فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
"از آن جا که وضعیت شهرها در رشد اقتصادی کشور عاملی تعیین کننده محسوب می شود، برای رفع موانع و مشکلات فراروی آن ها، رویکردهای متعددی مورد بررسی و استفاده قرار گرفته است. راهبرد توسعه شهر (CDS) نیز رویکرد جدیدی است که در کمتر از یک دهه اخیر وارد حیطه ادبیات توسعه شهری دنیا شده و اخیرا در ایران نیز مورد توجه قرار گرفته است. در اواخر دهه 1990 سازمان ائتلاف شهرها با پشتیبانی بانک جهانی، مرکز سکونت گاه های انسانی سازمان ملل (UN-Habitat)، بانک توسعه آسیا و چند سازمان دیگر، به عنوان حامی، برای جذب کمک های بلاعوض به منظور سرمایه گذاری در شهرها، آغاز به کار کرد. این سازمان با توجه به بحران های مدیریتی، جمعیتی و اقتصادی موجود و افزایش روزافزون فقر و ناکارآمدی رویکردهای مدیریتی و شهرسازی، که گریبان گیر کشورهای در حال توسعه است، رویکرد راهبرد توسعه شهر (CDS) را به عنوان ابزاری جهت کمک به پیشبرد فرآیند و اجرای برنامه های توسعه شهرها، پیشنهاد نمود. راهبرد توسعه شهر، بر پایه برنامه ریزی استراتژیک، با در نظر داشتن چشم اندازی مشارکتی و در طی فرآیندی مشارکتی، بر اصلاح حاکمیت شهری، رشد اقتصاد محلی و کاهش مداوم و نظام مند فقر در نواحی شهری تاکید دارد. در این مقاله تلاش شده است به مفاهیم، اجزا و مصادیق این رویکرد، با تاکید بر یک نمونه عملیاتی (شهر کرمان) پرداخته شود و نتایج آن به بخش های موثر در حوزه مدیریت توسعه شهری اعلام گردد. این نتایج با توجه به حوزه فعالیت نهادهای متولی مدیریت شهری (شهرداری و شورای شهر) و بخش های موثر در توسعه شهر، تنظیم و ارایه می شود و طیف متناسبی از اهداف و راهبردهای متناظر آن را در بخش های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در بر می گیرد.
"
بررسی عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی در شهرها (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد و توسعة شهرنشینی و گسترش کلانشهرها و پیچیدهتر شدن روابط اجتماعی شهروندان در شهرها، مفهوم امنیت در شهرها، از حالت اولیه و جنبههای فیزیکی محسوس خارج شده و ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در بر گرفته است؛ رشد و گسترش ناامنی در شهرها با مطرح شدن پیچیدگی فنآوری و تقسیم کار اجتماعی بیش از توسعة فیزیکی شهرها بوده و این امر احساس امنیت و آسایش و رفاه شهروندان را مورد تهدید قرار داده است.
پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی و تکنیک پیمایش به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که مهمترین عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی در شهرها کدامند؟ جامعة آماری در این تحقیق همة شهروندان ۲۰ سال به بالای شهر کرمان هستند که یک نمونة ۵۳۰ نفری به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفتهاند. برای بررسی میزان امنیت اجتماعی از مقیاس نانلی(۱۹۶۷) استفاده شده است؛ براین اساس، وضعیت هر دو متغیر امنیت مالی و امنیت جانی در بین شهروندان شهر کرمان (بر اساس میانگینها) در طیف نسبتاً مطلوبی میباشد. یافتهها حاکی از آن است که در بین شهـروندان شهـر کـرمان، بین متغیـرهای فضـای فیزیکـی شهـر (r = 0.471)، فضای اجتماعی شهر ( r=0.419)، مشاهدة تلویزیون داخلی (r= 0.572)، گوش کردن به رادیو داخلی (r=0.443)، استفاده از اینترنت (r=0.332)، پایگاه اقتصادی – اجتماعی (r=0.613)، سن (f=9.15) و جنس زن (t=4.19) و جنس مرد (t=4.26)، با میزان احساس امنیت رابطة معناداری وجود دارد ولی بین وضعیت بومی یا غیر بومی بودن شهروندان و احساس امنیت رابطة معناداری مشاهده نشده است.
تحلیل جامعه شناختی نیازهای اجتماعی و کالبدی محلات شهر از دیدگاه توسعة پایدار محله ای(مطالعة موردی: محلات شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه و برنامه ریزی بر مبنای محلات شهر در مرکز توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار دارد. این امر مستلزم درک نیازها و خواسته های شهروندان از محیط زندگیشان است. این مطالعه درصدد است، با شناخت نیازهای ساکنان محلات شهری، زمینة برنامه ریزی هماهنگ میان محیط زندگی و نیازهای اجتماعی شهروندان را فراهم سازد و از این طریق کیفیت زندگی اجتماعات محلی را ارتقا بخشد. شهر اصفهان با ساختار محله ای و اهمیت ویژه در ایران، به عنوان زمینة مطالعة تحقیق انتخاب شد. هدف این مطالعه، ارائة مدلی برای سنجش نیازهای ساکنان در یک اجتماع محلی است. بدین منظور، ضمن مطالعه ای بین رشته ای، با استفاده از روش پیمایش، دیدگاه های مردم اصفهان در مورد نیازهای کالبدی و اجتماعی و سلسله مراتب آن به دست آمد. اطلاعات به دست آمده از طریق تحلیل عاملی در هشت عامل خلاصه شد. نتایج حاصل از کاربرد آزمون فریدمن نشان داد در سطح اجتماع محلی مهم ترین نیاز مردم ایجاد تعاملات اجتماعی با دیگران است که پس از آن به ترتیب، نیاز به امکانات و تسهیلات رفاهی، نیاز به اقدامات زیربنایی و تأسیساتی، نیاز به بهداشت و سلامتی محله، نیاز به مشارکت در ادارة محله، نیاز به مراکز مناسب خرید و وسایل حمل و نقل عمومی، نیاز به امنیت و نیاز به تعلق به محله قرار دارند. در کل، نتایج نشان می دهد ایجاد فضاهای عمومی به عنوان بستری برای تعاملات اجتماعی یک درخواست مبرم است. مدل نیازهای اجتماع محلی ویژگی های اجتماعی کالبدی محلات شهر اصفهان را روشن می کند و از آن می توان برای توسعه و برنامه ریزی دیگر شهرهای ایران نیز بهره گرفت.
بررسی سلامت روان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
"موضوع این پژوهش عبارت است از سلامت روان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران و هدف اصلی تحقیق تعیین وضعیت سلامت روان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران است. اهداف فرعی آن عبارتند از: 1- تعیین وضعیت سلامت روان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان با توجه به نوع علت سرپرستی زنان سرپرست خانوار، 2- تعیین وضعیت سلامت روان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران با توجه به میزان تحصیلات زنان سرپرست خانوار، 3- تعیین وضعیت سلامت روان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران با توجه به مدت زمان تحت پوشش قرار گرفتن در سازمان بهزیستی شهر تهران.
جامعه آماری این پژوهش را 2500 نفر از زنان سرپرست خانواری که تحت پوشش مجتمع های حمایتی بهزیستی شهر تهران قرار دارند تشکیل می دهد. حجم نمونه این پژوهش 300 نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش مجتمع های بهزیستی شهر تهران است که به صورت تصادفی سهمیه ای از بین مجتمع های بهزیستی انتخاب شده اند. ابزار پژوهش عبارت است از: آزمون GHQ 28 سؤالی و یک پرسسشنامه اطلاعاتی. روش این پژوهش پیمایشی است.
داده های این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل آماری کای اسکوئر مورد تحلیل قرار گرفته است. و یافته های پژوهش حاکی از آن است که 77% از زنان سرپرست خانوار این پژوهش از سلامت روان کامل برخوردار نبوده و تنها 23% از زنان سرپرست خانوار از سلامت روان کامل برخوردار بوده اند. همچنین نشان می دهد که بین علت سرپرستی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران و سلامت روان آنان رابطه وجود ندارد. اما در رابطه با دو متغیر تحصیلات و مدت زمان سرپرستی نشان می دهد که رابطه ای بین این دو متغیر با سلامت روان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران وجود دارد. و می توان نتیجه گرفت و پیشنهاد کرد که توجه به وضعیت روانی زنان سرپرست خانوار از طریق تشکیل جلسات مشاوره و کارگاه های آموزشی (شناخت خود، مهارت های زندگی، مقابله با استرس و خشم) نیز حائز اهمیت است. لازم به ذکر است که توجه به وضع اقتصادی زنان سرپرست خانوار بسیار مهم و ضروری است.
"
بحران شهرنشینی در ایران ، درآمدی جامعه شناختی بر آسیب شناسی مسائل جامعه شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر به مثابه مکان زیست جمعی انسان مدرن،بستر فیزیکی زندگی او را شکل می بخشد.حیات شهری متضمن مجموعه روابط رسمی،چندگانه،شبکه وار و چند بعدی است و ساکنان شهر در زندگی روزمره شان با مؤلفه های متعدد این مجموعه در تماس قرار می گیرند.روند شکل گیری شهرها و فرایند دگرگونی شان می تواند رابطه ای متقابل با مراحل تکوین هویت اجتماعی شهرنشینان داشته باشد.هرگاه انسانها در باور جمعی شان به یگانگی و وحدتی در کلیت فرهنگ و هویت شان دست نیابند،نشانه ها و آثار آن را می توان از جمله در بخشهای مختلف زندگی شهری بازشناخت؛نشانه ها و آثاری که خود تقویت کننده تشتت در ساختار فرهنگی زندگی شهری تواند بود.بر این اساس به نظر می رسد آشفتگی و نابسامانی های شهرنشینی در ایران منعکس کننده بن بست معنایی در زندگی ایرانیان است.سرگردانی و ابهام در تعیین جهت گیری های اساسی زندگی (فردی و جمعی)اینک به وضوح در جامعه ایران قابل مشاهده است و صرفنظر از علل کثیره مُوَجد آن،می توان انتظار داشت واجد تاثیراتی در فرآورده های حاصل این زندگی نیز باشد.لذا شگفت آور نخواهد بود که ناهماهنگی،عدم توازن،تنزل مدیریت شهری گاه تا سر حدی نازل تر از معرفت عامیانه( common sense ) و تداخل و پیچیدگی مضاعف و فزاینده مسائل شهری و... همگی به بحرانی در سامانه شهر،حیات شهرنشینان و زندگی شهری منجر شوند.بدین ترتیب، آسیب شناسی مسائل شهری در ایران باید در چارچوب شرایط کلی زندگی ایرانیان مورد بررسی قرار گیرد و لذا پرداختن به سویه های معنایی ـ فلسفی شهرنشینی در ایران، در بستر ابهام و سرگشتگی میان وضعیت سنتخواهی و تجدد باوری می تواند در این راستا مفید واقع شود.
تحلیلی بر طرح های احیاء و نوسازی بافت های فرسوده نمونه موردی محله جویباره اصفهان
حوزه های تخصصی:
با افزایش بی رویه جمعیت، بویژه جمعیت شهر نشین در چند دهه اخیر در کشور ایران، مساله فضا و توسعه پایدار فضایی از اهمیت قابل توجهی برخوردار گردیده است. در ایران رشد جمعیت شهری با توسعه ناموزون افقی شهر و از بین بردن منابع کشاورزی و طبیعی اطراف شهرها همراه بوده است. این در حالی است که بسیاری از شهرها دارای منابع فضایی باارزش، اما فرسوده ای هستند که راه گشای بسیاری از مشکلات به وجود آمده شهرها در حال حاضر است، و از همین جا مساله بهسازی و نوسازی این فضاهای باارزش مورد توجه قرار گرفته است. متاسفانه، ایران به دلیل استفاده از طرح هایی که بیشتر تقلیدی بوده و تنها مسایل کالبدی را مورد توجه قرار داده است، نتوانسته از این فضای باارزش استفاده بهینه ای را به عمل آورد. محله جوباره اصفهان از جمله محلاتی است که ضمن برخورداری از قابلیت های بالقوه در جذب جمعیت با معضل بافت فرسوده مواجه شده است. این محله به رغم طرحهای اجرا شده در جهت احیای آن، نتوانسته آن گونه که شایسته قدمت محله و توانهای موجود آن است، در مسیر توسعه پایدار فضا گامی موثر بر دارد و همچنان شاهد گریز جمعیت از محله و گسترش افقی شهر هستیم. هدف این مقاله تحلیلی برطرح های احیاء و نوسازی در محله جوباره و بیان نقاط ضعف و قوت آنها و ارائه راهکارهایی برای استفاده بهینه از این فضاها ضمن حفظ هویت بافت است. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی ژرفانگر استفاده شده وبه منظور سنجش و تجزیه و تحلیل اطلاعات از تمامی روشهای مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه و مطالعه کتابخانه ای بهره مند شده است. برخی نتایج حاصل از این تحقیق به قرار زیر است: نوسازی پایدار بدون شناخت و توجه به ساختار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی محل امکان پذیر نیست؛ بدون جلب مشارکت واقعی مالکان این بافتها امکان دستیابی به بهسازی مطلوب محقق نخواهد شد.
توسعة پایدار شهری و برخی عوامل مؤثر بر آن(مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناپایداری توسعة شهری مهمترین چالش هزارة سوم است. هدف اصلی توسعة پایدار تأمین نیازهای اساسی، بهبود سطح زندگی، ادارة بهتر اکوسیستم ها و آیندة امن بیان شده است؛ پایداری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، کالبدی و… مستلزم به کارگیری سیستم مدیریتی کارآمد با قدرت کافی برای رسیدن به اهداف ذکر شده است. سیستم های مدیریتی با ویژگی های انعطاف پذیر، مسؤولیت پذیر، استراتژیک و عدالتمحور مبتنی بر آموزش و اطلاعرسانی راهگشای تنگناهای موجود در شهرهای امروزین است. شهر پایدار با ویژگیهای اقتصادی – اجتماعی مطلوب همچون مسکن مناسب، کاهش فقر، عدالتمحور، با فضاهای سالم، امن، آرام، جذاب و زیبا آراسته شده، آرمانی است که با مدیریتی پویا قابل دسترس خواهد بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است که به بررسی نقش برخی عوامل مخصوصاً مدیریت در پایداری شهری پرداخته است؛ برای این منظور ۸۲ شاخص پایداری شهری در شهر کرمانشاه شناسایی و با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی عوامل اصلی مدیریتی تأثیرگذار بر توسعة پایدار شهر کرمانشاه ارزیابی شدند. شاخص های مورد بررسی در ۲۵ شاخص اصلی و در نهایت در ۵ عامل سلامت شهری، سیستم دولتی مطلوب، محیط زیست پایدار، ساختار آموزشی و خرسندی و شادمانی استخراج و نامگذاری شدند که حدود ۵۰۴/۷۴ درصد واریانس را در برداشتهاند. اولین عامل سلامت شهری(با شاخصهایی مانند تحصیلات، بهداشت اجتماعی، ایمنی، انضباط اجتماعی) با ۴/۲۵ درصد واریانس، نقش مهمی در پایداری شهری بر عهده دارد بنابراین، با توجه به زیرشاخص های مهم بارگذاری شده در آن میتواند در دستیابی به توسعة پایدار شهری نقش ویژهای را به عهده داشته باشد و راهکار ضروری در این زمینه تقویت زیرشاخص های مذکور برای دستیابی به توسعة پایدار شهری در شهر کرمانشاه است.
زندگی در مناطق مرزی: مطالعه پدیدار شناختی مرزنشینان شهر نوسود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرزها به عنوان زمینه هایی برای کنش های انسانی، زندگی روزمره مردمان مناطق مرزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و تجربیات ویژه ای را در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای مردمان ساکن در این مناطق رقم زده اند. ادراک مفهوم مرز برای مردمان منطقه مرزی همراه با درگیری با چنین وضعیت هایی است و با توجه به این نوع تجربیات است که ادراک آن ها از زندگی شکل می گیرد. هدف این پژوهش این است تا با استفاده از پارادایم تحقیق پدیدارشناسی تفسیری به بررسی معانی و ادراکات مردمان شهر نوسود از زندگی در منطقه مرزی پرداخته و چگونگی زندگی مرزنشینی را در بیناذهنیت های آن ها بررسی کند. واحدهای نمونه در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند که پس از انتخاب 33 مصاحبه شونده، حجم نمونه به اشباع رسید. تکنیک گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه های عمیق-ساختارنیافته، مشاهده مشارکتی و یادداشت های میدانی بوده اند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل داده ها بر مبنای طرح ون مانن، شش تم اصلی برای بیان تجارب زیسته مردمان منطقه مرزی شهر نوسود و نحوه معنایابی آنها، از داده ها بیرون کشیده شدند. تم های اصلی در این پژوهش شامل: «در مرکز سیکل دلهره و اضطراب بودن(به واسطه شرایط اضطراب زا احاطه شدن)»، «کنترل نداشتن بر اوضاع و احساس سردرگمی»، «از مرکز توجهات دور بودن(احساس فراموش شدگی)»،«درگیر بودن با نگرش های عمومی»،«استراتژی های سازگاری»، «تلاش برای فهم عوامل اثر گذار» می شوند.به طور کلی، یافته های این پژوهش بیانگر این است که تجربه زندگی مرزنشینی برای شرکت کنندگان در این پژوهش، از تفاوت های فرهنگی و زبانی که چالش ها، مشکلات و نگرانی ها را تشدید می کنند، الهام می گیرد. وارد شدن این عناصر در گستره معانی پاسخ گویان موجب می شوند تا مشکلات و نگرانی ها این امکان را پیدا کنند که در موقعیتی دیگر مطرح شوند. پاسخ گویان در تلاش برای فهم مشکلات و سختی های زندگی شان معنای جدیدی به آن ها می دهند و از این طریق روابطی را بین خود و دیگران شکل می دهند که در نهایت مرزهای هویت قومی آن ها را بازنمایی می کنند.
درآمدی بر مفاهیم ""بالاشهر"" و ""پایین شهر"" با تأکید بر حوزه های معنایی و تحلیل محتوای نگرش های مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به شهر، می توان نمود اختلافات طبقاتی، شکاف های اقشار مختلف جامعه، نابرابری ها و تفاوت های اجتماعی-اقتصادی، فاصله بین دهک های اقتصادی و مسایلی از این دست را در تمام اجزای آن از مردم و فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها گرفته تا کالبد آن مشاهده کرد. مفاهیمی همچون بالا و پایین، شمال و جنوب شهر، این طرف و آن طرف رودخانه و ... هم مولود و هم مولد مسایل یاد شده اند که خود به مشکلاتی بزرگ در شهر و زندگی شهری بدل شده اند. این مفاهیم واژگانی آشنا در ادبیات روزمره مردم و مسئولین است؛ از نشانه ای برای بیان پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد تا موضوعی برای وعده و وعید. با این وجود، تاکنون در ادبیات علمی شهرسازی ایران به مفهوم شناسی این پدیده پرداخته نشده است. این پژوهش تلاشی است برای تحلیل محتوای مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از جنبه های مختلف و سازمان دهی چارچوبی نظری و مبنایی برای تحقیقات آینده. بر این مبنا، پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از این که ""مفهوم بالاشهر و پایین شهر در حوزه معنایی زبان فارسی چیست؟"" و ""چه چیزی بالاشهر و پایین شهر را در ذهن مردم می سازد؟"".
برای نیل به اهداف تحقیق، سعی شد تا با دیدی همه جانبه نگر، به واکاوی این مفاهیم پرداخته شده و از پوسته های رویین و سطحی تا لایه های زیرین و عمقی آن شکافته شود. بنابراین با تکیه بر نظریات زبان شناسی پدیدارشناسانه، دو مقوله برای این بررسی در نظر گرفته شد؛ یکی «عناصر مفهومی» سازنده معنا و دیگری «معیارها»ی سازنده آن از دیدگاه مردم. در بررسی مفاهیم، چهار جنبه واژه شناسی، اصطلاح شناسی، استعاره شناسی و اسطوره شناسی، مورد توجه قرار گرفت. به منظور شناسایی عوامل و زمینه های مؤثر بر شکل گیری مفاهیم بالاشهر و پایین شهر از منظر مردم، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. اطلاعات این قسمت، از طریق مصاحبه شفاهی در شهر اصفهان، جمع آوری و از طریق تداعی معنا، تحلیل شدند.
نتایج بررسی بخش «عناصر مفهومی»، نشان داد که مفهوم محوری و درونی واژگان بالا و پایین در زبان فارسی، نوعی ارزش گذاری برای بیان انواع مقام ها و منزلت هاست. همچنین در بخش «معیارها»ی سازنده، با تحلیل محتوای نگرش های مردم، دو دیدگاه کلی تفکیک شد؛ یکی آن که وجه تمایز بالاشهر و پایین شهر را ناشی از عوامل محیطی می داند و دیگری، این تفاوت را از طریق معیارهای غیرمحیطی و مربوط به مردم محیط می داند. نتایج نشان داد که مردم برای تشخیص بالاشهر و پایین شهر، اغلب به معیارهایی اشاره می کنند که آنها را کمتر می توان به محیط نسبت داد.
بنابراین مفهوم بالاشهر و پایین شهر در تناظر با ارزش ها، مفهومی کاملاً نسبی است و یک تعریف ثابت از متغیرها و معیارها، نمی تواند همواره بر آن دلالت کند. این پژوهش، تلاش می کند تا از رهگذر بیان سیستمی و شامل «عناصر مفهومی» و «معیارها»، که در روابط متقابل با هم هستند، پدیده بالاشهر و پایین شهر را تشریح کند.
جایگاه اجتماعی محله در شهرهای اسلامی با تأکید بر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محور اصلی بحث نقش اجتماعی محله در شهر های اسلامی است. یافته های باستان شناسان و اندیشمندان تاریخ تمدن، بین النهرین و کناره های نیل را پیشاهنگ تمدن و شهری شدن جهان دانسته اند. از نظر کالبدی سه عامل سیاسی، اقتصادی و مذهبی زمینه ساز پیدایش شهرها در منطقه خاورمیانه بوده است. اسلام به عنوان یک ایدئولوژی فراگیر، کلیه ابعاد زندگی اجتماعی و انسانی را متاثر ساخت به طوری که در شکل گیری مهم شهر اسلامی چهار عنصر حکومت، امت، اصناف (بازار) و محلات است. محله به عنوان یک واحد اصلی روابط اجتماعی در شهرهای اسلامی بوده و از اجزا اصلی و فرعی تشکیل شده است و عوامل فضایی، فرهنگی و اقتصادی در آن دخالت داشته است. ضمن بررسی تاریخی، نقش اجتماعی محله را در شهر اصفهان در گذشته و حال نشان خواهیم داد.
محور اصلی بحث نقش اجتماعی محله در شهر های اسلامی است. یافته های باستان شناسان و اندیشمندان تاریخ تمدن، بین النهرین و کناره های نیل را پیشاهنگ تمدن و شهری شدن جهان دانسته اند. از نظر کالبدی سه عامل سیاسی، اقتصادی و مذهبی زمینه ساز پیدایش شهرها در منطقه خاورمیانه بوده است. اسلام به عنوان یک ایدئولوژی فراگیر، کلیه ابعاد زندگی اجتماعی و انسانی را متاثر ساخت به طوری که در شکل گیری مهم شهر اسلامی چهار عنصر حکومت، امت، اصناف (بازار) و محلات است. محله به عنوان یک واحد اصلی روابط اجتماعی در شهرهای اسلامی بوده و از اجزا اصلی و فرعی تشکیل شده است و عوامل فضایی، فرهنگی و اقتصادی در آن دخالت داشته است. ضمن بررسی تاریخی، نقش اجتماعی محله را در شهر اصفهان در گذشته و حال نشان خواهیم داد.
تحلیلی بر پدیده دستفروشی در شهر و تاثیرات آن در حجم ترافیک پیاده و سواره شهری (مطالعه موردی شهر لنگرود)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری مدیریت ترافیک
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای اقتصادی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری حمل و نقل شهری
امروزه پدیده دستفروشی که از جمله مشاغل بخش غیررسمی شهر می باشد، پدیده ای شناخته شده و در عین حال پیچیده به نظر می رسد. گذشته از مسائل و مشکلات به وجود آمده توسط دستفروشان، این دسته از فروشندگان فرصت های ارزشمندی را نیز برای شهر و شهروندان مهیا می سازند. ایجاد اشتغال هرچند موقت برای افراد بیکار جامعه و به تبع آن کاهش انحرافات اجتماعی، کاستن فشار اقتصادی بر اقشار کم درآمد جامعه و ... نمونه هایی از این فرصت ها می باشند. اما مهم ترین مسئله ای که بسیاری از شهرها در این رابطه با آن مواجه هستند، مشکل حضور دستفروشان در پیاده روهای مراکز شهرهاست که موجبات ترافیک پیاده و سواره و ازدحام جمعیت در بخش مرکزی شهر را فراهم می نمایند. از همین رو در بسیاری از شهرها - از جمله شهر لنگرود - مکان هایی ویژه در قالب طرح های ساماندهی دستفروشان شهری جهت حضور این دسته از فروشندگان در نظر گرفته شده است. این تحقیق به دنبال آن است که علاوه بر برررسی پدیده دستفروشی در شهر، تأثیرات حضور یا عدم حضور دستفروشان در شهر را بر ترافیک پیاده و سواره شهری مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای بررسی روابط بین متغیرهای مورد مطالعه نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و همبستگی جزیی استفاده شده است. نتایج این تحقیق حکایت از رابطه همبستگی مستقیم بین تعداد دستفروشان در مرکز شهر و حجم ترافیک پیاده و سواره در مرکز شهر و نیز رابطه همبستگی مستقیم بین تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک پیاده و سواره در حاشیه شهر و از سوی دیگر رابطه همبستگی معکوس میان تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک پیاده در مرکز شهر و درنهایت عدم رابطه همبستگی معنادار بین تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک سواره در مرکز شهر دارد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تکرار جرم (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد سریع شهرنشینی، صنعتی شدن، مدرنیزاسیون و افزایش جمعیت، مسائل و مشکلات متفاوتی در جوامع مختلف به وجود آمده است، که یکی از مهمترین این مشکلات وجود مجرمان و زندانیان است. این مسأله زمانی حادتر می گردد، که شاهد پدیده ای به نام تکرار جرم و بازگشت مجدد زندانیان به جرم و زندان باشیم. پژوهش حاضر که با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تکرار جرم در شهر کرمانشاه است، از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش تحقیق در این پژوهش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش، و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. همچنین حجم نمونه در این تحقیق 150 نفر است. این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین متغیرهایی چون احساس محرومیت، رضایت از زندگی، دینداری، مشارکت اجتماعی، پایگاه اقتصادی و سن به عنوان متغیرهای مستقل و تکرار جرم به عنوان متغیر وابسته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که: بین احساس محرومیت (47/0)، رضایت از زندگی (0.44-)، دینداری (0.46-)، مشارکت اجتماعی (0.23-) و پایگاه اقتصادی (0.30-) با تکرار جرم در بین مجرمین ارتباط معنادار وجود دارد؛ اما بین متغیر سن و تکرار جرم ارتباط معناداری مشاهده نشد.
بررسی تاثیر توریسم تاریخی- فرهنگی برتوسعه پایدار شهری همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف ازانجام این تحقیق بررسی تاثیرتوریسم تاریخی- فرهنگی برتوسعه پایدارشهری همدان می باشد.به عبارتی سعی شده است. تاثیرحضورگردشگران تاریخی- فرهنگی درتوسعه تحولات اقتصادی - فیزیکی- اجتماعی - فرهنگی ومحیطی همدان مورد بررسی قرارگیرد،تحقیق حاضر برحسب نحوه گردآوری داده ها(طرح تحقیق) نیزروش تحقیق توصیفی وازنوع پیمایشی وازشاخه میدانی می باشد واز نظر هدف از نوع کاربردی می باشد. آنچه از این تحقیق بدست آمده است این که همدان بعنوان یکی از قطب های گردشگری بیشتر مورد توجه گردشگران قرارگرفته است ودر تجزیه وتحلیل فرضیات تحقیق نتایج بدین شرح است توریسم تاریخی - فرهنگی موثرترین توریسم درجذب گردشگران به شهر همدان عمل میکند ولی در توسعه زیرساخت های گردشگری شهری در همدان مؤثر عمل نکرده است. ، اما در مورفولوژی شهر همدان و توسعه فیزیکی آن مؤثر بوده است.، در تغییرو تحولات اجتماعی واقتصادی شهری همدان مؤثر بوده است ، ونیز در تغییرو تحولات محیط طبیعی همدان مؤثر بوده است ،برای یکسان سازی جذب گردشگردرفصول مختلف فصلی عمل نکرده است ،در افزایش درآمد برخی از محلات شهر به صورت مستقیم وموثر عمل کرده است.بنابراین می توان نتیجه گرفت که همدان یکی از مستعدترین منطقه گردشگری کشوراست واین برجستگی بیشتر بعلت وجود بناهای باارزش تاریخی وقدمت این شهر است به عبارتی همدان علی الرغم داشتن آب وهوای مناسب دربرخی ازفصول سال ومنابع باارزش طبیعی مثل غارعلیصدربه دلیل داشتن آثار وابنیه تاریخی معروف است واگراز تمام استعدادهاوپتانسیل های گردشگری استان بهره گرفته شود قطعا"" این صنعت بویژه گردشگری تاریخی – فرهنگی درتوسعه پایدار شهری همدان مؤثر است
بررسی تاثیر بافت محلات بر هویت اجتماعی، با تاکید بر هویت محله ای در شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و شناخت عوامل مداخله گر تاثیرگذار بر احساس هویتمندی در محلات امروز می ﭘردازد. این که چه ویژگی ها و عواملی موجب تشخیص و تمایز وهویت بخشی به یک بافت محلاتی می گردد؟ ضرورت وجود هویت مکان چیست ؟وبه کدام نیاز انسان پاسخگوست؟ و شاخص های هویت ساز در بافت محلات موفق کدامند ؟ چهار سوال اساسی تحقیق حاضر راتشکیل می دهند . روش به کار رفته در این پژوهش پیمایشی بود وداده های مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه در میان 260 نفر از ساکنان 20 سال به بالای دو محله مرداویج وعباس آباد در شهر اصفهان بصورت پیمایش تطبیقی اجرا شده است . روش نمونه گیری در این پژوهش ، تصادفی منظم بوده است. در تحلیل آماری از رگرسیون خطی برای آزمون فرضیات استفاده شد . نتایج این تحقیق نشان می دهد که میزان احساس هویت محله ای در هر دو محله عباس آباد ومرداویج در سطح متوسط وکم قرار دارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نیز نشان می دهد سطح بافت محلات بر هویت اجتماعی محله ای در هر یک از دو محله دارای تاثیر است. همچنین سطح متغیر نفوذ پذیری و سطح متغیر در هم تنیدگی بر احساس هویت محله ای در هر دو محله دارای تاثیر است ، اما تاثیر سطح متغیر خوانایی بر هویت محله درمحله ی عباس آباد وجود ندارد، درصورتی که مرداویج تاثیر متغیر خوانایی بر هویت محله ای با شدت ضعیف نشان داده شد.
آموزش شهروندی و نقش آن در تحقق و دست یابی به توسعه پایدار شهری
حوزه های تخصصی:
به طور کلی شرط اساسی شکوفایی و بالندگی هر جامعه در توسعه سرمایه های انسانی و تربیت آنها نهفته است. آموزش و به ویژه آموزش شهروندی عامل اساسی در ارتقا ء فرآیندهای توسعه به شمار می رود(هر چند که این تنها عامل نیست)، به علاوه آموزش شهروندی می تواند سهم بسزایی در مشارکت کامل توده های مردم در پیشرفت خود و در نظارت فعالانه شان نسبت به تغییرات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داشته باشد. آموزش شهروندی از واژه های آشنا در نظام آموزش رسمی و غیررسمی در سطح بین المللی و ملی است که از دیرباز درباره آن بحث های زیادی شده است. به طوری که در دهه های اخیر در عرصه های گوناگون آن تلاش چشمگیری انجام شده است که در نهایت باعث توجه به اهمیت و نقش عمیق و گسترده آموزش های شهروندی در رشد و توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ملل گردیده است . هدف اصلی از انجام این تحقیق ، بررسی میزان تاثیر آموزش های شهروندی در تحقق و دست یابی به توسعه پایدار شهری در ابعاد مختلف آن(اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و زیست محیطی) از دیدگاه ساکنان منطقه5شهر تهران می باشد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که توسعه بایستی دقیقاً در مرکز تمامی برنامه های آموزش شهروندی قرار گیرد و به دلیل آنکه زیر بنای توسعه شهری و به تبع آن توسعه ملی، توسعه در هر یک از بخش های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد لذا برای رسیدن به توسعه در هر یک از بخش ها نیاز به آموزش ضروری به نظر می رسد و از آنجایی که انسان محور توسعه محسوب می شود ، نیاز به آموزش برای انسان بیش از پیش ضروری به نظر می رسد که این آموزش می تواند در ابعاد مختلفی صورت گیرد.
بررسی و تحلیل ساختار اجتماعی محلات شهری قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتبار هر نظریه و مکتبی از یک جنبه در میزان علمی و کاربردی شدن ان است. نظریه ها و مکاتب مختلف جامعه شناسی شهری درصدد تبیین موقعیت و کاربری مناطق شهری هستند، برای مثال، نگرش سیستمی شهر را یک نظام پویا و متضمن تفکرات و روابط واقعی می داند که در ان انواع سنخ های ارمانی یافت می شود. دیدگاه دورکیم، مارکس، زیمل، وبر، پارک، ویرث، مکنزی و ... هر کدام به نحوی شهر را مورد بررسی قرار می دهند. انچه مهم است انطباق این دیدگاه ها با شرایط شهرهای مختلف است و مهم تر اینکه شهرها چقدر توانسته اند براساس این دیدگاه ها ساخته شوند.
در این تحقیق ضمن بررسی دیدگاه های مختلف، در جهت انطباق انها با شرایط شهر قم تلاش شده است. در این شهر قم (با توجه به فضای مذهبی شهر) ما شاهد جنبه های ناهمگون فرهنگی و نابهنجار قومی در این زندگی شهری هستیم و مهاجر پذیر بودن این شهر و مهاجرت بی رویه فقرا و طبقات متوسط به پایین به این شهر، موجب شکل گیری شکاف های حادی گردیده است.
در جهت تسهیل روند تحقیق، شهر قم به چهار منطقه و 65 محله تقسیم گردید و البته تاکید بر محلات شهری در راستای پر اهمیت بودن انها به عنوان کوچکترین واحدهای اجتماعی در شهر های اسلامی بوده است. بدین طریق زمینه های مشارکت اجتماعی شهروندان امکان تحلیل و بررسی یافته و مقدمات برنامه ریزی مبتنی بر ""محله"" (و نه ""منطقه"") فراهم گریده است
ارزیابی شاخصهای پایداری اجتماعی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه( ANP )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ابتدای قرن بیست و یکم، نگاه توسعه پایدار صرفاً توجه به ابعاد زیست - محیطی و یا اقتصادی نیست، بلکه مباحث اجتماعی دریچه جدیدی را در رسیدن به توسعه پایدار برای ما گشوده است. پایداری اجتماعی به عنوان یک جزء اساسی از توسعه پایدار مورد توجه ویژه سیاستمداران و برنامهریزان قرار گرفته است. از آنجا که در فرایند برنامه ریزی شهری توجه به مباحث اجتماعی اجتنابناپذیر و جزء جدایی ناپذیر طرحهای شهری محسوب میشود، با تعیین ابعاد پایداری اجتماعی میتوان رویههای مؤثّر بر مباحث اجتماعی جامعه را بررسی و شناسایی کرد. به عبارت دیگر، ابعاد پایداری اجتماعی میتواند به عنوان یکی از مهمترین و کلیدیترین ابزار در برنامهریزی و سیاستگذاری های شهری استفاده شود. از طرفی، گستردگی، پیچیدگی و تنوع شاخصهای پایداری اجتماعی و نقش آنها برجامعه ایجاب میکند تا این شاخصها برحسب نقش و عملکردشان مورد توجه قرار گیرند، که مشخصاً هر یک دارای ارزش متفاوتی از یکدیگر هستند. لذا این پژوهش با فرض یکسان نبودن وزن شاخصهای پایداری اجتماعی و با هدف شناخت و ارزیابی شاخصهای پایداری اجتماعی انجام شده است. برای رسیدن به این هدف، از مدل تحلیل شبکه ( ANP ) و روش دلفی در تعیین وزن هر یک از شاخصها در جهت تبیین پایداری اجتماعی استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. همچنین، روش یافته اندوزی بر اساس مطالعات کتابخانهای و اسنادی و مصاحبه با کارشناسان و مسؤولان بوده است. بر این اساس، پس از ارزیابی شاخصها با استفاده از مدل تحلیل شبک ه به این نتیجه رسیدیم که عدالت اجتماعی (0.136= EO )، بعد عینی امنیت (0.129= OS ) و تعاملاجتماعی (0.107= SI )، به ترتیب، بیشترین وزن و در نتیجه، بیشترین تأثیر را در بین شاخصهای پایداری اجتماعی داشته است.
تحلیلی بر سیستم های شهری ایران طی سال های 1335تا 1385
حوزه های تخصصی:
نظام شهری تجسم فضایی اقتصاد سیاسی و نحوه مدیریت سرزمین در یک کشور است. با مطالعه نظام شهری نحوه پخشایش و میزان تعادل جمعیت شهرها مشخص تر می گردد. نظام شهری ایران از الگوی سنتی کهکشانی در قبل ازسال،1300 به الگوی زنجیره ای به دلیل تمرکز امکانات و خدمات در شهرهای بزرگ متمایل شده است. این الگو ضمن بر هم زدن روابط منطقی شهرهای کوچک، میانی و بزرگ با یکدیگر، باعث آشفتگی در نظام شهری ایران شده است. هدف از این پژوهش، آشنایی با میزان تعادل در نظام شهری ایران طی سالهای 1335تا 1385است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با تاکید بر مدلهای بررسی کننده است. جامعه آماری شامل کلیه شهرهای ایران در پنج دوره سرشماری از سال 1335تا سال 1385 است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که نظام شهری ایران در نیم قرن اخیر از لحاظ شاخص های ضریب تمرکز، رتبه اندازه، نخست شهری و ضریب آنتروپی به سمت تعادل میل کرده است؛ اما از نظرشاخص ضریب جینی و توزیع جمعیت در طبقات شهری نسبت به سال 1335 در وضعیت نامتعادل قرار دارد. در حقیقت، براساس منحنی لورنز شهرهای ایران طی سال 1335 به خط نرمال نزدیکتر بوده، اما در سال 1385از خط نرمال فاصله بیشتری گرفته اند. این امر ناشی از افزایش تعداد شهرهای بسیار کوچک با جمعیت اندک و افزایش جمعیت شهرهای بسیار بزرگ در نظام شهر ایران است. برای متعادل سازی نظام شهری ایران، راهکارهای تمرکز زدایی از کلانشهرها و تقویت شهرهای کوچک ومیانی پیشنهاد شده است.