فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۸۰ مورد.
۲۱.

درآمدى بر وحدت وجود در فلسفه هند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وحدت وجود کثرت آتمن برهمن مایا مکاتب فلسفى هند وداها ودانته اُپانیشادها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۰۴
در برخى از مکتب هاى فلسفى هند، تعالیم قدّیسان آن مکتب مبتنى است بر اینکه انسان جزء و ذرّه اى از کلى است که در آرزوى پیوند با آن است و آن کل نیز جداى از خود او نیست. به عبارت دیگر، خداى هندیان «درونى» است و هستى جهان «توهّمى» بیش نیست. آنچه از شارحان این مکاتب به دست آمده این است که خدا و نفسِ انسانِ وارسته، یکى هستند و جهان مادى به وسیله قدرت خلّاقه خدا نمود پیدا کرده و استقلال و هستى او، توهّمى بیش نیست.
۲۴.

‌نظریة‌ علامة‌ طباطبایی‌ در مورد نفس‌الامر(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۸۳۷۱
مسأله‌ «نفس‌الامر» از جهتی‌ در مباحث‌ هستی‌شناسی‌ و از جهتی‌ دیگر در مباحث‌ معرفت‌شناسی‌ مطرح‌ می‌شود. انسان‌ رئالیست‌ و حقیقت‌جو که‌ حقیقت‌ را عبارت‌ از «تطابق‌ اندیشه‌ با واقع‌ و نفس‌الامر» می‌داند، گریزی‌ از تحلیل، تبیین، اثبات‌ و درنهایت‌ پذیرش‌ آن‌ ندارد. در کلام‌ مرحوم‌ علامه‌ طباطبایی‌ «نفس‌الامر» بر دو معنای‌ اخص‌ و اعم‌ اطلاق‌ شده‌ است. معنای‌ اخص‌ که‌ در کلام‌ ایشان‌ از آن‌ به‌ امور نفس‌الامریه‌ تعبیر شده‌ است‌ لوازم‌ عقلی‌ ماهیات‌ می‌باشد که‌ مفاهیم‌ اعتباری‌ (معقولات‌ ثانی‌ فلسفی‌ و منطقی) و قضایای‌ مؤ‌لف‌ از آنها را دربر می‌گیرد و معنای‌ اعم‌ عبارت‌ است‌ از ثبوتی‌ که‌ اعم‌ از ثبوت‌ واقعی‌ و ثبوت‌ اعتباری‌ است. ثبوت‌ اعتباری‌ که‌ توسط‌ ذهن‌ با دو توسعة‌ پی‌درپی‌ صورت‌ می‌گیرد شامل‌ ماهیات‌ و همة‌ مفاهیم‌ اعتباری‌ (معقولات‌ ثانی‌ فلسفی‌ و منطقی) می‌شود. این‌ دو ثبوت‌ مجازی‌ و قرضی‌ نیستند بلکه‌ اضطراری‌ و ریشه‌دار می‌باشند. حاصل‌ آنکه‌ طبق‌ نظریه‌ ایشان‌ این‌ ثبوت‌ عام‌ و فراگیر که‌ هم‌ شامل‌ وجودهای‌ خارجی‌ و احکام‌ آنها است، هم‌ شامل‌ ماهیات‌ و احکام‌ آنها است‌ و هم‌ شامل‌ مفاهیم‌ انتزاعی‌ فلسفی‌ و عدمی‌ است، همان‌ «نفس‌الامر» است.
۲۶.

تأملی در یک برهان (بررسی برهان علامه طباطبایی رحمة الله بر واجب بودن اصل واقعیت)(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود واقع ثبوت عدم سفسطه اصل واقعیت نفس‌الامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۷۲
علامه طباطبایی بر وجود خداوند متعال برهانی بدین شرح اقامه کرده‌اند: الف) انکار اصل واقعیت، مستلزم اثبات آن است؛ ب) هرچه انکارش مستلزم اثبات آن باشد، وجودش ضروری است؛ نتیجه: اصل واقعیت، ضروری الوجود (واجب‌الوجود) است. درباره مقدمه اول نیز می‌توان گفت: اگر کسی اصل واقعیت را انکار کند، آن گاه بدین حقیقت می‌رسد که واقعیت واقعاً معدوم است. پذیرش این سخن که واقعیت واقعاً، معدوم است، پذیرفتن نوعی واقعیت است. پس اگر کسی اصل واقعیت را انکار کند، گونه‌ای از واقعیت را پذیرفته است. باید توجه شود که واژه «واقعاً» در این استدلال اعم از وجود و عدم است و با این واژه، هیچ واقعیتی اثبات نمی‌شود.
۲۸.

ابن عربى، مولانا و اندیشه وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
تعداد بازدید : ۷۶۵۲
چکیده در این بخش، چیتیک به اصطلاح وحدت وجود از دیدگاه موافقان و مخالفان توجه کرده، در ضمن اشاره‏اى نیز به وحدت شهود و نظریه احمد سرهندى کرده است . موضوع اصلى این بخش که هدف اصلى این مقاله را نیز تشکیل مى‏دهد، بحث در مسئله مشهور تاثیر یا عدم تاثیر ابن‏عربى بر مولاناست .
۲۹.

ماهیت از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود واجب الوجود ماهیت امکان حقیقت ذات هویت ذاتی مفهوم مصداق ذاتی عرضی وجود خاص لابشرط بشرط لا بشرط شیء شیء طبیعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۷۵۱۵ تعداد دانلود : ۱۵۱۳
«ماهیّت» و وجود به عنوان دو مفهوم اساسی در جای جای متون فلسفة اسلامی به صورت متقابل، به کار می روند. در مقالة حاضر کوشیده ایم تا از دیدگاهی تحلیلی و با تأکید بر آراء ابن سینا، پاره ای از احکام ماهیّت را بررسی کنیم. دربارة ماهیّت، سه گونه حکم می توان داشت: یکی از آنها به صورت حمل اوّلی ذاتی است، و دو دیگر از نوع حمل شایع صناعی. در نخستین حکم، به بیان و تعریف مفهوم « ماهیّت » و اینکه از لفظ «ماهیّت» چه چیزی فهمیده می شود و اجزاء مفهومی آن چیستند، می پردازیم و در دومین و سومین حکم، مفهوم ماهیّت از دو جهت متفاوت مورد نظر قرار می گیرد: یکی اینکه این مفهوم- به عنوان موجودی از موجودات ذهنی و عقلی-مصداق کدامیک از مفاهیم معقول بشری واقع می شود و دیگر اینکه مصادیق این مفهوم- که آنها نیز از موجودات ذهنی و عقلی هستند- از حیثیّات گوناگون چه احکام ویژه ای دارند. امّا دربارة قسم اوّل از دو گونه حکم اخیر باید گفت که همانگونه که حکمای متأخر به درستی بیان کردند، مفهوم ماهیت یکی از مصادیق معقولات ثانیه است که البته موطنی جز ذهن بشری ندارد؛ لیکن از آن رو که در آثار معروف ابن سینا- تا آنجا که نگارنده تحقیق کرده است- سخن صریحی در این زمینه دیده نمی شود، در این مقاله پس از بیان معنی و مفهوم «ماهیّت»، به بررسی احکام «مفاهیم ماهوی»- مانند مفاهیم «انسان» و «سنگ» «درخت» که مصادیق مفهوم ماهیت هستند- از دیدگاه شیخ الرئیس خواهیم پرداخت.
۳۱.

تحلیلی از وحدت وجود به سوی فرا فلسفه حکمت شرقی

کلید واژه ها: وجود وحدت وجود فنا بقا مطلق تکثیر مقید پدیدار (ظواهر) ماهیت فرافلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۷۰
چکیده نویسنده مقاله ضمن توضیح اهمیت فلسفه تطبیقی ـ که در اینجا شامل بررسی تطبیقی نظام‏های عرفانی نیز هست ـ روش اساسی آن را استخراج روح کلی نظام‏ها و چارچوب‏های ساختار روش‏های معرفتی و مقایسه آنها با یکدیگر می‏داند (فرافلسفه) و برای نمونه به یکی از اساسی‏ترین موارد، یعنی مفهوم و نظریه «وحدت وجود» و تحلیل دقیق معناشناختی آن از دیدگاه عرفان و حکمت اسلامی، همراه با مباحثی از آیین و دانتا و ذن می‏پردازد. وی ضمن توصیف وجود به عنوان محمولی استثنایی که هویت موضوع را تشکیل می‏دهد، برای توضیح وحدت وجود عرفانی به رابطه خود و ماهیت ـ مطلق و مقیّد ـ وحدت و کثرت و دو دیدگاه حاصل از دو مقام فنا و بقا می‏پردازد.
۳۴.

سیری بر نظریه عرفانی نور یا حقیقت محمدیه (ص)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقل اول حقیقت محمدیه نور اول علت ثانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی سایر
تعداد بازدید : ۵۷۴۵ تعداد دانلود : ۱۹۰۰
یکی از موضوعات و آموزه های مهم و کلیدی و قابل بحث عرفان اسلامی، موضوع «حقیقت محمدیه» می باشد، این موضوع درباره مظهریت تام الهی و تجلی خداوند و ذات مع التعین الاول بوده و در خصوص کیفیت و آغاز و سیر خلقت و مراتب هستی و اینکه اولین مرتبه از مراتب خلقت و نظام هستی که موجود به وجود خارجی شد، بحث و نظریه پردازی می شود. موضوعی که در متون اسلامی با عنوان «وجود نوریه» یاد شده است. ر شرح و بسط این موضوع در جهان بینی عرفانی مخصوصاً مکتب ابن عربی و پیروان و متاخرین او مطالب و مسائل مهمی مطرح گردیده است، این موارد که بیشتر حول محور اولین و کاملترین و جامع ترین مخلوق می باشد، تحت عناوین و تعابیر مختلف و در عین حال قریب به هم، مورد توجه قرار گرفته است. از جمله:عقل اول، صادر اول، معلول اول، علت ثانی، روح اعظم، اسم اعظم، نور اعظم و اول، قلم، لوح محفوظ، در بیضاء، حضرت واحدیت، نفس الرحمن، انسان کبیر، روح القدس، حقیقه الحقایق، جوهر، هباء و ... این حقیقت کلی و واحد که تعین اول است در واقع نامهای مختلف به لحاظ اعتبارات گوناگون گرفته، و در جای خود تشریح و تبیین گردیده است.عرفا و حکمای اسلامی علاوه بر استدلالات و استنادات شهودی و حکمی، از مستندات و دلایل قرآنی و روایی مخصوصاً روایات قدسی نیز بر اثبات و تایید این مطلب استفاده کرده بلکه آنرا اساس نظریات خویش قرار داده و نتیجه گرفته اند که منظور از وجود نوری و روحانی پیامبر اعظم (ص) همان حقیقت محمدیه (ص) می باشد که به دلیل هویت و ظرفیت تام خویش لیاقت اولین مخلوق و دومین علت را یافته، از یک سو خلق و عبد خداست و از سوی دیگر، مربی و فیاض مخلوقات مادون می باشد به همین جهت واسطه الفیض و المدد میان حق و خلق است.
۳۵.

موضوع فلسفه اولی در نظام فلسفی ارسطو و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مابعدالطبیعه جوهر انتولوژی موجود مطلق موجود مفارق تئولوژی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۵۵۶۶ تعداد دانلود : ۱۰۷۴
بنیادی ترین مساله متافیزیک ارسطو مساله هستی ( وجود ) است و این نکته مسلم است که مساله هستی یا وجود و هست یا موجود در همه مراحل گسترش فلسفیش برای ارسطو هر چند نه به یک نحو مطرح بوده است این مساله در متافیزیک به شکل گسترده و مشخص بیان می شود ارسطو در متافیزیک علم به موجود را به شیوه های مختلف بیان نموده و به مناسبت موضوعات متعدد و متنوعی نیز برای آن قرار داده است در اغاز کتاب چهارم مابعدالطبیعه را علم مطالعه موجود چونان موجود می داند و در بخشهای دیگر متافیزیک مابعدالطبیعه بعنوان علمی که با موجود الهی غیر متحرک – موجود مفارق سر وکار دارد وهمچنین بعنوان علمی که از بالاترین اصول و مبادی و علل اشیا بحث می کند توصیف شده است و در جایی دیگر بعنوان علم به جوهر یا جوهر نخستین است از این رو از دیرباز شارحان و مفسران ارسطو و ارسطوشناسان در تعیین موضوع مابعدالطبیعه دچار تعارض و مشکل بوده اند که در نهایت حاصل قرنها تفسیر رای ارسطو در باب موجود بما هو موجود به دو تفسیر مختلف انتولوژی و تئولوژی منتهی می شود تفسیر یونانیان به موجودات مفارق و تفسیر فیلسوفان مسلمان فارابی و ابن سینا به موجود مطلق که این دو تفسیر تا کنون نیز مطرح است این پژوهش نیز با گزارش و تحلیل این دو تفسیر به جهت تبیین تمایز فلسفه این دیار از فلسفه یونان در صدد مقایسه رای ارسطو و فارابی در این مساله است
۳۷.

خیر و شر از دیدگاه مولوی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی مثنوی معنوی خیر و شر مسئله شرور نسبیت شرور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
تعداد بازدید : ۵۰۷۵ تعداد دانلود : ۱۴۵۹
مسئله شرور یکی از بارزترین موضوعاتی است که بسیاری از منکران خداوند آن را چالشی جدی در برابر خداباوران می دانند و مدعی هستند در برابر این پرسش که با وجود خدای مهربان و قادر مطلق، چرا چنین شروری وجود دارد یا باید داشته باشد؟ نمی توان پاسخ شایسته ای نهاد و این دلیل محکمی بر ضعف مدعای خداباوران مبنی بر رحمت و قدرت مطلق خدا می باشد و نتیجه آن نفی وجود خداوند است. این مقاله پس از اشاره ای کوتاه به پاسخهای داده شده به این مسئله، روشن می سازد در کنار عدمی انگاشتن شرور، عده ای با ذکر فوایدی چون تعالی بخشی روح انسان و پیشرفت جامعه بشری؛ سعی دارند تا نظریه مشهور پیرامون مسئله شرور یعنی نظریه نسبیت را روشنتر نمایند. مولوی با بیانهای مختلفی به اثبات نسبیت شرور پرداخته است و آن را لازمه حیات دنیوی بشر میداند. بدون شرور نه تنها بسیاری از امور در پرده ابهام باقی میماند، بلکه بسیاری از فضائل و هنرهای بشری نیز بروزی نمییافت. از سویی دیگر او معتقد است به هیچ عنوان نمیتوان شری مطلق در جهان یافت و معتقد است میان خود شرور نیز نسبیت برقرار است.
۳۸.

تفاوت علم با وجود ذهنی از دیدگاه ملاصدرا

کلید واژه ها: علم حضوری علم حصولی وجود ذهنی قیام صدوری وجود خارجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵۲ تعداد دانلود : ۱۷۳۲
وجود ذهنی و علم در بعضی از امور نفسانی با یکدیگر مشترکند . تفاوت مساله وجود ذهنی و موضوع علم بحث دقیقی دارد و در پرتو آن روشن می شود که وجود ذهنی در سایه علم ( نه معلوم خارجی ) که وجود خارجی دارد، جایگاهش در نفس است و از این جهت، وجود ظلی نامیده می شود . ملاصدرا تلاش کرده تا مساله وجود ذهنی و علم را به گونه ای از هم جدا سازد و در کتاب هایش مرزهای هر کدام را مشخص کند. وی در کتاب اسفار خود مساله وجود ذهنی را در باب امور عامه مطرح کرده و آن را از تقسیمات اولی وجود به شمار آورده است. با این بیان که « الموجود اما خارجی و اما ذهنی » و بحث علم را در مرحله دهم کتاب اسفار در جلد سوم مطرح ساخته و فرموده است: « من عوارض الموجود بما هو موجود .... هو ان الموجود اما عالم او معلوم » . ملاصدرا وجود ذهنی را ظل علم می داند و معتقد است علم وجود خارجی است و وجود ذهنی در سایه علم به وجود می آید. بین علم و وجود ذهنی تفاوت جوهری وجود دارد؛ علم وجودی اصیل است، ولی وجود ذهنی، وجودی ظلی است. بین علم که امری نفسی، و وجود ذهنی که امری قیاسی است، تفاوت است؛ لذا هر یک از این دو امر بخشی از فلسفه را اشغال کرده اند. تفاوت علم با وجود ذهنی از حیث نشاه وجود است، نه از لحاظ اعتبار و حیثیت.
۳۹.

تقسیم موجود به واجب و ممکن، ابتکار فلسفی فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارسطو ضرورت ابن سینا امکان وجوب مواد ثلاث

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۵۰۱۶ تعداد دانلود : ۸۹۲
ابن سینا در ارائه نظریات وجودشناسانة خود از دو واژة وجوب و امکان که ابتکار فارابی بودند، بسیار مدد می گیرد، دو واژه ای که سبقة کمرنگی در آراء فلاسفة پیش از فارابی و ابن سینا دارد و جسته و گریخته می توان ردپایی از آنها را نزد فلاسفة یونان باستان یافت، این ردپا در ارسطو پررنگ تر می شود، اما به شکل منطقی مطرح می شود نه فلسفی و در باب قضایا به آنها پرداخته می شود و به موجودات عینی و وجود سرایت نمی کند. با ابتکار فارابی و ابن سینا در به کارگیری نظریة وجوب و امکان فلسفی و تقسیم موجود به واجب و ممکن، فلسفة هستی شناسی مشایی، شکلی متمایز به خود می گیرد و وجود خدا و عالم و مسئلة خلقت که تا پیش از این مطرح نبود، بهتر تبیین می شود.
۴۰.

رابطه وجود و ماهیت از منظر فارابی، ابن سینا، و بهمنیار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکیب انضمامی عروض خارجی اعتباریت وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۴۹۸۳ تعداد دانلود : ۷۲۹
ابن سینا تحت تأثیر اصطلاحات خاص فارابی درباره وجود و ماهیت، قائل به عروض خارجی وجود بر ماهیت در ممکنات و ترکیب انضمامی اشیاء از آن دو بود؛ امّا بهمنیار با آنکه خود را شارح آثار بوعلی می خواند، در التحصیلبا صراحت تمام، وجود هر شئ را نفس تحقّق خارجی ماهیت آن دانسته و «وجود» را همچون مفاهیم کلّی «ذات» و «شئ»، در عداد اعتبارات عقلی و منتزع از ماهیات موجوده پنداشته است. پژوهش پیش رو پس از تبیین دقیق اختلاف نظر مذکور بر پایه آثار دست اوّل فیلسوفان مشّائی، چهار تفسیر متفاوت از آرای آنان در باب وجود و ماهیت اشیاء استیفا نموده است. مقاله نشان می دهد که متفکّرانی چون ابن سهلان و سهروردی به اختلاف نظر میان بهمنیار با استادش پی برده ، نظر بهمنیار را تقویت کرده اند و برخی مشّائیان اصیل، به ویژه شارحان فصوص الحکمه، به بازخوانی و تبیین نظریه عروض خارجی وجود بر ماهیات امکانی پرداخته و به مخالفت بهمنیار وقعی ننهاده اند. ملّاصدرا ضمن توجّه به ایده عروض خارجی وجود بر ماهیت نزد برخی مشّائیان، به دو گونه متفاوت در باب بهمنیار نظر داده است، امّا غالب صدراپژوهان به دلیل خوانش صدرایی از آثار مشّائی، از فهم دعاوی آنان و اختلاف نظرشان محروم مانده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان