«کیفیت» در رادیو و تلویزیون چیست؟ «کیفیت بالا» به چه معناست؟ دراین مقاله به تعریف این مفاهیم میپردازیم. این مفاهیم بر مبنای استاندارد ارزشی انتخاب میشوند و تغییر میکنند. آنگونه که گرین برگ مینویسد، کیفیت تاحدودی قراردادی است و معیارهای آن برحسب عصر و یا فرهنگ مورد بررسی، میتواند تغییر کند؛ اما اگر مبنای بحثمان را به جامعه دموکراتیک امروزی محدود کنیم، میتوانیم عوامل تعیین کننده مشترک برای انواع خاصی از معیارهای ارزشی را مشخص کنیم. این امر با درنظرگرفتن نقشهایی که رادیو و تلویزیون باید در جامعهای دموکراتیک ایفا کند، امکانپذیراست.
امروزه سعی میشود در مقاله ها و سخنرانیهای مربوط به سنجش مخاطب از مطالب کلیشهای و نسخهبرداری شده از مراکز تحقیقاتی پژوهشی رسانهای در کشور های پیشرفته و تجربه های جوامعی استفاده شود که تلویزیون درآنها تعریفی دیگرگونه دارد. تلویزیون در جوامع پیشرفته، دیگر آن تلویزیون دهسال و حتی پنجسال پیش نیست، بلکه وسیلهای است ارتباطی و چندگانه با هداف و کاربری ویژه. با مطالعه، و غور و بررسی در روشها و رهیافتها و زیروبم تجارب دستاندرکاران امر تحقیق رسانهای در آن کشورها میتوان دستمایهای برای رسیدن به اهداف لازم، عینی و کاربردی در امر سنجش مخاطب در کشور خود پیدا کنیم و بدون حاشیه روی و به دور از روشهای مبتنی بر آزمون و خطا در تحقیقات، بویژه تحقیقات رسانهای به اطلاعاتی نو و معتبر و قابل تعمیم درباره مخاطب دست یابیم.
بلاغت از لحاظ فنی،«علم اقناع» است، اما دراین مقاله منظور از بلاغت همانا موثر و کارآمد نوشتن است.دراین نوشتار به فنونی اشاره خواهم کرد که متن شما را برای خوانندگان جالب، سرگرمکننده، قابل فهم و اطلاعدهنده، خواهد کرد.فرض را براین میگذاریم که تمام مردم از مطالعه رویگردان هستند و ترجیح میدهند تلویزیون تماشا کنند؛ بنابراین، برای آنکه مردم را وادار کنید متن شما را بخوانند، باید ضمن جلب توجه و علاقهآنان، کاری کنید که نوشته های شما را خیلی راحت و با کمال میل بخوانند. دراین نوشتار ضمن اشاره به فنون مختلف بلاغت شیوه های جذابتر کردن نوشته ها رابه شما آموزش میدهم.
امروزه شرط ضروری و اصاسی پیشرفت در رسانه، تحلیل و شناخت درست از وضعیت محیطی و محاطی است؛ به ویژه موفقیت رسانههای عمومی در جریان سازیهای مطلوب فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و جلب مخاطبان در گرو اتکا به پژوهشهای مناسب، کارآمد و اثربخش است.
پژوهش فرهنگی جایگاه بس رفیع و مهمی در رسانهها دارد. به طوری که مدیریت فرهنگی رسانهها امروزه پژوهش را به عنوان جزئی از فعالیت خود یا جزئی از فعالیت مرتبط با خود پذیرفته است و این پذیرش فی نفسه نوعی تکامل و گامی به پیش محسوب میشود. پژوهش به مشابه فرایند یادگیری سازمانی است و اختلال در آن به منزله اختلال نظام یادگیری سازمان و مدیریت تلقی میشود. مجموعه سازمانهای رسانهها، نظامهای زندهای هستند که باید مدام بیاموزند. این موضوع برای صداوسیما از اینرو اهمیت بیشتری دارد که باید این سازمان را در زمره سازمانهای یاددهنده قرار داد. اگر سازمانها را به دو گروه سازمانهای یاددهنده و یادگیرنده تقسیم کنیم- سازمان صداوسیما به منزله سازمان یادددهنده باید بصیرت لازم را برای برخورد مناسب و غیر انفعالی با تحولات محیطی داشته باشد و در اختیار سازمانهای دیگر قرار دهد.
عملا تمام حوزهها و همه مشاغل در رسانههای گروهی به نحوی درگیر تحقیقات هستند. به کارگیری نتایج تحقیقات رسانهای منحصر به موقعیتهای تصمیمگیری نیست و به طور وسیع برای تشریح و توصیف رسانه، تحلیل آثار رسانه برمخاطبان و درک رفتار آنان و نظایر آن از نتایج تحقیقات رسانهای استفاده میشود.
تحقیقات رسانهای در گامهای قابل تعریف تکامل بافته و رشد کرده است و برای نیازهای تحقیقاتی همه رسانهها، از الگویی یکسان پیروی میکند. طراحی این شکل بیانگر آن است که فازهای تحقیقات رسانهای خطی نیستند. در واقع پس از تاسیس هررسانه میتوان به طور هم زمان در هر چهار فاز مبادرت به تحقیق نمود.
مجموعه عواملی چون مسائل و مشکلات اقتصادی، آلودگی هوا، ترافیک، ازدحام جمعیت، مهاجرت و افزایش جمعیت شهری، هستهای شدن خانوادهها، بالارفتن سطح انتظارات و توقعات، افزایش روحیه مصرف گرایی، بالا رفتن سن ازدواج، تخصصی شدن مشاغل، رشد سریع و جهش آسای فنآوری و صنعت، افزایش طول مدت زمان تحصیلات، کمرنگ شدن باورها و آداب و رسوم سنتی، سست شدن روابط انسانی، افزایش طلاق، بیکاری، سوانح طبیعی و تصادفات، مصرف دخانیات و موادمخدر،... زندگی در جوامع امروز را دشوار و با فشار و استرس همواره کردهاست.
دراین میان، بدون شک یکی از رسالتها و وظایف مهم صداوسیما، از یک سو تهیه و پخش برنامههای آرامش بخش برای مخاطبان باتوجه به ویژگیها، علایق و انتظارات آنان است تا از این طریق سطح نشاط، شادابی، بهداشت روانی و عاطفی افراد جامعه درحد مطلوب حفظ شود، و از سوی دیگر، طرح درست مسائل استرسزا، پرهیز از تهیه برنامههای اضطرابزا، آموزش روشهای مقابله با استرس و بالابردن روحیه مقاومت، صبر و بردباری افراد جامعه، برای جلوگیری از عواقب ناشی از این تنشهاست.