فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۲
۲۵۶-۲۴۵
حوزه های تخصصی:
Urban spaces and in other words urban design and architecture have been found with close linkage with art and beauty especially the arts such as painting and sculpture. Addressing beauty at different areas such as creation of galleries to offer works of art, addressing form of urban spaces and representing works of art in urban environment have improved social life and increased identity, consensus and collective solidarity. On the other hand, it can provide an interesting and calm environment for the citizens and residents. Concurrent with the socio-political developments in the twentieth century and the progress of science and technology, all the areas of the arts were subjected to change. The metamorphosis of the art and stylistic developments took place and a large number of artists tended to innovative phenomena. Since the art at the twentieth century especially the second half of the twentieth century sought to affect the addressee, a group of the contemporary artists including sculptors have not known the tight enclosure of museums and galleries to represent their works and preferred to display their works at open space and wide and large places of cities. Representing works at open space requires largeness of dimensions of works at multiple scale and use of modern materials and techniques. Sol Lewitt (1928 - 2007) has been regarded among the artists at contemporary age at the area of Minimalism and Conceptual Art. American philosopher and theorist and contemporary art critic, Arthur Coleman Danto, has conducted articles in criticism to works by Sol Lewitt and has appeared in exhibition of his works. Lewitt made the earliest structures in 1965 and continued his activity at the 1970s by expansion of plans and planning for the larger projects which have been being made based on morphological and conceptual ideas. Ultimately his arrangements were proposed at huge scale and extended from the space of galleries and museums which tended to conceptual and minimalist art to the urban space. In the present research, works of this artist and ideas of Arthur C. Danto about minimalism and works of Sol Lewitt are analyzed. The main questions are as follow: What outcome representation of these works has in natural environment and urban space? how the border between art has removed the daily life and addressee?
تعریف قلمرو محلات: تحلیلی مفهومی با تاکید بر ابعاد روانی- ادراکی و ارائه مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۲
۳۲۶-۳۱۳
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است و اجتماعات انسانی نیز در طول تاریخ بشر خود را در قالب سازمانها و مکانهای خاصی از جمله؛ اجتماع شهری، روستایی و شیوه های مختلف سکونت به منصه ظهور رسانده است. یکی از اجتماعاتی که از دورانهای کهن شهرنشینی وجود داشته محلات شهری می باشد که با تغییر و تحولاتی که شهرها در طول زمان در ساختار، محتوا و کالبد به خود دیده اند. قلمرو و محدوده های فضایی و اجتماعی محلات شهری نیز در شهرهای امروزی متحول شده اند. از اینرو ادراک و رفتارهای متفاوت انسانها را از قلمرو محله و نسبت به هم محلی های خویش (اجتماع محله) در پی داشته است. از جمله رویکردهایی که برای بازتعریف قلمرو محلات و تقویت ادراک حس مکان و حس اجتماعی ساکنین نسبت به قلمرهای محله ایشان مطرح گردیده است، نحوه تعریف این قلمروها مبتنی بر ادراک ذهنی و رفتاری ساکنین از آنها می باشد. بدین ترتیب مقاله حاضر با تبیین آناتومی مفهوم قلمرو محله در شهر، ابتدا به بررسی مولفه های موثر و رویکردهای رایج در زمینه تعیین قلمرو محله، پرداخته و با بیان تئوریها و پژوهشهای مختلف صورت گرفته در این زمینه، ملاحظه می نماید که اغلب پژوهشها بر محدوده های رسمی و آماری تکیه می کنند که این محدوده ها، محلات واقعی را نشان نمی دهد. تحلیل اسناد مطالعه نیز به شیوه «تحلیل درونی» انجام یافته است. بدین ترتیب، محتو ای منابع و اسناد به لحاظ موضوع، معیارهای شناختی، اندیشه های نظری و فلسفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و به نتایج چندی از جمله؛ ماهیت چندسطحی قلمرو محلات، تفاوت محدوده ادراکی ساکنین با محدوده های آماری، پی می برد، در نهایت با ارائه مدل مفهومی مبتنی بر مولفه های عینی و ذهنی، محدوده ای را (لایه دوم فضای محله) بعنوان قلمرو واقعی محلات معرفی و برای توجه بیشتر در پژوهشهای آتی پیشنهاد می نماید.
تبیین گستره فقر شهری و شناسایی سکونتگاه های غیر رسمی از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی: نسیم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر مبحث عدالت فضایی، از منظر تبیین فقر شهری و گستره سکونتگاه های غیر رسمی در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. بی عدالتی در نحوه ی توزیع اعتبارات و تسهیلات تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار و ماهیت شهرها می گذارد. این امر بر نابرابری و عدم تعادل فضایی شهرها و گستره فقر شهری و شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی دامن می زند. یکی از دلایل بروز مسائل ناشی از شهرنشینی و شهرگرایی کم توجهی یا بی توجهی به آثار عدالت فضایی در کشورها است. مناطق فقیر شهری در ابعاد اجتماعی – اقتصادی و کالبدی دارای شاخص هایی هستند که این مناطق را نسبت با سایر مناطق شهری دچار رکود و انزوا می سازد و به نوعی به شکل سکونتگاه های غیر رسمی نمود عینی می یابد. این مقاله به تبیین فقر شهری و سکونتگاه های غیر رسمی نسیم شهر از دیدگاه عدالت فضایی پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی، و از نوع تحقیق بنیادی - کاربردی است. برای تبیین فقر شهری از روش AHP و تحلیل اطلاعات جغرافیایی به صورت نرم افزاری بهره گیری شده، که با استفاده از نرم افزار GIS توزیع و پراکندگی فقر از منظر عدالت فضایی در نسیم شهر تحلیل گردید. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با ابزار پرسشنامه و مصاحبه به دست آمده است. نتایج نشان می دهد محدوده های حصارک پایین، وجه آباد، محدوده جنوبی احمد آباد و کلمه به لحاظ شاخص های مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی از جمله محدوده های آسیب پذیر نسیم شهر هستند. این محله ها دارای بیشتر سکونتگاه غیررسمی و بالاترین میزان فقر شهری است. و محله اسماعیل آباد و هسته مرکزی شهر از نظر شاخص های مورد بررسی در وضعیت مناسب تری قرار دارند.
تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیلی بر توزیع خدمات شهری در کلان شهر اهواز از منظر عدالت فضایی می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی– تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. مناطق هفت گانه اهواز به عنوان واحدهای جغرافیایی در سنجش «عدالت فضایی» و 15 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی برای نیل به این هدف انتخاب شده اند. سپس با استفاده از نظرات کارشناسان اقدام به میزان اهمیت ، شاخص ها در محیط فازی شد. برای تحلیل و رتبه بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل هایی چون ویکور، الکتر و توسعه انسانی (HDI) و برای رسیدن به یک نتایج واحد از تحلیل داده ها در مدل های مختلف، از تکنیک تلفیقی کاندرست استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که مناطق4 ، 3 و2 به عنوان برخوردارترین مناطق، مناطق1 و 8 نیمه برخوردار و مناطق 6 و 7 پایین ترین برخورداری را از خدمات شهری دارند. سپس برای سنجش ارتباط بین جمعیت و برخورداری از خدمات شهری از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب همبستگی (471/0) به دست آمده گویای این واقعیت است که ارتباط ضعیفی بین پراکنش جمعیت و توزیع خدمات وجود دارد.
مکانیابی مخازن ذخیره آب با استفاده از GIS و روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS (مطالعه موردی: جنوب استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه مطالعات اخیر، در سال 2025، کمبود آب در کشورهای فقیر که منابع محدودی دارند و جمعیت آنها به سرعت درحال افزایش است، نمود بیشتری پیدا خواهد کرد. بنابراین یک طرح درازمدت برای حفظ منابع آب لازم است. احداث سدهای مخزنی بزرگ بر روی رودخانه های دائمی کشور یکی از مهمترین طرح ها است و مرحله اصلی برای اجرای این طرح انتخاب مکان مناسب در حوزه آبریز می باشد. هدف از این مطالعه، کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و توسعه روش تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس[1] برای انتخاب و رتبه بندی محل احداث سد در منطقه جنوبی استان سیستان و بلوچستان می باشد. با نظر کارشناسان و داده های موجود معیارهای تعیین مکان بهینه شامل معیارهای زمین شناسی، کاربری اراضی، رسوب، کیفیت آب، فرسایش، آب های زیرزمینی و هیدرولوژی انتخاب گردیده اند. برای مشخص کردن میزان اهمیت معیارهای ورودی از روش وزن دهی نسبتی استفاده شده است. در ابتدا با پیاده کردن الگوریتم تاپسیس در محیط نرم افزار ArcGIS لایه ای تحت عنوان ""نزدیکی نسبی به راه حل ایده آل"" که دارای مقادیر بین صفر و یک می باشد، ایجاد شده است. سپس با مدل سازی مسیر جریان آب و بررسی شرایط توپوگرافی منطقه و انجام محاسبات مربوط به ارتفاع و طول تاج سد و اعمال محدودیت حجم مخزن، 15 گزینه که پتانسیل احداث سد در آنها وجود دارد، انتخاب و در آخر با یافتن مقادیر هر گزینه در لایه ایجاد شده، گزینه ها رتبه بندی شده اند. با توجه به نتایج بدست آمده گزینه A که نمایانگر سد کهیر است، با امتیاز 85/0 بهترین گزینه انتخابی و گزینه P– سمت شرق محدوده- با امتیاز 47/0 بدترین گزینه می باشد و همچنین در بین سدهای احداث شده در منطقه سد پیشین با امتیاز 62/0 بدترین سد انتخاب گردید و گزینه K با امتیاز 67/0 بر روی شاخه سمت راست رودخانه سرباز به عنوان گزینه پیشنهادی انتخاب گردید. [1]- Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution (TOPSIS)
ارزیابی کیفیت محیط در محله های تاریخی شهرها (مطالعه موردی: محله نفرآباد شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها پدیده ای پویا و زنده اند که سلامتی ساکنان و حفظ بقای آن ها نیازمند کیفیت مطلوب محیط شهری است. کیفیت مطلوب محیط شهری، از عوامل مختلفی تأثیر می پذیرد که از میان آن ها به طور عمده می توان عوامل کالبدی- فضایی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی را نام برد که هریک از آن ها متشکل از معیارهای متعددی هستند. سنجش کیفیت محیط شهری و همچنین ارزیابی وضعیت سکونت ساکنان محله های شهری را می توان یکی از مهم ترین معیارهای سنجش دستیابی به اهداف برنامه ریزی شهری به شمار آورد. محله های تاریخی شهری به عنوان بخشی از مهم ترین مکان های شهر، حساسیت ویژه ای را برای دست اندرکاران شهری ایجاد می کنند؛ زیرا علاوه بر داشتن ارزش های نهفته و تاریخی، در این مکان ها گاه شرایطی فراهم می شود که در آن، افراد با محیطی ناسازگار مواجه می شوند. براین اساس، برنامه ریزی و مدیریت کیفیت محیط های مسکونی شهری در این محدوده ها، اهمیت بسیار دارد. این پژوهش که توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است، به سنجش کیفیت محیط شهری در یکی از قدیمی ترین محله های شهرری به نام نفرآباد می پردازد. داده های مورد نیاز این پژوهش به صورت میدانی و به روش پرسشنامه ای جمع آوری شده است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 262 نفر است که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد این محلة تاریخی، با توجه به معیارهای مختلف کیفیت محیط شهری، وضعیتی نابسامان دارد. به طورکلی، فرسودگی زیاد بافت این محله، در نزول شاخص های کیفیت زندگی آن مؤثر است، اما علی رغم پایین بودن کیفیت محیط کالبدی- فضایی، زیست محیطی و محیط سکونت، شاخص های اجتماعی و فرهنگی به دلیل تداوم حضور بخشی از ساکنان بومی و تلاش های محله ای در ارتقای هویت همسایگی، وضعیت مطلوب تری را نشان می دهد. هرچند رسیدگی نکردن به فضای کالبدی محله و پایین بودن ارزش زمین و مسکن، به جذب مهاجران کم درآمد و افزایش جرم خیزی در محله منجر شده است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر مکان یابی پارک های شهری و مکان یابی بهینه آن منطقه مطالعاتی شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات مهم شهرها مکان یابی نامطلوب پارک های شهری است. توجه به این موضوع بر نشاط و سرزندگی در فضاهای شهری تأثیر می گذارد. هدف از این پژوهش ارزیابی عوامل مؤثر بر مکان یابی پارک های شهری و مکان یابی بهینه آن است. روش انجام تحقیق، توصیفی - تحلیلی با تأکید بر جنبه کاربردی است. همچنین به منظور طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکه ای و برای وزن دهی لایه ها نیز از نظرات 10 نفر از کارشناسان خبره، استادان و برنامه ریزان شهری استفاده شده است. پس از بررسی شیوه توزیع پارک های موجود و تعیین شعاع عملکردی استاندارد آن ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه که نشان می دهد 18/53 درصد از مساحت شهر خارج از محدوده دسترسی به پارک ها است، معیارهای سازگار، ناسازگار، تراکم جمعیت و شبکه راه های ارتباطی اصلی تأثیرگذار در مکان یابی را به عنوان معیارهای اصلی در مکان یابی بهینه بررسی کرده است. در لایة ناسازگار، فاصله از کاربری پارک های موجود با ضریب 598/0، رتبه اول و در لایة سازگار، دسترسی به کاربری فرهنگی با ضریب 600/0 رتبه اول را دارد. وزن نهایی معیارها نیز با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای محاسبه شد، لایة تراکم جمعیت با ضریب 395/0 رتبه اول و لایة کاربری های سازگار با ضریب 300/0 رتبه دوم را دارد. در نهایت با توجه به بررسی های به عمل آمده با تلفیق لایه های مختلف کاربری های تأثیرگذار، نقشة نهایی فضاهای بهینه در 5 دسته از سازگار تا ناسازگار تقسیم بندی شده است. 39/117 هکتار از زمین های شهر برای احداث پارک های جدید سازگارند. .
شناسایی راهکارهای اقلیمی معماری بومی مؤثر بر شرایط آسایش اقلیمی مدارس شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۴۳۴-۴۱۷
حوزه های تخصصی:
معماری امری متأثر از اقلیم است و بهره گیری از راهکارهای اقلیمی، به فراهم شدن شرایط آسایش در فضا کمک می کند. با ایجاد شرایط آسایش در مدارس به عنوان یکی از فضاهای آموزشی، می توان بهره وری آن ها را ارتقاء بخشید. یکی از مسئله های مدارس، عدم وجود شرایط آسایش در آن ها می باشد. بدین معنا که توجه به راهکار های اقلیمی در طراحی مدارس مورد غفلت بوده است. هدف از این پژوهش شناسایی راهکار های اقلیمی معماری بومی مؤثر بر شرایط آسایش اقلیمی با تمرکز بر مدارس شهر اراک و تعیین میزان تاثیر گذاری هریک می باشد. روش تحقیق پیمایشی بوده و با تکنیک دلفی انجام شده است. بدین منظور ابتدا پرسشنامه باز پاسخ میان صاحب نظران توزیع و پاسخ ها بررسی و لیست اولیه راهکارها استخراج گردید. در مرحله بعد، تأثیر گذاری راهکارها بوسیله پرسشنامه بسته پاسخ بررسی و داده ها بوسیله نرم افزار SPSS تحلیل شدند. در نهایت، متخصصان با در نظر گیری نتایج آماری، لیست نهایی راهکار های اقلیمی را بیان کردند. نتایج نشان داد، راهکارهای اقلیمی، به ترتیب اهمیت شامل: جهت گیری، جای گیری، جزئیات و معماری ساختمان می شوند. از میان عوامل مربوطه، جهت گیری ساختمان با توجه به زاویه تابش آفتاب، بهره گیری از انرژی خورشید در ساعات آفتابی فصل سرما و جهت گیری ساختمان با توجه به جهت وزش باد در زمستان، دارای بیشترین تأثیر هستند.
تحلیلی بر ضرورتهای طراحی بیمارستان سبز با رویکرد معماری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۵۳۲-۵۱۷
حوزه های تخصصی:
در میان انواع فضاهای معماری، هیچ فضایی مانند مراکز درمانی در محل تلاقی دو مقوله علم پزشکی و هنر قرار نمی گیرد و در بین فضاهای معماری، طراحی هیچ فضایی مانند مراکز درمانی از اهمیت بالایی برخوردار نمی باشد. زیرا چنین فضاهای درمانی از جمله فضاهایی است که بر حالات روحی افراد تاثیر می گذارد و طراحی ضعیف این محیط ها، می تواند سبب تشدید اختلالات رفتاری و اضطراب در آنها گردد. امروزه در طراحی بیمارستان، عملکردگرایی بخش عمده ای از تفکّر طرّاحی را به خود اختصاص می دهد، به نحوی که توجّه به کیفیّات محیطی و تاثیرات چشمگیر آن بر روند درمان بیماران، و کاهش اضطراب در آن ها نقش کمتری را ایفا می کند. لذا هدف از انجام این پژوهش، تغییر دیدگاه طراحان در طرّاحی و بررسی و ارائه ی راهکارهایی در رابطه با طرّاحی فضای سبز در مراکز درمانی می باشد، تا بتواند در ارتقاء کیفیّت محیطی بیمارستان مؤثر واقع بوده و در نتیجه باعث تسریع در روند بهبود بیماران و کاهش اضطراب در آن ها شود. در این راستا این پژوهش بصورت مرور جامع و با جستجو در سایت های سازمانی و پایگاه های اطلاعاتی الکترونیکی معتبر داخلی و خارجی به منظور شناسایی الگوهای بیمارستان سبز انجام شده است تا با معرفی این رویکرد جدید در طراحی مراکز درمانی، شناخت سازمان های بین المللی مرتبط با معماری سبز بیمارستانی و پروسه دریافت عنوان معماری سبز از این سازمان ها می باشد زیرا به صرف رعایت اولیه اصول معماری سبز، نمی توان یک بیمارستان و یا هر بنایی دیگری را معماری سبز نامید. به نظر میرسد در کشور ما نیز یک طرح جامع عملی برای بهبود نقاط ضعف در دستیابی به معیارهای بیمارستان سبز الزم میباشد و توجه ناکافی به راهبردهای حفظ محیط زیست، عدم وجود آموزش کافی در زمینه محیط زیست میتواند از مهمترین موانع در دستیابی به معیار های بیمارستان سبز باشد. لذا آموزش مستمر به کلیه کارکنان و تالش برای دریافت مجوز رسمی بیمارستان سبز و دریافت گواهینامه از موسسات معتبر بین المللی و یا از استانداردهای در حال تدوین ملی توصیه میشود.
ضرورت آموزش کارگاهی در توانمندسازی دانشجویان شهرسازی در کاربرد دانش از منظر مدل های یادگیری سازنده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۷۲-۵۷
حوزه های تخصصی:
کاربردی نبودن دانش آموخته شده در محیط دانشگاه عامل اصلی خلأ بین حرفه و آموزش در بسیاری از رشته ها است. در رشته شهرسازی با توجه به تلفیق دو حوزه نظر و عمل ضمن آموزش دانشجویان شهرسازی این فرصت فراهم است تا دانشجویان بتوانند دانش آموخته شده در کلاس های نظری را مورد تجریه، تحلیل و ارزیابی قرار داده و آن را بصورت ساخت های ذهنی انسجام دهند و سپس در موقعیتی شبه واقعی در کارگاه های عملی به کار برند. بنابراین می توان ریشه ضعف دانش آموختگان شهرسازی در انتقال دانش به حرفه را در فرایند آموزش آنها جستجو نمود. با توجه به رقابتی شدن محیط های حرفه ای و خواست کارفرمایان برای بکارگیری نیروهای حرفه ای، توانمند سازی دانشجویان در امر انتقال آموخته هایشان ضرورتی جدی دارد. مزیت ها، ضرورت و اهمیت وجود آموزش های عملی در برنامه درسی شهرسازی و همچنین کیفیت های مورد انتظار از کارگاه های عملی شهرسازی ابتدا در آثار نظریه پردازان آموزش شهرسازی و سپس از منظر مدل های یادگیری سازنده گرا مورد مطالعه قرار گرفته است و راهبردهای اصلی در این باره براساس مدل های یادگیری سازنده گرا پیشنهاد گردیده است.
سنجش میزان اثرپذیری پایداری شهری ازموقعیت مرزی ( مطالعه موردی: شهر مرزی مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
5 - 16
حوزه های تخصصی:
امروزه دستیابی به توسعه پایدار به طور عام و توسعه پایدار شهری به طور خاص به عنوان یکی از اهداف بنیادین برنامه ریزان و سیاست گذاران در همه سطوح سازمان فضایی (محلی، منطقه ای و جهانی) مطرح است. در راستای نهادینه شدن این هدف اساسی در تمامی ابعاد (به ویژه در سطح محلی) تأکید بر جهت گیری برنامه ریزی و سیاست گذاری مورد تأکید برنامه ریزان می باشد. گفتنی است که دستیابی به توسعه پایدار و میزان پایداری عرصه های فضایی به ویژه شهرها متأثر از عوامل و فرایندهای مختلف محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... می باشد. در بین فرایندهای مختلف تأثیر گذار، یکی از فاکتورهای مهم، موقعیت فضایی و به خصوص موقعیت مرزی و روابط مختلف فضایی بین سکونتگاه های متأثر از این جریان می باشد که می تواند بر ساختار و عملکرد یک فضای جغرافیایی تأثیر داشته باشد. شهر مریوان در استان کردستان به خاطر برخورداری از موقعیت مرزی و قرار گرفتن در مجاورت مرز عراق از این جریان بی تأثیر نبوده است. تحقیق فرا رو سعی بر این دارد که با سنجش وضعیت شاخص های توسعه پایدار این شهر نسبت به شهرهای غیرمرزی، تأثیر مرز را بر پایداری شهر مریوان بررسی نماید. بنابراین برای دستیابی به این هدف، روش های میدانی و بهره گیری از تکنیک پرسشنامه و اسناد و اطلاعات رسمی مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری همچون تحلیل رگرسیونی تک متغیره، آزمون T تک نمونه ای و روش تاکسونومی سنجیده شد. براساس نتایج حاصل، موقعیت مرزی تأثیر قابل توجهی در زمینه مختلف بر توسعه شهر مریوان گذاشته و نتایج تحقیق نیز مبین این امر است؛ به طوری که در بیشتر گویه هایی که با مضمون تأثیرات مثبت موقعیت مرزی بر توسعه شهرها طرح گردیده اند، از دیدگاه پاسخگویان، موقعیت مرزی تأثیرات مثبت قابل توجهی در بیشتر شاخص ها داشته است.
اولویت بندی پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در شهرستان تالش با GIS و AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نخستین گام ها در برنامه ریزی برای توسعه گردشگری منطقه، داشتن شناخت کامل از محیط است؛ به گونه ای که ضمن شناسایی مناسب ترین مکان ها برای توسعه گردشگری آن، پهنه های نامناسب یا در معرض خطر نیازمند حفاظت یا احیاء نیز مشخص شوند تا بدین ترتیب ضمن طرح ریزی برای ارائه بهترین و سودآورترین برنامه ها، اصول توسعه پایدار نیز رعایت شود. از این رو در پژوهش حاضر، با به کارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، پهنه های مناسب توسعه گردشگری در شهرستان تالش که به دلیل برخورداری از جاذبه های کم نظیر طبیعی همچون کوهستان، جنگل های انبوه، رودخانه، روستاهای ییلاقی - تاریخی، آبشارها، چشمه های طبیعی و همچنین سواحل دریای خزر، از منظر اکوتوریسم، توانمندی های بسیار مناسبی دارد و از شهرستان های برتر استان گیلان به شمار می رود، به ترتیب اولویت مشخص شده اند. بدین منظور، پس از تعیین 5 معیار و 27 زیرمعیار برای بررسی پتانسیل های گردشگری منطقه در قالب پرسش نامه مقایسه های زوجی، به توزیع پرسش نامه بین خبرگان و صاحب نظران حوزه گردشگری در شهرستان تالش، اقدام شد. پس از ارزش گذاری این معیارها با روش AHP، لایه های رقومی مربوط به معیارها و زیرمعیارها در محیط GIS تهیه و تلفیق شدند تا درجات تناسب محیطی برای توسعه گردشگری در منطقه مشخص شوند. یافته ها بیان می کند 777 کیلومتر مربع از زمین های شهرستان تالش در طبقه بسیار مناسب و 415 کیلومتر مربع از این پهنه ها در طبقه مناسب قرار دارند؛ به عبارت دیگر، در مجموع، 55 درصد از زمین های شهرستان تالش شرایط پذیرفتنی برای برنامه ریزی و توسعه گردشگری دارند. همچنین، بخش مرکزی با برخورداری از مساحت 434 کیلومتر مربع از پهنه های با درجه بسیار مناسب، اولویت اول را برای برنامه ریزی توسعه گردشگری به دست آورده است. پس از آن، بخش های کرگانرود، اسالم و حویق به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
ارزیابی فعالیت و توان لرزه زایی گسل تبریز و برآورد تلفات انسانی کلان شهر تبریز با فن آوری سنجش از دور و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش کلان شهر تبریز در حریم گسل، احتمال بروز خطرات زمین لرزه را افزایش داده است. با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش سعی دارد با استفاده از فن آوری سنجش از دور و GIS به ارزیابی فعالیت و توان لرزه زایی گسل تبریز و برآورد تلفات انسانی در کلان شهر تبریز بپردازد. برای دستیابی به هدف، تصویر ماهواره ای سنجنده ASTER در محیط نرم افزار ENVI5.3 پردازش و شواهد فعالیت گسل تبریز بررسی شد. توان لرزه زایی گسل تبریز با مدل های تجربی تعیین شد. تلفات انسانی کلان شهر تبریز به روش متناسب با شرایط لرزه خیزی و بافت عناصر شهری کشورمان برآورد شد. انحراف آبراهه آجی چای، پرتگاه گسل، پشته های فشاری و پدیده عدسی شکل مهم ترین شواهدی هستند که در تفسیر فعالیت گسل تبریز بر روی تصویر ماهواره ای مورد توجه قرار گرفتند. بر اساس نتایج مدل های تجربی، گسل تبریز توان ایجاد زمین لرزه هایی به بزرگی میانگین 8/6 ریشتر را دارد. با فرض وقوع زمین لرزه ای مطابق سناریوی فعالیت لرزه ای گسل تبریز، از کل جمعیت 1605884 نفری کلان شهر تبریز (سرشماری سال 1390) به تعداد تقریبی 1252589 نفر تلفات شب هنگام شامل 658412 نفر مردگان و 594177 نفر مجروحان در شرایط تخریبی کامل ساختمان ها برآورد شد.
سنجش و ارزیابی سرزندگی فضاهای عمومی شهری و نقش آن در ارتقای کیفیت زندگی جوانان موردشناسی: خیابان نظر شرقی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها و فضاهای عمومی شهری به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و نشاط هستند. خلق و ارتقای سرزندگی در یک فضای شهری، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان و به خصوص جوانان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آنها را به دنبال داشته باشد. هدف از این پژوهش ارائه، سنجش و ارزیابی شاخص های سرزندگی فضاهای شهری است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیلی- توصیفی، مطالعات رفتاری جوانان و شناخت نیازهای آنان، معیارهای سرزندگی فضاهای شهری در ارتباط با کیفیت زندگی جوانان، در چهار سطح دسته بندی و استخراج گردیده است. سپس، بر اساس معیارهای سطح چهارم به طراحی پرسشنامه بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت اقدام گردید. میانه نظری پاسخ ها در این تحقیق عدد سه در نظر گرفته شد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 101 پرسشنامه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده در بین جوانان در خیابان نظر شرقی شهر اصفهان که یکی از فضاهای سرزنده شهر است، تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS19استفاده شد. روش تحلیل این تحقیق بر مبنای تکنیک تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی استوار بوده است. نتایج نشان از میانگین امتیاز 3.37 سرزندگی خیابان نظر شرقی بوده که بیشتر از میانه نظری است و سرزندگی این خیابان در حد خوب ارزیابی شده است. امتیاز بُعد سرزندگی اقتصادی خیابان نظر شرقی اصفهان با 4.43 بیشتر از امتیاز بُعد سرزندگی اجتماعی (3.14) و سرزندگی محیطی (3) است. با توجه به تحلیل های آماری اهمیت سرزندگی محیطی برای جوانان در خیابان نظر شرقی با 711/. = ß بیشتر از ابعاد سرزندگی اقتصادی و سرزندگی اجتماعی است. نتایج نشان می دهد که وضعیت تحصیلی دارای رابطه معنی داری با سرزندگی درک شده توسط جوانان است؛ به عبارتی با افزایش تحصیلات، درک سرزندگی فضای شهری نیز افزایش یافته است. در پایان با بحث پیرامون نقش سرزندگی فضاهای شهری در کیفیت زندگی جوانان، پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت سرزندگی فضای شهری ارائه گشته است.
بررسی و ارزیابی کاربری اراضی مناطق هشت گانه شهر اهواز با استفاده از روش مقایسه ای و مدل ضریب مکانی (LQi)
حوزه های تخصصی:
امروزه در اثر شهرنشینی بدون برنامه، نابسامانی هایی در ویژگی های کاربری زمین در شهرها به وجود آمده است.جهت ارتقاء کیفی شهرنشینی، ساماندهی کاربری اراضی شهرها از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. علاوه بر این کاربری زمین شهری، جزو مفاهیم پایه و اصلی دانش شهرسازی و درواقع شالوده شکل گیری آن است و به اندازه ای اهمیت دارد که برخی از برنامه ریزان شهری در کشورهای پیشرفته آن را مساوی با برنامه ریزی شهری می دانند؛ لذا این پژوهش باهدف بررسی و ارزیابی کاربری اراضی شهر اهواز و با استفاده از روش تحلیلی- مقایسه ای بر پایه روش تجربی انجام شده است. در این روش ابتدا به منظور ارزیابی کاربری ها، از یک سو با استفاده از روش های مقایسه ای میزان کاربری شهری مناطق هشتگانه با کل شهر اهواز، ایران و جهان مقایسه شده و از سوی دیگر با استفاده از ضریب مکانی LQi به تفاوت های مکانی کاربری ها در سطح شهر اهواز پرداخته شده و وزن هر کاربری در سطح مناطق شهر اهواز مورد ارزیابی قرارگرفته است. درنهایت نیز تحلیل های به دست آمده را به محیط Excel و SPSS برده تا مورد کنکاش قرار گیرند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که توزیع و پراکندگی کاربری ها در سطح مناطق شهر اهواز نامتعادل است و میزان سرانه کاربری ها با کشور و جهان اختلاف زیادی دارد. در این پژوهش مشخص شد که میزان سرانه کاربری های صنعتی، زمین های بایر و ساختمان های متروکه و مخروبه در سطح شهر زیاد و سرانه کاربری های پارک و فضای سبز، تفریحی- گردشگری و ورزشی بسیار پایین می باشد. درنهایت پیشنهاد هایی جهت توزیع بهتر کاربری ها ارائه شد.
ارزیابی توان منطقه حفاظت شده قرخود برای گردشگری گسترده و متمرکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقهحفاظتشدهقرخودباوسعت 43000 هکتار، در شمال غربی استان خراسان شمالی و در مجاورت پارک ملی گلستان واقع شده است. این منطقه با داشتن ویژگی هایخاصزیستگاهی، حضور گونه هایمختلفحیاتوحش و جاذبه های گردشگری، از پتانسیل بالایی برای برنامه ریزی و توسعه گردشگری برخوردار است.این مطالعه با هدف تعیین توان منطقه برای تفرج گسترده و متمرکز انجام شد. بدین منظور، ابتدا معیارهای مناسب برای دو طبقه تفرج گسترده و متمرکز تعیین شد. با توجه به اینکه برای هر یک از این کاربری ها به ارزیابی همزمان چندین معیار نیاز است، از روش ارزیابی چند معیاره استفاده شد. برای ناحیه تفرج گسترده چهار معیار و برای تفرج متمرکز دوازده معیار و یک لایه محدودیت زیستگاه گونه های شاخص در نظر گرفته شد. نقشه های پایه هر معیار تهیه و با استفاده از روش فازی استاندارد شد. وزندهیبهمعیارهابااستفادهازفرایندتحلیلسلسلهمراتبیانجام شد. از روشترکیبخطیوزن دار برای رویهم گذارینقشه های معیار و تهیه نقشه نهایی تفرج گسترده و متمرکز استفاده شد.نتایجنشانداد کهحدود 4800 هکتار معادل 11 درصد از وسعت منطقه حفاظتشدهقرخودبرایتوسعهکاربریتفرجمتمرکز و 8 درصد از وسعت منطقه (3200 هکتار)برای تفرج گسترده مناسب است. ظرفیت برد فیزیکی منطقه برآورد شد که تراکم گردشگر با توجه به وسعت منطقه حدود 11 نفر در هکتار معین گردید.
بررسی عوامل تأثیرگذار بروز وندالیسم در مبلمان شهری (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی عوامل تأثیرگذار در بروز وندالیسم در مبلمان شهری پرداخته است. در این پژوهش، به صورت ترکیبی از نظریات آنومی، تئوری میلر و کلارک استفاده شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی، ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، جامعه آماری شهر تبریز و نمونه آماری 384 نفر از شهروندان شهر تبریز است که براساس فرمول کوکران به دست آمده است. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد از بین اقدامات مربوط به تخریب اموال عمومی در مبلمان شهری، دل نوشته های روی دیوارها با 8 درصد، بیشترین مقدار و شکستن لامپ های روشنایی معابر عمومی و فضاهای سبز با 4/6 درصد کمترین مقدار را دارد. نتیجه آزمون یو من– وایت نی نشان داد میزان وندالیسم با استناد به مقدار 33/3 Z=؛ 05/0P< در بین مردان وزنان متفاوت است. نتیجه آزمون پیرسون نشان می دهد گرایش به وندالیسم با متغیر پایگاه اجتماعی و اقتصادی (394/0- R=؛ 000/0P=) رابطه معناداری دارد و نتایج تحلیل مسیر با مقدار 223/0= 2R نشان می دهد عوامل فردی و روانی برابر با 29/0 درصد، عوامل خانوادگی 33/0 درصد، عوامل اجتماعی 44/0 درصد، عوامل اقتصادی 11/0 و درنهایت، شرایط و وضعیت مکانی برابر با 37/0 درصد در وندالیسم در مبلمان شهری تأثیرگذار هستند.
بررسی نقش عدالت فضایی در مدیریت شهری (محدوده مطالعه: محلات منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی، شاخه ای از عدالت اجتماعی است که مرکز اصلی برنامه ریزی تأسیسات شهری نیز محسوب می شود. عدالت فضایی، وضعیت محلات را از نظر شیوه توزیع خدمات و میزان برخورداری از شاخص های مختلف اقتصادی اجتماعی و زیربنایی بررسی می کند. در مقالة حاضر، وضعیت عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری در سطح محلات 18گانه منطقه 6 تهران بررسی شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. به این صورت که ابتدا با استفاده از مدل ویکور (VIKOR) توزیع خدمات در محلات منطقه 6 تحلیل شد. سپس به منظور سنجش عملکرد مدیریت شهری از شیوه توزیع خدمات از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد که وضعیت توزیع خدمات در سطح محلات منطقه 6 عادلانه نیست. محلات آرژانتین ساعی و میدان ولیعصر با امتیاز 0.069 و 0.083 وضعیت مطلوب تری در برخورداری از خدمات و محلات جنت رفتگر و فاطمی با امتیاز 1 و 0.863 کمترین میزان برخورداری را از توزیع خدمات دارند. همچنین یافته های حاصل از رضایت شهروندان در توزیع خدمات، نشان دهندة نارضایتی شهروندان از شیوه آن است؛ به طوری که محلات کشاورز و قزل قلعه به ترتیب، بیشترین و کمترین میزان رضایت را از شیوه توزیع خدمات داشتند. مشارکت ندادن شهروندان، نداشتن تعریف مشخص کاربری های محله ای در نظام مدیریت شهری ایران، نبودن و نزول تسهیلات زیرساختی خدماتی و مشخص نبودن جایگاه شورایاری ها که حلقة واسط بین شهروندان و مدیران شهری محسوب می شوند از مهم ترین جنبه هایی است که نابرابری را در سطح محلات شدیدتر کرده است. بدان سبب که مدیریت شهری، عامل اصلی توزیع خدمات در سطح محلات است با آگاهی از شیوة توزیع خدمات در سطح محلات و رضایت شهروندان از آن نقش بهتری در توزیع خدمات دارد.
بررسی سیمای انسانی مرزهای خاورمیانه و شمال آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش عوامل جغرافیایی در بروز تنش بین کشورها بسیار قابل توجه است. بویژه از آن جهت که تنش بر سر عوامل جغرافیایی در زمره بحرانهای ژئوپلیتیکی قرار میگیرد که این بحرانها بسیار دیر پا بوده و بهخاطر اینکه پای ارزشهای جغرافیایی در میان است، حکومتها نیز کمتر میتوانند در گفتگوهای سیاسی بر سر این موضوعات بده بستان کنند. چرا که در داخل کشور متهم به خیانت به سرزمین و منافع ملی میشوند. در طول قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم تنشهای بسیاری در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بهوقوع پیوسته است
که منشاء بسیاری از آنها بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به عوامل جغرافیایی و بویژه مرزها مرتبط است. مرزهای خاورمیانه و شمال آفریقا عمدتاً محصول توافق استعمارگران بوده و بدون توجه به سیمای انسانی ترسیم شدهاند و در موارد بسیاری انسانهای متعلق به قوم، زبان و مذهب و... را از هم جدا کردهاند و از نوع مرزهای تحمیلی محسوب میشوند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی، بهدنبال تحلیل وضعیت خطوط مرزی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در ارتباط با سیمای انسانی مرزهای این منطقه میباشد. برای این منظور 53 خط مرزی در این منطقه به طول 31569 کیلومتر مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج آن در قالب جداول و نمودارها ارائه شده است که حاکی از تحمیلی بودن اکثر مزرهای این منطقه و عدم تطابق آنها با سیمای انسانی درزمینههای قومی، زبانی و مذهبی میباشد.
بررسی مفهوم شناختی نشانه و رمزگان در معماری و شهرسازی با تاکید بر معماری و شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۴۴۴-۴۲۳
حوزه های تخصصی:
امروزه در حوزه دانش معماری و شهرسازی، پرداختن به مفهوم نشانه شناسی و رمزگان شهرها از کالبد گرفته تا محتوا و نحو، اهمیتی روزافزون یافته است. در زبان شناسی، معماری زبانی است که شهر متن آن است. در معنی شناسی، شکل شهری، متنی است که تفسیر می شود. هدف نشانه شناسان مطالعه نظام یافته معنی از طریق نشانه های متبلور در صورت و محتوای شهر است. مسلماً تحقق این مطلب با بررسی دقیق و درک کاملی از مفاهیمی همچون نشانه، رمزگان، نشانه شناسی، شهر و ارتباط تنگاتنگ و چند سویه آنها میسر است. این امر در معماری و شهرسازی اسلامی نمودهایی ویژه دارد که در این مقاله به آنها به اختصار اشاره می شود. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی است که از روش استدلال منطقی نیز بهره برده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که رمزگان های منطقی در شهر اسلامی به واسطه همگرایی با عوامل طبیعی، از جمله موقعیت استقرار در طبیعت و سیر تحول کالبدی شهر در گذر زمان (انتظام ساختار فضایی شهر، استخوانبندی شهر، فضاهای شهری، گونه شناسی ابنیه، تصویر ذهنی از شهر) مشخص می شود. و مفاهیمی از نوع دلالت گری دیداری، تاویل پذیری و هرمنوتیک، متدولوژی بیان و طراحی که از پیامدهای نشانه شناسی در عرصه های مختلف هنری هستند، در شناخت صورت مسئله های معماری و ارائه تبیینی روشنگرانه از آنها تاثیری بسزا دارد که در عناصر معماری مانند در، قوس، ایوان، نقوش اسلیمی و مناره و گنبد و محراب خود را نشان می دهد.