فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۲۱ تا ۸٬۶۴۰ مورد از کل ۱۶٬۶۸۰ مورد.
تبیین جامعه شناختی رابطه میزان سرمایه اجتماعی خانواده با موفقیت تحصیلی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تبیین رابطه بین سرمایه اجتماعی خانواده و موفقیت تحصیلی فرزندان صورت گرفته است. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان های شهر ساری مرکز استان مازندران هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به شیوه نمونه گیری طبقه ای به تعداد 326 نفر برآورد و افراد گزینش شدند. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود که توسط دانش آموزان و والدین آنان پاسخ داده شد. برحسب یافته های پژوهش موفقیت تحصیلی این گروه از دانش آموزان نسبتاً مطلوب و سرمایه اجتماعی خانواده آنان و انگیزش پیشرفت فرزندان به طور نسبی بالا بوده است. همچنین مطالعه ارتباط بین متغیرها نشان می دهد، سرمایه اجتماعی درون خانواده (ارتباطات درون خانوادگی) در رتبه اول تأثیر گذاری ( 43/0 = β ) بر موفقیت تحصیلی، سپس سرمایه اجتماعی بیرون خانواده (ارتباطات بیرون خانوادگی) با 31/0= β حائز رتبه بعدی مؤثر بر موفقیت تحصیلی فرزندان است و نیز انگیزش پیشرفت به مثابه یک عامل واسط در رابطه بین سرمایه اجتماعی خانواده با موفقیت تحصیلی فرزندان معنی دار است.
تحلیل جامعه شناختی راهبردهای مشارکت مردم در پرداخت مالیات های محلی (عوارض خدمات شهری) در بین شهروندان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال شناخت عوامل اجتماعی فرهنگی مرتبط با مشارکت مردم در مالیات های محلی (عوارض خدمات شهری) در بین شهروندان کرج است. با استفاده از روش پیمایش، داده های این مطالعه به وسیله پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. یافته ها حاکی از آن است که در بین ابعاد مشارکت، کمترین میانگین از آن بعد گرایشی مشارکت و بیشترین میانگین برای بعد رفتاری مشارکت است. همچنین، متغیرهای مستقل با میزان مشارکت در پرداخت عوارض ارتباط معناداری دارند. متغیرهای رضایت از خدمات شهری، مسئولیت پذیری اجتماعی، آگاهی شهروندی، احساس بی هنجاری در مدیریت شهری و احساس تعلق محله ای و شهری به ترتیب بیشترین همبستگی معنادار را با میزان مشارکت در پرداخت عوارض شهری دارند. در کل در وضع قوانین و دریافت عوارض، ضمن توجه به وضعیت اقتصادی و کسب و کار شهروندان، باید به تأثیر عوامل فرهنگی و سازمانی توجه کافی شود. راهبرد اساسی این تحقیق در جلب مشارکت شهروندان، حول محور گفتمان شهروند اجتماع محور یا هنجارمند شکل می گیرد.
فرایند معناجویی زندگی و نقش آن در ایجاد حیات اجتماعی مؤمنانه «از منظر جهان بینی اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین ماهیت و الگوی مناسبات میان فرد و جامعه، یکی از مباحث بنیادین علوم اجتماعی است که قدمتی طولانی دارد. محقق امیدوار است که در پرتو این تحقیق، به تبیین چگونگی اتخاذ «رویکردی مؤمنانه به حیات اجتماعی از سوی کنشگر، در پرتو فرایند کشف معنای واقعی زندگی»، پرداخته و در این راستا الگوی مناسبی از مناسبات فرد و جامعه را تحصیل و ارائه کند. بدین منظور تحقیق حاضر به دو بخش تقسیم می شود. ابتدا جهت رسیدن به یک مفهوم عملیاتیِ روشن از عنوان تحقیق، به ترسیم چارچوب مفهومی بحث پرداخته و سپس به تبین« فرایند» معناجویی زندگی و نقش آن در ایجاد حیات اجتماعی مؤمنانه»، می پردازد و در پایان با توجّه به اثبات وجود فرایند معناجویی در انسانی، قرار گرفتن وی در قلمرو «حیاتی معنادار» و انطباق با آموزه ها و لوازم آن، در مقام نظر و عمل، تمهیدات لازم را خروج وی از تسلسل سئوالاتی از قبیل: «چگونه زیستن در حیات دنیوی در عین فنا پذیری آن » و نیز «اتخاذ رویکردی مؤمنانه به حیات اجتماعی» را فراهم می آورد. این واقعیت، ضرورت زندگی معنادار مبتنی بر معرفت وحیانی را اثبات می کند.
سبک زندگی زنده یاد جلال آل احمد
حوزه های تخصصی:
مطالعه ارتباط شاخص های جهانی شدن فرهنگی و از خودبیگانگی زنان
حوزه های تخصصی:
ازخودبیگانگی یکی از موضوعات مهم در تحلیل های جامعه شناسی برای تبیین رفتار آدمی تلقی می شود. تحقیق حاضر با رویکردی جامعه شناختی و با استفاده از چارچوب نظری گیدنز، به مطالعه ی ارتباط جهانی شدن فرهنگی و ازخودبیگانگی زنان پرداخته است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه تعداد 2228 نفر از زنان شهر های تهران، شیراز و استهبان با استفاده از نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد میانگین از خودبیگانگی پاسخگویان برابر با 92/18 و میانگین ازخودبیگانگی زنان ساکن در شهرهای تهران و شیراز بیشتر بوده است. نتایج همچنین اشاره داشت به اینکه ارتباط معنادار و مثبتی بین متغیرهای نوگرایی، هویت اجتماعی جدید، دنیاگرایی و آگاهی از جهانی شدن با متغیر ازخودبیگانگی زنان و همبستگی معنادار و منفی بین دو متغیر گفتگو در خانواده و احترام به حقوق زنان و میزان از خودبیگانگی زنان وجود داشته است. آزمون شفه و تی نیز نشان داد که بین شهر محل سکونت و ازخودبیگانگی زنان ارتباط معناداری وجود داشت. یافته های مستخرج از سه مدل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای: نوگرایی، احترام به حقوق زنان، گفتگو در خانواده و هویت اجتماعی جدید به میزان 2/27 درصد از تغییرات متغیر از خودبیگانگی زنان شهرهای تهران و شیراز را تبیین کردند.
تفکیک جنسیتی در فضای شهری: مطالعه بوستان بهشت مادران تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با این پیش فرض آغاز شده است که فضا همواره امری آمیخته با قدرت است. بر این اساس سعی شده است جایگاه پارک های تک جنسیتی و به طور مشخص بوستان بهشت مادران را در روابط قدرت مطالعه نماییم. معمولاً در این رابطه دو دیدگاه وجود دارد. برخی چنین پروژه هایی را در جهت رفع تبعیض های جنسیتی می دانند و برخی دیگر بالعکس آن را در جهت بازتولید سلطه جنسیتی ارزیابی می نمایند. نویسندگان مقالة پیش رو قصد دارند با استفاده از نگرش های نظری افرادی چون هانری لوفور و میشل فوکو از دوگانه فوق در تفسیر چنین فضاهایی فراتر بروند تا بتوانند پیچیدگی های میدان تحقیق را در حد توان توضیح دهند. برای این که بحث صرفاً در سطح نظری باقی نماند با 35 نفر از مسئولان، کاربران و مرتبطان بوستان بهشت مادران مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمد. نقطه تمرکز این مصاحبه ها پیامدهای اجتماعی و سیاسی فضا است. بر اساس چگونگی فهم همین پیامدها کاربران و مرتبطان به چهار تیپ و هر تیپ نیز خود به دو گروه تقسیم شد. سپس با توجه به مفاهیم نظری، نحوه مواجهه تمامی گروه های احصا شده با فضای بوستان مورد تفسیر قرار گرفت. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهند که دو گانه فوق الذکر به هیچ عنوان تحلیل درستی از فضای پارک های تک جنسیتی ارائه نمی دهد. بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم که سلطه بر زنان یا حمایت از آن ها یا به طور کلی هرگونه بحث هویتی کمکی به فهم روابط قدرت موجود در چنین فضاهایی نمی کند و باید معنای این نوع از قدرت را در جایی دیگر جست و آن جایی نیست جز کنترل، رؤیت پذیری و به هنجارسازی بدن ها که از طریق تفکیک بر اساس ویژگی های از پیش تعیین شده اعمال می گردد.
دانشگاه ایرانی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی در پایبندی به فرهنگ شهروندی در بین شهروندان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ شهروندی هنجارهای جامعه را رقم می زند و پایه های ارتباط میان شهروندان را شکل می دهد؛ شهری که از فرهنگ غنی شهروندی لبریز است، امنیت و آرامش در آن هویداست و مشارکت شهروندان در هر فعالیت به چشم می خورد؛ مشارکتی سازنده که هزینه های اداره ی شهر را کاهش داده و لبخند را جایگزین دغدغه ها و ناآرامی ها می نماید. با توجه به اهمیت موضوع فرهنگ شهروندی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS، به دنبال بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی در پایبندی به فرهنگ شهروندی به عنوان هدف اصلی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شهر اصفهان است که تعداد 400 نفر از شهروندان 18 سال به بالای آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل سرمایه ی اجتماعی (37/0 =P)، و ابعاد آن یعنی اعتماد اجتماعی (43/0 =P)، تعامل اجتماعی (36/0 =P)، آگاهی اجتماعی (33/0 =P)، انسجام اجتماعی (44/0= P) و حمایت اجتماعی (30/0= P) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ بنابراین تمام فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری AMOS نیز نشان دادند که متغیر سرمایه ی اجتماعی در مجموع 43/0 بر متغیر پایبندی به فرهنگ شهروندی تأثیرگذار است.
شیوه های زندگی انسان های فاضل در مدینه های غیرفاضله؛ نگاهی فلسفی به یک وضعیت چالش برانگیز فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر در مدینه های غیرفاضله، انسان های فاضل، منفرداً، بخواهند زندگی فاضلانه ای داشته باشند، چه سبکی از زندگی می تواند سنگ بنای زیست آنها باشد؟ فلاسفه اسلامی، با عطف توجه به یک چالش فرهنگی جهت زیست فاضلانه، در این خصوص نظریات مختلقی را داده اند. فارابی گزینه هایی چون: رفتن از مدینه غیرفاضله به مدینه فاضله؛ زیست غریبانه در مدینه غیرفاضله ؛ و یا تسلیم مرگ شدن به جای زندگی در مدینه غیرفاضله را پیش می کشد. فارابی به جزئیات زیست در مدینه های غیرفاضله نمی پردازد. پس از او، ابن سینا، به نحو اجمال، تأسیس شهر فاضله را توسط خود فیلسوف در بیرون از شهر ممکن می داند. در مقابل، ابن باجه آن سعادت و حیات را در همان جامعه غیرفاضله پی می گیرد. ابن طفیل، با بیرون بردن انسان فاضل از مدینه غیرفاضله، سعادت او را در انزوا، و با اکتساب نوع خاصی از معرفت پی می گیرد. این دو برای انسان فاضل یک برنامه عملی پیشنهاد می دهند. مهم آن است که این افراد فاضل در هر وضعیت، شیوه ای از زندگی را اتخاذ می کنند که راهنمای آنها به سوی سعادت است. در واقع، در اینجا بحث از یک وضعیت چالش برانگیز فرهنگی و نحوه انطباق فرد با آن وضعیت، یا شیوه های برون رفت از آن وضعیت است؛ فردی که بیرون از قواعد جاری فرهنگ شهر، و در حالیکه امکان تغییر آن وضعیت برایش نیست، خواهان تحقق سعادت خود در این جهان است.
قصه و دانش فرهنگی
حوزه های تخصصی:
تغییرات کاربری زمین شهری و اقتصاد سیاسی فضا: ارائه مدل مفهومی - تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
86 - 109
حوزه های تخصصی:
با عمومی شدن نئولیبرالیسم در دهه های اخیر تغییراتی در راستای رفع موانع انباشت و گردش سرمایه در شهرها صورت پذیرفته است که از نمونه های بارز آن تغییر در کاربری فضاهای شهری می باشد. در این پژوهش در پی ارائه یک الگوی نظری تبیین کننده عوامل موثر بر تغییر کاربری زمین شهری در شهرهای جهان سوم با رویکرد اقتصاد سیاسی فضا می باشیم. بدین منظور، مدل نظری اقتصادسیاسی در دو سطح عوامل درون شهری و عوامل جهانی موثر بر تغییرات کاربری زمین ارائه گردیده است و با تلفیق دو مدل مذکور، الگوی نظری تبیین کننده عوامل موثر بر تغییرات کاربری زمین شهری ارائه شده است. طبق نتایج تحقیق ارائه یک مدل تبیین کننده جامع، نیازمند در نظر گرفتن عوامل درونی (عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و کالبدی شهر) و عوامل بیرونی (عمومی شدن نئولیبرالیزاسیون، جهانی شدن، سیاست های مالی و پولی نظام سرمایه داری برای کشورهای جهان سوم) می باشد.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر سرقت در شهر گرگان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله شناخت عوامل اجتماعی مؤثر در ارتکاب سرقت در بین زندانیان مرد شهر گرگان و همچنین تعیین تأثیر متغیرهای مستقل مانند فقر، معاشرت با دوستان بزهکار، دینداری شخصی، مشارکت در فعالیت های روزمره، تعهد و میزان نظارت والدین بر متغیر وابسته یعنی سرقت و ارایه راهکارها و پیشنهادهای مناسب برای کاهش سرقت است. جامعه آماری در این پژوهش 424 نفر از زندانیان مرد متهم به سرقت در سال 1390 است، که محل سکونت آنها شهر گرگان بوده است. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش، نمونه گیری اتفاقی ساده است و از میان این جامعه تعداد 210 نفر نمونه جهت مطالعه انتخاب شده اند. روش مطالعه پیمایشی و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کای اسکوئر، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر انجام گرفته است. برای تبیین تأثیر متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته سرقت، از بنیان های نظری: مرتن، ساترلند، دورکیم، گلاک و استارک، هیرشی و نی استفاده شده است. نتایج نشان داد، که متغیر مستقل فقر و میزان رابطه با دوستان بزهکار دارای رابطه ی مثبت و معنی داری با متغیر وابسته ی میزان سرقت است و متغیرهای دینداری شخصی، تعهد و میزان نظارت والدین دارای رابطه معکوس و معنی داری با میزان سرقت است و نتایج به دست آمده از رگرسیون و تحلیل مسیر نشان دهنده این است که از بین متغیرهای مورد سنجش در این پژوهش، فقر بیشترین تأثیر را بر سرقت می گذارد.