چکیده
تبیین وحى از منظرهاى مختلف قابل بررسى و پىگرى است، زیرا تحلیل وحى مورد توجه متکلمان، فلاسفه، عرفا و مفسران قرآن بوده است. آنان با گرایشهاى کلامى، فلسفى، عرفانى و تفسیرى خود، دست به تبیین وحى زده و به این ترتیب، نظریههاى کلامى، فلسفى، عرفانى و قرآنىِ وحى را در تحلیل وحى پدید آوردهاند. ما در این نوشتار به نظریههاى متکلمان خواهیم پرداخت و تبیینهاى آنان را از وحى ارائه خواهیم داد. به طور کلى، متکلمان مسلمان، دو رویکرد زبانى و غیرزبانى از وحى دارند. رویکرد زبانى، نظریههاى کلام نفسى، کلام حادث و توقف را در برمىگیرد و رویکرد غیرزبانى، نظریههاى وحى یا شعور ویژه و تجربه دینى را شامل مىشود.
«وحى» جوهره معرفت دینى و رکن آموزههاى اسلامى است که شناخت ماهیت، حقیقت، قلمرو و گستره آن امرى ضرورى از حیث کلامى، تفسیرى، فلسفى و حتى عرفانى است و افق بینش و آفاق گرایشهاى دینى را نزد دینداران افزون مىنماید. اگر چه پیشرفت علوم جدید و تأملات و تعاملات معرفتى، «فهم حقیقت وحى» را آسانتر و کاملتر کرده و تجربههاى عرفانى و مواجهه باطنى و درونى با خداوند و جهان غیب و غیب جهان، همافق با مقوله وحى الهى بر پیامبران خویش است ولى وحى مقولهاى مستقل، ویژه انبیا، تجربهناپذیر و غیرقابل بسط است که اساسا به لحاظ مبادى و نتایج با تجربههاى بشرى صرف (هر چند عرفانى) فرقهاى فاحشى دارد؛ چه این که گیرنده وحى و نفس وحى معصومند و پیامآوران وحى در سه ساحت دریافت، نگهدارى و ابلاغ وحى به مردم داراى عصمت هستند، پس قیاس تجربههاى باطنى و درونى با وحى پیامبران الهى قیاس مع الفارق است به همین جهت، عنوان مقاله را «وحى پیامبرانه» نامگذارى کردهایم تا اختصاصى بودن وحى به پیامبران، رابطه ویژه پیامبران با خدا و فرشته وحى در دریافت پیام هدایت و سعادت انسانها را معلوم سازیم. البته این به معناى آن نیست که وحى تفسیرپذیر و قابل شناسایى نمىباشد و راه فهم به حقیقت وحى بسته است، بلکه به معناى قرار گرفتن وحى پیامبران در افق و مرتبهاى بالاتر و والاتر از تجربههاى عرفانى و دینى و کشف و شهود است.
مفهوم «وحى» یکى از مفاهیم مهم و اساسى ادیان ابراهیمى است که این ادیان را از مکاتب بشرى متمایز مىسازد. چیستى و سرشت وحى یکى از مباحث مهم فلسفه دین و کلام معاصر است. پیرامون سرشت و ماهیت وحى، دو دیدگاه عمده وجود دارد که عبارتند از وحى گزارهاى و وحى تجربى. بر اساس وحى گزارهاى، خداوند حقایق و گزارههایى را بر پیامبر وحى مىکند، اما بر اساس وحى تجربى، پیامبر با خدا مواجههاى داشته و تفسیر آن مواجهه و تجربه دینىاش را براى دیگران منتقل مىکند. مقاله حاضر، در واقع در صدد نقد این دیدگاه؛ یعنى همسانانگارى وحى و تجربه دینى (= وحى تجربى) مىباشد. مقاله پس از توصیف دیدگاه تجربه دینى و مفاهیم اساسى آن، به زمینههاى ظهور این نظریه اشاره کرده و پس از نقد و بررسى این دیدگاه، تفاوتهاى وحى و تجربه دینى را بیان مىکند. بنابراین، با توجه به نقدهایى که دیدگاه تجربه دینى دارد و نیز تفاوتهاى اساسى که میان وحى و تجربه دینى وجود دارد، نمىتوان دیدگاه فوق؛ یعنى تجربه دینى را در مورد وحى و بخصوص وحى اسلامى پذیرفت.
طبق متون مقدس متعلق به ادیان الهی، خداوند متعال ارتباط خاصی را به نام "ارتباط وحیانی" با بشر برقرار کرده و از این طریق با بشر، به گونههای مختلف سخن گفته است. سؤال اصلی که در مورد ارتباط وحیانی خدا و پیامبر طرح میشود، این است که: "چگونه ارتباط وحیانی خدا و پیامبر تحقق میپذیرد و ماهیت این ارتباط چیست." در حقیقت منشأ سؤال مذکور، به این سؤال برمیگردد که ارتباط میان دو امر تکوینی - یعنی، وحی و روح پیامبر - با یکدیگر چگونه محقق میشود؟ این پژوهش در صدد ارایه یک راه حل مناسب، برای تبیین ارتباط وحیانی خدا و پیامبر بر اساس مبانی فلسفی - عرفانی است.برای تبیین ارتباط وحیانی خدا و پیامبر، تمسک به ظاهر متون ادیان الهی، هر چند لازم است، ولی کافی نیست؛ چرا که متون مذکور، نیاز به تحلیل فلسفی و عرفان نظری دارند و تنها با تحلیلهای فلسفی و عرفانی این گونه متون، میتوان جواب کافی را تهیه نمود. راهی که ما، برای تحلیل فلسفی و عرفانی این گونه متون و یافتن پاسخ برای سؤالهای مربوط برگزیدهایم، متکی بر قاعده "قوس نزولی وحی و قوس صعودی پیامبر" میباشد. این قاعده، مستنبط و مکتشف از قاعده فلسفی و عرفانی "قوس نزولی و صعودی وجود و چهار اصل فلسفی - عرفانی و نیز آیات قرآن و روایات اسلامی" میباشد و یافته اصلی پژوهش، نیز پرکردن یک خلأ علمی و ارایه یک راه حل مناسب برای تبیین ارتباط وحیانی خدا و پیامبر، بر اساس مبانی فلسفی - عرفانی چنین ارتباطی است.
تجربه دینى» یکى از مباحث مهم فلسفه دین معاصر است که رویکردهاى متعددى نسبت به آن وجود دارد. تحویل و فروکاستن وحى به تجربه دینى یکى از این رویکردهاست. بر اساس این دیدگاه، وحى نه از سنخ گزاره، بلکه مواجهه و تجربهاى دینى است که براى شخص پیامبر رخ مىدهد. نوشتار حاضر که به نقد و بررسى این دیدگاه اختصاص یافته است، پس از اشارهاى اجمالى به تجربه دینى، تعریف و ماهیت آن، به توصیف و تحلیل وحى تجربى در سنت الهیات لیبرال مسیحى و همچنین در میان روشنفکران مسلمان پرداخته، سپس این دیدگاه را مورد نقد و بررسى قرار مىدهد و در پایان، پس از ذکر تفاوتهاى وحى و تجربه دینى، به تأثیر این دیدگاه بر ایمان دینى مىپردازد.