فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۵٬۶۶۹ مورد.
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۵ شماره ۵۷
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر، پس از بحث دربارة نظریة عرفانی ـ فلسفی عالم مثال، وجوه ادبی این نظریه بررسی میشود تا مشخص شود که چنین نظریهای میتواند وظایف یک نظریة ادبی تمامعیار را در مقایسه با نظریههای ادبی مدرن و پستمدرن برعهده گیرد. روش ما در اینجا روش قیاسی بوده است.در این نوشتار، پس از بحث دربارة تعریف، تکوین، ویژگیها و تقسیمات عالم مثال و رابطة این عالم با انسان، خیال، واقعیت و زبان، سرانجام نتایج زیر بهدست میآید:اولاً عالم مثال، عالم بدلکاری و خلّاقیت است و در ادبیات نیز چیزی جز این نمیبینیم.ثانیاً پنج خصوصیت اصلی عالم مثال، یعنی میانجیگری، نمودگاری، آفرینشوری، گردآوری و شگفتانگیزی را با دو ویژگی فرعی این عالم، یعنی شهودپذیری و تأویلپذیری در ادبیات هم مییابیم.
برهان حرکت در فلسفه ارسطو و حکمت متعالیه (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
نگاه: ساینتولوژی
نقد روش شناختی ادله اثبات هیولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح ماده و هیولی تا حدّی در مباحث فلسفی رایج است که به یک پیش¬فرض مسلّم تبدیل شده و کمتر به ادلّه اثبات آن توجه میشود, اما نگاه منتقدانه به آرای گذشتگان، چند اشکال جدّی را در ادلّه اثبات هیولی آشکار میکند. به گونه¬ای که, قائلان به هیولی، در مجموع سه برهانی که برای اثبات آن ذکر میکنند (برهان فصل و وصل، تخلخل و تکاثف و برهان قوّه و فعل) به یک اشکال جدّی روش¬شناختی دچار هستند که عبارت است از این که با اعتماد به حواس ظاهری به مشاهده عالم طبیعت پرداخته، پا را از حریم متافیزیک بیرون نهاده و به سادگی، مصادیق مادّی و تجربی را پایه قواعد فلسفی قرار دادهاند و با یک تعریف خاص از حقیقت "جسم"، به تقریر ادلّهای پرداختهاند که خالی از اشکال نیست. از این رو, با طرح اشکالات مشترک هر سه برهان و نقدهایی که بر هر یک از آنها وارد است باید ادله اثبات هیولی را ناتمام دانست و درباره هیولی و همه مباحث پیرامون آن مثل حرکت جوهری, بازنگری کرد.
ماهیت فلسفه اسلامی
حوزه های تخصصی:
نقش مبانی صدرا در تبیین رابطه نفس و قوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصول بنیادین حکمت متعالیه در حوزه¬های گوناگون فلسفی, آثار عمیقی به جا گذاشته است. از میان این اصول در حوزة نفس، حرکت جوهری و تشکیک و اشتداد در وجود نمود بیشتری دارد و در بین مباحث نفس، رابطة نفس و قوا در اثر پیوند با این اصول، دچار تحول عمیق¬تری شده است. از دو محور عمده این بحث, یعنی فاعلیت نفس و قوا و وحدت یا تعدد وجود آنها، محور اول کمتر محلّ اختلاف است و شیخ¬الرئیس و صدرالمتألهین با تفاوتی اندک، نفس را فاعل جمیع افعال اعم از ادراکی و تحریکی و مدرک تمام ادراکات اعم از جزیی و کلی می¬دانند, اما در بخش دوم تفاوت مبنایی دو فیلسوف آشکار می¬شود و صدرا بر خلاف شیخ که به تعدّد وجود نفس و قوا معتقد است با تأیید نقش قوا، نظریة اتحاد وجودی نفس و قوا را ارائه می¬کند. شیخ و صدرا مبانی و تئوری خود را دربارة رابطة نفس و قوا, عیناً به رابطة نفس و بدن نیز تسری می¬دهند. لذا همان اختلافات در این مورد هم ظاهر می¬شود.
علم حضوری (ویژگی ها، اقسام و گستره)
حوزه های تخصصی:
مقایسه مسأله نفس و بدن در بینش فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
مسأله "نفس ـ بدن" که امروزه به معضله "ذهن ـ جسم"1 معروف است، یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که از دیدگاههای مختلف یگانهانگار و دوگانه انگار (مکتب مونیزمو دوآلیزم) به آن توجه شده است. لایبنیتس و ملاصدرا از جمله فیلسوفانی هستند که ضمن نقد دیدگاه اسلاف خویش (دکارت و ابنسینا) در حل این معضل اندیشیده و راه حلهای تقریباً مشابهی ارائه کرده¬اند. از جمله این که ملاصدرا نفس را موجودی در مرز عالم ماده و تجرد دانسته و لایبنیتس آن را منادی خاص که نه کاملاً مجرد و نه مادی تلقی کرده است. ملاصدرا ترکیب اتحادی نفس و بدن را نوع منحصر به فردی از انواع ترکیب دانسته و لایبنیتس نیز معتقد است که ترکیب مناد نفس با بدن همانند ترکیبهای مادی نیست. در این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه دو فیلسوف و راهحلهای آنها در مورد این مسأله پرداخته شده است.
براهین توحید در فلسفه ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
وسایط علیت الهی (1)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هستى و چیستى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی عقول عرضیه یا مثل نوریه و ادله آن در فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله مُثُل یکی از اساسی¬ترین مسائل هستی شناسی است که افلاطون برای اولین بار بحث از آن را با رویکرد وجودشناسی و معرفت¬شناسی، به صورت علمی طرح و از مبانی فلسفه خویش قرار داد، منتها تا به امروز یکی از بغرنج¬ترین مسائل علم الهی باقی مانده و هر کس تفسیر خاصی از آن ارائ کرده و مانند افلاطون معتقد است که تنها راه رسیدن به مُثُل، از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. ما بعد از تبیین نظریه مثل افلاطونی و تفسیر ملاصدرا از آن، گفته¬ایم که تفسیر وی نزدیکترین تفسیر به عقیده افلاطون دربارة مثل است، اما نه تنها هیچ کدام از نقاط مبهم موجود در این نظریه را باز نکرده، بلکه با توجه به تأثیر شدید آموزه¬های عرفان این دیار بر اندیشه¬های ملاصدرا،در بعضی جاها، از آن خیلی فاصله گرفته است و همچنین ثابت کرده¬ایم که دلایل ملاصدرا بر وجود مثل، نارسا، ناتمام و اعم از مدعاست و این مسأله قبل از آن که یک مسأله فلسفی باشد یک مسأله عرفانی است. بنابراین، بر اساس مبانی فلسفی و استدلال¬های عقلی، نفیاً و اثباتاً دربارة آن نمی¬توان قضاوت کرد.
مطالعه تطبیقی مسئله بداء در تعالیم قرآن کریم، احادیث شیعی و حکمت متعالیه (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: