فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۵۰۰ مورد.
مدل سازی و بررسی تغییرات کاربری اراضی شهرستان رامیان در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییر کاربری اراضی و پوشش زمین به چالش مهمی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. این تغییرات تاثیر مستقیمی بر اجزای محیط زیست از جمله خاک، آب و اتمسفر دارد. از این رو بررسی تغییرات کاربری اراضی نقش اساسی در مطالعات زیست محیطی جهان ایفا می کند. از طرفی مدلسازی و شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی نقش مهمی در مدیریت منابع داشته و مدیران را در برنامه ریزی بهتر کاربری اراضی یاری می دهد. در این پژوهش ابتدا روش طبقه بندی تلفیقی کاربری اراضی در شهرستان رامیان واقع در استان گلستان ارزیابی گردید. سپس تغییرات کاربری بین سال های 2000 تا 2012 با استفاده از تکنیک سنجش از دور مشخص شد. تقاضای کاربری برای سال های آینده بر اساس برون یابی تغییرات گذشته کاربری اراضی محاسبه شد. با استفاده از رگرسیون لجیستیک نقش عوامل موثر بر کاربری اراضی بررسی گردید. در نهایت الگوی کاربری اراضی در رامیان برای سال 2030 بر اساس نقشه های واقعی کاربری سال 2000 و 2012 با استفاده از تخصیص مکانی مدل CLUE-s شبیه سازی گردید. نتایج تحقیق نشان داد که روش کلاسه بندی تلفیقی روش مناسبی برای تهیه نقشه کاربری اراضی می باشد. یافته ها همچنین نشان داد مهمترین تغییرات کاربری در شهرستان رامیان تبدیل جنگل ها و مراتع به زمین های کشاورزی و مسکونی بوده است.
اجرای مدل اکولوژیک کشاورزی با استفاده ازAHP و FAHPدر محیط GIS (مطالعة موردی: منطقه خائیز بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره برداری بهینه و مفید از منابع طبیعی و ساماندهی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی آنها، نقش مهمی در مدیریت محیط زیست و جلوگیری از تخریب آنها در راستای توسعه پایدار دارد. ارزیابی توان اکولوژیکی به عنوان هستة مطالعات زیست محیطی ، بستر مناسبی برای برنامه ریزی زیست محیطی فراهم می آورد. در این زمینه، سیستم اطلاعات جغرافیایی با توانایی بالا در مدیریت و ارائة ستاده های جدید به عنوان ابزاری کارامد در برنامه ریزی زیست محیطی مطرح می شود. در این پژوهش، با استفاده از معیارهای خاک، اقلیم، درصد شیب، تیپ پوشش گیاهی و منبع آبی، توان اکولوژیک کشاورزی منطقه خائیز با استفاده از روش های تصمیم-گیری چند معیاره در محیط GIS ارزیابی شد. بدین منظور از روش های Buckley FUZZY AHP ، AHP و توابع عضویت فازی برای استاندارد سازی و تعیین وزن معیارها استفاده شد. نتایج نشان داد در روش FAHP تنها 3 درصد از مساحت منطقه برای کاربری کشاورزی مساعد است که با واقعیت سازگاری بیشتری دارد در صورتی که در روش AHP، 10 درصد از مساحت منطقه مساعد دیده شده است. بنابراین روش FUZZY AHP قابلیت بالاتری در تعیین مناطق مناسب برای کاربری کشاورزی دارد.
ارزیابی توان محیطی استان آذربایجان غربی برای کشت کلزا بر اساس روش AHP و مدل TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلزا با اختصاص 15 درصد کل تولید روغن گیاهی در جهان بعد از سویا و نخل روغنی، مقام سوم را در بین دانه های روغنی به خود اختصاص داده است. اقلیم، توپوگرافی، خاک و استعداد اراضی از مهم ترین مولفه های محیطی هستند که استعداد و قابلیت تولید محصول زراعی در یک منطقه به آن ها وابسته است. در این تحقیق سعی شده است با ارزیابی تناسب اراضی بر اساس این معیارها، اراضی مستعد ک شت کلزا در سطح استان آذربایجان غربی شناسایی ش ود. در تحقیق حاضر از داده های اقلیمی از قبیل دما، بارش، درجه روز، رطوبت نسبی، تعداد روز یخبندان، و ساعات آفتابی، ایستگاه های سینوپتیک و باران سنجی سطح استان از بدو تاسیس تا سال 1388 مربوط به هر یک از مراحل فنولوژیکی رشد کلزا و داده های منابع زمینی از قبیل لایه های توپوگرافی، قابلیت اراضی، عمق خاک و کاربری اراضی، استفاده شده، و مطالعه و بررسی هر یک از آن ها در رابطه با نیازهای اقلیمی و اکولوژیکی کلزا صورت گرفت. سپس با استفاده از روش واسطه یابی کریجینگ در نرم افزار Arc GIS 9.3 هر یک از نقشه های عناصر اقلیمی تهیه و لایه های اطلاعاتی طبقه بندی شدند. به منظور اولویت بندی و ارزیابی معیارها و لایه های اطلاعاتی در رابطه با هم و تعیین وزن آنها از روش AHP استفاده شد. سپس ترکیب و تحلیل فضایی اطلاعات با استفاده از مدل TOPSIS در محیط GIS صورت گرفت و لایه نهایی ارزیابی توان محیطی برای کشت کلزا تهیه شد. بر اساس نتایج به دست آمده، اراضی استان از نظر پتانسیل اقلیمی و محیطی برای کشت کلزا به چهار طبقه خیلی مناسب (6/18%)، مناسب (4/34%)، متوسط (1/32%) و ضعیف (7/14%) تقسیم بندی شدند.
آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی با پردازش شیءگرای تصاویر ماهواره ای با استفاده از نرم افزاز Idrisi selvi (مطالعه موردی: منطقه آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براثرفعالیت های انسانی وپدیده های طبیعی چهره زمین همواره دستخوش تغییر می شود. ازاینروبرای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی ازضروریات محسوب می شود. تحقیق حاضرباهدف آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی منطقه آبدانان درطی دوره زمانی25ساله انجام شد.برای انجام تحقیق از تصاویر سال 1364، 1379 و 1389 سنجنده TM، ETM+ و TMماهواره لندست استفاده شده وپس ازانجام تصحیحات موردنیاز درمرحله پیش پردازش،باطبقه بندی شیءگراتصاویردرمحیط نرم افزار Idrisi Selvi، نقشه آشکارسازی تغییرات تهیه شده ونتایج نهایی ارائه شده است. نتایج حاصله نشان می دهد در فاصله سال های 1364 تا 1389، شاهد روند کاهشی اراضی با پوشش مرتعی متوسط و خوب هستیم که بیانگر روند کلی تخریب در منطقه از طریق جایگزین شدن مراتع متوسط و خوب توسط کاربری های مرتع فقیر و اراضی بایر هستیم. ضرایب ارزیابی صحت استخراج شده (دقت کل و ضریب کاپا به ترتیب 95% و 94/0)،نشاندهنده دقت بالای این روش طبقه بندی است. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق پیشنهاد می شود که روش طبقه بندی شیءگرا در تهیه نقشه های پوشش/کاربری اراضی و همچنین آشکارسازی تغییرات مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی نظامهای بهره برداری از زمین در ایران (قسمت دوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد برنامه ریزی و سیاست گذاری مدل های برنامه ریزی،سیاست ها
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن تاریخ توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای کشاورزی و کاربری اراضی برنامه ریزی و توسعه ناحیه ای
اثر مخارج تحقیقات بخش کشاورزی بر فقر روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت تحقیقات کشاورزی در نرخ بازده اقتصادی و کاهش فقر روستایی مطالعه حاضر، با هدف تعیین اثر تحقیقات بخش کشاورزی بر فقر روستایی انجام شده است. در این راستا، ابتدا با استفاده از آمارهای سری زمانی برای دوره 1350-1386 سیستم معادلاتی شامل توابع فقر روستایی، قیمت خوراکی ها، ارزش افزوده زراعی و باغی و دامی به روش حداقل مربعات سه مرحله ای برآورد شد. نتایج برآورد معادلات بیانگر اثر مثبت هزینه تحقیقات و موجودی سرمایه کشاورزی و اثر منفی نیروی کار بر ارزش افزوده زراعی و باغی و دامی است. رابطه ارزش افزوده زراعی و باغی و دامی با قیمت مواد خوراکی، منفی است. از طرفی ضریب جینی و قیمت خوراکی ها دارای اثر مستقیم، و درآمد خانوارهای روستایی دارای اثر عکس بر میزان فقر مطلق روستایی هستند. بنابراین، با توجه به تاثیر زنجیره ای این متغیرها، نتیجه می گیریم که بین مخارج تحقیقات کشاورزی و فقر مطلق روستایی رابطه ای منفی وجود دارد.
ناحیه بندی اقلیم کشاورزی محصول گندم در استان خراسان رضوی بر اساس دما و بارش با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش و دما دو عنصر اصلی در زراعت می باشند لذا پهنه بندی اقلیم زراعی گندم دیم با توجه به این عناصر هدف این پژوهش قرار گرفت. در این تحقیق از آمار بلند مدت 40 ایستگاه هواشناسی استفاده شد. ابتدا برنامه ای در محیط میکروسافت ویژوال استودیو به زبان C #. net 2005 نوشته شد. سپس برای اطمینان از کیفیت همگنی داده های مذکور، آزمون همگنی و کنترل کیفی داده ها به روش غیر گرافیکی (ران تست) انجام گردید. برای بازسازی داده ها روش نسبتها و تفاضل ها مورد استفاده قرار گرفت. همچنین برای هماهنگی در تلفیق داده ها و ایجاد نقاط کمکی برای پیدا کردن مناطق هم باران و هم دما، از شیوه درون یابی به روش کریجینگ استفاده گردید. برای بارش های پاییزی در هر نقطه از استان با استفاده از فرمول تجربی ویبول تاریخ کاشتی با احتمال بیش از 75 درصد پیشنهاد شد و سپس زمان شروع وخاتمه مراحل مختلف رشد گندم با توجه به مجموع واحد های حرارتی مورد نظر تعیین گردید. سپس از عنصر بارش، نقشه های هم ارزش اقلیمی بارش سالانه، بارش دوره جوانه زنی، دوره گل دهی و دوره پرشدن دانه تهیه گردید همچنین نقشه های دمای مناسب جوانه زنی، تنش های حرارتی در طول دوره گلدهی و پر شدن دانه تهیه شد. در نهایت با تلفیق نقشه ها در محیط GIS نقشه پهنه بندی کشت گندم دیم استخراج گردید که در آن چهار پهنه خیلی ضعیف، ضعیف، متوسط و مناسب دیده می شود. بر اساس این نقشه مناطق مناسب عمدتاً در شمال و تا حدودی در مرکز استان قرار دارند نواحی شرقی و بخشهایی از مرکز استان جزو مناطق متوسط محسوب شده وقسمتهای جنوبی و غربی استان فاقد استعداد لازم جهت کشت این محصول بصورت دیم می باشند.
مدیریت بحران و مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت با استفاده از منطق فازی و مدل تحلیل شبکه ای (مطالعه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً مخاطرات محیطی سالانه خسارات مالی و جانی فراوانی به همراه می آورد و یکی از ضروری ترین اقدامات در این زمینه، به کارگیری اصول مدیریت بحران است. اولین و مهم ترین نیاز اساسی آسیب دیدگان ناشی از مخاطرات محیطی داشتن یک سرپناه می باشد و در واقع اسکان موقت ازجمله اقدامات مهم مدیریت بحران است. بدین منظور در این پژوهش به مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت شهر پیرانشهر با استفاده از الگوریتم فازی و مدل ANP پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال1390، طرح های جامع و تفصیلی شهر و سایر یافته های مرتبط با موضوع اخذ گردیده است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای AUTO CAD، ARC GIS، Super Decisions، IDRISI استفاده شده است. پس از تعیین معیارهای مؤثر در امر مکان یابی اسکان موقت به تهیه لایه ها و نقشه های مختلف شامل ده لایه تراکم جمعیت، هم جواری کاربری ها، آسیب پذیری، دسترسی به راه، مراکز درمانی، مراکز آموزشی، مراکز انتظامی، فضای سبز، اراضی بایر و ایستگاه های آتش نشانی اقدام شد. سپس نقشه مکان های مناسب جهت اسکان موقت تهیه و با تلفیق این لایه ها به ارائه نقشه نهایی تدقیق شده مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت در پیرانشهر اقدام شد. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که در مجموع 17 هکتار از اراضی شهری متشکل از 4 پارک، 7 مدرسه و چند قطعه زمین بایر به عنوان بهترین مکان ها و با سازگاری بسیار بالا به عنوان پایگاه های اسکان موقت قابل برنامه ریزی هستند.
پیامدهای تعارض مالکیت بر بهره برداری از اراضی کشاورزی (مطالعة موردی: بخش ماهیدشت شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقاله حاضر با هدف شناسایی تأثیر تعارض های حقوقی مالکیت اراضی زراعی بر کیفیت بهره برداری از اراضی کشاورزی در بخش ماهیدشت انجام گرفته است. شناخت این پیامدها ضمن روشن کردن اهمّیت آن ها در اقتصاد روستایی، زمینه مناسبی برای برنامه ریزان در راستای ارائه راه کارهای مفید در مقابله با عوارض منفی این مسأله خواهد بود.
روش: پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تکیه بر داده های اسنادی و میدانی انجام گرفته است. مؤلفّه های مورد مطالعه عبارت اند از: درآمد و سرمایه گذاری، مشارکت و اشتغال، الگوی کشت، مدیریت زمین و فرآیند تولید. بهره برداران زراعی بخش ماهیدشت، جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند که با استفاده از روش قضاوتی ۲۰۰ بهره بردار زراعی به عنوان حجم نمونه انتخاب و در دو گروه ۱۰۰ نفری درگیر تعارض ملکی زراعی و بدون تعارض ملکی زراعی در ۸ روستای بخش با ابزار پرسش نامه مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد، تعارض مالکیت زراعی در همه مؤلّفه های یادشده، تأثیر منفی بر بهره وری کشاورزی گذاشته است. گروه های مورد مطالعه از نظر این مؤلّفه ها دارای تفاوت معناداری با سطح اطمینان ۹۹ درصد هستند. در صورتی که تفاوت معناداری میان روستاهای مورد مطالعه تأیید نشده است.
محدودیت پژوهش: نبود مبانی نظری و پیشینه کافی مرتبط با موضوع پژوهش به عنوان محدودیت مطرح است.
راه کارهای عملی: اصلاح نظام ارث بری با استفاده از نظر فقها و حقوق دانان از یک سو و نیز اقداماتی نظیر کاهش دیوان سالاری و زمان رسیدگی در بررسی این گونه دعاوی از سوی مراجع قضایی، ترویج و توسع یکپارچه سازی اراضی زراعی و توسعه تعاونی های تولید می تواند در این زمینه راه گشا باشد.
اصالت و ارزش: سیاست گذاران و برنامه ریزان مسائل روستایی و نیز اداراتی نظیر جهاد کشاورزی و دادگستری که به صورت مستقیم با امور روستا و دعاوی حقوقی کشاورزان در ارتباط هستند، می توانند از نتایج تحقیق حاضر در راستای برنامه های خود استفاده کنند.
سنجش سطوح توسعه کشاورزی روستاهای دهستان قراتوره با استفاده از تکنیک تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از الزامات و چالش های اساسی برنامه ریزان توسعه، شناخت وضعیت و تنگناهای توسعه هر منطقه با استفاده از شاخص های زمینه موردنظر است تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه و در سطح توسعه یافتگی هر منطقه تخصیص داد و برنامه ریزی و سیاست گزاری درستی در جهت حل مشکلات و نارسایی های مناطق کمتر توسعه یافته انجام داد. ازاین رو هدف از انجام این تحقیق، بررسی وضعیت توسعه یافتگی کشاورزی روستاهای دهستان قراتوره و رتبه بندی این روستاها ازلحاظ برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی و تعیین برخوردارترین و محروم ترین آن ها و نشان دادن اولویت های توسعه کشاورزی در منطقه است.
روش: در این تحقیق با استفاده از بررسی منابع و مطالعات میدانی، تعداد 47 شاخص توسعه کشاورزی تدوین شد، سپس وزن شاخص ها با استفاده از آنتروپی تعیین و درنهایت به رتبه بندی روستاها با بهره گیری از روش TOPSIS اقدام گردید. در نهایت با استفاده از مدل موریس مقایسه ای تطبیقی انجام شد.
یافته ها: نتایج تاپسیس نشان داد روستاهای دهستان با توجه به ضریب توسعه (Ci+)، به سه سطح توسعه یافته (3 روستا)، درحال توسعه (11 روستا) و کمتر توسعه یافته (13 روستا)، طبقه بندی شدند. همچنین، برای تبیین میزان نابرابری در ابعاد مختلفِ توسعه کشاورزی، ضریب پراکندگی مربوط به هر بخش محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین نابرابری روستاها به ترتیب مربوط به بخش های منابع آب و آبیاری و دامپروری است.
محدودیت ها/ راهبردها: به دلیل نبود برخی اطلاعات، تعدادی از شاخص های مهم کنار گذاشته شدند.
راهکارهای عملی: با توجه به این که این دهستان قطب کشاورزی است می توان با مدیریت صحیح منابع طبیعی و تربیت نیروی انسانی متخصص، کشاورزی ترکیبی (ترکیبی از دامداری در کنار زراعت و باغداری) را که باعث بهبود معیشت و درآمد مردم در زمانی که یکی از این سه دچار رکود می شود را بکار برد و کشاورزی را رونق بخشید.
اصالت و ارزش: از کاربردهای این پژوهش، کمک در توزیع اعتبارات کشاورزی بین مناطق روستایی این دهستان از کشور می باشد.
ارزیابی اثر تغییر کاربری اراضی از جنگل به کشاورزی بر برخی ویژگی های شیمیایی خاک (مورد مطالعه: منطقه زرین آباد ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی از جنگل هیرکانی به اراضی کشاورزی دیم (کلزا) و آبی (شالیزار) بر برخی ویژگی های شیمیایی خاک در منطقة زرین آباد ساری، از هر کاربری در چهار تکرار از دو عمق 0-20 و20-50 سانتی متر نمونه برداری شد. براساس نتایج، تغییر کاربری اراضی جنگل به شالیزار سبب افزایش مقدار واکنش خاک از 43/6 به 52/7 شد؛ اما تبدیل آن به کشت دیم (کلزا) اثر معنا داری بر واکنش خاک نداشت. تغییر کاربری اراضی جنگل به دیم به کاهش 5/46 درصدی کربن آلی منجر شد که این کاهش در تبدیل جنگل به شالیزار، 38 درصد بود. مقدار نیتروژن نیز طی تغییر اراضی جنگل به کشت دیم کاهش یافت؛ اما این کاهش در تبدیل آن به شالیزار معنادار نبود. تغییر کاربری سبب افزایش چهار برابری مقدار فسفر جذب شدنی در اراضی دیم و افزایش دوبرابری در اراضی تبدیل شده به شالیزار شد؛ اما بر مقدار پتاسیم جذب شدنی و ظرفیت تبادل کاتیونی خاک اثری نداشت. کمترین مقدار قابلیت هدایت الکتریکی، در کشت دیم مشاهده شد. بنابراین، پیشنهاد می شود که هرگونه تغییر کاربری در منطقه با احتیاط صورت گیرد و در اراضی تغییریافته، با به کارگیری شیوه های کارامد مدیریت اراضی، اثرهای نامطلوب حاصل از تغییر کاربری تعدیل شود.