از دیر باز تناسب آیات 19 16 سوره قیامت با بقیه آیات سوره، توجه مفسران را به خود جلب کرده است. برخی آن را جمله معترضه دانسته اند و در سبک و سیاق گفتاری، توجیه نموده اند، برخی دیگر تناسب تضاد یا تناسب وجود کلمه «عجل» در این آیات و آیات پس از آن را مطرح نموده اند. به نظر نگارنده هیچ یک از این توجیه ها صحیح نیست و صحیح تر آن است که مضمون و ساختار سوره قیامت بر پایه واژه کانونی «جمع» شکل گرفته است. واژه «جمع» با مشتقات لفظی و معنوی خود کل سوره را تحت پوشش قرار داده است. مشتقات لفظی«جمع» با عبارت «لن نجمع»، «جُمع» و «جمعه» در آیات سوره بیان گردیده است و مشتقات متضمن معنای «جمع» در عبارت «المستقر»، «باسره»، «التفت» و «علقه» نهفته است. بنابراین کل سوره قیامت تجلی یکی از اسماء خدای متعال با عنوان اسم «جامع» است.
فرهنگ زبانی نگرش ها، باورها، هنجارها و سرمایه های ادبی- علمی و ساختارهای دستوری- بلاغی هر زبان است که پیکره اصلی آن زبان را شکل می دهد. در ترجمه قرآن کریم نیز باید به فرهنگ زبانی عصر نزول توجه کرد تا بتوان مفهوم حقیقی کلمات و آیات قرآن کریم را به زبان مقصد انتقال داد. در این نوشته به بررسی مفاهیم فرهنگی شیطان، أخ، أخت، أب، ملک، فراش، أخو عاد، شعر، صدق، أخری، غلّ ید، کشف ساق، وراء ظهر، ردُ الید الی الفم، بکاءُ السماء و الارض و ... در زبان عربی عصر نزول پرداخته می شود و معادل فارسی آن در زبان مقصد جستجو می گردد تا از این رهگذر مفهوم حقیقی کلمات و آیات به زبان مقصد انتقال داده شود و نیز به نقد ترجمه هایی پرداخته می شود که در انتقال مفاهیم اصلی باز مانده اند.
مى توان ساختار تعالیم قرآن را در سه رهیافت کلى: ساختار دلالى، صنفى و معنایى (جزءنگر و کل نگر) دسته بندى کرد. هر چند این سه نوع رویکرد به معناى انفصال قطعى هر کدام از یکدیگر ـ بدون آنکه نقطه مشترکى داشته باشند ـ نیست.
این مقاله به بررسى این سه رهیافت به ویژه رویکرد معنایى (در شکل کل نگر) مى پردازد تا انسجام درون متنى از تعالیم وحى را بر مدار «توحید» بنمایاند، راهکارى براى فهم معارف قرآن فراهم آورد و نسخه اى به مربیان براى اصلاح فرد و جامعه، ارایه کند