همه مردم «ملهم عاصم المصری» را میشناختند. او به شجاعت، قدرت، وجاهت و بزرگی معروف بود. ایشان پسری داشت بهنام ابونایف که به این خاطره مربوط میشود. امام صدر برای مدتی موقت در محلی از بقاع بهنام هتل آلویت مستقر بود. این محل بعدها به «مدینه الامام الصدر» مشهور گردید.
حضرت امام حسین (ع) که وارث انبیاء و به ویژه پیامبر اکرم (ص) می باشد، همچون آن بزرگواران در پی ترویج آیین توحید در پرتو برقراری عدالت و امنیت و عمل به احکام الهی می باشد که در خطابه گرانقدر خویش در «منی» نیز صریحا این موضوع را بیان داشتند و برای تاکید هرچه بیشتر، در همه مراحل قیام الهی خود آیات قرآن تلاوت نمود و یاران و مخالفان خویش را متوجه این مبانی وحیانی می سازد که در این مقاله به طور خلاصه به بررسی این جنبه از قیام امام حسین (ع) می پردازیم.
خلافت حمودیان را علی بن حمود به سال 407 ه.ق در بخشی از اندلس بنیاد نهاد. وی که نسب به ادریسیان مغرب می برد، با استفاده از اوضاع آشفته دستگاه خلافت اموی که ناشی از فساد اداری و نابسامانی سیاسی حاکم بر آن بود، سلیمان بن حکم را در بند کرد و به قتل رساند و خود را خلیفه خواند. از آن پس او و شماری از برادران، فرزندان و برادرزادگانش با فراز و فرود تا سال 449 ه.ق بر بخشهایی از اندلس فرمان راندند.
مسأله اصلی در این پژوهش آن است که چرا و چگونه خلافت امویان پس از سقوط به حمودیان انتقال یافت، و این خاندان چه نقشی در گسترش و انتشار تشیع در اندلس داشتند. بر اساس آنچه از منابع و مأخذ و مطالعات این پژوهش برمی آید، حمودیان خود بر مذهب تشیع بودند و با آن که از تفکرات کلامی مدون، فلسفه ای نظام یافته و مبانی فقهی استواری برخوردار نبودند، اما ساختار مذهبی موجود در اندلس آن روز که مبتنی بر حمایت بی چون و چرا از اهل سنت مالکی بود را درهم ریخته و مجالی برای صاحبان مذاهب دیگر، به ویژه شیعه، فراهم ساختند و زمینه بروز و ظهور حداقلی تشیع را در آن سرزمین ایجاد نمودند.
این پژوهش بر اساس روش تاریخی سامان یافته و پس از استخراج داده ها و مواد تاریخی، نخست زمینه های ظهور حمودیان را تعیین نموده ، آن گاه نقش آن خاندان را در گسترش تشیع و حمایت از اندیشه های شیعی تحلیل کرده است.
امام حسین(ع) قرآن را با روح و جسم خود به عرصه عمل کشید که این از لطف پرورش در دامان پیامبر(ص) و تربیت دینی از جانب حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س) میباشد. که در این مقاله سعی شده قواعد ثابت و منطق قوی و مبادی قرآنی نهضت حسینی در پرتو سخنان و خطبه های آن بزرگوار از مکه تا کوفه و کربلا بررسی گردد.
آنچه تاکنون در حوزه مطالعات تاریخ اسلام و حوادث دوران حکومت امیرالمومنین(ع) مطرح شده، بیشتر تبیین تاریخی حوادث بوده که موجب شده است بسیاری از جوانب فرهنگی و اجتماعی آن ها مغفول مانده و تنها به گزارش شرح حال از روند وقایع اکتفا شود. به نظر می رسد آنچه امروزه می تواند راه گشای فهم بسیاری از وقایع آن دوران باشد، تبیین دیدگاه ها و مبانی نظری آن حضرت(ع) از خلال کلام و گفتار ایشان است؛ زیرا زبان آدمی، معرّف شخصیت اوست و به واسطه فهم گفتمان هر شخص و چینش منطقی کلمات او در کنار همدیگر و تحلیل محتوای آن هاست که می توان به درکی جامع از دیدگاه های آن فرد دست یافت و همچنین، با نگاهی کلی به منطق حاکم بر مجموعه باقیمانده از کلمات ایشان و تحلیل محتوای آن ها، امکان بازسازی یک سامانه کامل و تصویرپردازی از نگاه آن حضرت(ع) به وجود می آید. به عبارت دیگر، با تأملی دقیق و چینش منطقی کلمات و جملات، سخنان یا نوشته های افراد و تحلیل محتوای کیفی آن ها می توان تا اندازة زیادی به اعماق اندیشه های آنان آگاهی یافت. این مقاله به دنبال این است که با بررسی مضامین نامه های مبادله شده بین حضرت علی(ع) و معاویه در دوران کوتاه حکومت حضرت(ع) به روش تحلیل محتوا، به نگاهی جامع در مورد مبانی سیاسی، فکری، عقیدتی و اخلاقی معاویه از نگاه حضرت علی(ع) دست پیدا کنیم.