فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۹۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
آشنایی ایرانیان با نظام های سیاسی و اروپایی در قرن سیزده ه .. ق/ نوزده م و مشاهدة جایگاه قانون در آن ها، سرآغاز تلاش های گستردة ایرانیان تبدیل حکومت استبدادی به حکومت قانون مدار بود. پس از یک قرن، این تلاش ها در نهضت مشروطیت به ثمر رسید؛ اما نبود مفهوم روشن از مشروطیت و ارکان و لوازم آن، خود سبب ظهور مسئله جدیدی شد. تلاش های زبانی و قلمی گسترده ای برای حل مسئله آغاز شد؛ ازجمله روزنامة حبل المتین کلکته نیز وارد این عرصه شد. یافته های این تحقیق براساس روش تحلیل گفتار نشان می دهد که این روزنامه به دلیل دسترسی مستقیم به منابع انگلیسی مربوط به مشروطیت و نیز اقدامات حاکمان انگلیسی هند در ایجاد نهادهای سیاسی جدید، به نسبت دیگر نویسندگان آن زمان، درک روشن تر و کامل تری از مفهوم و الزامات مشروطیت و جایگاه آن در میان نظام های سیاسی عرفی موجود در جهان را به ایرانیان عرضه کرد.
روی کردهای نظری درباره ساخت و کارکرد اجرایی دولت در تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار و منابع نظری موجود، نظام سیاسی حاکم بر تاریخ ایران در شکل های مختلفی مانند پادشاهی «عادل و دیندار، دولت خودکامه و استبدادی» از نوع استبداد شرقی و «فئودال» بیان شده است. دیدگاه نخست را دبیران ایرانی در مقام کارگزاران و حاملان اصلی سنت پادشاهی ایرانی و نخبگان فکری و سیاسی متعلق به اندیشه سیاسی ایران شهری مطرح کرده اند و دو دیدگاه دیگر به جریان های فکری مغرب زمین و گفتمان های شرق شناسی تعلق دارد. در گفتمان شرق شناسی اروپایی، عموماً از دولت در تاریخ ایران به مصداقی از «استبداد شرقی» و «پاتریمونیال» متکی بر دیوان سالاری سلطه گر یاد شده است؛ در حالی که اندیشمندان مارکسیست- لنینیست متعلق به شرق شناسی روسی، دولت در تاریخ ایران را ساختار فئودالی و حافظ منافع طبقات فئودال معرفی کرده اند. با توجه به ایدئولوژیک و ارزشی بودن دیدگاه های یادشده درباره کارکرد دولت در تاریخ ایران، هدف این پژوهش ترسیم اصول و فضای گفتمانی و تحلیل انتقادی مبانی معرفتی جریان های فکری مذکور درباره شناخت پدیده دولت در تاریخ ایران است.
نظریه ساختاریابی و شکل گیری دولت استبدادی رضا شاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان پیدایش دولت مدرن در ایران توسط رضاشاه تاکنون، روی کردهای مختلفی درباره چگونگی شکل گیری یا ماهیت آن مطرح شده است. اما از میان آن ها، دو روی کرد برجسته تر و مهم تر است که به نوعی در مقابل هم قرار می گیرند: یکی روی کرد «سلطانیسم» است که مدافعان آن به پیروی از ماکس وبر، دولت رضاشاه را حالت خاص و افراطی از پاتریمونیالیسم (پدرسالاری) می دانند و نگاهی نخبه گرایانه (کارگزارمحور) دارند؛ دیگری روی کرد «دولت مطلقه» است که اغلب بر عوامل ساختاری تأکید و نقش ساختارها را در شکل گیری دولت رضاشاه برجسته می کند و نقش چندانی برای کارگزار (رضاشاه) قائل نمی شود. در این مقاله سعی شده است با استفاده از نظریه «ساختاریابی» گیدنز، به نقش متقابل ساختار و کارگزار در شکل گیری دولت استبدادی رضاشاه پرداخته شود. در واقع، ساختاریایی روشی است که به نقش کارگزار در بستر (ساختار) و ارتباط متعامل و متقابل ساختار و کارگزار توجه می کند. از این رو، با کاربرد این نظریه در چگونگی پیدایش دولت رضاشاه، این نتیجه به دست می آید که هیچ یک از این دو دیدگاه نمی توانند بیانگر تمام واقعیت باشند؛ بلکه تلفیقی از آن دو بهتر می تواند شکل گیری دولت رضاشاه را تحلیل کند.
تحلیل نگرش محمدرضا شاه پهلوی به حکومت گری، طبقات و جریان های پرنفوذ اجتماعی (از 1332 تا 1355)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحلیل نگرش محمدرضا شاه پهلوی به حکومت گری، طبقات و جریان های پرنفوذ اجتماعی در دوره پس از کودتای 28 مرداد است. محدوده تاریخی تحقیق سال های 1332 تا پایان 1355ه.ش را در بر می گیرد. پیش فرض نظری طرح چنین موضوعی این است که نگرش شاه پیوندی دیالکتیکی با شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه او داشته است . چارچوب نظری این پژوهش بر مبنای آراء همایون کاتوزیان در نظریه استبداد ایرانی صورتبندی شد. روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوای کمّی و کیفی است. اطلاعات براساس تمامی سخنرانی ها، پیام ها و مصاحبه های شاه در دو دوره زمانی از سال 32 تا42 و از سال 42 تا 56 به دست آمد. طبق یافته های تحقیق حاضر، در دوره پس از کودتای 28 مرداد، با انقلاب سفید، چرخشی آشکار در نگرش شاه نسبت به حکومت گری، گروه ها و طبقات اجتماعی پرنفوذ، دین، قانون اساسی، مشروطیت، دموکراسی، غرب و نظام جهانی به وجود آمد. بر این اساس، دوران پس از کودتا را باید به لحاظ نگرشی به دو دوره اصلی پیش، پس از انقلاب سفید تقسیم کرد. روند کلی نگرش او نشان دهنده چرخش از یک پادشاه دیکتاتور به یک پادشاه خودکامه و خودسر است و حتی در زیر دوره های مورد مطالعه در این تحقیق می توان به این نکته اشاره کرد که شاه در طول مدت سلطنت خود به لحاظ نگرشی پیش از کودتای سال 32 یک پادشاه دیکتاتور و پس از آن یک پادشاه مستبد بوده است و میل او به دیکتاتوری و استبداد، ناشی و متأثر از شرایطی، همچون: وجود یا عدم افراد و گروه های پرنفوذ و مستقل در عرصه سیاسی، میزان درآمدهای نفتی و چگونگی سیاست های حمایتی آمریکا بوده است. بنابراین، یافته های پژوهش حاضر در چارچوب تحلیل محتوای سخنان شاه، نظریه استبداد ایرانی را تأیید می کند
بهداشت حمام های عمومی در دوره معاصر و نقش شهرداری ها (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمام های عمومی جزئی از زندگی اجتماعی جامعه دیروز بودند که با ظهور مدرنیته، مورد اعتراض اصلاحگران جامعه جهت افزایش معیارهای بهداشتی آن در تناسب با زندگی جدید قرار گرفت. یکی از این استانداردها استفاده از دوش به جای خزینه بود. شهرداری ها به عنوان متولّی امر با اجبار دولتی حمامی ها را موظف به این تغییر می کردند. این مبارزه به دلیل مطالبه و خواست بخشی از مراجعان حمام ها، که استفاده از دوش را برنمی تافتند و خواستار استفاده از خزینه ها بودند، بسیار طولانی و پرفرازونشیب گردید، به طوری که از اواسط حکومت رضاشاه تا دهه چهل شمسی را دربرگرفت. در این پژوهش با مراجعه به منابع مطبوعاتی آن زمان، اسناد و تاریخ شفاهی سیر این ماجرا در شهر اصفهان به عنوان مورد مطالعه (Case Study) تبیین و تشریح گردیده است.
نتیجه این که به واسطه جدیت مقامات شهری و نیز خواست عمومی جامعه شهرنشین که محصول بالارفتن سطح بهداشت عمومی بود، فرآیند بهداشتی کردن حمام های عمومی شکل گرفت. با این حال، تغییرات یادشده چون از آن جا که با جنبه های فرهنگی جامعه هماهنگی کامل نداشتند، با دوره ای طولانی از کشمکش همراه شد و سرانجام، به واسطة بروز تغییرات اساسی در سبک زندگی و معماری خانه های شهری که واجد حمام های خانگی شدند موضوع حمام های عمومی و مسائل وابسته به آن، از حیات اجتماعی شهرها به کناری نهاده شد.
درآمدی بر جامعه شناسی تاریخی اصلاحات: استدلال های مخالفان اصلاحات در اصلاحات ناصرالدین شاه (1278-1275) از دیدگاه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی یکی از دوره های اصلاحی عصر ناصری، یعنی بازه زمانی 1278-1275 می پردازد، بازه ای که معمولا از آن غفلت می شود. در این مقاله، با رویکردِ انتخاب عقلانی، به روایت علی استدلالاتِ مخالفان در قالبِ سه گروهِ روحانیان، درباریان، و دیوانیان پرداخته شده است و پس از بررسی استدلالات هریک از این سه دسته، (بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل) که عمدتا بر آموزههای فراموش خانه متمرکز است، استدلالات مشترک در میانِ گروههای استدلالکننده عبارت بود از: «در خطر افتادن کیان پادشاهی ناصرالدین شاه»، و « عدم پایبندی مصلح و/یا همراهان وی به سنت». در کنارِ این استدلالاتِ پرتکرار، «مغایرت اقدامات اصلاحی مصلح و/یا همراهان وی با دین»، دین دار نبودن شخص مصلح و/یا همراهان وی»، به همراه استدلالاتِ «تلاش برای تغییر نظام پادشاهی»، «برهم خوردن امنیت داخلی»، «بی توجهی به جایگاه طبقاتی مخالف و تهدید منافع طبقاتی آنان»، «نگرانی از امتزاج فرهنگی» و «ویژگی های رفتاری مصلح و/یا همراهان وی» استدلالاتیاند که دو گروهِ استدلالکننده عنوان کرده اند. و «فساد اقتصادی مصلح»، «از بین رفتن تمامیت ارضی»، «مستعمره شدن ایران»، «وابستگی به روسیه» و «عدم رعایت حقوق شهروندی» استدلالاتیاند که فقط یکی از گروه های استدلال کننده عنوان نمودهاند.
جایگاه اشرافیت نظامی در ساختار سیاسی عهد ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت نوظهوری که در پرتو شخصیت چنگیز و با شرکت فعال سران قبیله ای در اوایل قرن 7 ه .ق/13م به وجود آمد ماهیت کاملاً نظامی داشت. نیروهای نظامی رکن اصلی قدرت مغولی بودند و اصلاحات چنگیز در زمینه های سیاسی و حقوقی به طور مشخص بار نظامی داشت. جنگ در میان مغول ها پدیده ای معمولی بود و تأمین اقتصاد از طریق غارت یکی از مهم ترین شیوه های تأمین معاش قلمداد می شد. این مسأله به نوبه خود بر نفوذ سران نظامی می افزود و ساختار قدرت مغول در مناطق متصرفی را رنگ و روی نظامی می بخشید. حکومت ایلخانان نیز ماهیتی نظامی داشت و به خصوص در دهه های آغازین حکومت داری آن ها، اشرافیت نظامی از نفوذ بیشتری برخوردار بودند. این اشرافیت نظامی که در سیاست و اقتصاد گرایش گریز از مرکز داشت تا آخر عهد ایلخانان نفوذ نسبی خود را حفظ کرد و یکی از ارکان قدرت به شمار می رفت. جایگاه اشرافیت نظامی و زمینه های نفوذ آن در ساختار حکومت ایلخانان در گذار از اقتصاد عرفی به اقتصاد امری، با اعتنا به جایگاه اهل شمشیر در تاریخ ایران پیشاایلخانی، مسأله ای است که مقاله حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با هدف نشان دادن تأثیر آن بر ماهیت حکومت ایلخانان و میزان اقتدار شخص ایلخان سعی در بررسی آن دارد.
در جستجوی مرهشی باستان در منطقه پشت کوه استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مطالعه و بررسی منابع تاریخی در مورد شهر یا منطقه ی مرهشی است. این مکان یکی از نواحی پرحادثه ی ایران در هزاره های دوّم و سوّم ق.م. بوده است. مرهشی در بیشتر دوران حیاتش یکی از متحدان مهم ایلام باستان بوده و در متون و کتیبه های به جای مانده همواره نام آن در کنار نام ایلام باستان ذکر شده است. در واقع، مرهشی قسمتی از کشور ایلام باستان بوده است. این محل پایگاهی بوده که ایرانیان از آنجا به میان رودان حمله می کرده اند و برعکس، هنگامی که میان رودانی ها به سوی ایران حمله ور می شده اند ، مرهشی اوّلین نقطه ای بوده که به تصرف در می آمده است. البته؛ در مورد موقعیت مرهشی نظریات متفاوتی وجود دارد. بعضی از باستان شناسان نظیر فرانسوا والا موقعیت مرهشی را در بلوچستان، استینکلر موقعیت آن را در شرق استان فارس و کرمان، و باستان شناسان دیگر مانند: شاخت، پاتس، هینتس، کامرون، نگهبان و مجیدزاده موقعیت مرهشی را با اختلافات اندکی در مناطقی بین حدود شمال/ شمال غرب خوزستان و میان رودان؛ یعنی منطقه ی پشتکوه استان ایلام یا حوالی آن می دانند. این تحقیق با مطالعه و بررسی منابع تاریخی به این نتیجه رسیده است که به احتمال زیاد مرهشی در محدوده ی منطقه ی پشتکوه استان ایلام قرار داشته است.
یک حرف صوفیانه
علل تکوین جنبش ملی شدن صنعت نفت براساس نظریه محرومیت نسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین وقایع بعد از جنگ جهانی دوم در ایران، ملی شدن صنعت نفت به واسطه حضور مردم در صحنه سیاست و بحرانی است که سبب قطع روابط سیاسی ایران و انگلیس شد؛ به همین دلیل جنبش ملی شدن صنعت نفت در ایران را می توان سرآغاز فصل نوینی درجهت مطالبات مردم مبتنی بر استقلال خواهی و استبدادستیزی به حساب آورد. تاکنون نویسندگان متعددی از ابعاد گوناگون، علل و عوامل شکل گیری و ناکامی جنبش ملی شدن صنعت نفت را بررسی کرده اند. مقاله پیش رو درصدد است تا ضمن افزودنِ زاویه جدیدی در تحلیل جنبش صنعت نفت با تمهید پشتوانه نظری مبتنی بر محرومیت نسبی، در مقام پاسخ گویی به این سؤال برآید که چه عواملی موجب شد تا مردم و رهبران ایران در برپایی جنبش ملی شدن صنعت نفت پافشاری و مشارکت داشته باشند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی شامل کتاب ها، مقاله های تخصصی و اینترنت بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، عناصر بین الاذهانی استقلال خواهی و استبدادستیزی موجود در فرهنگ سیاسی ایران، محرومیتی را که حاصل انتظارها و توانایی های مردم و رهبران ملی- مذهبی به منظور رسیدن به پیشرفت است، باعث شده تا ایرانیان بر حقوق خود اصرار ورزیده و زمینه های ملی کردن صنعت نفت را فراهم کنند.
روابط ایران و عراق در عصر پهلوی (با نگاهی به نقش مردم ایلام در روابط دو کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با استفاده از منابع و اسناد در صدد است به صورت منسجم سیر تحولات روابط ایران و عراق را در باره ی کردهای فیلی ایلامی که در عصر پهلوی در عراق ساکن بوده اند، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. هم چنین، به نقش کُردهای ایلامی در اقتصاد و بازار کار عراق اشاره شده است. بررسی نقش کردهای ایلامی در اقتصاد عراق و نقش آنان در روابط ایران و عراق در دوره ی پهلوی مسأله ی این تحقیق است. مقاله به این نتیجه رسیده است که بیکاری، مشکلات اقتصادی و معیشتی، فقر عمومی، وجود کار و درآمد زیاد در کشور عراق، ترس مردم از مأموران دولت پهلوی در سال های آغازین پادشاهی رضا شاه و نزدیکی این منطقه به عراق از عوامل عزیمت مردم ایلام به عراق بوده و حمایت دولت ایران از اتباع ایرانی ساکن عراق و اختلافات مرزی باعث می شد بیشتر مواقع روابط ایران و عراق تیره باشد.
زبان و تفکر در پرتو ترجمه های دوره ناصرالدین شاه قاجار (1313-1264ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر بر محور این مساله اصلی متمرکز است که نشان دهد چگونه می توان ترجمه های دوره ناصرالدین شاه را به عنوان برآیند ذهن و زبان مترجمان و متفکران در ارتباط با دنیای بیرونی ارزیابی کرد؟ در این راستا برآنیم تا نسبت زبان ترجمه متون علمی و فرهنگی جدید در جامعه مبدا (اروپا) را با فهم و زبان و اندیشه مترجمان ایرانی در جامعه مقصد ارزیابی نماییم زیرا در پرتو این نوع بررسی بسیاری از نواقص و مسائل دنیای ذهن و زبان مترجمان و متفکران ایرانی در مواجهه با متن های تولید شده در دنیای جدید مشخص خواهد شد. به منظور تبیین مساله فوق از روش های تحلیل متن و مفاهیم زبانی با مراجعه به برخی نظریه ها و الگوهای روش شناختی تحلیل گفتمان از جمله لاکلاو و موف و میشل فوکو استفاده می شود که براساس آن ها، زبان ترجمه ها مهم ترین عرصه ارتباط اجتماعی بوده که با حضور مقتدرانه خود به بازنمایی و تصویرسازی درک انسان از وجود خود و دنیای بیرونی پرداخته و آن را در دنیای نوشتارهای اروپایی سامان و معنا بخشیده است. دستاورد تحقیق ما نشان می دهد که ترجمه به مثابه یکی از مهم ترین کانال های انتقال فهم از دنیای جدید به ایفای نقش مهمی در معرفی و استخراج یک برنامه تحول ساز و فرایند دگرگونی از درون متن های تولیدشده در دنیای اروپایی را برای اهداف مترقیانه برخی رجال سیاسی و فرهنگی عصر ناصری پرداخت امّا برخی موانع زبانی و فکری از یک سو و مقطعی بودن سیاستگزاری های متولیان دولتی و درباری در عرصه ترجمه از سوی دیگر باعث شدند تا این فرایند انتقال زبانی و فکری عمدتاً در حدّ محدودی باقی بماند و دچار انقطاعات تاریخی گردد با این حال جامعه ایران در تداوم گرایش خود به این راه در قالب های گوناگونی زبانی و بیانی به تداوم اهداف و بازتولید آمال جدید خود پرداخت. در این راستا بود که مفاهیم جدید در قالب تالیفات اقتباسی و مقالات و روایت های روزنامه های جدید از تحولات مدرن، بازتاب فرهنگی و اجتماعی پیدا کرد و مقدمه فهم پیشامشروطگی گروه های فعال اجتماعی جامعه ایران از تحولات سیاسی، فکری و اجتماعی اروپای قرن نوزدهم گردید.
تبیین جامعه شناختی نقش نیروهای اجتماعی و اقتصادی در وقوع انقلاب اسلامی ایران براساس نظریه به رسمیت شناسی هونث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر با استفاده از روش تاریخی و تکنیک تحلیل فرایند، به آزمون نظریه هونث در زمینه تحلیل نقش نیروهای اجتماعی- اقتصادی در وقوع انقلاب اسلامی ایران طی دهه های چهل و پنجاه پرداخته ایم. تحقق انقلاب ایران با توجه به این رویکرد نظری، به ناکامی شاه در اجرای برنامه مدرنیزاسیون برمی گردد که دارای ابعاد سکولاریسم، ناسیونالیسم و کاپیتالیسم بود. تحلیل داده های تاریخی با توجه به این نظریه نشان می دهد هم زمان با احساس تحقیر، اختلال در به رسمیت شناسی و انکار و بی عدالتی توسط برخی نیروهای اجتماعی، تحولی اساسی در رویکرد حوزه علمیه به سیاست شکل گرفت. گرایش روحانیون به سمت جامعه پذیریِ استحاله گرایانه این امکان را فراهم آورد تا آنان بتوانند به شکل مؤثری طبقات اجتماعی مختلف را علیه رژیم شاه بسیج کنند. روحانیون درنتیجه اجرای طرح سکولاریسم در زمره گروه هایی قرار گرفتند که تحقیر شده بودند. احزاب سیاسی و ناراضیانِ طبقه متوسط شهری اعم از دانشگاهیان، نویسندگان و روشن فکران چپ به دلیل تأکید رژیم بر ناسیونالیسم شاهنشاهی دچار اختلال در به رسمیت شناسی شدند. انگیزه براندازی رژیم برای این گروه از نیروها بیشتر وجه اجتماعی داشت؛ اما انقلاب اسلامی در ایران تابع نقش نیروهای اقتصادی نیز بود. بازاریان سنتی، مهاجران و حاشیه نشینان شهری بازندگان طرح مدرنیزاسیون بودند. این گروه برنامه کاپیتالیسمشاه را ناعادلانه و به ضرر خود می دانستند؛ به همین دلیل با پیوستن به ائتلاف روحانیون، انقلاب 1357 در ایران به وقوع پیوست. براساس نتایج این تحقیق، به رسمیت شناسی یکی از مهم ترین عوامل ایجاد گروه های ناراضی است که امکان بسیج توده ها را علیه قدرت فراهم می کند.
چهار روز از حیات دانشگاه پس از انقلاب؛ 30 فروردین تا 2 اردیبهشت 1359(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حیات دانشگاه پس از انقلاب اسلامی دوره کوتاه سی ام فروردین تا دوم اردیبهشت سال 1359 بزنگاهی مهم و تعیین کننده بود. گروه های سیاسی فعال در فضای دانشگاه ها، به دستور دولت تازه تأسیس اسلامی مجبور شدند اتاق ها و دفترهایشان را به دولت واگذار کرده و صحن دانشگاه ها را ترک کنند. در این چند روز، در شهرهای دانشگاهی درگیری های خونینی رخ داد. این بزنگاه تاریخی، دانشگاه را که سنگر آزادی، مقاومت، و انقلاب در برابر رژیم پهلوی تعبیر می شد، وارد دور تازه ای از ماهیت سیاسی خود کرد. گویا گفتمان تازه ای در حال تولد بود که سال ها پس از این برههٔ تاریخی، شکل خاصی از حضور سیاست در دانشگاه را تداوم بخشید؛ بزنگاهی تاریخی برای جای گیری دانشگاه در گفتمان تازه سیاسی. برای بررسی این موضوع، با تکیه بر دو مفهوم «فضای تهی» از بدیو و «تحلیل ریزوماتیک» از دلوز، داده های مورد نیاز از بایگانی ها و روزنامه های آن زمان گردآوری شد و درنتیجه، نشان داده شد که در کدام مناسبات پیچیده و براساس کدام منطق گفتمانی، دانشگاه از نو بازسازی می شود. همچنین این نکته بررسی شد که چگونه دانشگاه، هم زمان شاهد شکل گیری دو نقش مهم انقلاب زدایی در فضای ملتهب آن زمان ازیک سو و حفظ دانشگاه به عنوان نهادی سیاسی اما طرفدار و متعهد، از سوی دیگر است.