فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف کلی این تحقیق، بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تمایل کشاورزان به پذیرش کشت سیر ارگانیک در استان همدان می باشد.
روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، جزو تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان تولید کننده سیر در استان همدان تشکیل می دهند. در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 163 کشاورز برآورد شده است. برای گردآوری داده-های مربوطه از پرسش نامه استفاده شده است. روایی محتوایی آن به کمک گروهی از اعضای هیأت علمی دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی مورد تأیید قرار گرفت. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 72/0 الی 83/0 محاسبه شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای میزان تقاضا برای سیر ارگانیک، میزان در دسترس بودن بذر برای تولید سیر ارگانیک، هزینه های تولید سیر ارگانیک و وجود بازار مناسب برای فروش سیر ارگانیک با تمایل کشاورزان به پذیرش کشت سیر ارگانیک، رابطه معنی داری وجود دارد و وجود روحیه محافظه کاری در بین کشاورزان بر تمایل به پذیرش کشت سیر ارگانیک تأثیر منفی می گذارد.
محدودیت ها: دسترسی به کشاورزان و کسب اطلاعات در راستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها ی تحقیق، فراهم کردن تسهیلات برای کشاورزان جهت تولید محصولات ارگانیک، برگزاری نمایشگاه ها و تیزرهای تلویزیونی و رادیویی و پخش بروشور در بین کشاورزان تا حد زیادی تمایل کشاورزان را برای پذیرش کشت سیر ارگانیک افزایش می دهد.
اصالت و ارزش: نو آوری این مقاله در شناسایی عواملی که می تواند پذیرش کشاورزی ارگانیک را در منطقه تسریع بخشد، می باشد. تا کنون چنین تحقیقی در این منطقه انجام نشده و نتایج حاصل می تواند راهگشای اتخاذ تصمیمات و اقدامات مسؤولان نهادها از جمله جهاد کشاورزی در سازمان دهی و حلّ مسائل مربوط به کشت سیر ارگانیک شود؛ به طوری که پیامدهای نهایی آن نصیب کشاورزان شود.
حداقل معیشت در مناطق روستایی استان خوزستان (1388-1358)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر، رفتار مصرف کنندگان مناطق روستایی استان خوزستان از طریق سیستم مخارج خطی مبتنی بر تابع مطلوبیت استون گری و با روش گشتاورهای تعمیم یافته بررسی می شود. بر اساس نتایج حاصل از تخمین، حداقل معیشت ماهانه برای خانوار روستایی استان خوزستان (متوسط بعد خانوار 9/6 نفر)، در سال 1358 معادل 3/253634 ریال بود، که در سال 1388 به 44164773 ریال رسید. ترکیب سبد حداقل معاش برای خانوارهای روستایی نشان می دهد که گروه خوراکی دارای بیشترین وزن است و گروه حمل ونقل و ارتباطات کمترین سهم را به خود اختصاص داده اند. گروه های خوراک، پوشاک، مسکن و تفریحات و سرگرمی کالاهای ضروری قلمداد می شوند و گروه های حمل ونقل و ارتباطات، بهداشت و درمان، و کالاهای متفرقه کالای لوکس هستند. جدول کشش های متقاطع خانوارهای روستایی نشان داد که با افزایش قیمت سایر کالاها، بیشترین کاهش مصرف در ارتباطات رخ می دهد و کمترین کاهش در مصرف مربوط به پوشاک و تفریح می شود.
مقایسه کارآیی روش های تصمیم گیری چند شاخصه AHPو تاپسیس به منظور تعیین نواحی مستعد کشت محصول پسته در دشت مختاران شهرستان بیرجند در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محصول پسته به عنوان یکی از محصولات پربازده و دارای مقاومت زیاد در برابر خشکی و شوری، نقش قابل توجهی در وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشاورزان مناطق خشک و نیمه خشک دارد. دشت مختاران در خراسان جنوبی از جمله مناطقی است که کشت این محصول در آن تمرکز فراوانی یافته است. تحقیق حاضر تلاش داشته تا ضمن پهنهبندی نواحی مستعد کشت پسته با روشهای تصمیمگیری چند شاخصهای AHP و تاپسیس در محیط GIS، مناسبترین متد را از میان آن دو روش شناسایی و معرفی نماید. این پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی میباشد که پس از جمعآوری اطلاعات و لایههای مختلف و آمادهسازی آنها، از دو روش نامبرده جهت تعیین نواحی مستعد کشت بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد بر اساس روش AHP بخش عمده دشت مختاران برای کشت پسته با محدودیت متوسط، کم و بدون محدودیت هستند اما در روش تاپسیس بیشتر مناطق این دشت با محدودیت متوسط، نسبتاً شدید و محدودیت شدید تشخیص داده شدهاند. تطبیق موقعیت جغرافیایی پهنههای تعیین شده از دو روش مزبور نیز موید عدم یکسانی موقعیت این پهنهها به ویژه در نواحی بودن محدودیت برای کشت پسته در دشت مورد مطالعه است. با توجه به این که روش AHP نسبت به روش تاپسیس نواحی بیشتری را مستعد کشت پسته در دشت مختاران معرفی نموده و هم چنین نواحی مستعد معرفی شده در آن، با وضع موجود کشت پسته در این منطقه انطباق بیشتری دارد میتوان گفت از کارآیی بیشتری در راستای مکانیابی نواحی مستعد کشت محصولات کشاورزی برخوردار است.
تبیین عوامل مؤثّر بر توانمندسازی روستاییان در توسعه ی کارآفرینی(مطالعه ی موردی: بخش های زند و سامن شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی به عنوان ابزاری است در دست برنامه ریزان که جوامع را به سمت توسعه پیش ببرند. از آنجاکه همه ی جوامع یا همه ی افراد درون یک کشور، برای دستیابی به شرایط کارآفرینی موقعیّت مساوی ندارند، باید شرایط لازم را برای توسعه ی کارآفرینی در سرزمین، ایجاد کرد. منطقه ی مورد مطالعه در این پژوهش، بخش های زند و سامن شهرستان ملایر است. روستاییان این ناحیه، شرایط مطلوبی برای کارآفرینی ندارند. بنابراین، توانمندسازی رسالتی است که برای پرکردن این خلأ تعریف شده است. در این پژوهش شرایطی که شایستگی لازم را در افراد برای تصمیم به ایجاد یا توسعه ی کسب و کار به وجود می آورد، در دو گروه فردی و محیطی با چهارده متغیّر تعریف شده اند. جامعه ی مورد مطالعه در این تحقیق کارآفرینان روستایی هستند که حدّاقل دارای سه سال سابقه ی فعّالیّت موفّق در کسب و کار کنونی بوده و کار آنان به نوعی با نوآوری آغاز شده و تداوم این روند در فعّالیّت آنان قابل مشاهده است. برای جمع آوری داده ها از توزیع پرسشنامه در بین 53 نفر کارآفرین در دسترس در ناحیه استفاده شده است. برای فراهم کردن امکان مقایسه ی نتایج، همین تعداد از روستاییان ساکن در محدوده ی مورد مطالعه، به عنوان گروه کنترل مشارکت داده شدند. داده پردازی و تحلیل داده ها باکمک نرم افزار SPSS صورت گرفت. روش مورد استفاده در هر دو گروه، تحلیل عاملی از طریق تحلیل مؤلّفه های اصلی بود. از بررسی مربوط به گروه کارآفرینان تعداد ده عامل مؤثّر بر افزایش توانمندی روستاییان برای توسعه ی کارآفرینی شناسایی شدند. این عوامل به ترتیب اولویت در تأثیر عبارت اند از: عامل پشتکار، عامل سازمانی، مالی و اقتصادی، آموزش و الگوی نقش، استقلال فردی، تجربه های قبلی، خلاّقیّت، احساس موفّقیّت و عامل مرکز کنترل درونی. درنتیجه می توان گفت وجود عوامل فردی و محیطی یاد شده در افزایش توانمندی روستاییان برای ایجاد و توسعه ی کسب و کار تأثیر دارد. عوامل مؤثّر از منظر گروه کنترل در این تحقیق عبارت اند از: عامل سازمانی، عامل منابع مالی و اقتصادی، عامل مهارت و دانش، عامل خانواده، عامل عزّت نفس، عامل مشارکت اجتماعی و عامل زیرساختی.
سنجش وضعیت توسعه کارآفرینی گردشگری در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش لاریجان شهرستان آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد بسیار مهم نظریه های توسعه پایدار روستایی، توسعه اقتصادی در کنار توسعه اجتماعی و اکولوژیک است. در این میان، گردشگری در جوامع روستایی، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی آن ها دارد. یکی از مهم ترین عوامل توسعه گردشگری در روستاها، توجه به کارآفرینی گردشگری است. بدین صورت که کارآفرینی گردشگری، با ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و درنتیجه در توسعه روستایی دارد. متنوع سازی اقتصاد روستایی، تنها با القا از بیرون محقق نمی شود. کارآفرینان محیط های روستایی باید خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفادة بهینه از آن ها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط روستایی به ارمغان بیاورند. از این رو، این مطالعه با هدف ارزیابی توسعه کارآفرینی در بحث گردشگری روستایی انجام گرفته است. محدوده مورد مطالعه شامل روستاهای بخش لاریجان شهرستان آمل در استان مازندران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعة مورد مطالعه، شامل مشارکت کنندگان در فعالیت های گردشگری منطقه است که از میان آن ها 80 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. مطابق نتایج، شاخص های دسترسی به زیرساخت های فیزیکی، فضای اجتماعی و میزان اعتمادبه نفس، مطلوبیت بالایی در روستاهای مورد مطالعه دارند، اما شاخص های دسترسی به آموزش، مشاوره و تجربیات، مهارت و دانش، دسترسی به سرمایه، نوآوری و خلاقیت، آینده نگری، تولید، فروش و بازاریابی تولیدات، در وضعیت مناسبی نیستند.
ارزیابی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گردشگری خانه های دوم (مطالعه موردی: روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین انواع گونه های گردشگری روستایی موجود در کشور، گردشگری خانه های دوم مهم ترین شکل آن است. در این نوشتار تلاش شده عوامل مؤثر اقتصادی و اجتماعی حاصل از گردشگری خانه دوم با توجه به نظرات پرسش شوندگان از گسترش این نوع گردشگری در روستاهای مورد مطالعه، شناسایی شود. مطالعه مورد نظر در روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل انجام گرفته است. پژوهش پیش رو از دید هدف کاربردی و از نوع پژوهش های پس رویدادی است. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه ای گردآوری شده است که روایی آن با استفاده از فرمول کرونباخ با 80 درصد به تأیید رسیده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان دائمی روستا، ساکنان خانه های دوم در روستا و مسئولان امر گردشگری هستند. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی با حجم نمونه 60 نفر (روش کوکران) استفاده شده و برای تحلیل متغیرهای آن، متناسب با نوع داده ها، از نرم افزار اس.پی.اس.اس. استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گردشگری آثار مثبت و منفی مختلفی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی منطقه برجای گذاشته است، مهم ترین آنها با توجه به دیدگاه کلی پرسش شوندگان درخصوص گسترش این نوع گردشگری در منطقه، به ترتیب در بُعد اقتصادی، افزایش شغل های فصلی مرتبط با گردشگری و در بُعد اجتماعی، افزایش امکانات محلی و افزایش رفتارهای ضد اجتماعی و متضاد با فرهنگ بومی است. بیشترین واگرایی در دیدگاه پرسش شوندگان در زمینه تأثیرگذاری عوامل اجتماعی و بیشترین همگرایی در زمینه تأثیرگذاری عوامل اقتصادی گردشگری خانه های دوم مشاهده شد. مسئولان بیشترین موافقت را با گسترش خانه های دوم داشتند و در رتبه بعدی، ساکنان خانه های دوم و مردم محلی، مخالف ترین گروه با گسترش این نوع گردشگری بوده اند. ساکنان دائم در روستا با وجود آگاهی از آثار مثبت اقتصادی حاصل از گردشگری، به دلیل آثار منفی آن بر ابعاد اجتماعی منطقه، با تداوم روند کنونی گسترش گردشگری مخالف هستند.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعة مکانیزاسیون در نواحی روستایی (مطالعة موردی: دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش کشاورزی برای تأمین امنیت غذایی جامعه و ایفای نقش مؤثر در تقویت استقلال ملی، نیازمند گذر سریع از مرحله تولید معیشتی و سنتی به مرحله تولید پیشرفته و تجاری است. مکانیزاسیون رویکردی است که دستیابی بخش کشاورزی به مرحله تولید تجاری را ممکن می سازد و از ارکان کشاورزی مدرن به شمار می آید. بدون مکانیزاسیون، چشم انداز روشنی از کشاورزی پویا و پایدار که بتواند نیازهای غذایی را معقولانه برطرف سازد، متصور نیست. توسعة مکانیزاسیون در جوامع کشاورزی و به ویژه در نواحی روستایی کشور با مشکلاتی همراه بوده است که شناخت عوامل مؤثر بر آن می تواند به برنامه ریزی برای رفع آنها کمک کند. از این رو در تحقیق حاضر به بررسی علل توسعه نیافتگی مکانیزاسیون در نواحی روستایی دهستان غنی بیگلو در شهرستان زنجان پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی است و به صورت توصیفی- تحلیلی، به روش پیمایشی انجام شده است. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) صورت گرفته است. جامعة آماری، 2330 بهره بردار کشاورز روستاهای دهستان غنی بیگلوی شهرستان زنجان است که طبق فرمول کوکران تعداد نمونة لازم برای تکمیل پرسشنامه، 300 کشاورز تعیین گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با آزمون تحلیل عاملی و همبستگی پیرسون انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که شیوة تولید، درآمد و اشتغال از مهم ترین علل توسعه نیافتگی مکانیزاسیون در منطقة مطالعه شده است.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر موفقیت زنان کارآفرین قالی باف استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی مؤلفه های مؤثر بر موفقیت زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی و ابزار تحقیق پرسشنامه بود. جامعه آماری تحقیق شامل دویست نفر از زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی استان مازندران بود که 127 نفر به عنوان نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در نهایت، 120 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شد. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که اکثر پاسخ گویان میزان موفقیت زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی را در سطح متوسط ارزیابی کردند. همچنین، نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده مثبت و معنی دار بودن رابطه درآمد سالانه، سابقه فعالیت قالی بافی ، عوامل شخصیتی، مشارکت اجتماعی، عوامل قانون گذاری، منابع اطلاعاتی، مدت زمان آموزش بازاریابی و سن با موفقیت زنان کارآفرین مجتمع های قالی بافی بود؛ همچنین، میزان تأثیر تسهیلات بانکی در کارآفرینی، میزان ساعات دوره آموزشی مدیریت مالی، میزان ساعات دوره آموزشی کسب وکار و میزان ساعات دوره آموزشی مدیریت راهبردی با موفقیت زنان کارآفرین رابطه منفی و معنی دار داشتند. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که مشارکت اجتماعی، عوامل شخصیتی، درآمد سالانه، عوامل قانون گذاری، منابع اطلاعاتی و ساعات دوره آموزشی کسب وکار 90/98 درصد از تغییرات میزان موفقیت زنان کارآفرین قالی باف را تبیین می کنند.
ارائه ی مدل آمایشی راهکارهای بهبود معیشت روستاییان با تأکید بر امنیت پایدار (محدوده ی اجرای CSP جازموریان در جنوب کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه امنیت جوامع با ابعاد نظامی، معیشتی، محیطی و اجتماعی- فرهنگی جوامع پیوند خورده است و امنیت پایدار بدون تأمین اشتغال مطمئن و درآمدزا محقق نخواهد شد. جوامعی که امنیت پایدار و اقتصاد پایدار را به عنوان یک رسالت راهبردی نگاه می کنند شناسایی، تقویت و بالفعل سازی ظرفیت های انسانی، سازمانی، فضایی- مکانی و... را برای تحقق اشتغال پایدار در پیش گرفته اند. اجرای CSP در نواحی روستایی یکی از راهکارهای بین المللی برای تحقق اقتصاد و محیط پایدار با رویکرد مشارکتی و آمایشی و منطقه ای است که در سال های اخیر در نواحی روستایی ایران از جمله جازموریان در جنوب کرمان در حال اجراست.
هدف تحقیق حاضر تحلیل عملکرد CSP جازموریان در زمینه اشتغال و ارائه ی مدلی مطلوب برای موفقیت بیشتر چنین برنامه هایی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی با ابزار مشاهده و پرسشنامه گردآوری شدند. جامعه نمونه 8 روستای تحت اجرای CSP و 60 نفر از سرگروه های توسعه عضو CSP می باشد. روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون Anova و Tتک نمونه ای در محیط SPSS است.یافته های تحقیق نشان داد در اکثریت روستاها نرخ موفقیت اشتغال کمتر از 50 درصد بوده است، نتایج Anova نشان داد تفاوت معناداری بین مطلوبیت سیاست های 4 گانه در زمینه ی اشتغال زایی وجود دارد و نتایج آزمون T نشان داد موفقیت مشاغل آموزش محور بیش از مشاغل دیگر است.
براساس یافته های تحقیق سیاست آموزش محور و سپس فضامحور نسبت به سیاست های سازمان محور و تجربه محور در ایجاد اشتغال مؤثرتر بوده اند. ارائه ی الگوی مطوب نیازمند تأکید بر نقاط قوت CSP و رفع ضعف های آن است یعنی مدل مطلوب اشتغال و اقتصاد روستایی علاوه بر رعایت فرآیندی بودن، یکپارچگی و مشارکتی بودن باید براساس واقعیت های انسانی و زیرساختی و مقتضیات محلی، معیارهای مکانی- فضایی و الگوی رفتاری ساکنان هر روستا باشد
ارزیابی کارایی شبکه منطقه ای تولید و جمع آوری شیر در بخش مرکزی شهرستان هشترود با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوندهای فضایی – مکانی در عرصه منطقهای موجب شکلگیری شبکههای مختلف و تعامل دو سویه میان سکونتگاهها روستایی و کانونهای شهری میشود. این شبکهها زمینه ساز شکل گیری روابط متقابل با استفاده از قابلیتهای متنوع و مکمل مراکز مختلف شهری و روستایی و انتقال مازاد محصولات کشاورزی به سوی نقاط شهری و بازارهای مصرف است. پیوند نقاط روستایی با صنایع فرآوری مواد لبنی از طریق واحدها ی تولید و عوامل جمعآوری شیر ایجاد میگردد که زمینهی شکلگیری شبکههای تولید و جمعآوری شیر را فراهم میکند و باعث اتصال عملکرد نواحی کشاورزی به صنایع شهری می شود. این تحقیق با هدف ارزیابی کارایی این شبکه های منطقه ای تولید و جمعآوری شیر انجام گرفته است. برای بررسی این موضوع از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی و پیمایش میدانی استفاده شده است. به منظور بررسی وضع موجود، مکانیابی ایستگاههای جدید و بهینه سازی و اصلاح شبکه از مدل پتانسیل اقتصادی و مدل حمل و نقل با عنایت به رویکرد سیستم پشتیبان تصمیم گیری و با استفاده ترکیبی از نرم افزارهای GIS و GAMS بهره گرفته شده است. نتاج تحقیق بیانگر آن است که شبکه در وضع موجود با کاستی ها و نواقصی از جمله کمبود ایستگاه جمع آوری، پایین بودن ظرفیت برخی ایستگاه ها جهت پذیرش شیر تولیدی، عدم پوشش همه روستا های موجود در محدوده شبکه و کیفیت نامناسب دسترسی ها و نیز طولانی شدن بازه زمانی دسترسی از محل تولید تا ایستگاه مورد نظر مواجه می باشد. لذا با توجه به حجم تولید و ظرفیت ایستگاه های موجود برای کاهش هزینهها و رعایت فاصله استاندارد مسافت طی شده شیر از زمان دوشیده شدن تا نزدیکترین مرکز جمعآوری و کاهش تبعات منفی آن ایستگاه جدیدی در شرق شهرستان مکانیابی و تغییرات لازم دروضع موجود شبکه از طریق تغییر یالهای انتقال جریانها به گرهها اعمال گردید.
تحلیل موانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی مورد: دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت کارآفرینانه در مناطق روستایی، به رغم وجود زمینه های مناسب و متنوع، نهادینه نشده است، زیرا موانع و محدودیت های گوناگون، افراد کارآفرین را به نواحی خارج از سکونتگاههای روستایی ترغیب نموده است. در همین راستا در تحقیق حاضر به بررسی مهمترین موانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان زنجان پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر درجه نظارت و کنترل میدانی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی دهستان غنی بیگلو می باشد، این دهستان در سرشماری سال 1390 دارای 33 روستا، 2330 خانوار و 9843 نفر جمعیت بوده که نمونه مورد بررسی 195 خانوار در 12 روستا از این دهستان است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است و با استفاده از تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل داده ها صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد عامل اقتصادی، فردی و زیرساختی با توجیه 13.64 درصد واریانس، مهمترین مانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی می باشد. ضمن اینکه پایین بودن احساس تعلق مکانی، عدم فرصت های مناسب اشتغال، عدم سرمایه کافی، پایین بودن ریسک اشتغال و امکان تغییر شغل در نواحی روستایی از محدودیت های مهم توسعه کارآفرینی در روستاهای مورد مطالعه بوده است.
تبیین و ارزیابی نقش کارآفرینی در توسعه روستایی با تأکید بر صنایع دستی (مطالعة موردی: روستاهای بخش مرکزی در شهرستان انار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی نقش طرح های کارآفرینی در تحولات اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی با تأکید بر صنایع دستی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان انار می باشد.
روش: توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتاب خانه ای و میدانی استفاده شده است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۱۲۰ خانوار است.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل یافته ها از طریق آزمونT تک نمونه ای و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار spss نشان می دهد که استقرار صنایع دستی در متنوع سازی و ایجاد اشتغال و کسب درآمد در زمینه اقتصادی و کاهش مهاجرت روستایی، بهبود زیرساخت ها و افزایش مشارکت و هم کاری در بعد اجتماعی، در مناطق روستایی منطقه مورد مطالعه تأثیرگذار بوده است. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد که صنایع دستی در توسعه روستایی منطقه مورد نظر به میزان ۷۰/۰اثرگذار می باشد. بر این اساس، از بین ابعاد مطروحه، بعد اقتصادی (۳۳/۳) نسبت به بعد اجتماعی (۲۱/۳) تأثیرگذاری بیش تری در زمینه توسعه روستایی داشته است.
راه بردهای عملی: یکی از راه کارهای عملی در جهت توسعه پایدار روستایی منطقه مورد مطالعه، رشد و توسعه کارآفرینی روستایی از طریق صنایع دستی روستایی است. صنایع دستی در روستاهای بخش مرکزی انار ضمن پرکردن اوقات فراغت و بیکاری روستاییان مانع از مهاجرت های گسترده آن ها می شود.
اصالت وارزش: روستاییان منطقه، قبلاً درآمد قابل توجه ای از کشت و صادرات پسته داشته اند و توجه کم تری به بخش صنایع دستی می کردند؛ اما در چند سال اخیر به سبب خشک سالی های پی در پی و به دنبال آن کاهش درآمد خانوارها، ضرورت دیده می شود که روستاییان را به مشاغل مربوط به صنایع دستی بومی منطقه هدایت کرد تا آثار نامتعادل کننده خشک سالی ها خنثی شود. نتایج این تحقیق برای روستاییان منطقه و متولیان امر توسعه روستایی شهرستان انار کاربرد عملی دارد.
بررسی متغیرهای تمایل به دریافت وام،جهت مقاوم سازی مساکن روستایی دربرابر زلزله (مطالعة موردی: بخش آباده طشک واقع در شهرستان نی ریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناخت متغیرهای مؤثر بر میزان تمایل روستاییان به دریافت وام در فرایند نوسازی و بهسازی مساکن و همچنین، رتبه بندی این متغیرها می باشد.
روش: در این مطالعه، روش تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. برای توصیف داده ها از نرم افزار SPSS و برای تعیین میزان تمایل به دریافت وام از آزمون خی دو، T.Testو Anovaاستفاده شده است. داده ها براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری کوکران، از سطح 300 خانوار نمونه منطقه جمع آوری شده اند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که از شش متغیر موردبررسی، بین پنج متغیر نوع سکونت، سن، سطح تحصیلات، آگاهی از خطر و میزان درآمد، با متغیر وابستة تحقیق؛ یعنی، تمایل به دریافت وام رابطة معنی داری وجود داشت (05/0P).
محدودیت ها/ راهبردها: نداشتن دسترسی به اطلاعات به هنگام در روستاها، از چالش های پژوهش حاضر می باشد.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل توجه به جدول زمان بندی برای اعطای وام به خانوارهای متمایل، تأمین بخشی از نیاز ساختمان سازی با بهای یارانه ای و غیره پیشنهاد شد ه اند.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که با شناسایی متغیرهای تمایل به دریافت وام، مدیران روستایی می توانند برای مقاوم سازی مساکن اقدام کنند.
نقش سرمایه گذاری های مالی در توسعه روستایی با تاکید بر گردشگری خانه های دوم مورد: شهرستان بوئین زهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوندهای روستایی- شهری نقش بسزایی در توسعه روستایی و پویایی آنها ایفا می کند. به طوری که از شهر به مثابه موتور توسعه روستایی یاد شده است. از این رو مناسبات روستا- شهری نیازمند برررسی های جامع به منظور فهم تغییر در ماهیت و شدت این تعاملات در طول زمان است. یکی از نقش های کلیدی مناسبات روستایی- شهری در فرآیند توسعه، مبادلات مالی و پولی و جریان سرمایه در اشکال مختلف اعم از بودجه های عمرانی دولت، انتقال کالاها و انواع سرمایه گذاری های فردی یا خانوادگی است که برای سرمایه گذاری در مناطق روستایی می تواند در اختیار کشاورزان و شاغلین روستایی قرار داده شود. هدف از این پژوهش بررسی روابط شهر- روستا در توسعه روستایی با تاکید بر سرمایه گذاری های فردی در توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه می باشد. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز با تنظیم پرسش نامه و مصاحبه گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق ساکنین دائمی روستاهای مورد مطالعه می باشد که به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ویلکاکسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد کهوجود تفاوت معناداری در همه موارد در دوره قبل و بعد از توسعه و گسترش گردشگری روستایی و سرمایه گذاری در گردشگری است؛ به طوری که بیشترین تفاوت معناداری به مولفه های کیفیت کالبدی روستای محل زندگی و مسکن روستایی و کمترین تفاوت معناداری در مولفه میزان مشارکت مردم روستا در مدیریت عمومی روستا با تاکید بر امور گردشگری بوده است. هم چنین بررسی مدل برازش رگرسیونی نشان می دهد که تاثیر مثبت در رضایت مردم از سرمایه گذاری فردی در توسعه روستایی در روستاهای مورد مطالعه خود تابع اثرات مثبت گردشگری است.
تحلیل محدودیت های تنوع بخشی اقتصاد روستایی مورد: دهستان اشکور علیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع بخشی اقتصاد روستایی، به عنوان ابزاری برای سرعت بخشیدن به توسعه اقتصادی در سطوح مختلف به شمار می آید؛ این رویکرد به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای توسعه و پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی ایران تلقی شده و تأثیر بسزایی در ارتقای رفاه و امنیت اقتصاد منطقه دارد. چرا که ترکیب مطلوب بخش های مختلف اقتصاد در نواحی روستایی، کارایی و بهره وری را در تمامی زمینه های تولیدی با افزایش مواجه می سازد، هدف از این تحقیق، شناخت موانع متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در روستاهای دهستان اشکور علیا در شهرستان رودسر استان گیلان است. منطقه اشکورات رودسر به علت کوهستانی بودن و قرار داشتن در وضعیت انزوای جغرافیایی و دسترسی ضعیف به امکانات و زیرساخت های لازم دارای ناپایداری اقتصادی و اجتماعی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق جامعه آماری، روستاهای دهستان اشکورعلیا(53روستا) در شهرستان رودسر است. جهت تعیین تعداد خانوارهای نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که بر اساس آن، تعداد نمونه ها 285، تعیین شد و پس از سنجش روایی (نظرات خبرگانی از اعضای هیئت علمی ) و پایایی ( ضریب آلفای 0.781) پرسشنامه در میان خانوارهای روستاهای نمونه تکمیل شد. به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش متغیرهای مورد تحقیق، از روش های پیمایشی و اسنادی بهره گرفته شده و برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها، از آزمون های آماری نظیر تحلیل های رگرسیونی چندگانه با روش گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که موانع زیرساختی و نهادی با ضریب تأثیر 0.633،عوامل محیطی، با 449/0 ، عوامل اقتصادی با 106/0 و عوامل اجتماعی با ، 093/0 در عدم تنوع اقتصادی نواحی روستایی منطقه نقش دارند.
تحلیل اثرات اقتصادی تبدیل روستاها به شهر مورد: شهر محمودآباد در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دهه 1370 خورشیدی، شکل گیری مراکز شهری کوچک به عنوان راهبردی برای بهبود وضعیت اقتصادی و رسیدن به عدالت اجتماعی در مناطق روستایی ایران، نمود بیشتری یافت؛ چرا که شهرهای کوچک از حیث اقتصادی، می تواند با ایجاد فرصت های شغلی در بخش های کشاورزی، صنعت، خدمات و با جذب نیروی کار فعال که در پی یافتن شغل و درآمد به دنبال مهاجرت به شهرهای بزرگ هستند، موجب تعادل اقتصادی در مناطق گردد و بسیاری از مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ را کاهش دهد. با توجه به کارکردهای شهرهای کوچک، تحقیق حاضر به دنبال واکاوی و تحلیل اثرات اقتصادی تبدیل به شهر شدن محمودآباد در استان آذربایجان غربی بوده است. در این خصوص به بررسی و مقایسه عملکرد اقتصادی شهر محمودآباد در دو مقطع زمانی قبل و بعد از شهر شدن پرداخته شده است. روش گردآوری داده ها از نوع اسنادی و پیمایشی (کتابخانه ای، میدانی، مصاحبه، پرسشنامه) است. جامعه آماری مورد مطالعه 1835 خانوار ساکن در شهر محمودآباد بوده که با استفاده فرمول نمونه گیری کوکران محاسبه و 320 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون T زوجی تحلیل شده است. نتایج بررسی ها نشان داد با تبدیل شدن محمودآباد به شهر، وضعیت اقتصادی این سکونتگاه بعد از شهر شدن بهبود نسبی یافته است که عمدتا ناشی از مشاغل خدماتی و اداری بوده است. در ارتباط با وضعیت درآمدی نیز بهبود بسیار کمی ایجاد شده است که این امر می تواند ناشی از وجود تورم بالا در شهرهای کوچک و کاهش قدرت خرید مردم، در سال های اخیر باشد.
تحلیل توزیع فضایی هزینه و درآمد خانوارهای روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مقاله، بررسی نحوة توزیع هزینه و درآمد خانوارهای روستایی در استان های کشور و تحلیل توزیع فضایی است.
روش: روش تحقیق حاضر برحسب هدف از نوع مطالعات کاربردی و برحسب روش گردآوری اطلاعات از نوع اسنادی است که از داده های مرکز آمار ایران استفاده شده است. به منظور بررسی توزیع فضایی هزینه و درآمد خانوار روستایی از نرم افزار ArcGis۱۰.۲ استفاده شد. در مطالعة حاضر با استفاده از روش فراتحلیلی و بهره گیری از داده های آماری مرکز آمار ایران به بررسی نابرابری های درآمدی خانوارهای روستایی در دورة زمانی ۱۳۹۱-۱۳۷۵ در سطح استان های کشور پرداخته شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که مقدار هزینة خانوار روستایی از ۱/۵۶ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۱/۴۱ درصد در سال ۱۳۸۰ و ۲/۳۱ درصد در سال ۱۳۹۰ در جهت مثبت کاهش یافته است و از طرفی روستاییان با تغییر در الگوی مصرف خود (از هزینة خوراکی به غیرخوراکی و دخانی) از سطح زندگی بهتر و مطلوب تری برخوردار شده اند؛ به طوری که رشد هزینة غیرخوراکی و دخانی به خوراکی و دخانی در سال ۹۱ نسبت به سال ۹۰ حدود ۳۹ درصد بوده است، در حالی که در همین بازة زمانی هزینة خوراکی و دخانی تنها ۳/۲۲ افزایش رشد داشته است. همچنین، طی این دورة زمانی از سهم مشاغل کشاورزی در تأمین منابع درآمدی خانوارهای روستایی کاسته شده و بیشتر به سهم مشاغل غیرکشاورزی و متفرقه افزوده شده است.
راهبردها: براساس یافته های تحقیق می توان گفت بهترین راهبرد برای توزیع فضایی مناسب درآمدها نگرش فضایی به ساختار سکونت گاه های روستایی در حدود و ثغور منطقه ای و یا ناحیه ای، توان مندسازی روستاها و روستاییان، تغییر در نقش دولت (دولت برنامه ریز به دولت تسهیلگر)، ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی و برنامه ریزی یک پارچه با توجه به توان های مناطق مذکور است.
راهکارهای عملی: می توان به صورت خلاصه به برخی از مهم ترین عوامل مؤثر در بهبود وضع اقتصادی روستاییان اشاره کرد. درگیرکردن روستاییان در بهبودبخشیدن به اوضاع اقتصادی با کمک ها و تسهیلگری های حکومت مرکزی، ایجاد نواحی صنعتی در روستاها با توجه به توان و سطح دانش بومیان، ایجاد مناطق آزاد تجاری در نواحی روستایی مرزی کشور و دادن تعرفه هایی برای تجارت روستاییان مرزنشین و غیره.
اصالت و ارزش:. یافته های این تحقیق با توجه به عوامل دارای اولویت می تواند مورد استفاده و توجه دست اندرکاران و کنشگران این عرصه قرار گیرد.
نقش فعالیت های اقتصادی خاص بر ساختارهای اجتماعی فرهنگی نواحی روستایی (مطالعه ی موردی: روستاهای کمباین دار استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد فن آوری های نوین و تنوّع بخشی به فعّالیّت های اقتصادی روستاها، علاوه بر آثار مثبت و منفی در ابعاد دیگر اقتصادی، کالبدی و فضایی، همواره دگرگونی هایی را بر ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن جامعه خواهد داشت. ورود کمباین به عرصه ی فعّالیّت کشاورزی، یکی از بارزترین این فن آوری هاست که منجر به شکل گیری و گسترش نوع خاصّی از مشاغل، ازجمله کمباین داری و فعّالیّت های مربوط به آن در برخی روستاهای کشور شده است. مقاله ی پیش رو که برگرفته از پژوهشی میدانی در روستاهای کمباین دار استان فارس است، در پی شناخت و تشریح آثار اجتماعی نهادی ایجاد شده، منتج از گسترش فعّالیّت کمباین داری و بازتاب آن در توسعه ی سکونتگاه های روستایی است. پژوهش پیش رو، از نوع توصیفی پیمایشی است که در آن برای گردآوری داده ها، از دو شیوه ی مطالعه ی اسنادی و بررسی های میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل 928 خانوار است که از میان آنها 101 خانوار به شیوه ی نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهش، نشان دهنده ی آن است که هرچند این فعّالیّت از نظر اقتصادی و درآمدزایی برای روستاییان فعّالیّتی به نسبت پُردرآمد محسوب می شود؛ اما، این امر مشروط به پذیرفتن بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی در درون و بیرون روستا، هم برای شاغلان و هم برای خانواده های آنهاست. با این همه می توان گفت، باوجود موانع و مشکلات پیش روی کمباین داران، این فعّالیّت در ارتقای شاخص های اجتماعی نهادی روستاهای مورد مطالعه، آثار مثبتی در پی داشته است.
اثرات خشکسالی بر اقتصاد نواحی روستایی شهرستان های سیروان و چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه مورد مطالعه پژوهش، دارای اقتصاد مبتنی بر کشاورزی است و به دلیل تغییرات اقلیمی و وقوع پدیده خشکسالی، بخش کشاورزی آن به شدت آسیب دیده است. در این تحقیق، اثرات خشکسالی بر اقتصاد نواحی روستایی شهرستان های سیروان و چرداول مطالعه شده است. جامعه آماری از کشاورزان شهرستان های سیروان و چرداول تشکیل شده است که در سال های 91-1385 در معرض خشکسالی قرار بوده است. این پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 367 نفر تعیین شده که به روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای با توجه به اصل تسهیم به نسبت، در بین روستاهای مورد مطالعه، نمونه های مورد نظر انتخاب شده است. روایی گویه ها در پرسشنامه توسط نظرات متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با انجام پیش آزمون و محاسبه آلفای کرونباخ (797/0) سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نماگرهای آمار توصیفی و استنباطی و همچنین برای ارزیابی وضعیت منطقه از نظر شدت خشکسالی، از شاخص استاندار شده بارش (SPI) استفاده شده است. نتایج محاسبه شاخص SPI برای شهرستان های سیروان و چرداول نشان داد که هر دو شهرستان در دوره 91-1385 با خشکسالی مواجه بوده و در سال آبی 87-86 شاهد خشکسالی شدید و بی سابقه ای بوده اند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نیز حاکی از آن بوده که خشکسالی در شهرستان سیروان، بر اقتصاد کشاورزی به ترتیب در چهار زمینه مهم رکود تولید، افزایش بدهی کشاورزان، پیدایش فقر و تغییر در کشاورزی تأثیر بیشتری داشته است و در شهرستان چرداول بیشترین تأثیر خشکسالی به ترتیب بر ایجاد بحران معیشت، پیدایش فقر، تغییر در کشاورزی و بحران بدهی بوده است.