نسیم خرد

نسیم خرد

نسیم خرد سال هفتم پاییز و زمستان 1400 شماره 2 (پیاپی 13) (مقاله ترویجی حوزه)

مقالات

۱.

نقد دیدگاه استاد فیاضی در تبیین اصالت وجود و اعتباریت ماهیت(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: غلامرضا فیاضی حکمت متعالیه اصالت وجود اعتباریت ماهیت مفاهیم فلسفی حیثیت تقییدیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 448 تعداد دانلود : 880
اصالت وجود و اعتباریت ماهیت را می توان رکن اصلی حکمت متعالیه دانست. این اصطلاح تفاسیر مختلفی دارد که هر یک را شاید بتوان ناظر به تبیین گوشه ای از ابعاد این معنا دانست. از این رو در این نوشته سعی شده است در ضمن نقد یکی از این تفاسیر (تفسیر استاد غلامرضا فیاضی)، تبیینی که به نظر می رسد به واقع نزدیک تر است ارائه شود. بدین جهت در این نوشتار با تبیین مبانی استاد فیاضی و جمع بندی نظریات ایشان درباره این اصل، هشت مبنا تبیین، و نقدهایی درباره آنها بیان شده است و در ضمن این نقدها بخشی از مبانی معنایی که به نظر صحیح تر است نیز تبیین شده است. همچنین دلیل ایشان برای نظر خود مبنی بر اعتباریت ماهیت با تبیین ویژه ای که دارند نیز بررسی و نقد شده و در ادامه مهم ترین لازمه این تبیین که به نظر می رسد صحیح نیست، تبیین و نقد شده است. از این رو در این نوشتار سعی شده است در ضمن ارائه نقدهایی به تبیین مذکور، مطالبی عرضه شود که محققان در حکمت متعالیه بدان وسیله بتوانند ثمره بیشتری از این مکتب فلسفی به دست آورند و به عمق هستی شناسی حکمت متعالیه نزدیک شوند.
۲.

آگاهی به اشیای مادی؛ حضوری یا حصولی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: حضور حصول مادی امتداد تجرد ربط وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 408 تعداد دانلود : 141
علم حضوری عالم (خواه واجب تعالی، خواه مجردات عالی و خواه انسان)، به شیء مادی از جمله مسائل عویصه در حکمت است که متفکران درباره آن اختلاف د ارند و برخی به عدم تعلق علم به مادیات قائل شده اند و برخی به تعلق علم به آن. دلایل مختلفی نیز برای عدم حضور بیان شده که بازگشت برخی به خود شیء مادی است و برخی دیگر به ویژگی علم و برخی نیز به عالم باز می گردد. در این مقاله بر آنیم تا با روش تبیین و توصیف، از هر سه جنبه به مسئله بپردازیم و مانع بودن هر یک را بررسی کنیم. حاصل پژوهش نیز این است که ویژگی امتداد و پراکندگی اشیای مادی و همچنین ویژگی تجرد علم و ربط وجودی بین عالم و معلوم مانع تعلق علم به اشیای مادی نیست؛ زیرا اولاً اشیای مادی اگر از حیثی ممتدند، از حیثی دیگر غیر ممتدند؛ ثانیاً تجرد شرط معلوم بودن نیست؛ ثالثاً گونه ای دیگر از ربط مثل شأن بودن می تواند موجب حضور باشد.
۳.

بررسی تطبیقی موانع دستیابی به معرفت از نظر شیخ اشراق و عزالدین کاشانی(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: علم معرفت شناسی شیخ اشراق عزالدین محمودکاشانی فلسفه اسلامی تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 849 تعداد دانلود : 670
پژوهش حاضر با موضوع موانع معرفت حقیقی از دیدگاه شیخ اشراق (587 549ق) و عزالدین محمود کاشانی (د 735ق) به بررسی و تلفیق آرا و اندیشه های این دو متفکر مسلمان پرداخته است و شباهت ها و تفاوت های آرای آنان را با روش توصیفی تحلیلی دنبال کرده است. ادراکات حسی و علوم عقلی و استدلالی از جمله موانع معرفت نزد شیخ اشراق، و عقل معاش از جمله موانع معرفت نزد عزالدین محمود کاشانی است. سهروردی علم را تا زمانی که بر صور محسوسات و تعینات دلالت دارد در سجّین طبیعت و معقولات محصور می داند که دیده عقل و چشم دل از رؤیت آن حقیقت قاصر است. کاشانی نیز با تکیه بر نور ایمان و یقین، موانعی چون علم و استدلال، عقل معاش، گناه و هواجس نفسانی و وساوس شیطانی و خودستایی را آفتی می داند که انسان را از کسب معرفت باز می دارد. انسان با توجه به استعداد و ظرفیت وجودی اش شایستگی کمال و افاضه معرفت را دارد و رسیدن به معرفت حقیقی مستلزم گسیختگی از عالم محسوسات، کدورات و شواغل جسمانی و رهایی از عالم ظاهر است.
۴.

جایگاه اندیشۀ وجود در مکتب صدرایی(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: اصالت وجود اندیشه وجودی حکمت متعالیه فلسفه صدرایی فلسفه وجودشناسانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 459 تعداد دانلود : 234
اصالت وجود به مثابه ستون فقرات فلسفه صدرایی است. حکمت متعالیه از سایر مکاتب فلسفی از این جهت که فلسفه وجودشناسانه به طور آگاهانه است، ممتاز می شود. آنچه شاکله حکمت صدرایی را مدیریت می کند و در سراسر حکمت متعالیه به منصه ظهور رسیده، اندیشه وجودی و اصالت وجود است. از این رو فرق دارد که اندیشه ماهوی بر زندگی حکمفرما باشد یا اندیشه وجودی؛ چراکه اندیشه ماهویِ بریده شده از وجود، آدمی را به تکاثر می کشاند؛ اما اندیشه وجودی، انسان را متأله و کوثری تربیت می کند. بنابراین هم بر تک تک افراد و هم بر اجتماع است که به «وجود» بازگردند. با وجود نوشته های فراوان در باب اصالت وجود، به جایگاه این بحث در زندگی فردی و اجتماعی و اهمیت رجوع به وجود کمتر پرداخته شده است. از این رو جا دارد که به صورت جداگانه از اندیشه وجودی بحث شود.
۵.

ساختار بنیادین انقلاب های علمی: پارادیم کوانتوم؛ پارادایم علم قَدَر خداوند(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: اندازه گیری پارادیم کوانتوم قدر علمی قدر عینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 717 تعداد دانلود : 267
فیزیک کوانتومی صرفاً یک نظریه نیست؛ بلکه شیوه ای از تفکر است که می تواند در سایر رشته های علمی به کار رود و از اصول و مفاهیم آن به صورت رویکردی علمی در رشته هایی از قبیل کامپیوتر، اطلاعات، زیست شناسی، ارتباطات، روان شناسی و علوم تربیتی استفاده شود. بر خلاف پارادایم نیوتونی که به جزءگرایی و تمرکز بر اجزای کارکردی توجه دارد، پ ارادایم کوانتومی، کل گراست و بر روابط، متمرک ز اس ت. ب ر مبن ای پ ارادایم کوانت ومی، ک ل جه ان متشکل از انرژی است که حالت پای ه ای ای ن ان رژی (حال ت س اکن و غی ر برانگیخت ه ان رژی منبع) خلأ کوانتومی نامیده می شود. به عبارت دیگر جهان، میدان بیک ران ان رژی اس ت ک ه در آن هیچ جای خالی وجود ندارد.ای ن می دان را «خ لأ کوانت ومی» ن ام نه اده ان د؛ ول ی خ لأ مذکور، تهی نیست و همه اشیا و پدیده ها را در بر می گیرد. اندازه گیری که قلب نظریه کوانتوم است، یکی از وجوه افتراق اساسی مکانیک کوانتوم با مکانیک کلاسیک به شمار می آید. در مکانیک کوانتومی به تعریف دقیقی از اندازه گیری نیاز است. در کوانتوم مکانیک، مشاهده شیء میکروسکوپی به تغییر عمده در حالت آن ذره منجر می شود. بنابراین اندازه گیری در مکانیک کوانتومی با اندازه گیری در مکانیک کلاسیک که در آن مشاهده و اندازه گیری تأثیر چندانی بر جسم ندارد، متفاوت است. پیش فرض معمول درباره اندازه گیری این است که سیس تم م ورد ان دازه گی ری واجد کمیتی است و آن کمیت دارای مقداری اس ت ک ه ان دازه گی ری م ی شود. بن ابراین اندازه گیری خاصیتی را آشکار می کند که سیستم قبلاً واجد آن بوده است؛ به طوری که حتی اگر اندازه گیری روی سیستم صورت نگرفته بود نی ز سیس تم ای ن خاصیت را م ی داشت. به نظر می رسد قلب نظریه کوانتوم همان علم قَدَر (در مبحث قضا و قدر) خداوند متعال است. قدر یعنی اندازه، اندازه گیری و تعیین حدّ و حدود چیزی و در اصطلاح به این معناست که خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده و آن را بر اساس محاسبه و سنجش آفریده است. قدر نیز به اعتبار مرتبه بر دو قسم است: ۱. قدر علمی: علمی که منشأ حدود و اندازه اشیاست؛ ۲. قدر عینی: نفس تعین وجود و اندازه وجود اشیا از آن جهت که به واجب الوجود منتسب است. منظور از قدر در این تحقیق، قدر علمی است. در نتیجه به نظر می رسد پارادیم کوانتوم قادر است معضلات علوم مختلف را حل کند؛ زیرا بر یک حقیقت محض (علم قدر خداوتد تبارک و تعالی) مبتنی است.
۶.

ماهیت و قلمرو عصمت معصومین در حکمت مشاء(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: عقل فعال عقل قدسی عقل نظری عقل عملی عصمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 272 تعداد دانلود : 961
برخی از نفوس ناطقه با کسب ادراکات حسی و خیالی مستعد دریافت صور معقوله شده، در پی آن موهبت الهی شامل حالشان می شود و از طریق اتصال و اتحاد به واهب الصور که خارج از نفس ناطقه است و معقولات در او به نحو بالفعل حضور دارند، صور معقولات را به آنها افاضه می کنند. ارتباط با عقل فعال و دریافت صور معقول در فرایندی صورت می پذیرد که متناسب با هر مرتبه ای از مراتب عقل نظری است. در مقطعی دریافت بدیهیات، در مقطعی دیگر دریافت نظریات، تا اینکه مرتبه وجودی نفس ناطقه به جایی می رسد که شأنیت دریافت همه صور معقول حاضر در عقل فعال را پیدا می کند و در آخر به مرتبه عقل قدسی می رسد که در این مرتبه عقل بسیط و بالذات می شود. صاحب نفس قدسی به حقایق عالم آگاه می شود و هیچ امری بر او مخفی و مجهول نمی ماند و از این رو به علم شهودی نظاره گر حق تعالی، حشر و نشر، معاد و مراحل عوالم هستی است. این حضور و شهود، همه مراتب وجودی او را، از عقل گرفته تا حس، پوشش می دهد؛ چراکه از طرفی عقل محض و بالذات شده و از طرف دیگر این نفسی را که به مرتبه روح القدسی رسیده است، در مرتبه حس ادراک می کند، نه قوه. لذا صاحب عقل و روح قدسی چون در مرتبه ذات همه چیز را به نحو حضور و شهود می یابد، در مقام فعل که مبتنی و محکوم به مرتبه ذات است، از هر گونه اشتباه، نسیان، غفلت، ذهول و... که موطن آنها علم حصولی است، منزه و مبراست. بنابراین، این نفوس در تمام مراتب عقل نظری و عملی از هر خطا و نسیان مصون و معصوم اند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶