فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۶۱ تا ۴٬۲۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
توسعة فیزیکی شهرها در ارتباط مستقیم با بستر طبیعی و عوارض ژئومورفولوژی است و بسیاری از شهرهای ایران از نظر توسعة فیزیکی با محدودیت های ژئومورفولوژی مواجه اند. شهر جدید پردیس واقع در استان البرز در فاصلة 30 کیلومتری شمال شرقی تهران و در مسیر جادة تهران شمال واقع شده است. هدف از انجام این پژوهش مطالعه و بررسی پتانسیل ها و محدودیت های توسعة ژئومورفولوژیکی شهر جدید پردیس است. روش تحقیق بر پایة روش توصیفی- تحلیلی و با انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی و استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و توسط نرم افزار GIS Arc صورت گرفته است. با استفاده از شاخص های شیب، کاربری اراضی، ارتفاع، فاصله از گسل، فاصله از حوضة زه کشی، فرسایش و زمین شناسی، نقشة پهنه بندی مناطق دارای پتانسیل گسترش آتی شهر پیشنهاد شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که بخش وسیعی از محدودة فعلی شهر مورد مطالعه روی موانع طبیعی مشکل آفرین واقع شده است و مکان های دارای پتانسیل گسترش فیزیکی آتی شهر در بخش های شمال شرقی و شمال و شمال غرب قراردارد.
تحلیل تأثیر کیفیت محیطی بر سرمایه اجتماعی نمونه موردی: پیاده راه قره خان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تحقیق حاضر به دنبال سنجش و تحلیل همبستگی میان کیفیت محیطی پیاده راه ها و سطح سرمایه اجتماعی بهره برداران پیاده راه قره خان شهر مشهد است.
روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی، در چارچوب مطالعه موردی، بر روی پیاده-راه قره خان شهر مشهد انجام شده است. به این منظور کیفیت محیطی این پیاده راه، با استفاده از شش شاخص(دسترسی، کاربری و فعالیت، ایمنی و امنیت، راحتی و آسایش، امکانات و خدمات و منظر فضا) و سطح سرمایه اجتماعی، با استفاده از سه شاخص(شبکه اجتماعی، مشارکت اجتماعی/ مشارکت مدنی و اعتماد اجتماعی) به صورت پیمایشی، از طریق پرسش از ۳۷۱ نفر از جامعه آماری که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، سنجش شده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج حاصل از پرسش نامه نشان می دهد، کیفیت محیطی پیاده راه قره-خان، از منظر بهره برداران آن، با میانگین امتیاز ۲۹/۳ از طیف پنج قسمتی لیکرت، در وضعیتی به طور نسبی، مطلوب و سطح سرمایه اجتماعی افراد، با میانگین امتیاز ۹۶/۱ از طیف پنج قسمتی لیکرت در وضعیتی به طور نسبی، نامطلوب قرار دارد.
نتیجه گیری: تحلیل همبستگی بین دو متغیر، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، در محیط نرم افزار spss با سطح معنی داری ۲/۰ و ضریب همبستگی ۲۲/۰، وجود رابطه معنی دار و مثبت بین دو متغیر را، هرچند ضعیف، اثبات می کند.
بررسی تأثیر نظام کاربری زمین بر منظر صوتی (نمونه موردی: خیابان مهدیه شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
منظر صوتی ازجمله مواردی است که اگر در شهرها به آن توجه شود، می تواند منجر به ایجاد کیفیات متفاوت شود. کاربری ها و فعالیت های جاری در یک محیط یکی از ویژگی هایی است که نقش به سزایی بر کیفیت منظر صوتی دارد؛ به گونه ای که حذف گونه های مزاحم آن ها و جایگزین کردن برخی دیگر که صدای مطلوب تولید کند، به بهبود منظر صوتی کمک می نماید. در این تحقیق محقق با استفاده از روش پیاده روی صوتی و تهیه نقشه های صوتی به بررسی تأثیر نظام کاربری و فعالیت های خیابان مهدیه بر منظر صوتی آن و سپس با استفاده از روش دلفی به استخراج نتایج پرداخته است. از نتایج تحقیق می توان به تعریف کاربری های جاذب جمعیت همچون تجاری، تفریحی و فضای سبز که منجر به تولید صداهای مطلوب در فضای شهری می شوند، اشاره نمود. کاربری های نیمه فعال چون اداری و آموزشی و درمانی موجب ایجاد خلل در منظر صوتی فضای شهری می شوند که می بایست تمهیدات لازم در این زمینه در نظر گرفته شود.
تاثیر عوامل موثر بر ایجاد سرزندگی در کلاسهای درس
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۷۳-۸۱
حوزه های تخصصی:
اکثر طراحان آگاه به مسائل اجتماعی براین باورند که محیط ساخته شده توسط انسانها با تقویت فرصتهای مناسب، از طریق به حد اعلا رساندن گستره گزینه های قابل عرضه به مردم، یک محیط پاسخده به شرایط روانی انسانها را فراهم آورند. در طراحی مکانهایی مانند کلاس درس که به تعبیر پروفسور لاوسون، "از برجسته ترین تئوریسین های معماری" بسیار جذاب و دل انگیز است، مطلوبیت محیط بسیار حائز اهمیت می باشد. به منظور خلق یک فضای مطلوب و بر انگیزاننده، عامل نشاط و سرزندگی از مسائل مهم و اصلی طراحی محسوب شده که با در نظر گرفتن آن می توان کیفیت فضا را ارتقاء بخشید. بنابراین، طراحی محیط مطلوب (کلاس مطلوب) را با در نظر گرفتن عامل نشاط و سرزندگی، با دو رویکرد عوامل روانشناختی و اقلیمی می توان بررسی کرد. رویکرد روانشناختی را میتوان ترکیبی از نفوذپذیری، گوناگونی، خوانائی، انعطاف پذیری، تناسبات بصری، غنای حسی و رنگ تعلق محیط به حساب آورد و رویکرد اقلیمی را بایستی ترکیبی از تاثیر نور، درجه حرارت محیط، رطوبت، صدا و بو و... دانست.کلاس با نشاط و سرزنده نیز حاصل معماری آگاهانه ای است که با در نظر گرفتن عوامل رفتاری و محیطی بر روند یادگیری شکل گرفته است و در آن به عناصر فیزیکی محیط کالبدی و به خصوص سازه توجه ویژه صورت می پذیرد. هدف از این مقاله آن است تا تاثیر این دو رویکرد را در تامین نشاط و سرزندگی کلاس درس بررسی نموده و راهکارهایی را برای بکارگیری عوامل فوق در طراحی کلاس درس مطلوب ارائه نماید.
بررسی بهبود شرایط کانون پرورش فکری با رویکرد خلاقیت در کودکان (نمونه مطالعاتی: کانون پرورش فکری کودکان شهر ایلام)
حوزه های تخصصی:
آدمی از بدو تولد موجودی پرسشگر است و این در کودکان با رفتارهای مبهوت کننده کاملاً ملموس است. چشمانی که دائم در حال جست وجو است، با گوش هایی که منتظر کوچک ترین تحریک برای پیدا کردن منبع صداست و اندامی که با خستگی ناپذیری به هر گوشه ای سرک می کشد، ولی متأسفانه در بیشتر مواقع این روحیه خلاق تحت تأثیر جهان بزرگ سالان نابود می شود. آموزش و به تبع آن محیط های آموزشی بیشترین اثر و نقش را بر ذهنیت و تمدن سازی جوامع به عهده دارند. لازمه اصلاح کالبد آموزش و پرورش، ایجاد فضاهای مرتبط با فعالیت کودکان است، فضاهایی که دارای شرایط مناسب و مطلوب برای رشد فیزیکی ذهنی، عاطفی و اجتماعی کودکان می باشد که تحقق این امر از طریق طراحی جزئیات فضاها با توجه به الگوهای رفتاری کودکان امکان پذیر می گردد. در این پژوهش نقش کانون پرورش فکری جهت خلاقیت کودکان مشخص، و با استفاده از نرم افزار لیزرل، مهم ترین عوامل مشخص گردید. در پایان پیشنهاد های متناسب با نتایج تحقیق ارائه خواهد شد.
امنیت و توسعه پایدار گردشگری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار از اصول و مبانی پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جهان محسوب میشود و به دلیل نقشی که گردشگری میتواند در این زمینه بهویژه در کشورهایی مانند ایران ایفا نماید، لزوم و ضرورت توجه به گردشگری پایدار حائز اهمیت فراوان است. موفقیت و رشد پایدار گردشگری در گرو عملکرد مناسب و هماهنگ عناصر و فاکتورهای متعددی است که با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. یکی از مهمترین این فاکتورها «امنیت گردشگران و مقصدهای گردشگری» است. امروزه در جهان امنیت به عنوان مهمترین فاکتور در تدوین استراتژی های توسعه گردشگری در جهان به شمار آمده و با مقوله گردشگری رابطه مستقیم دارد. هدف از این پژوهش تحلیل توسعه پایدار گردشگری شهر تهران با استفاده از هرم مزلو و پاسخ به این پرسشها است که مهمترین عوامل تأثیرگذار بر احساس امنیت گردشگران شهر تهران چیست؟ و چه رابطهای بین احساس امنیت گردشگران و وفاداری گردشگران وجود دارد؟ روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است که با بهرهگیری از هرم مزلو به اهمیت امنیت در گردشگری میپردازد و با ابزار پرسشنامه 130 نفر از گردشگرانی که در پاییز 1393 به تهران وارد شدهاند به روش تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه نزد آنها توزیع و تکمیل گردید. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که چهار عامل در عدم احساس امنیت گردشگران شهر تهران تأثیرگذار هستند: ضعف سرمایه اجتماعی میزبان و گردشگران، طراحی نامناسب شهر و تراکم جمعیت، عدم ایمنی جانی و عدم نظارت مردمی و انتظامی. همچنین نتایج نشان داد بین احساس امنیت گردشگران و وفاداری آنها همبستگی مستقیم وجود دارد بدین معنی که هر چه احساس امنیت در گردشگران قویتر شود وفاداری (تکرار سفر، ماندگاری در سفر، تبلیغ شهر گردشگری) افزایش مییابد. لذا با توجه به هرم مزلو و در جهت رسیدن به توسعه گردشگری پایدار در تهران باید احساس امنیت و ضریب ایمنی گردشگران را افزایش داد تا سطح دوم هرم مزلو را پشت سر گذاشته و به مرحله پنجم هرم مزلو یعنی خودشکوفایی یا همان توسعه پایدار گردشگری رسید.
ارزیابی کالبد محله های قدیمی شهری در پاسخ دهی به احساس امنیت (نمونة موردی: محلة ملک آباد شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت، یکی از نیازهای روحی انسان و از مهم ترین ویژگی های کیفیت فضاست. در جوامع شهری امروز، عوامل گوناگون محیطی سبب بروز انواع بزهکاری ها و بی قانونی ها و ناامنی در شهر شده اند. این در حالی است که بافت های شهری و محله های قدیمی ایران، از بعد امنیت و آرامش، شهرة شهرها بوده اند. این مسئله، اگرچه متأثر از ساختار اجتماعی و فرهنگی نیز بوده است، نباید از طراحی هوشمندانة کالبد این گونه محله ها غافل شد. این موضوع، هدف اصلی این پژوهش است. غالب این محله ها، بر مبنای اصول، ساخته شده اند و زمینة مناسبی برای تحقیق فراهم می کند. مقالة حاضر در دسته بندی پژوهش های کیفی قرار گرفته و ضمن بهره گیری از تحلیل فضایی، به وسیلة نرم افزار GIS، بر مبنای روش مطالعة موردی (Case Study) انجام شده است. بدین ترتیب که با مروری بر معیارهای امنیت شهری، جامع ترین نظریه، یعنی نظریة «پیشگیری از جرم، از طریق طراحی محیطی یا CPTED»، ملاک عمل قرار گرفته و مدل به دست آمده در یکی از محله های قدیمی قزوین پیاده شده است. نتایج ارزیابی با استفاده از روش های ماتریس گولر و چک لیست معیارها نشان می دهد از بین سه معیار مشخص شده، محلة ملک آباد در معیارهای نظارت طبیعی و تقویت قلمروها، وضعیت مطلوبی دارد و در معیار کنترل دسترسی ها در وضعیت زیر متوسط قرار گرفته است. نقاط قوت محله نیز مشخص شده و در انتها یافته های علمی و عملیاتی تحقیق ارائه شده است. در نهایت می توان گفت ارزیابی کالبد محلة ملک آباد به عنوان نمونه ای از محله های قدیمی شهر تاریخی قزوین نشان می دهد این محله توانسته است در پاسخ دهی به نیاز به احساس امنیت ساکنان آن در حد مطلوب ایفای نقش کند.
ارزیابی و مقایسه ی توسعه ی نواحی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهت اتخاذ سیاست های توسعه برای کشور، ارزیابی و تحلیل سطح توسعه یافتگی نواحی مختلف و ش ناسایی نابرابری های ناحیه ای از اهمیت فراوانی برخوردار است. با وجود تدوین برنامه ها و انجام اقدامات مختلف توسعه ی ناحیه ای در ایران که با هدف پیشرفت متعادل و متوازن و کاهش شکاف توسعه ی نواحی صورت پذیرفت، نارسایی و کمبود امکانات و خدمات ضروری در برخی از مناطق وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی سطح توسعه یافتگی شهرستان های ایران و نابرابری های بین ناحیه ای است. بدین منظور، تعداد 54 شاخص توسعه با استفاده از روش تحلیل عاملی و بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در این فرایند، هشت عامل استخراج گردید که تحت عنوان عامل های امکانات زیربنایی و مسکن، امکانات درمانی، آموزشی، نیروی انسانی، صنعت، کشاورزی، امکانات روستایی، و امکانات فرهنگی نام گذاری شدند و در مجموع، تعداد 46 شاخص را پوشش دادند. عامل های مذکور رویهم رفته حدود 73 درصد از کل واریانس را تبیین کردند. جهت روشن تر شدن سیمای کلی توسعه یافتگی شهرستان ها، شاخص ترکیبی توسعه محاسبه گردید که مبنای رتبه بندی شهرستان ها قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که شهرستان های کشور از نظر سطح توسعه یافتگی، تفاوت قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند. بنابراین، ارتقاء شاخص های توسعه به ویژه در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته امری ضروری است.
مکان یابی بهینه توسعه مجتمع های آب درمانی در شهر سرعین
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی توزیع فضایی وتعیین مکانهای بهینه جهت احداث مجتمع های آب درمانی شهر سرعین و با مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گرفته است. بی شک توجه به نحوه توزیع فضایی این مجتمع ها و رعایت معیارها و استانداردهای مکانیابی در جانمایی آنها می تواند شهر سرعین را به یکی از قطب های مهم توریستی تبدیل نموده و رضایت خاطر گردشگران را جلب نماید. در این پژوهش برای رسیدن به هدف مذکور، از معیارهای مانند، کاربری های سازگار با مجتمع های آب درمانی، دسترسی به معابر شهری، نزدیکی به مراکز مسکونی و فاصله مناسب از مراکز صنعتی و کارگاهی و ارتفاع و شیب استفاده شده است. یافته های تحقیق حاصل از خروجی مدل (AHP) نشان می دهد که بیشترین اراضی مناسب جهت احداث مجتمع های آب درمانی، خارج از بافت مسکونی و در ضلع جنوب و جنوب شرق شهر قرار دارد. همچنین مشخص شد که از محدوده 7/1111 هکتاری مورد بررسی قرار گرفته، 154 هکتار جزء اراضی خوب و خیلی خوب، 7/176 هکتار جزء اراضی متوسط و 1/781 هکتار شامل اراضی ضعیف و خیلی ضعیف جهت احداث مجتمع های آب درمانی است، و در نهایت با توجه به نقشه نهایی ارزش گذاری اراضی، 3 پهنه که هم در طبقه اراضی خیلی خوب و خوب بوده و هم جزء اراضی بایر بوده و نیز با رعایت حریم مناسب از مراکزآب درمانی فعلی، جهت احداث مجتمع های آب درمانی پیشنهاد گردید. این سه پهنه پیشنهادی می توانند به عنوان زونهای تفریحی ورزشی، گردشگری و درمانی و به صورت مختلط مورد بهره برداری قرار گیرند.
تحلیل کارکردی تقسیمات کشوری در اجرای برنامه های آمایش سرزمین با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازماندهی سیاسی فضای هر کشور در قالب تقسیمات کشوری به اجرا در می آید. تقسیمات کشوری از مهم ترین عواملی است که یک نظام سیاسی باید برای تهیه و اجرای برنامه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فضایی، زیست محیطی و همچنین اداره بهتر سرزمین و بهره برداری بیشتر، به آن توجه کند. از جمله این برنامه ها، برنامه آمایش سرزمین است که به منظور رفع نابرابری ها و ایجاد تعادل فضایی در بسیاری کشورها تهیه و اجرا می شوند. در این تحقیق که از نوع بنیادی است با استفاده از روش کتابخانه ای، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید و سپس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این مسئله پرداخته شد؛ که تقسیمات کشوری چه نقشی در اجرای برنامه های آمایش سرزمین ایفا می کند و عملکرد تقسیمات کشوری ایران در این راستا به چه نحو بوده است؟ نتیجه بررسی ها نشان داد که تقسیمات کشوری از سه جهت عمده: 1- ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی 2- ایجاد یک مبنا و بستر برای برنامه های آمایش 3- مکانیسم اجرای برنامه های آمایش از طریق تمرکززدایی می تواند در اجرای طرح های آمایش سرزمین مؤثر باشد. از طرف دیگر تقسیمات کشوری ایران بدلیل ناهمگن بودن حوزه های تقسیماتی و به تبع آن عدم انطباق با الزامات منطقه ای و همچنین سیستم حکومتی متمرکز که موجب تمرکز جمعیت و فعالیت ها در مرکز و عدم تعادل در ابعاد مختلف در سطح سرزمین شده است، نتوانسته کارایی لازم را در تهیه و اجرای برنامه های آمایش داشته باشد.
تحلیل قابلیت توسعه هم افزا در مناطق شهری چندمرکزی نمونه موردی: مجموعه شهری مازندران مرکزی (آمل- بابل- قائمشهر- ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق شهری چندمرکزی پیامد روند حاضر در ساختار فضایی جوامع پیشرفته پسافوردیستی محسوب می شوند. «تمرکز جغرافیایی»، «گرایشات اقتصادی» و «چالش ها و فرصت های مشترک» از جمله ویژگی هایی هستند که این مجموعه شهرها را برای پذیرش الگوی شبکه در آن ها پشتیبانی می کند. از این منظر، این مناطق بر اساس روابط هم افزا عرصه ی رقابتی مناسبی را در مقابل مناطق کلانشهری تک مرکزی حاصل می کنند، به طوری که عملکرد اقتصادی منطقه را بیشتر از مجموع عملکرد تک تک هریک از شهرها بهبود می بخشند. پژوهش حاضر سعی دارد با سنجش زمینه های شکل گیری پیوندهای هم افزا و با توجه به فرضیات مطرح شده در مورد منطقه کلانشهری مازندران مرکزی، پایه ای را برای کاربست هم افزایی در این منطقه بیابد. ادبیات نظری نشان می دهد، که هم افزایی از سه مکانیسم تشکیل شده که هر یک وابسته به نوع خاصی از شبکه است. از آنجایی که هم افزایی در مناطق شهری چندمرکزی به صورت دو مکانیسم همکاری و مکمل بودن نمود می یابد، تحلیل مقاله بر این دو مکانیسم و به طور خاص، مکمل بودن تمرکز می کند. این مطالعه به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته، گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای بوده و در تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل تناظری استفاده شده است. نتایج تحلیل تناظری در قلمرو چهار شهرستان اصلی و در قالب ده فعالیت اصلی اشتغال نشان می دهد که برخلاف پیوندهای همکارانه، که هم افزایی بیشتری را در سال های اخیر حاصل کرده اند، کاهش نقش های اقتصادی مکمل در شهرها، اثرات وارونه 50 درصدی را در معیار مکمل بودن منطقه ایجاد نموده است. دلیل اصلی این امر، را باید در گستره ی وسیع کنشگران و ادارات و سازمان های عمومی، رقابت تاریخی بین شهرهای منطقه، فقدان چشم اندازی منطقه ای و تعهدات الزام آور برای اجرای آن جستجو کرد. به علاوه می توان، کاهش وابستگی شهرها به سوی منابع عرضه و تقاضای مناطق بیرونی را نیز به این دلایل اضافه نمود.
ارزیابی عوامل موثر بر پایداری توسعه محله در فرایند برنامه ریزی شهری (نمونهموردی: محله سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پارادایم پایداری به طور گستردهای به منظور پدید آوردن دنیایی که در آن انسانها بتوانند با عدالت و به گونه ای شایسته در کنار یکدیگر زندگی کنند، مطرح گردیده است. از طرفی دیگر یکی از بسترهایی که انسان در آن پرورش یافته و بسیاری از نیازهای خود را در آن برآورده می کند، ""محله""است. تا قبل از انقلاب صنعتی و رشد فزاینده شهرها، محلات شهری رشدی تدریجی داشتند و ضمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتاً ثابت ساکنین پاسخ می دادند. اما در عصر جدید به تبع افزایش جمعیت و رشد سریع شهرها، محلات شهری، فرصت نیافتند تا خود را با مقتضیات جدید محلات شهری وفق دهند. به همین علت، به دلیل بی پاسخ ماندن بسیاری ازنیازهای ساکنین، بی سامانی ها و اختلالات زیادی بر این محلات حاکم گردید. نگرش توسعه پایدار محله که حاصل تلفیق دو رویکرد توسعه محله ای و توسعه پایدار است، تلاش می کند با تقویت و بهبود فضاهای کالبدی محله، تعاملات اجتماعی مؤثر را افزایش دهد و از این مسیر به افزایش حس تعلق به مکان، مسؤولیت پذیری و ارتقاء سرمایه اجتماعی نایل گردد. در این مطالعه، پس از بررسی ادبیات نظری موضوع، معیارهایی متناسب با شرایط نمونه موردی (سنگ سیاه) انتخاب شده و سپس با استفاده از روش های آماریِ متناسب با سطح سنجش متغیرها، شرایط هر کدام از معیارهای مؤثر بر پایداری محله سنگ سیاه مورد سنجش قرار گرفته است، روش تحقیق، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت، روش علّی(پس از وقوع) است. به عبارت دیگر، پس از بررسی برنامه ریزی محله ای پایدار در قالب مبانی، معیارهای توسعه پایدارمحله ای، با استفاده از گردآوری های میدانی(توزیع پرسش نامه در بین ساکنین محله مورد مطالعه)، مورد ارزیابی قرار می گیرد و در پایان، پس از تحلیل اطلاعات، الگوی مداخله، با تأکید بر استفاده از الگوی توسعه پایدار محله ای، ارائه می شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که، معیارهای هویت و خوانایی، پویایی و سازگاری، دسترسی به شبکه ارتباطی و خدمات، احساس تعلق، تنوع و سرزندگی، ظرفیت قابل تحمل محله و امنیت و ایمنی بر پایداری محله سنگ سیاه موثر است. مطالعات کلی نشان داد که میزان پایداری محله سنگ سیاه 76/4 است و به صورت معنا داری از عددپنج، که آن را به عنوان شاخص بررسی پایداری در نظر گرفته شده است، پایین تر است. از بین معیارهای بررسی شده معیارتراکم و ظرفیت قابل تحمل محله بیشترین ضریب تأثیر(0. 975) را بر پایداری محله دارد و معیار امنیت و ایمنی(751/0) کمترین تأثیر پایداری بر محله دارد.
بررسی رابطه عدالت سازمانی با مسئولیت پذیری کارکنان، مورد مطالعه: کارکنان شهرداری ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۷۴-۱۶۵
حوزه های تخصصی:
پیامد سیاست های هدایت و کنترل رشد بر روند گسترش سکونتگاه های پیراشهری در هاله کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۳۰-۲۱۳
حوزه های تخصصی:
فرایند تحول و گذار از مراکز روستایی به شهری در قلمروی پیرامونی کلانشهر تهران یا به عبارتی تحولات پیراشهرنشینی، در دهه های اخیر روند درحال رشد و گسترشی داشته است. یکی از نیروهای تاثیرگذار بر چنین تحولاتی سیاست های هدایت و کنترل رشد شهر است. این سیاست ها از ابعاد کلانی چون کمربند سبز و مرزهای رشد شهری تا ابعاد خردی همچون ضوابط و مقررات توسعه شهری و منطقه بندی کاربری اراضی در طرح های جامع شهری را در بر می گیرند. برون فکنی و سرریز توسعه از مراکز جمعیتی دارای نظام هدایت و کنترل رشد فضایی به مراکز با نظام هدایت و کنترل رشد ضعیف یا فاقد آن در شرایط وجود تفرق سیاسی و تعدد قلمروهای مدیریتی در منطقه کلانشهری تهران، موجب پیراشهرنشینی پراکنده و رشد قارچ گونه سکونتگاه های پیراشهری به ویژه در قلمروی جنوبی کلانشهر تهران می شود. هدف از این پژوهش بررسی روند گذار از سرریز توسعه منتج از اعمال سیاست های کنترل رشد به گسترش پیراشهرنشینی در هاله کلانشهری تهران است که در شرایط پخش چنین سیاست هایی در بین قلمروهای مدیریت محلی در منطقه صورت می گیرد. تحلیل این روند بر اساس تغییرات نرخ رشد جمعیت طی دوره ۱۳۷۵- ۱۳۸۵ خورشیدی در مراکز جمعیتی مستقر در هاله کلانشهری تهران است که در مدل مفهومی فرایند محوری صورت می گیرد.
برنامه ریزی گردشگری و گذران اوقات فراغت در شهر مشهد با تاکید بر شناسایی الگوهای گذران اوقات فراغت ساکنین مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ز جمله موضوعات مهم در برنامه ریزی گردشگری، شناسایی تفاوتهای موجود در خصوص نحوه گذران اوقات فراغت ساکنین شهری است، این مطالعه، نگاهی جغرافیایی به موضوع اوقات فراغت در شهر مشهد دارد، به عبارتی در هر پهنه فضایی، چه الگویی از گذران اوقات فراغت قابل مشاهده است؟ و اینکه برنامه ریزی گردشگری در شهر مشهد چه رویکردی را در قبال این الگوها مدنظر قرار دهد؟ سطح مطالعه، مناطق 13 گانه شهرداری مشهد می باشد، برای این منظور نظرات شهروندان هرمنطقه در خصوص گرایش به جاذبه های مهم گذران اوقات فراغت پیرامون شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفت، نتایج اولیه به تفکیک منطقه، با استفاده از نرم افزار ArcGIS، در پایگاه اطلاعات مکانی، ذخیره و گرایش ساکنین مناطق به هرجاذبه جهت گذران اوقات فراغت در قالب نقشه های گوناگون مشخص گردید، نتایج این مرحله گرایش به 10 جاذبه (شامل 6 جاذبه مذهبی و 4 جاذبه طبیعی) پیرامون شهر مشهد را نشان داد، استفاده از آزمون تحلیل واریانس وجود تفاوت معنادار بین گرایشهای ساکنین هر منطقه به جاذبه های فوق الذکر را تایید کرد که به نوعی نشان از تفاوت نگرش شهروندان در خصوص گذران اوقات فراغت در شهر مشهد است، در ادامه از طریق استانداردسازی داده های به دست آمده از گرایشهای ساکنین و نمایش آنها بر روی نمودار پراکنش، الگوی گذران اوقات فراغت هر یک از مناطق شهر مشهد تعیین گردید، نتایج این مرحله نشان داد که در 4 منطقه الگوی گذران اوقات فراغت، گرایش به جاذبه های طبیعی، در 2 منطقه گرایش به جاذبه های مذهبی، در 4 منطقه گرایش به ترکیبی از جاذبه های طبیعی و مذهبی و در 3 منطقه نیز گرایش ضعیف به هر دو دسته جاذبه ها وجود دارد، همچنین نتایج تحلیل همبستگی بیانگر آن بود که بین سطح تحصیلات و درآمد سرپرست خانوار و گرایش به جاذبه های طبیعی رابطه مثبت و درخصوص گرایش به جاذبه های مذهبی رابطه منفی وجود دارد، همچنین ارتباط مستقیمی بین نزدیکی به جاذبه های طبیعی و گرایش شهروندان وجود دارد اما در خصوص جاذبه های مذهبی چنین رابطه ای مشاهده نمی شود،
بررسی و تحلیل اثرات توسعه بر محیط با کاربرد مدل تخریب (مطالعه موردی: شهرستان بروجن، استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، زمینه های تسلط فزاینده بشر بر طبیعت فراهم آمد؛ تعادل بین آنها به زیان ""طبیعت"" به هم خورد و افزایش تخریبِ مراتع و جنگل ها، فرسایش خاک، مصرف فزاینده منابع تجدید ناپذیر، آلودگی آب، خاک و هوا حاصل گردید. در مورد شهرستان بروجن (منطقه مورد مطالعه) نیز شرایط فوق صدق می کند. لذا در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی با رویکرد سیستمی است، سعی گردید با کاربرد مدل تخریب، میزان تخریب و ناپایداری منطقه که به دنبال تغییرات شتابان ناشی از فرایند توسعه در دهه های اخیر به وقوع پیوسته است، تعیین گردد. مدل تخریب یک روش تجزیه و تحلیل سیستمی است و در دسته بندی کلی مدل ها، جزء مدل های اطلاع رسان می باشد. نتایج حاصل از کاربرد مدل مذکور نشان داد که: هیچ واحدکاری به لحاظ دامنه تخریب فاقد محدودیت نیست. 7/7 % از وسعت منطقه در سطح 2 توسعه(مناسب برای توسعه)، 2/69 % در سطح 3 (قابل توسعه با برنامه ریزی مناسب)، 4/15 % در سطح 4 (غیر قابل توسعه) و 7/7 % دارای محدودیت توسعه بوده و باید مورد حفاظت قرار گیرند. همچنین با توجه به نتایج مذکور، مشخص گردید که در بیش از 96% از منطقه، تخریب با نوساناتی وجود دارد.
بررسی تأثیر کیفیت محیط شهری بر رفتارهای وندالیستی (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابهنجاری ها در قالب های مختلفی مانند سرقت، اعتیاد، فرار از خانه، فحشاو... که ناشی از طلاق، اختلافات والدین، ستیز خانوادگی و غیرهاند در جامعه ظهور پیدا می کنند. یکی از این نابهنجاری ها گرایش به تخریب اموال عمومی و به عبارتی رفتارهای وندالیستی می باشد. وقوع بیش از حد رفتارهای وندالیستی در محیط های شهری نه فقط با اصول مسلم نظم اجتماعی تعارضدارد بلکه همراه خود اثرات منفی سنگین روحی و مالی را برای شهروندان به همراه دارد. در این پژوهش به بررسی ارتباط بین کیفیت محیط شهری و رفتارهای وندالیستی در شهر مشهد پرداخته شدهاست. بدین منظور پس از شناسایی عوامل مؤثر بر رفتارهای وندالیستی و کیفیت محیط های شهری با استفاده از مطالعاتکتابخانه ایداده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه از سطح مناطق مورد مطالعه جمعآوریگردید. سپس با استفاده از محیط نرمافزاری SPSS و آزمون های آماری داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج پژوهش نشانداد که مناطق مورد مطالعه دارای سطوح متفاوتی از نظر کیفیت محیط و بروز رفتارهای وندالیستی هستند. به طوریکه منطقه 11 دارای بالاترین کیفیت محیط شهری و کمترین رفتارهای وندالیستی و منطقه 4 به علت پایینبودن کیفیت محیطی دارای بیشترین میزان رفتارهای وندالیستی است. همچنین، نتایج پژوهش نشانداد که علاوهبر وجود رابطه منفی و معنادار بین سن و تحصیلات و میزان بروز رفتارهای وندالیستی رابطه معکوسی بین میزان بروز رفتارهای وندالیستی و کیفیت محیط شهری وجوددارد بدین معنی که هرچه میزان کیفیت محیط شهری بالاترباشد میزان بروز رفتارهای وندالیستی پایینتر می باشد.
مکان یابی مسیرهای بهینه تردد دوچرخه مبتنی بر استانداردهای محلی و بین المللی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اغلب شهرهای بزرگ ایران همچون کرمان که با معضلات ترافیکی متعدد مواجه اند، به دلیل نبود امنیت لازم برای تردد دوچرخه، هنوز دوچرخه سواری جایگاه شایسته خود را در ساختار حمل و نقل درون شهری نیافته است. در همین راستا، هدف این پژوهش تحلیل و سنجش مطلوبیت مسیرهای مختلف در شهر کرمان و مکان سنجی بهینه مسیرهای تردد دوچرخه در این شهر است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و تکنیک به کاررفته در آن تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) است. در این تحقیق از آیین نامه ها و استانداردهای بین المللی همچون AASHTO، آیین نامه های مورد تأیید ایران، شاخص سازگاری دوچرخه سواری (BCI) و شاخص اتحادیه دوچرخه سواری شیکاگو (CBF) نیز استفاده شده است. پس از استخراج این شاخص ها با استفاده از مدل وزن دهی دلفی، ضریب تأثیر هر شاخص در کیفیت نهایی مسیر محاسبه شد و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی معکوس سطوح کیفی مسیرها و نیز سطح کیفی ایده آل در شهر کرمان مشخص گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد در بین شاخص های تحت ارزیابی در شهر کرمان، شاخص سازگاری دوچرخه سواری (BCI) بیشترین ضریب تأثیر و شاخص دوچرخه «اتحادیه دوچرخه سواری شیکاگو» (CBF) کمترین ضریب تأثیر را در مکان گزینی مسیرهای تردد بهینه دوچرخه در شهر کرمان به خود اختصاص داده اند. همچنین از ده مسیر پیشنهاد شده، بلوار جمهوری و خیابان شهاب بالاترین درجه کیفی و بلوار دانشگاه پایین ترین درجه کیفی را به خود اختصاص دادند.
تحلیلی بر آمایش فضایی– مکانی فضاهای درمانی مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم آمایش به تنظیم و تنسیق رابطة سه عنصر انسان، فضا و فعالیت های انسان در مقیاس های مختلف جغرافیایی (محله، ناحیه، منطقه، شهر، کشور و جز آن) با تأکید بر نقش نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری اشاره می کند. جایگاه مهم مدیریت و تصمیم گیری، وجه اشتراکی است که آمایش را با موضوع پدافند غیرعامل پیوند می دهد. هدف این تحقیق بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکانی کاربری های درمانی (بیمارستان های مهم) مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل است. هر چند تأکید بر رویکرد پدافند غیرعامل است، به دلیل ارتباط نزدیک این موضوع با موضوع آمایش (در مقیاس شهری)، یافته های تحقیق می تواند در برنامه ریزی فضایی و آمایشی شهر نیز مؤثر باشد. محدودة مورد مطالعه، مشهد است که با توجه به تنوع و تعدد کاربری های درمانی، بیمارستان های مهم و اصلی شهر برای بررسی نهایی انتخاب شد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد بخش عمده ای از بیمارستاهای مهم مشهد در محدودة بخش مرکزی شهر و در محدودة با خطر بالا از منظر پدافند غیرعامل قرار دارد و توزیع فضایی آن ها بر اساس تراکم جمعیت، به شدت نامتوازن است. در نهایت، با بررسی نتایج پژوهش پیشنهادهایی برای کاهش مخاطرات مراکز درمانی در زمان بحران بیان شد.
تحلیلی بر تخریب باغات و فضاهای سبز شهری در فرایند گسترش شهری؛ مطالعه موردی؛ باغشهر مراغه طی سال های 1373-1385
حوزه های تخصصی:
تصور شهر جدا از محیط های طبیعی، اجتماعی و انسان ساخت متعلق به قلمرو اکولوژیک آن یعنی محیط هایی که در بهره وری از فضا و منابع زیستکره با شهر سهیم اند، محال است. در اکثر شهرهای ایران توسعه شهری بدون ملاحظات اکولوژیکی باعث از بین رفتن باغات و فضاهای سبز شهری شده و نیز منجر به رشد بی قواره شهرها در راستای گسترش افقی صورت گرفته در داخل باغات و فضای سبز شده است. شهر مراغه دومین شهر پرجمعیت استان آذربایجان شرقی یکی از شهرهای متضرر از چنین روندی است. مطالعه تطبیقی تغییرات کاربری فضای سبز و باغات با استفاده از مستندات طرحهای شهری و قابلیت های نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی و همچنین تحلیل و ارزیابی دلایل تخریب باغات و فضاهای سبز شهری مراغه با استفاده از بررسی پرونده های مربوط به تغییر کاربریهای صورت گرفته در دوره زمانی 1373 الی 1385، نشان از تخریب عرصه های مذکور در چارچوب های قانونی(رای کمیسیون ماده 5، پیشنهادات طرحهای توسعه شهری، مواد 147 و 148 قانون ثبت اسناد) و غیر قانونی (تصمیمات مدیریت شهری خارج از ضوابط موجود، تخریب و تغییر کاربری غیرمجاز توسط مالکین، تخریب و تبدیل شدن به اراضی بایر در اثر عدم توجه مالکین و نیز تخریب به دلایل نامشخص) است. یافته های تحقیق نشان دهنده انهدام و تغییر کاربری فضاهای سبز و باغات به میزان 5/65 درصد توسط ارگان های دولتی و در چاچوب های قانونی و 6/32 درصد بصورت غیر قانونی و توسط مالکین و 9/1 درصد نیز به دلایل نامشخص صورت گرفته است که هشداری برای متخصصان امر و سیاستگذاران توسعه شهری برای مواجهه با مشکلات باغ زدایی در روند توسعه های شهری است.