مقاله «اسطوره سیاست» با عنوان فرعی «ساخت اجتماعی واقعیت سیاسی» به یک آموزه جامعه شناختی اشاره دارد. این آموزه لایه سیاسی ذهن ایرانی را به عنوان پوسته واقعیت اجتماعی در نظر می گیرد؛ از این رو، واقعیت اجتماعی چندین لایه دارد، و هسته آن فروپوشیده است. نوشتار حاضر می کوشد آموزه یاد شده را با نگاهی تبارشناسانه به چالش درکشد.
"به جرات می توان گفت که تا اواسط قرن هیجدهم میلادی شاخص امید زندگی در بدو تولد (شانس متوسط زندگی برای یک نوزاد) در هیچ کشوری به رقمی بالاتر از 35 سال نرسیده بود. در اواسط قرن نوزدهم شاخص امید زندگی در تعدادی از کشورهای اروپای غربی و شمالی به 40 سال رسیده است. این افزایش بی سابقه در امید زندگی در مدتی نسبتاً کوتاه را مرحله انتقالی مرگ و میر نام نهاده اند. معمولا در طی مرحله انتقالی علل مرگ و میر از بیماریهای عفونی و انگلی (برون زا) به بیماریهای غیر عفونی و انگلی (درون زا) تغییر می یابد. بدین ترتیب مرحله انتقالی مرگ و میر ملازم با انتقال اپیدمیولوژیک است. از آنجایی که تعریف و اندازه گیری مرگ و میر پیچیدگی های چندانی ندارد، شاخص های مرگ و میر و علل فوت مدتها در ارزیابی وضعیت بهداشت به طور بلامنازع به کار گرفته می شدند. در چند دهه اخیر صاحبنظران شاخص های مرگ و میر را که معرفهای غیر کافی برای ارزیابی وضعیت بهداشتی هستند، مطرح و درباره آن بحث کرده اند و این نظر که اتکا به شاخص های مرگ و میر به تنهایی نمیتواند ارزیابی درستی از وضعیت بهداشتی به طور فزاینده ای مورد توجّه قرار گیرد.
"