با تضعیف قدرت و حاکمیت خلافت عباسی در سال های پایانی قرن سوم هجری، حکومت های مستقل و نیمه مستقل در سرتاسر قلمرو خلافت عباسی شکل گرفتند؛ از جمله شاخه ای از اسماعیلیان که قرمطیان خوانده می شدند و ارتباط آنها با فرقه اصلی اسماعیلیه نامعلوم می باشد، توانستند زمام امور عربستان شرقی و بحرین را بدست آورند و حکومت جمهوری گونه ای تاسیس کنند. حکومت قرامطه بحرین به مدت یک قرن پایگاهی برای عملیات نظامی و تبلیغی آنها علیه دستگاه خلافت عباسی بود و چالش های عظیمی را در سرزمین های اسلامی پدید آورد. این مقاله پس از معرفی دولت قرامطه، به بررسی مناسبات آن با حکومت های همه عصر خود مانند آل بویه، خلافت عباسی، فاطمیان مصر و پیامدهای شکل گیری این حکومت در جهان اسلام پرداخته است.
کاپادوکیه در آسیای کوچک یکی از کانون های درگیری یونانیان و هخامنشیان به خصوص در پایان دوره ی شاهنشاهی هخامنشیان بود که می توانست با پشتیبانی از هر یک از این دو هماورد، در این جنگ ها بسیار تأثیرگذار باشد. در دوره ی هخامنشیان، هموندانی از خاندان هخامنشی، یکی پس از دیگری در کاپادوکیه فرمانروایی یافتند و پس از نابودی شاهنشاهی هخامنشی نیز این ساتراپی، پایگاهی برای فرماندهانی شد که می خواستند با اسکندر و جانشینان او بجنگند. همچنین گذار جاده ی مهم شاهی از کاپادوکیه و همسایگی این سرزمین با دریا، اهمیّت دوچندانی به آن بخشیده بود. با وجود این، تاکنون چندان درباره ی جایگاه کاپادوکیه در نگهداشت فرهنگ و سنّت هخامنشیان در آسیای کوچک پژوهش نشده است، تنها در پاره ای گزارش های تاریخی می توان آگاهی های پراکنده ای در این زمینه به دست آورد. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از گزارش های تاریخی و داده های باستان شناختی، به مطالعه ی جایگاه جغرافیایی و سیاسی کاپادوکیه در دوره ی هخامنشیان و نقش آنها در نگهداشت فرهنگ و سنّت ایرانی در آسیای کوچک پس از نابودی شاهنشاهی هخامنشیان پرداخته است.