مقالات
حوزه های تخصصی:
تخیّل به ویژه تخیّل اخلاقی، مقوله ای است که تعریف دقیق و تعیین مختصات آن، چندان مورد توجه قرار نگرفته و بررسی نقش آن در بسیاری از نظام ها و نظریه های اخلاقی ازجمله اخلاق اسلامی مغفول مانده است. برای رسیدن به این هدف، با ارائه تعریف پیشنهادی خود از تخیل اخلاقی، نسبت این تعریف با پاردایم های رایج بررسی می شود. پس از تبیین رابطه و تفاوت های تخیل اخلاقی با مفاهیمی چون خرافه یا ایمان به غیب، نقش و مدخلیت تخیل در دو سطح جداگانه تحلیل خواهد شد: سطح اصول شکلی و سطح هنجارهای اخلاق اسلامی. برای انجام این مهم، کارکرد تخیل در قاعده طلایی به عنوان یک اصل مهم در میان اصول شکلی اخلاق اسلامی تحلیل گشته، با بررسی فضایل و رذایلی چون قرض الحسنه، غیبت، زکات، قتل و احیا، نقش تخیل در ساحت هنجارها واکاوی خواهد شد.
چالش های اخلاقی اشتغال زنان برای خانواده (بررسی تطبیقی اسلام و فمینیسم و ارائه راهکارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان می دهد مادران شاغل باید نزدیک به دوبرابر مادران غیرشاغل در هر روز وقت صرف کنند تا بتوانند هم وظیفه مادری و همسری خود را انجام دهند و هم از عهدة مسئولیت شغلی خود برآیند که این موجب کاهش توانایی، بی حوصلگی و خستگی بیش از حد آنها می شود. اسلام با اشتغال زنان در بیرون از خانه مخالفتی ندارد؛ به شرط آنکه، سلامت اخلاقی آنان به خطر نیفتد، حرمت و عفت آنان در معرض آسیب و خطر قرار نگیرد و کیان خانواده آسیب نبیند. در مقابل، فمینیسم با روانه ساختن بی رویه زنان به بازار کار، به محیط خانه که بهترین محیط هنرنمایی زن و مهم ترین ابزار زن برای مشارکت اجتماعی و تأثیرگذاری بر اعضای خانواده است، آسیب های جدی وارد کرده است. در این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته، دیدگاه های اسلام و فمینیسم در موضوع اشتغال زنان با هم مقایسه شده و سپس چالش های اخلاقی این امر برای خانواده از دیدگاه فمینیسم و راهکارهای اسلام در این زمینه بررسی شده است.
مفهوم انصاف در اخلاق اسلامی و نسبت آن با قاعده زرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه اخلاقیِ «با دیگران تنها به گونه ای رفتار کن که رضایت می دهی در همان موقعیت با تو رفتار شود»، در روایات اسلامی به «انصاف» و در نظام های اخلاقی معاصر، به «قاعده زرین» شهرت یافته است. به رغم تشابه معنایی این دو با هم و فراگیر بودن آنها در تمام ساحات رفتاری انسان، از یک سو شاهد ابهام در جهاتی از موضوع و طرح کلی آن هستیم و از سوی دیگر، تعارض ها و سوءفهم هایی مشاهده می شود که در نظام های اخلاقی معاصر همچنان محل توجه و نظر است. تحلیل و تطبیق یافته های موجود نشان می دهد که مفهوم «انصاف» با «قاعده زرین» همپوشانی دارد و با تحلیل سیستمیِ معنای مشترک آن دو، یعنی داشتن انتظار معقول و مشروع از خود و دیگری در صورت قرار گرفتن در موقعیت های فرضیِ مشابه، می توان الگوی رفتاری مناسبی برای زیست فردی و اجتماعی به دست داد.
اخلاق در بازاریابی: ارزش های اخلاقی مورد تأکید اسلام در مدیریت فعالیت های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، گسترش بازارها، تنوع محصولات و افزایش تعداد شرکت های تولیدی، فضایی رقابتی را در بازار پدید آورده و درنتیجه شرکت ها ناچار به استفاده از راهبردهایی هستند که سودآوری و ماندگاریِ بیشتر آنها را در بازار به ارمغان آورد. در این میان، توجه بیش از اندازه به بقای شرکت و سودآوری آن، موجب انحراف توجه مدیران از یک اصل اساسی، یعنی اخلاق در مدیریت فعالیت های بازاریابی می گردد. اهمیت این امر به طور خاص در جوامع اسلامی بسیار چشمگیر است؛ بنابراین شناختِ معیارهای اخلاقی اسلام در فعالیت های بازاریابی و عمل به آنها، راهکاری است که نه تنها در چنین جوامعی به دلیل جلب مشتریان بیشتر، سودآوری شرکت ها را افزایش می دهد، ماندگاری آنها را نیز در بازار رقم می زند. بر این اساس، در این پژوهش با هدف شناسایی ارزش های اخلاقی اسلام در مدیریت فعالیت های بازاریابی، با بررسی متون دست اول اسلام (قرآن و روایات)، مجموعه ای از ارزش های اخلاقیِ مورد تأکید این دین الهی، بررسی و ارائه شده اند.
ادیان بزرگ، قاعده زرّین و «دیگری»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، تحلیلی محتوایی از نگاه هفت دین زنده جهان (یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودا، هندو، کنفسیوس و زرتشت) به قاعده زرّین است. این قاعده در نگاه ادیان، شامل مؤلفه هایی چون «خود»، «دیگری» و «پسندیدن» است که با نگاه به روابط بین شخصی، از متدینان به هر یک از ادیان، عمل به آن مطالبه شده است. نگرش مطلوب ادیان، خود را در وضعیت وجودیِ دیگری دیدن یا از منظر دیگری به رفتار خود نگریستن بوده است. توجه به مؤلفه های مختلف این قاعده در گزارش ادیان، به ویژه مؤلفه «دیگری»، نشان می دهد که از منظر ادیان، مراعات قاعده زرّین صرفاً در برابر هم کیشان نیست و این قاعده در تراز یک قاعده همگانی و جهان شمول و صرف نظر از کیش و آئین خاصی، از سوی ادیان توصیه شده است.
تحلیل و بررسی نظریه نفس الامری الزام های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاوت نگاه به سرشت بایستگی های اخلاقی، منشأ تنوع نظریه هایی در این باب شده است. نظریه الزامات اخلاقی آیت الله لاریجانی یکی از آنهاست که به علت اعتقاد به معناداری و واقعیاتی نفس الامری، از سایر نظریه ها متمایز شده است. این مقاله ضمن تبیین دیدگاه ایشان و بررسی اجمالی سایر نظریه ها از نگاه خود ایشان، نظریه الزامات اخلاقی و عقلی را در سه حوزه معناشناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی تحلیل و ارزیابی کرده است و ضمن اصرار بر اتقان و عدم تعارض بخش های مختلف این نظریه، نقدهایی بر آن وارد کرده است؛ انحصار عقل در ادراک، قابل تأمل است و تأکیدهای قرآنی، روایی و فلسفی بر جایگاه عقل عملی و الزام و تدبیر آن نیز قابل توجه است. با توجه به جایگاه عقل در منابع مختلف و ترسیم دقیق آن، نحوه ادراک ما از احکام عقلی، نیازمند تفصیل بیشتری است که با لحاظ رویکرد مُدرکیت عقل، توجیهات مقدر دیدگاه فوق، به سمت تعارضات پیش خواهد رفت؛ اما اگر نگاه به جایگاه عقل تغییر کند، تدقیق اندیشمندان و ازجمله خود استاد لاریجانی در نظریه الزامات اخلاقی و عقلی، مقدمه تسریع در روند رسیدن به نظریه ای جامع در باب نظریه اخلاقی اسلام خواهد شد.
پایه نظری موعظه پذیری (اتّعاذ) براساس قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی چارچوب نظری موعظه پذیری براساس قرآن و احادیث می باشد. این پژوهشِ کتابخانه ای - توصیفی با روش تحلیل محتوا به کشف و بررسی عناصر مؤثر در پذیرش موعظه پرداخته و سپس مناسبات میان آنها را بررسی کرده و نظام حاکم بر آنها را مشخص ساخته است. یافته های این پژوهش آن است که ایمان، تقوا، عقل، زهد، واعظ درونی، قلب نرم و منعطف و هوشیاری، از عناصر مؤثر در پذیرش موعظه هستند که در سه گروه عناصرِ شناختی، عاطفی و عملکردی طبقه بندی می شوند. بر این اساس، چارچوب نظری موعظه پذیری، مبتنی بر خودِ عقلانی، خودِ عاطفی، خودِ مهارگر و خودِ موعظه گر است. از سویی باید پیش از موعظه، این چهار «خود» را در افراد به وجود آورد و تقویت نمود که این وظیفة دستگاه های تبلیغی، آموزشی و پرورشی است. از سوی دیگر می توان با طراحی ابزار سنجش آن، به بازشناسیِ افراد موعظه پذیر از انسان های موعظه ناپذیر اقدام نمود.