"هر چند دنیای دیجیتال دریچههای تازه و بکری را برای مخاطبان گشوده است که رسانهها از طریق آنها میتوانند بر گستره مخاطبانشان بیفزایند، اما پدیده جهانی دیجیتالی شدن رسانهها، با ورود به هر کشور، به اقتضای شرایط تاریخی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی جامعه،تجربهای جدید و منحصربهفرد بهشمار میرود.
در این تحقیق با استفاده از روش کیو، دیدگاههای کارشناسان، مدیران و صاحبنظران حوزه رادیو، در داخل و خارج از کشور مورد بررسی قرار گرفته است و متغیرهای مربوط به دیجیتالی شدن، در سه بخش تولید، ارسال و دریافت، به عنوان «متغیرهای وابسته» و کلیه عوامل تسهیلکننده یا ممانعتکننده از رسیدن به هدف (شامل دو بخش درون و برون سازمانی) به عنوان «متغیرهای مستقل» در نظر گرفته شدهاند.
بر اساس نتایج بهدست آمده، مهمترین مشکل در خصوص تغییر سیستم رادیو از آنالوگ به دیجیتال، مجاب کردن شنوندگان برای خرید دستگاه گیرنده رادیو دیجیتال است. اما در کنار این مشکل، به دلیل آنکه رادیوهای امروز، راهی جز طی مسیر دیجیتالی شدن ندارند، مهمترین نکته قابل توجه برای مدیران رسانه، برنامهریزی در جهت تغییر محتوای لازم است که در این خصوص برخلاف مسائل فنی، مطالعات چندانی انجام نشده است.
" رادیو دیجیتال، شبکه رادیویی، مدیریت رسانه، نظام آنالوگ، نظام دیجیتال
"گشایش
اغلب کسانی که در دهه هفتاد میلادی دوره گذار از نوجوانی به جوانی را سپری کردهاند، هنگام در میان گذاشتن تجربیات خود با دیگران به این نکته اشاره میکنند که در این دوره شاهد بودهاند دنیا به «یکباره» تغییر یافته است. بخش عمدهای از این تغییر سترگ به واسطه ابزارهای جدیدی است که در زندگی انسان کاربرد یافته است.
"
سیستمهای چند عاملی به سرعت در حوزه های مختلفی از جمله روباتیک، کنترل توزیع شده، ارتباطات دوربرد، رسانه ها، بازیهای رایانه ای و غیره کاربرد پیدا می کنند. انجام بسیاری از وظایف در این حوزه ها نیازمند آن است که عامل ها بتوانند علاوه بر همکاری با یکدیگر بطور همزمان (آنلاین) با کاربر خود نیز در تعامل باشند. در این مقاله همکاری عامل ها با توجه به نوع همکاری آنها در سیستمهای چند عاملی و استرات ژی های مورد استفاده آنها معرفی و مقایسه شده اند، کاربرد سیستم های چند عاملی در رسانه های دیجیتالی و خبرگزاریها بررسی شده و در نهایت سنجه های جدیدی برای بالا بردن کارائی چنین سیستم هایی ارائه شده است.
رفتن به سوی ارائه چشم اندازهای جایگزین و نو در علم ارتباطات و فراهم آوردن زمینه لازم برای نظریه پردازی بومی نیازمند شناخت پیش فرض های ماقبلِ نظری جریان های غالب و مسلطِ نظریه هاست که از آن ها به عنوان پیش فرض های فرانظری یاد می شود. هر جهت گیری فلسفی و یا به تعبیری هر الگوواره، دستگاهی از این پیش فرض های فرانظری شامل پیش فرض های هستی شناختی، معرفت شناختی، ایدئولوژیک، اَکسیولوژیک و غیره دارد که فرانظریه آن را تشکیل می دهند. با تحلیل فرانظری نظریه ها و مسائل ارتباطات فرانظریه های مختلفی دیده می شود که از این میان، می توان معقول گرایی، کارکردگرایی، تفسیرگرایی، نقد گرایی یا به طور خاصّ انتقادی و پسامدرنیسم را نام برد. هرکدام از این فرانظریه ها جهت گیری های خاص خود را به حوزه های مختلف مربوطه در نظریه های ارتباطات بخشیده اند. علاوه براین، رویکردهای فلسفی، گونه ای از تحلیل فرانظری نیز وجود دارد که به دنبال فراهم آوردن یک چشم انداز فرانظری آسیا-مرکز و غربی-زدایی از نظریه ارتباطات است.