منفعت طلبانه مطرح می کنند، در الگوی انسان دوستی اسلامی، مبنای روابط انسانی، نوعی محبت با صبغه الهی است که بدون توقع عوض و پاداش به عموم بندگان خدا ارزانی میشود و نهایتاً تعالی نوع بشر را به دنبال خواهد داشت. در بخش پایانی نیز بیان شده است که نظام تربیت اسلامی با انعکاس انسان دوستی در اهداف، برنامه ها و روش های تربیتی خود، می تواند زمینة ایجاد روابط سالم، انسانی و مسالمت آمیز را بین افراد جامعه مهیا سازد.
بررسی تطبیقی ارزش ها در اسلام و لیبرالیسم و دلالت های تربیت اخلاقی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اخلاق یکی از مولفه های اصلی دوام و قوام جوامع بشری است. استحکام نظام اخلاقی هر جامعه، وابسته به نظام ارزشی حاکم بر آن است. از این رو، مطالعه ارزش ها و بررسی نقاط ضعف و قوت آنها، گام مهمی در تبیین ساختار نظام اخلاقی و تربیت اخلاقی در جوامع مختلف است. هدف این نوشتار، که از نوع پژوهش های کیفی است، بررسی تطبیقی مقولة ارزش ها در دو مکتب فکری اسلام و لیبرالیسم است. از آنجایی که مبانی نظری انسان شناسی لیبرالیسم بر پایة اومانیسم استوار گردیده، ارزش هایی چون فردگرایی و آزادی فردی، برابری، تساهل و دموکراسی از ارزش های بنیادین این مکتب محسوب می شوند. در مقابل، در اسلام، که انسان شناسی آن، بر پایة «فطرت»، «عقل ورزی» و «کرامت ذاتی»، بنا شده، ارزش هایی چون خدامحوری، آزادی اجتماعی و معنوی، عدل، تساهل و مدارا و تئوکراسی، از ارزش های بنیادین آن محسوب می شود. گفت: گرچه در مواردی بین برخی ارزش ها در اسلام و لیبرالیسم مشابهت هایی دیده می شود، اما ماهیت خداگرایانه اسلام و انسان گرایانه لیبرالیسم، افتراق های عمیقی را در حوزه ارزش ها و تربیت اخلاقی بین این دو مکتب به وجود آورده است.
نکات مرتبط با محتواهای آموزش ارزش های دینی و اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فرایند تعلیم و تربیت، به ویژه آموزش ارزش ها، همواره به عنوان یکی از زیرساخت های مهم سازندگی و اصلاح انسان و اجتماع، مورد توجه بشر بوده است. این فرایند، خود از ارکانی تشکیل شده است که محتواهای آموزشی مناسب، یکی از آن ارکان می باشد. این پژوهش بر آن است تا به ارائة اصول مناسب در سازمان دهی و تنظیم محتواهای آموزش ارزش های دینی و اخلاقی بپردازد. پژوهش حاضر، نظری و از نوع توصیفی ـ تحلیلی است و نتایج، بیانگر ارائة معیارهای درست انتخاب محتواهای آموزش ارزش ها، نحوة سازماندهی آنها، به ویژه منابع مناسب، جهت آموزش ارزش های دینی و اخلاقی است.
سلوک بندگی (درس ها و فرصت های رمضان در کلام مقام معظم رهبری)
حوزه های تخصصی:
روزه تنها یک عمل ساده فردی مؤمنان در قالب امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه رعایت و عمل نمودن به مجموعه ای از احکام و دستورات مربوط به جسم و روح انسان است که در صورت التزام آن از سوی آحاد مسلمانان، علاوه بر رشد و تعالی همه جانبه جامعه اسلامی، نتایج گران بهایی در امور روحی، روانی، معنوی و بهداشتی برای فرد و اجتماع به ارمغان می آورد.
عارفان حقیقت و سالکان طریقت، همواره از فرصت بی نظیر ماه مبارک رمضان برای زیباترین حضور در بارگاه کوی دوست و ضیافت آسمانی در ملکوت بهره ها می گیرند و تلاش می کنند با ترسیم و تبیین عظمت و ارزش های آن برای دیگران، آنان را از حیات معنوی این ماه آگاه و بهره مند سازند. از جمله این عارفان و سالکان حقیقی که رسالت هدایت و رهبری معنوی و اجتماعی جامعه را بر عهده داشته و همواره با عشق و دلسوزی، آنان را به سوی تعالی معنوی رهنمون می سازد، مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه ای است. معظم له همه ساله در ایام ماه مبارک رمضان در دیدارها و خطبه ها، درس ها، فرصت های ارزشمند و گران بهای آن را به اقشار و طیف های مختلف مردم گوشزد و به بهره مندی از آن سفارش می نمایند. در این نوشتار فرازهایی از سخنان ارزشمند ایشان را در این زمینه مرور می کنیم و آن را همچون نقشه راهنما در پیش روی خود برای ماه رمضان امسال نصب می نماییم.
بررسی مقایسه ای اصول تربیت اخلاقی و تربیت عرفانی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت عملی تعلیم و تربیت عرفانی
این مقاله با هدف بررسی تحلیلی اصول تربیت اخلاقی و اصول تربیت عرفانی به معنای قواعد تجویزی، عام و کلی ای که در فرایند تحول اخلاقی و عرفانی به کار گرفته می شود، و تعیین میزان انطباق و عدم انطباق آنها با یکدیگر سامان یافته است. پرسش اصلی این است که اصول و قواعد کلی حاکم بر دو فرایند تربیت عرفانی و اخلاقی به چه میزان انطباق دارند. روش پژوهش، روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کتب اخلاقی، و عمدتاً عرفان عملی و استنطاق این متون برای به دست آوردن اصول تربیتی و مقایسه آن دو دسته اصول بود. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که علی رغم اینکه ماهیت تربیتی دو فرایند تربیت عرفانی و اخلاقی، اقتضای اصول مشترکی مانند تدریج، شریعت محوری و ترابط تأثیری ظاهر و باطن را دارند، اما در بخشی از اصول ناهمپوشان هستند. دو اصل توده محوری و پرورش تعقل اخلاقی از اصول مختص تربیت اخلاقی و اصول فردمحوری، ترتب اندراجی، انحلال فردیت و لزوم مرشدمحوری از اصول مختص تربیت عرفانی شناخته شد.
اخلاق توحیدی از دیدگاه علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
اخلاق توحیدی با شاخصه وحیانی و توحیدی بودن، اخلاق اسلامی را از سایر مکاتب اخلاقی متمایز می سازد. امروزه در جوامع بشری، سه یا به تعبیری چهار مسلک اخلاقی وجود دارد که دارای قدمت بسیار طولانی هستند: مسلک اخلاقی یونان، مکتب اخلاقی عام، مسلک نسبیت گرایی و مکتب اخلاقی خاص. هر چند این مکاتب اخلاقی می کوشند رفتار فردی و اجتماعی پیروان خود را تعدیل کرده، افراد تربیت شده و سالمی از حیث اخلاقی تحویل جامعه دهند، بنا به نوع نگرش خاصی که به انسان و جایگاه و غایت خلقت او دارند، دارای تأثیرات متفاوتی می باشند. علامه طباطبایی معتقد است اخلاقی شدن به معنای بار یافتن به آستان معارف توحیدی است و تمام اخلاق، مقدمه نیل به این قله رفیع انسانی خواهد بود. این مقاله، چیستی و مؤلفه های اخلاق توحیدی را از منظر ایشان بررسی خواهد کرد.
وضعیت پست مدرنیسم و ارزش ها: نسبت سنجی هستیشناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم با تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم، معرف تعدد و تکثر ارزش ها و نسبیت حقیقت است. آیا چنین وضعیتی می تواند بستری مناسب برای تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی باشد یا خیر؟ مقالة حاضر بر این فرض است که مبانی هستی شناسی پست مدرنیسم، موانع فکری عرضة ارزش های اسلامی را مرتفع کرده؛ بدین معنا که مطلقیت و جهان شمولی ارزش های غربی را به چالش کشیده است. از سویی دیگر، مبانی معرفت شناسی پست مدرنیسم با طرح نسبیت شناخت و حقیقت، با ارزش هایی که مدعی جهان شمولی و مطلقیت اند، به مقابله بر می خیزد. بر همین اساس، به نظر می رسد مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم همانند شمشیر دو دم است؛ یک دم آن می خواند و دم دیگر می راند. مقالة حاضر با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و رهیافت نسبت سنجی می کوشد امکان تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی در وضعیت پست مدرنیسم را نشان دهد.
تبیین و آسیب شناسی تربیت دینی و رابطه آن با روان شناسی رشد
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق زیستی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت روانی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
بی توجهی مربیان به مراحل رشد، ریشه اغلب آسیب ها در تربیت دینی است؛ زیرا مربیان بدون توجه به مراحل رشد، با شتاب زدگی هر مطلبی را به هرکس و در هر شرایط و سنی منتقل می کنند. در این مقاله نگارنده ابتدا به منابع اسلامی همچون مکارم الاخلاق، نهج البلاغه و احادیث معصومین(ع) به ویژه حدیث پیامبر اکرم(ص) درخصوص مراحل تربیت دینی پرداخته است. رشد هوش و مراحل آن از نگاه پیاژه(1- مرحله حسی- حرکتی از تولد تا 2 سالگی 2- مرحله پیش عملیاتی شامل پیش تصویری از 2 تا 4 سالگی و تفکر شهودی از 4 تا 7 سالگی و...)، نظریه رشد دینی پیاژه و مراحل مختلف آن(1- ساخته پنداری اساطیری از 4 تا 7 سالگی 2- ساخته پنداری فنی از 7 تا 10 سالگی و...)، مراحل رشد دینی هارمز(1- دوره دینی داستان پریان از3 تا 6 سالگی 2- دوره واقعی 7 تا 12 سالگی و...) و گلدمن(مراحل رشد دینی به دوره های ماقبل تفکر مذهبی از 7 تا 8 سالگی و دوره تفکر مذهبی ناقص اول از 7 تا 9 سالگی و...) از جمله مباحث مطرح شده در این مقاله است. در ادامه نیز محورهای آسیب شناختی تربیت دینی و راهکارهایی مؤثر در تربیت دینی از جمله مرحله آماده سازی مخاطب، مرحله عرضه کردن یا ارائه پیام و.... مورد بررسی قرار گرفته است.
بازشناسی دلالت های تربیتی نماز از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
حرکت در راستای بومی سازی علوم انسانی و تدوین الگوی اسلامی ـ ایرانی در ابعاد گوناگون، نیازمند مطالعه و تحلیل دربارة آرا و اندیشه های اندیشمندان مسلمان است. امام خمینی(ره) به عنوان مصداقی از انسان کامل و اندیشمندی مسلمان، آرا و رهنمودهای ارزنده ای در وجوه عرفانی، اخلاقی، کلامی، فلسفی، فقهی و تربیتی ارائه کرده است. ایشان اهداف و خط مشی کلی را در باب تربیت، بیان نموده و برترین مکتب تربیتی را نیز، مکتب اسلام دانسته است. همچنین نماز را عمود دین و بنا بر اندیشه اسلامی «رأس الاسلام» دانسته و برای آن جایگاهی ویژه قائل شده است. امام خمینی(ره) نماز را «ترکیب قدسی» و «نسخه جامعه» برای بشر شمرده است. با عنایت به مباحث فوق، مسئله اساسی، بازشناسی دلالت های تربیتی نماز از دیدگاه امام خمینی(ره) با محوریت کتاب سرّالصلوه است.
روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بوده و عمده ترین دلالت های تربیتی حاصل از مطالعه انجام شده نیز در ساختاری از مبانی، اصول و روش های تربیت اسلامی تنظیم و ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد که از نظر امام خمینی(ره)، نماز وجوه متعددی در جنبه های گوناگون فرایند تربیتی داشته (مبانی، اصول، اهداف و روش) و نمازگزار می تواند سیر به طریق حق و مراحل اسفار اربعه عرفان و احوال سالک را در هر رکعت خود محقق و متبلور کند.
رویکردهای رایج به تربیت ارزش های دینی و مقایسة آنها با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با روش توصیفی – تحلیلی درصدد واکاوی نقادانة رویکردهای جهانی رایج در تربیت ارزش ها، مقایسة آنها با مبانی و مقاصد تربیت اسلامی و ترسیم رویکرد جامعی برای بنا نهادن «الگوی اسلامی تربیت ارزش های دینی» است. رویکردهای رایج دینی و فلسفی فضیلت مدار، بر آموزش سیرت شایسته و تربیت منش مطلوب تکیه کرده اند؛ ولی رویکردهای رایج غیردینی، بر خودشکوفایی و خودتبیینی ارزش ها اصرار می ورزند. مطالعة خاستگاه و واکاوی ذهنیت سکولار حاکم بر این رویکردها، تفاوت کلی نگرش آنها با رویکرد اسلام به دین را به خوبی روشن می سازد.
رویکرد تلفیقی اسلام به تربیت هم زمان؛ ارزش های عقلی و دینی، و امکان، بلکه وقوع هماهنگی تربیت دینی و عقلانی، تفاوت کلیدی رویکرد اسلامی به تربیت ارزش ها با رویکردهای دینی رایج است که به تعامل کامل عقل و دین در هندسة معرفتی اسلام برمی گردد. ارزش های دینی در رویکرد اسلامی، جامع همة ارزش های انسانی، اعم از فردی و اجتماعی است؛ درحالی که همت اصلی الگوهای دینی و فضیلت گرای رایج، وقف تربیت ارزش های اخلاقی و آموزش سیرت نیکو بوده، قلمرو تربیت ارزش ها در آنها به حوزه های فردی و شخصی محدود می شود.
«گزارش و تحلیل دیدگاه آیت الله جوادی آملی در باره نسبی گرایی اخلاقی»
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
اطلاق و نسبیت اخلاق از مباحث مهم در حوزه فلسفه در طول تاریخ این رشته است. برخی مقهور یافته هایی همچون تفاوت فرهنگ ها، جوامع، آداب و رسوم و حتی سلایق فردی شده و با نفی هرگونه عام گرایی و اطلاق در حوزه قواعد و احکام اخلاقی، به سوی نسبی گرایی متمایل شده اند. در مقابل، گروهی نسبیت را نه تنها خلاف یافته های عقلی دانسته اند، اعتقاد به آن را به ضرر افراد و مصالح عام اجتماعی می دانند. فیلسوفان مسلمان با تکیه بر اعتقادات دینی و دریافت های عقلی، احکام اخلاقی را کاشف از واقع می دانند و منکر جعلی بودن این اصول هستند. آیت الله جوادی آملی، مفسر حکمت متعالیه و فیلسوف اسلامی، با توجه به علم بشری و نحوه تحصیل آن و نیز کلیت و جاودانگی اصول و احکام اخلاقی، هرگونه نسبیت در اخلاق بلکه در شناخت انسانی را نفی کرده اند و با ارجاع امکان شناخت احکام اخلاقی به تجربه بشری، علمی بودن و برهان پذیری اصول اخلاقی را اثبات کرده اند. این مقاله با ذکر مؤلفه های اصلی نسبی گرایی اخلاقی، دلایل این حکیم متأله را در نقد این مؤلفه ها تشریح می کند و با توجه به مبنای واقعی بودن اصول و احکام اخلاقی، مستندات ایشان بر اطلاق و کلیت این اصول را تبیین خواهد کرد.
روش شناسی آموزش ارزش های اخلاقی و دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که ارزش ها در ایجاد ثبات در شخصیت افراد و حیات اجتماع بسیار مهم و به عنوان عاملی تأثیرگذار می باشد، آموزش و اشاعه صحیح آنها امری ضروری است. این تحقیق به ارائه روش هایی در جهت آموزش ارزش های دینی و اخلاقی می پردازد. تحقیق حاضر نظری و از نوع توصیفی ـ تحلیلی است و نتایج آن، بیانگر ارائه یک روش جدید به نام روش پله کانی آموزش ارزش هاست. این روش از سه مرحله قبل از آموزش یا «آمادگی و آگاهی»، مرحله آموزش یا «پایه گذاری» و مرحله بعد از آموزش یا « پرورش» تشکیل شده است.
بررسی تأثیر تربیتی قصه های قرآنی درتربیت دینی کودکان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
روش شناسی الگو در انتقال ارزش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث و بررسی در زمینة چیستی الگو و نقش آن در تربیت، همواره دغدغة مهم فیلسوفان تعلیم و تربیت بوده است. بر این اساس، دربارة جایگاه الگو و اهمیت آن، سخنان نغز، بسیار گفته شده است؛ اما دربارة نقش الگو در انتقال ارزش ها و چگونگی اثرگذاری آن بر افرادِ تحت تربیت، به ویژه نسل جوان، کمتر سخن به میان آمده است.
پژوهش حاضر بررسی نقش الگو با رویکرد یاد شده را مطمح نظر خود قرار داده است. نویسنده در این نوشتار با تقسیم روش شناسی مرتبط با الگو و افراد هدف و بیان مؤلفه هایی در ذیل هریک، کوشیده است تا به دیدگاهی نو در این زمینه تقرب جوید. اهمیت و حساسیت الگوپذیری، برخوردار از فرایندی است که سرعت و سلامت آن، به دقت و توجه به این مؤلفه ها و رعایت عملی آنها وابسته است. این پژوهش با رویکرد درون دینی و به شیوة تحلیلی ـ منطقی انجام شده است.
بررسی تطبیقی ناامیدی در نظریه اسنایدر و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناامیدی و نداشتن نگرش مثبت و امیدوارانه، ضمن از بین بردن تلاش های هدفمند آدمی، یکی از موضوعاتی است که تضعیف سلامت روان انسان را سبب می شود. در روان شناسی مثبت نگر، اعتقاد بر آن است که سازه هایی همچون ناامیدی، می تواند به ایجاد انواع بیماری ها منتهی گردد. از این رو در یکی دو دهه ی اخیر، روان شناسان در پرتو نظریه ای به نام نظریه ی امید، با تمرکز بر تفکر امیدوارانه به درمان افسردگی پرداخته اند. از سویی دیگر، با توجه به تأثیر جهان بینی هر فرد در زدودن انواع بیماری ها، نمی توان از نقش دین در زدودن ناامیدی غافل ماند.
پژوهش حاضر درصدد است به روش تطبیقی ضمن بررسی ناامیدی در نظریه اسنایدر و بازیابی آن در مفاهیم قرآن، به میزان هم پوشانی این دو حوزه در تبیین موضوع فوق دست یابد و در پایان بدین نکته راه یافته که در تطبیق ناامیدی در دو حوزه فوق، مشترکات بیش از مفترقات است و یافته های بشری، بسیار شبیه داده های وحیانی است و چون علم اساساً بیان هست ها و نیست هاست، از این رو ارتباط با معنویت در بیان ارزش ها و بایدها و نبایدهای آن، نقش بسیار مؤثری در مقابله با ناامیدی دارد. البته جهت قضاوت درباره اثربخشی بیشتر یا کمتر، مطالعات تجربی و عینی لازم است.
رویکرد ریزوماتیک به معرفت و نقد چالش های آن برای تربیت اسلامی (از منظر ملاحظات معرفت شناختی رئالیسم انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت اسلامی در عصر حاضر با چالش های گوناگونی روبه رو است. بخشی از این چالش ها ناشی از مواجهه جهان بینیِ «خدامحور» با جهان بینیِ «دنیامحور» جهان غرب است. در این میان پست مدرنیسم به جهت آموزه های پیچیده خود، جهت گیری های ضد و نقیضی را در بین اندیشمندان مسلمان برانگیخته است؛ تا جایی که برخی آن را به منزلة فرصتی مغتنم برای تربیت دینی و چاره ای برای کاستی های آن تلقی کرده اند و برخی دیگر معتقدند تفکر پست مدرنیستی اساساً امکان تربیت دینی را نفی می کند. «رویکرد ریزوماتیک» نیز در راستای تحقق بسیاری از آموزه های پست مدرنیستی به عرصه نظام های معرفتیِ قرن بیستمی وارد شد و طبیعتاً تلقی های مثبت و منفی خود را نیز در ارتباط با تربیت دینی به همراه خواهد داشت. مفروض این مقاله این است که رویکرد ریزوماتیک به معرفت برای تربیت دینی چالش هایی به همراه خواهد داشت که ما با مبنا قرار دادن نظام معرفتی رئالیسمِ انتقادی به نقد چالش های آن می پردازیم. بنابراین، در این مقاله ابتدا به طرح ویژگی های رویکرد ریزوماتیک به معرفت می پردازیم و سپس چالش های آن برای تربیت دینی را بررسی می کنیم و در پایان چالش های مطرح شده را از منظر رئالیسم انتقادی مورد نقد قرار می دهیم.