فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۷۵۵ مورد.
فلسفه تربیت اسلامی در رویارویی با دیدگاههای عملی با تأکید بر دیدگاه ویلفرد کار و استفن تولمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواجهة فلسفة تربیت اسلامی با دیدگاههای عملی به دلیل وجود تأثیرات نامطلوب شکاف نظریه و عمل تربیتی ضرورت یافته است. دیدگاههایی که علی رغم تأکیدات متفاوت در یک چیز اشتراک دارند: پافشاری بر احیا فلسفة عملی و بهره جویی از امکانات آن برای غلبه بر مسائل لاعلاج مدرن، از جمله شکاف میان نظریه و عمل تربیتی. این مواجهات به منظور آشکار کردن محدودیتهای دیدگاههای ما نسبت به اعمالمان به عنوان فیلسوف تربیت صورت می گیرد. هم اکنون این مواجهه می تواند میان دیدگاههای فلسفة تربیت اسلامی و دیدگاههای عملی صورت گیرد. هدف از این پژوهش، تبیین محدودیت رویکرد نظری به فلسفة تربیت اسلامی در پرتو نظریة ویلفرد کار است. این محدودیت را می توان در ویژگیهایی که نقاط قوت فلسفة تربیت اسلامی محسوب می شوند جستجو کرد، در چهار ویژگی «مدون بودن»، «کلی بودن»، «فارغ از مکان بودن» و «فارغ از زمان بودن».
بازشناسی مفهوم دینی عقل، مبنایی برای تعلیم و تربیت در اسلام
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بازشناسی ماهیت و مفهوم دینی عقل و نقش آن به عنوان مبنایی برای تعلیم و تربیت در اسلام، پرداخته است؛ در این پژوهش با واکاوی عقل از منظر لغویان، روایات و قرآن کریم به وجوه معنایی آن، از جمله: «موجود مجرد»، «قوه ی درک»، «اندیشه»، «تمییز»، «انزجار از قبایح» و «کسب کنندة علم»، دست یافته است؛ وجه اشتراک همة آن معانی، «موجود» است؛ که در عالم ملکوتی، «مخلوقِ روحانی» نام دارد، در عالم مُلکی، «قوه». ماهیت این موجود، در دو معنای «درک» و «بازدارندگی» ظهور می نماید. همچنین، عقل در مقابل «جهل» و «احمقی»، واقع می شود. عقل بر خلاف جهل، تمایل به خیرات «نظری» و «عملی» دارد و نسبت به تعلیم و تربیت «قبیح»، اثر بازدارندگی از خود نشان می دهد. روایات از «خیر و شر»، به عنوان «وزیران» عقل و جهل یاد می کند؛ از این رو نقش تعلیم و تربیت عقل، از سوی معلّم و متعلّم، در حوزة نظری و عملی به سوی «عاقل شدن» است؛ قرآن نیز عاقل و جاهل را مدح و ذم نموده و مصادیقی از خیر و شر را در تعلیم و تربیت دینی، امر و نهی کرده است. از این رو عاقل در حوزة تعلیم و تربیت، کسی است که در میدان حُسن «فاعلی» و «فعلی»، پا نهاده باشد؛ همچنین در پرتو آن، عقل با مجموعه ای از جذب «خوبی ها» و دفع «بدی ها»، همراه گردیده است؛ تا عقل به سبب تربیت دینی، از قوه به فعل مبدّل گردد؛ بنابراین، در این باره می توان، اهمّ مبانی تعلیم و تربیت عقل را، در پنج ضلعِ «علم نیک»، «ایمان نیک»، «نیّت نیک» ، «گفتار نیک» و «عمل نیک» خلاصه نمود؛ اولین مصداق بارز تعلیم و تربیت دینی در دو حوزة عقل نظری و عملی، خداشناسی و خداپرستی است.
تبیین الگوی تربیت عقلانی بر مبنای اندیشه امام خمینی«ره»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
این مقاله با هدف پاسخ به این پرسش، که الگوی تربیت عقلانی بر اساس اندیشه
امام خمینی«ره» چگونه است، به روش تحلیلی استنباطی صورت پذیرفته است. در پاسخگویی به این پرسش، ضمن اشاره به این نکته که عقل انسانی در دیدگاه امام، عقل جزئی است، شش مبنای تربیت عقلانی طبقه بندی و تجزیه و تحلیل می شود که سه مبنای اوّل عام، و زیربنای تمام روشهای تربیت عقلانی است و دیگر مبانی، یک به یک با روشهای ذکر شده متناظر است؛ این مبانی بدین قرار است: عقل، موهبت الهی به انسان است. عقل دارای ابعاد نظری و عملی است. عقل، تربیت پذیر است. تفکّر، زمینه شکوفایی عقل است. عقل از علم جدانشدنی است. کمال عقل در غلبه عقل بر هوای نفس است. در بخش اهداف، هدف غایی تربیت عقلانی از دید امام دستیابی به لقاء الله ذکر می شود که تحت لوای آن سه هدف کلی علم، ایمان و عمل قرار می گیرد. در بخش اصول و روشها سه اصلِ کاربرد روشهای منطقی، تلازم عقل و علم و تقدم تزکیه بر تعلیم آورده می شود که به دنبال آن سه روش تربیت عقلانی ذکر می شود که شامل تفکّر، علم آموزی و تزکیه نفس است. در نهایت این عناصر در یک شبکه مفهومی ترسیم شده در ارتباط طولی و عرضیشان با هم الگوی تربیت عقلانی بر اساس اندیشه امام را تشکیل می دهند.
واکاوی امکان تأسیس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
می توان با دو رویکرد به مفهوم فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی نگریست: «فلسفه» در حالت مضاف به تعلیم و تربیت اسلامی و فلسفه تعلیم و تربیت در حالت اتصاف به وصف «اسلامی». مدافعان رویکرد نخست با توجه به سه ملاک الف. تلقی محتوایی ب. تلقی روشی ساختاری ج. تلقی ترکیبی به سه گروه قابل تقسیم هستند. رویکرد برگزیده نگارنده، رویکرد نخست با نگاه ترکیبی است. در این رویکرد، دو روش پژوهشیِ «استطباقی» و «استنتاجی» به کارگرفته می شود. با توجه به ویژگیهای متمایزکننده حکمت متعالیه از دیگر نظامهای فلسفه اسلامی، نگارنده در پروژه پژوهشی خود، نظریه پردازی در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه (یا حکمت متعالیه تعلیم و تربیت) را در اولویت قرار داده است. در مقالة پیش رو، موضوع «امکان وقوعی» این نظریه از دو دیدگاه به بحث گذاشته است: 1 تحقق شالوده فلسفی ساختمان این دانش در دوره های زمانی گذشته 2 تحقق نسبی لوازم روش شناختی این دانش در جهان غرب.
مبانی تعلیم و تربیت از دیدگاه دو مفسر بزرگ معاصر
منبع:
کوثر ۱۳۸۸ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی کلیات
طب و تربیت(8)
بررسی جهتگیریهای ارزشی نسل جوان و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو حاصل یک طرح پژوهشی استانی از نوع توصیفی و از انواع کمّی آن است. هدف این تحقیق بررسی وضعیت جهتگیری ارزشی جوانان استان خراسان شمالی و عوامل مؤثر بر آن است. در این تحقیق تغییرات ارزشی در حوزه های دینی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق عبارت است از کل جوانان 15 تا 24 سال استان خراسان شمالی در سال 1392 که به روش نمونه گیری تصادفی، بیش از 450 نفر از آنها از دو جنس مرد و زن انتخاب شد. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای است که جهتگیریهای مختلف ارزشی و عوامل مرتبط با آن را مورد سنجش قرار می داد. تحلیل داده ها نشان داد که جهتگیریهای ارزشی جوانان، در سه مقوله مذهبی سیاسی، فرهنگی اجتماعی و اقتصادی طبقه بندی می شود. میانگین کلی نمره ارزشی جوانان در مقیاس 20، برابر با 4/13 است. در بررسی عوامل مؤثر غیرانسانی، یافته ها نشان داد که جهتگیری ارزشی جوانان با میزان استفاده از برنامه های صدا و سیما، و میزان مطالعه کتابها و مجلات غیر درسی رابطه مثبت معنادار دارد و از سوی دیگر با میزان استفاده از اینترنت و ماهواره قویاً رابطه منفی معنادار دارد. عوامل مؤثر انسانی به ترتیب درجه اهمیت عبارت است از: پدر و مادر، دوستان، برادران و خواهران، معلمان و استادان، همکاران. هم چنین نمره جهتگیری ارزشی دختران در حد معناداری از پسران و ساکنان مناطق روستایی از مناطق شهری بیشتر است. از جمله پیشنهادهای مهم این پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد: تمرکز بر تربیت خانوادگی به جای تربیت فردی، توجه و تمرکز بر مهارتهای دوست یابی و ارتباطی و احیای جایگاه مربیان و معلمان و تلاش برای از بین بردن گسست بین مربیان و متربیان.
بررسی تطبیقی موانع مؤثر بر ازدواج پایدار از منظر روان شناسی اسلامی و انسان گرایی (تأثیرات تربیت دینی بر خانواده پایدار)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات رابطه اخلاق با علوم دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
هدف از این مقاله تحلیلی در درجه نخست، تبیین فلسفه ازدواج، آسیب های حاصل از موانع ازدواج و تشکیل خانواده پایدار و در درجه دوم تحلیل این آسیب ها از ابعاد زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی است و درنهایت به ارائه راهکارهایی کاربردی برای رفع آنها از منظر روان شناسی اسلامی و انسان گرایان پرداخته است. علت این آسیب ها در بُعد زیست شناختی به ارضای نامتعادل نیازهای زیستی- اجتماعی، در بُعد روان شناختی به عدم ارائه آموزش های لازم در دور ه های سرنوشت ساز رشد و در بُعد جامعه شناختی به تبعیت کورکورانه و بدون تعقل از سنت های جامعه، نسبت داده شده است. در پایان، نقش مشاوران و مسئولین جامعه در بهبود این آسیب ها با ارائه شش راه حل کاربردی اسلامی و انسان گرایانه تبیین شده است.
طب و تربیت(7)
چهارچوب نظام تعلیم و تربیت در انسان شناسی براساس اندیشه های علامه محمد تقی جعفری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تفکرات انسان شناسی علامه محمد تقی جعفری به عنوان جزئی از یک نظام منسجم فکری دنبال وبا توجه به برخی چالش های نظام آموزشی معاصر بحث می گردد. این تفکر،حاصل احاطة ایشان براسلام وعلوم جامعه شناسی و روان شناسی بوده و درپیوندعمیق با مباحث تربیتی است وبدون توجه به آن،درک کلیت نظام تعلیم وتربیت او دشوار می گردد.در بررسی مبانی تربیتی انسان شناسی علامه محمدتقی جعفری ضرورت پاسخ گویی به سئوالات اساسی انسان درمحورارتباطات چهارگانه او با خود ،دیگران ،جهان وخدا و همچنین جایگاه آن در مراحل نظام تعلیم و تربیت موردتوجه قرار گرفته که حاصل خلاقیت علامه درطرح مباحث انسان شناسی با رویکرد تربیتی است. مراتب نظام تعلیم وتربیت اورا این روابط در برداشته وهریک بخشی ازدایره علوم انسانی وتجربی را پوشش می دهد. همچنین براین اساس اصولی مانند موضوعیت شخصیت انسان، فرایند تربیت تدریجی، توازن احساس وعقل،یادگیری اجتماعی وفرهنگی وارزش محوری استخراج گردیده است و انتظار می رودکه با توجه به اشراف ایشان به نظام آموزشی معاصر، این مباحث در بومی سازی نظام تعلیم و تربیت وکاهش این چالش ها مؤثر یاشد.
بررسی انتقادی سبک فرزندپروری مقتدرانه بر اساس دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و نقد سبک فرزندپروری مقتدرانه بر اساس دیدگاه ائمه اطهار(ع) است. سبک فرزندپروری مقتدرانه دارای دو حالت کنترل و پذیرش زیاد و شامل سه مؤلفه ارتباط، نظم و خودمختاری است. والدین مقتدر قانونمند هستند و بر استقلال و خودکارامدی فرزندان تأکید دارند و نسبت به آنها بازخورد مثبت نشان می دهند. روش این پژوهش تحلیلی استنتاجی است. نتایج پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه بر بازخواست و تنبیه فرزندان در موقعیت-های تشخیصی از سوی والدین، توقع رفتار معقول و سنجیده بدون در نظرگرفتن توانایی فرزند، کنترل و پذیرش زیاد والدین، معرفی معیارهای زندگی از سوی والدین و رسیدن به اهداف مدنظر آنها، اعمال کنترل مستقیم بر فرزندان و تحمیل پیوسته قوانین با حساسیت به پذیرش برای اجرا تأکید دارد؛ اما دیدگاه ائمه اطهار بر عدم خشونت و تنبیه سخت، وادار نکردن فرزندان و پذیرش کارهای در حد توان آنها، ترسیم اهداف الهی و انتظارات روشن برای تخلق به اخلاق و رسیدن به قرب الهی، نظارت منطقی و حتی المقدور غیر مستقیم بر محور تعادل و حق محوری و عدم تحمیل و امر و نهی به فرزندان اشاره دارد.