فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲۶ مورد.
نسبت اخلاق و سیاست ، بررسى چهار نظریه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
یکى از کهنترین و در عین حال جدىترین مسایل فلسفه سیاسى، بیان نسبت اخلاق با سیاست است. این مقاله مىکوشد چهار دیدگاه عمده درباب این نسبت را بررسى، و دلایل آنها را نقد و تحلیل کند.
این چهار دیدگاه عبارتاند: الف) نظریه جدایى اخلاق از سیاست؛ ب) نظریه تبعیت اخلاق از سیاست؛ ج) نظریه اخلاق دو سطحى و د) نظریه یگانگى اخلاق و سیاست.
تربیت سیاسی
تاریخچهای از علم اقتصاد در جایگاه علمی اخلاقی
حوزههای تخصصی:
چکیده
نگاهی گذرا به تاریخ عقاید اقتصادی نشان میدهد که دانش اقتصاد در بستر اخلاق رشد کرده و تا مدّتها یکی از اقسام حکمت عملی (یا دانشهای عملی Practical Sciences) قلمداد میشده است؛ اما به علل گوناگون از جمله پیشرفت چشمگیر علوم طبیعی و برترییافتن روش تجربی و نیز اتخاذ روششناسی پوزیتیویستی در علم اقتصاد، رفته رفته دانش اقتصاد از دغدغهها و مسائل اخلاقی جدا میشود.
بخش اوّل این مقاله مروری کوتاه بر پیوند علم اقتصاد و فلسفه اخلاق تا پیش از آدام اسمیت و اشارهای به این نکته است که اقتصاد در سنت ارسطویی، بخشی از حوزة مطالعاتی گستردهتری بوده، اخلاق و سیاست را نیز در بر میگرفته است. این تقسیمبندی و نگرش به اقتصاد در قرون وسطا نیز استمرار مییابد.
بخش دوم مقاله به بررسی اقتصاد از دیدگاه آدام اسمیت میپردازد. اگرچه بیشتر صاحبنظران مدعیاند که علم اقتصاد جدید را اسمیت و کتاب تأثیرگذار او، ثروت ملل، بنیانگذاری کرده است، در واقع باید گفت: این تفسیری است که علاقهمندان اقتصاد اثباتی از آرای اسمیت عرضه میکنند و او را مبدع اقتصاد جدید برمیشمارند. دقتها و بازکاویهای جدید در آثار اسمیت نشان میدهد نگرشی که وی به دانش اقتصاد داشته است با تعاریفی که امروزه از اقتصاد میشود، بسیار متفاوت است.
در بخش سوم مقاله که دورة زمانی پس از اسمیت تا 1900 را در برمیگیرد، با مروری بر دیدگاههای مالتوس، ریکاردو، استوارت میل، مارشال و ... نشان داده شده است که اگرچه بخشهای فنی اقتصاد را بهطور قابل ملاحظهای این دانشمندان توسعه دادهاند، عموم آنان همچنان اقتصاد را دانشی میدانستهاند که در خدمت اهداف اخلاقی است.
بخش چهارم مقاله نیز به افول دیدگاه اخلاقی و تسلط دیدگاه اثباتی بر اقتصاد میپردازد.
اخلاق در ورزش با رویکرد بازی منصفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از متفکران اخلاق معاصر، معتقدند ورزش در رشد فردی و اجتماعی تاثیر داشته و ورزش هر جامعه، چون آیینه ای انعکاس دهنده فرهنگ آن جامعه است. با این تفاوت که ورزش ضمن تاثیرگذاری، می تواند از ارزشهای جامعه نیز، تاثیر بپذیرد.بنابر این، ورزش مقوله ای است که در یک جامعه می تواند مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و ... را تحت الشعاع خود قرار دهد. در میان تمام مسائل فوق، آنچه از همه بیشتر مورد بی مهری واقع شده، بحث فرهنگی و اخلاقی ورزش است، موضوعی که در جوامع مختلف و از جمله جامعه خودمان، کمتر به آن پرداخته شده است. شاید به جرات بتوان گفت، در یک رویداد ورزشی خواه کوچک یا بزرگ، آنچه به آن زیبایی می بخشد، نمایش ارزشهای اخلاقی است. احترام به قوانین، به حریفان، به داوران و تماشاگران، به همراه گذشت، بردباری، جوانمردی، عدم خشونت و تهاجم، به کار نبردن الفاظ زشت، استفاده نکردن از داروهای نیروزا(دوپینگ) و مسائلی از این دست از آن جمله هستند.
در این مقاله سعی شده است، اخلاق ورزشی با رویکرد بازی منصفانه ورزشی مورد بررسی قرار گیرد. محوریت فضایل، بازی، رقابت منصفانه، احترام به قوانین و توافق، برداشت های متفاوتی است که از این نوع بازی ارائه شده است. بر این اساس، این نوع بازی در کل جامعه ورزشی، اعم از ورزشکاران، مربیان، داوران، تماشاگران و رسانه ها و تعامل نوع ورزش با اخلاق و مشکلات اخلاقی مرتبط با هر حوزه مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
پیامبر و اقتصاد خانواده
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۵ شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق تجارت [معیشت یا اخلاق اقتصادی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی الگوها و عبرتهای اخلاقی و رفتاری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی تاریخ و سیره پیامبران و امامان در روایات
رسانه و رازدارى
مروری بر حقوق اخلاقی مالکیت فکری و مبانی اعتبار آن
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۴ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از حقوق مترتب بر امور فکری، به خصوص در حوزة مالکیت ادبی و هنری، حقوق معنوی اخلاقی است. این حقوق ارزش اقتصادی مستقیم ندارد و مرتبط با شخصیت پدید آورنده است. پیرامون موارد این حقوق و مبانی اعتبار آن اختلاف نظر وجود دارد. در این نوشتار، ضمن مرور بر موارد حقوق معنوی، از قبیل حق افشای اثر، حق نام و عنوان، حق تمامیت اثر، حق عدول و حق استرداد، کوشش میشود مبانی اعتبار حقوق معنوی مالکیت فکری بررسی شود و گسترة حقوق اخلاقی هر مبنا تحلیل گردد.
اخلاق و سیاست بین الملل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
بحث رابطه اخلاق و سیاست در عرصه سیاست بینالمللى مورد توجه صاحب نظران و نظریهپردازان روابط بینالملل بوده است. رئالیستها امکان بهکارگیرى الزامات اخلاقى را در سیاست بینالملل منتفى مىدانند، حال آن که ایده آلیستها نسبت به تحقق آن خوشبین هستند. در این پژوهش، رابطه اخلاق و سیاست بینالملل با توجه به نحوه توزیع قدرت در سه وضعیت ساختارى امپراتورى، دولت - ملت و حکومت جهانى مورد بررسى قرار مىگیرد.
اخلاق در بازاریابی: ارزش های اخلاقی مورد تأکید اسلام در مدیریت فعالیت های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش بازارها، تنوع محصولات و افزایش تعداد شرکت های تولیدی، فضایی رقابتی را در بازار پدید آورده و درنتیجه شرکت ها ناچار به استفاده از راهبردهایی هستند که سودآوری و ماندگاریِ بیشتر آنها را در بازار به ارمغان آورد. در این میان، توجه بیش از اندازه به بقای شرکت و سودآوری آن، موجب انحراف توجه مدیران از یک اصل اساسی، یعنی اخلاق در مدیریت فعالیت های بازاریابی می گردد. اهمیت این امر به طور خاص در جوامع اسلامی بسیار چشمگیر است؛ بنابراین شناختِ معیارهای اخلاقی اسلام در فعالیت های بازاریابی و عمل به آنها، راهکاری است که نه تنها در چنین جوامعی به دلیل جلب مشتریان بیشتر، سودآوری شرکت ها را افزایش می دهد، ماندگاری آنها را نیز در بازار رقم می زند. بر این اساس، در این پژوهش با هدف شناسایی ارزش های اخلاقی اسلام در مدیریت فعالیت های بازاریابی، با بررسی متون دست اول اسلام (قرآن و روایات)، مجموعه ای از ارزش های اخلاقیِ مورد تأکید این دین الهی، بررسی و ارائه شده اند.
اخلاق روزنامهنگاری؛ آسیبها و چالشها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۳
حوزههای تخصصی:
بحث اخلاق روزنامهنگاری از جمله مباحث مطرح در قلمرو دانش جامعهشناسی، علم ارتباطات و اخلاق کاربردی است. در قلمرو کار روزنامهنگاری این سؤال مطرح است که آیا اخلاق میتواند در این عرصه حاکم باشد؟ اگر آری، اخلاق روزنامهنگاری دارای چه مشخصههایی است؟ آیا رعایت اخلاق در روزنامهنگاری ضروری است؟ وظایف اخلاقی، و اخلاق روزنامهنگاری کدامند؟ همچنین پیششرط روزنامهنگاری حرفهای چیست؟ اصول اخلاق حرفهای کدامند؟ آیا روزنامهنگاری شغل محسوب میشود و یا حرفه؟ در هر دو صورت، پیامد شغل و یا حرفه بودن روزنامهنگاری چیست؟ مشخصات روزنامهنگار حرفهای چیست؟ حریم خصوصی و منافع عمومی چیست و هر یک دارای چه قلمروهایی است؟ پارادوکس حق برخورداری افراد از آزادی بیان و اطلاعات، و اینکه «دانستن حق مردم است» و وجود موانعی همچون حق داشتن «منافع عمومی» و «حریم خصوصی»، چگونه قابل حلّ است؟ عرصه و قلمرو حریم خصوصی تا کجاست و آیا میتوان آن را نقض کرد؟ و سرانجام اینکه، آسیبها و چالشهای پیشروی روزنامهنگار کدامند؟
این مقاله، در تلاش است تا به اجمال، به سؤالاتی از این دست پاسخ دهد.
امام خمینی و اخلاق سیاست ورزی
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۹ شماره ۲۸۰
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
اصول اخلاق حرفه ای در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های دانش اخلاق که به تازگی در ایران جایگاهی پیدا کرده، حوزه اخلاق حرفه ای است که لازم است ازلحاظ معرفتی بیشتر به آن توجه شود. یکی از منابع غنی در اخلاق حرفه ای، آموزه های دین مبین اسلام است. اما شناخت و ترویج اخلاق حرفه ای برمبنای اسلام، بدون تحلیل آموزه های اخلاقی نهج البلاغه امکان پذیر نیست. باتوجه به این مهم، در پژوهش حاضر برآنیم تا با استفاده از روش تحلیل اسنادی، اصول اخلاق حرفه ای را در کتاب ارزشمند نهج البلاغه بررسی کنیم. نتایج نشان می دهد که امام علی (ع) همواره به بحث اخلاقیات و اصول اخلاقی توجه داشته اند و در موارد فراوانی، کارگزاران و یاران خود، به طور اخص و تمامی انسان ها را در طول زمان به رعایت آنها فرمان داده اند. اصول اخلاقی مطرح در نهج البلاغه، مشتمل بر: اصل احترام، اصل آزادی، اصل انصاف، اصل وفای به عهد، اصل امانت، اصل صداقت، اصل مسئولیت پذیری، اصل نقادی و انتقادپذیری، اصل مدارا و سعه صدر، اصل قانون مداری، اصل اعتدال و اصل رازداری است.