فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۱۹۲۱.

فیزیکالیسم، بنیادینگی و فیزیک جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فیزیکالیسم بنیادینگی مکانیک کوانتومی نظریه میدان های کوانتومی نسبیت عام تقارن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۸۰
مطابق تعریفی ابتدایی از فیزیکالیسم، جهانْ نخست از هویاتِ مفروضِ فیزیک و دوم از هویاتی تشکیل شده است که به نحوی به این هویات مربوط اند. رابطه مذکور میان هویات دسته اول (هویات فیزیک) و هویات دسته دوم (هویات فیزیکی) تقارنی نیست؛ چنان که هویات فیزیک بر هویات فیزیکی اولویت متافیزیکی دارند یا به عبارتی «بنیادی تر» از آنها هستند. هدف پژوهش حاضر، نشان دادن این موضوع است که فیزیکالیسمِ مبتنی بر این رابطه یک سویه، که از آن با نام «رابطه بنیادینگی» نام برده می شود، با توجه به تصویر فیزیک جدید از جهان پذیرفتنی نیست. برای رسیدن به این هدف، به ویژه استدلال خواهد شد که با توجه به دوگانگی ها در نظریه میدان های کوانتومی، بنیادینگی رابطه ای نسبی است. همچنین، استدلال خواهد شد که اگر ساختارهای تقارنی پیشنهادیِ نظریه کوانتوم در رابطه بنیادینگی وارد شود، آنگاه فیزیکالیسم نظریه ای نامنسجم می شود. این موارد در کنار سایر استدلال های مطرح در مقاله نشان می دهند که فیزیکالیسم به صورتی دیگر نیاز دارد. در انتهای مقاله برخی از این صورت ها به بحث گذاشته می شوند.
۱۹۲۲.

مدرن گرایی و پسامدرن گرایی در مواجهه با مسأله هویت و غیریت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه مدرن گفتمان پسامدرن هویت غیریت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۸
فلسفه مدرن، اجمالاً، برنامه و دستگاه جامع معرفتی است که براساس آن تمام عالم هستی توسط بشر به تنهایی فهمیدنی و شناختنی است. در مرکز ثقل این دستگاه هویت معرفتی شخص یا ذهن عامل معرفت قرار دارد. فیلسوفان مدرن اعتبار دستگاه معرفتی و نیز وحدت آن را مرهون هویت معرفتی عامل معرفت می دانند. دکارت خودآگاهی ذهن خودبنیاد از خودش به عنوان یک عامل معرفتی خودآگاه را مبنای تمام معرفت ها، شامل مابعد الطبیعی، طبیعی و غیر آن می دانست. پسامدرن گرایی، درمقابل، گفتمانی فلسفی دربرابر هویت معرفتی و دستگاه معرفتی خودبنیاد مدرن است. تلاش فیلسوفان پسامدرن بر آن است تا با استفاده از مفهوم «غیریت» و نیز ارتباط دادن آن با چند اندیشه غیرمعرفتی دیگر، مثل «میل»، «اراده» و «مسئولیت»، گفتمان فلسفی و متفاوت را پی ریزی نمایند. ازنگاه این مقاله، نه نظریه «هویت» و اندیشه های معرفتی پیوست آن، و نه مفهوم «غیریت» و اندیشه های عمل شناختی همراه آن نمی توانند مستقل از یک دیگر یک دستگاه معرفتی خودبنیاد یا یک گفتمان فلسفی غیرمعرفتی مسلط را پی ریزی و شکل دهند.
۱۹۲۳.

آیا تکامل، چندجهانی و ابتدا نداشتن کیهان محصول علم جدید هستند؟ تکامل و چند جهانی در علم مدرن و قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا طبیعیات (فیزیک) تکامل چندجهانی جهان های موازی شروع کیهان شانس اتفاق هدف غایی علیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۸
شناخت بیشتر طبیعت در دو قرن اخیر و پیشرفت های چشمگیر علم و تکنولوژی موجب بوجود آمدن ایده ها و رویکردهای جذاب و جدیدی شده است که منتسب به علم معاصر شناخته می شود . ایده هایی نظیر تکامل در زیست شناسی، مسئله ابتدای جهان (مدل های مبتنی بر وجود نقطه زمانی شروع برای عالم و یا خلاف آن) و ایده جهان های موازی در فیزیک . هرچند این ایده ها در بستر علم جدید شکوفا گشته اند ولی بیش از آنکه ایده هایی علمی باشند حاوی پس زمینه ها و نتایج فلسفی مهمی هستند . در این مقاله با بررسی تاریخی نوشته ها و آثار ابن سینا (فیلسوف و پزشک شهیر مسلمان 1000 سال قبل)، به عنوان نمونه و مرجع، نشان خواهیم داد که هر سه این ایده ها به شکلی کاملاً مشابه از زمان های قدیم در سطح فلسفه طبیعی مطرح بوده اند . لذا جایگاه آن ها بیش از آنکه علمی باشد فلسفی است . بیان این نظریه ها بدون در نظر داشتن پیش فرض های متافیزیکی و غیرتجربی آن ها موجب برداشت های نادرست از علم خواهد شد . بسیاری از چالش های میان علم و دین ناشی از همین در نظر نگرفتن حدود علم تجربی و تشخیص سطح متافیزیکی نظریه هاست . در این مقاله به بیان دلایل ابن سینا بر له و علیه این نظریات به عنوان یکی از اولین افرادی که صریحاً به بررسی علمی و فلسفی این نظریات پرداخته است، می پردازیم . دقت علمی ابن سینا و روحیه علمی تحسین برانگیز او می تواند برای محققین معاصر آموزنده و روشنگرایانه باشد . همچنین در موضوع شانس و علّیت، بروشی متفاوت و با زبان علم روز به بررسی مسئله غایتمندی و هدف داری عالم پرداخته شده است .
۱۹۲۴.

گفتمان بصری پست مدرنیستی در آرای لیواتار با نگاهی به آثار دوشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لیوتار آثار دوشان حساسیت بصری گفتمان بصری پست مدرنیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
جریان اندیشه پست مدرنیستی در اواسط قرن بیستم جوانه زده و تا به امروز رشد کرده و تکامل یافته است. ژان فرانسوا لیوتار (98-1925) فیلسوف فرانسوی نوعی حساسیت بصری پست مدرنیستی را در برابر حساسیت گفتاری مدرنیستی می نشاند. او دارای اندیشه های انتقادی است و شیوه های نوینی را برای نقادی وضعیت فکری و فرهنگی معاصر در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و هنری ارائه می دهد. ملاک های کلی حقیقت و کذب، به شدت در چهارچوب نظری اندیشه لیوتار مسئله دار هستند و نمی تواند آن ها را مسلم و یقینی بپذیرد، اما در فقدان چنین قواعدی به دنبال اندیشه و عملی مسئولانه است. این فیلسوف پست مدرن،  با نگاهی به آثار دوشان به بزرگداشت دیدن و چشم و حساسیت بصری در وضعیت پست مدرن می پردازد. لذا در این مقاله که به شیوه توصیفی تحلیلی و با مطالعه منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، در وهله نخست به مرور چیستی گفتمان زبانی مدرنیستی در تفکرات لیوتار پرداخته خواهد شد و در مرحله بعد حساسیت بصری پست مدرنیستی در تفکرات وی مورد کنکاش قرار می گیرد و از این رهگذر ضمن بررسی آثار دوشان به ارائه قرائت جدیدی که لیوتار از امر والا مطرح می کند، خواهیم پرداخت که منجر به تعریف جدیدی از امروالا خواهد شد و می توان آن را والای پست مدرنیستی لیوتاری نام نهاد.
۱۹۲۵.

تحوّل تاریخی ایده تجسّد تکنولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تاریخ فلسفه فلسفه تکنولوژی تکنولوژی تجسد تکنولوژیکی فرافکنی اندام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۱
ایده تجسّد تکنولوژیکی اوّلین مساهمت فلسفه در تبیین تکنولوژی است. این مقاله به منظور روشن ساختن چگونگی تحوّل تاریخی این ایده، در وهله اول، چارچوبی نظری پیرامون دوره ها، رویکردها و اجزاء این نظریه پیشنهاد می کند. در وهله بعد، بر پایه این چارچوب پیشنهادی، تقریرهای مختلف این ایده را در دوره معاصر بازسازی می کند. در آخر، از بررسی تطبیقی تقریرهایی که بر پایه چارچوب پیشنهادی بازسازی شدند، نتایج تازه ای در خصوص چگونگی تحوّل تاریخی این ایده اخذ می کند که حاکی از وجود واگرایی ای میان تقریرهای معاصر از نظر (1) اجزاء، (2) جهت، و (3) مبنا یا علّت رابطه انسان-مصنوع است، واگرایی ای که معلول تبیین متفاوتی است که پدیدارشناسی نسبت به فلسفه های پیشین از انسان، نه از تکنولوژی، ارائه می کند.
۱۹۲۶.

پاتنم؛ دوگانه ی واقعیت/ارزش و برساخت انگاری واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوگانگی واقعیت/ارزش شناخت ناانگاری اخلاقی مفاهیم غلیظ اخلاقی پراگماتیسم برساخت انگاری واقعیت پاتنم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۸۲
هیلاری پاتنم یکی از فلسفه دانان معاصر است که به ردّ دوگانگی واقعیت/ارزش می پردازد. در اندیشه ی او این دو درهم تنیده اند و حتی به لحاظ مفهومی نیز از یکدیگر تفکیک ناپذیرند، دیدگاهی که او آن را آموزه ای پراگماتیستی می داند. وی موافقان این دوگانگی را متهم به جزم اندیشی می کند و معتقد است وقتی آن ها می گویند اخلاق از واقعیت ها جداست، از این اعتمادشان نشأت می گیرد که گمان می کنند دقیقاً «واقعیت» را می شناسند. پاتنم سه دلیلی که موجب روی آوردن به دوگانگی واقعیت/ارزش می شود را بیان می کند و با ردّ هر سه، زمینه را برای نقدهای خود بر این دوگانگی فراهم می کند. اِشکالات پاتنم بر این دوگانگی عبارت اند از: 1. تبدیل تمایز بی ضرر به یک دوگانگی متافیزیکیِ زیان بار 2. تأثیرپذیریِ علم از ارزش ها در فرآیند ایجاد علم 3. وجود اتفاق نظر درخصوص مسائل اخلاقی به مانند دیگر عرصه ها 4. نادرستیِ تجزیه ی احکام اخلاقی به دو مؤلفه ی توصیه ای و توصیفی 5. مفاهیم غلیظ اخلاقی دلیلی بر درهم تنیدگیِ واقعیت ها و ارزش ها. ضمن پذیرش نقاط قوت اندیشه های پاتنم در ردّ دوگانگی واقعیت/ارزش، معتقدیم آنجا که او از سرشتِ برساخت انگارانه ی «واقعیت ها» دفاع می کند، دیدگاهش دارای ایراداتی است: 1. نادرستیِ تغییر واقعیت ها به دلیل ردّ طرح مفهومی، 2. مشکل علّیت معکوس، 3. عدم کفایت مفهومی، 4. ناسازگاری و 5. مغالطه ی کاربردِ ارجاع. هدف این نوشتار، تحلیل و بررسی نقاط قوت و ضعف دیدگاه پاتنم درباره ی دوگانگی واقعیت/ارزش است.
۱۹۲۷.

تحلیل و محک تهافت غزالی بر فیلسوفان و بررسی دفاعیه ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: غزالی ابن رشد تهافت الفلاسفه تهافت التهافت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۶۴
فهم فلسفی از تصور خدا با فهم کلامی تصور خدا از آغاز با چالش ها و تعارض هایی مواجه بوده که شاید بتوان نقطه اوج این نزاع را در تهافت الفلاسفه غزالی یافت که فیلسوفان را به خاطر باور به سه مسأله تکفیر کرد. مسأله این پژوهش بازخوانی انتقادات غزالی بر فیلسوفان و محک و ارزیابی دیدگاه او، سپس بررسی قوت و ضعف دفاعیه ابن رشد است. غزالی به درستی متوجه شده بود که با اثبات قدم عالم، اثبات وجود خدا راه دشواری را در پیش دارد، با این حال اعتقاد به حدوث زمانی عالم نیز تبعات باطلی به همراه دارد که کمتر از تبعات آموزه فیلسوفان نیست. در خصوص علم خدا به جزئیات نظر می رسد پاسخ ابن رشد، مناسب است و می تواند ایراد غزالی را در این خصوص برطرف کند. تفاوت غزالی با ابن رشد در این است که او با استناد به قرآن، علم خدا به همه جزئیات را ثابت می داند، اما فیلسوف در خصوص چیزی به اظهار نظر می پردازد که نمی تواند فهم درست و دقیقی درباره آن داشته باشد. در خصوص معاد جسمانی نیز ابن رشد با تأویل، بین حقیقت فلسفی و آموزه دینی هماهنگی برقرار می کند اما با اختلاف نظر ابن رشد و غزالی درباره تأویل در داوری نهایی نمی توان گفت حق با غزالی است یا ابن رشد.
۱۹۲۸.

بررسی انتقادی دیدگاه بورکهارت درباره نگارگری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگارگری ایرانی بورکهارت عالم مثال اعیان ثابته عدم واقع نمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۱۶
سنت گرایان یکی از جریان های فکری تأثیرگذار در عرصه هنراسلامی به شمار می آیند. تیتوس بورکهارت، از جمله چهره های شاخصی است که با رویکردی حکمی و عرفانی به تفسیر نگاره های ایرانی دست زده است. دامنه و گستره بحث وی به لحاظ زمانی، از دوره ایلخانی آغاز شده و تا نیمه دوم قرن شانزدهم ادامه می یابد. حال، پرسش نوشتار آن است که آیا با تفسیر وی می توان به درک درستی از نگاره ها رسید؟ هدف از پژوهش حاضر در وهله نخست، فهم دیدگاه بورکهارت و در نهایت، درک نگاره های ایرانی است. بنا به نتایج مقاله، نظرگاه وی در سه عرصه عدم واقع نمایی، ترسیم عالم خیال و اعیان ثابته با چالش هایی همراه است که نگارنده به طرح و بررسی آن خواهد پرداخت. روش تحقیق این نوشتار توصیفی، تحلیلی و انتقادی است و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. رویکرد مقاله تحلیلی منطقی و تاریخی است و نسبت به رویکرد عرفانی به نحو همدلانه است.
۱۹۲۹.

ارزیابی معنای زندگی از گذرگاه تأمل در ایماژهای ابوالعلاء معری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابوالعلاء معری بی معنایی زندگی درد رنج مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۴
اَبوالْعَلاءِ مَعَری (363-449 ق.)، شاعر و اندیشمند برجسته نابینا و بدبین جهان عرب، در رابطه با چیستی زندگی، از ایماژهای مختلفی استفاده می کند که به واسطه آنها می توان به بررسی معنای زندگی پرداخت. این ایماژها عبارت اند از رنج، بیماری، زندان، مار زهرآگین، لاشه، دریای تیره و مواج، قاضی ظالم و فاقد قوه تشخیص، مهمان ناخوانده و سراب واهی. بر این اساس زندگی تحمیلی است ناخوشایند که در سه معنای متداول خود که ناظر بر هدف، ارزش و کارکرد هستند فاقد معناست. فرایند جستجوی ما در نوع ایماژهایی که ابوالعلاء به زندگی نسبت می دهد نشان از آن دارد که اندیشه عمیق او هیچ گاه فارغ از دلواپسی های غایی بشر نبوده است. بی ثباتی زمان، از دست دادن قوای جوانی و فرارسیدن پیری، فرارسیدن مرگ، ملال و خستگی از روزمرگی های مکرر، پوچی، تنهایی و غربت در جهانی که نسبت به دردهای انسان فاقد هر گونه عاطفه ای است، عدم آزادی و نداشتن توان مقابله با جبر روزگار، و در رأس همه اینها تحمیل زندگی سراسر رنج، عواملی هستند که زندگی را طاقت فرسا کرده اند. فقدان مؤلفه های لذت، عشق و در نهایت خوش بینی کیهانی از مشخصه های نگاه او به زندگی است. دیدگاه ابوالعلاء را در خصوص بی معنایی زندگی می توان در ردیف معتقدان به پوچ گرایی کیهانی یا وجودی قرار داد و نه اخلاقی.
۱۹۳۰.

نظریه تشابه ضرورت یا تکثر معانی امر ضروری در متافیزیک دلتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو ضرورت ضروری متافیزیک دلتا تشابه امکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۵
در متافیزیک دلتا پنج تعریف برای امر ضروری بیان شده است که فهم نسبت این تعاریف با یکدیگر، نقش مهمی در رهیافت ما به ضرورت در فلسفه ارسطو ایفا می کند. نحوه اشتراک معانی گوناگون «ضروری» یادآور معانی متفاوت موجود در متافیزیک گاما است که ارسطو در آنجا با بیان مثال های «طبی» و «سالم،» به مقوله تشابه نسبت یا تشابه حمل می پردازد؛ به نحوی که طبیعت واحد و مشخصی همچون «بودن» هست که تمامی مصادیق و معانی موجود با آن طبیعت نسبتی دارند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که چگونه انحای گوناگون کاربرد ضرورت، بیانگر طبیعت واحدی برای آن است و بنابراین، نمی توان ضرورت را مشترک لفظی محض (نامرتبط) در آثار ارسطو دانست. در میان پنج معنای بیان شده از «ضروری» در متافیزیک دلتا، معنای چهارم، معنای اصلی ضرورت است که درواقع تعریف امر «ضروری» برمبنای ممکن است. نسبت معانی دیگر ضروری به این معنای پایه، از جنس مشترکات لفظی خاص یا در نسبت با ( pros hen ) یک چیز و مبدأ هستند. تعاریف چندگانه «ضروری» دالّ بر تشابه میان آنها است، نه اشتراک لفظی یا معنوی در تعاریف. تقسیم «ضروری» به معانی گوناگون، تقسیم جنس به انواع مختلف آن نیست. نظریه تشابه یا آنالوژی ضرورت مستلزم فهم از تعریف و ماهیت ضرورت به نحو خاصی در هریک از موارد استعمال واژه است. نسبتی که هرکدام از معانی با معنای اصلی برقرار می کند، تعیین کننده درجه و مرتبه متافیزیکی ضرورت در آن معنا است. معانی دیگر ضروری نزد ارسطو به موجب این معنا و براساس نسبت منطقی تشابه، ضروری نامیده می شوند.
۱۹۳۱.

تحلیل جوامع ایدئولوژیک و اخلاقی از منظر فرم و محتوا: گفتگو با دکتر ناصر مهدوی دکترای عرفان اسلامی

مصاحبه شونده: مصاحبه کننده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۰۱
در نظام های ایدئولوژیک حقیقت وارونه می شود و در اختیار قدرت قرار می گیرد. حقیقت آن چیزی نیست که در جریان زندگی پیش می رود؛ بلکه آن چیزی است که قدرت می پندارد. در مقابل، جامعه ای داریم که به آن جامعه اخلاقی می گوییم؛ یعنی جامعه ای که به شهروندانش فرصت می دهد قدرت آزادی، قدرت خلاقیت، قدرت مبارزه و حتی فرصت شکست داشته باشند.در جامعه ایدئولوژیک تقریبا نباید انتظار داشته باشیم که آن جامعه خودش اخلاقی باشد و امکان بروز، ظهور و رشد اخلاقی زیستن را به مجموعه خودش و افرادی که تحت سلطه آن قدرت هستند، بدهد.جامعه ایدئولوژیک؛ یکسانی، غریزی بودن و گله وار زندگی کردن را می خواهد. در سیستمی که افراد گله وار زندگی می کنند، دیگر نمی توانند اخلاقی شوند؛ لذا می بینید هر کسی ممکن است دست به تخلف بزند.جامعه اخلاقی دو ویژگی و معنا دارد: یکی اینکه، فرم اخلاقی و دوم اینکه، محتوای اخلاقی دارد. در اینجا فرم یا همان ساختار شفاف است.ما سه نوع تئوری اخلاقی داریم: یکی، اخلاق فضیلت است؛ یعنی آنجایی که امکان بلوغ و رشد عاطفی انسانی فراهم می شود؛ به طوری که انسان ها می توانند عواطف و احساسات خودشان را به درستی کنترل و از بروز یک احساس منفی جلوگیری کنند و از درونشان احساسات مثبت و سازنده بروز دهند.وقتی جامعه اخلاقی باشد، امکان محتوا را باید به شهروندانش بسپارد؛ یعنی محتوا باید انتخاب کند وقتی می خواهد اخلاقی رفتار کند، آیا صرفا با قالب هایی که عقل تعیین می کند، همراه می شود یا قالب هایی که دیگری تعیین می کند.در اخلاق فضیلت فقط، فعل نیکو نیست، بلکه فاعل نیکو می شود. کانت با اینکه می گوید ما آزاد هستیم و آزادی اساس و مبنای اخلاقی زندگی کردن است، اما بیشتر به دنبال این است که به فعل ما انضباط ببخشد. در اینجا عقل به فعل ما فرم و جهت می دهد.
۱۹۳۲.

درباره چگونگی علم خداوند به شرطی های خلاف واقعِ آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشیت مولینیزم علم میانی شرطی های خلاف واقع آزادی اراده الهی تغییرناپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۴۲۴
در پاسخ به مسئله ناسازگاری میان مشیت مطلق الهی و آزادی مخلوقات، مولینیزم نظریه علم میانی را مطرح می کند، نظریه ای که با فرض علم خداوند به شرطی های خلاف واقعِ آزادی ادعا می کند که می توان بدون حذف یکی از طرفین (مشیت یا آزادی) مسئله فوق را حل نمود. بدین نحو که خداوند با علم به این شرطی ها و بالفعل کردن مقدم آنها می داند که مخلوقات، آزادانه چه فعلی را محقق خواهند کرد. لذا بدین طریق هم آزادی مخلوقات حفظ می گردد و هم مشیت خداوند که عبارت است از علم پیشین و کنترل او بر افعال مخلوقات. نوشته پیش رو سعی دارد نشان دهد از آنجا که عدم تغییرپذیری خداوند یکی از مفروضات اصلی مولینیزم است، لذا این دیدگاه نمی تواند صفت اراده را به خداوند نسبت دهد، زیرا صفت اراده برای مولینیزم امری است دوسویه که مستلزم حرکت از امکان به سمت فعلیت است و این امر معنایی جز پذیرش تغییر در ذات الهی ندارد. در پایان استدلال خواهیم کرد که چون معلومات شرطی نیازمند بالفعل شدن توسط اراده الهی هستند، در نتیجه طرح شرطی های خلاف واقع در داخل علم الهی طرحی ناموفق است و بحث پیرامون صدقِ آن کمک شایانی در حل مسئله فوق نمی کند.
۱۹۳۳.

معنا و حقیقت فلسفی- کلامی «صراط» از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صراط تشریع تکوین ربوبیت علامه طباطبائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۷
چیستی «صراط» و ویژگی های آن از مسائل مهم الهیات و معارف دینی است. هر نوع تبیین و تفسیری از آن در مباحث کلامی و شبکه معارف دین تأثیرگذار است. در این تحقیق «معنا و حقیقت صراط»، در سه حوزه تکوین، تشریع و جزا از منظر علامه طباطبائی بررسی شده است. نتیجه تحقیق اینکه ایشان در منظومه فکری و جهان بینی خویش به نظام های چهارگانه 1. علّی و معلولی، 2. حرکت، 3. مولویت و عبودیت و 4. ربوبی پرداخته و در هر کدام تعریفی منطبق با همان نظام، برای صراط ارائه کرده است. «صراط»، در حوزه تکوین، با نظر به دو نظامِ «علّی و معلولی» و «حرکت» (در صورتی که حرکت غیرارادی باشد) تبیین گردیده و در حوزه تشریع با نظر به سه نظام «حرکت» (در قسم حرکت ارادی)، «مولویت و عبودیت» و «ربوبیّت» تعریف شده است. در حوزه جزا، تعریفی معطوف به تعریف صراط تشریعی ارائه می گردد.
۱۹۳۴.

آگاهی به اشیای مادی؛ حضوری یا حصولی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: حضور حصول مادی امتداد تجرد ربط وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۸۲
علم حضوری عالم (خواه واجب تعالی، خواه مجردات عالی و خواه انسان)، به شیء مادی از جمله مسائل عویصه در حکمت است که متفکران درباره آن اختلاف د ارند و برخی به عدم تعلق علم به مادیات قائل شده اند و برخی به تعلق علم به آن. دلایل مختلفی نیز برای عدم حضور بیان شده که بازگشت برخی به خود شیء مادی است و برخی دیگر به ویژگی علم و برخی نیز به عالم باز می گردد. در این مقاله بر آنیم تا با روش تبیین و توصیف، از هر سه جنبه به مسئله بپردازیم و مانع بودن هر یک را بررسی کنیم. حاصل پژوهش نیز این است که ویژگی امتداد و پراکندگی اشیای مادی و همچنین ویژگی تجرد علم و ربط وجودی بین عالم و معلوم مانع تعلق علم به اشیای مادی نیست؛ زیرا اولاً اشیای مادی اگر از حیثی ممتدند، از حیثی دیگر غیر ممتدند؛ ثانیاً تجرد شرط معلوم بودن نیست؛ ثالثاً گونه ای دیگر از ربط مثل شأن بودن می تواند موجب حضور باشد.
۱۹۳۵.

بررسی تطبیقی موانع دستیابی به معرفت از نظر شیخ اشراق و عزالدین کاشانی(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: علم معرفت شناسی شیخ اشراق عزالدین محمودکاشانی فلسفه اسلامی تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
پژوهش حاضر با موضوع موانع معرفت حقیقی از دیدگاه شیخ اشراق (587 549ق) و عزالدین محمود کاشانی (د 735ق) به بررسی و تلفیق آرا و اندیشه های این دو متفکر مسلمان پرداخته است و شباهت ها و تفاوت های آرای آنان را با روش توصیفی تحلیلی دنبال کرده است. ادراکات حسی و علوم عقلی و استدلالی از جمله موانع معرفت نزد شیخ اشراق، و عقل معاش از جمله موانع معرفت نزد عزالدین محمود کاشانی است. سهروردی علم را تا زمانی که بر صور محسوسات و تعینات دلالت دارد در سجّین طبیعت و معقولات محصور می داند که دیده عقل و چشم دل از رؤیت آن حقیقت قاصر است. کاشانی نیز با تکیه بر نور ایمان و یقین، موانعی چون علم و استدلال، عقل معاش، گناه و هواجس نفسانی و وساوس شیطانی و خودستایی را آفتی می داند که انسان را از کسب معرفت باز می دارد. انسان با توجه به استعداد و ظرفیت وجودی اش شایستگی کمال و افاضه معرفت را دارد و رسیدن به معرفت حقیقی مستلزم گسیختگی از عالم محسوسات، کدورات و شواغل جسمانی و رهایی از عالم ظاهر است.
۱۹۳۶.

تحلیل و نقادی رویکردهای متفاوت به مسئله آگاهی در سنت دکارتی- اروپایی و پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاهی معرفت شناسی سوژه و ابژه پدیدارشناسی نظریه ایده ها ذهن و بدن دکارت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۷۳
رویکرد دکارت و سنت فلسفی پس از وی به آگاهی، پیامدهای معرفتی را به دنبال داشت. تمایز سوژه و ابژه و مسئله نحوه ارتباط ذهن و بدن که موجب گرفتاری ذهن در میان تصورات خود شده و درنهایت منجر به مسئله «تنگنای شخصی» گردید. همچنین مشکل این همانی شیء ادراکی، شکاکیت، و بحث ارزش گذاری با توجه به شکاف میان ذهن و عین، به طور خلاصه از پیامدهای این رویکرد به شمار می روند. با عنایت به این مسئله، رویکردهای بدیل برای مرتفع ساختن این پیامدها از سوی فیلسوفان ارائه گردید. ازجمله این رویکردها، پدیدارشناسی در تقریر هوسرل، هیدگر و مرلوپونتی است. پدیدارشناسی استعلایی هوسرل، با به میان کشیدن حیث التفاتی و همچنین هیدگر با آموزه «بودن در جهان» و مرلوپونتی با ایده بدن های آگاه، توصیفی از سازوکار و ویژگی های آگاهی به دست دادند. مقاله حاضر در تلاش است تا مشکلات نظام معرفتی دکارتی-اروپایی را بررسی کرده، سپس نحوه مواجهه با مشکلات پیش آمده را نشان داده، و درنهایت ویژگی های هر رویکرد را تحلیل و نقادی کرده و تبیین کند که آیا رهیافت های بدیل توانسته اند مشکلات پیش آمده را مرتفع سازند یا خیر؟
۱۹۳۷.

«دمکراسی شهرستان گرا»: تحلیل تطبیقی «دمکراسی شهرستان گرا» و «دمکراسی پایتخت گرا» در «فلسفه سیاست» تکویل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دمکراسی شهرستان دمکراسی شهرستان گرا جامعه مدنی تکویل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۲۵۴
چرا «دمکراسی»، چونان مفهومی فلسفی، فقط در برخی از جوامع نهادینه می شود و در جوامع مختلف نمودهای مختلفی می یابد؟ چرا «دمکراسی» در برخی از جوامع «از پایین به بالا» و «شهرستان محور» است اما در برخی دیگر از جوامع «از بالا به پایین» و «پایتخت محور» است؟ «دمکراسی های شهرستان گرا» چه مزیت هایی و «دمکراسی های پایتخت گرا» چه معایبی دارند؟ این مقاله، با تحلیل تطبیقی این دو نوع دمکراسی براساس «فلسفه سیاست» توکویل، در پی یافتن پاسخ این پرسش هاست. این مقاله، پس از واکاوی علل پیدایش این دو گونه متفاوت از دمکراسی، پیامدها، مزایا و معایب آنها را بررسی می کند و نشان می دهد دمکراسی، پیش و بیش از آنکه مفهومی سیاسی چونان شیوه ای از زمامداری باشد، مفهومی فرهنگی چونان شیوه ای از زندگی است و در فقدان «دمکراسی فرهنگی» و «فرهنگ و خلق وخوی دمکراتیک»، «دمکراسی سیاسی»، خود، به گونه جدیدی از «ستم گری» تبدیل می شود و «دمکراسی مرکزگرا»، که به شهرستان ها بی توجه است و فقط به پایتخت توجه می کند، با «روح فلسفی دمکراسی» ناسازگار است.
۱۹۳۸.

امکانات قوه حاکمه تأملی در صورت بندی طبیعت حقوقی در نزد کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طبیعت به طور کل کلیت تمامیت ضرورت نظام مندی نظام مندی غایت مند همراهی همدلانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
شاید یکی از محوری ترین ایده های کانت که تمام دوره های کار پیگیر فکری او را به یکدیگر متصل می کند، ایده طبیعت به طور کل باشد. طبیعت به طور کل برای کانت معادل تمامیّت و کلیّت است. قاعده این ایده بنیادین چنین است: جزئیات سرانجام باید تحت امر کلی واقع شوند تا قابل تبیین باشند. اما جالب توجه این است که این قاعده کلی که در سه دوره کار فکری کانت بدون تغییر باقی می ماند، در هر دوره دلالت خاصی پیدا می کند. لذا ما در پی پاسخ به این سوال هستیم که کانت چگونه از طبیعت به عنوان امر عینی شروع می کند و سپس به طبیعت همچون ایده آل عقل محض می رسد یا آن را همچون تمامیّت ضروری برای قوّه حکم لحاظ می کند و از آن جا به طبیعت همچون امری که دارای الزامات حقوقی است می رسد اما چنین تبدلی به طبیعتِ حقوقی و تاریخی تنها در صورتی ممکن می شود که به قوّه حاکمه تأملی -زیبایی شناختی، غایت شناختی- توجه داشته باشیم. چرا که دقیقاً قوّه حاکمه تأملی است که ابزار لازم را در اختیار کانت می گذارد تا طبیعت را همچون تمامیّتی بنگرد که غایتش تحقق حقوق است. طبیعت در این معنا امری است که امیدواری را به نوع انسانی عرضه می کند.
۱۹۳۹.

برهان حفره، جوهرگرایی خمینه ای و واقع گرایی وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جوهرگرایی فضا - زمان برهان حفره واقع گرایی ساختاری هستی شناختی رابطه گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۲۲۵
برهان حفره، بعد از مقاله ارمن و نورتن(1987) به یکی از مباحث اصلی در فلسفه فضا-زمان تبدیل شده است که بر اساس آن نوع خاصی از جوهر گرایی (جوهرگرایی خمینه ای) قابل دفاع نخواهد بود؛ زیرا، به ناموجبیت رادیکال منجر می شود. در این مقاله، می کوشیم نشان دهیم اولا، نامگذاری جوهرگرایی خمینه ای مناسب نیست؛ چون، همان طور که برخی از فلاسفه گفته اند، نقاط خمینه را نمی توان واجد این همانی مستقل دانست. ثانیا، می توان با تعهد واقع گرایی ساختاری وجودی تلقی مناسبی از جوهرگرایی خمینه ای ارائه کرد که بر اساس برهان حفره به ناموجبیت رادیکال منجر نمی شود؛ در نتیجه، برهان حفره در مورد آن کارگر نمی افتد.
۱۹۴۰.

تحلیل دیدگاه آگوستین درباره پارادوکس منون و نظریه یادآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارادوکس منون یادآوری یادگیری اشراق روح آگوستین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۷۳
افلاطون، «پارادوکس منون» را به عنوان یکی از مهم ترین چالش های نظری دربارهی یادگیری مطرح کرده است. بر اساس پارادوکس، تحقیق و یادگیری دربارهی آنچه شخص نمی داند، ناممکن و دربارهی آنچه می داند، بی فایده است. افلاطون برای حل این پارادوکس، «نظریهی یادآوری» را مطرح کرده است. مطابق این نظریه، یادگیریْ همان یادآوری دانش از پیش موجودی است که روح آدمی در امتزاج با بدن آن را فراموش کرده است. آگوستین، نظریهی یادآوری را قانع کننده نمی یابد و معتقد است که نور الهی چیزهای معقول را نزد ذهن حاضر ساخته و سبب شناخت آنها می شود؛ بی آنکه نیازی به دانش ذاتی یا وجود پیشین روح در جهانی دیگر باشد. به عقیدهی برخی مفسران، دلیل اصلی این رویکردْ دشواری پذیرش حیات پیشین روح به عنوان اصلی ترین مولفه نظریهی یادآوری است. پرسش پژوهش این است که آیا موضوع حیات پیشین روحْ تنها راه ورود برای درک درست موضع آگوستین در قبال نظریهی یادآوری است؟ و آیا تنها راه نزدیک شدن به فهم بهینه از تغییر رویکرد معرفت شناختی آگوستین، برگرفتن موضع هستی شناختی دیگر در میانهی سایر آرای مطرح شده است؟ ادعای پژوهش آن است که خوانش فلسفهی زبان و نشانه شناختی آگوستین مدخلی تازه به نظریهی اشراق الهی به مثابه راه حلی بدیع برای پارادوکس منون بگشاید. هدف پژوهش، تحلیل و تبیین این ادعا با تاکید بر رسالهی دربارهی آموزگار آگوستین است. در این رساله، او تاکید دارد که کلمات برای انتقال اندیشه ناکافی اند و ذهن با دانشی که از آموزگار درونی خود دریافت کرده به مرتبهی اشراق و درک جهان می رسد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان