تفسیر قرآن کریم در دو دوره بر اثر ورود علوم بشری به دنیای اسلام برجستگی خاصی پیدا کرد که در این مقاله به بررسی ویژگی های تفسیری و مقایسه آنها پرداخته می شد: یکی قرن چهارم و پنجم با ترجمه کتب یونانی و ایرانی به زبان عربی در دوره خلافت عباسی و دیگر قرن چهاردهم و پانزدهم بر اثر رنسانس و نوزایی علمی و ورود علوم غربی به دنیای اسلام. سعی بر این است، موضوعاتی چون گرایش های تفسیری، روش های تفسیری، ابزار مورد استفاده مفسران و نیز نیازها و عوامل روی آوری آنان به این روش ها و گرایش ها در هر دوره تبیین شود و تفاوت های بررسی و تحلیل گردد.
"قرآن کریم کلام مُنزل ربوبی و علی علیهالسلام پرورش یافته مکتب نبوی قلمداد میگردد و آنچه از کلام ربوبی بر قلب مطهر نبوی نازل گشت، تمام آن به شاگرد بیبدیل و وصی پیامبر صلیاللهعلیهوآله تعلیم داده شد و آن بزرگوار از حقایق و اسرار قرآن آگاه گردید؛ از این رو میتوان کتاب علی علیهالسلام ، یعنی نهج البلاغه را برترین کتابها پس از قرآن و شخصیت او را برترین شخصیتها پس از پیامبر صلیاللهعلیهوآله دانست.
موضوع ارتباط علی علیهالسلام با قرآن همواره مطمح نظر اصناف گوناگون اصحاب علم و معرفت بوده و میباشد و در این میان اهل انصاف و بصیرت، اذعان دارند که قرآنشناسی از منظر علوی در واقع همان قرآنشناسی از منظر قرآن است؛ چرا که علی علیهالسلام را به حق، قرآن ناطق میدانند؛ همچنانکه حضرت خود به این حقیقت اشاره نموده است (نهجالبلاغه، خطبه 158).
در هر صورت بررسی هماهنگی و همرنگی میان قرآن ناطق و صامت، میتواند کاشف برخی از حقایق و اسرار پیرامون شخصیت والای امیرمؤمنان علی بن ابیطالب علیهالسلام و جایگاه رفیع شیعیان و پیروان او باشد. موضوعاتی از قبیل شهادت بر رسالت نبوی، پذیرش حقیقت، ثقلین اکمال دین ربوبی، عصمت از خطا و لغزش، شفاعت و رحمت و هدایت فراگیر، از جمله هماهنگیهای میان قرآن و علی علیهالسلام میباشد که در این نوشتار به آنها خواهیم پرداخت.
"
هم نشینی کلماتی که تمایل به ظاهرشدن در کنار یکدیگر دارند، فرایند باهم آیی نامیده می شود که نقش سازنده ای در شکل دهی نظام واژگانی زبان ها ایفا می کند. در پژوهش حاضر کوشش شده است تا در پیکره ای به وسعت چهار سورة متوالی اِسراء، کهف، مریم و طه، به بازنمایی باهم آیی ها در قرآن مجید پرداخته شود. کتابی که به برکت آن امروزه بیداری اسلامی در سراسر جهان گسترده شده است؛ لذا می طلبد که این مصحف شریف از ابعاد گوناگون واکاویده و اسرار آن بر ره پویان معارف اسلامی آشکار شود. بر مبنای 20 رابطة مفهومی معرفی شده در این پژوهش، که 17 رابطة آن در پیکرة بررسی شده مشاهده شد، 397 نمونه ترکیب باهم آیند (با احتساب نمونه های تکراری) از مجموع 454 آیه استخراج شد که بیانگر بهره گیری گستردة قرآن مجید از فرایند باهم آیی به منظور القاء و انتقال مفاهیم و اصول معرفتی است. در این جستار روابط اسنادی، باهم آیی و تقابل بیشترین میزان وقوع را به خود اختصاص داده است. افزون بر این، نتایج این پژوهش نشان داد که برخلاف تعدد و تنوع موضوعات و نزول تدریجی قرآن، برخی از ترکیبات باهم آیند در جزءجزء قرآن مشاهده می شود که نه تنها منقطع و گسسته بودن قرآن را تأیید نمی کند؛ بلکه حکایت از زنجیرة بهم پیوسته ای دارد که در کلّیت آن، امر هدایت بشریت نهفته است. شناسایی و توصیف باهم آیی های ساده و چندگانه، یک سویه و دوسویه و بافاصله و بی فاصله از دستاوردهای این پژوهش است.
نقش برجسته اعراب کلمات و جملات در دریافت مفهوم کلام عربی مقوله ای غیرقابل انکار است. در این میان درک مفاهیم والای آیات قرآن کریم به کمک بررسی نقش کلمات و جملات آن همواره مورد توجه عالمان و ادبا بوده است. لذا مقوله بررسی اعراب کلمه و کلام قرآنی اهمیت بسزایی دارد. در این مقاله با عنایت به گروهی از کلمات قرآن کریم موسوم به اسم منقوص که شرایط پذیرش اعراب ظاهری رفع و جر ندارند، نظرات مفسران و علمای نحو جمع آوری شده و با ترجمه های فارسی موجود تطبیق داده شده است تا بتوان به تحلیل واحدی در خصوص نقش و ترجمه این اسامی دست یافت. نتیجه بحث که به روش تحلیلی- توصیفی ارایه شد، نشان می دهد که اختلاف اعراب اسامی منقوص در حالات تقدیری باعث دریافت مفاهیم متفاوتی از کلام خداوند سبحان می شود. همچنین اغلب مترجمان قرآن کریم بر اساس کتب تفسیری و نه اعراب القرآن به ترجمه واژه پرداخته اند.