فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
کیفیت بدن اخروی از مباحث مهم معاد جسمانی است. پرسش این است که آیا بدن محشور در آخرت، عنصری یا مثالی است و یا به طور کلی با بدن دنیوی و مثالی تفاوت دارد؟ ملاصدرا بر اساس مبانی عقلی، از جمله اصالت وجود، تشکیک در وجود، تشخص وجود، حرکت جوهری و تجرد خیال، درصدد اثبات عینیت بدن اخروی و دنیوی برآمده است ولی آنچه موفق به اثبات آن شده است بدن اخروی به وجود ملکوتی مثالی است. علامه طباطبایی که خود پیرو حکمت متعالیه است، با استناد به برخی از دلایل وحیانی و مبانی عقلی، از جمله قاعده حکم الامثال، تلازم نفس و بدن، تبعیت جسد از نفس و اصیل بودن نفس در هویت آدمی، معتقد است آنچه در قیامت برای پاداش کیفر ضروری است همانندی در انسان بودن است که با وجود نفس محقق می شود و لازم نیست بدن اخروی در همه اجزا و صفات، عین بدن دنیوی باشد. از این رو بدن اخروی مثل بدن دنیوی است، اگرچه از نظر نفسانی، انسان محشور در قیامت عین انسان دنیوی است. پایبندی به مبانی حکمت متعالیه و استناد به دلایل نقلی از مشترکات این دو حکیم در تبیین بدن اخروی است ولی اعتماد بیشتر علامه به دلایل نقلی و حضور و تبعیت بدن از نفس در عالم آخرت، مطلبی است که دیدگاه علامه را از ملاصدرا متمایز می کند. در پژوهش حاضر این تمایز با توجه به آثار فلسفی و تفسیری این دوحکیم مورد تحلیل و نقد و ارزیابی قرار می گیرد.
تحلیل چهره شناسی حضرت مهدی و نقد دیدگاه تعدد قائم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دستاوردهای اجتماعی حکومت امام مهدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نقش ژئوپلتیک غرف آسیا در نبردهای عصر ظهور؛ از منظر ادیان ابراهیمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی پیش بینی های قرآن و حدیث درباره مهدی و مسیح ، توافق یا تقاب ؟!(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر روایات و عترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
جایگاه خدا و انسان در آموزه نجات اسلامی (با تأکید بر دیدگاه شیعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تبیین دیدگاه های نجات شناختی مذاهب کلامی باید بررسی شود که نجات انسان در جهان آخرت، جنبه استحقاقی دارد یا تفضّلی و اینکه این به تدبیر دنیوی بشر مربوط است یا تقدیر ازلی الهی. سپس می توان جایگاه خدا و انسان را در آموزه نجات شناختی یک مکتب به درستی تعیین نمود. مطالعه و بررسی تاریخ اندیشه های کلامی نشان می دهد پاسخ های کلام اسلامی به این پرسش ها، در قالب سه دیدگاه نجات شناختی قابل تفکیک و معرفی است: 1. دیدگاه خدامحور اشاعره؛ 2. دیدگاه انسان محور معتزله؛ 3. دیدگاه خدا انسان محور شیعه. در این نوشتار سعی شده تا این سه دیدگاه نجات شناختی به اختصار معرفی شود و مبانی فکری هر یک از آنها تبیین گردد. در پایان نیز مزایای دیدگاه ترکیبی شیعه (دیدگاه خدا انسان محور) بیان خواهد شد.
تشبیه و تنزیه ازدیدگاه امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه و تنزیه از پیچیده ترین مباحث عرفانی و یکی از مسائل مهمّ اعتقادی مرتبط با عقیدة توحید اسلامی است که مورد توجة اکثر متفکّران و اندیشمندان مسلمان است. صورت مادی و انسانی دادن به خدا در طول تاریخ همواره وجود داشته و برخی برای شناخت خدا او را به انسان یا موجودات دیگری تشبیه می کرده و حتّی قائل به تجسّم خدا می شده اند و در مقابل عدّه ای دیگر نیز برای در امان ماندن از تشبیه به تنزیه مطلق پناه برده و شناخت خدا را امری محال و دست نیافتنی می دانسته اند. امام علی (ع) با ارائة دلایلی چند نظیر همتا و همانند نداشتن خدا و مکان مند نبودن او تشبیه و تجسیم خداوند را رد کرده است. ایشان همچنین به تنزیه مطلق باور نداشته و قائل به شناخت خدا از طریق آیات و افعال اوست، اما در عین حال معتقدند به کنه ذات حق راهی نیست. گفتار حاضر بر آن است که به بررسی مسالة تشبیه و تنزیه از دیدگاه امام علی(ع) بپردازد.
بررسی نسبت مکتب ادبی امین الخولی با اندیشه های معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امین الخولی (1895- 1966م) با تأکید بر اولویت داشتن پژوهش ادبی در مطالعه قرآن، مکتب ادبی معاصری در تفسیر قرآن پایه ریزی کرد که از سوی محققانی نظیر محمد احمد خلف الله، عایشه بنت الشاطی و نصر حامد ابوزید مورد استقبال قرار گرفت و امتداد یافت؛ اما بهره گیری این جریان از بعضی آراء مفسران معتزلی مانند زمخشری و نیز تأکید بر اندیشه خلق قرآن سبب شد که برخی، آنها را متأثر از اندیشه های معتزله بدانند. در این مقاله، پس از معرفی مکتب ادبی در تفسیر، به معرفی الگوهای اثرگذار بر این جریان پرداخته و معلوم می گردد که نظریات مطرح شده از سوی این جریان، ارتباط روشن و مشخصی با اندیشه های معتزله ندارد. تنها مطلب قابل ذکر، تأکید ابوزید بر نظریه خلق قرآن است که آن نیز کاملاً به صورت گزینشی و در راستای اثبات تاریخ مندی قرآن مورد استفاده قرار گرفته است؛ بنابراین حتی نتیجه ای که ابوزید از این نظریه گرفته به لحاظ مبنایی با معتزله متفاوت است.
تبارشناسی واژگانی «ظهور» مهدی در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ترسیم الگوی روش شناختیِ مطالعه دینی بر مبنای مفهوم شناسیِ «روی آورد»، «روش» و «پارادایم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«روی آورد»، «روش» و «پارادایم» اصطلاحاتی هستند که از فلسفه علم واردِ روش شناسیِ دین پژوهی شده اند. عدم توجه به مفهوم شناسی، مصداق یابی و حتی ترجمه این واژگان، موجب نوعی آشفتگی در روش شناسی دین پژوهی گشته است؛ به نحوی که این تعابیر گاه به صورت مترادف، گاه با معانی مختلف و گاه به جای یکدیگر به کار رفته اند. به منظور رفعِ این نقیصه روش شناختی، لازم است مفهوم شناسیِ دقیقی از این واژگان صورت گرفته، با ترسیم الگویِ روش شناختیِ مناسبی، جایگاه هر یک از این مفاهیم در گستره دین پژوهی تبیین گردد. میانِ پارادایم ها، روی آوردها و روش ها در گستره دین پژوهی- بر خلاف علوم تجربی- نوعی هم کُنشی برقرار است. پارادایم، روی آوردها و روش-های شایسته و بایسته را در دین پژوهی تعیین می کند. از سوی دیگر شناخت پارادایم متوقّف بر شناختِ روی آوردها و روش هاست. همین امر موجب می شود مسئله واحد در پارادایم های مختلف، پاسخ های گوناگون یابد. روی آوردها و روش های دینی نیز در ارتباطی پویا و تعاملی زایا عمل می کنند و هر روی آوردی روش های خاصِ خود را می طلبد. هر پارادایمی روی آوردهای مناسبِ خود را می طلبد و هر روی آوردی، روش های خاص خود را می جوید.
نفس شناسى به منزله مبنایى براى خداشناسى در نظام اندیشه ابن عربى و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
معرفت نفس از مهم ترین مباحثى است که همواره مورد تأکید فلاسفه و عرفا بوده و به دلیل ربط و پیوندى که با معرفت رب دارد، ضرورتى مضاعف یافته است. اندیشمندان و عارفان مسلمان براى فهم و ارائه تفسیرى دقیق از چگونگى سیر از معرفت نفس به معرفت رب، تلاش فراوان کرده اند. محیى الدین بن عربى و صدرالمتألهین، با دو رویکرد عرفانى و فلسفى، شناخت نفس را بهترین راه رسیدن به حقیقت هستى و شناخت خداوند مى دانند. در این مقاله با سیرى در مبانى نظرى و تحلیل آراى معرفتى این دو حکیم، کوشیده ایم چرایى و کیفیت گذر از نفس شناسى به خداشناسى را از دیدگاه آنان بررسى کنیم، تا علاوه بر یافتن نقاط اشتراک و اختلاف این دو دیدگاه، ربط و نسبت موجود میان این دو رویکرد عرفانى و فلسفى را در این موضوع خاص دریابیم. على رغم اینکه صدرالمتألهین الگوى ابن عربى را در کیفیت سیر از نفس شناسى تا خداشناسى مى پذیرد، اما درصدد برمى آید تا بر مبانى عرفانى محیى الدین برهان اقامه کند و آنها را بر اساس اصول فلسفى خود بازخوانى کند.
نقش فطرت در معناداری زنذگی از دیدگاه صدرای شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
زندگی انسان زمانی معنا و ارزش می یابد که هدف و غایت آفرینش او تحقق یابد. بررسی نقش فطرت، به معنای آفرینش ویژه ای که به انسان اختصاص یافته است، با معناداری زندگی او مرتبط است. در این پژوهش، ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی، فطرت اولیه و ثانویه از دیدگاه صدرا تبیین شده است. سپس دیدگاه های او درباره فطرت و بررسی نقش آن در معناداری زندگی انسان بیان گردیده و روشن شده است که دیدگاه وی درباره فطرت و تقسیم آن به اولیه و ثانویه، سبب شناخت موضوع معناداری زندگی می شود. علاوه بر این، معلوم می شود که تمرکز صدرا بر تحقق ولادت ثانویه در دو حوزه فکر و عمل، دربردارنده تصویر جامع و جدیدی از معناداری زندگی است.
بررسی رویکرد تاریخ مندانه به معرفت دینی با تأکید بر نگاه تاریخی به قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخی نگری یکی از روش های فیلسوفان غربی در بررسی متون دینی است که طی دهه های اخیر در میان روشنفکران مسلمان نیز رواج یافته است. در این نگرش، معرفت دینی تاریخ مند تلقی شده و به هیچ وجه قابل تسری به زمان های دیگر نیست؛ به تعبیر دیگر میان دوره های معرفتی نوعی گسست وجود دارد. بر همین اساس قرآن که متن اصلی مسلمانان محسوب می شود نیز همواره در معرض تفاسیر و برداشت های مختلف قرار گرفته است اما هیچ کدام از این خوانش ها مطلق نیست بلکه هر فهمی از این متن تاریخ مند بوده و تحت تأثیر زمینه های متن در دوره های زمانی متفاوتی شکل گرفته است. طرف داران این نگرش در دنیای اسلام، تأکید می کنند که قرآن یک محصول فرهنگی و مختص عصر نزول است و نمی تواند در زمان های بعدی نیز یک متن مرجع قرار گیرد؛ بر این اساس، باید رویکرد جزم اندیشانه نسبت به هر نوع معرفت دینی متخذ از قرآن را کنار نهاد و به قةرآن به عنوان یک پدیده تاریخی نگریست. بررسی ادعاهای طرف داران این نگرش نشان می دهد که برخی مبانی تاریخی نگری مخدوش و قابل نقد است و گرچه این رویکرد در برخی تعالیم دینی و به ویژه فقهی قابل پیگیری است، چراکه در تاریخ اندیشه اسلامی و روش های فهم در متون دینی چنین سابقه ای وجود دارد، اما نمی توان آن را به همه آموزه های دینی تسری داد و با عینک تاریخی به همه تعالیم دینی نگریست.
معرفت بین الحدّین در روایات اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برانگیختن توجه مردم نسبت به حق متعال، محوری ترین موضوع در آموزه های قرآن کریم و اهل بیتk است. در بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات امامان معصومk، ایمان به حضور و احاطه خداوند بر عالَم مطرح شده است؛ به گونه ای که این اعتقاد بنیادی، زیربنای تمام موضوعات دینی اعمّ از اعتقادات، اخلاقیات و احکام عملی را شکل می دهد؛ چنان که در آیات قرآن و احادیث پیامبر2 و امامانk، به این موضوع نیز عنایت ویژه ای شده است که خداوند متعال، منزه از آن است که شبیه مخلوقات خود باشد؛ در این آموزه ها در حقیقت، بر دو اصل ایمان به خداوند و نفی همانندی خدا و خلق تأکید شده است. از این دو موضوع، در روایات اهل بیتk، با عنوان «معرفت بین الحدّین» یاد شده است؛ یعنی معرفتی که به دور از ورطه انکار و تشبیه خداوند است.این سطح از شناخت، حداقل معرفتی است که انسان باید نسبت به خداوند داشته باشد.
ریخت شناسی قصّة حضرت موسی(ع) در قرآن کریم بر اساس نظریة ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه قدمتی کهن در عرصة فرهنگ و انتقال مفاهیم انسانی دارد و سازگارترین فرم کلامی با ذهن بشر است. شاید از همین روست که کتب آسمانی اغلب پیام خویش را در قالب قصه بیان داشته اند. از آنجا که قصه های قرآنملاک های فنّی قصه های امروزی را دارد، راه را برای مقایسه و تحلیل نظریه های انتقادی جدید باز گذاشته است. یکی از این راه ها، ریخت شناسی قصه ها از دیدگاه ولادیمیر پراپ است. روش ولادیمیر پراپ یکی از بهترین شیوه های تحلیل و ریخت شناسی قصه ها بر پایة کنش شخصیّت ها و خویشکاری آن هاست. نوشتة حاضر به بررسی ریخت شناسی قصّة حضرت موسی (ع)در قرآنبا بهره گیری از روش پراپ، بر اساس روش توصیفی تحلیلی می پردازد و برای وصول به نتیجه ای بهتر، قصه به سه بخش تقسیم شده است و شخصیت ها و خویشکاری های هر بخش، هدف تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این قصه با الگویی که پراپ از قصه های پریان ارائه می دهد، با اندکی جابجایی در خویشکاری شخصیّت های قصه هماهنگ است؛ زیرا از سی ویک خویشکاری قصه های پریان، بیست وسه خویشکاری در بین شش شخصیّت موجود در قصه دیده می شود و جریان قصه از آرامش و رسیدن به اوج و رسیدن به آرامش مجدّد، با سه حرکت از حرکت های ششگانه پراپ همسانی دارد
نقد و بررسی کتاب علم، عقل ودین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبت میان علم و دین از مسائلی است که در هر دو حوزه فلسفه علم و فلسفه دین مطمح نظر پاره ای از اندیشمندان این دو حوزه بوده است. کتاب علم، عقل و دین نوشتهدرک استینزبی تلاشی است برای جمع علم و دین و انعکاس پیامدهای نظریات علمی و نظریات فیلسوفان علم برای دین. وی که خود روحانی مسیحی است معتقد است که علم و دین را نباید دو فرهنگ یا جهان بینی مجزا و مستقل از هم تلقی کرد که یکی عقلانی و دیگری غیرعقلانی است. این دو یکی هستند و هر دو می کوشند جهان و جایگاه انسان را در آن بفهمند. وی در این کتاب به بررسی نظریات پاره ای از فیلسوفان علم، پوزیتیویست ها، پوپر، کوون، فایرابند و یکی از فیلسوفان بزرگ معاصر ویتگنشتاین پرداخته است و البته در این میان با پوپر همدلی بیشتری دارد و حجم بیشتری از کتاب را به تحلیل اندیشه های او اختصاص می دهد. وی در بحث از اندیشه های هر یک از این فیلسوفان تأثیرات اندیشه ایشان را بر فلسفه دین ردیابی و تحلیل می کند. در این مقاله به معرفی این کتاب و ذکر برخی کاستی های آن خواهیم پرداخت.
فلسفه نیاز به تمدن الهی
حوزه های تخصصی:
با توجه به زوایای متنوع و ناکاویده مقوله تمدن از یک سو و تنوع دیدگاه ها و نظرگاه ها پیرامون آن از سوی دیگر، رصد دیدگاه های مختلف پیرامون این مهم برای وصول به کنه و حقیقت آن را ضروری می نماید. بر این اساس در شماره های مختلف مجله اندیشه تمدنی اسلام به انعکاس دیدگاه های مختلف اندیشمندان اسلامی در این زمینه پرداخته خواهد شد. در این شماره به بخشی از دیدگاه های استاد طاهر زاده درباره چیستی تمدن و علت نیاز بشر بدان و نیز ضرورت قدسی و الهی بودن آن، از زبان خود ایشان در قالب چند پرسش و پاسخ اشاراتی خواهد شد.
واکاوی وجه ارتباط هدایت به متّقین در نظر مفسّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائلی که از دیرباز در همة انحای نگرش تفسیری و در همة اعصار تا امروز، معرکة آرای مفسّران قرار گرفته است، وجه ارتباط هدایت قرآن کریمبه متّقین می باشد. قرآنی که حکمت نزول آن هدایت عالمیان معرّفی شده، به چه علّت در آیة دوم سورة بقره هدایت آن به متّقین نسبت داده شده است؟ منظور از هدایت و متّقین در این آیه چیست؟ آیا این نسبت دالّ بر انحصار هدایت قرآنبه متّقین است؟ نظرات مختلف مفسّران را به دو بخش اصلی تقسیم کردیم. در مجموع، پنج نظر را در این دو بخش گنجاندیم و به بررسی اجمالی آنان پرداختیم. در این جستار، این نکته حاصل می گردد که نسبت هدایت به متّقین دوسویه می باشد؛ یعنی چنان که هدایت بر متّقین مؤثّر است، تقوا نیز در کسب هدایت تأثیر بسزایی دارد و این نسبت بیانگر هدایتی خاص است. در هندسة معرفتی قرآن، هدایت نسبت به تقوا، سه موضع دارد. این سه ساحت باعث شده است که در ایجاد و شدّت تقوا تأثیر بسزایی داشته باشد. با تدبّر در مسائل بیان شده از ارتباط و هم آیی هدایت و تقوا نتایج متعدّدی حاصل می شود. می توان بیان داشت که متّقین در مرحلة ابتدا و استدامه نیاز به هدایت الهی دارد و از آن بهره جسته، در پرتو دو هدایت الهی قرار گرفته اند که از آن به هدایت اوّلیّه و ثانویّه یاد شده است.
بررسی تطبیقی خطاناپذیری و حجیت متون مقدس ادیان ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشمندان ادیان ابراهیمی، به دو موضوع «خطاناپذیری» و «حجیت» متون مقدس خویش توجه داشته اند. یکی از دلایل این توجه متن محور بودن اسلام، یهودیت و مسیحیت است. وقتی یک مسلمان، یهودی و مسیحی بداند که کتاب مقدسش خطا و اشتباهی ندارد، یا به گونه ای اطمینان یابد که خطاها و اشتباهات احتمالی کتابش، به اعتبار آن صدمه نمی زند، اندیشه ها و اعمالش را مستند به آن می کند و با آرامش زندگی دینی خویش را ادامه می دهد.
خطاناپذیری قرآن کریم نزد مسلمانان و هر اندیشمند منصفی قطعی است؛ زیرا از سندی متواتر برخوردار است. تحدی می کند و فاقد اختلاف درونی است. قطعی بودن خطاناپذیری قرآن، مسلم بودن حجیت آن را به دنبال دارد.
یهودیان عهد عتیق را مقدس و آسمانی می شمارند. البته تلقی آنان از تقدس عهد عتیق، با تلقی ما مسلمانان از تقدس قرآن کریم متفاوت است. آنان بر این باورند که نویسندگان بشری عهد عتیق، هنگام نگارش این کتاب ها، از عنایت و توجه خدا برخوردار بوده اند و این کتاب ها حجتند و می توان بر آنها اعتماد کرد.
مسیحیان نیز مؤلف نهایى کتاب مقدس را خدا می دانند که این عمل را از طریق مؤلفان بشرى به انجام رسانده است. ازاین رو، کتاب مقدس نزد آنان حجت است. اما این حجیت از طریق اثبات خطاناپذیری آن دو متن مقدس به دست نیامده است؛ زیرا عهد عتیق و عهد جدید، از سندی متواتر بهره نمی برند، تحدی نمی کنند و مشتمل بر اختلافات و تناقضات فراوان درونی اند.
مقایسة حیات دینی یهود در دوران پراکندگی در کنعان از دورة معبد اول تا تخریب دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یهودیت به عنوان اولین و قدیمی ترین آیین در سنت ابراهیمی دارای تاریخی طولانی و پرفراز و نشیب می باشد. پیروان این دین، گاهی در اقتدار و گاهی در اضمحلال، زمانی در کنعان و بیش از آن، در سفر و تبعید بوده اند. علی رغم عکس العمل متفاوت دینی یهودیان در این دوران، این سنت دینی همچنان پابرجاست و به حیات خود ادامه می دهد. این پژوهش، با نگاهی بر منابع تاریخی یهودیت پس از حضرت موسی علیه السلام تا تخریب دوم معبد در سال70 میلادی، درصدد است تا تفاوت رفتار دینی یهودیان را در دو قلمرو اقتدار و حیات در کنعان و در اسارت یا پراکندگی بررسی نماید و یافته های پژوهش حکایت از این دارد که حیات دینی یهود در دوران اسارت یا فشار بیگانگان، رو به رشد و بالندگی در زمان اقتدار و حیات در کنعان، رو به ضعف، سستی و انفعال دانست. در تحلیل قرآن کریم، علت اخراج و آوارگی بنی اسرائیل از سرزمین مقدس، سرپیچی از دستورات خداوند می باشد و علت جلا و اقتدار قوم یهود، توحید و خداپرستی آنان بوده است.