فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۰۹۷ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
233 - 249
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه و بررسی نحوه رویارویی با بحران های طبیعی در تاب آور کردن اجتماعات و شهرها در همه ی رشته ها، بیش ازپیش حائز اهمیت است. در بحران های طبیعی سال های اخیر، در کنار کمک های دولتی، سازمان های مردم نهاد نقش بسیار مهمی در بازگشت سریع تر مردم به حالت عادی، ترمیم و بهبود خسارت های وارده ایفا کرده اند؛ اثرگذاری سریع سوانح طبیعی خسارات متعددی را به دنبال دارد به همین دلیل توجه به نقش سازمان های مردم نهاد در مواجهه مؤثر مردم با سیل ضروری است. این پژوهش، کاربردی و از روش توصیفی- تحلیلی، با هدف سنجش وضع سازمان های مردم نهاد در افزایش تاب آوری اجتماعی پس از بحران سیل انجام پذیرفته است. جامعه موردپژوهش خبرگان حوزه شهرسازی و سازمان های مردم نهاد هستند، که در مجموع 49 پرسشنامه بین آنان توزیع شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون t دو نمونه ای مستقل و تحلیل مسیر معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و SmartPLS استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که مسئولیت اجتماعی (890/0)، اعتماد (879/0)، توانمندسازی افراد (879/0) بیشترین و فضاهای آموزش دهنده (663/0)، ارتقاء کیفیت محیط (722/0) و ارائه تجارب داوطلبانه (746/0)، کمترین امتیاز را در مواجهه با تاب آوری به دست آورده اند؛ بنابراین سازمان های مردم نهاد با ایجاد و بهبود فضاهای آموزش دهنده، ارتقاء کیفیت محیط و ارائه تجارب داوطلبانه می توانند در افزایش تاب آوری اجتماعی پس از بحران های آتی مؤثر عمل کنند. همچنین نتایج حاصل از t دو نمونه ای مستقل نشان داد که ابعاد موردنظر در سطح مطلوبی (p<0/05) قرار دارند. درنتیجه پاسخ دو جامعه ی آماری خبرگان شهرسازی و سازمان های مردم نهاد در سنجش نقش سازمان های مردم نهاد در افزایش تاب آوری اجتماعی پس از بحران سیل یکسان نشان داده شده است.
اثرات کووید ۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمانی که کرونا و واژه کووید ۱۹ در ذهن ها وارد شده، زندگی فردی و اجتماعی انسان دچار تغییرات زیادی شده است. به طوری که مردم برای ادامه روند زندگی با چالش های گوناگونی مواجه شدند و تمام ابعاد زندگی شان تحت تأثیر قرار گرفته است. تغییرات بوجود آمده در دوران کرونایی، باعث بروز سبک های جدیدی از زندگی در میان مردم شده است. پژوهش پیشرو از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه روستاییان نیز با استفاده از فرمول کوکران از مجموع ۶۹۰۳ خانوار روستاهای نمونه، تعداد ۳۶۲ خانوار به عنوان خانوار نمونه برای تکمیل پرسش نامه محاسبه گردید. برای بررسی اثرات ویروس کووید۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی سیستان، طیف گسترده ای از شاخص ها تعیین گردید و برای سنجش میزان اثرات کووید ۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی شهرستان زابل، قبل و بعد از شیوع بیماری از روش تحلیل عامل تأییدی مرتبه دوم با استفاده از معادلات ساختاری در نرم افزار AM0S استفاده شد. نتایج نشان می دهد سبک های زندگی در شاخص های رسانه محور، اجتماع محور و معیشتی در قبل از شیوع بیماری کووید-19 در وضعیت کمتر از متوسط قرار داشته و پس از شیوع بیماری در وضعیت بالاتر از متوسط قرار گرفته است.
بررسی اثرات طوفان های گرد و غباری حاصله ازسرعت باد در مهاجرت جمعیت روستایی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
61 - 78
حوزههای تخصصی:
مهاجرت شکلی از تحرک جغرافیایی یا مکانی جمعیت است که بین دو واحد جغرافیایی انجام می گیرد. تحقیقات نشان می دهد مخاطرات محیطی همچون تندباد، خشکسالی، سیل و گرد و غبار در مهاجرت منطقه ای تأثیر دارد. میانگین سالیانه سرعت باد در منطقه سیستان نشان می دهد که از سال 1989 تا پایان سال 2018 تقریبا 7/4 متر بر ثانیه بر سرعت باد افزوده شده است، نتایج حاصله از پیش بینی داده ها نشان داد که سرعت باد اثر قابل توجهی در مهاجرت جمعیت روستایی در منطقه سیستان دارد به طوری که جمعیت روستایی طبق سرشماری سال 1335 از 92% به 56% در سال 1395 رسیده است. محاسبه ضریب تعیین نشان می دهد که 85% کاهش جمعیت روستایی مربوط به سرعت باد و نتایج حاصله از آن بوده است. مقادیر پیش بینی شده جمعیت روستایی نشان می دهد در سال 1398 این میزان به 39/55 % ، در سال1399 به 88/54 % و در سال 1400 و 1401 به ترتیب به 32/54 % و 22/53 % می رسد که در طی سال های پیش بینی شده یعنی از سال 1398 تا سال 1401 ، 96% علت مهاجرت روستایی مربوط به سرعت باد و اثرات مخرب آن در این منطقه است و 4% آن مربوط سایر فاکتورهای مهاجرتی است. خروجی نشان می دهد ضریب متغیّر آماره t برابر با 507/2 در مدل مثبت است. این موضوع بیانگر آن است که با افزایش سرعت باد مهاجرت روستایی نیز افزایش می یابد که بحرانی بودن منطقه را نشان می دهد. بر این اساس در سال های آینده می بایست منتظر تخلیه درصد بیشتری از جمعیت روستایی در منطقه سیستان بود که برای حل این مشکل باید اقدامات کنترلی در زمینه عواقب حاصله از سرعت باد و تثبیت جمعیت برداشته شود.
ارزیابی ابعاد تاب آوری شهری در برابر سیلاب در شهرهای غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
1 - 22
حوزههای تخصصی:
سنجش میزان تاب آوری شهرها و مناطق با استفاده از شاخص های مناسب به برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان در درک توان و قابلیت مناطق در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی به منظور تدوین استراتژی ها و برنامه های مناسب کمک شایانی می کند.هدف اصلی تحقیق حاضر،ارزیابی تاب آوری شهری در برابر سیلاب در منطقه مورد مطالعه می باشد و همچنین تحقیق حاضر در تلاش است تعیین کند که کدام یک از شهرها در وضعیت مناسبی از لحاظ تاب آوری قرار دارد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، نوع تحقیق کاربردی و ماهیت انجام، توصیفی – تحلیلی می باشد. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای – میدانی شامل مشاهده و پرسش نامه (بسته و طیفی) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شهرهای غرب استان مازندران شامل نوشهر، چالوس، هچیرود، کجور، مرزن آباد، کلارآباد و عباس آباد می باشد که طبق فرمول کوکران تعداد 384 تعداد به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. روایی تحقیق توسط اساتید دانشگاه تایید شده و پایایی آن طبق آزمون آلفای کرونباخ 87/0 درصد شده است برای تجزیه -تحلیل اطلاعات و داده ها در محیط نرم افزاری SPSS از روش های آماری توصیفی (میانگین توزیع فراوانی) و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه ) استفاده شده است؛ یافته های تحقیق نشان می دهند که در شهرهای موردمطالعه در شرایط متفاوتی از تاب آوری قرار دارند. با در نظر گرفتن هر چهار بعد تاب آوری، مشخص گردید. شهر نوشهر با بیشترین میانگین در رتبه اول از لحاظ تاب آور بودن در برابر مخاطرات طبیعی قرار دارد.شهرهای چالوس، عباس آباد و سلمان شهر در جایگاه بعدی هستند. با توجه به نتایج به دست آمده شهر کجور با کمترین میانگین در رتبه آخر از نظر تاب آوری به دست قرار گرفته است.
ارزیابی حساسیت مخاطره زمین لغزش با استفاده از مدل انتروپی شانون در زاگرس چین خورده، مطالعه موردی: حوضه آبخیز ورن سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۴۲-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
مخاطره زمین لغزش خسارات قابل توجهی به اموال، موجودات زنده و پروژه های مهندسی در همه مناطق کوهستانی وارد می کند. هدف از این پژوهش ارزیابی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش و تهیه نقشه حساسیت آن در حوضه آبخیز ورن سرا می باشد. به منظور پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از شاخص انتروپی، ابتدا محدوده های لغزش مشخص گردید، سپس عوامل مؤثر در وقوع حرکات دامنه ای در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه و نقشه حساسیت زمین لغزش منطقه موردمطالعه تهیه گردید. اولویت بندی عوامل مؤثر با استفاده از شاخص انتروپی شانون نشان داد که لایه های شیب، کاربری اراضی، انحنای سطح، شاخص رطوبت توپوگرافی و شاخص موقعیت توپوگرافی بیشترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش منطقه داشته اند. همچنین پهنه بندی حساسیت زمین لغزش با مدل مذکور و ارزیابی دقت آن با استفاده از منحنی ROC بیانگر دقت خیلی خوب مدل (6/79 درصد) با انحراف استاندارد 0228/0 برای منطقه موردمطالعه است. نقشه پهنه بندی گویای آن است که پهنه های کم خطر فقط 13 درصد از منطقه را در برمی گیرند و بیش از 56 درصد منطقه در پهنه با خطر زیاد زمین لغزش قرار دارد که حاکی از پتانسیل بالای منطقه در رخداد زمین لغزش است. ساخت و ساز با فاصله از خطوط گسلی، آبراهه ها و سازند آسماری پرشیب و ایمنی مسیرهای ارتباطی مهم ترین اقدامات برای کاهش میزان خسارات ناشی از زمین لغزش در حوضه آبخیز ورن سرا است.
تحلیل فضایی خطر وقوع سیل با رویکرد برنامه ریزی و مدیریت کاربری اراضی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
63 - 80
حوزههای تخصصی:
سیلاب ها یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی در سطح زمین هستند. هدف از تحقیق حاضر تهیه نقشه خطر وقوع سیل در شهر ارومیه و شناسایی مناطق آسیب پذیر است. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت، کمّی - تبیینی و توصیفی است. جهت تهیه نقشه خطر وقوع سیل از 9 پارامتر مؤثر در وقوع این پدیده شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از رودخانه، تراکم آبراهه، لیتولوژی، کاربری اراضی، بارش و شاخص رطوبت توپوگرافیک استفاده شد. به منظور تهیه لایه های اطلاعاتی از نرم افزار ArcGIS و ENVI و جهت وزن دهی معیارها و تعیین مهم ترین معیار از روش وزن دهی فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده گردید. نتایج وزن دهی معیارها نشان داد که دو پارامتر شیب و فاصله از رودخانه به ترتیب با ضرایب وزنی 219/0 و 177/0 بالاترین وزن را در وقوع سیل در سطح منطقه دارند. درنهایت با اعمال وزن های هر یک از معیارها نقشه خطر تهیه شد. نقشه نهایی نشان داد حدود 7/43 درصد از کل مساحت محدوده موردمطالعه در طبقات زیاد و خیلی زیاد از نظر خطر وقوع سیل قرار دارند. این بخش ها بیشتر مجاورت آبراهه های فرعی و اصلی را که در سطح شهر جریان دارند، شامل می شوند. عدم توجه به ملاحظات هیدروژئومورفولوژیکی نظیر تجاوز به حریم قانونی رودخانه ها و ساخت وسازهای غیراصولی در مجاورت آن ها خطر سیل گرفتگی در این بخش ها را افزایش داده است. شهرک بهداری و بیت المقدس و محله های سعدی و رودکی، شهرک شاهد و شهریار و خیابان صد متری و گلشهر ازجمله این مناطق هستند.
تحلیل نقش مدیریت روستایی در افزایش میزان تاب آوری نقاط روستایی در برابر خشکسالی از دیدگاه روستاییان (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
25 - 40
حوزههای تخصصی:
مدیریت اثربخش روستایی نیازمند بهره گیری از الگوها و رویکردهای مدیرتی و نهادی نوین است که در تمام ابعاد منجر به اتخاذ راهبرد و راهکارهایی می شود که خانوارهای روستایی را در برابر مخاطرات مختلف به ویژه خشکسالی تاب آور می سازد. با توجه به این موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت روستایی در تاب آوری روستایئان در برابر خشکسالی انجام شده است.این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است، جامعه آماری 32 روستای دارای دهیاری بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت8038 است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 348 نفر برآورد گردد که به تناسب تعداد سرپرست خانوار موجود در هر روستا توزیع گردید. جهت بررسی موضوع در بخش مدیریت روستایی از چهار شاخص در قالب 40 نماگر و در بخش تاب آوری در برابر خشکسالی از چهار شاخص در قالب 24 نماگر بر اساس مطالعات سایر محققین بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت و پایایی کل آن بر اساس آلفای کرونباخ 784/0 برآورد گردید. نتایج نشان داد از بین شاخص های مدیریت روستایی، مدیریت محیط زیست703/0 از واریانس تاب آوری در برابر خشکسالی را تبیین ومی کند. همچنین بر اساس دیدگاه روستائیان، میانگین شاخص های تاب آوری در ابعاد آمادگی، واکنش و پیشیگری بیشتر از حد متوسط و تنها در شاخص بازتوانی و بازسازی(80/2) میانگین آن پایین تراز حد متوسط بود. از سوی دیگر نتایج تکنیک میرکا بیانگر این است روستای عموقین در بالاترین سطح تاب آوری در برابر خشکسالی و روستای اروانق در پایین ترین سطح قرار دارد. نتایج نشان می دهد مجموعه ای از عوامل به صورت نظام مند، تحولات و نقش مدیریت روستایی را در تاب آوری روستائیان تبیین می کند و مدیریت روستایی با دارا بودن دید همه جانبه می تواند با افزایش میزان تاب آوری روستائیان در برابر انواع بلاهای طبیعی و ارائه آگاهی لازم به آنها، زمینه پایداری نقاط روستایی را فراهم سازد.
ارزیابی عملکرد محصولات PDIR-Now و PERSIANN CCS برای بارش های منجر به خسارت بارترین سیلاب های کشور ایران در سال های 1396 الی 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
229 - 246
حوزههای تخصصی:
بارش یکی از اصلی ترین اجزای چرخه هیدرولوژی است. علاوه بر این، توزیع بارش نقش بسیار مهمی را در توازن انرژی کره زمین و دسترسی بشر به منابع آبی ایفا می کند؛ اما بارندگی همواره برای بشر ثمربخش نیست. هرساله وقوع سیل در کشور ایران خسارات جانی و مالی بسیاری را به مردم و زیرساخت ها تحمیل می نماید. برای به حداقل رساندن این خسارت ها لازم است مقدار بارش های وقوع یافته اندازه گیری شود، تا بتوان برای کاهش خسارت ها برنامه ریزی کرد. ازآنجایی که اندازه گیری بارش با دقت مکانی و زمانی بالا هزینه بسیاری دارد، مدل های بسیاری برای تخمین مقادیر بارش توسعه یافته اند؛ اما برای استفاده از داده های خروجی این مدل ها لازم است ابتدا عملکرد آن ها مورد ارزیابی قرار گیرد. در این پژوهش به ارزیابی عملکرد دو محصول تخمین بارش PERSIANN-CCS و PDIR-Now با استفاده از بارش های تمامی ایستگاه های سینوپتیک کشور برای خسارت بارترین سیلاب های ایران در سال های 1396 الی 1398 اقدام گردید. برای ارزیابی عملکرد از شاخص های آماری PC، BIAS، FAR، POD، HSS، R2، ME، MAE و RMSE استفاده شد. نتایج به دست آمده بیان گر تغییرپذیری بالای شاخص ها در وقایع مختلف است. به طور میانگین ملاحظه شد که محصولات PERSIANN-CCS و PDIR-Now اگرچه دارای میانگین PC بالا هستند اما به ترتیب دارای ضریب تعیین 16/0 و 19/0 و RMSE برابر با 38/9 و 78/12 بوده که مقادیر بسیار مطلوبی نیستند. با توجه به شاخص های آماری خطا در تاریخ های موردبررسی ملاحظه می شود که این دو محصول برای تخمین مقادیر بارش تمامی ایستگاه ها عملکرد مناسبی نداشته و برای تخمین بهتر بارش های منجر به سیلاب های سنگین، بررسی های بیشتر پیشنهاد می شود.
شناسایی و اولویت بندی تهدیدات جوی مؤثر بر آمادگی رزمی یگان های نظامی منطقه جنوب شرق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
247 - 267
حوزههای تخصصی:
آمادگی رزمی در یگان های نظامی نشان دهنده توانایی و قابلیت آن یکان در انجام مأموریت های نظامی است. جهت انجام پژوهش و استخراج تهدیدات جوّی در منطقه جنوب شرق از داده های مربوط به سرعت باد، دید افقی، بارش، فشار بخارآب و دما در مقیاس روزانه مربوط به 19 ایستگاه سینوپتیک با دوره آماری 22 (2021-2000) ساله استفاده شده و برای اولویت بندی تهدیدات جوی از معیارهای آمادگی رزمی (تحرک، نیروی انسانی، سلاح و تجهیزات، آموزش، اطلاعات، مهمات، مهندسی، جنگ نوین، فاوا) استفاده شده است. طوفان های گردوغبار، تنش گرمایی، بارش های سنگین و شرایط شرجی به عنوان مهم ترین تهدیدات جوی مؤثر بر آمادگی رزمی در منطقه شناسایی شد. بر اساس تحلیل سلسله مراتبی انجام شده طوفان های گردوغبار مهم ترین و مؤثرترین تهدید بر آمادگی رزمی یگان های نظامی تشخیص داده شد. نقشه پهنه بندی هر یک از تهدیدات جوی در نرم افزار جی آی اس تهیه و درنهایت با استفاده از وزن هر یک از تهدیدات جوی به دست آمده و با ترکیب نقشه های پهنه بندی تهدیدات شناسایی شده و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی، نقشه جامع تهدیدات جوی در منطقه به صورت فصلی و سالیانه تهیه شد. ایستگاه های سینوپتیک زابل و زهک در فصل بهار، تمام منطقه در فصل تابستان، ایستگاه سراوان در فصل پاییز و ایستگاه های ایرانشهر، سراوان، میناب و کهنوج در فصل زمستان بدترین مکان برای استقرار یگان های نظامی است و همچنین در فصل پاییز کمترین فراوانی مخاطرات را در منطقه شاهد بودیم و بر اساس نقشه های ترسیمی تهدیدات جوی، این فصل بهترین فصل برای استقرار و فعالیت یگان های نظامی در منطقه تشخیص داده شد.
تحلیل فضایی مهاجرت و خشک سالی در کشور با استفاده از تحلیل لکه داغ و شاخص استاندارد بارش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
81 - 100
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از عوامل متعددی ناشی می شود که نقش هر یک از این عوامل در نقاط مختلف جهان متفاوت می باشد. یکی از این عوامل خشک سالی است که در مناطق خشک و نیمه خشک می تواند تأثیر بیشتری داشته باشد. در کنار این واقعیت شناسایی نقاط کانونی مهاجرت نیز می تواند بر سیاست های اتخاذی مهاجرت مؤثر واقع شود. در مقاله پیش رو از شاخص استاندارد بارش برای پایش خشک سالی کشور در سه دهه اخیر (95-1365) استفاده شد. ابتدا، با استفاده از فراوانی رخداد ماه های خشک سال، گستره کشور در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی گردید. سپس وجود خودهمبستگی فضایی در داده ها با استفاده از شاخص جهانی موران مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه تحلیل لکه داغ با استفاده از داده های میزان خالص مهاجرت در کشور صورت گرفته و کانون های مهاجرتی شناسایی شد. یافته ها نشان داد که الگوی مکانی فراوانی رخداد ماه های خشک سال در طی سه دهه اخیر عموماً از جنوب و جنوب شرقی کشور به سمت شمال و غرب کشور افزایشی است. همچنین مقادیر شاخص موران برای میزان خالص مهاجرت در دوره های مورد بررسی بین 0.17 تا 0.45 قرار داشت که نشان از خوشه بندی در داده های مهاجرت است. تحلیل لکه داغ نیز نشان داد که کانون های مهاجرتی در کشور در مرکز و غرب کشور قرار دارند. تطبیق کانون های مهاجرتی با الگوی رخداد ماه های خشک سال نشان می دهد که کانون های مهاجرتی اعم از مهاجرفرست و مهاجرپذیر در نقاطی با فراوانی رخداد ماه های خشک متوسط تا زیاد قرار دارند که این امر بر شناسایی رابطه این دو مؤثر بوده و آن را می تواند پیچیده سازد.
درک سازوکار ناهنجاری های جوی حاکم بر گردوغبار تابستانه شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
129 - 144
حوزههای تخصصی:
شناسایی کانون های گردوغباری و به طبع آن رفتارشناسی این پدیده در مناطق مختلف سبب شده تا یکی از مسائل چند دهه اخیر به عنوان یک مخاطره مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور از آمار 15 ایستگاه هواشناسی در منطقه شمال شرق ایران مشتمل بر استان های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی در یک دوره 17 ساله (2016-2000) استفاده شد. در ادامه برای تببین سازوکار حاکم بر روزهای گردوغباری با مراجعه به مرکز ملی پیش بینی محیطی/علوم جو (NCEP/NCAR) مقادیر مولفه های مداری و نصف النهاری باد و ارتفاع ژئوپتانسیل تهیه شد. در ادامه برای ردیابی و شناسایی کانون ها به ترتیب از مدل HYSPLIT و مقادیر AOD سنجنده MODIS بهره گیری شد. نتایج نشان داد که در دوره گرم سال به دلیل استقرار سامانه واچرخندی شبه ساکن قوی در ترازهای زیرین جو سبب شده تا افزایش تاوایی منفی در منطقه بیشینه نزول هوا و در نهایت حاکمیت یک جریان شمالی را برای منطقه به همراه داشته باشد. بررسی ناهنجاری ارتفاع ژئوپتانسیل و تاوایی مشخص شد، 3 الگوی غالب نابهنجار در بروز بیشینه گردوغبارها در منطقه فعالیت دارند. بطوریکه افزایش ارتفاع ژئوپتانسیل به بیش از 5 الی 10 ژئوپتانسیل متر و افزایش چرخندگی منفی از شرایط عمده به حساب می آید. با بررسی مدل ردیابی و بهره گیری از داده های ماهواره ای نیز 5 کانون اصلی که بیش از 90 درصد گردوغبارهای منطقه را متاثر می سازد، شناسایی گشت که در این میان سهم کشور ترکمنستان با دو کانون جدا و یک کانون مشترک با کشور ازبکستان نقش چشمگیری در رخداد گردوغبارهای تابستانه شمال شرق ایران را بر عهده دارد.
مورفومتری و بازسازی زمین لغزش معلم کلایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
59 - 78
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها حجم زیادی از مواد را در یک مکان جابه جا نموده و در جای دیگر بر جای می گذارند به علاوه باعث افزایش رسوب در پایین دست حوضه می شوند که علاوه بر تهدیدات جمعیتی و فرسایشی، چشم انداز منطقه را به شدت متأثر می سازند. در این مقاله زمین لغزش معلم کلایه در حوضه الموت، یکی از زیرحوضه های اصلی شاهرود، بررسی می گردد. اساس تشخیص، شناسایی و بررسی زمین لغزش معلم کلایه بر مشاهدات میدانی و تفسیر پدیدارشناسانه آن استوار است. به این منظور علاوه بر مورفومتری اشکال مختلف در داخل خود زمین لغزش، به مناطق مرتفع مسلط به زمین لغزش صعود نموده و نقش لندفرم های مسلط به زمین لغزش در وقوع این حادثه کاتاستروفیک مورد ارزیابی قرارگرفت. با استفاده از نرم افزار Arc GIS، توپوگرافی قبل از زمین لغزش بازسازی گردید و نسبت به وضع موجود، تجزیه وتحلیل شد. با انجام محاسبات رستری در Arc GIS حجم مواد تخلیه شده توسط زمین لغزش برآورد گردید. زمین لغزش معلم کلایه با ابعاد 3/1 کیلومتر عرض (قسمت تاج زمین لغزش)، 6/1 کیلومتر طول و متوسط 80 متر عمق در کنگلومرای اندژ رخ داده و حجمی معادل 91 میلیون مترمکعب مواد را جابه جا نموده است. حضور کنگلومرا با شیب بسیار تند و سیلتستون مارن دار که با جذب آب که حالت اشباع داشته است منجر به جابه جایی مواد در یک سطح وسیع شده است؛ مساحت سطح گسیختگی زمین لغزش در حدود 632/2 کیلومترمربع و گسترش مواد جابه جاشده در سطحی معادل 5/13 کیلومترمربع است. زمین لغزش های کوچک در بالادست، شرایط هیدرولوژیکی مناطق پایین دست را به هم می ریزد و شرایط زمین لغزش های بزرگ فراهم می نماید.
تخمین و آشکارسازی آلودگی هوا در استان های ساحلی خلیج فارس با رویکرد آب وهوای منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
101 - 124
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های و مسائل مهم جوی در دهه های اخیر در مناطق کلان شهرها، آلودگی هوا است که عوامل طبیعی و انسانی مختلفی در ایجاد آن نقش اساسی دارند و اثرات زیان باری را روی انسان ها و محیط زیست می گذارد. با توجه به این موضوع تحقیق و بررسی آلودگی هوا مهم و ضروری است. بر این اساس در پژوهش حاضر در برآورد میزان کربن منوکسید و دی اکسید نیتروژن و نیز مقدار بخار آب موجود در جو در مقیاس استان های جنوبی و جنوب غربی مشرف بر خلیج فارس در سال های 2019- 2018، از داده های تصاویر ماهواره ای Sentinel-5 و در برآورد میزان آئروسل ها و مقدار دمای سطح زمین (LST) در گستره مکانی و زمانی مذکور از داده های تصاویر سنجنده MODIS استفاده شد. طبق یافته های به دست آمده، بیشینه غلظت Co با مقدار 037/0 mol/m^2 در آوریل 2019، بیشینه غلظت H2O، با مقدار 3703، mol/m^2 در آگوست 2019 و بیشینه غلظت NO2 با مقدار 000188/0 mol/m^2 در نوامبر 2018 قرار دارد. بیشینه مقدار روزانه LST با مقدار 5/324 درجه کلوین در ژوئن 2019 و بیش ترین مقدار شبانه LST با مقدار 5/302 درجه کلوین در ژوئن 2019 به دست آمد. بیشینه مقدار ضخامت عمق اپتیکی آئروسل ها با مقدار 79/13 μg/m^3 در طول موج (47/0 μm) در جولای 2019 و کم ترین مقدار آن با مقدار 57/1 μg/m^3 در نوامبر 2018 در طول موج (55/0 μm) قرار دارد. نتایج حاصل از پایش زمانی و مکانی مقادیر Co، NO2، H2O، LST و AOD، امکان درک ملموس تری از تغییرات مکانی و زمانی مؤلفه های موردبررسی را در مقیاس کلان منطقه ای فراهم می کند.
پیش نگری امواج گرمایی مخاطره آمیز در آذربایجان شرقی با مدل سازی گزارش ششم تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
125 - 145
حوزههای تخصصی:
امواج گرمایی ازجمله خطرناک ترین تهدیدات آب وهوایی مرتبط با گرم شدن کره زمین و وردایی اقلیمی هستند که در سال های اخیر روندی افزایشی داشته اند. در پژوهش حاضر جهت پیش نگری تغییرات مکانی شدت امواج گرمایی در استان آذربایجان شرقی از دو پایگاه داده استفاده شده است. پایگاه نخست؛ داده های روزانه دمای بیشینه در 5 ایستگاه همدید استان شامل تبریز، مراغه، جلفا، اهر و میانه برای بازه ی زمانی 1981 تا 2021 میلادی به عنوان دوره داده های تاریخی-پایه است. پایگاه دوم؛ برونداد مدل منتخب CanESM تحت سناریوی دوگانه اقتصادی-اجتماعی SSP1 حاصل از گزارش ششم تغییر اقلیم CMIP6 در دوره آینده از سال 2022 تا 2065 میلادی است. درست سنجی داده های دوره پایه با دوره آتی با سنجه های استاندارد انجام شد و با تکنیک رگرسیونی گام به گام، شدت امواج گرمایی استان مورد تبیین قرار گرفت. نتایج حاکی از این است که در تمام ایستگاه های موردبررسی، شدت امواج گرمایی تا سال 2065 میلادی افزوده خواهد شد و گستره بزرگی از وسعت استان را در بر خواهد گرفت. به طوری که در نیم سده آینده، شدت امواج گرمایی در تبریز با 3/1؛ در مراغه با 1؛ در جلفا با 7/0؛ در اهر با 1 و در میانه با 4/1 درجه سانتی گراد افزایش پیدا می کند. همچنین با گرم تر شدن هوای کره زمین ناشی از اثرگذاری تغییرات اقلیم جهانی، امواج گرمایی کوچک تر به هم می پیوندند و امواج گرمایی شدیدتر، بزرگ تر و ماناتری را به وجود خواهند آورد. همچنین نتایج نشان داد با کاهش عرض جغرافیایی در این استان و همجواری با مناطق پست و کم ارتفاع، بسامد و شدت رخداد امواج گرمایی نیز بیشتر خواهد شد.
تدوین شاخص های تاب آوری خبرگزاری های ایران در مرحله بازسازی و بازتوانی مدیریت بحران های طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
24 - 1
حوزههای تخصصی:
رسانه های جمعی از جمله خبرگزاری ها به دلیل توانایی در جهت دهی به افکار عمومی، نقش اساسی در مراحل مختلف بحران -از جمله در مرحله بازسازی و بازتوانی- ایفا می کنند، به طوریکه با تعریف و پیاده سازی نقش های مثبت و ذاتی خود، می توانند ظرفیت ایستادگی جامعه خود را افزایش دهند. این در حالیست که پیش نیاز این کمک رسانی رسانه ها آن است که خود، بتوانند وضعیت اولیه خود را پس از بروز شرایط اضطراری حفظ کرده و به خدمت رسانی ادامه دهند؛ به بیان دیگر، تاب آور باشند. در راستای تاب آورسازی رسانه ها، اولین گام می-تواند اندازه گیری نحوه عملکرد و در حقیقت، میزان تاب آوری آن ها در مواجهه با بحران ها باشد. این موضوع بر ارائه شاخص هایی استوار است که وضعیت عملکردی رسانه در مواجهه با بحران ها را نمایان می سازد. لذا هدف این پژوهش، تدوین شاخص های تاب آوری خبرگزاری های ایران در بحران های طبیعی در مرحله بازسازی و بازتوانی می باشد. در این پژوهش که به شیوه کیفی انجام شده است، داده ها با استفاده از مرور نظام مند منابع و همچنین، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 12 نفر از متخصصان موضوع، گردآوری و با بهره گیری از روش تحلیل مضمونی تحلیل شده است. حاصل تحلیل داده های تحقیق، به معرفی 3 مضمون فراگیر (به عنوان ابعاد)، شامل «نظارت و پیگیری»، «توسعه یادگیری» و «تداوم خبررسانی» منتهی گردید که در ذیل آن ها 5 مؤلفه «نظارت بر اقدامات مسئولان»، «مراقبت از محیط و افکار عمومی»، «تجربه نگاری»، «آموزش آینده نگرانه» و «تهیه گزارش های وضعیتی» قرار گرفت. در نهایت، 12 شاخص به عنوان شاخص های اصلی عملکردی تاب آوری خبرگزاری های ایران در بحران های طبیعی (در مرحله بازسازی و بازتوانی) شناسایی و ارائه گردید.
ارزیابی پایداری منابع آب زیرزمینی حوضه آبریز سیرجان با استفاده از روش پویایی سیستم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
99 - 114
حوزههای تخصصی:
آب های زیرزمینی با توجه به کمبود منابع آب سطحی نقش مهمی را در زندگی بشر امروز ایفا می نمایند و از آنجایی که بیش از 60 درصد ایران را مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل می دهد، تأمین آب در این مناطق و بخصوص منطقه مورد مطالعه بستگی مستقیم به منابع آب زیرزمینی داشته است، بدیهی است در صورت عدم مدیریت صحیح، برداشت مداوم از این منابع ارزشمند موجب بحران های جدی می شود. لذا مدل سازی این منابع مورد توجه محققین بسیاری و نیز تحقیق حاضر قرار گرفت. این پژوهش سعی دارد به ارزیابی وضعیت پایداری آبخوان در آینده و عوامل مؤثر بر ناپایداری منابع آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه بپردازد. برای این منظور، با استفاده از روش پویایی سیستم(SD) و نرم افزار ونسیم به مدلسازی منابع و مصارف آب محدوده مطالعاتی سیرجان پرداخته شد. درادامه، پس از مشخص شدن درجه اطمینان از مدل، به تبیین سناریوها و اجرای مدل برای پیش بینی تراز آب زیرزمینی در سال های آتی پرداخته شد. در پایان، شاخص پایداری در هر سناریو محاسبه شد تا وضعیت پایداری آب در سال های آتی بررسی شود. پس از اعمال سناریوها نتایج نشان داد که با ادامه وضعیت موجود وضعیت آبخوان ناپایدارتر خواهد شد و از جمله متغیرهای برون زای مؤثر، مصارف کشاورزی می باشد.
توسعه الگوریتم های یادگیری ماشین جهت پیش بینی شاخص کیفیت هوای شهری (منطقه مطالعاتی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
165 - 186
حوزههای تخصصی:
با توجه به مضرات آلودگی هوا بر سلامت انسان ها و محیط، کاهش و حل این معضل براساس شناخت دقیق آلاینده ها و عوامل تأثیرگذار بر آن و مشخص نمودن پهنه های آلوده ضروری به نظر می رسد؛ بنابراین استفاده از مدل های ریاضی در قالب یادگیری ماشینی رویکردی بهینه و مقرون به صرفه برای مدل سازی آلودگی هواست. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. نوآوری تحقیق حاضر ارائه یک رویکرد ترکیبی جدید جهت تعیین معیارهای مؤثر در پیش بینی میزان آلودگی هوا می باشد. لذا هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و مقایسه قابلیت دو مدل یادگیری ماشین، یعنی ماشین بردار پشتیبان ( SVM) و جنگل تصادفی ( RF) در ترکیب با الگوریتم ژنتیک (GA) جهت پیش بینی میزان آلودگی هوا در شهرستان تهران است. داده های مورداستفاده در این تحقیق شامل ذرات معلق و آلاینده های گازی شهر تهران مرتبط با سال 1399 می باشد که از شرکت کنترل ترافیک شهر تهران اخذ گردیده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای Matlab و ArcMap استفاده شد. مقدار ضریب تشخیص (R2) حاصل از روش ترکیبی RF-GA برابر 997/0 به دست آمد که نشان دهنده سازگاری بالای این مدل با داده های این تحقیق است. همچنین مقدار ریشه میانگین خطای مربعات (RMSE) برابر 153/0 به دست آمد که نشان دهنده دقت بالای این مدل می باشد. بر اساس اطلاعات گرفته شده از شرکت کنترل ترافیک شهر تهران، نتایج حاصل از روش RF بیانگر مناسب بودن انتخاب مدل مذکور جهت برآورد میزان آلودگی هوای شهر تهران بوده است.
پایش غلظت دی اکسید نیتروژن در دوره ی کووید-19 با استفاده از داده های ماهواره ی سنتینل-5 (مطالعه ی موردی: کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
113 - 130
حوزههای تخصصی:
دی اکسید نیتروژن یکی از شاخص های مهم در ارزیابی کیفیت هوای شهرها تلقی می گردد، لذا شناسایی پهنه های آلوده به این آلاینده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. یکی از علوم و فناوری هایی که می تواند در کوتاه ترین زمان و با صرف هزینه ی کمتر در رابطه با شناسایی این پهنه ها به متخصصین محیط زیست شهری کمک کند، علم سنجش ازدور ماهواره ای است. در حال حاضر، سنجش ازدور ماهواره ای یک فناوری مفید برای اندازه گیری آلاینده های جوی در سطح جهانی، منطقه ای و شهری می باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر به شناسایی و بررسی توزیع زمانی- مکانی گاز دی اکسید نیتروژن در دوره ی انتشار کووید-19 با استفاده از داده های ماهواره ی Sentinel-5P و تحلیل آن با متغیرهای محیطی در کلان شهر شیراز طی 24 ماه (2019 و 2020) پرداخته است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، بیشترین مقادیر میانگین ماهانه گاز دی اکسید نیتروژن در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ مربوط به فصل پاییز بود. همچنین، منطقه ی 2 شهر شیراز به عنوان آلوده ترین منطقه در دو سال مورد مطالعه شناسایی شد. علاوه بر این، پس از تحلیل پارامترهای باد، بارش و دما مشخص گردید که عامل باد با ضریب همبستگی 638/0- در سطح معناداری، یک درصد نسبت به دیگر عوامل اقلیمی، بیشترین تأثیر را در تغییر مقادیر گاز دی اکسید نیتروژن داشته است. بحران کووید-۱۹ نیز با اثر بر کاهش ترددها و ترافیک شهری، در تغییر مقادیر گاز دی اکسید نیتروژن در سال 2020 نسبت به سال 2019 به صورت ماهانه نقش داشت. الگوی تغییرات میانگین گاز دی اکسید نیتروژن مربوط به داده-های ماهواره ای در سال های مورد مطالعه روند کاهشی داشته که با الگوی تغییرات مقادیر اخذ شده از ایستگاه پایش آلودگی همخوانی داشت. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در زیست پذیری شهری و مدیریت بحران مفید واقع گردد.
واکاوی تغییرات و روند مکانی زمانی بارش در استان یزد با استفاده از پایگاه داده اسفزاری طی سال های 1349 تا 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
95 - 114
حوزههای تخصصی:
بارش یکی از مهم ترین و متغیرترین عناصر آب و هوایی است که تغییرپذیری مکانی زمانی زیادی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک دارد. آگاهی و دانش کافی از تغییرات بارش برای برنامه ریزی کشاورزی و مدیریت منابع آب در هر منطقه بسیار مهم است. به همین منظور در این پژوهش با استفاده از داده های روزانه پایگاه بارش اسفزاری در بازه زمانی 1349 تا 1394 به بررسی ویژگی های بارش و همچنین روند بارش در استان یزد پرداخته شد. میانگین ضریب تغییرات مجموع بارش سالانه استان ، 2/42 برآورد شد که از 9/32 تا 4/68 در یاخته های مختلف متغیر بود. بیشترین ضریب تغییرات بارش در مقیاس سالانه نیز در مناطق مرکزی و غربی استان مشاهده شد که نشان-دهنده پراکندگی و خطر بیشتر بارش در این مناطق می باشد. مقادیر مثبت کشیدگی و چولگی بارش سالانه نیز بیانگر فزونی سال های با بارش کمتر از میانگین بود. روند تغییرات بارش با استفاده از آزمون های آماری ناپارامتری من کندال و برآوردگر شیب سن مورد بررسی قرار گرفت. توزیع مکانی زمانی روند مجموع بارش سالانه و مجموع بارش فرین سالانه مشابه یکدیگر بود و در هر دو مورد روند کلی حاکم بر استان، روند کاهشی بود. بیشترین سهم بارش فرین به مجموع بارش سالانه نیز در مناطق مرکزی استان (دشت یزد-اردکان) مشاهده شد. بنابراین در سال های پرباران، این مناطق مستعد سیلاب های شدید هستند.
ارزیابی فعالیت های نئوتکتونیکی در گستره آتشفشانی-رسوبی راوه-راهجرد (سلفچگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
25 - 39
حوزههای تخصصی:
تکتونیک ژئومورفولوژی یکی از دانش های مورداستفاده مهم در بررسی زمین ساخت جنبا است. تحلیل های کمی مبتنی بر شاخص های مورفومتری تعریف شده از روش های در دسترس و نسبتاً ارزان محسوب می شود که برای درک تفاوت ها در میزان فعالیت زمین ساختی در چشم اندازهای جوان کاربرد دارد و با توجه به سرعت بالا و هزینه پایین در استفاده از این گونه روش ها، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این شاخص ها به صورت ابزار شناسایی پایه برای تشخیص تغییر شکل های تکتونیکی یا تخمین ناپایداری نسبی فعالیت های تکتونیکی در منطقه ای ویژه به کار می روند. البته این بررسی ها در مناطق متشکل از سنگ های آتشفشانی از حساسیت بیشتری به ویژه در تعریف دقیق مرز زیرحوضه ها برخوردار است. در این مطالعه گستره ای متشکل از رخنمون سنگ های آتشفشانی و نهشته های جوان که در جنوب سلفچگان و در مرز استان های قم-مرکزی قرار دارد، برای مشخص کردن فعالیت های نئوتکتونیکی بر اساس شش شاخص مورفومتری گرادیان طولی رودخانه (SL)، نسبت پهنای کف دره به عمق (Vf)، انتگرال هیپسومتری (Hi)، شکل حوضه آبریز (Bs)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af) و تقارن توپوگرافی عرضی (T) موردبررسی قرار گرفت. درنهایت پس از محاسبه شاخص ها با میانگین گرفتن از آن ها و محاسبه شاخص فعالیت نسبی (Iat) گستره از لحاظ فعالیت به چهار رده تقسیم شد که در این تقسیم بندی رده های 1 تا 4 به ترتیب بیانگر بیشترین تا کم ترین فعالیت زمین ساختی است که بر این اساس مشخص شد که 86/2 درصد حوضه ها در رده 2، 43/51 درصد حوضه ها در رده 3 و 71/45 درصد حوضه ها در رده 4 جای می گیرند.