فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۴۱ تا ۴٬۸۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
61 - 72
حوزه های تخصصی:
ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین به عنوان یکی از ابزارهای حرکت در راستای توسعه پایدار، به دنبال سنجش موجودی و توان نهفته سرزمین با ملاک ها و معیارهای مشخص و از پیش طرح ریزی شده است. ضرورت این پیمایش و کنترل پیامدهای توسعه و سنجش قابلیت های زمین در شرایطی که ایران یکی از کشورهای در حال توسعه و مواجه با روندهای شهرنشینی شتابان است، بیشتر مطرح می شود. این پژوهش با هدف کلان حفظ قابلیت های زیست محیطی، آزمون و ارزیابی قابلیت سنجی را در حوزه شهر یاسوج، به عنوان یکی از مراکز استانی با آهنگ فزآینده گسترش شهری دنبال نموده است. بنابراین تعیین توان اکولوژیک حوزه شهری یاسوج برای گسترش سکونتگاهی و همچنین مشخص نمودن امکانات، توانمندی ها و محدودیت های منابع سرزمینی ناحیه به عنوان بستر مناسب هر گونه برنامه ریزی ، هدف مشخص این پژوهش است. روش مطالعه در تحلیل قابلیت سنجی زمین محدوده پژوهش مبتنی بر یک مدل اکولوژیکی است که بر مبنای روش آمایش سرزمین مخدوم طراحی شد. از بین معیارها و گزینه های مختلف مؤثر در قابلیت زمین، سه گزینه اصلی قابلیت زراعی، جنگلداری و توسعه شهری، سکونتی و فعالیت ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج کاربست مدل حکایت از پتانسیل های وسیع محیطی و اکولوژیک در محدوده مورد مطالعه دارد که عوامل محدود کننده ای برای توسعه شهری به شمار می روند. 82 درصد از مجموع سطح محدوده را اراضی با قابلیت کشاورزی، مرتعداری و جنگل تشکیل می دهند. بنابراین حساسیت و آسیب پذیری محیط طبیعی در این حوزه در اولویت اول، توصیه را به سمت اتخاذ سیاست های محدوده کننده گسترش شهری، هم در محدوده شهر یاسوج و هم در حوزه اطراف آن، استفاده از توان گردشگری ناحیه و در اولویت دوم، سوق دادن گسترش شهری یاسوج به سمت شمال غربی و شهرک مادوان و مهریان است.
شناسایی و اولویت بندی مسیرهای عمده کسب کسب و کارهای گردشگری مناطق روستایی شهرستان جیرفت با استفاده از عملگرهای فازی
حوزه های تخصصی:
تعیین مسیرهای عمده گردشگری رهیافتی جهت تعیین الگوی تراکم حرکتی گردشگران در راستای رونق بخشی به کسب و کارهای گردشگری روستایی است. پژوهش حاضر با استفاده از عملگرهای فازی در محیط GIS، به پهنه بندی مسیرهای عمده گردشگری که تاثیر بسزایی در موفقیت کسب و کارها دارد، می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل های تصمیم گیری چندمعیاره است. نتایج تحقیق نشان می دهد روستاها در چهار مسیر جاذب گردشگری واقع شده اند که این مسیرها می تواند به عنوان الگویی برای رفت و آمد عمده گردشگران مقصدهای روستایی باشد. در ادامه تلاش شد در قالب مسیرهای چهارگانه، به بررسی امکانات و تسهیلات طول مسیر و مقصد گردشگران، جاذبه های طبیعی و انسانی هر مسیر، مشخص کردن روستاهای هدف آن و وضعیت ایجاد کسب و کارهای گردشگری در روستاهای واقع در این مسیرها بررسی شود. نتایج این بخش نشان داد مسیر شماره یک با فاصله از ایده آل مثبت(1875/0) و ایده آل منفی(0678/0) و درجه نزدیکی(7346/0)، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد(با محوریت جاده اصلی به سمت امامزاده سلطان سید احمد(ع)).
ارزیابی شدت کارآیی مکانی کاربری اراضی در بخش مرکزی شهر، مطالعه موردی: بخش مرکزی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
73 - 88
حوزه های تخصصی:
گسترش کالبدی شهرها دگرگونی اجتماعی، اقتصادی و کالبدی گونا گونی را در پی دارد. از منظر اجتماعی، اصلی ترین آنها جابه جایی و تحرکات جمعیت شهری و مهاجر در نقاط مختلف شهر است. در بُعد کالبدی، توسعه فیزیکی ناموزون و تولید فرمهای شهری گونا گون از بارزترین تظاهرات گسترش بی رویه شهرها محسوب می شود. به تبع این دگرگونی ها، تغییر در تنوع و ترکیب کاربری های شهری در بخش مرکزی شهرها بسیار بیشتر از دیگر بخش های شهر نمایان می شود که در بسیاری از موارد از جمله بخش مرکزی شهر شیراز، به عنوان یکی از مسائل شهری، برجسته شده است. بخش مرکزی شیراز در گذشته دارای ترکیب مناسب، سازگار و متنوعی از کاربریها بوده، به گونه ای که از شدت کارآیی مکانی بیشتری نسبت به سایر محدوده های شهر برخوردار بوده است. امروز با یک نگاه موشکافانه می توان دریافت، هرجا که این ترکیب و تنوع از بین رفته، با جابه جایی جمعیتی و فرسودگی کالبدی همراه شده و زوال شهری ظهور پیدا کرده است. بنابراین پژوهش حاضر این سئوال اساسی را مورد پرسش قرار داده است که چه رابطه ای بین ابعاد ترکیب کاربریها )اختلاط کاربری( و شدت کارآیی مکانی کاربری های شهری وجود دارد؟ هدف کلی این تحقیق، معرفی رویکرد توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربریها به عنوان یکی از رویکردهای نوین توسعه شهری و کاربرد مدل مفهومی مورد نظر آن در ارزیابی شدت کارآیی مکانی کاربری اراضی شهری است (در این مطالعه: بخش مرکزی شهر شیراز). در این پژوهش، ابتدا ابعاد ترکیب کاربری های شهری بخش مرکزی شیراز براساس مدل مفهومی آلن راولی از ترکیب کاربریها، کشف شده و سپس با اتخاذ آن به عنوان متغیر مستقل، میزان شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش، مورد ارزیابی قرار گرفته است. مدل تحلیل فضایی که برای این منظور در نظر گرفته شده، مدل Intensity Zoning Control است. همچنین برای ارزیابی روابط، از روشهای آماری مانند آنالیز واریانس، آزمون Chi Square و ضریب همبستگی استفاده شده است. ضریب همبستگی پیرسون بین شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش مرکزی شهر شیراز و ابعاد ترکیب کاربریها برابر با 0.191 بوده است. در تفسیر این آماره می توان بیان کرد که حدود 19 تا 20 درصد کارآیی مکانی کاربری های شهری در این بخش، مستقیماً به الگوهای ترکیب کاربریها مربوط می شود. همچنین مقادیر نسبت بین مربع میانگین رگرسیون و مربع میانگین باقیمانده ها نشان داد که با افزایش یک واحد در مقدار متغیر مستقل یا همان ترکیب کاربریها، برابر با 4.6 واحد به شدت کارآیی مکانی کاربریهای بخش مرکزی افزوده می شود. در نهایت نتایج این مطالعه نشان داد، دست کم 20 درصد از پویایی و کارآیی مکانی کاربریها به این متغیر بازمی گردد؛ از این رو می توان این رابطه را در تهیه طرحهای شهری و برنامه ریزی های شهرسازانه، مورد توجه قرارداد.
ارزیابی سازگاری اقلیمی شاخصه های فرمی مسکن بومی لافت مبتنی بر مدل ماهانی
حوزه های تخصصی:
در گذشته، نبود امکانات برای استفاده از انرژی های تجدید ناپذیر، ساکنان بومی هر منطقه را ناچار به ابداع شگردهایی برای ساخت سکونتگاه های سازگار با اقلیم نموده و معماری بومی هر منطقه را رقم زده است. این در حالی است که همزمان، محدودیت هایی وجود داشته که ممکن است مانع اعمال تمام اصول اقلیمی در این ساخت ها شده باشد. از این رو ارزیابی سازگاری الگوی ساخت و سازهای بومی با شرایط اقلیمی، پیش از اعمال آنها در ساخت های مدرن ضروری به نظر می رسد. در مقاله حاضر با هدف ارزیابی میزان سازگاری اقلیمی سکونتگاه های بومی لافت،ابتدا با استفاده از مدل ماهانی پیشنهادات طراحی اقلیمی در قشم استخراج و در مرحله ی بعد شاخصه های مورد اشاره در مدل ماهانی در 50 نمونه از سکونتگاه های بومی مطالعه شد. در مرحله ی آخر نیز به وسیله ی نرم افزار اس.پی.اس.اس. ، با انجام آزمون t تک نمونه، سازگاری الگوهای مستخرج با پیشنهادات اقلیمی ارزیابی گشت. یافته های این آزمون نشان داد میانگین سازگاری الگوهای استقرار بنا، فاصله گذاری میان ساختمان ها و فرم پلان با پیشنهادات اقلیمی ماهانی، تفاوت معنی داری داشته که مثبت بودن این تفاوت نشان داد سکونتگاه های بومی از نظر 3 شاخصه الگوی استقرار بنا، فاصله گذاری میان ساختمان ها و فرم پلان با اصول پیشنهادی ماهانی سازگار است. این در حالی است که نحوه استقرار و درصد اشغال بازشوهای داخلی و خارجی با پیشنهادات ماهانی سازگاری کامل ندارد.
ارزیابی سطح زیست پذیری در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله فلاحت، شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: سکونتگاه های غیررسمی به دلیل رشد دیمی با مشکلات متعددی روبه رو هستند به طوری که از سرانه های پایین خدماتی رنج می برند و فضایی برای گذران اوقات فراغت ندارند. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی ادراک ذهنی افراد از وضعیت تأمین نیازهای زیستی و به طورکلی سطوح زیست پذیری در محله فلاحت می باشد. این محله به دلیل کم برخوردار بودن، شرایط زندگی نابسامانی دارد. روش: روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که به دو صورت اسنادی و برداشت میدانی به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. مؤلفه های زیست پذیری در این پژوهش شامل مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و زیست محیطی می باشد. جامعه آماری این پژوهش اهالی محله فلاحت می باشد که طبق آمار پایگاه بهداشت در سال 1397، 15000 نفر جمعیت دارد. برای نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده شده است که حجم نمونه 374 نفر به دست آمده به صورت تصادفی در محدوده پخش گردیده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کمی و از طریق روش های آماری (آزمون t تک نمونه ای و فریدمن) انجام گرفته است. روایی پرسشنامه توسط متخصصین و پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ با مقدار 0/732 تائید شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر این است که در بعد اجتماعی سه شاخص ملاحظات و مراقبت های پزشکی و بهداشتی، امنیت فردی و اجتماعی و مشارکت و همبستگی، در بعد اقتصادی شاخص کالاهای مصرفی و در بعد کالبدی و زیست محیطی نیز شاخص های امکانات و خدمات زیربنایی، آلودگی و بهداشت محیطی، چشم انداز، فضای سبز و بایر دارای سطح متوسطی هستند. همچنین ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و زیست محیطی دارای رتبه بندی یکسانی می باشند. نتایج: نتایج پژوهش نشانگر این است که وضعیت زیست پذیری محله فلاحت ارومیه طبق سه بعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و زیست محیطی در سطح متوسطی قرار دارد که این موضوع نیازمند اتخاذ راهکارهای توانمندسازی می باشد.
نقش راهبرد توسعه شهری (CDS) در مدیریت توسعه گردشگری مطالعه موردی: جزیره هرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
37 - 56
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و مسائل و مشکلات خاص زندگی شهری، بیش از پیش ضرورت توجه همه جانبه به راهبردها و راه حل های سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را روشن ساخته است. در میان موضوعاتی مانند محیط زیست شهری، ایمنی شهری، برنامه ریزی شهری و توسعه شهری، یک عامل بسیار مهم مدیریت شهری است. استراتژی توسعه شهری، یک ابزار جدید برای کمک به توسعه و برای پاسخ به تغییرات جزر و مدی فراگیر جهانی و کاهش فقر شهری و توسعه اقتصاد محلی می باشد. بیشتر استراتژی های توسعه شهری به عنوان یک فرآیند مشارکتی، سه هدف اصلی: بهبود مدیریت شهری، رشد اقتصادی و کاهش فقر شهری را دنبال می کنند. توسعه گردشگری یکی از ابعاد توسعه ملی است که در کشورهای مختلف چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حائز اهمیت است و یکی از ابزارهای مهم استراتژی توسعه شهری می باشد. هدف این پژوهش، بررسی نقش موثر مدیریت در استراتژی توسعه شهری، برای دستیابی به توسعه گردشگری و رونق اقتصادی و اجتماعی جزیره هرمز می باشد. روش تحقیق بر مبنای روشهای توصیفی و تحلیلی و کاربردی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی ( مصاحبه و پرسشنامه) انجام گرفته و نتایج حاصل از آن با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون کای اسکوئر تک نمونه ای محاسبه شده است و از تحلیل SWOT برای شناسایی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و از مدل استراتژیک SOAR برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمانها و نتایج استفاده شده است. توسعه گردشگری در دنیا، به کارآمدی نظام مدیریتی، تقویت زیر ساختها و بهبود ظرفیت های لازم نیاز دارد. یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه گردشگری در هر منطقه، چگونگی مدیریت آن است. نتایج بدست آمده نشان میدهد توسعه گردشگری در جزیره هرمز با وجود جاذبه های تاریخی و طبیعی به دلیل نداشتن امکانات خدماتی و رفاهی و زیر ساخت های لازم و مدیریت صحیح، به کندی پیش می رود و چشم انداز آن بر پایه تبدیل جزیره هرمز به منطقه آزاد، در یک نظام مدیریتی کارآمد با هدف توسعه گردشگری و رونق اقتصادی و اجتماعی منطقه در سه حوزه گردشگری تاریخی، فرهنگی و اکوتوریسم - ژئوتوریسم قرار دارد.
رهیافتی به آموزش حفظ میراث فرهنگی به عنوان رکن توسعه پایدار، به کودکان 9 تا 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
19-28
حوزه های تخصصی:
کشور ایران دارای فرهنگی غنی با پیشینه ی تاریخی و عمیق است که وظیفه پاسداری و حفاظت از آن علاوه بر سازمان ها و نهادهای دولتی به دوش تک تک ایرانیان است. این میراث سینه به سینه به ارث رسیده است و باید از کودک تا بزرگ سال در حفظ این گنجینه گران بها کوشا بود. از این میان کودکان به عنوان راویان سال های آینده نیازمند آشنایی بیشتر با اصالت خود و نیاکانشان هستند، بنابراین آشنا کردن آن ها با میراث فرهنگی گامی مهم و ارزشمند جهت آشنایی آن ها با میراث کهن سرزمین است. از آن جا که آموزش از ارکان اصلی توسعه فرهنگی پایدار است، ضرورت دارد که راه های آموزش ب ه کودکا ن ر ا شناسایی کنی م و هوشمندانه راه مناسب جهت برقراری ارتباطی عمیق میان کودکان و تاریخ به کار بسته شود تا بتوان همیارانی را برای میراث گران بهای کشور تربیت نمود. این مقاله تلاش دارد با رویکردی توصیفی – تحلیلی به تعریفی از میراث فرهنگی بپردازد و اهمیت حفظ این میراث ارزشمند را بررسی نماید و همچنین به بررسی نقش کودکان در حفظ میراث گران بها و راه های آموزشی مؤثر به آن ها در این راه بپردازد. با توجه به ماهیت تحقیق، از روش تحقیق کیفی با نمونه گیری هدفمند استفاده شده است و از تکنیک های گردآوری داده ها از طریق مطالب کتابخانه ای، پرسشنامه و مصاحبه بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این است که میراث فرهنگی دستاوردهایی از نیاکان است که هویت جامعه را می سازد و برای نهادینه کردن فرهنگ حفاظت از این میراث گران بها، کودکان سهم بیشتری خواهند داشت چراکه آن ها سرمایه داران آینده هستند و باتربیت کودکان در این زمینه می توان افراد مرتبط با آن ها را نیز در اجرای این امر مهم سهیم نمود و با شناساندن هرچه بیشتر این میراث گران بها و ارزش وجودی آن ها به کودکان، می توان پاسدارانی وفادار را جهت حفظ این دستاوردها تربیت نمود.
بررسی وضعیت بهداشت و شرایط اجتماعی - فرهنگی در پارک های شهری (نمونه موردی: پارک های شهر ایذه)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
28-41
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی وضعیت بهداشت و شرایط اجتماعی - فرهنگی در پارک های شهری (نمونه موردی: پارک های شهر ایذه) می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از طریق بررسی های اسنادی - کتابخانه ای و مطالعات میدانی جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل یافته ها به کمک آمارهای توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS20 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کل جمعیت شهر ایذه بوده و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 391 نفر برآورد شد. سپس با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از بازدیدکنندگان پارک های شهر ایذه جمع آوری شد. نتایج حاصل از پرسشنامه با استفاده از آزمون پارامتریک تی (t) تک نمونه ای نشان داد که از بین شاخص های بهداشتی و اجتماعی و فرهنگی، شاخص های اجتماعی - فرهنگی و بهداشتی به ترتیب با میانگین های 43/2 ، 86/1 به ترتیب در بهترین تا بدترین شرایط قرار دارند. همچنین نتایج حاصله از پرسشنامه با استفاده از آزمون پارامتریک آنووا، نشان داد که از بین 10 پارک موجود در ایذه (پارک های مورد بررسی در این پژوهش)، پارک های شادی، شهر، سلطان دین آور، آزادگان، شهربازی، بانو، صخره ای، ولیعصر، بهاران و لاله با میانگین های 27/2، 26/2، 24/2، 23/2، 22/2، 21/2، 19/2، 18/2، 17/2، 10/2، به ترتیب در بهترین تا بدترین شرایط قرار دارند (با توجه به میانگین نرمال 3)، هیچکدام شرایط نرمال بهداشت و شرایط اجتماعی - فرهنگی را ندارند. این مهم نشان دهنده عملکرد نامطلوب مدیریت شهری ایذه در هر دو بخش ذکر شده می باشد.
انطباق ماهوی میان مضامین شهر و طبیعت در اشعارسهراب سپهری با اندیشمندان حوزه طراحی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
73 - 79
حوزه های تخصصی:
شاعران معاصر هر یک از زاویه دیدی خاص و نیز با دغدغه های بعضاً متفاوتی نسبت به وضعیت محیط های شهری محل زندگی خود، سخن رانده اند. مقولاتی همچون شهر، طبیعت، انسان ، محیط زیست، بوم، اجتماع و نظایر آن از جمله مهمترین مباحثی است که شاعران در لابلای اشعار خود بدان ها پرداخته اند. از میان شاعران معاصری که از طبیعت می گویند، از شهرگریزی دم می زنند و هر یک به نحوی از منظر طبیعت و اکولوژی به شهر می پردازند، سهراب سپهری چهره ای برجسته دارد. این مقاله با هدف واکاوی و تبیین نگاه سهراب سپهری به موضوعات شهر و طبیعت، تلاش دارد تا توجه ویژه وی را به مسائل و مشکلات زیست محیطی و بوم شناسانه جامعه ایرانی، نمایان سازد. بر این مبنا، این مقاله با روشی تفسیری _ تاریخی به تحلیل محتوای کیفی مضمون مبنا در متون و دیوان های اشعار سهراب سپهری می پردازد. یافته های این نوشتار نشان می دهد که در سروده های سهراب، ارزش های طبیعی و اکولوژی نهفته است. پارادایم ها و یا مضامین "ارتباط میان طبیعت وشهر"، "اکولوژی شهری و منظر"و " رویکرد روستا شهری" ، مهمترین مواردی اند که شاعر به بیان آنها می پردازد.
مدل سازی توزیع مکانی بارش های رعد و برقی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و برآورد آب قابل بارش، موردمطالعه: شهرهای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش های رعد و برقی نوعی از رگبارهای غیر پایدار هستند که با یک حالت غیرعادی فوق العاده قوی، از جابه جایی اتمسفر ایجاد می شوند و از پدیده های مهم آب و هوایی در شمال غرب کشور محسوب می شوند. هدف از این پژوهش بررسی توزیع مکانی بارش های رعد و برقی استان اردبیل با استفاده از تصاویر ماهواره ی و برآورد آب قابل بارش است. در این تحقیق از داده های ایستگاه های سینوپتیک، تصاویر ماهواره ای و هم چنین برای برآورد آب قابل بارش از باندهای 17 و 18 سنجیده مودیس استفاده شد.ه است تصاویر بارش های رعد و برقی روزهای 10/5/2010 و 18/6/2012 در نرم افزار ENVI4.4 پردازش و سپس در محیط ArcGIS درون یابی گردید. هم چنین نتایج درون یابی داده های زمینی نیز نشان داد که بیش ترین بارش های رعد و برقی در ایستگاه خلخال، کم ترین آن در ایستگاه مشکین شهر رخ می دهد و بارش های رعد و برقی استان در فصل بهار و اوایل تابستان اتفاق می افتد. نتایج حاصل از تحلیل داده های زمینی و تصاویر ماهواره حاکی از این واقعیت است که بارش های رعد و برقی مستخرج از تصاویر ماهواره ای به مراتب دقیق تر از داده های حاصل از طریق برداشت های زمینی است و نیز می توان نقشه های بارش های رعد و برقی را با سرعت و دقت، استخراج و درروند پیش بینی های مخاطرات جوی و برنامه ریزی بهینه منابع آب در استان اردبیل به کار گرفت.
بهکارگیری رهیافت حقوق مالکیت در برنامه ریزی شهری برای حل مشکل آثار بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
122 - 135
حوزه های تخصصی:
ردیابی و رفع آثار بیرونی، به همراه تأمین منافع و کالاهای عمومی به عنوان کلیدیترین چالشهای حوزه عمومی، دلیل و ماهیت وجودی برنامهریزی شهری بوده و همواره در کانون کاربست و عمل آن قرار داشته است. آثار بیرونی، به عنوان هزینهها و منافع جانبی ناشی از فعالیتهای یک فرد (عامل) هستند که بر رفاه افراد (عاملان) دیگر و یا جامعه تأثیر میگذارد، ارزش آن محاسبه نشده و به طرفین متضرر، پرداخت و از طرفهای منتفع، دریافت نمیشود. برنامهریزان و سیاستگذاران شهری تا کنون برای حل مشکل آثار بیرونی، ابزارهای سیاستی مختلفی ازجمله؛ کنترل و هدایت توسعه، مالیاتستانی و پرداخت یارانه، و... را به کار گرفتهاند. از آنجا که آثار بیرونی در شهر ابعاد چندگانه حقوقی، اقتصادی، اجتماعی و فضایی دارد، اتخاذ رهیافتی میانرشتهای و چندانتظامه برای کشف قوای علّی و سازوکارهای مولد آنها، ضرورتی اجتنابناپذیر است. بنابراین، هدف این مقاله تبیین شیوه میانکنش و نقش نهادهای حقوق مالکیت و برنامهریزی شهری در تولید و کنترل آثار بیرونی در شهر است. پس از ارائه یک گونهبندی از انواع ابزارهای سیاستی رفع آثار بیرونی، با بهکارگیری منطق استدلال پسکاوی تحت پارادایم واقعگرایی انتقادی، این مقاله به یک چهارچوب مفهومی دست مییابد که تخصیص حقوق مالکیت زمین در نظام برنامهریزی شهری را اصلیترین سازوکار مولد و کنترل آثار بیرونی در شهر شناسایی و تبیین میکند. از اینرو، بر بهکارگیری رهیافت حقوق مالکیت، که در فصل مشترک دو انتظام اقتصاد و حقوق قرار دارد، در نظام برنامهریزی شهری کشور تأکید میشود.
تبیین ابعاد موثر بر منظر خیابان به منظور ارتقای خوانش منظر فضاهای شهری مطالعه موردی: خیابان های بافت مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
17 - 36
حوزه های تخصصی:
شهرها با منظر خود در معرض قضاوت ناظران قرار می گیرند. اما مسئله مهم در این میان، نحوه درک و خوانش منظر شهری از سوی مردم و کاربران فضاست. در این پژوهش سعی شده، ابعاد و عوامل مؤثر در خوانش منظر خیابان، تبیین و اولویت هر یک از عوامل نسبت به مکان های مورد مطالعه از دیدگاه شهروندان در راستای ارتقای کیفی منظر فضاهای شهری همدان مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا در انجام این پژوهش، این نوشتار از روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و از روش تحقیق موردی و شیوه تحقیق مشاهده و پیمایش در بستر مطالعات میدانی بهره گرفته است. همچنین به منظور تحلیل چارچوب مفهومی پژوهش و پاسخگویی به سئوال های تحقیق، از مدل فرآیند تحلیل شبکه و نرم افزار سوپر دسیژن استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، مؤلفه های خوانش منظر خیابان را می توان در دو بعد عینی و ذهنی و سه مؤلفه، زیباشناختی (عینی_ذهنی)، معنایی_ادراکی، عملکردی_فعالیتی و پنجاه و نه شاخص طبقه بندی و ارائه نمود. همچنین بررسی ها نشان می دهند، ارزش کیفی منظر خیابان های مرکزی شهر همدان در سطح متوسطی قرار دارد که با استفاده از عواملی چون ارتقای نظم بصری خیابان، ساماندهی جداره ها و بناهای قدیمی، زمینه سازی حضور هنرهای خیابانی و گرافیکی، تعریف و تقویت نشانه ها در بعد معنایی و کالبدی می توان به منظور ارتقای سطح خوانش شهروندان و مطلوبیت منظر این فضاها اقدام نمود.
بررسی عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری درکلانشهر تبریز با استفاده از مدل های سنجش توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بین فرم شهر و میزان پایداری رابطه معناداری وجود دارد و شناخت مورفولوژی و تبیین الگوی رشد آن، قدمی مهم در تحقّق پایداری شهر به شمار می رود. بر همین اساس، سیاست ها و راهبردهای برنامه ریزی و طرّاحی باید به گونه ای باشند که به شکل گیری فرم مطلوب منجر شود. از میان الگوهای پایداری که از اواخر قرن بیستم میلادی مطرح گردیده است، اجماع بیشتری بر فرم شهر متراکم (فشرده) وجود دارد. به طوری که این الگو توانسته است طرفداران زیادی را به خود اختصاص دهد و در صدر مباحث مربوط به فرم پایدار شهری قرار بگیرد. لذا این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی علل و عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری در منطقه شهری تبریز و ارائه مدل مناسب جهت کنترل آن به عنوان نظریه پایه ای و هدایت گر تحقیق انتخاب شده است. با توجه به گستردگی موضوع رشد هوشمند شهری، تصمیم بر این شد تا از میان ابعاد مختلفی که می توان این الگو را مورد بحث و تحلیل قرارداد، شاخص های تراکمی انتخاب و به عنوان مسیر مشخص گردید. جهت تحلیل و ارزیابی علل و عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری در منطقه شهری تبریز از مدل ها و رو ش های متناسب در این زمینه استفاده گردید که طبق بررسی های انجام شده مشخص شد، در ابتدا رشد اولیه شهر به دلیل موقعیت ارتباطی و افزایش طبیعی جمعیت بوده است و این رشد و گسترش از ویژگی های طبیعی و اقلیمی تبعیت می نموده است. با گذشت زمان، گسترش شهر تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله عوامل اقتصادی، سیاست ها، طر ح ها و برنامه ها و عاملین و گروه های مختلف قرار گرفته است. موارد ذکر شده در نهایت موجب پراکنده رویی (اسپرال) در شهر تبریز شده اند و از مهم ترین دلایل آن می توان به افزایش قیمت زمین و مسکن در محدوده مرکزی شهر، رانت خواری، بورس بازی و معاملات زمین، عدم توسعه محدوده قانونی شهر در طرح جامع، وارد کردن کلیه سطوح با حداقل ده درصد ساخت و ساز به محدوده قانونی در طرح تفضیلی )ازجمله روستاهای گوجوار، اوغلی، الوار علیا، کندرود،خلجان، آناخاتون) و تقاضا برای افزایش فضای زندگی بیشتر اشاره نمود.
تحلیل فضایی پراکنده رویی شهری با استفاده ازGIS و مدل هلدرن (مطالعه ی موردی؛ شهر بستک، استان هرمزگان)
منبع:
مطالعات توسعه پایدار شهری و منطقه ای دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
100 - 121
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت در دهه های اخیر، دغدغه اصلی شهرها، مقابله با توسعه ی بدون برنامه ریزی و جلوگیری از مشکلات ناشی از آن بوده است. با رجوع به اسناد تاریخی این موضوع اثبات می شود که بشر همواره در پی یک سیستم نظام مند بوده است. یکی از مشکلاتی که افزایش جمعیت در پی دارد، رشد افقی یا پراکنده رویی شهری است که مشکلاتی مانند استفاده ی بی رویه از زمین و به تبع آن مشکلات زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی را به دنبال دارد. روش اتخاذ شده در این پژوهش تحلیلی- توصیفی و از نوع کاربردی است و با استفاده از روش تحلیل محتوایی و موردکاوی به تحلیل پدیده پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای جمع آوری شده و اطلاعات مربوط به شهر بستک نیز به صورت ترکیبی از منابع موجود، بازدیدهای میدانی، استفاده از عکس ها و تصاویر ماهواره ای و مقایسه ی آن ها در دوره های گوناگون زمانی و هم چنین پرسش از افراد مطلع گردآوری شده است. سپس با برنامه ی Excel و Arc GISو هم چنین مدل هلدرن به تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که طرح های تفکیکی بین سال های 1385 تا 1399 موجب پراکنده رویی این شهر گردیده است و هم چنین دو نوع پراکنده رویی انشعاب خطی و خوشه ای مشاهده شده است. در پایان نیز پیشنهاهایی هم چون؛ جلوگیری و مقابله با سوداگران و بورس بازان، استفاده و بهره برداری از مناطق بلااستفاده ی درون بافت، تشویق عموم به سازندگی با تراکم بالا، انبوه سازی و عمودسازی با اختصاص وام و تسهیلات به آن برای جلوگیری و کنترل این پدیده در شهر بستک ارائه می گردد.
تدوین الگوی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه بافت های تاریخی در راستای بازآفرینی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
219 - 236
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بافت تاریخی شهرها به واسطه قدمت تاریخی و وجود عناصر و ارزش های نادر زیبایی شناختی، تداوم خاطرات جمعی و مؤلفه های هویت بخشی واقعیت انکارناپذیر شهرهایی بشمار می روند که واجد پیشینه ی تاریخی هستند. این بافت ها در طول زمان با تحولات متعددی مواجه شده و به تدریج دچار نارسایی و اختلال در ابعاد گوناگون کارکردی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، ارتباطی و زیست محیطی شده اند. با توجه به اهمیت بافت های تاریخی، این پژوهش در پی توسعه دانش کاربردی در زمینه شناسایی و تدوین الگوی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافت های تاریخی کلان شهر تبریز است. روش: روش پژوهش در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. هم چنین، جامعه آماری پژوهش شامل مدیران شهری، نخبگان دانشگاهی و کارشناسان آشنا به مسائل بافت های تاریخی است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر به دست آمده که با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران به تعداد 344 کاهش یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که 8 متغیر اصلی و 38 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافت های تاریخی را 911/0 درصد و تنها با از دست دادن 089/0 درصد تبیین می کنند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که بیش ترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در راستای بازآفرینی بافت های تاریخی مربوط به مدیریت واحد و حمایت کننده، انسجام و هم افزایی نهادی، ساختار تشکیلاتی یکپارچه و دیدگاه سیستمی به ترتیب با امتیاز 864/0، 732/0، 551/0 و 447/0 می باشد. از سوی دیگر، شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 549/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری پژوهش حکایت دارد.
بررسی نقش راهبردِ بازآفرینی در ساماندهی بافت های قدیمی و فرسوده شهرها با رویکرد توسعه پایدار مطالعه موردی: محله غریبان شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
33 - 49
حوزه های تخصصی:
موضوع فرسودگی بافت قدیمی، امروزه یکی از مهم ترین چالش ها و مسائل اغلب شهرهای کهن ایرانی است که فرا روی جامعه ی تصمیم گیران و برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. در دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی و توسعه و گسترش بی رویه شهرها؛ تنگناها، معضلات و پیچیدگی هایی را به همراه داشته که شدت یافتن ضرباهنگ "تغییر فضایی- کالبدی" در بخش های قدیمی و مرکزی شهرها از پیامدهای آن پدیده بوده است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و ارزیابی بازآفرینی محله قدیمی غریبان شهر اردبیل، در جهت تحرک و سرزندگی با ایجاد سلسله مراتب خدماتی، افزایش کیفیت های محیطی و ارتقای ایمنی و امنیت محلی می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و برای ارزیابی بازآفرینی، چهار مؤلفه کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی با زیرمعیارهایشان موردبررسی قرارگرفته است. جامعه آماری شامل کل جمعیت محله موردمطالعه به تعداد 3335 نفر می باشد که برمبنای فرمول کوکران350 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل واریانس و لون استفاده به عمل آمد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای تفاوت معنی داری را بین میانگین تأثیر بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان می دهد، بنابراین می توان گفت که بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی محله غریبان کاملاً مؤثر است. اما میانگین متغیر کیفیت محیطی کمتر از میانگین نظری 3 بوده و می توان گفت بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کیفیت محیطی محله غریبان چندان مؤثر نبوده است.
دلایل عدم تحقق طرح های تفصیلی در مناطق حاشیه نشین (نمونه موردی: شهرک شهید باهنر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت روزافزون به حاشیه شهرها ، منجر به شکل گیری مناطق حاشیه نشین در شهرهای بزرگ گردیده، لذا مدیران شهری را در یافتن راهکاری جهت سروسامان وضعیت ایجاد شده، مصمم تر می سازد. پژوهش پیش روی با روش توصیفی-تحلیلی در منطقه حاشیه نشین شهرک شهید باهنر مشهد انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی ( مشاهده و مصاحبه) و پرسشنامه می باشد. پرسشنامه ها به روش ضریب آلفای کرونباخ روایی و پایایی آنها تایید گردیده لذا در بین جامعه آماری که حجم آن 33937 نفر می باشد، بر اساس فرمول کوکران 380 پرسشنامه ، به شیوه تصادفی در میان ساکنین و 30 پرسشنامه در بین کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری توزیع شده است. پس از انجام آزمون آماری t-student فرضیه اول " به نظر می رسد رویکرد مشارکتی و توجه به نیازهای ساکنین در بخش مطالعات شناخت محدوده ی تهیه طرح در شهرک شهید باهنر مشهد پایین تر از حد متوسط می باشد " و فرضیه دوم " به نظر می رسد شکاف عمیق بین مولفه های بررسی شده توسط مشاور و مولفه های مد نظر متخصصین ( صاحب نظران حوزه برنامه ریزی شهری در مناطق حاشیه نشین ) نیز از دلایل عدم تحقق طرح تفصیلی شهرک شهید باهنر مشهد می باشد" مورد تایید قرار گرفت .
ارزیابی وضعیت مدیریت بافت های اکولوژیک شهری مطالعه موردی: منطقه 9 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
41 - 56
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، کم توجهی به پتانسیل های گردشگری پهنه های اکولوژیک شهری و عدم مدیریت درست در حفظ آن ها در منطقه 9 شهر اصفهان باعث از بین رفتن برخی باغ ها و اراضی کشاورزی و عدم استفاده بهینه از جاذبه های این پهنه ها گردیده است. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت مدیریت بافت های اکولوژیک شهری در منطقه 9 شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی بوده و تجزیه وتحلیل داده ها با روش STAR و آماره T انجام شده است. جامعه آماری شامل گروه خبرگان و حجم نمونه تعداد 15 نفر از مدیران و کارشناسان متخصص در زمینه بافت های اکولوژی شهری در اصفهان است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که مدیریت بافت های اکولوژیک شهری دارای سه بعد مشتمل بر مدیریت بافت (با چهار شاخص ازجمله قانون گذاری، برنامه ریزی، مدیریت منابع و کنترل و نظارت)، بافت اکولوژیک (شامل دو شاخص حفاظت و توسعه و بهسازی) و اکوتوریسم (چهار شاخص اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی) است. نتایج روش STAR، نشان می دهند که وضعیت فعلی مدیریت بافت اکولوژی منطقه 9 شهر اصفهان مطلوب نیست و نتایج حاصل از آماره T، بیانگر آن است که میانگین بعد مدیریت بافت، بافت اکولوژیک و اکوتوریسم به طور معناداری پایین تر از حد متوسط (3) برآورد شده است. همچنین مقدار آماره T برای این سه بعد به ترتیب برابر با 15/7-، 13/0- و 15/9- است. همچنین بر اساس نتایج حاصل، به طور عمده شهرداری و جهاد کشاورزی در مدیریت بافت اکولوژی منطقه 9 شهرداری اصفهان، نقش دارند. بر اساس نتایج حاصل از انجام این پژوهش می توان گفت، ضعف در قوانین، عدم برنامه ریزی مناسب و توجه نکردن به کاربری های اصولی، سبب شده که وضعیت اکولوژیکی منطقه در حال حاضر در شرایط مطلوب نباشد. در این راستا راهبردهایی نظیر ارتقاء کیفی ساختار و هماهنگی دستگاه های ذی ربط؛ همراهی مردمی در طرح جامع گردشگری و حفظ منابع و تأمین امینت؛ بهره برداری از حقوق مالکانه و عواید اقتصادی آن؛ ارتقاء وضع کیفی فضاها و پهنه های طبیعی موجود و حفظ و توسعه پهنه های اکولوژیک در مدیریت اکوتوریسم بافت های اکولوژیک شهری منطقه 9 شهر اصفهان مؤثر است.
مدل سازی تغییرات کاربری زمین ازطریق زنجیره مارکوف و استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور (مورد شناسی: استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
153 - 172
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، افزایش جمعیت شهرنشین و رشد بی رویه و کنترل نشده شهرها در سرتاسر جهان، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، موجب بروز مسائل زیست محیطی بسیاری نظیر نابودی باغات و زمین های کشاورزی اطراف شهرها و از بین رفتن منایع طبیعی شده است. یکی از اجزای اصلی در استراتژی فعلی برای مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر تغییرات زیست محیطی، تحلیل و سنجش میزان پوشش و تغییرات کاربری زمین است. در همین راستا، این پژوهش سعی بر آن دارد تا با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سیستم های اطلاعات جغرافیایی و همچنین، با به کارگیری روش زنجیره مارکوف، به مدل سازی تغییرات کاربری زمین در استان قم بپردازد. به همین منظور، با استفاده از تصاویر سری زمانی ماهواره های لندست 5 ،4 و 8 (در طول 30 سال و در سه بازه زمانی) و انجام پیش پردازش ها (تصحیحات اتمسفری و توپوگرافی)، کاربری های اصلی زمین مانند مناطق مسکونی و صنعتی، زمین های کشاورزی، مراتع، کویر و شوره زار و دریاچه نمک و آب استخراج شدند. تجزیه و تحلیل نقشه های به دست آمده در این دوره 30 ساله نشان می دهد که مساحت مراتع در استان از سال 1365 تا 1395 کاهش یافته، به طوری که از 5600 به 4848 کیلومترمربع رسیده است. همچنین، مساحت اراضی کشاورزی در طی دوره 30 ساله حدود 100 کیلومترمربع کاهش یافته است و با افزایش شهرنشینی، وسعت مناطق مسکونی و صنعتی نیز افزایش یافته و از 130 به 364 کیلومتر مربع رسیده است. در نهایت باتوجه به اینکه پیش بینی تغییرات کاربری زمین، در دید کلی برای مدیریت بهتر منابع طبیعی و حفاظت زمین های کشاورزی اطراف مناطق شهری و اتخاذ تدابیر و سیاست های دراز مدت مؤثر است، با استفاده از مدل پیش بینی زنجیره مارکوف، تغییرات کاربری زمین در سال 1405 پیش بینی شد که با گسترش مناطق مسکونی-صنعتی و کویر و شوره زار و کاهش زمین های کشاورزی همراه بوده است. این تحقیق نشان می دهد که داده های سری زمانی سنجش از دور می توانند در مدل سازی تغییرات کاربری زمین نقش بسیار مؤثری ایفا کنند.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری برای کودکان، بر مبنای مدل مفهومی حق به شهر، نمونه مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
115 - 130
حوزه های تخصصی:
حق به شهر،مسئله ای با ماهیت اجتماعی، سیاسی و حقوقی است که با تکیه بر مفهوم حق شهروندی، مجموعه حقوقی را برای استفاده همه ساکنین شهر از بستر زندگی شهری، به صورت شفاف و عادلانه مطالبه می کند. در شهرها، کودکان به لحاظ شرایط سنی، جسمی و روانی ویژه با مشکلات بسیار زیادی از قبیل رعایت نشدن حقوق اولیه، نبود امنیت و ایمنی، نبود امکانات و فضای کافی برای فعالیت، بازی و ... و در نتیجه عدم احساس تعلق به فضا رو به رو هستند. هدف این مقاله، بررسی مفهوم حق به شهر و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقای کیفیت فضای عمومی شهر برای حضور پذیری کودکان است. بدین منظور، به صورت توأم از روش تحقیق کیفی و کمی استفاده شده است. با توجه به این که هر دو تحلیل کیفی و کمی به صورت متوالی مورد تفسیر قرار می گیرند، مقاله حاضر در زمره تحقیقات متوالی_اکتشافی قرار دارد. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا و داده بنیاد و برای کدگذاری داده ها از نرم افزار Nvivo استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند است. برای بررسی چگونگی روابط و میزان پشتیبانی مؤلفه های حق کودک به شهر از کیفیت فضای شهری از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. شاخص کیفیت فضای شهری به عنوان متغیر وابسته و مؤلفه های حق کودک به شهر (حاکمیت، شمولیت اجتماعی، دسترسی فضا و تنوع و سرزندگی) به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدند. بر این اساس، مؤلفه حاکمیت شهری 35.5 درصد و سایر مؤلفه ها شامل شمولیت اجتماعی، دسترسی فضایی و تنوع و سرزندگی به ترتیب 31.2درصد، 28.9درصد و 14.6درصد در میزان ارتقای کیفیت فضای شهری برای حصول مفهوم حق کودک به شهر مؤثر هستند. همچنین همبستگی و میزان تأثیرگذاری هر یک از زیرمؤلفه های حق کودک به شهر بر کیفیت فضاهای شهری نیز به تفکیک بررسی شد.